پرش به محتوا

جهاد در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۷۱٬۹۱۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۲ نوامبر ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۸۶: خط ۲۸۶:
# [[پیامبر]] [[مأمور]] افشای چهره [[منافقان]] جهاد [[گریز]] و اعلام عدم حضور قطعی آنان در امر جهاد: {{متن قرآن|فَإِنْ رَجَعَكَ اللَّهُ إِلَى طَائِفَةٍ مِنْهُمْ فَاسْتَأْذَنُوكَ لِلْخُرُوجِ فَقُلْ لَنْ تَخْرُجُوا مَعِيَ أَبَدًا وَلَنْ تُقَاتِلُوا مَعِيَ عَدُوًّا}}<ref>«و اگر خداوند تو را نزد دسته‌ای از آنان باز گرداند و آنها از تو اجازه بیرون آمدن (با تو را) خواستند بگو: هرگز، هیچ‌گاه با من بیرون نخواهید آمد و همراه من با دشمنی جنگ نخواهید کرد؛ نخست بار شما خود کناره‌جویی (از جهاد) را پسندیدید بنابراین با واپس‌ماندگان» سوره توبه، آیه ۸۳.</ref>.
# [[پیامبر]] [[مأمور]] افشای چهره [[منافقان]] جهاد [[گریز]] و اعلام عدم حضور قطعی آنان در امر جهاد: {{متن قرآن|فَإِنْ رَجَعَكَ اللَّهُ إِلَى طَائِفَةٍ مِنْهُمْ فَاسْتَأْذَنُوكَ لِلْخُرُوجِ فَقُلْ لَنْ تَخْرُجُوا مَعِيَ أَبَدًا وَلَنْ تُقَاتِلُوا مَعِيَ عَدُوًّا}}<ref>«و اگر خداوند تو را نزد دسته‌ای از آنان باز گرداند و آنها از تو اجازه بیرون آمدن (با تو را) خواستند بگو: هرگز، هیچ‌گاه با من بیرون نخواهید آمد و همراه من با دشمنی جنگ نخواهید کرد؛ نخست بار شما خود کناره‌جویی (از جهاد) را پسندیدید بنابراین با واپس‌ماندگان» سوره توبه، آیه ۸۳.</ref>.
# گرمی هوا: {{متن قرآن|وَقَالُوا لَا تَنْفِرُوا فِي الْحَرِّ قُلْ نَارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّا لَوْ كَانُوا يَفْقَهُونَ}}<ref>«بازماندگان (از جهاد در جنگ تبوک)، از خانه‌نشینی خویش در مخالفت با پیامبر شادمانی کردند و خوش نداشتند که با جان و مالشان در راه خداوند جهاد کنند و گفتند: در این گرما رهسپار نشوید؛ بگو: آتش دوزخ گرم‌تر است اگر در می‌یافتند» سوره توبه، آیه ۸۱.</ref> و بی‌حفاظ بودن [[خانه]] ها: {{متن قرآن|يَقُولُونَ إِنَّ بُيُوتَنَا عَوْرَةٌ وَمَا هِيَ بِعَوْرَةٍ إِنْ يُرِيدُونَ إِلَّا فِرَارًا}}<ref>«و هنگامی که دسته‌ای از ایشان گفتند: ای مردم مدینه! جای ماندن ندارید پس بازگردید و دسته‌ای (دیگر) از آنان از پیامبر اجازه (بازگشت) می‌خواستند؛ می‌گفتند خانه‌های ما بی‌حفاظ است با آنکه بی‌حفاظ نبود، آنان جز سر گریز (از جنگ) نداشتند» سوره احزاب، آیه ۱۳.</ref>. بهانه [[منافقان]] برای [[تخلف]] از جهاد و دستاویزی برای باز داشتن [[مؤمنان]] از [[جنگ]]<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۴۲۷-۴۳۲.</ref>.
# گرمی هوا: {{متن قرآن|وَقَالُوا لَا تَنْفِرُوا فِي الْحَرِّ قُلْ نَارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّا لَوْ كَانُوا يَفْقَهُونَ}}<ref>«بازماندگان (از جهاد در جنگ تبوک)، از خانه‌نشینی خویش در مخالفت با پیامبر شادمانی کردند و خوش نداشتند که با جان و مالشان در راه خداوند جهاد کنند و گفتند: در این گرما رهسپار نشوید؛ بگو: آتش دوزخ گرم‌تر است اگر در می‌یافتند» سوره توبه، آیه ۸۱.</ref> و بی‌حفاظ بودن [[خانه]] ها: {{متن قرآن|يَقُولُونَ إِنَّ بُيُوتَنَا عَوْرَةٌ وَمَا هِيَ بِعَوْرَةٍ إِنْ يُرِيدُونَ إِلَّا فِرَارًا}}<ref>«و هنگامی که دسته‌ای از ایشان گفتند: ای مردم مدینه! جای ماندن ندارید پس بازگردید و دسته‌ای (دیگر) از آنان از پیامبر اجازه (بازگشت) می‌خواستند؛ می‌گفتند خانه‌های ما بی‌حفاظ است با آنکه بی‌حفاظ نبود، آنان جز سر گریز (از جنگ) نداشتند» سوره احزاب، آیه ۱۳.</ref>. بهانه [[منافقان]] برای [[تخلف]] از جهاد و دستاویزی برای باز داشتن [[مؤمنان]] از [[جنگ]]<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۴۲۷-۴۳۲.</ref>.
== جهاد در دانشنامه معاصر قرآن کریم ==
[[جهاد]] از ماده جهد به معنی [[تحمل]] [[مشقت]]، [[کوشش]] و تلاش زیاد است. مشتقات آن در [[قرآن]] به صورت‌های: {{متن قرآن|جَاهَدَ}}، {{متن قرآن|جَاهَدا}}، {{متن قرآن|جَاهَدُوا}} (ماضی)؛ {{متن قرآن|يُجَاهِدُ}}، {{متن قرآن|يُجَاهِدُونَ}}، {{متن قرآن|يُجَاهِدُوا}}، {{متن قرآن|جَاهِدُونَ}} (مضارع)؛ {{متن قرآن|جَاهِد}}؛ {{متن قرآن|جَاهِدُوا}} (امر)؛ {{متن قرآن|مُجَاهِدُون}}، {{متن قرآن|مُجَاهِدِين}} (اسم فاعل) ذکر شده است.
[[جهاد]] در اصطلاح [[شرع]]، عبارت است از [[بذل جان]]، [[مال]] و توان خویش در راه اعتلای کلمه [[اسلام]] و [[اقامه شعائر]] [[ایمان]]<ref>جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳.</ref>. البته معنی و مفهوم جهاد در لغت و در عرف قرآن گسترده‌تر از «[[قتال]]» است و به معنای مطلق کوشش در هر راهی و به هر منظوری است. با قرینه معلوم می‌شود که این کوشش در راه خیر است یا [[شر]]. در [[آیه]] {{متن قرآن|وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ}}<ref>«و در (راه) خداوند چنان که سزاوار جهاد (در راه) اوست جهاد کنید» سوره حج، آیه ۷۸.</ref>، کلمه {{متن قرآن|فِي اللَّهِ}} قرینه است و مقصود از آن کوشش در راه خیر است. و در آیه {{متن قرآن|وَإِنْ جَاهَدَاكَ عَلَى أَنْ تُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ}}<ref>«و اگر تو را وا دارند تا آنچه را که نمی‌دانی برای من شریک آوری، از آنان فرمان نبر» سوره لقمان، آیه ۱۵.</ref> عبارت {{متن قرآن|عَلَى أَنْ تُشْرِكَ}} قرینه است و مقصود از آن کوشش در راه شر است. بنابراین [[جنگ در راه خدا]] مصداقی از جهاد به معنی لغوی است. جهاد پس از تهاجم [[دشمن]] [[ضرورت]] پیدا می‌کند: {{متن قرآن|فَإِنْ قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ}}<ref>«اگر به کارزار با شما دست یازیدند شما هم آنان را بکشید» سوره بقره، آیه ۱۹۱.</ref>. بنابراین باید با دشمن شروع‌ کننده [[جنگ]]، جنگید تا اینکه عقب‌نشینی کند و ریشه [[فتنه]] خشکانده شود.
