پرش به محتوا

کاهلی: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۶ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۲ نوامبر ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
کلمه‌ای که در [[عربی]] مفهوم [[سستی]] و [[تنبلی]] را می‌رساند واژه "کسالت" است. لغت‌شناسان کسالت را به معنای "کاری را با کُندی و بی‌میلی انجام دادن" و "سستی کردن در امری که [[شایسته]] نیست در آن کوتاهی شود"<ref>مجمع البحرین.</ref>. و "ناتمام گذاشتن کاری از روی [[ضعف]] و سستی"<ref>التحقیق فی کلمات القرآن الکریم.</ref> توصیف کرده‌اند.
کلمه‌ای که در [[عربی]] مفهوم [[سستی]] و [[تنبلی]] را می‌رساند واژه "کسالت" است. لغت‌شناسان کسالت را به معنای "کاری را با کُندی و بی‌میلی انجام دادن" و "سستی کردن در امری که [[شایسته]] نیست در آن کوتاهی شود"<ref>مجمع البحرین.</ref>. و "ناتمام گذاشتن کاری از روی [[ضعف]] و سستی"<ref>التحقیق فی کلمات القرآن الکریم.</ref> توصیف کرده‌اند.


در [[قرآن کریم]]، واژه کسالت دوبار به کار رفته است<ref>{{متن قرآن| {{متن قرآن|إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا كُسَالَى يُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا}} «بی‌گمان منافقان، با خداوند نیرنگ می‌بازند و او نیز با آنان تدبیر می‌کند و (اینان) چون به نماز ایستند با گران‌جانی می‌ایستند، برابر مردم ریا می‌ورزند و خداوند را جز اندکی یاد نمی‌کنند» سوره نساء، آیه ۱۴۲؛ {{متن قرآن|وَمَا مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقَاتُهُمْ إِلَّا أَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَبِرَسُولِهِ وَلَا يَأْتُونَ الصَّلَاةَ إِلَّا وَهُمْ كُسَالَى وَلَا يُنْفِقُونَ إِلَّا وَهُمْ كَارِهُونَ}} «هیچ‌چیز آنان را از پذیرفته شدن بخشش‌هایشان باز نداشت جز اینکه آنان به خداوند و پیامبرش انکار ورزیدند و جز با کسالت نماز نمی‌گزارند و جز با ناخشنودی بخشش نمی‌کنند» سوره توبه، آیه ۵۴.</ref>. در [[سوره نساء]]، در وصف [[منافقین]] از کسالت و بی‌میلی آنها به وقت [[نماز]] خبر می‌دهد: مناففقان می‌خواهند [[خدا]] را [[فریب]] دهند در حالی که او آنها را فریب می‌دهد. و هنگامی که به نماز برمی‌خیزند با کسالت به نماز می‌ایستند و در برابر [[مردم]] [[خودنمایی]] می‌کنند و خدا را جز اندکی یاد نمی‌کنند<ref>{{متن قرآن| {{متن قرآن|إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا كُسَالَى يُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا}} «بی‌گمان منافقان، با خداوند نیرنگ می‌بازند و او نیز با آنان تدبیر می‌کند و (اینان) چون به نماز ایستند با گران‌جانی می‌ایستند، برابر مردم ریا می‌ورزند و خداوند را جز اندکی یاد نمی‌کنند» سوره نساء، آیه ۱۴۲.</ref>.
در [[قرآن کریم]]، واژه کسالت دوبار به کار رفته است {{متن قرآن|إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا كُسَالَى يُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا}} <ref>«بی‌گمان منافقان، با خداوند نیرنگ می‌بازند و او نیز با آنان تدبیر می‌کند و (اینان) چون به نماز ایستند با گران‌جانی می‌ایستند، برابر مردم ریا می‌ورزند و خداوند را جز اندکی یاد نمی‌کنند» سوره نساء، آیه ۱۴۲</ref>؛ {{متن قرآن|وَمَا مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقَاتُهُمْ إِلَّا أَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَبِرَسُولِهِ وَلَا يَأْتُونَ الصَّلَاةَ إِلَّا وَهُمْ كُسَالَى وَلَا يُنْفِقُونَ إِلَّا وَهُمْ كَارِهُونَ}}<ref>«هیچ‌چیز آنان را از پذیرفته شدن بخشش‌هایشان باز نداشت جز اینکه آنان به خداوند و پیامبرش انکار ورزیدند و جز با کسالت نماز نمی‌گزارند و جز با ناخشنودی بخشش نمی‌کنند» سوره توبه، آیه ۵۴.</ref>. در [[سوره نساء]]، در وصف [[منافقین]] از کسالت و بی‌میلی آنها به وقت [[نماز]] خبر می‌دهد: مناففقان می‌خواهند [[خدا]] را [[فریب]] دهند در حالی که او آنها را فریب می‌دهد. و هنگامی که به نماز برمی‌خیزند با کسالت به نماز می‌ایستند و در برابر [[مردم]] [[خودنمایی]] می‌کنند و خدا را جز اندکی یاد نمی‌کنند{{متن قرآن|إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا كُسَالَى يُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا}}<ref> «بی‌گمان منافقان، با خداوند نیرنگ می‌بازند و او نیز با آنان تدبیر می‌کند و (اینان) چون به نماز ایستند با گران‌جانی می‌ایستند، برابر مردم ریا می‌ورزند و خداوند را جز اندکی یاد نمی‌کنند» سوره نساء، آیه ۱۴۲.</ref>.


