علل غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'ابن شهر آشوب' به 'ابنشهرآشوب'
جز (جایگزینی متن - 'یابن [[رسول' به 'یا ابن [[رسول') |
جز (جایگزینی متن - 'ابن شهر آشوب' به 'ابنشهرآشوب') |
||
خط ۱۹۰: | خط ۱۹۰: | ||
این [[اعمال]] و [[رفتار]] جای شگفتی ندارد، زیرا قبلا هم گفته شد راه و خطمشی دو [[خاندان]] متفاوت بود. خطمشی [[علویان]]، [[فداکاری]] و [[ایثار]] و خطمشی عباسیان قدرتطلبی و زورگویی و احساس کمبود بود. این حرف نتیجه تحلیل تاریخی صرف نیست بلکه اعتراف خود [[منصور]] است. وقتی عمویش [[عبد]] الصمد بن [[علی]] او را به خاطر جرایم قتل و کشتارش سرزنش کرد پاسخ داد: شمشیرهای فرزندان [[ابو طالب]] از زمانی که ما میان [[مردم]]، جزو اشخاص عامی و عادی بودیم تا اکنون که به [[خلافت]] رسیدهایم، در نیام نبوده است. | این [[اعمال]] و [[رفتار]] جای شگفتی ندارد، زیرا قبلا هم گفته شد راه و خطمشی دو [[خاندان]] متفاوت بود. خطمشی [[علویان]]، [[فداکاری]] و [[ایثار]] و خطمشی عباسیان قدرتطلبی و زورگویی و احساس کمبود بود. این حرف نتیجه تحلیل تاریخی صرف نیست بلکه اعتراف خود [[منصور]] است. وقتی عمویش [[عبد]] الصمد بن [[علی]] او را به خاطر جرایم قتل و کشتارش سرزنش کرد پاسخ داد: شمشیرهای فرزندان [[ابو طالب]] از زمانی که ما میان [[مردم]]، جزو اشخاص عامی و عادی بودیم تا اکنون که به [[خلافت]] رسیدهایم، در نیام نبوده است. | ||
تنها راه برای حفظ هیبت و شکوه و عظمتمان، فراموش کردن [[بخشش]] و استفاده از [[زور]] و [[قدرت]] است. تا اینکه کار به تهدید [[امام صادق]] {{ع}} رسید و به او گفت: تو و خانوادهات را میکشم تا هیچ اثری از شما باقی نماند<ref>مناقب | تنها راه برای حفظ هیبت و شکوه و عظمتمان، فراموش کردن [[بخشش]] و استفاده از [[زور]] و [[قدرت]] است. تا اینکه کار به تهدید [[امام صادق]] {{ع}} رسید و به او گفت: تو و خانوادهات را میکشم تا هیچ اثری از شما باقی نماند<ref>مناقب ابنشهرآشوب، ج ۳، ص ۲۵۱.</ref>. | ||
و در پایان [[منصور]] رو به مسیب بن زهره کرده و میگوید: من بر این باورم، حجاج برای [[بنیمروان]] دلسوزتر از همه بود، مسیب گفت: مولایم هرچه حجاج در گذشته (در [[حق]] آل [[پیامبر]]) کرد، ما هم از آن فروگذار نکردیم. به [[خدا]] قسم [[خدا]] هیچ کسی عزیزتر از [[پیامبر]] برایمان نیافریده و تو [[فرمان]] قتل فرزندانش را دادی و ما [[اطاعت]] کردیم<ref>مروج الذهب، ج ۳، ص ۳۲۸.</ref>. | و در پایان [[منصور]] رو به مسیب بن زهره کرده و میگوید: من بر این باورم، حجاج برای [[بنیمروان]] دلسوزتر از همه بود، مسیب گفت: مولایم هرچه حجاج در گذشته (در [[حق]] آل [[پیامبر]]) کرد، ما هم از آن فروگذار نکردیم. به [[خدا]] قسم [[خدا]] هیچ کسی عزیزتر از [[پیامبر]] برایمان نیافریده و تو [[فرمان]] قتل فرزندانش را دادی و ما [[اطاعت]] کردیم<ref>مروج الذهب، ج ۳، ص ۳۲۸.</ref>. | ||
خط ۲۱۶: | خط ۲۱۶: | ||
[[اربلی]] میگوید: وقتی [[معتز]] به سعید [[حاجب]] [[دستور]] انتقال [[امام]] را به [[کوفه]] داد، ابو الهیثم نامهای به [[امام]] {{ع}} نوشت و گفت: فدایت شوم. خبری رسید. که نگرانمان ساخته است. [[امام]] {{ع}} پاسخ داد: تا سه روز دیگر گشایشی میرسد و [[معتز]] روز سوم به قتل رسید<ref>کشف النعمة، ج ۳، ص ۲۱۲.</ref>. | [[اربلی]] میگوید: وقتی [[معتز]] به سعید [[حاجب]] [[دستور]] انتقال [[امام]] را به [[کوفه]] داد، ابو الهیثم نامهای به [[امام]] {{ع}} نوشت و گفت: فدایت شوم. خبری رسید. که نگرانمان ساخته است. [[امام]] {{ع}} پاسخ داد: تا سه روز دیگر گشایشی میرسد و [[معتز]] روز سوم به قتل رسید<ref>کشف النعمة، ج ۳، ص ۲۱۲.</ref>. | ||