قرآن می‌فرماید: {{متن قرآن|وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ}}<ref>«و اگر به سازش گرایند، تو نیز بدان گرای و بر خداوند توکّل کن که او شنوای داناست» سوره انفال، آیه ۶۱.</ref>. معلوم می‌شود که [[اسلام]]، [[صلح]] را به عنوان یک اصل زیربنایی در [[روابط اجتماعی]] می‌شناسد. در واقع همان گونه که [[سلامت]] مزاج، [[طبیعت]] اصلی هر فرد و [[بیماری]] حالتی عارضی است، صلح و [[آرامش]] نیز، طبیعت اصلی [[جوامع انسانی]] و [[جنگ]] حالتی عارضی محسوب می‌شود.
آیاتی که در [[قرآن]] درباره [[جنگ با کفار]] نازل شده دو دسته‌اند: یک دسته آیاتی است که قید و شرط جنگ در آنها ذکر شده است و دسته دیگر آیاتی است که به طور مطلق آمده و قید و شرطی در آنها نیست. [[آیات]] دسته اول را آیات مقیده [[جهاد]] و آیات دسته دوم را آیات مطلقه جهاد می‌نامند. برای [[فهم]] صحیح مراد و مقصود این دو دسته از آیات، طبق قاعده حمل مطلق بر [[مقید]]، آیات مطلقات را حمل بر آیات مقیدات می‌کنیم آنگاه روشن می‌شود که شرط تجویز جنگ در اسلام وقتی است که [[مسلمانان]] مورد هجمه [[دشمن]] واقع شوند که در آن صورت باید از خود [[دفاع]] کنند. پس به مقتضای آیات، جهادی که در اسلام [[واجب]] شده، [[جنگ]] [[دفاعی]] است که [[فطرت]] هر [[انسانی]] به [[لزوم]] آن [[حکم]] می‌کند.
دو نمونه از آیات مطلقه:
#{{متن قرآن|كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ...}}<ref>«جنگ بر شما مقرر شده است در حالی که شما را ناپسند است.».. سوره بقره، آیه ۲۱۶.</ref>؛
#{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قَاتِلُوا الَّذِينَ يَلُونَكُمْ مِنَ الْكُفَّارِ وَلْيَجِدُوا فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! با کافرانی که نزدیک شمایند جنگ کنید و باید در شما صلابت بیابند و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است» سوره توبه، آیه ۱۲۳.</ref>.
دو نمونه از آیات مقیده:
#{{متن قرآن|وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ}}<ref>«و در راه خداوند با آنان که با شما جنگ می‌کنند، جنگ کنید اما تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست نمی‌دارد» سوره بقره، آیه ۱۹۰.</ref>؛
#{{متن قرآن|وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَلَا تُقَاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّى يُقَاتِلُوكُمْ فِيهِ فَإِنْ قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذَلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِينَ}}<ref>«و هر جا بر آنان دست یافتید، بکشیدشان و از همان‌جا که بیرونتان راندند بیرونشان برانید و (بدانید که) آشوب (شرک) از کشتار بدتر است و نزد مسجد الحرام با آنان به کارزار نیاغازید مگر در آنجا با شما به جنگ برخیزند در آن صورت اگر به کارزار با شما دست یازیدند شما هم آنان را بکشید که سزای کافران همین است» سوره بقره، آیه ۱۹۱.</ref>.
بنابراین بر اساس این گونه [[آیات]]، [[مسلمانان]] از شروع [[جنگ]] [[نهی]] شده‌اند و تنها وقتی که [[کفار]]، تهاجم نظامی را آغاز کنند موظف و [[مأمور]] به [[دفاع]] و [[جنگیدن]] با آنان هستند. معنای [[فتنه]] در [[آیه]] {{متن قرآن|وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ}}<ref>«و با آنان نبرد کنید تا آشوبی برجا نماند و تنها دین خداوند بر جای ماند» سوره بقره، آیه ۱۹۳.</ref> چیست؟ آیا «فتنه» در این آیه به معنای [[شرک]] است آن گونه که بعضی [[تصور]] کرده‌اند؟ که بر اساس آن باید آنقدر با [[مشرکان]] جنگید که همه مسلمانان بشوند و شرکی در عالم نماند؟! ظاهراً [[تفسیر]] فتنه به شرک از طرف کسانی مطرح شده است که [[معتقد]] بوده‌اند [[جهاد]] در [[اسلام]] به معنای [[تحمیل]] [[عقیده]] با [[قدرت]] [[اسلحه]] است و نمی‌پذیرند که جهاد به معنای دفاع و رفع [[شر]] مهاجمانی است که جنگ را آغاز می‌کنند، از این رو گفته‌اند: {{متن قرآن|وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ}}، یعنی با مشرکان به طور ابتدایی بجنگید تا شرک از میان برود. یعنی تا شرک وجود دارد [[جنگ با مشرکان]] به طور ابتدایی [[واجب]] است؛ ولی توجه نکرده‌اند که اگر «فتنه» را در این آیه به معنی شرک بگیریم، آغاز آیه با پایان آیه در تضاد خواهد بود؛ زیرا در پایان آیه می‌فرماید: {{متن قرآن|فَإِنِ انْتَهَوْا فَلَا عُدْوَانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِينَ}}<ref>«پس اگر دست از (جنگ) بازداشتند (شما نیز دست باز دارید که) جز با ستمگران دشمنی نباید کرد» سوره بقره، آیه ۱۹۳.</ref>؛ زیرا فرض این است که دستور می‌دهد آن قدر باید جنگید که هیچ شرکی نماند. و از طرف دیگر دستور می‌دهد که در همان حال [[شرک]]، اگر [[مشرکان]] [[دست]] برداشتند و با شما نجنگیدند، مزاحمشان نشوید، چه تضاد و تناقضی از این روشن‌تر! ولی اگر «[[فتنه]]» را در این [[آیه]] به معنی «[[سلطه کفار]]» و «[[آشوب]] [[جنگ]]» بگیریم، هیچ گونه تناقضی در معنای آیه پیدا نخواهد شد.
از طرفی باید دانست که «شرک» امری [[اعتقادی]] است و [[عقیده]] را با [[جنگ و کشتار]] نمی‌توان [[تغییر]] داد، بلکه باید از راه [[اقامه دلیل]] و [[وعظ]] و [[ارشاد]] وارد شد؛ و لکن «[[سلطه]] و [[ستم]]» را می‌شود با جنگ و [[نبرد]] در هم [[شکست]] و [[دشمن]] را به عقب‌نشینی وادار نمود. اصولاً {{متن قرآن|قَاتِلُوا}} در این آیه، عطف بر {{متن قرآن|قَاتِلُوا}} در آیه {{متن قرآن|وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ}}<ref>«و در راه خداوند با آنان که با شما جنگ می‌کنند، جنگ کنید اما تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست نمی‌دارد» سوره بقره، آیه ۱۹۰.</ref> و ضمیر {{متن قرآن|هُمْ}} به {{متن قرآن|الَّذِينَ}} در {{متن قرآن|الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ}} در آیه {{متن قرآن|وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ}}<ref>«و در راه خداوند با آنان که با شما جنگ می‌کنند، جنگ کنید اما تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست نمی‌دارد» سوره بقره، آیه ۱۹۰.</ref> برمی گردد.
