تفسیر عصر حضور امامان معصوم: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'داود' به 'داوود'
جز (جایگزینی متن - 'الإرشاد' به 'الارشاد') |
جز (جایگزینی متن - 'داود' به 'داوود') |
||
خط ۱۵۴: | خط ۱۵۴: | ||
در جملۀ کریمۀ {{متن قرآن|وَيَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ}}<ref>«از تو درباره شراب و قمار میپرسند، بگو در این دو، گناهی بزرگ و سودهایی برای مردم (نهفته) است. امّا گناه آنها از سود آنها بزرگتر است و از تو میپرسند چه چیزی را ببخشند؟ بگو افزون بر نیاز (سالانه) را؛ اینگونه خداوند برای شما آیات (خود) را روشن میگوید باشد که شما بیندیشید» سوره بقره، آیه ۲۱۹.</ref> کلمۀ [[عفو]] در معانی متعددی مانند زیادی و کثرت<ref>ر. ک: طبرسی، مجمع البیان، ج۲، ص۳۱۵ (ذیل آیه ۲۱۹ سوره بقره، اللغة).</ref>، ترک [[عقوبت]]<ref>ر. ک: طبرسی، مجمع البیان، ج۲، ص۳۱۵ (ذیل آیه ۲۱۹ سوره بقره، اللغة).</ref> و غیر آن<ref>{{عربی|عفا الاثر عفوا و عفوّا و عفاء: زال و امّحی... العفو من المال ما زاد علی النفقة... و خیار کل شیء و اجوده و المعروف}}؛ (المعجم الوسیط، ص۶۱۲).</ref> کاربرد دارد. در [[تفسیر]] این آیۀ [[شریف]]، در معنای آن چهار قول (آنچه از مخارج [[اهل]] و عیال اضافه باشد، آنچه از مخارج سال اضافه باشد، پاکیزهترین و [[برترین]] [[مال]]، و متوسط بین [[اسراف]] و [[اقتار]]) اقتار: [[نفقه]] را بر عیال تنگ کردن <ref>صفیپور، منتهی الارب، ج۳ و ۴، ص۹۹۶</ref> [[سختگیری]] و تنگی دادن به خود و اهل و عیال (سیّاح، [[فرهنگ]] بزرگ جامع نوین، و [[الیاس]]، فرهنگ نوین واژه قتر). ذکر شده است<ref>ر. ک: طبرسی، مجمع البیان، ج۲، ص۳۱۶ (تفسیر آیه ۲۱۹، سوره بقره).</ref>. | در جملۀ کریمۀ {{متن قرآن|وَيَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ}}<ref>«از تو درباره شراب و قمار میپرسند، بگو در این دو، گناهی بزرگ و سودهایی برای مردم (نهفته) است. امّا گناه آنها از سود آنها بزرگتر است و از تو میپرسند چه چیزی را ببخشند؟ بگو افزون بر نیاز (سالانه) را؛ اینگونه خداوند برای شما آیات (خود) را روشن میگوید باشد که شما بیندیشید» سوره بقره، آیه ۲۱۹.</ref> کلمۀ [[عفو]] در معانی متعددی مانند زیادی و کثرت<ref>ر. ک: طبرسی، مجمع البیان، ج۲، ص۳۱۵ (ذیل آیه ۲۱۹ سوره بقره، اللغة).</ref>، ترک [[عقوبت]]<ref>ر. ک: طبرسی، مجمع البیان، ج۲، ص۳۱۵ (ذیل آیه ۲۱۹ سوره بقره، اللغة).</ref> و غیر آن<ref>{{عربی|عفا الاثر عفوا و عفوّا و عفاء: زال و امّحی... العفو من المال ما زاد علی النفقة... و خیار کل شیء و اجوده و المعروف}}؛ (المعجم الوسیط، ص۶۱۲).</ref> کاربرد دارد. در [[تفسیر]] این آیۀ [[شریف]]، در معنای آن چهار قول (آنچه از مخارج [[اهل]] و عیال اضافه باشد، آنچه از مخارج سال اضافه باشد، پاکیزهترین و [[برترین]] [[مال]]، و متوسط بین [[اسراف]] و [[اقتار]]) اقتار: [[نفقه]] را بر عیال تنگ کردن <ref>صفیپور، منتهی الارب، ج۳ و ۴، ص۹۹۶</ref> [[سختگیری]] و تنگی دادن به خود و اهل و عیال (سیّاح، [[فرهنگ]] بزرگ جامع نوین، و [[الیاس]]، فرهنگ نوین واژه قتر). ذکر شده است<ref>ر. ک: طبرسی، مجمع البیان، ج۲، ص۳۱۶ (تفسیر آیه ۲۱۹، سوره بقره).</ref>. | ||
