پرش به محتوا

بحث:هرمنوتیک: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۲ نوامبر ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'تاویل' به 'تأویل'
جز (جایگزینی متن - 'پیش فرض‌ها' به 'پیش‌فرض‌ها')
جز (جایگزینی متن - 'تاویل' به 'تأویل')
خط ۳: خط ۳:
==معنای هرمنوتیک==
==معنای هرمنوتیک==
*واژه "هرمنوتیک" از لغت یونان باستان و از "هرمنوئین" به معنای [[تفسیر]] کردن و "هرمنیا" به معنای [[تفسیر]]، اخذ شده و آن را به معنای "[[تأویل]]" بازگردانده‌اند. این واژه در قرون وسطی به معنای [[هنر]] یا [[دانش]] [[تفسیر]] و فهم‌ کتاب مقدس‌ بود. میان واژۀ "هرمنوتیک" و"هرمس" خدای پیام‌رسان [[یونانیان]]، ارتباط آشکاری وجود دارد. هرمس که [[مفسر]] و شارح، [[پیام]] خدایان بود، محتوای [[پیام]] را که فراتر از [[فهم]] [[آدمیان]] بوده، برای آنها به گونه‌ای قابل [[درک]] درمی آورد. بنابراین، هرمنوتیک به معنای [[تفسیر]] سخن ایزدان بود که [[فهم]] زمینیان از [[درک]] و دستیابی به آن عاجز می‌‌نمود. شلایرماخر هرمنوتیک را عبارت از روش [[فهم]] مطلق متون دانسته و دیلتای به معنای روش‌شناسی [[علوم انسانی]] پنداشته است. هیدگر آن را در [[هستی‌شناسی]] به کار گرفته و گادامر، این کلمه را برای [[هستی‌شناسی]] [[فهم]] به [[خدمت]] گرفته است. ارسطو این موضوع را آنقدر ارزشمند دیده است که رساله‌ای را به نام "باری ارمیناس" به آن اختصاص داد که می‌‌توان آن را رساله در [[باب]] [[تفسیر]] ترجمه کرد<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۶۱؛ فرهنگ شیعه، ص ۴۷۰.</ref>.
*واژه "هرمنوتیک" از لغت یونان باستان و از "هرمنوئین" به معنای [[تفسیر]] کردن و "هرمنیا" به معنای [[تفسیر]]، اخذ شده و آن را به معنای "[[تأویل]]" بازگردانده‌اند. این واژه در قرون وسطی به معنای [[هنر]] یا [[دانش]] [[تفسیر]] و فهم‌ کتاب مقدس‌ بود. میان واژۀ "هرمنوتیک" و"هرمس" خدای پیام‌رسان [[یونانیان]]، ارتباط آشکاری وجود دارد. هرمس که [[مفسر]] و شارح، [[پیام]] خدایان بود، محتوای [[پیام]] را که فراتر از [[فهم]] [[آدمیان]] بوده، برای آنها به گونه‌ای قابل [[درک]] درمی آورد. بنابراین، هرمنوتیک به معنای [[تفسیر]] سخن ایزدان بود که [[فهم]] زمینیان از [[درک]] و دستیابی به آن عاجز می‌‌نمود. شلایرماخر هرمنوتیک را عبارت از روش [[فهم]] مطلق متون دانسته و دیلتای به معنای روش‌شناسی [[علوم انسانی]] پنداشته است. هیدگر آن را در [[هستی‌شناسی]] به کار گرفته و گادامر، این کلمه را برای [[هستی‌شناسی]] [[فهم]] به [[خدمت]] گرفته است. ارسطو این موضوع را آنقدر ارزشمند دیده است که رساله‌ای را به نام "باری ارمیناس" به آن اختصاص داد که می‌‌توان آن را رساله در [[باب]] [[تفسیر]] ترجمه کرد<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۶۱؛ فرهنگ شیعه، ص ۴۷۰.</ref>.
بنابراین، هرمنوتیک به معنای [[تفسیر]] سخن ایزدان بود و این صورت نمی‌پذیرفت جز با وساطت و تاویل هرامسه.
