ابوالقاسم مولای ابی بکر: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'صحابه نگاران' به 'صحابه‌نگاران'
جز (جایگزینی متن - 'صحابه نگاران' به 'صحابه‌نگاران')
خط ۲: خط ۲:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
نامش دانسته نیست. [[صحابه]] نگاران<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۹۴؛ ابن اثیر، ج۶، ص۲۴۳ و ج۴، ص۱۸۸؛ ابن حجر، ج۷، ص۲۷۱.</ref> و برخی منابع دیگر<ref>طبرانی، المعجم الأوسط، ج۱، ص۱۹۳؛ دارقطنی، ج۱، ص۲۸۸؛ هیثمی، ج۲، ص۱۷.</ref> او را به همین [[کنیه]] شناسانده‌اند. [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۵، ص۳۰۹.</ref> مدخلی با عنوان القاسم مولای ابی بکر آورده، اما قول صحیح را [[ابوالقاسم]] دانسته است. از این رو، در بخش کنی، مدخلی به ابوالقاسم اختصاص داده است. به موجب نوشته ابن عبدالبر<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۹۴.</ref> ابوالقاسم در [[خیبر]] حضور داشت. ابوجهم [[کوفی]] از وی [[روایت]] کرده که گفت: هنگامی که خیبر [[فتح]] شد (سال هفتم) [[رزمندگان]] از گیاهی (سبزی) به نام ثوم ([[سیر]]) خوردند که بوی زننده‌ای داشت. [[رسول خدا]] {{صل}} پس از [[آگاهی]] فرمود: [[مصرف]] کنندگان آن، تا پیش از برطرف شدن بوی آن از دهانشان، نباید به [[مسجد]] نزدیک شوند<ref>ابونعیم، ج۶، ص۲۹۹۲؛ ابن اثیر، ج۶، ص۲۴۳؛ طبرانی، ج۱، ص۱۹۳؛ تجرید، ج۲، ص۱۹۳؛ ابن ابی حاتم، ج۵، ص۱۴۰.</ref>. ابن حجر<ref>ابن حجر، ج۷، ص۲۷۱.</ref> پس از ذکر این گزارش، از آن [[گیاه]] به {{عربی|"بقله خبیثه"}} تعبیر کرده است. همچنین برخی [[سیره]] نویسان از طریق ابوجهم از مولای ابی بکر نقل کرده‌اند که گفت: شخصی برادرش را که در [[حق]] او کشته شدن [[حکم]] شده بود، با [[شمشیر]] زد. رسول خدا {{صل}} به ضارب فرمود: آیا او را به قصد کشتن زدی؟ گفت بلی. رسول خدا {{صل}} فرمود: بنده‌ای [[آزاد]] کن و به [[زندگی]] ادامه بده<ref>ابونعیم، ج۶، ص۲۹۹۲-۲۹۹۳؛ ابن حجر، ج۷، ص۲۷۱.</ref>. [[عبدالله]] پسر همین ابوالقاسم، از [[راویان حدیث]] شناسانده شده است<ref>قرطبی، ج۲۰، ص۲۵۹؛ سیوطی، ج۴، ص۳۵۹.</ref><ref>[[سید محمود سامانی|سامانی، سید محمود]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوالقاسم مولای ابی بکر»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۴۷۱.</ref>
نامش دانسته نیست. صحابه‌نگاران<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۹۴؛ ابن اثیر، ج۶، ص۲۴۳ و ج۴، ص۱۸۸؛ ابن حجر، ج۷، ص۲۷۱.</ref> و برخی منابع دیگر<ref>طبرانی، المعجم الأوسط، ج۱، ص۱۹۳؛ دارقطنی، ج۱، ص۲۸۸؛ هیثمی، ج۲، ص۱۷.</ref> او را به همین [[کنیه]] شناسانده‌اند. [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۵، ص۳۰۹.</ref> مدخلی با عنوان القاسم مولای ابی بکر آورده، اما قول صحیح را [[ابوالقاسم]] دانسته است. از این رو، در بخش کنی، مدخلی به ابوالقاسم اختصاص داده است. به موجب نوشته ابن عبدالبر<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۹۴.</ref> ابوالقاسم در [[خیبر]] حضور داشت. ابوجهم [[کوفی]] از وی [[روایت]] کرده که گفت: هنگامی که خیبر [[فتح]] شد (سال هفتم) [[رزمندگان]] از گیاهی (سبزی) به نام ثوم ([[سیر]]) خوردند که بوی زننده‌ای داشت. [[رسول خدا]] {{صل}} پس از [[آگاهی]] فرمود: [[مصرف]] کنندگان آن، تا پیش از برطرف شدن بوی آن از دهانشان، نباید به [[مسجد]] نزدیک شوند<ref>ابونعیم، ج۶، ص۲۹۹۲؛ ابن اثیر، ج۶، ص۲۴۳؛ طبرانی، ج۱، ص۱۹۳؛ تجرید، ج۲، ص۱۹۳؛ ابن ابی حاتم، ج۵، ص۱۴۰.</ref>. ابن حجر<ref>ابن حجر، ج۷، ص۲۷۱.</ref> پس از ذکر این گزارش، از آن [[گیاه]] به {{عربی|"بقله خبیثه"}} تعبیر کرده است. همچنین برخی [[سیره]] نویسان از طریق ابوجهم از مولای ابی بکر نقل کرده‌اند که گفت: شخصی برادرش را که در [[حق]] او کشته شدن [[حکم]] شده بود، با [[شمشیر]] زد. رسول خدا {{صل}} به ضارب فرمود: آیا او را به قصد کشتن زدی؟ گفت بلی. رسول خدا {{صل}} فرمود: بنده‌ای [[آزاد]] کن و به [[زندگی]] ادامه بده<ref>ابونعیم، ج۶، ص۲۹۹۲-۲۹۹۳؛ ابن حجر، ج۷، ص۲۷۱.</ref>. [[عبدالله]] پسر همین ابوالقاسم، از [[راویان حدیث]] شناسانده شده است<ref>قرطبی، ج۲۰، ص۲۵۹؛ سیوطی، ج۴، ص۳۵۹.</ref><ref>[[سید محمود سامانی|سامانی، سید محمود]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوالقاسم مولای ابی بکر»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۴۷۱.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش