توحید در تشریع: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = توحید | | موضوع مرتبط = توحید | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = | ||
| مداخل مرتبط = | | مداخل مرتبط = | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
== [[توحید]] در [[تشریع]] == | == [[توحید]] در [[تشریع]] == | ||
[[تشریع]]؛ یعنی [[احکام]] و تکالیفی که در [[دین]] [[جعل]] شده و مربوط به [[اعتقاد]] عملی است. | |||
بنابراین، [[توحید]] در [[تشریع]] یعنی [[اعتقاد]] به اینکه یگانه قانونگذار [[شایسته]]، [[خداوند]] است و احدی غیر از او مجاز نیستبه صورت مستقل و در عرض [[تشریع الهی]] برای تنظیم [[حیات]] بشری قوانینی وضع کند. | |||
[[علامه طباطبایی]] در این باره مینویسد: "[[ربوبیت]] [[تشریعی]] یعنی [[تدبیر]] [[اعمال]] [[انسانها]]، با [[جعل]] و وضع [[قوانین]] و احکامی که اگر [[انسان]] [[رفتار]] خود را در طول [[زندگی]] با آن [[قوانین]] [[تطبیق]] دهد، او را به کمال [[سعادت]] برساند<ref>و هو تدبیر اعمال الانسان بجعل قوانین و احکام یراعیها الانسان بتطبیق اعماله علیها فی مسیر حیاته، لتنتهی به الی کمال سعادته؛ المیزان، ج۱۸، ص۲۵.</ref>.<ref>[[غفار شاهدی|شاهدی، غفار]]، [[توحید و حکومت دینی (مقاله)|توحید و حکومت دینی]]، [[حکومت اسلامی (نشریه)|فصلنامه حکومت اسلامی]]، ص۳۲۹ تا ۳۶۹.</ref> | |||
== [[ادله]] [[اثبات]] [[توحید]] در [[تشریع]] == | == [[ادله]] [[اثبات]] [[توحید]] در [[تشریع]] == | ||
قانونگذاری و [[تشریع]] در [[اختیار]] کیست؟ آیا کسی غیر از [[خداوند]]، [[حق]] قانونگذاری دارد؟ اگر قانونگذاری در انحصار [[خداوند]] است، منشا این [[حق]] از کجا ناشی شده است؟ | |||
در پاسخ به این پرسشها، دیدگاهها و نظریههای گوناگونی مطرح شده است که در کتب [[حقوقی]] <ref>مانند کتابهایی که در زمینه مبانی و کلیات علم حقوق نوشته شده است؛ از جمله کتاب مقدمه علم حقوق، ناصر کاتوزیان.</ref> به طور گسترده به آنها پرداختهاند. ما اکنون در صدد بیان آن دیدگاهها نیستیم بلکه تنها دیدگاه خود را، با استفاده از [[ادله عقلی]] و [[نقلی]] مطرح میکنیم. | |||
ادعای ما این است که [[تشریع]]، [[حق]] انحصاری [[خدا]] است و از [[شؤون]] [[ربوبیت]] او محسوب میگردد<ref>[[غفار شاهدی|شاهدی، غفار]]، [[توحید و حکومت دینی (مقاله)|توحید و حکومت دینی]]، [[حکومت اسلامی (نشریه)|فصلنامه حکومت اسلامی]]، ص۳۲۹ تا ۳۶۹.</ref>. | |||
== [[تشریع]] در انحصار [[خداوند]] است == | == [[تشریع]] در انحصار [[خداوند]] است == | ||
از [[دلایل]] متعدد [[عقلی]] و [[نقلی]] استفاده میشود که قانونگذاری در انحصار خداست و او در [[تشریع]] یگانه است و منشا این [[حق]] نیز از ذات او "[[اراده الهی]]" ناشی میشود که [[مظهر]] [[خالقیت]] و [[مالکیت]] و [[ربوبیت]] و عالم به تمام [[مصالح]] و [[مفاسد]] مخلوقات خود میباشد. [[صدرالمتالهین]] مینویسد: {{عربی|"إن حقائق الأشياء مثبتة في العالم المسمى بالقلم الالهي وفي العالم النفساني المسمى باللوح المحفوظ وام الكتاب وفي الالواح القدرية القابلة للمحو والإثبات كما قال الله تعالى: {{متن قرآن|يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاءُ وَيُثْبِتُ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}<ref>«خداوند هر چه را بخواهد (از لوح محفوظ) پاک میکند و (یا در آن) مینویسد و لوح محفوظ نزد اوست» سوره رعد، آیه۳۹.</ref> و جمع هذة الكتب في كتبها يدالرحمان... ومن هذة الالواح يتنزل الشرائع و الصحف و الكتب على الرسل {{عم}}"}}<ref>ملا صدرا، الشواهد الربوبیه، با حواشی حاج ملا هادی سبزواری، تصحیح سید جلال الدین آشنایی انتشارات دانشگاه مشهد، ۱۳۴۶، ص۳۵۱.</ref>.<ref>[[غفار شاهدی|شاهدی، غفار]]، [[توحید و حکومت دینی (مقاله)|توحید و حکومت دینی]]، [[حکومت اسلامی (نشریه)|فصلنامه حکومت اسلامی]]، ص۳۲۹ تا ۳۶۹.</ref> | |||