ابنشهرآشوب درباره خبری که [[یاران]] [[ائمه]] را نگران ساخت گفته است: [[معتز]] نزد سعید [[حاجب]] رفت و به او [[دستور]] داد که [[ابو محمد]] را به سمت [[کوفه]] ببرد و در راه گردنش را بزند<ref>مناقب آل ابی طالب، ج ۴، ص ۴۶۴.</ref>. | |||
[[مهتدی]] هم [[امام عسکری]] {{ع}} را همراه با ابو هاشم زندانی کرد، وی میگوید: در زندان [[مهتدی]] بن واثق با [[ابو محمد]] زندانی بودیم<ref>الطوسی، الغیبة، ص ۱۴۳.</ref>. [[معتمد]] نیز جاسوسانش را بر خانه [[امام]] گمارده بود که هر از گاهی از نوزاد جدید خبری آورند و هر از چندگاهی به بازرسی خانه ایشان میپرداختند تا آن نوزاد را بیابند. | [[مهتدی]] هم [[امام عسکری]] {{ع}} را همراه با ابو هاشم زندانی کرد، وی میگوید: در زندان [[مهتدی]] بن واثق با [[ابو محمد]] زندانی بودیم<ref>الطوسی، الغیبة، ص ۱۴۳.</ref>. [[معتمد]] نیز جاسوسانش را بر خانه [[امام]] گمارده بود که هر از گاهی از نوزاد جدید خبری آورند و هر از چندگاهی به بازرسی خانه ایشان میپرداختند تا آن نوزاد را بیابند. | ||
اما این [[سیاست]] نیز سودی نبخشید و او مجبور شد [[امام]] {{ع}} را زندانی کند و او را به یحیی بن قتیبه که بسیار بر [[امام]] سختگیری میکرد، سپرد<ref>مناقب | اما این [[سیاست]] نیز سودی نبخشید و او مجبور شد [[امام]] {{ع}} را زندانی کند و او را به یحیی بن قتیبه که بسیار بر [[امام]] سختگیری میکرد، سپرد<ref>مناقب ابنشهرآشوب.</ref>. | ||
با مطالعه حوادث تاریخی دوره اخیر زندگی [[امام عسکری]] {{ع}} ما به [[ترس]] دستگاه حکومتی از این نوزاد پی میبریم. [[تاریخ]] اشاره به تفتیش خانه [[امام]] و خادمان وی و نیز گماشتن چند [[قاضی]] در خانه [[امام]]، قبل از [[وفات]] ایشان و زیر نظر گرفتن اوضاع و احوال آنجا و اقدامات شبیه دارد و تمامی این حوادث در فصل مربوط به نقش [[امام عسکری]] {{ع}} در حفظ و اثبات نظریه [[مهدویت]] توضیح داده شد، به همین [[دلیل]] [[امام عسکری]] {{ع}} در زمان حیات خود، به ناچار فرزندش را پنهان داشت و بالطبع آن امر هنگام [[رحلت]] ایشان، به [[دلیل]] تمایل [[حکومت]] برای پیدا کردن نوزاد و [[ستم]] خویشاوندانی مانند عمویش [[جعفر]]، بیش از پیش احساس میشد. [[ترس]] یکی از عواملی بود که باعث شد [[امام]] در [[جامعه]] حضور ظاهری نداشته باشند و این [[غیبت]] همانند [[خورشید]] است، هنگامی که ابرها آنرا میپوشانند. | با مطالعه حوادث تاریخی دوره اخیر زندگی [[امام عسکری]] {{ع}} ما به [[ترس]] دستگاه حکومتی از این نوزاد پی میبریم. [[تاریخ]] اشاره به تفتیش خانه [[امام]] و خادمان وی و نیز گماشتن چند [[قاضی]] در خانه [[امام]]، قبل از [[وفات]] ایشان و زیر نظر گرفتن اوضاع و احوال آنجا و اقدامات شبیه دارد و تمامی این حوادث در فصل مربوط به نقش [[امام عسکری]] {{ع}} در حفظ و اثبات نظریه [[مهدویت]] توضیح داده شد، به همین [[دلیل]] [[امام عسکری]] {{ع}} در زمان حیات خود، به ناچار فرزندش را پنهان داشت و بالطبع آن امر هنگام [[رحلت]] ایشان، به [[دلیل]] تمایل [[حکومت]] برای پیدا کردن نوزاد و [[ستم]] خویشاوندانی مانند عمویش [[جعفر]]، بیش از پیش احساس میشد. [[ترس]] یکی از عواملی بود که باعث شد [[امام]] در [[جامعه]] حضور ظاهری نداشته باشند و این [[غیبت]] همانند [[خورشید]] است، هنگامی که ابرها آنرا میپوشانند. |