پرش به محتوا

جاهلیت در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۱۶: خط ۱۱۶:


== خصوصیات [[عصر جاهلیت]] ==
== خصوصیات [[عصر جاهلیت]] ==
=== نخست: [[اعتقادات جاهلی|اعتقادات]] و [[مناسک جاهلی]] ===
=== نخست: [[اعتقادات]] و مناسک جاهلی ===
به‌طور فشرده می‌توان [[اعتقادات]] [[مردم]] را در عصر [[نزول]] به چند بخش تقسیم کرد که هر [[طایفه]] و [[قبیله]] بنا به مقتضیات موجود‌، نوعی [[دل]] بستگی به [[معبود]] انتخابی خود داشته و آن را می‌پرستیده است. [[قرآن کریم]] از برخی [[اعتقادات]] آنها نام برده و آیاتی را به آن اختصاص داده است‌. بجز [[نصرانیان]] و [[یهودیان]] که به طور عمده در [[مکه]] و [[مدینه]] یافت می‌شد، [[حنفاء]]، [[بت‌پرستان]] و... که [[اعتقاد]] گوناگونی داشتند نیز قابل ذکر در این مقاله است<ref>ر. ک: [[محمد اسماعیل عبداللهی|عبداللهی]] و [[محمد کرمی نیا|کرمی نیا]]، [[برخورد قرآن و سنت با جاهلیت عصر نزول (مقاله)|مقاله «برخورد قرآن و سنت با جاهلیت عصر نزول»]]، ص۱۴ ـ ۲۰. </ref>.
به‌طور فشرده می‌توان [[اعتقادات]] [[مردم]] را در عصر [[نزول]] به چند بخش تقسیم کرد که هر [[طایفه]] و [[قبیله]] بنا به مقتضیات موجود‌، نوعی [[دل]] بستگی به [[معبود]] انتخابی خود داشته و آن را می‌پرستیده است. [[قرآن کریم]] از برخی [[اعتقادات]] آنها نام برده و آیاتی را به آن اختصاص داده است‌. بجز [[نصرانیان]] و [[یهودیان]] که به طور عمده در [[مکه]] و [[مدینه]] یافت می‌شد، [[حنفاء]]، [[بت‌پرستان]] و... که [[اعتقاد]] گوناگونی داشتند نیز قابل ذکر در این مقاله است<ref>ر. ک: [[محمد اسماعیل عبداللهی|عبداللهی]] و [[محمد کرمی نیا|کرمی نیا]]، [[برخورد قرآن و سنت با جاهلیت عصر نزول (مقاله)|مقاله «برخورد قرآن و سنت با جاهلیت عصر نزول»]]، ص۱۴ ـ ۲۰. </ref>.


خط ۱۴۰: خط ۱۴۰:


با اینکه در [[منابع تاریخی]] اطلاعات کافی وجود ندارد، در [[آیات]] دیگری بیان شده که [[مردمان]] آن دوره [[جنیان]] را می‌‌پرستیدند: {{متن قرآن|قَالُوا سُبْحَانَكَ أَنْتَ وَلِيُّنَا مِنْ دُونِهِمْ بَلْ كَانُوا يَعْبُدُونَ الْجِنَّ أَكْثَرُهُمْ بِهِمْ مُؤْمِنُونَ}}<ref>«می‌گویند: پاکا که تویی، تو سرور مایی نه آنان بلکه (آنان) پریان را می‌پرستیدند، بیشترشان به آنان گرویده بودند» سوره سبأ، آیه۴۱.</ref>، {{متن قرآن|وَجَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكَاءَ الْجِنَّ وَخَلَقَهُمْ وَخَرَقُوا لَهُ بَنِينَ وَبَنَاتٍ بِغَيْرِ عِلْمٍ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يَصِفُونَ}}<ref>«و برای خداوند شریک‌هایی از پریان تراشیدند در حالی که او آنان را آفریده است و (برخی دیگر) از بی‌دانشی برای او پسرانی و دخترانی برساختند؛ پاکا و فرا برترا که اوست از آنچه (آنان) وصف می‌کنند» سوره انعام، آیه ۱۰۰.</ref>. یا به آنها [[پناه]] می‌‌بردند: {{متن قرآن|وَأَنَّهُ كَانَ رِجَالٌ مِنَ الْإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا}}<ref>«و اینکه مردانی از آدمیان به مردانی از پریان پناه می‌بردند از این رو بر تباهکاری آنان (می) افزودند» سوره جن، آیه ۶.</ref>. سنگ‌های چشمگیر، گونه دیگری از امور [[عبادت]] شده‌اند. بت‌های معروفی چون هُبَل، [[لات]]، عُزّی، وَدّ، سُواع، نَسْر و یَعوق همگی مجسمه‌هایی از جنس سنگ بودند و به آنها اصنام گفته می‌‌شد<ref>الاصنام، ص ۹ - ۱۱؛ مقاییس اللغه، ج ۳، ص ۳۱۴؛ لسان العرب، ج ۱۲، ص ۳۴۹، «صنم».</ref> که در [[آیات قرآن]] به برخی از آنها اشاره شده است: {{متن قرآن|أَفَرَأَيْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّى وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَى}}<ref>«آیا بت‌های «لات» و «عزّی» را (شایسته پرستش) دیده‌اید؟ و آن سومین بت دیگر «منات» را؟» سوره نجم، آیه ۱۹-۲۰.</ref>، {{متن قرآن|وَقَالُوا لَا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ وَلَا تَذَرُنَّ وَدًّا وَلَا سُوَاعًا وَلَا يَغُوثَ وَيَعُوقَ وَنَسْرًا}}<ref>«و گفتند: هیچ گاه از خدایان خویش دست برندارید و هرگز از ودّ و سواع و یغوث و یعوق و نسر، دست نکشید» سوره نوح، آیه ۲۳.</ref>.