[[امام سجاد]] {{ع}} نیز از کسالت به هنگام [[عبادت]]، به [[خدا]] [[پناه]] می‌برد: {{متن حدیث|وَ لَا تَبْتَلِيَنِّي بِالْكَسَلِ‏ عَنْ‏ عِبَادَتِكَ‏}}<ref>دعای ۲۰.</ref>؛ «(بار خدایا) در عبادت دچار کاهلی‌ام [[سستی]] و کسالت مگردان». کسالت در همه امور به ویژه در عبادت عیبی است قابل [[توبیخ]] و [[سرزنش]]. به همین [[دلیل]] [[امام]] وقتی در [[دعای سوم]] به توصیف [[فرشتگان]] می‌پردازد، به کوتاهی و سستی نکردن آنها در [[تسبیح]] و عبادت [[خدای سبحان]] اشاره می‌کند: «بار خدایا [[درود]] بفرست بر [[حاملان عرش]] خود، فرستگانی که در تسبیح تو سستی نپذیرند و از [[تقدیس]] تو ملال نگیرند و از [[پرستش]] تو در نمانند و [[فرمانبرداری]] تو را آن‌گونه به جَد در ایستند که چشم برهم زدنی کوتاهی نورزند و از [[عشق]] و شیفتگی تو ذرّه‌ای [[غفلت]] نکنند»<ref>نیایش سوم.</ref>.
[[امام سجاد]] {{ع}} نیز از کسالت به هنگام [[عبادت]]، به [[خدا]] [[پناه]] می‌برد: {{متن حدیث|وَ لَا تَبْتَلِيَنِّي بِالْكَسَلِ‏ عَنْ‏ عِبَادَتِكَ‏}}<ref>دعای ۲۰.</ref>؛ «(بار خدایا) در عبادت دچار کاهلی‌ام [[سستی]] و کسالت مگردان». کسالت در همه امور به ویژه در عبادت عیبی است قابل [[توبیخ]] و [[سرزنش]]. به همین [[دلیل]] [[امام]] وقتی در [[دعای سوم]] به توصیف [[فرشتگان]] می‌پردازد، به کوتاهی و سستی نکردن آنها در [[تسبیح]] و عبادت [[خدای سبحان]] اشاره می‌کند: «بار خدایا [[درود]] بفرست بر [[حاملان عرش]] خود، فرستگانی که در تسبیح تو سستی نپذیرند و از [[تقدیس]] تو ملال نگیرند و از [[پرستش]] تو در نمانند و [[فرمانبرداری]] تو را آن‌گونه به جَد در ایستند که چشم برهم زدنی کوتاهی نورزند و از [[عشق]] و شیفتگی تو ذرّه‌ای [[غفلت]] نکنند»<ref>نیایش سوم.</ref>.


در [[زشتی]] این صفت همین بس که، بنابر روایتی در [[معانی‌الاخبار]] [[شیخ صدوق]]، [[امام سجاد]] {{ع}} آن را گناهی معرفی می‌کند که پرده آبروی [[انسان]] را کنار می‌زند: و از جمله گناهانی که پرده‌ها را کنار می‌زند... [[بداخلاقی]] و کم‌صبری و دلتنگی نمودن [[بیهوده]] و [[تنبلی]] است<ref>موسوعة الکلمة، ج۹.</ref>.
در [[زشتی]] این صفت همین بس که، بنابر روایتی در [[معانی‌الاخبار]] [[شیخ صدوق]]، [[امام سجاد]] {{ع}} آن را گناهی معرفی می‌کند که پرده آبروی [[انسان]] را کنار می‌زند: و از جمله گناهانی که پرده‌ها را کنار می‌زند... [[بداخلاقی]] و کم‌صبری و دلتنگی نمودن [[بیهوده]] و [[تنبلی]] است<ref>موسوعة الکلمة، ج۹.</ref>.
امام در [[رساله حقوق]] یکی از عوامل سستی و تنبلی را [[پرخوری]] معرفی می‌کند: و اما [[حق شکم]] تو بر تو... این است که آن را از اندازه تقویت [[بدن]] به سستی و [[بی‌حالی]] بیرون نبری.. ؛ زیرا سیری بی‌اندازه به "تُخامه" (پر شدن به همراه [[آشوب]] شکم) می‌انجامد و این حالت کسالت و تنبلی به بار می‌آورد که موجب باز ماندن و دور شدن از هر [[کار خیر]] و با ارزشی است<ref>تحف العقول، ص۲۶۳.</ref>.
امام در [[رساله حقوق]] یکی از عوامل سستی و تنبلی را [[پرخوری]] معرفی می‌کند: و اما [[حق شکم]] تو بر تو... این است که آن را از اندازه تقویت [[بدن]] به سستی و [[بی‌حالی]] بیرون نبری.. ؛ زیرا سیری بی‌اندازه به "تُخامه" (پر شدن به همراه [[آشوب]] شکم) می‌انجامد و این حالت کسالت و تنبلی به بار می‌آورد که موجب باز ماندن و دور شدن از هر [[کار خیر]] و با ارزشی است<ref>تحف العقول، ص۲۶۳.</ref>.


۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش