سیره سیاسی امام حسن عسکری: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
== | == مقدمه == | ||
[[امام حسن عسکری]]{{ع}} در دوران [[زندگی]] خود با چند تن از [[حاکمان عباسی]] مواجه بود؛ اما در [[زمان]] [[امامت]] خود با سه تن از آنان روبهرو شد. در این دوران از سال ۲۵۴ تا ۲۶۰ق، به ترتیب این [[حاکمان]] عبارت بودند از: [[معتز]] (۲۵۲ - ۲۵۵ق)؛ در بخش [[امام هادی]] به دوره او اشاره شد. | [[امام حسن عسکری]]{{ع}} در دوران [[زندگی]] خود با چند تن از [[حاکمان عباسی]] مواجه بود؛ اما در [[زمان]] [[امامت]] خود با سه تن از آنان روبهرو شد. در این دوران از سال ۲۵۴ تا ۲۶۰ق، به ترتیب این [[حاکمان]] عبارت بودند از: [[معتز]] (۲۵۲ - ۲۵۵ق)؛ در بخش [[امام هادی]] به دوره او اشاره شد. | ||
مُهتَدِی (۲۵۵ - ۲۵۶ق)؛ پس از مُعتَزّ، [[ابوعبدالله محمد بن واثق بن معتصم]] که به «[[مهتدی]]» [[شهرت]] یافت به [[حکومت]] رسید. مهتدی از کسانی بود که در زمان معتز، به [[بغداد]] فرستاده شدند. در این زمان، [[فرماندهان]] به این نتیجه رسیده بودند که در میان [[فرزندان]] حاکمان، کسی از مهتدی برای حکومت مناسبتر نیست. از این رو، او را به [[سامرا]] فراخواندند و در [[روز]] سهشنبه، سه روز مانده به پایان [[ماه رجب]] [[سال ۲۵۵ ق]]، با او [[بیعت]] کردند. مهتدی در ابتدا خود را حاکمی [[پارسا]] نشان میداد؛ اما به سرعت [[باطن]] خود را آشکار کرد و با [[علویان]] و به ویژه با امام عسکری{{ع}} به مقابله برخاست. از طرفی چون وی در حکومت نیز مخالفانی داشت، به ویژه اینکه [[ترکان]] با او سازگاری نداشتند، با آنان درگیر شد و ترکان از مهتدی خواستند تا خود را از [[خلافت]] [[خلع]] کند؛ اما او نپذیرفت و پس از گذشت دو روز مرگش فرا رسید (به عبارتی او را کشتند). از این رو، حکومتش دیری نپایید و در روز سهشنبه، ۱۴ روز مانده به پایان ماه رجب [[سال ۲۵۶ ق]]، درگذشت و اندکی کمتر از یک سال حکومت کرد. | مُهتَدِی (۲۵۵ - ۲۵۶ق)؛ پس از مُعتَزّ، [[ابوعبدالله محمد بن واثق بن معتصم]] که به «[[مهتدی]]» [[شهرت]] یافت به [[حکومت]] رسید. مهتدی از کسانی بود که در زمان معتز، به [[بغداد]] فرستاده شدند. در این زمان، [[فرماندهان]] به این نتیجه رسیده بودند که در میان [[فرزندان]] حاکمان، کسی از مهتدی برای حکومت مناسبتر نیست. از این رو، او را به [[سامرا]] فراخواندند و در [[روز]] سهشنبه، سه روز مانده به پایان [[ماه رجب]] [[سال ۲۵۵ ق]]، با او [[بیعت]] کردند. مهتدی در ابتدا خود را حاکمی [[پارسا]] نشان میداد؛ اما به سرعت [[باطن]] خود را آشکار کرد و با [[علویان]] و به ویژه با امام عسکری{{ع}} به مقابله برخاست. از طرفی چون وی در حکومت نیز مخالفانی داشت، به ویژه اینکه [[ترکان]] با او سازگاری نداشتند، با آنان درگیر شد و ترکان از مهتدی خواستند تا خود را از [[خلافت]] [[خلع]] کند؛ اما او نپذیرفت و پس از گذشت دو روز مرگش فرا رسید (به عبارتی او را کشتند). از این رو، حکومتش دیری نپایید و در روز سهشنبه، ۱۴ روز مانده به پایان ماه رجب [[سال ۲۵۶ ق]]، درگذشت و اندکی کمتر از یک سال حکومت کرد. | ||