با اینکه در [[منابع تاریخی]] اطلاعات کافی وجود ندارد، در [[آیات]] دیگری بیان شده که [[مردمان]] آن دوره [[جنیان]] را می‌‌پرستیدند: {{متن قرآن|قَالُوا سُبْحَانَكَ أَنْتَ وَلِيُّنَا مِنْ دُونِهِمْ بَلْ كَانُوا يَعْبُدُونَ الْجِنَّ أَكْثَرُهُمْ بِهِمْ مُؤْمِنُونَ}}<ref>«می‌گویند: پاکا که تویی، تو سرور مایی نه آنان بلکه (آنان) پریان را می‌پرستیدند، بیشترشان به آنان گرویده بودند» سوره سبأ، آیه۴۱.</ref>، {{متن قرآن|وَجَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكَاءَ الْجِنَّ وَخَلَقَهُمْ وَخَرَقُوا لَهُ بَنِينَ وَبَنَاتٍ بِغَيْرِ عِلْمٍ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يَصِفُونَ}}<ref>«و برای خداوند شریک‌هایی از پریان تراشیدند در حالی که او آنان را آفریده است و (برخی دیگر) از بی‌دانشی برای او پسرانی و دخترانی برساختند؛ پاکا و فرا برترا که اوست از آنچه (آنان) وصف می‌کنند» سوره انعام، آیه ۱۰۰.</ref>. یا به آنها [[پناه]] می‌‌بردند: {{متن قرآن|وَأَنَّهُ كَانَ رِجَالٌ مِنَ الْإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا}}<ref>«و اینکه مردانی از آدمیان به مردانی از پریان پناه می‌بردند از این رو بر تباهکاری آنان (می) افزودند» سوره جن، آیه ۶.</ref>. سنگ‌های چشمگیر، گونه دیگری از امور [[عبادت]] شده‌اند. بت‌های معروفی چون هُبَل، [[لات]]، عُزّی، وَدّ، سُواع، نَسْر و یَعوق همگی مجسمه‌هایی از جنس سنگ بودند و به آنها اصنام گفته می‌‌شد<ref>الاصنام، ص ۹ - ۱۱؛ مقاییس اللغه، ج ۳، ص ۳۱۴؛ لسان العرب، ج ۱۲، ص ۳۴۹، «صنم».</ref> که در [[آیات قرآن]] به برخی از آنها اشاره شده است: {{متن قرآن|أَفَرَأَيْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّى وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَى}}<ref>«آیا بت‌های «لات» و «عزّی» را (شایسته پرستش) دیده‌اید؟ و آن سومین بت دیگر «منات» را؟» سوره نجم، آیه ۱۹-۲۰.</ref>، {{متن قرآن|وَقَالُوا لَا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ وَلَا تَذَرُنَّ وَدًّا وَلَا سُوَاعًا وَلَا يَغُوثَ وَيَعُوقَ وَنَسْرًا}}<ref>«و گفتند: هیچ گاه از خدایان خویش دست برندارید و هرگز از ودّ و سواع و یغوث و یعوق و نسر، دست نکشید» سوره نوح، آیه ۲۳.</ref>.