در آیه {{متن قرآن|وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ}}<ref>«و در راه خداوند با آنان که با شما جنگ می‌کنند، جنگ کنید اما تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست نمی‌دارد» سوره بقره، آیه ۱۹۰.</ref>، مبدأ جنگ بیان شده است و در این آیه [[غایت]] و پایان آن بیان شده است. آیه {{متن قرآن|وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ}}<ref>«و در راه خداوند با آنان که با شما جنگ می‌کنند، جنگ کنید اما تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست نمی‌دارد» سوره بقره، آیه ۱۹۰.</ref> می‌گوید: «با [[کافران]] مهاجم بجنگید» که مبدأ و منشأ جنگ هستند و [[سرکوب]] کردن‌شان جزای عادلانه آنان است و در آیه {{متن قرآن|وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلَا عُدْوَانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِينَ}}<ref>«و با آنان نبرد کنید تا آشوبی برجا نماند و تنها دین خداوند بر جای ماند، پس اگر دست از (جنگ) بازداشتند (شما نیز دست باز دارید که) جز با ستمگران دشمنی نباید کرد» سوره بقره، آیه ۱۹۳.</ref> می‌گوید: با آنها نجنگید تا دیگر فتنه‌ای نماند و [[دین]] برای [[خدا]] باشد»، یکی از معانی «دین» [[استیلا]] و سلطه است و در اینجا به قرینه [[مقام]]، مراد همین معنا است؛ چون در شرایطی که کار [[قدرت]] تهاجم دارند، استیلا و سلطه آنان [[حاکم]] است، ولی هنگامی که با نیروهای [[دفاعی]] [[مسلمانان]] سرکوب شوند و کاملاً شکست بخورند، [[حاکمیت]] و سلطه آنان محو شده و به جای آن [[حاکمیت خدا]] و [[دین خدا]] برقرار می‌شود. سپس [[آیه شریفه]] موردی را که [[کفار مهاجم]] دست از [[تجاوز]] می‌کشند مطرح کرده و می‌گوید: پس اگر [[کفار مهاجم]] خودشان دست از [[تجاوز]] برداشتند و [[ظلم]] را متوقف کردند، شما نیز از کشتن آنان دست بردارید و [[جنگ]] را متوقف کنید.
ضمناً توجه به این نکته ادبی لازم است که این در [[آیه]]، [[صناعت]] مشاکله که از صناعات بدیعی شمرده می‌شود [[اعمال]] شده است، یعنی چون تجاوز و [[عدوان]] کفار مهاجم مطرح است [[مقابله به مثل]] و [[مجازات]] آنان نیز عنوان نامیده شده است و این را «مشاکله» می‌گویند یعنی هم شکل بودن در لفظ نه در معنا، چون کشتن کفار مهاجم از روی [[دفاع]] در واقع عدوان نیست و فقط در لفظ عدوان نامیده شده است، مانند آیه {{متن قرآن|تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَلَا أَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِكَ}}<ref>«تو آنچه در درون من است می‌دانی و من آنچه در ذات توست نمی‌دانم» سوره مائده، آیه ۱۱۶.</ref> که [[حضرت عیسی]] {{ع}} به [[خدا]] می‌گوید: تو آنچه را در نفس من است می‌دانی ولی من آنچه را در نفس تو است نمی‌دانم». معلوم است که خدا نفس ندارد ولی چون در مورد [[عیسی]] استعمال شده است از باب مشاکله لفظی در مورد خدا نیز، به کار رفته است.
[[محمد عبده]] گفته است: «[[فتنه]]» در این آیه به معنی [[شرک]] نیست؛ چون این بر خلاف [[سیاق آیات]] است<ref>المنار، ج۲، ص۲۱۰.</ref>. از [[عبدالله بن عمر]] نیز نقل شده است که درباره فتنه در این آیه گفته است: «ما در [[زمان رسول خدا]] {{صل}} که [[کافران]]، [[مسلمانان]] را به خاطر دین‌شان [[شکنجه]] می‌دادند، [[زندان]] می‌کردند و میکشتند با آنان جنگیدیم تا [[اسلام]] قوت گرفت و فتنه از میان رفت»<ref>المنار، ج۹، ص۶۶۶.</ref>. این نقل هم مؤید این مطلب است که مراد از فتنه در آیه مزبور، [[بلا]] و [[عذاب]] و سلطه‌ای است که از سوی [[کفار]] بر مسلمانان [[تحمیل]] می‌شد.
علاوه بر این، اساساً [[جنگ با مشرکان]]، [[شرک]] را که یک [[عقیده]] [[قلبی]] است از میان نمی‌برد؛ زیرا [[مشرک]] به فرض این که در جنگ مغلوب هم بشود عقیده‌اش [[تغییر]] نمی‌کند؛ زیرا تغییر [[عقیده]] نیاز به بحث و [[استدلال]] [[علمی]] و قانع کردن طرف دارد که تا قانع نشود، عقیده [[قلبی]] او باقی است. بنابراین صحیح نیست که بگویند با [[مشرکان]] بجنگید تا [[شرک]] که عقیده آنان است از بین برود، بلکه باید گفت با [[سلطه کفار]] و مشرکان بجنگید وگرنه در [[کشور اسلامی]]، [[کافران]] و مشرکان و [[اهل کتاب]] مسالمت‌جو و بی‌آزار با [[حفظ]] عقیده خودشان همگی آزادند و کسی [[حق]] ندارد به خاطر اعتقادات‌شان با آنها بجنگد. {{متن حدیث|فَوَ اللَّهِ مَا غُزِيَ قَوْمٌ قَطُّ فِي عُقْرِ دَارِهِمْ إِلَّا ذَلُّوا...}}، زنهار! که من شب و [[روز]] در [[نهان]] و آشکار شما را به [[جنگ]] با این [[قوم]] فراخواندم و به شما گفتم: با آنان بجنگید پیش از آن‌که با شما بجنگند که [[سوگند]] به [[خدا]] هیچ قومی در میان خانه‌اش مورد [[حمله]] قرار نگرفت جز آن‌که [[ذلیل]] شد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۷.</ref>.
مراد [[امام علی]] {{ع}} از بیان جملات اخیر این است که [[سپاه معاویه]] بارها بر شما حمله برده‌اند و شهرهای شما را دچار [[رعب]] و [[ناامنی]] ساخته‌اند ولی در هر بار شما [[سکوت]] کردید و [[دفاع]] ننمودید و این گونه به [[ذلت]] و [[پستی]] افتاده‌اید. بنابراین جمله {{متن حدیث|اغْزُوهُمْ قَبْلَ أَنْ يَغْزُوكُمْ}}، اشاره به حمله‌های مکرر [[دشمن]] است که در هر بار به جای مقابله با آنها، باز در [[خانه]] نشستند تا این که مجدداً بر آنان حمله آوردند و امام علی {{ع}} می‌خواهد که یارانش پیش از آن‌که مورد حمله جدید قرار بگیرند با [[آمادگی]] کامل به پاسخ حمله‌های پیشین آنان بپردازند. بنابراین مراد از جمله فوق این نیست که بدون هیچ دلیلی و ابتدا به ساکن به دیگران حمله شود تا توجیهی برای کسانی شود که قائل به جنگ ابتدایی (آن هم به دلیل [[کافر]] و [[مشرک]] بودن طرف مقابل) هستند. و از شگفتی‌های [[روزگار]] این است که امام علی {{ع}} در دوران حدود پنج ساله خلافتش، رو در روی کسانی قرار میگیرد که به ظاهر نه مشرک‌اند و نه [[کافر]] و به نام [[دین]] به [[برادران]] [[مسلمان]] خود [[حمله]] می‌برند و [[غارتگری]] و [[قتل]] را آغاز می‌کنند! [[قاسطین]] ([[معاویه]] و یارانش)، [[ناکثین]] ([[طلحه]] و [[زبیر]] و همدستان‌شان) و [[مارقین]] ([[خوارج نهروان]]) سه گروه به ظاهر [[مسلمانی]] هستند که با حربه دین به [[جنگ]] [[ولی خدا]] [[امیرمؤمنان علی]] {{ع}} آمدند. برخوردهای [[امام علی]] {{ع}} با هر یک از این سه گروه [[متمرد]] و گردنکش و آشوب‌گر، برخوردی به [[حق]] و بر اساس [[کتاب و سنت]] و [[سیره]] و سخن [[رسول اکرم]] {{صل}} بود. در واقع [[سیره عملی]] علی {{ع}} را باید از شیوه برخورد آن [[حضرت]] با دشمنانش دریافت نمود که بخشی از [[تاریخ صدر اسلام]] را تشکیل می‌دهد. خطبه‌های جهادی آن حضرت، بابی از [[حقیقت]] [[جهاد]] و [[معرفت]] را به روی خواننده واقع بین آن می‌گشاید.