==مواضع [[امام عسکری]]{{ع}} و [[خلفای عباسی]]== | مُعتَمِد (۲۵۶ - ۲۷۹ق)؛ وی پس از مهتدی به حکومت رسید. نام او [[احمد بن جعفر بن متوکل]] بود که در روز سهشنبه ۱۴ روز مانده از [[رجب]]، یعنی همان روز [[مرگ]] مهتدی با او بیعت شد. بیعت با [[معتمد]] نیز با مخالفتهایی همراه بود و معتمد بر آن بود که با استفاده از ترکان به مقابله با [[مخالفان]] بپردازد؛ از این رو، نیروهایی را به [[فرماندهی]] [[ترکان]] به مناطق مخالف حکومتش گسیل داشت. دوران [[حکومت]] [[معتمد]] برای [[علویان]] و به ویژه برای [[امام حسن عسکری]]{{ع}} بسیار ناگوار بود؛ چندان که منجر به [[شهادت]] آن بزرگوار در این دوران شد<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]] ص ۲۳۶.</ref>. | ||
== مواضع [[امام عسکری]]{{ع}} و [[خلفای عباسی]] == | |||
[[مراقبت]] و سختگیریهایی که در [[زمان امام هادی]]{{ع}} وجود داشت در [[زمان]] امام حسن عسکری{{ع}} بیشتر شد. به گونهای که نه امام عسکری{{ع}} و نه [[شیعیان]] از [[آزادی]] عمل بهرهمند نبودند؛ زیرا بر اساس برخی گزارشها، [[حکومت عباسی]] امام عسکری{{ع}} را موظف کرده بود در هفته دو [[روز]]، [[دوشنبه]] و [[پنجشنبه]]، در [[سامرا]] و در [[دارالحکومه]] حاضر شود<ref>طوسی، الغیبة، ص۲۱۵.</ref>. از آن سو شیعیان نیز باید برای [[ملاقات با امام]] [[عسکری]]{{ع}} از مراجعه به [[منزل]] آن [[حضرت]] خودداری میکردند و آنان ناچار بودند امام عسکری{{ع}} را در میان راه یا به هنگام رفتن به دارالحکومه [[ملاقات]] کنند. حکومت عباسی حتی اینگونه [[ملاقاتها]] میان امام عسکری{{ع}} و شیعیان را نیز برنتافت و ادامه این [[ارتباط]] کوتاه نیز میتوانست برای شیعیان خطرآفرین باشد. از این رو، امام عسکری{{ع}} با [[انتخاب]] راهکار [[تقیه]]، به شیعیان توصیه کرده بود از ابراز علاقه به آن حضرت [[پرهیز]] کنند. برای نمونه، از [[علی بن جعفر حلبی]] نقل شده است که گفت: ما در روزی که امام عسکری{{ع}} به [[دارالخلافه]] میرفت جمع شده بودیم و [[منتظر]] [[دیدار]] با آن حضرت بودیم که نوشتهای از آن حضرت رسید که در آن نوشته بودند: «هیچکس به من [[سلام]] نکند و با دست یا با سر به سمت من اشاره نکند؛ زیرا بر [[جان]] خودتان ایمن نخواهید بود»<ref>قطب راوندی، الخرائج والجرائح، ج۱، ص۴۳۹.</ref>. | [[مراقبت]] و سختگیریهایی که در [[زمان امام هادی]]{{ع}} وجود داشت در [[زمان]] امام حسن عسکری{{ع}} بیشتر شد. به گونهای که نه امام عسکری{{ع}} و نه [[شیعیان]] از [[آزادی]] عمل بهرهمند نبودند؛ زیرا بر اساس برخی گزارشها، [[حکومت عباسی]] امام عسکری{{ع}} را موظف کرده بود در هفته دو [[روز]]، [[دوشنبه]] و [[پنجشنبه]]، در [[سامرا]] و در [[دارالحکومه]] حاضر شود<ref>طوسی، الغیبة، ص۲۱۵.