در روایتی که از [[امام صادق]] {{ع}} نقل شده، «العفو» در این [[آیه]] به استناد آیۀ {{متن قرآن|وَالَّذِينَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا}}<ref>«و آنان که چون بخشش کنند نه گزافکاری میکنند و نه تنگ میگیرند و (بخشش آنها) میانگینی میان این دو، است» سوره فرقان، آیه ۶۷.</ref> به وسط (میانۀ بین [[اسراف]] و [[اقتار]]) [[تفسیر]] شده است<ref>{{متن حدیث|عن عبد الرحمان قال سألت ابا عبد الله {{ع}} عن قوله: {{متن قرآن|وَيَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ}} قال {{متن قرآن|وَالَّذِينَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا}} قال: هذه بعد هذه هی الوسط}}؛ (تفسیر العیاشی، ص۱۰۶، ح۳۱۵).</ref>. در تفسیر {{متن قرآن|قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ}}<ref>«فرمود: ای ابلیس! چه چیز تو را از فروتنی برای چیزی که به دست خویش آفریدم، باز داشت؟ سرکشی کردی یا از والا رتبگانی؟» سوره ص، آیه ۷۵.</ref> از [[امام باقر]] {{ع}} [[روایت]] کردهاند که فرمود: «ید در [[کلام عرب]] بهمعنای [[قوّت]] و [[نعمت]] است». و در این معنا به [[آیات]] {{متن قرآن|وَاذْكُرْ عَبْدَنَا دَاوُودَ ذَا الْأَيْدِ}}<ref>«بر آنچه میگویند، شکیبا باش و از بنده ما | در روایتی که از [[امام صادق]] {{ع}} نقل شده، «العفو» در این [[آیه]] به استناد آیۀ {{متن قرآن|وَالَّذِينَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا}}<ref>«و آنان که چون بخشش کنند نه گزافکاری میکنند و نه تنگ میگیرند و (بخشش آنها) میانگینی میان این دو، است» سوره فرقان، آیه ۶۷.</ref> به وسط (میانۀ بین [[اسراف]] و [[اقتار]]) [[تفسیر]] شده است<ref>{{متن حدیث|عن عبد الرحمان قال سألت ابا عبد الله {{ع}} عن قوله: {{متن قرآن|وَيَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ}} قال {{متن قرآن|وَالَّذِينَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا}} قال: هذه بعد هذه هی الوسط}}؛ (تفسیر العیاشی، ص۱۰۶، ح۳۱۵).</ref>. در تفسیر {{متن قرآن|قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ}}<ref>«فرمود: ای ابلیس! چه چیز تو را از فروتنی برای چیزی که به دست خویش آفریدم، باز داشت؟ سرکشی کردی یا از والا رتبگانی؟» سوره ص، آیه ۷۵.</ref> از [[امام باقر]] {{ع}} [[روایت]] کردهاند که فرمود: «ید در [[کلام عرب]] بهمعنای [[قوّت]] و [[نعمت]] است». و در این معنا به [[آیات]] {{متن قرآن|وَاذْكُرْ عَبْدَنَا دَاوُودَ ذَا الْأَيْدِ}}<ref>«بر آنچه میگویند، شکیبا باش و از بنده ما داوود توانمند یاد کن که اهل بازگشت (و توبه) بود» سوره ص، آیه ۱۷.</ref>، {{متن قرآن|وَالسَّمَاءَ بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ}}<ref>«و آسمان را با دستهایی (توانا) بنا نهادیم و بیگمان ما (آن را) گسترندهایم» سوره ذاریات، آیه ۴۷.</ref> و {{متن قرآن|وَأَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ}}<ref>«و با روحی از خویش تأییدشان کرده است» سوره مجادله، آیه ۲۲.</ref> استناد نمود<ref>صدوق، التوحید، ص۱۵۳ (باب تفسیر قول الله عزّ و جلّ {{متن قرآن|يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ}}، ح۱).</ref>. در [[آیه]] {{متن قرآن|وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ}}<ref>«و باید از میان شما گروهی باشند که (مردم را) به نیکی فرا میخوانند و به کار شایسته فرمان میدهند و از کار ناشایست باز میدارند و اینانند که رستگارند» سوره آل عمران، آیه ۱۰۴.</ref> بحث و [[اختلاف]] است که آیا «من» در «منکم» برای [[تبعیض]] است و [[امر به معروف و نهی از منکر]] [[واجب کفایی]] است یا «من» [[بیانیّه]] میباشد و امر به معروف و نهی از منکر [[واجب عینی]] است<ref>ر. ک: طبرسی، مجمع البیان، ج۲، ص۴۸۳ (ذیل آیه ۱۰۴، سورۀ آل عمران، الاعراب)؛ رشید رضا، تفسیر المنار، ج۴، ص۲۶ و ۲۷.</ref>. در روایتی که از [[امام صادق]] {{ع}} نقل شده، به استناد اینکه «من» در آیۀ {{متن قرآن|وَمِنْ قَوْمِ مُوسَى أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ يَعْدِلُونَ}}<ref>«و از قوم موسی گروهی هستند که به حق راهنمایی میکنند و به حق دادگری میورزند» سوره اعراف، آیه ۱۵۹.