در [[فضیلت جهاد]] و [[ضرورت]] آن در [[روایات]] [[سخن]] به تفصیل رفته است از جمله [[خطبه ۲۷]] امیرالمؤمنین علی {{ع}} حائز اهمیت فراوان است: «[[جهاد]] دری است از درهای [[بهشت]] که [[خداوند]] به روی دوستانش گشوده است. جهاد [[لباس]] [[پرهیزکاری]]، [[زره]] [[جان]] [[پناه]] [[الهی]] و سپر محکم [[خدا]] است. هر که از روی [[بی‌اعتنایی]] آن را ترک کند، خداوند لباس [[ذلت]] بر او بپوشاند و [[بلا]] سراپای او را فرا گیرد و به [[خواری]] و [[زبونی]] گرفتار آید، پرده‌های [[بی‌خردی]] بر دلش افتد و به خاطر ضایع کردن جهاد، [[حق]] از دست او گرفته شود و محکوم به ذلت و [[پستی]] و [[محروم]] از [[انصاف]] گردد... ، اما شما کار را به یکدیگر وانهادید و شانه از جهاد خالی کردید تا از هر رو بر شما تاختند و تاراج نمودند و [[شهرها]] را از چنگ شما بیرون آوردند. این مرد از [[قبیله]] [[غامد]] است که لشکرش به [[شهر انبار]] درآمده، [[حسان بن ثابت بکری]] را کشته و [[مرزداران]] شما را از سنگر خود بیرون رانده است. به من خبر رسیده که مرد مهاجم آنان، بر [[زن]] [[مسلمان]] و زن در [[پناه]] [[اسلام]] در می‌آمده، خلخال و دستبند و گردنبند و گوشواره او را به تاراج می‌برده است و آن زن بی‌پناه در برابر آن [[غارتگر]] جز {{متن قرآن|إِنَّا لِلَّهِ}} گفتن و التماس و ترحم کردن [[دفاعی]] نداشته... [[راستی]] که اگر [[مرد]] [[مسلمانی]] پس از این حادثه از [[غصه]] بمیرد [[شایسته]] ملامت نیست، بلکه به نظر من [[مرگ]] شایسته او است. شگفتا! این [[قوم]] شما را [[غارت]] می‌کنند و شما غارتی نمی‌برید و با شما میجنگند و شما نمی‌جنگید! ای مرد نمایان نامرد، [[آرزو]] دارم که کاش شما را ندیده و نشناخته بودم، [[خدا]] بکشدتان، دلم را پر از [[خون]] کردید و سینه‌ام را مالامال از [[خشم]] نمودید.»..<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۷.</ref>.
[[امام]] از این که [[مردم]] تحت قلمروش در مقابل نافرمانی‌های گردن‌کشانه [[معاویه]] و هجمه‌های مکرر [[یاران]] و [[سپاهیان]] او به مناطق گوناگون زیر [[نفوذ]] او، [[سکوت]] مرگ‌بار نموده و به [[فرمان]] او به [[دفاع]] برنمی‌خیزند و پاسخ حمله‌های شبانه و غارتگری‌های ویرانگر آنان را نمی‌دهند سخت ناراحت است و لذا [[حق]] دارد آنان را [[توبیخ]] کند و هشدار دهد که: {{متن حدیث|أَلَا وَ إِنِّي قَدْ دَعَوْتُكُمْ إِلَى قِتَالِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ لَيْلًا وَ نَهَاراً وَ سِرّاً وَ إِعْلَاناً وَ قُلْتُ لَكُمُ اغْزُوهُمْ قَبْلَ أَنْ يَغْزُوكُمْ}}، «[[آگاه]] باشید که من شب و [[روز]] و آشکار و [[نهان]]، شما را به [[جنگ]] با گروه فراخواندم و به شما گفتم که با آنان بجنگید پیش از آنکه با شما بجنگند»<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۷.</ref>.
واژه جنگ در [[فارسی]]، معادل «[[حرب]]» و «[[قتال]]» در [[عربی]] و به معنی مطلق [[کارزار]]، [[ستیزه]] و [[پیکار]] و درگیری و [[کشمکش]] است که گاه میان دو نفر یا دو دسته و گروه و یا دو [[قبیله]] و یا دو [[کشور]] و یا چند کشور به وجود آید. [[جنگ]] اگر با هدفی [[مقدس]] و [[الهی]] باشد عنوان «[[جهاد]]» به خود می‌گیرند. و [[آیه]] {{متن قرآن|جَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ}}، گویای این امر است، البته [[جنگ]] و [[مبارزه]] در [[راه خدا]] مصداقی از [[جهاد]] به معنای لغوی آن می‌باشد که به معنی مطلق تلاش و [[کوشش]] است. بنابراین جهاد به معنای اخص آن، همان جهاد اصطلاحی است که در [[فقه اسلامی]] به دو بخش «[[جهاد ابتدایی]]» و «[[جهاد دفاعی]]» تقسیم می‌شود.
از نظر [[قرآن]]، [[جنگ]] برای [[تحمیل]] [[عقیده]] مجاز نیست؛ زیرا آیه {{متن قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ}}<ref>«در (کار) دین هیچ اکراهی نیست که رهیافت از گمراهی آشکار است» سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref> و این بدین معنی است که نباید هیچ [[اجبار]] و تحمیلی در [[دعوت به دین]] [[اعمال]] شود؛ زیرا [[حق و باطل]] به [[حکم]] [[وجدان]] و [[فطرت انسان]] مشخص است و نیازی به اجبار نیست. به بیان دیگر، عقیده یک [[امر قلبی]] است که با [[زور]] و تحمیل به وجود نمی‌آید. از سوی دیگر، اصل در [[زندگی]] [[بشر]] «[[صلح]]» است نه «جنگ». جنگ در واقع یک حالتی [[اضطراری]] و استثنایی است که گاهی به دلایلی در زندگی [[انسان‌ها]] رخ می‌دهد و [[آدمی]] ناچار می‌شود در مقابل نیرو و گروهی که مهاجم هستند از خود [[دفاع]] کند و پس از دفاع و در هم شکستن نیروی مهاجم، جنگ به پایان می‌رسد.
