پرش به محتوا

رابطه انتظار با ایمان چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '↵::::::' به ' '
جز (جایگزینی متن - '== منبع‌شناسی جامع مهدویت ==↵{{منبع‌ جامع}}↵* کتاب‌شناسی مهدویت؛↵* مقاله‌شناسی مهدویت؛↵* پایان‌نامه‌شناسی مهدویت.↵{{پایان منبع جامع}}' به '')
جز (جایگزینی متن - '↵::::::' به ' ')
خط ۲۲: خط ۲۲:


وقتی که [[انتظار]] مفهوم‌شناسی شود به طور قهری مقوله [[ایمان]] از [[دل]] [[انتظار]] بیرون می‌‌آید، پس هر چه [[انتظار]] و [[فرهنگ]] آن در میان [[منتظران]] بیشتر تقویت شود، [[ایمان به خدا]] و حکیمانه بودن [[افعال]] او؛ و نیز [[اعتقاد]] به [[هدفمندی]] صنع [[الهی]] بیشتر می‌‌شود. و از نگاه دیگر، [[انتظار]] یعنی [[ایمان]] به آینده‌ای که در دسترس [[بشر]] نیست یعنی [[بشر]] با [[علم]] و [[عقل]] خود آموزه نمی‌تواند [[آینده]] و کیفیت رخداد آن را ارریابی کند. ولی [[انتظار]] دارای‌هایی است که [[آینده]] را در فراسوی [[منتظران]] ترسیم و کیفیت رخداد آن را نیز خوب روشن کرده است، پس [[منتظران]] از دریچه [[انتظار]] به [[امور غیبی]] [[اعتقاد]] و [[باور]] پیدا می‌‌کنند و همین سبب تقویت [[ایمان]] آنها به امورات غیبی دیگر می‌‌شود
وقتی که [[انتظار]] مفهوم‌شناسی شود به طور قهری مقوله [[ایمان]] از [[دل]] [[انتظار]] بیرون می‌‌آید، پس هر چه [[انتظار]] و [[فرهنگ]] آن در میان [[منتظران]] بیشتر تقویت شود، [[ایمان به خدا]] و حکیمانه بودن [[افعال]] او؛ و نیز [[اعتقاد]] به [[هدفمندی]] صنع [[الهی]] بیشتر می‌‌شود. و از نگاه دیگر، [[انتظار]] یعنی [[ایمان]] به آینده‌ای که در دسترس [[بشر]] نیست یعنی [[بشر]] با [[علم]] و [[عقل]] خود آموزه نمی‌تواند [[آینده]] و کیفیت رخداد آن را ارریابی کند. ولی [[انتظار]] دارای‌هایی است که [[آینده]] را در فراسوی [[منتظران]] ترسیم و کیفیت رخداد آن را نیز خوب روشن کرده است، پس [[منتظران]] از دریچه [[انتظار]] به [[امور غیبی]] [[اعتقاد]] و [[باور]] پیدا می‌‌کنند و همین سبب تقویت [[ایمان]] آنها به امورات غیبی دیگر می‌‌شود
::::::[[امام سجاد]] خطاب به [[ابو خالد کابلی]] فرموده است: ای ابوخالد! مردمانی که در [[روزگار غیبت]] بسر می‌‌برند، و معتقدند که [[منتظر]]، از [[مردمان]] همه زمان‌ها افضلند؛ زیرا که [[خدای متعال]] به آنان [[خرد]] و [[فهم]] و معرفتی داده است که [[غیبت امام]] برای آنان مانند حضور است (یعنی با اینکه در [[عصر غیبت]] بسر می‌‌برند و [[امام]] را نمی‌بینند؛ از نظر [[ایمان]] و [[تقوی]] گویی در [[زمان ظهور]] بسر می‌‌برند و [[امام]] را می‌‌بینند). آنانند [[اخلاص]] پیشگان [[حقیقی]] و آنانند [[شیعیان]] واقعی و آنانند که در ([[نهان]] و عیان) [[مردم]] را به [[دین خدا]] [[دعوت]] می‌‌کنند<ref>بحار الانوار، ج۲۵، ص۱۲۲.</ref>.
[[امام سجاد]] خطاب به [[ابو خالد کابلی]] فرموده است: ای ابوخالد! مردمانی که در [[روزگار غیبت]] بسر می‌‌برند، و معتقدند که [[منتظر]]، از [[مردمان]] همه زمان‌ها افضلند؛ زیرا که [[خدای متعال]] به آنان [[خرد]] و [[فهم]] و معرفتی داده است که [[غیبت امام]] برای آنان مانند حضور است (یعنی با اینکه در [[عصر غیبت]] بسر می‌‌برند و [[امام]] را نمی‌بینند؛ از نظر [[ایمان]] و [[تقوی]] گویی در [[زمان ظهور]] بسر می‌‌برند و [[امام]] را می‌‌بینند). آنانند [[اخلاص]] پیشگان [[حقیقی]] و آنانند [[شیعیان]] واقعی و آنانند که در ([[نهان]] و عیان) [[مردم]] را به [[دین خدا]] [[دعوت]] می‌‌کنند<ref>بحار الانوار، ج۲۵، ص۱۲۲.</ref>.