== [[دلیل عقلی]] == | == [[دلیل عقلی]] == | ||
لازمه [[توحید]] در [[ربوبیت]]، [[اقرار]] به [[توحید]] در [[تشریع]] است؛ زیرا وقتی ثابت شد که [[مدبر]] و مدیر عالم تنها خداست، مسلماً غیر از او کسی صلاحیت قانونگذاری را، که از [[شؤون]] [[ربوبیت]] است، نخواهد داشت؛ چون سهمی در [[تدبیر]] [[جهان]] ندارد تا [[قوانین]] هماهنگ با [[نظام تکوین]] وضع کند. [[دلیل عقلی]] با تقریرهای گوناگون بیان شده است و ما به یکی از آنها، که تقریر حکماست، اشاره میکنیم: | |||
=== تقریر [[حکما]] از [[دلیل عقلی]] === | === تقریر [[حکما]] از [[دلیل عقلی]] === | ||
مرحوم [[سید عبدالکریم لاهیجی]] در [[کتاب]]"گوهر مراد" تقریر [[حکما]] را در مورد اینکه قانونگذاری [[حق]] خداست، چنین مینویسد: [[عدل]] در [[اجتماع]] محتاج [[قانون]] است و [[قانون]] محتاج استبه واضعی [[الهی]]؛ {{عربی|" اذ لا یجوز ان یترک الناس و آرائهم فی ذلک فیتخلفون فیری کل منهم ما له عدلا و ما علیه ظلما"}} <ref>فیض لاهیجی، عبدالرزاق، گوهر مراد، کتابخانه طهوری، چاپ اول، تهران ۱۳۶۴. ص۲۵۵. عین این تعبیر در کتاب النجاة، ص۳۰۴، و اللهیات شفا، ص۴۴۱ از ابن سینا آمده است.</ref> | |||
توضیح تقریر [[حکما]]: چون اساس قانونگذاری [[نیاز انسان]] است و [[قانون]] برای تأمین نیازهای واقعی [[بشر]] و شکوفا ساختن استعدادهای [[عظیم]] اوست، بنابراین قانونگذاری باید دارای سه شرط باشد: | |||
# [[شناخت]] [[انسان]]؛ | # [[شناخت]] [[انسان]]؛ | ||
# [[شناخت]] اصول [[تکامل انسان]]؛ | # [[شناخت]] اصول [[تکامل انسان]]؛ | ||
# [[وارستگی]] از [[هوس]] و [[ترس]]. | # [[وارستگی]] از [[هوس]] و [[ترس]]. | ||
# [[خداوند]] [[آفریدگار]] و سازنده [[انسان]] است و [[خالق]] بیش از هر کسی مخلوق خود را میشناسد{{متن قرآن|وَلَقَدْ خَلَقْنَا الإِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ }}<ref> و همانا ما انسان را آفریدهایم و آنچه درونش به او وسوسه میکند میدانیم و ما از رگ گردن به او نزدیکتریم؛ سوره ق، آیه | تنها کسی که این سه شرط را داراست، [[خداوند متعال]] است؛ زیرا: | ||
# [[خداوند]] عالم است و با [[دانش]] مطلق خود، اصول [[تکامل انسان]] را میداند{{متن قرآن|اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَهُ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ }}<ref> خداوند برای هر کس از بندگانش که (خود) بخواهد روزی را فراخ یا تنگ میدارد. بیگمان خداوند به هر چیزی داناست؛ سوره عنکبوت، آیه | # [[خداوند]] [[آفریدگار]] و سازنده [[انسان]] است و [[خالق]] بیش از هر کسی مخلوق خود را میشناسد{{متن قرآن|وَلَقَدْ خَلَقْنَا الإِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ }}<ref> و همانا ما انسان را آفریدهایم و آنچه درونش به او وسوسه میکند میدانیم و ما از رگ گردن به او نزدیکتریم؛ سوره ق، آیه ۱۶.