قرآن می‌گوید: {{متن قرآن|فَإِنْ قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ}}<ref>«در آن صورت اگر به کارزار با شما دست یازیدند شما هم آنان را بکشید» سوره بقره، آیه ۱۹۱.</ref> که جنگ را به تهاجم [[دشمن]]، مشروط می‌کند، پس آیه می‌گوید شما باید با [[دشمنی]] که شروع کننده جنگ است بجنگید تا صلح برقرار شود. در آیه دیگر می‌گوید: {{متن قرآن|وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ}}<ref>«و اگر به سازش گرایند، تو نیز بدان گرای و بر خداوند توکّل کن» سوره انفال، آیه ۶۱.</ref> بنابراین آیاتی مانند {{متن قرآن|حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ}}<ref>«ای پیامبر! مؤمنان را به کارزار برانگیز» سوره انفال، آیه ۶۵.</ref> فرع بر آیاتی است که بیانگر [[حمله]] [[دشمن]] به [[کشور اسلامی]] است که در این صورت، به [[حکم عقل]] و [[شرع]] باید نیروها را فراهم و حمله دشمن مهاجم را [[سرکوب]] کرد.
[[محمد جواد بلاغی]] می‌نویسد: «همه جنگ‌های [[رسول اکرم]] {{صل}} [[دفاع]] در مقابل [[تجاوز]] [[مشرکان]] [[ستمکار]] بود که از [[توحید]] و [[شریعت]] [[مسلمانان]] [[حمایت]] میکرد و با این وصف او در [[دفاع از خود]] و از [[اسلام]] و مسلمانان، بهترین راهی را که مدافعان میروند برمی‌گزید. ابتدا به [[موعظه]] میپرداخت و به [[صلح]] و [[مسالمت]] [[دعوت]] میکرد و در حالی که می‌دانست او [[پیروز]] است پیشنهاد ترک [[خصومت]] را میپذیرفت و قرار صلح را قبول می‌کرد»<ref>الرحلة المدرسیه، ص۲۱۲.</ref>.
[[محمد عبده]] نیز می‌گوید: «[[جنگ‌های پیامبر]] همه‌اش برای [[دفاع از حق]] و [[اهل]] آن و حمایت از [[دعوت حق]] بوده است و بدین سبب [[دعوت به اسلام]] قبل از شروع [[جنگ]]، شرط جواز جنگ مقرر شده است و دعوت فقط با [[حجت]] و دلیل انجام می‌شود نه با [[شمشیر]] و نیزه» <ref> المنار، ج۲، ص۲۱۵.</ref>.
بنابراین، اسلام صلح را یک اصل زیربنایی می‌داند و [[خدا]] به [[پیامبر]] {{صل}} [[امر]] کرده که در [[حفظ]] آن بکوشد. [[آیات قرآن]]، [[جنگ]] ابتدایی را تجویز نمی‌کند. بعد از آن‌که کاروان تجارتی [[قریش]] سالم به [[مکه]] رسید، جنگ‌ طلبان مکه سپاهی نزدیک به هزار نفر را فراهم کردند تا مسلمانان را سرکوب کنند و بدین منظور در محل [[بدر]] اردو زدند. در میان آنان مردی به نام [[عتبة بن ربیعه]] از سران مکه بر شتر سرخ مویی سوار بود و در حالی که در بین قومش حرک می‌کرد چنین گفت: «ای [[قوم]] من، [[سخن]] مرا بپذیرید و با این مرد و اصحابش نجنگید و این را به من مربوط کنید و [[ننگ]] [[ترس]] را به من ببندید. شما در میان آنان [[خویشان]] نزدیکی دارید و اگر جنگ پیش آید عده‌ای کشته می‌شوند، آنگاه شما دائماً به [[قاتل]] [[پدر]] و [[برادر]] خود نگاه خواهید کرد و این سبب می‌شود که میان شما [[کینه]] و [[دشمنی]] به وجود آید. این را هم بدانید که شما به کشتن آنان دست نمی‌یایید مگر اینکه به تعداد کشتگانشان از شما می‌کشند. علاوه بر این ممکن است شما [[شکست]] بخورید. ای [[قوم]] من، اگر محمد [[دروغگو]] باشد گرگ‌های [[عرب]] [[شر]] او را دفع می‌کنند و اگر [[پادشاه]] باشد شما و فرزندان‌تان در [[حکومت]] او کامیاب خواهید شد و اگر [[پیامبر]] باشد شما به وسیله او [[خوشبخت‌ترین]] [[مردم]] خواهید بود. ای قوم من، [[خیرخواهی]] مرا رد نکنید و رأیم را سفیهانه نشمارید»
[[رسول خدا]] {{صل}} درباره [[عتبه بن ربیعه]] فرمود: «اگر در یکی از این قوم خیری باشد در صاحب آن شتر سرخ موی است و اگر از او [[اطاعت]] کنند به راه [[درستی]] خواهند رفت». پیامبر در آن هنگام به وسیله [[عمر]] برای آن قوم پیامی فرستاد و فرمود: «شما برگردید و از [[جنگ]] بپرهیزید، اگر کسانی غیر از شما این موضع‌گیری را درباره من می‌کردند نزد من بهتر بود از این که شما این کار را بکنید و اگر من درباره کسانی غیر از شما این موضع‌گیری را میکردم نزد من بهتر بود از این که درباره شما بکنم»<ref>مغازی، ج۱۲، ص۶۳.</ref>.
این که پیامبر در [[پیام]] خود به مردم [[مکه]] توصیه می‌کند به مکه برگردند و از جنگ بپرهیزند و [[کوشش]] دارد که از هر راه ممکن مانع [[درگیری نظامی]] شود و جلوی [[خونریزی]] را بگیرد، بدان سبب است که [[قرآن کریم]] هماهنگ با [[فطرت انسان]]، [[صلح]] را یک اصل زیربنایی دانسته است که باید پیامبر در [[حفظ]] و ایجاد آن بکوشد: {{متن قرآن|وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ}}<ref>«و اگر به سازش گرایند، تو نیز بدان گرای و بر خداوند توکّل کن» سوره انفال، آیه ۶۱.</ref> بنابراین [[سیره پیامبر]] {{صل}} با [[آیات قرآن]] در مورد صلح و [[پرهیز]] از جنگ ابتدایی هماهنگ است و آن [[حضرت]] دقیقاً به این [[آیات]] عمل کرده است<ref>جهاد در اسلام، ص۳۷.</ref>.
