۶۴٬۶۴۲
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'داود' به 'داوود') |
جز (جایگزینی متن - '↵::::::' به ' ') |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
«برای پاسخ به این پرسش، پیرامون چند محور به بحث و بررسی خواهیم پرداخت. | «برای پاسخ به این پرسش، پیرامون چند محور به بحث و بررسی خواهیم پرداخت. | ||
* '''محور نخست:''' ارتباط این موضوع با اصول کلی و [[برنامه کلی الهی]] | * '''محور نخست:''' ارتباط این موضوع با اصول کلی و [[برنامه کلی الهی]] | ||
بارها برای این سخن [[دلیل]] آوردهایم که غرض از [[آفرینش]]، [[پرستش]] خالصانه [[پروردگار]] و [[اجرای عدالت]] کامل در عرصه [[گیتی]] است. بدین منظور [[خداوند]] بزرگ برنامهای بلند مدت را در قالب برنامه کلی [[پیش از ظهور]]، برای پدید آمدن شرایط آن تدارک دیده است و از سوی دیگر برای تداوم آن و نگهداریش از زوال و نابودی، برنامهای کلی را برای دوره [[پس از ظهور]] فراهم آورده است؛ همان برنامهای که در مسیر طولانیاش، [[جامعه]] [[معصوم]] بشری را به ثمر خواهد نشاند. همچنین پیشتر با نقش محوری [[امام مهدی]] {{ع}} در هر دو برنامه آشنا شدیم؛ او ثمره و نماد پایان برنامه نخست و نقطه آغازین برنامه دوم میباشد و نخستین کسی است که نقش [[عدالت کامل]] را بر سیمای [[زمین]] حک خواهد نمود. | |||
این موضوع - با چشمپوشی از هر چیز دیگر - زمانی کافی را میطلبد تا مقصود حاصل گردد؛ در غیر این [[صورت امام مهدی]] {{ع}} نخواهد توانست در مدتی کم [[عدالت]] را پیاده سازد و در نتیجه غرض والای [[پروردگار]] عقیم میماند که آن هم محال است. قبلا هم گفتهایم که در چنین موردی، جایی برای [[معجزه]] نیست. ناگزیر [[امام]] {{ع}} باید آن [[قدر]] زنده بماند تا [[عدالت]] را کاملا پیاده ساخته و تداوم آن را پس از خودش تضمین نماید؛ زیرا هنگامی که به [[میراث]] [[مصیبت]] باری که از دوره [[غیبت کبری]] به [[عصر ظهور]] رسیده، بنگریم و سرپیچی [[مسلمانان]] را (چه رسد به غیر [[مسلمانان]]) از اصول اولیه اسلامی و تمسخر آنها را نسبت به [[احکام الهی]] در نظر آوریم و اوضاع آشفته [[اخلاقی]]، [[اقتصادی]]، روانی، قانونی و [[اجتماعی]] آنها را که فروپاشیاش هم چون روز روشن است، ملاحظه نماییم، تا حدودی خواهیم توانست [[میزان]] [[تلاش]] سترگی را که جا دارد آن [[حضرت]] مبذول دارد تا [[دوزخ]] [[زمین]] را تبدیل به [[بهشت]] سازد، حدس بزنیم. البته این مقصود، تنها با [[فتح]] [[جهان]] و چیرگی بر آن به دست نمیآید؛ زیرا در آن زمان هر چند همه سرزمینها اسلامیاند و از نظر فقهی و قانونی زیر نظر [[حکومت اسلامی]] میباشند، ولی [[تربیت]] آن [[جوامع]] بسیار پیچیدهتر از [[فتح]] آنهاست و در [[حقیقت]] آن فتوحات، پیش در آمد [[تربیت]] [[جامعه بشری]] است و نه طمع [[سلطه]] بر آن. | این موضوع - با چشمپوشی از هر چیز دیگر - زمانی کافی را میطلبد تا مقصود حاصل گردد؛ در غیر این [[صورت امام مهدی]] {{ع}} نخواهد توانست در مدتی کم [[عدالت]] را پیاده سازد و در نتیجه غرض والای [[پروردگار]] عقیم میماند که آن هم محال است. قبلا هم گفتهایم که در چنین موردی، جایی برای [[معجزه]] نیست. ناگزیر [[امام]] {{ع}} باید آن [[قدر]] زنده بماند تا [[عدالت]] را کاملا پیاده ساخته و تداوم آن را پس از خودش تضمین نماید؛ زیرا هنگامی که به [[میراث]] [[مصیبت]] باری که از دوره [[غیبت کبری]] به [[عصر ظهور]] رسیده، بنگریم و سرپیچی [[مسلمانان]] را (چه رسد به غیر [[مسلمانان]]) از اصول اولیه اسلامی و تمسخر آنها را نسبت به [[احکام الهی]] در نظر آوریم و اوضاع آشفته [[اخلاقی]]، [[اقتصادی]]، روانی، قانونی و [[اجتماعی]] آنها را که فروپاشیاش هم چون روز روشن است، ملاحظه نماییم، تا حدودی خواهیم توانست [[میزان]] [[تلاش]] سترگی را که جا دارد آن [[حضرت]] مبذول دارد تا [[دوزخ]] [[زمین]] را تبدیل به [[بهشت]] سازد، حدس بزنیم. البته این مقصود، تنها با [[فتح]] [[جهان]] و چیرگی بر آن به دست نمیآید؛ زیرا در آن زمان هر چند همه سرزمینها اسلامیاند و از نظر فقهی و قانونی زیر نظر [[حکومت اسلامی]] میباشند، ولی [[تربیت]] آن [[جوامع]] بسیار پیچیدهتر از [[فتح]] آنهاست و در [[حقیقت]] آن فتوحات، پیش در آمد [[تربیت]] [[جامعه بشری]] است و نه طمع [[سلطه]] بر آن. |