</ref>. از آن سو شیعیان نیز باید برای [[ملاقات با امام]] [[عسکری]]{{ع}} از مراجعه به [[منزل]] آن [[حضرت]] خودداری میکردند و آنان ناچار بودند امام عسکری{{ع}} را در میان راه یا به هنگام رفتن به دارالحکومه [[ملاقات]] کنند. حکومت عباسی حتی اینگونه [[ملاقاتها]] میان امام عسکری{{ع}} و شیعیان را نیز برنتافت و ادامه این [[ارتباط]] کوتاه نیز میتوانست برای شیعیان خطرآفرین باشد. از این رو، امام عسکری{{ع}} با [[انتخاب]] راهکار [[تقیه]]، به شیعیان توصیه کرده بود از ابراز علاقه به آن حضرت [[پرهیز]] کنند. برای نمونه، از [[علی بن جعفر حلبی]] نقل شده است که گفت: ما در روزی که امام عسکری{{ع}} به [[دارالخلافه]] میرفت جمع شده بودیم و [[منتظر]] [[دیدار]] با آن حضرت بودیم که نوشتهای از آن حضرت رسید که در آن نوشته بودند: «هیچکس به من [[سلام]] نکند و با دست یا با سر به سمت من اشاره نکند؛ زیرا بر [[جان]] خودتان ایمن نخواهید بود»<ref>قطب راوندی، الخرائج والجرائح، ج۱، ص۴۳۹.</ref>. | ||
==[[امام عسکری]]{{ع}} و [[قیامها]]== | از اینرو، امام عسکری{{ع}} و نیز چون دیگر [[امامان]] با حکومت عباسی [[همکاری]] نداشت و هیچگاه حکومت آنان را [[مشروع]] نمیدانست. چنین اندیشهای از جانب امام عسکری{{ع}} نخستین و مهمترین زمینه چالش و درگیری آن حضرت را با حکومت عباسی ایجاد کرده بود، اما چون هرگونه [[اقدام]] نظامی یا [[قیام]] آشکاری به سرعت منجر به از میان بردن [[امام عسکری]]{{ع}} میشد آن [[حضرت]] ناچار بودند مواضعی اتخاذ کنند که هم [[تأیید]] [[مشروعیت حکومت]] [[عباسی]] را به دنبال نداشته باشد و هم منجر به [[شهادت]] بینتیجه آن حضرت نشود و هم بتوانند [[جامعه]] [[شیعه]] را [[رهبری]] کنند. از این رو، امام عسکری{{ع}} برای این دوره حساس از راهکارهایی استفاده کردند و توانستند جامعه شیعه را به خوبی رهبری کنند و زمینه را برای ورود [[شیعیان]] به دوران جدید که با [[غیبت امام]] [[معصوم]] همراه بود فراهم کنند<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]] ص ۲۳۷.</ref>. | ||
== [[امام عسکری]]{{ع}} و [[قیامها]] == | |||
فشار شدید دوران [[حکومت عباسی]] سبب بروز قیامها و شورشهای متعددی از سوی [[علویان]] و برخی دیگر شد. با آنکه قیامکنندگان برای خود [[موفقیت]] چندانی ترسیم نمیکردند، اما از [[قیام]] هم دست برنداشتند. از جمله آنکه علی فرزند [[زید بن حسین بن عیسی بن زید بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب]] در [[زمان]] [[مهتدی عباسی]] در [[کوفه]] قیام کرد؛ ازاین رو، [[مهتدی]]، [[شاه بن مکیال]] را با سپاهی انبوه به [[نبرد]] با وی فرستاد که سرانجام علی بن زید تعدادی از آنان راکشت و آنان مجبور به فرار شدند<ref>طبری، تاریخ، ج۹، ص۴۷۴؛ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۴۳۵.</ref>. | فشار شدید دوران [[حکومت عباسی]] سبب بروز قیامها و شورشهای متعددی از سوی [[علویان]] و برخی دیگر شد. با آنکه قیامکنندگان برای خود [[موفقیت]] چندانی ترسیم نمیکردند، اما از [[قیام]] هم دست برنداشتند. از جمله آنکه علی فرزند [[زید بن حسین بن عیسی بن زید بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب]] در [[زمان]] [[مهتدی عباسی]] در [[کوفه]] قیام کرد؛ ازاین رو، [[مهتدی]]، [[شاه بن مکیال]] را با سپاهی انبوه به [[نبرد]] با وی فرستاد که سرانجام علی بن زید تعدادی از آنان راکشت و آنان مجبور به فرار شدند<ref>طبری، تاریخ، ج۹، ص۴۷۴؛ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۴۳۵.</ref>. | ||