</ref>[[ظهور]] در [[تبعیض]] دارد، در آیۀ فوق نیز «من» به تبعیض معنا شده و [[حکم]] [[آیه]] به گروهی از [[مسلمانان]] (نه همۀ آنان) اختصاص یافته و آیه دلیل قرار داده شده است بر اینکه [[امر به معروف و نهی از منکر]] بر همۀ [[امت]] [[واجب]] نیست، بلکه بر فرد [[قدرتمندی]] که [[فرمان]] او [[اطاعت]] میشود و معروف را از منکر تشخیص میدهد، واجب است<ref>{{متن حدیث|.... قال (مسعدة بن صدقة) سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} يَقُولُ وَ سُئِلَ عَنِ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ أَ وَاجِبٌ هُوَ عَلَى الْأُمَّةِ جَمِيعاً فَقَالَ لَا فَقِيلَ لَهُ وَ لِمَ قَالَ إِنَّمَا هُوَ عَلَى الْقَوِيِّ الْمُطَاعِ الْعَالِمِ بِالْمَعْرُوفِ مِنَ الْمُنْكَرِ لَا عَلَى الضَّعِيفِ الَّذِي لَا يَهْتَدِي سَبِيلًا إِلَىأَيٍّ مِنْ أَيٍّ يَقُولُ مِنَ الْحَقِّ إِلَى الْبَاطِلِ وَ الدَّلِيلُ عَلَى ذَلِكَ كِتَابُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قَوْلُهُ {{متن قرآن|وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ}} فَهَذَا خَاصٌّ غَيْرُ عَامٍّ كَمَا قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ {{متن قرآن|وَمِنْ قَوْمِ مُوسَى أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ يَعْدِلُونَ}} وَ لَمْ يَقُلْ عَلَى أُمَّةِ مُوسَى وَ لَا عَلَى كُلِّ قَوْمِهِ وَ هُمْ يَوْمَئِذٍ أُمَمٌ مُخْتَلِفَةٌ...}}؛ (کلینی، فروع الکافی، ج۵، ص۶۲، کتاب الجهاد، باب ۲۸، ح۱۶)، ممکن است این روایت به مرتبۀ خاصی از امر به معروف و نهی از منکر که متوقف بر قدرت و اوصاف یادشده در این روایت است، نظر داشته باشد و با اینکه برخی مراتب امر به معروف و نهی از منکر بر همه امت واجب باشد، منافات نداشته باشد.</ref>. | ||
در روایتی که از [[امام رضا]] {{ع}} در ذیل آیۀ {{متن قرآن|خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ...}}<ref>«خداوند بر دلها و بر شنوایی آنان مهر نهاده و بر بیناییهای آنها پردهای است و عذابی سترگ خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۷.</ref> نقل شده که [[حضرت]] در بیان اینکه چرا بر دلهای آنها مهر زده است و منظور از مهر زدن بر [[دلها]] چیست، از آیۀ {{متن قرآن|بَلْ طَبَعَ اللَّهُ عَلَيْهَا بِكُفْرِهِمْ فَلَا يُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِيلًا}}<ref>«آنگاه برای پیمانشکنی آنان و کفر ورزیدنشان به آیات خداوند و کشتن پیامبران به ناحق (لعنتشان کردیم) و (نیز برای این) گفتارشان که: دلهای ما در پوششهایی است- (در حالی که چنین نیست) بلکه برای کفرشان خداوند بر آن (دل)ها مهر نهاد، پس جز اندکی ایمان نمیآو» سوره نساء، آیه ۱۵۵.</ref> کمک گرفته است<ref>ر. ک: حویزی، نور الثقلین، ج۱، ص۳۳، ح۱۶.</ref>. | در روایتی که از [[امام رضا]] {{ع}} در ذیل آیۀ {{متن قرآن|خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ...}}<ref>«خداوند بر دلها و بر شنوایی آنان مهر نهاده و بر بیناییهای آنها پردهای است و عذابی سترگ خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۷.</ref> نقل شده که [[حضرت]] در بیان اینکه چرا بر دلهای آنها مهر زده است و منظور از مهر زدن بر [[دلها]] چیست، از آیۀ {{متن قرآن|بَلْ طَبَعَ اللَّهُ عَلَيْهَا بِكُفْرِهِمْ فَلَا يُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِيلًا}}<ref>«آنگاه برای پیمانشکنی آنان و کفر ورزیدنشان به آیات خداوند و کشتن پیامبران به ناحق (لعنتشان کردیم) و (نیز برای این) گفتارشان که: دلهای ما در پوششهایی است- (در حالی که چنین نیست) بلکه برای کفرشان خداوند بر آن (دل)ها مهر نهاد، پس جز اندکی ایمان نمیآو» سوره نساء، آیه ۱۵۵.</ref> کمک گرفته است<ref>ر. ک: حویزی، نور الثقلین، ج۱، ص۳۳، ح۱۶.</ref>. |