* درباره رواج [[بت‌پرستی]] در [[حجاز]] دو [[روایت]] در [[اختیار]] است: بنا به [[روایت]] کلبی، زمانی که جمعیت [[اسماعیلی]] تبار [[مکه]] افزایش یافت، برخی از طوایف هنگام ترک [[مکه]] قطعه سنگی با خود برداشتند تا در محل [[جدید]] سکونت خود آن را [[نصب]] و گرد آن [[طواف]] کنند. این امر موجب گسترش [[پرستش]] بت‌های سنگی شد<ref>الاصنام، ص ۶.</ref>. [[روایت]] دیگری [[فرزندان]] [[اسماعیل]] را در رواج [[بت‌پرستی]] بی‌تقصیر می‌‌داند و آن را به عَمرو بن لُحَیّ، [[رهبر]] [[قبیله]] [[خزاعه]] نسبت می‌‌دهد که پس از [[تصرف]] [[مکه]] و تأسیس سلسله [[خزاعیان]] در [[مکه]]، [[بت‌پرستی]] را در آنجا رواج داد<ref>الاصنام، ص ۸.</ref>. خرید [[بت]] هُبَل از [[شام]] و [[نصب]] آن در [[کعبه]] و تأسیس [[معبد]] [[منات]] در قُدَید نیز به وی نسبت داده شده است<ref>السیرة النبویه، ج ۱، ص ۷۷؛ تاریخ یعقوبی، ج ۱، ص ۲۵۴.</ref>. [[عرب]] بت‌های متعددی داشت؛ ولی برخی از آنها از [[شهرت]] بیشتری برخوردارند:
 
درباره رواج [[بت‌پرستی]] در [[حجاز]] دو [[روایت]] در [[اختیار]] است: بنا به [[روایت]] کلبی، زمانی که جمعیت [[اسماعیلی]] تبار [[مکه]] افزایش یافت، برخی از طوایف هنگام ترک [[مکه]] قطعه سنگی با خود برداشتند تا در محل [[جدید]] سکونت خود آن را [[نصب]] و گرد آن [[طواف]] کنند. این امر موجب گسترش [[پرستش]] بت‌های سنگی شد<ref>الاصنام، ص ۶.</ref>. [[روایت]] دیگری [[فرزندان]] [[اسماعیل]] را در رواج [[بت‌پرستی]] بی‌تقصیر می‌‌داند و آن را به عَمرو بن لُحَیّ، [[رهبر]] [[قبیله]] [[خزاعه]] نسبت می‌‌دهد که پس از [[تصرف]] [[مکه]] و تأسیس سلسله [[خزاعیان]] در [[مکه]]، [[بت‌پرستی]] را در آنجا رواج داد<ref>الاصنام، ص ۸.</ref>. خرید [[بت]] هُبَل از [[شام]] و [[نصب]] آن در [[کعبه]] و تأسیس [[معبد]] [[منات]] در قُدَید نیز به وی نسبت داده شده است<ref>السیرة النبویه، ج ۱، ص ۷۷؛ تاریخ یعقوبی، ج ۱، ص ۲۵۴.</ref>. [[عرب]] بت‌های متعددی داشت؛ ولی برخی از آنها از [[شهرت]] بیشتری برخوردارند:
# '''[[لات]]''': [[لات]] از معروف‌ترین بت‌های [[عرب پیش از اسلام]] بود که از سنگی سفید و منقوش ساخته شده بود. [[لات]] الهه‌ای مؤنث بود که در [[شهر]] [[طائف]] در چند ده کیلومتری [[مکه]] قرار داشت و خاندانی از ثقفیان [[طائف]] متولی امور [[معبد]] آن بودند<ref>الاصنام، ص ۱۶؛ المحبّر، ص ۳۱۵.</ref>. درباره پیشینه [[لات]] و نامگذاری آن [[روایات]] متعددی گزارش شده<ref>جامع البیان، ج ۲۷، ص ۷۷ - ۷۸.</ref>. که نامگذاری فولکلور است. با توجه به [[پرستش]] خدایی به نام [[لات]] در میان اهالی نَبَط در شمال [[حجاز]]<ref>المفصل، ج ۶، ص ۲۳۲ - ۲۳۳.</ref> و ادعای ثمودی بودن [[نسب]] ثقفیان [[طائف]] شاید بتوان گفت با [[مهاجرت]] بازماندگان [[ثمود]] از شمال [[حجاز]] به [[طائف]]، [[اعتقاد]] به [[لات]] در این منطقه رواج یافته است. در [[قبایل]] شبه جزیره نام‌های زیادی چون [[زید]] اللات، وهب اللات و [[تیم]] اللات [[مشاهده]] می‌‌شود <ref>الانساب، ج ۵، ص ۲۳۸؛ ج ۱۲، ص ۹۴؛ ج ۳، ص ۱۲۱.</ref>. که بیانگر [[اعتقاد]] به [[لات]] در این منطقه است.