همچنین در زمان [[امارت]] اَزجُور [[ترکی]]، مردی از علویان که به او بُغای اکبر<ref>این بغای اکبر و بغای اصغر را نباید با بغای کبیر و بغای صغیر که از فرماندهان ترک عباسیان بودند، اشتباه گرفت.</ref> میگفتند و نامش [[احمد بن ابراهیم بن عبدالله]] بود به [[سال ۲۵۴ ق]] در صَعِید (در شمال [[مصر]]) خروج کرد که اَزجُور چهارصد تن را به [[جنگ]] او فرستاد که احمد فرار کرد و پس از آن درگذشت<ref>ر.ک: کندی، ولاة مصر، ص۱۶۵.</ref>. | همچنین در زمان [[امارت]] اَزجُور [[ترکی]]، مردی از علویان که به او بُغای اکبر<ref>این بغای اکبر و بغای اصغر را نباید با بغای کبیر و بغای صغیر که از فرماندهان ترک عباسیان بودند، اشتباه گرفت.</ref> میگفتند و نامش [[احمد بن ابراهیم بن عبدالله]] بود به [[سال ۲۵۴ ق]] در صَعِید (در شمال [[مصر]]) خروج کرد که اَزجُور چهارصد تن را به [[جنگ]] او فرستاد که احمد فرار کرد و پس از آن درگذشت<ref>ر.ک: کندی، ولاة مصر، ص۱۶۵.</ref>. | ||
بُغای اصغر، [[احمد بن محمد بن عبدالله بن طباطبا]]، نیز در [[جمادی الاولی]] [[سال ۲۵۵ ق]]، در محلی میان اسکندریّه و بَرقَه، در محلی که به آن «کَنانس» میگفتند، قیام کرد. وی همراه با پسرعموی جابر بن ولید مُدلِجی قیام کرد و با عدهای به سوی [[صعید]] (در شمال مصر) حرکت کرد، اما بُهم بن حسین با او روبهرو شد، با او جنگید و بُغا را به [[قتل]] رساند و سر او را به [[فسطاط]] (مصر) فرستاد<ref>کندی، ولاة مصر، ص۱۶۷.</ref>. | بُغای اصغر، [[احمد بن محمد بن عبدالله بن طباطبا]]، نیز در [[جمادی الاولی]] [[سال ۲۵۵ ق]]، در محلی میان اسکندریّه و بَرقَه، در محلی که به آن «کَنانس» میگفتند، قیام کرد. وی همراه با پسرعموی جابر بن ولید مُدلِجی قیام کرد و با عدهای به سوی [[صعید]] (در شمال مصر) حرکت کرد، اما بُهم بن حسین با او روبهرو شد، با او جنگید و بُغا را به [[قتل]] رساند و سر او را به [[فسطاط]] (مصر) فرستاد<ref>کندی، ولاة مصر، ص۱۶۷.</ref>. | ||
همچنین در صعید شخصی به نام [[ابراهیم بن محمد]]، معروف به [[ابن صوفی علوی]]، قیام کرد و به سال ۲۵۵ ق، [[شهر]] «اِسنا» را به اشغال درآورد<ref>کندی، ولاة مصر، ص۱۱۸.</ref>. میان [[سپاهیان]] ابن صوفی و سپاهیان [[دولت عباسی]] به [[فرماندهی]] ابن طولون جنگهای بسیاری درگرفت که به [[مبارزه]] و [[کشتار]] شدیدی انجامید. از مردان ابن [[صوفی]] بسیاری در این [[جنگها]] کشته شده، ابن صوفی [[عقبنشینی]] کرد و پس از آنکه دستگیر و [[زندانی]] شد، او را در [[شهرها]] گرداندند. وی سپس [[آزاد]] شد و به [[مدینه]] آمد و در همانجا درگذشت<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۷، ص۲۳۸ و ۲۶۳.