پس بنابر این مقوله [[ایمان]] که از سنخ عمل [[باطنی]] است و در واقع از مدرکات و مصادیق [[عقل]] عملی است به واسطه [[انتظار]] متحول می‌‌شود؛ هرچه [[انتظار]] تقویت می‌‌شود، مقوله [[ایمان]] نیز به تبع آن تقویت می‌‌شود. از این رو می‌‌توان [[انتظار]] را [[علت]] تعالی و رشدیابی [[ایمان]] به حساب آورد»<ref>[[حسین الهی‌نژاد|الهی‌نژاد، حسین]]، [[انتظار فعال و توانمندی عقلایی منتظران (مقاله)|انتظار فعال و توانمندی عقلایی منتظران]]، ص ۳۲۹-۳۳۱.</ref>.
پس بنابر این مقوله [[ایمان]] که از سنخ عمل [[باطنی]] است و در واقع از مدرکات و مصادیق [[عقل]] عملی است به واسطه [[انتظار]] متحول می‌‌شود؛ هرچه [[انتظار]] تقویت می‌‌شود، مقوله [[ایمان]] نیز به تبع آن تقویت می‌‌شود. از این رو می‌‌توان [[انتظار]] را [[علت]] تعالی و رشدیابی [[ایمان]] به حساب آورد»<ref>[[حسین الهی‌نژاد|الهی‌نژاد، حسین]]، [[انتظار فعال و توانمندی عقلایی منتظران (مقاله)|انتظار فعال و توانمندی عقلایی منتظران]]، ص ۳۲۹-۳۳۱.</ref>.
خط ۵۷: خط ۵۷:


اگر نیاز [[مردم]] به [[امام]] {{ع}} و دلسوزی و شفقت ایشان نسبت به آنها نبود، [[ائمه]] {{عم}} باب سخن گفتن را هم با [[مردم]] نمی‌گشودند. انگیزه ایشان برای [[معاشرت]] با خلق، چیزی جز نگرانی از وضعیت آنها و رسیدگی به حالشان نیست. [[شک]] در [[اعتقادات]] و سستی در [[ایمان]] یکی از مهمترین اسباب نگرانی و ناراحتی [[امام زمان]] {{ع}} در این روزگار است. در [[نامه]] دیگری که خود ایشان برای "[[محمد بن هلال کرخی]]" مرقوم فرمودند، چنین آورده‌اند: {{متن حدیث|"یَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ قَدْ آذَانَا جُهَلَاءُ الشِّیعَةِ وَ حُمَقَاؤُهُمْ وَ مَنْ دِینُهُ جَنَاحُ الْبَعُوضَةِ أَرْجَحُ مِنْه"}}<ref>«ای [[محمد بن علی]]، نادان‌ها و کم خردان [[شیعه]] و کسانی که یک بال پشه بر [[دین]] آنها ترجیح دارد، باعث رنجش خاطر ما شده‌اند» احتجاج، ج ۲، ص ۲۸۹.</ref>. بال پشه کنایه از کوچکی و بی‌ارزش بودن یک چیز است. کسانی که بال پشه بر دینشان ترجیح دارد، کسانی هستند که به خاطر چیزهای پست و بی‌ارزش حاضر می‌شوند از [[اعتقادات]] صحیح خود دست بردارند و [[ایمان]] خود را به منفعت‌های جزئی و پست بفروشند. اینها افراد سست [[اعتقادی]] هستند که به [[دلیل]] عدم [[تفقه]] در [[دین]] و سطحی بودن ایمانشان، به راحتی از [[اصول اعتقادی]] خویش دست برداشته، به انواع [[انحرافات]] کشیده می‌شوند. این گونه افراد نوعاً چوب [[نادانی]] و حماقت خود را می‌خورند و معمولاً سوء [[نیت]] ندارند، ولی به خاطر کم خردی، [[فریب]] افراد مغرض و [[منحرف]] را می‌خورند و از گوهر [[دین‌داری]] اصیل محروم می‌شوند. اینها باعث رنجش خاطر و اذیت و [[آزار]] [[قلب]] [[مقدس]] و [[پاک]] [[امام زمان]] {{ع}} می‌شوند و [[دل]] ایشان برای تک تک این افراد به درد می‌آید. حال باید پرسید آیا در طول این مدت طولانی [[غیبت]]، کم بوده‌اند کسانی که این گونه اسباب اذیت و [[آزار]] [[امام]] رئوف خود را فراهم آورده‌اند؟! آیا [[فکر]] کرده‌ایم که این [[قلب]] [[پاک]] تاکنون چه مقدار برای این مصیبتها به درد آمده است و [[تحمل]] آلام چقدر برایش سنگین و سخت بوده است؟!