# '''[[لات]]''': [[لات]] از معروف‌ترین بت‌های [[عرب پیش از اسلام]] بود که از سنگی سفید و منقوش ساخته شده بود. [[لات]] الهه‌ای مؤنث بود که در [[شهر]] [[طائف]] در چند ده کیلومتری [[مکه]] قرار داشت و خاندانی از ثقفیان [[طائف]] متولی امور [[معبد]] آن بودند<ref>الاصنام، ص ۱۶؛ المحبّر، ص ۳۱۵.</ref>. درباره پیشینه [[لات]] و نامگذاری آن [[روایات]] متعددی گزارش شده<ref>جامع البیان، ج ۲۷، ص ۷۷ - ۷۸.</ref>. که نامگذاری فولکلور است. با توجه به [[پرستش]] خدایی به نام [[لات]] در میان اهالی نَبَط در شمال [[حجاز]]<ref>المفصل، ج ۶، ص ۲۳۲ - ۲۳۳.</ref> و ادعای ثمودی بودن [[نسب]] ثقفیان [[طائف]] شاید بتوان گفت با [[مهاجرت]] بازماندگان [[ثمود]] از شمال [[حجاز]] به [[طائف]]، [[اعتقاد]] به [[لات]] در این منطقه رواج یافته است. در [[قبایل]] شبه جزیره نام‌های زیادی چون [[زید]] اللات، وهب اللات و [[تیم]] اللات [[مشاهده]] می‌‌شود <ref>الانساب، ج ۵، ص ۲۳۸؛ ج ۱۲، ص ۹۴؛ ج ۳، ص ۱۲۱.</ref>. که بیانگر [[اعتقاد]] به [[لات]] در این منطقه است.
# '''[[عزی]]''': سه درخت در بطن نخلَه در نزدیکی [[مکه]] را [[عزی]] می‌‌خواندند که ساکنان شبه جزیره به آنها [[اعتقاد]] داشتند<ref>اخبار مکه، ج ۱، ص ۱۲۶.</ref>. گفته شده که [[پرستش]] [[عزی]] از دوره [[تسلط]] [[خزاعه]] بر [[مکه]] و [[رهبر]] آنان [[عمرو بن لحی]] رواج یافته است. از آن زمان [[حاجیان]] پس از [[طواف]] [[کعبه]]، نزد [[عزی]] آمده، [[طواف]] می‌‌کردند و آنجا از [[احرام]] بیرون می‌‌آمدند. بنا به این گزارش، [[قریش]]، [[کنانه]]، [[مضر]] و [[خزاعه]] همگی [[عزی]] را می‌‌پرستیدند و متولیان [[معبد]] [[عزی]]، بنی شیبان از همپیمانان [[بنی هاشم]] بودند<ref>اخبار مکه، ج ۱، ص ۱۲۶.</ref>. [[قریش]] [[اعتقاد]] وافری به [[عزی]] داشت و آن را مختص خود می‌‌دانست، از همین رو [[ابوسفیان]] در پایان [[نبرد]] [[احد]] از اینکه [[عزی]] مختص آنان است بر [[مسلمانان]] [[فخر]] می‌‌فروخت<ref>الطبقات، ج ۲، ص ۳۷؛ المغازی، ج ۱، ص ۲۹۷.</ref>، با این حال [[قبایل]] و طوایف دیگری هم به [[عزی]] [[اعتقاد]] داشتند<ref>اخبار مکه، ج ۱، ص ۱۲۶.</ref>.
# '''[[عزی]]''': سه درخت در بطن نخلَه در نزدیکی [[مکه]] را [[عزی]] می‌‌خواندند که ساکنان شبه جزیره به آنها [[اعتقاد]] داشتند<ref>اخبار مکه، ج ۱، ص ۱۲۶.</ref>. گفته شده که [[پرستش]] [[عزی]] از دوره [[تسلط]] [[خزاعه]] بر [[مکه]] و [[رهبر]] آنان [[عمرو بن لحی]] رواج یافته است. از آن زمان [[حاجیان]] پس از [[طواف]] [[کعبه]]، نزد [[عزی]] آمده، [[طواف]] می‌‌کردند و آنجا از [[احرام]] بیرون می‌‌آمدند. بنا به این گزارش، [[قریش]]، [[کنانه]]، [[مضر]] و [[خزاعه]] همگی [[عزی]] را می‌‌پرستیدند و متولیان [[معبد]] [[عزی]]، بنی شیبان از همپیمانان [[بنی هاشم]] بودند<ref>اخبار مکه، ج ۱، ص ۱۲۶.</ref>. [[قریش]] [[اعتقاد]] وافری به [[عزی]] داشت و آن را مختص خود می‌‌دانست، از همین رو [[ابوسفیان]] در پایان [[نبرد]] [[احد]] از اینکه [[عزی]] مختص آنان است بر [[مسلمانان]] [[فخر]] می‌‌فروخت<ref>الطبقات، ج ۲، ص ۳۷؛ المغازی، ج ۱، ص ۲۹۷.</ref>، با این حال [[قبایل]] و طوایف دیگری هم به [[عزی]] [[اعتقاد]] داشتند<ref>اخبار مکه، ج ۱، ص ۱۲۶.</ref>.
۱۱۷٬۲۲۵

ویرایش