</ref>. | ||
# او بینیاز مطلق است، لذا [[هوس]] و [[ترس]] که زاییده نیاز است در او راه ندارد{{متن قرآن|وَقَالَ مُوسَى إِن تَكْفُرُواْ أَنتُمْ وَمَن فِي الأَرْضِ جَمِيعًا فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ حَمِيدٌ}}<ref> و موسی گفت: اگر شما و همه آنان که بر روی زمینند کافر شوید بیگمان خداوند، بینیازی ستوده است؛ سوره ابراهیم، | # [[خداوند]] عالم است و با [[دانش]] مطلق خود، اصول [[تکامل انسان]] را میداند{{متن قرآن|اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَهُ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ }}<ref> خداوند برای هر کس از بندگانش که (خود) بخواهد روزی را فراخ یا تنگ میدارد. بیگمان خداوند به هر چیزی داناست؛ سوره عنکبوت، آیه ۶۲.</ref> | ||
# او بینیاز مطلق است، لذا [[هوس]] و [[ترس]] که زاییده نیاز است در او راه ندارد{{متن قرآن|وَقَالَ مُوسَى إِن تَكْفُرُواْ أَنتُمْ وَمَن فِي الأَرْضِ جَمِيعًا فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ حَمِيدٌ}}<ref> و موسی گفت: اگر شما و همه آنان که بر روی زمینند کافر شوید بیگمان خداوند، بینیازی ستوده است؛ سوره ابراهیم، آیه۸.</ref>. | |||
بنابراین، قانونگذاری منحصر در اوست و عبارت {{عربی|" فیختلفون فیری کل منهم ما له عدلا و ما علیه ظلما"}} در عبارت [[حکما]] اشاره به همین نکته است؛ یعنی چون [[انسانها]] شرایط لازم برای قانونگذاری را ندارند، نمیتوانند قانونی عادلانه وضع کنند<ref>[[غفار شاهدی|شاهدی، غفار]]، [[توحید و حکومت دینی (مقاله)|توحید و حکومت دینی]]، [[حکومت اسلامی (نشریه)|فصلنامه حکومت اسلامی]]، ص۳۲۹ تا ۳۶۹.</ref>. | |||
== [[دلیل نقلی]] == | == [[دلیل نقلی]] == | ||
{{متن قرآن|إِنَّا أَنزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُواْ لِلَّذِينَ هَادُواْ وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُواْ مِن كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُواْ عَلَيْهِ شُهَدَاء فَلاَ تَخْشَوُاْ النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلاَ تَشْتَرُواْ بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلاً وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ}}<ref> ما تورات را که در آن رهنمود و روشنایی بود، فرو فرستادیم؛ پیامبران که تسلیم (خداوند) بودند و (نیز) دانشوران ربّانی و دانشمندان (توراتشناس) بنابر آنچه از کتاب خداوند به آنان سپرده شده بود و بر آن گواه بودند برای یهودیان داوری میکردند؛ پس، از مردم نهراسید و از من بهراسید و آیات مرا ارزان مفروشید؛ و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند کافرند؛ سوره مائده، آیه ۴۴.</ref>، {{متن قرآن|وَكَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَالأَنفَ بِالأَنفِ وَالأُذُنَ بِالأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ فَمَن تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ كَفَّارَةٌ لَّهُ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ}}<ref> و بر آنان در آن (تورات) مقرّر داشتیم که: آدمی در برابر آدمی و چشم در برابر چشم و بینی در برابر بینی و گوش در برابر گوش و دندان در برابر دندان است و (نیز) زخمها قصاص دارند و هر کس از آن در گذرد کفّاره (گناهان) اوست و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند ستمگرند؛ سوره مائده، آیه ۴۵.