بنابراین، هرمنوتیک به معنای [[تفسیر]] سخن ایزدان بود و این صورت نمی‌پذیرفت جز با وساطت و تأویل هرامسه.
==[[تاریخ]] هرمنوتیک==
==[[تاریخ]] هرمنوتیک==
*رویکرد هرمنوتیک یا تأویل‌گرایی عمومی، عمری به [[درازی عمر]] کهن [[فلسفه]] دارد و [[تاریخ]] هرمنوتیک دارای سه دوره است:
*رویکرد هرمنوتیک یا تأویل‌گرایی عمومی، عمری به [[درازی عمر]] کهن [[فلسفه]] دارد و [[تاریخ]] هرمنوتیک دارای سه دوره است:
خط ۹۶: خط ۹۶:
*هیدگر [[فلسفه]] به منزله [[علم]] هرمنوتیک را با هرمس مرتبط می‌‌داند.
*هیدگر [[فلسفه]] به منزله [[علم]] هرمنوتیک را با هرمس مرتبط می‌‌داند.
*نخستین وجه اصلی معنای "هرمنوئین" بیان کردن، اظهار کردن یا گفتن است که به [[وظیفه]] ابلاغی هرمس مربوط می‌‌شود.
*نخستین وجه اصلی معنای "هرمنوئین" بیان کردن، اظهار کردن یا گفتن است که به [[وظیفه]] ابلاغی هرمس مربوط می‌‌شود.
*بنابراین، هرمنوتیک به معنای [[تفسیر]] سخن ایزدان بود که [[فهم]] زمینیان از [[درک]] و دستیابی به آن عاجز می‌‌نمود و این صورت نمی‌پذیرفت جز با وساطت و تاویل هرامسه.
*بنابراین، هرمنوتیک به معنای [[تفسیر]] سخن ایزدان بود که [[فهم]] زمینیان از [[درک]] و دستیابی به آن عاجز می‌‌نمود و این صورت نمی‌پذیرفت جز با وساطت و تأویل هرامسه.
*مفهوم هرمنوتیک در دوره‌های بعد و [[عهد]] آبای [[کلیسا]] نیز بازگشتی دوباره به همان معنای آغازین بود؛ آنکه نقش آشکارکنندگی و گشودگی متن در نزد مخاطبان را دربرداشت، و در [[حکم]] مبنای نظری شروح [[کتاب مقدس]] درآمد و متضمن بر اصول و قواعدی شد که [[مفسر]] با استناد به آنها [[نصوص]] مقدسه را شرح و [[تفسیر]] می‌نموده است<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۲۶۱.</ref>.
*مفهوم هرمنوتیک در دوره‌های بعد و [[عهد]] آبای [[کلیسا]] نیز بازگشتی دوباره به همان معنای آغازین بود؛ آنکه نقش آشکارکنندگی و گشودگی متن در نزد مخاطبان را دربرداشت، و در [[حکم]] مبنای نظری شروح [[کتاب مقدس]] درآمد و متضمن بر اصول و قواعدی شد که [[مفسر]] با استناد به آنها [[نصوص]] مقدسه را شرح و [[تفسیر]] می‌نموده است<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۲۶۱.</ref>.
*ازاین‌رو، وقتی به دوره [[جدید]] راه یافت، [[نیاز]] به کتبی احساس شد که در آنها قواعد شرح و بیان [[نصوص دینی]] را به دست داده باشد که این توسط لوتر و [[متکلمان]] [[نهضت]] [[اصلاح]] [[دینی]]، در قرن شانزدهم صورت پذیرفت.
*ازاین‌رو، وقتی به دوره [[جدید]] راه یافت، [[نیاز]] به کتبی احساس شد که در آنها قواعد شرح و بیان [[نصوص دینی]] را به دست داده باشد که این توسط لوتر و [[متکلمان]] [[نهضت]] [[اصلاح]] [[دینی]]، در قرن شانزدهم صورت پذیرفت.
۲۱۸٬۸۳۴

ویرایش