[[جنگ]] به هر حال دارای آثار و عوارض مخرب و جانفرسایی است که کم و بیش [[جوامع بشری]] را در طول [[تاریخ]]، گرفتار خود کرده است. از جمله آثار نامطلوب آن، [[آوارگی]]، [[اسارت]]، اشغال [[سرزمین‌ها]]، [[اضطراب]] و [[ناآرامی]] و [[دلهره]]، [[کشتار]]، زخم و جراحت، خرابی و ویرانی [[شهرها]] و روستاها، انواع خسارت‌های [[مالی]]، [[ذلت]] و [[خواری]] شماری از افراد و چه بسا [[سلطه بیگانگان]] و انواع [[فقر]] و [[گرسنگی]] است. این آثار در آیات {{متن قرآن|ثُمَّ أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ تَقْتُلُونَ أَنْفُسَكُمْ وَتُخْرِجُونَ فَرِيقًا مِنْكُمْ مِنْ دِيَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَيْهِمْ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَإِنْ يَأْتُوكُمْ أُسَارَى تُفَادُوهُمْ وَهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيْكُمْ إِخْرَاجُهُمْ أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذَلِكَ مِنْكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَى أَشَدِّ الْعَذَابِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ}}<ref>«آنگاه، این شمایید که یکدیگر را می‌کشید و دسته‌ای از خودتان را از خانه‌هاشان بیرون می‌رانید در حالی که با گناه و ستم به زیان آنها از یکدیگر پشتیبانی می‌کنید و (با این حال) اگر به اسیری نزد شما آیند آنان را (بنابر حکم تورات) با دادن سربها آزاد می‌کنید با آنکه بیرون راندنشان بر شما حرام است. آیا به بخشی از کتاب (تورات) ایمان می‌آورید و به بخشی (دیگر) کفر می‌ورزید؟ کیفر کسانی از شما که چنین کنند جز خواری در این جهان چیست؟ و در رستخیز به سوی سخت‌ترین عذاب باز برده می‌شوند؛ و خداوند از آنچه می‌کنید غافل نیست» سوره بقره، آیه ۸۵.</ref>، {{متن قرآن|وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ}}<ref>«و بی‌گمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی دارایی‌ها و کسان و فرآورده‌ها می‌آزماییم، و شکیبایان را نوید بخش!» سوره بقره، آیه ۱۵۵.</ref>، {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِنْ دِيَارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ مَا ظَنَنْتُمْ أَنْ يَخْرُجُوا وَظَنُّوا أَنَّهُمْ مَانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْدِيهِمْ وَأَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ}}<ref>«اوست که کافران اهل کتاب را از خانه‌هایشان در نخستین گردآوری بیرون راند (هر چند) شما گمان نمی‌کردید که بیرون روند و (خودشان) گمان می‌کردند که دژهایشان بازدارنده آنان در برابر خداوند است اما (اراده) خداوند از جایی که گمان نمی‌بردند بدیشان رسید و در دل‌هایشان هراس افکند؛ به دست خویش و به دست مؤمنان خانه‌های خویش را ویران می‌کردند؛ پس ای دیده‌وران پند بگیرید!» سوره حشر، آیه ۲.</ref>، {{متن قرآن|وَلَوْلَا أَنْ كَتَبَ اللَّهُ عَلَيْهِمُ الْجَلَاءَ لَعَذَّبَهُمْ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابُ النَّارِ}}<ref>«و اگر خداوند آوارگی را بر آنان مقرّر نکرده بود بی‌گمان در این جهان عذابشان می‌کرد و آنان را در جهان واپسین عذاب آتش (دوزخ) خواهد بود» سوره حشر، آیه ۳.</ref>، {{متن قرآن|فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و چون ماه‌های حرام به پایان رسید مشرکان را هر جا یافتید بکشید و دستگیرشان کنید و به محاصره درآورید و در هر کمینگاهی به کمین آنان بنشینید؛ و اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند آزادشان بگذارید که بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۵.</ref>،{{متن قرآن|لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فِي مَوَاطِنَ كَثِيرَةٍ وَيَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ شَيْئًا وَضَاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرِينَ}}<ref>«بی‌گمان خداوند در نبردهایی بسیار و در روز (جنگ) «حنین» شما را یاری کرده است؛ هنگامی که فزونیتان شما را به غرور واداشت اما هیچ سودی برای شما نداشت و زمین با گستردگیش بر شما تنگ شد سپس با پشت کردن (به دشمن) واپس گریختید» سوره توبه، آیه ۲۵.</ref>، {{متن قرآن|فَإِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَلِكَ وَلَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَانْتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِنْ لِيَبْلُوَ بَعْضَكُمْ بِبَعْضٍ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَنْ يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ}}<ref>«پس هرگاه با کافران (حربی) روبه‌رو شدید (آنان را) گردن بزنید تا چون آنها را از توان انداختید اسیر بگیرید و از آن پس یا منّت بگذارید (و آزادشان کنید) و یا سربها بگیرید تا جنگ، به پایان آید، (فرمان خداوند) چنین است و اگر خدا می‌خواست از آنان انتقام می‌گرفت لیک (نگرفت) تا شما را به یکدیگر بیازماید و آنان که در راه خداوند کشته شدند هرگز (خداوند) کارهایشان را بیراه نمی‌سازد» سوره محمد، آیه ۴.</ref>، {{متن قرآن|قَالَتْ إِنَّ الْمُلُوكَ إِذَا دَخَلُوا قَرْيَةً أَفْسَدُوهَا وَجَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِهَا أَذِلَّةً وَكَذَلِكَ يَفْعَلُونَ}}<ref>«گفت: پادشاهان چون به شهری درآیند آن را ویران و مردم گرانمایه آن را خوار و بدین‌گونه رفتار می‌کنند» سوره نمل، آیه ۳۴.</ref>، {{متن قرآن|قَدْ يَعْلَمُ اللَّهُ الْمُعَوِّقِينَ مِنْكُمْ وَالْقَائِلِينَ لِإِخْوَانِهِمْ هَلُمَّ إِلَيْنَا وَلَا يَأْتُونَ الْبَأْسَ إِلَّا قَلِيلًا}}<ref>«بی‌گمان خداوند از میان شما کارشکنان (جنگ) را خوب می‌شناسد و (نیز) کسانی را که به برادران خویش می‌گویند: به ما بپیوندید و جز اندکی در جنگ شرکت نمی‌کنند؛» سوره احزاب، آیه ۱۸.</ref>، {{متن قرآن|أَشِحَّةً عَلَيْكُمْ فَإِذَا جَاءَ الْخَوْفُ رَأَيْتَهُمْ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ تَدُورُ أَعْيُنُهُمْ كَالَّذِي يُغْشَى عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَإِذَا ذَهَبَ الْخَوْفُ سَلَقُوكُمْ بِأَلْسِنَةٍ حِدَادٍ أَشِحَّةً عَلَى الْخَيْرِ أُولَئِكَ لَمْ يُؤْمِنُوا فَأَحْبَطَ اللَّهُ أَعْمَالَهُمْ وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا}}<ref>«در حالی که به شما تنگ‌چشمی می‌ورزند آنگاه، چون بیم (جنگ) در رسد آنان را می‌بینی که در تو می‌نگرند چون کسانی که در بیهوشی جان می‌کنند، چشم‌هاشان (در چشمخانه) می‌چرخد و چون آن بیم از میان برود با زبان‌هایی تیز و تند به شما زخم زبان می‌زنند در حالی که» سوره احزاب، آیه ۱۹.</ref>، {{متن قرآن|إِنْ يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَتِلْكَ الْأَيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ النَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَيَتَّخِذَ مِنْكُمْ شُهَدَاءَ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ}}<ref>«اگر زخمی به شما (در احد) برسد زخمی همانند آن به آن گروه رسیده است، و ما این روزگاران را میان مردم (دست به دست) می‌گردانیم و تا مؤمنان را خداوند معلوم بدارد و از (میان) شما گواهانی بگیرد و خداوند ستمگران را دوست نمی‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۰.</ref>،{{متن قرآن|الَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِلَّهِ وَالرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ مَا أَصَابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَاتَّقَوْا أَجْرٌ عَظِيمٌ}}<ref>«کسانی که به (فراخوان) خداوند و پیامبر پس از آسیب دیدن پاسخ گفتند، برای کسانی از آنان که نیکی و پرهیزگاری ورزیده‌اند پاداشی سترگ خواهد بود» سوره آل عمران، آیه ۱۷۲.</ref>، {{متن قرآن|وَلَا تَهِنُوا فِي ابْتِغَاءِ الْقَوْمِ إِنْ تَكُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَمَا تَأْلَمُونَ وَتَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ مَا لَا يَرْجُونَ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا}}<ref>«و در پیجویی گروه (مشرکان) سست نشوید، اگر شما (در پیکار با آنها) به رنج افتاده‌اید آنان نیز چون شما به رنج افتاده‌اند و شما به خداوند امیدی دارید که آنان ندارند و خداوند دانایی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۱۰۴.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا أَصَابَكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَلِيَعْلَمَ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و آنچه بر شما در روز برخورد آن دو گروه (در احد) رسید به اذن خداوند بود (تا مؤمنان را بیازماید) و تا مؤمنان را (از غیر آنان) معلوم بدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۶۶.</ref> ذکر شده است.