</ref>، و در [[آیه]] ۴۷ نیز کلمه {{متن قرآن|الْفَاسِقُونَ}} آمده است؛ یعنی [[حکم]] به غیر ما انزل [[الله]] یا [[کفر]] استیا [[فسق]] و یا [[ظلم]]، چون مخالف با [[حق]] [[تشریع الهی]] و [[انکار]] آن است {{متن قرآن|وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ فَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ}}<ref> و در میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و از خواستههای آنان پیروی مکن و از آنان بپرهیز مبادا تو را در برخی از آنچه خداوند به سوی تو فرو فرستاده است به فتنه اندازند و اگر رو برتابند بدان که خداوند جز این نمیخواهد که آنان را به برخی از گناهانشان گرفتار سازد و بیگمان بسیاری از مردم نافرمانند؛ سوره مائده، آیه ۴۹.</ref> {{متن قرآن|مَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِهِ إِلاَّ أَسْمَاء سَمَّيْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَاؤُكُم مَّا أَنزَلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّهِ أَمَرَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِيَّاهُ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ }}<ref> شما به جای او جز نامهایی را نمیپرستید که خود و پدرانتان آنها را نامیدهاید و خداوند بر آنها هیچ حجّتی نفرستاده است، داوری جز از آن خداوند نیست، فرمان داده است که جز وی را نپرستید؛ این، دین پا برجاست اما بیشتر مردم نمیدانند؛ سوره یوسف، آیه ۴۰.</ref> | |||
این جمله چندین بار در [[قرآن]] تکرار شده و دارای مفهوم وسیعی است؛ زیرا "حکم" به معنی قانونگذاری، [[حکومت]] و [[قضاوت]] و [[حکم]] [[تکوینی]] و غیره استعمال میشود <ref>حکم الله علی قسمین: الاول، قضاء و قدره و هذا لا مفر منه للانسان. الثانی، حلال الله وحرامه المعبر من کل منهما بالحکم الشرعی... و المراد بالحکم الله المعین الثانی و انه تعالی هو مصدر التشریع؛ تفسیر کاشف، ج۴، ص۳۱۵، ذیل آیه ۴۰ یوسف. </ref>، {{متن قرآن|قُلْ هَلْ مِن شُرَكَائِكُم مَّن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ قُلِ اللَّهُ يَهْدِي لِلْحَقِّ أَفَمَن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لاَّ يَهِدِّيَ إِلاَّ أَن يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ}}<ref> بگو آیا از شریکانتان کسی هست که به سوی «حق» رهنمون باشد؟ بگو خداوند به «حق» رهنماست؛ آیا آنکه به حقّ رهنمون میگردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمییابد مگر آنکه راه برده شود؟ پس چه بر سرتان آمده است؟ چگونه داوری میکنید؟؛ سوره یونس، آیه ۳۵.</ref> | |||
طبق این [[آیه]] کسی که [[حق]] میگوید و به [[حق]] [[دعوت]] میکند، باید از کسی که به [[حق]] [[هدایت]] نمیکند، ترجیح داده شود چون تنها خداست که به [[حق]] [[دعوت]] میکند و بتها و دیگران به [[حق]] [[دعوت]] نمیکنند، پس باید [[خداوند]] را در [[تشریع]] مقدم داشت و او را [[شایسته]] قانونگذاری دانست. البته از این [[آیه]] برای [[اثبات]] [[توحید]] در [[اطاعت]] هم میتوان استفاده کرد که خواهد آمد<ref>[[غفار شاهدی|شاهدی، غفار]]، [[توحید و حکومت دینی (مقاله)|توحید و حکومت دینی]]، [[حکومت اسلامی (نشریه)|فصلنامه حکومت اسلامی]]، ص۳۲۹ تا ۳۶۹.</ref>. | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:000055.jpg|22px]] [[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹''']] [[توحید (مقاله)|توحید]] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
خط ۵۰: | خط ۵۸: | ||
{{خداشناسی}} | {{خداشناسی}} | ||
[[رده:توحید]] | [[رده:توحید]] |