اگر نیاز [[مردم]] به [[امام]] {{ع}} و دلسوزی و شفقت ایشان نسبت به آنها نبود، [[ائمه]] {{عم}} باب سخن گفتن را هم با [[مردم]] نمی‌گشودند. انگیزه ایشان برای [[معاشرت]] با خلق، چیزی جز نگرانی از وضعیت آنها و رسیدگی به حالشان نیست. [[شک]] در [[اعتقادات]] و سستی در [[ایمان]] یکی از مهمترین اسباب نگرانی و ناراحتی [[امام زمان]] {{ع}} در این روزگار است. در [[نامه]] دیگری که خود ایشان برای "[[محمد بن هلال کرخی]]" مرقوم فرمودند، چنین آورده‌اند: {{متن حدیث|"یَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ قَدْ آذَانَا جُهَلَاءُ الشِّیعَةِ وَ حُمَقَاؤُهُمْ وَ مَنْ دِینُهُ جَنَاحُ الْبَعُوضَةِ أَرْجَحُ مِنْه"}}<ref>«ای [[محمد بن علی]]، نادان‌ها و کم خردان [[شیعه]] و کسانی که یک بال پشه بر [[دین]] آنها ترجیح دارد، باعث رنجش خاطر ما شده‌اند» احتجاج، ج ۲، ص ۲۸۹.</ref>. بال پشه کنایه از کوچکی و بی‌ارزش بودن یک چیز است. کسانی که بال پشه بر دینشان ترجیح دارد، کسانی هستند که به خاطر چیزهای پست و بی‌ارزش حاضر می‌شوند از [[اعتقادات]] صحیح خود دست بردارند و [[ایمان]] خود را به منفعت‌های جزئی و پست بفروشند. اینها افراد سست [[اعتقادی]] هستند که به [[دلیل]] عدم [[تفقه]] در [[دین]] و سطحی بودن ایمانشان، به راحتی از [[اصول اعتقادی]] خویش دست برداشته، به انواع [[انحرافات]] کشیده می‌شوند. این گونه افراد نوعاً چوب [[نادانی]] و حماقت خود را می‌خورند و معمولاً سوء [[نیت]] ندارند، ولی به خاطر کم خردی، [[فریب]] افراد مغرض و [[منحرف]] را می‌خورند و از گوهر [[دین‌داری]] اصیل محروم می‌شوند. اینها باعث رنجش خاطر و اذیت و [[آزار]] [[قلب]] [[مقدس]] و [[پاک]] [[امام زمان]] {{ع}} می‌شوند و [[دل]] ایشان برای تک تک این افراد به درد می‌آید. حال باید پرسید آیا در طول این مدت طولانی [[غیبت]]، کم بوده‌اند کسانی که این گونه اسباب اذیت و [[آزار]] [[امام]] رئوف خود را فراهم آورده‌اند؟! آیا [[فکر]] کرده‌ایم که این [[قلب]] [[پاک]] تاکنون چه مقدار برای این مصیبتها به درد آمده است و [[تحمل]] آلام چقدر برایش سنگین و سخت بوده است؟!
::::::اینک به نمونه دیگری از ارتباط عمیق میان [[امام]] {{ع}} و امتش توجه کنید. [[امام هشتم]] {{ع}} می‌فرمایند: {{متن حدیث|"مَا مِنْ أَحَدٍ مِنْ شیعتنا بِمَرَضِ الَّا مرضنا لمرضه وَ لَا یغتم الَّا اغتممنا لغمه وَ لَا یفرح الَّا فَرِحْنَا لِفَرَحِهِ وَ لَا یغیب عَنَّا أَحَدُ مِنْ شیعتنا این کان فی شَرْقِ الارض وَ غَرْبِهَا وَ مَنْ ترک مِنْ شیعتنا دیناً فَهُوَ علینا"}}<ref>«هیچ یک از [[شیعیان]] ما [[بیمار]] نمی‌شوند مگر آن که ما هم به سبب بیماری او، [[بیمار]] می‌شویم. و غمگین نمی‌شود مگر آن که به خاطر [[غم]] او ما هم غمگین می‌شویم. و شاد نمی‌گردد مگر آن که به شادی او ما هم شادمان می‌گردیم. و هیچ یک از [[شیعیان]] ما هر جا که باشد – در شرق و غرب [[زمین]] – از ما پنهان نیست. و اگر یکی از آنها پس از مرگش بدهکار باشد، [[دین]] او بر عهده ماست!» فضائل الاشهر الثلاثة، کتاب فضائل شهر رمضان، ص ۱۰۵، ح ۹۵.</ref>.