بخش قابل توجهی از [[آیات قرآن کریم]] درباره جنگ و [[جهاد]] و [[دفاع]] است که با موضوعات: [[جنگ]] با [[بغاة]]، مسئله اسارت [[اسراء]]، [[ابزار جنگ]]، [[پیمان]] در جنگ، [[تهدید]] به جنگ، [[جاسوسی]] در جنگ، جنگ در بین [[مؤمنان]]، [[جنگ با کفار]] و [[مشرکان]]، جنگ در [[بنی‌اسرائیل]]، جنگ در [[جاهلیت]]، [[حرمت]] جنگ در [[ماه‌های حرام]]، جنگ [[رومیان]] و [[ایرانیان]]، جنگ [[منافقان]] و جنگ [[یهود]] مطرح شده است. نکته قابل ذکر این که از دیدگاه [[قرآن کریم]] زمینه‌های جنگ و درگیری را باید در امور زیر جستجو کرد:
# [[اخبار دروغ]] و [[شایعات]] بی‌اساس {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! اگر بزهکاری برایتان خبری آورد بررسی کنید مبادا نادانسته به گروهی زیان رسانید، آنگاه از آنچه کرده‌اید پشیمان گردید» سوره حجرات، آیه ۶.</ref>؛
# [[اختلافات]] [[اجتماعی]] {{متن قرآن|وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ}}<ref>«و همگان به ریسمان خداوند بیاویزید و مپرا کنید و نعمت‌های خداوند را بر خود فرا یاد آورید که دشمنان (همدیگر) بودید و خداوند دل‌های شما را الفت داد و به نعمت او با هم برادر شدید و در لبه پرتگاهی از آتش بودید که شما را از آن رهانید؛ بدین‌گونه خداوند آیات خود را برای شما روشن می‌گوید باشد که شما راهیاب گردید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.</ref>؛
# اختلافات [[دینی]] {{متن قرآن|قُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَى أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذَابًا مِنْ فَوْقِكُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعًا وَيُذِيقَ بَعْضَكُمْ بَأْسَ بَعْضٍ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ لَعَلَّهُمْ يَفْقَهُونَ}}<ref>«بگو: او تواناست که عذابی آسمانی یا زمینی بر شما برانگیزد یا شما را گروه گروه به جان هم اندازد و رنج برخی از شما را به برخی دیگر بچشاند؛ بنگر چگونه آیات را گونه گون می‌آوریم باشد که آنان دریابند» سوره انعام، آیه ۶۵.</ref>؛
# اختلافات [[عقیدتی]] {{متن قرآن|أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ}}<ref>«به کسانی که بر آنها جنگ تحمیل می‌شود اجازه (ی جهاد) داده شد زیرا ستم دیده‌اند و بی‌گمان خداوند بر یاری آنان تواناست» سوره حج، آیه ۳۹.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ}}<ref>«همان کسانی که ناحق از خانه‌های خود بیرون رانده شدند و جز این نبود که می‌گفتند: پروردگار ما خداوند است و اگر خداوند برخی مردم را به دست برخی دیگر از میان برنمی‌داشت بی‌گمان دیرها (ی راهبان) و کلیساها (ی مسیحیان) و کنشت‌ها (ی یهودیان) و مسجدهایی که نام خداوند را در آن بسیار می‌برند ویران می‌شد و بی‌گمان خداوند به کسی که وی را یاری کند یاری خواهد رساند که خداوند توانمندی پیروز است» سوره حج، آیه ۴۰.</ref>، {{متن قرآن|تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ مِنْهُمْ مَنْ كَلَّمَ اللَّهُ وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَلَكِنِ اخْتَلَفُوا فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ وَمِنْهُمْ مَنْ كَفَرَ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلُوا وَلَكِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يُرِيدُ}}<ref>«برخی از آن پیامبران را بر برخی دیگر برتری دادیم؛ از ایشان یکی آن است که خداوند با وی سخن گفت و پایگاه‌های برخی از ایشان را بالا برد. و ما به عیسی پسر مریم، برهان‌ها (ی روشن) دادیم و او را با روح القدس پشتیبانی کردیم و اگر خداوند می‌خواست پس از آنان کسا» سوره بقره، آیه ۲۵۳.</ref>؛
# تجاوز طلبی و داشتن [[روحیه]] [[سرکشی]] و [[برتری‌جویی]] {{متن قرآن|وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}}<ref>«و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ کنند، میان آنان را آشتی دهید پس اگر یکی از آن دو بر دیگری ستم کرد با آن کس که ستم می‌کند جنگ کنید تا به فرمان خداوند باز گردد و چون بازگشت، میان آن دو با دادگری آشتی دهید و دادگری ورزید که خداوند دادگران را دوست می‌دارد» سوره حجرات، آیه ۹.</ref>؛
# [[دشمنی]] و [[کینه‌توزی]] {{متن قرآن|وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلَاةِ إِنْ خِفْتُمْ أَنْ يَفْتِنَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنَّ الْكَافِرِينَ كَانُوا لَكُمْ عَدُوًّا مُبِينًا}}<ref>«و چون به سفر می‌روید اگر می‌هراسید کافران شما را بیازارند گناهی بر شما نیست که از نماز بکاهید؛ بی‌گمان کافران برای شما دشمنی آشکارند» سوره نساء، آیه ۱۰۱.</ref>؛
# [[دنیاطلبی]] و انحصارطلبی {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَتَبَيَّنُوا وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَى إِلَيْكُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَعِنْدَ اللَّهِ مَغَانِمُ كَثِيرَةٌ كَذَلِكَ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَتَبَيَّنُوا إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا}}<ref>«ای مؤمنان، چون (برای جهاد) در راه خداوند به سفر می‌روید خوب بررسی کنید و به کسی که به شما ابراز اسلام می‌کند نگویید: تو مؤمن نیستی، که بخواهید کالای ناپایدار این جهان را بجویید زیرا غنیمت‌های بسیار نزد خداوند است؛ خود نیز در گذشته چنین بودید و خداوند» سوره نساء، آیه ۹۴.</ref>.