اینک به نمونه دیگری از ارتباط عمیق میان [[امام]] {{ع}} و امتش توجه کنید. [[امام هشتم]] {{ع}} می‌فرمایند: {{متن حدیث|"مَا مِنْ أَحَدٍ مِنْ شیعتنا بِمَرَضِ الَّا مرضنا لمرضه وَ لَا یغتم الَّا اغتممنا لغمه وَ لَا یفرح الَّا فَرِحْنَا لِفَرَحِهِ وَ لَا یغیب عَنَّا أَحَدُ مِنْ شیعتنا این کان فی شَرْقِ الارض وَ غَرْبِهَا وَ مَنْ ترک مِنْ شیعتنا دیناً فَهُوَ علینا"}}<ref>«هیچ یک از [[شیعیان]] ما [[بیمار]] نمی‌شوند مگر آن که ما هم به سبب بیماری او، [[بیمار]] می‌شویم. و غمگین نمی‌شود مگر آن که به خاطر [[غم]] او ما هم غمگین می‌شویم. و شاد نمی‌گردد مگر آن که به شادی او ما هم شادمان می‌گردیم. و هیچ یک از [[شیعیان]] ما هر جا که باشد – در شرق و غرب [[زمین]] – از ما پنهان نیست. و اگر یکی از آنها پس از مرگش بدهکار باشد، [[دین]] او بر عهده ماست!» فضائل الاشهر الثلاثة، کتاب فضائل شهر رمضان، ص ۱۰۵، ح ۹۵.</ref>.


[[غم]] و غصه‌های [[امت]]، [[امام]] {{ع}} را غمناک می‌سازد. آن [[قدر]] این ارتباط روحی از جانب [[امام]] {{ع}} نسبت به [[شیعیان]] قوی است که ایشان در بیماری آنها [[بیمار]] می‌شوند. چنان [[احساس مسئولیت]] [[حضرت]] نسبت به دوستانشان شدید است که بدهی آنها را بر عهده خودشان می‌دانند. آیا هم دردی و وابستگی بین [[انسان‌ها]] از این عمیق‌تر فرض می‌شود؟! از [[حدیث شریف]] به صراحت استفاده می‌شود که حال و روز [[شیعه]] در هر کجا که باشد، از چشمان امامش پنهان نیست. بنابراین هر چند شخص [[امام]] {{ع}} در هنگام [[غیبت]] از دیدگان [[شیعه]] پنهان است، ولی این پنهانی مانع [[آگاهی]] و اطلاع [[امام]] {{ع}} از وضعیت [[شیعیان]] نمی‌شود. لذا [[حضرت]] در هر جای [[زمین]] که تشریف داشته باشند، بر جریان زندگی همه [[مردم]] نظارت دارند و نسبت به [[مؤمنان]] [[احساس مسئولیت]] خاصی می‌کنند که باعث می‌شود غم‌های آنها حضرتش را غمگین سازد.
[[غم]] و غصه‌های [[امت]]، [[امام]] {{ع}} را غمناک می‌سازد. آن [[قدر]] این ارتباط روحی از جانب [[امام]] {{ع}} نسبت به [[شیعیان]] قوی است که ایشان در بیماری آنها [[بیمار]] می‌شوند. چنان [[احساس مسئولیت]] [[حضرت]] نسبت به دوستانشان شدید است که بدهی آنها را بر عهده خودشان می‌دانند. آیا هم دردی و وابستگی بین [[انسان‌ها]] از این عمیق‌تر فرض می‌شود؟! از [[حدیث شریف]] به صراحت استفاده می‌شود که حال و روز [[شیعه]] در هر کجا که باشد، از چشمان امامش پنهان نیست. بنابراین هر چند شخص [[امام]] {{ع}} در هنگام [[غیبت]] از دیدگان [[شیعه]] پنهان است، ولی این پنهانی مانع [[آگاهی]] و اطلاع [[امام]] {{ع}} از وضعیت [[شیعیان]] نمی‌شود. لذا [[حضرت]] در هر جای [[زمین]] که تشریف داشته باشند، بر جریان زندگی همه [[مردم]] نظارت دارند و نسبت به [[مؤمنان]] [[احساس مسئولیت]] خاصی می‌کنند که باعث می‌شود غم‌های آنها حضرتش را غمگین سازد.