در [[قرآن کریم]] [[فرار از جنگ]] ([[دفاعی]]) که عنوان [[جهاد فی سبیل الله]] دارد، سخت [[مذمت]] شده است: آیات زیر گویای این امر است: {{متن قرآن|لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِيبًا}}<ref>«به راستی خداوند از مؤمنان خشنود شد هنگامی که با تو در زیر آن درخت بیعت می‌کردند پس آنچه در دل داشتند معلوم داشت، از این رو آرامش را بر آنها فرو فرستاد و به پیروزی زودرسی پاداششان داد» سوره فتح، آیه ۱۸.</ref>، {{متن قرآن|وَلَوْ قَاتَلَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوَلَّوُا الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا يَجِدُونَ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا}}<ref>«و اگر کافران با شما به جنگ برمی‌خاستند واپس می‌گریختند سپس یار و یاوری نمی‌یافتند» سوره فتح، آیه ۲۲.</ref>، {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى إِذْ قَالُوا لِنَبِيٍّ لَهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا نُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ أَلَّا تُقَاتِلُوا قَالُوا وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِيَارِنَا وَأَبْنَائِنَا فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ}}<ref>«آیا به (سرگذشت) بزرگان بنی اسرائیل پس از موسی ننگریسته‌ای که به پیامبری که داشتند گفتند: پادشاهی بر ما بگمار تا در راه خداوند کارزار کنیم. گفت: آیا گمان نمی‌کنید که اگر جنگ بر شما مقرّر شود، کارزار نکنید؟ گفتند: چرا در راه خداوند جنگ نکنیم در حالی که ما از سرزمینمان رانده و از فرزندانمان مانده‌ایم؛ اما چون بر آنان جنگ مقرر شد جز تنی چند رو گرداندند و خداوند به (احوال) ستمکاران داناست» سوره بقره، آیه ۲۴۶.</ref>، {{متن قرآن|فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاء وَلَوْلاَ دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ }}<ref>«پس آنان را به اذن خداوند تار و مار کردند و داود جالوت را کشت و خداوند به وی پادشاهی و فرزانگی ارزانی داشت و آنچه خود می‌خواست بدو آموخت، و اگر خداوند برخی مردم را با برخی دیگر باز نمی‌داشت، زمین تباه می‌گردید امّا خداوند بر جهانیان بخششی (بزرگ) دارد» سوره بقره، آیه ۲۵۱.</ref>، {{متن قرآن|كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ}}<ref>«شما بهترین گروهی بوده‌اید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شده‌اید؛ به کار پسندیده فرمان می‌دهید و از (کار) ناپسند باز می‌دارید و به خداوند ایمان دارید و اهل کتاب اگر ایمان می‌آوردند برای آنان بهتر بود؛ برخی از آنها مؤمن امّا بسیاری از آنان نافرمانند» سوره آل عمران، آیه ۱۱۰.</ref>، {{متن قرآن|لَنْ يَضُرُّوكُمْ إِلَّا أَذًى وَإِنْ يُقَاتِلُوكُمْ يُوَلُّوكُمُ الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا يُنْصَرُونَ}}<ref>«هرگز جز آزاری (اندک) زیانی به شما نمی‌رسانند و اگر با شما به جنگ برخیزند پشت به شما خواهند کرد سپس یاری نخواهند شد» سوره آل عمران، آیه ۱۱۱.</ref>
همچنین از [[ضرورت]] [[تشکیلات]] و [[فرماندهی]] برای جنگ سخن به میان آمده است{{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى إِذْ قَالُوا لِنَبِيٍّ لَهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا نُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ أَلَّا تُقَاتِلُوا قَالُوا وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِيَارِنَا وَأَبْنَائِنَا فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ}}<ref>«آیا به (سرگذشت) بزرگان بنی اسرائیل پس از موسی ننگریسته‌ای که به پیامبری که داشتند گفتند: پادشاهی بر ما بگمار تا در راه خداوند کارزار کنیم. گفت: آیا گمان نمی‌کنید که اگر جنگ بر شما مقرّر شود، کارزار نکنید؟ گفتند: چرا در راه خداوند جنگ نکنیم در حالی که ما از سرزمینمان رانده و از فرزندانمان مانده‌ایم؛ اما چون بر آنان جنگ مقرر شد جز تنی چند رو گرداندند و خداوند به (احوال) ستمکاران داناست» سوره بقره، آیه ۲۴۶.</ref>. و از همه مهم‌تر این که به [[مسلمانان]] هشدار داده شده است که در برابر ادعاهای [[دروغ]] صلح‌جویانه [[دشمنان]] آتش‌افروز و [[حیله‌گر]]، [[هشیاری]] خود را [[حفظ]] کنند و گول آنان را نخورند {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَكُمْ فَانْفِرُوا ثُبَاتٍ أَوِ انْفِرُوا جَمِيعًا}}<ref>«ای مؤمنان! آمادگی‌تان را حفظ کنید و دسته دسته یا همگان با هم (برای جهاد) به راه افتید» سوره نساء، آیه ۷۱.</ref>، {{متن قرآن|سَتَجِدُونَ آخَرِينَ يُرِيدُونَ أَنْ يَأْمَنُوكُمْ وَيَأْمَنُوا قَوْمَهُمْ كُلَّ مَا رُدُّوا إِلَى الْفِتْنَةِ أُرْكِسُوا فِيهَا فَإِنْ لَمْ يَعْتَزِلُوكُمْ وَيُلْقُوا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ وَيَكُفُّوا أَيْدِيَهُمْ فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأُولَئِكُمْ جَعَلْنَا لَكُمْ عَلَيْهِمْ سُلْطَانًا مُبِينًا}}<ref>«دسته دیگری خواهید یافت که می‌خواهند هم از شما و هم از قوم خود در امان باشند؛ هر بار به سوی (چاه) فتنه بازگردانده شوند در آن سرنگون می‌گردند؛ پس، اگر از شما کناره نجستند و به سازش با شما رو نیاوردند و دست (از شما) باز نداشتند هر جا بر آنان دست یافتید بکشید و آنانند که ما شما را بر آنها چیرگی آشکاری داده‌ایم» سوره نساء، آیه ۹۱.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلَاةِ إِنْ خِفْتُمْ أَنْ يَفْتِنَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنَّ الْكَافِرِينَ كَانُوا لَكُمْ عَدُوًّا مُبِينًا}}<ref>«و چون به سفر می‌روید اگر می‌هراسید کافران شما را بیازارند گناهی بر شما نیست که از نماز بکاهید؛ بی‌گمان کافران برای شما دشمنی آشکارند» سوره نساء، آیه ۱۰۱.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذَا كُنْتَ فِيهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلَاةَ فَلْتَقُمْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ مَعَكَ وَلْيَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذَا سَجَدُوا فَلْيَكُونُوا مِنْ وَرَائِكُمْ وَلْتَأْتِ طَائِفَةٌ أُخْرَى لَمْ يُصَلُّوا فَلْيُصَلُّوا مَعَكَ وَلْيَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَأَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَأَمْتِعَتِكُمْ فَيَمِيلُونَ عَلَيْكُمْ مَيْلَةً وَاحِدَةً وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِنْ كَانَ بِكُمْ أَذًى مِنْ مَطَرٍ أَوْ كُنْتُمْ مَرْضَى أَنْ تَضَعُوا أَسْلِحَتَكُمْ وَخُذُوا حِذْرَكُمْ إِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُهِينًا}}<ref>«و (به هنگام خطر) چون در میان ایشان بودی و برای آنان نماز برپا داشتی باید گروهی از ایشان با تو (به نماز) ایستند و جنگ‌افزارهایشان را (نیز) با خود بردارند و چون به سجده روند (و رکعت دیگر را فرادی تمام کنند) باید پس شما بایستند و پس از آن دسته دیگری که نماز نخوانده‌اند با تو نماز بگزارند و (اینان نیز) باید آمادگی (خود را حفظ کنند) و جنگ‌افزارهای خودشان را با خود بردارند؛ کافران دوست می‌دارند که شما از جنگ‌افزارها و بار و بنه خویش غفلت ورزید و آنان با یک تاخت بر شما بتازند؛ و اگر از باران در سختی باشید با بیمار شوید، گناهی بر شما نیست که جنگ‌افزارها را با خود برندارید و (به هر روی) آمادگی‌تان را حفظ کنید؛ خداوند برای کافران عذابی خواری‌آفرین آماده کرده است» سوره نساء، آیه ۱۰۲.</ref>، {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ كَفَرُوا وَقَالُوا لِإِخْوَانِهِمْ إِذَا ضَرَبُوا فِي الْأَرْضِ أَوْ كَانُوا غُزًّى لَوْ كَانُوا عِنْدَنَا مَا مَاتُوا وَمَا قُتِلُوا لِيَجْعَلَ اللَّهُ ذَلِكَ حَسْرَةً فِي قُلُوبِهِمْ وَاللَّهُ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«ای مؤمنان! مانند کسانی مباشید که کفر پیشه کردند و در مورد همگنان خویش- هنگامی که سفر رفتند یا جهادگر شدند- گفتند: اینان اگر نزد ما می‌ماندند نمی‌مردند یا کشته نمی‌شدند (بگذار چنین بپندارند) تا این (پندار) را خداوند دریغی در دل‌هایشان کند؛ و این خداوند است که زنده می‌گرداند و می‌میراند و خداوند به آنچه انجام می‌دهید بیناست» سوره آل عمران، آیه ۱۵۶.</ref>.<ref>[[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[جهاد - کوشا (مقاله)|مقاله «جهاد»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص ۶۰۵-۶۰۹.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۳٬۱۳۹

ویرایش