</ref>. | همچنین در صعید شخصی به نام [[ابراهیم بن محمد]]، معروف به [[ابن صوفی علوی]]، قیام کرد و به سال ۲۵۵ ق، [[شهر]] «اِسنا» را به اشغال درآورد<ref>کندی، ولاة مصر، ص۱۱۸.</ref>. میان [[سپاهیان]] ابن صوفی و سپاهیان [[دولت عباسی]] به [[فرماندهی]] ابن طولون جنگهای بسیاری درگرفت که به [[مبارزه]] و [[کشتار]] شدیدی انجامید. از مردان ابن [[صوفی]] بسیاری در این [[جنگها]] کشته شده، ابن صوفی [[عقبنشینی]] کرد و پس از آنکه دستگیر و [[زندانی]] شد، او را در [[شهرها]] گرداندند. وی سپس [[آزاد]] شد و به [[مدینه]] آمد و در همانجا درگذشت<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۷، ص۲۳۸ و ۲۶۳.</ref>. | ||
افزون بر اینها، [[قیام]] زنگیان در [[بصره]] به [[رهبری]] صاحب زَنج که خود را [[علی بن محمد]] از [[نسل]] [[امام علی]]{{ع}} معرفی میکرد<ref>درباره نام و نسب و هویت صاحب زنج اختلاف بسیار است و حتی همین نام را خودش ادعا کرده بود که با تردید روبهرو است. ر.ک: طبری، تاریخ، ج۹، ص۴۱۰؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۳۱۱؛ برای آگاهی بیشتر در اینباره ر.ک: ممتحن، نهضت صاحب الزنج، ص۲۹۱ – ۲۹۷.</ref>، از مهمترین حوادثی بود که در این [[زمان]] رخ داد. وی بر [[عقیده]] [[خوارج]] [[ازارقه]] بود و بر [[ابوبکر]] و [[عمر]] [[رحمت]] میفرستاد، ولی از [[عثمان]] و علی{{ع}} یاد نمیکرد. بر این اساس [[امام عسکری]]{{ع}} در [[نامه]] خود به [[محمد بن صالح خثعمی]] نوشت که [[صاحب زنج]] از ما [[اهل بیت]] نیست<ref>ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۴۲۸.</ref> و بدینسان موضع خود را در قبال این [[شورش]] به [[شیعیان]] اعلام فرمود. | افزون بر اینها، [[قیام]] زنگیان در [[بصره]] به [[رهبری]] صاحب زَنج که خود را [[علی بن محمد]] از [[نسل]] [[امام علی]]{{ع}} معرفی میکرد<ref>درباره نام و نسب و هویت صاحب زنج اختلاف بسیار است و حتی همین نام را خودش ادعا کرده بود که با تردید روبهرو است. ر.ک: طبری، تاریخ، ج۹، ص۴۱۰؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۳۱۱؛ برای آگاهی بیشتر در اینباره ر.ک: ممتحن، نهضت صاحب الزنج، ص۲۹۱ – ۲۹۷.</ref>، از مهمترین حوادثی بود که در این [[زمان]] رخ داد. وی بر [[عقیده]] [[خوارج]] [[ازارقه]] بود و بر [[ابوبکر]] و [[عمر]] [[رحمت]] میفرستاد، ولی از [[عثمان]] و علی{{ع}} یاد نمیکرد. بر این اساس [[امام عسکری]]{{ع}} در [[نامه]] خود به [[محمد بن صالح خثعمی]] نوشت که [[صاحب زنج]] از ما [[اهل بیت]] نیست<ref>ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۴۲۸.</ref> و بدینسان موضع خود را در قبال این [[شورش]] به [[شیعیان]] اعلام فرمود. | ||
به نظر میرسد رخ دادن این شورش که به مدت طولانی (حدود ۲۰ سال) [[حکومت عباسی]] را به خود مشغول ساخت، یکی از عوامل رها کردن کنترل شدید [[بیت]] امام عسکری{{ع}} بوده است؛ زیرا گفتهاند هنگامی که [[معتمد عباسی]] از ولادت یک [[کودک]] در [[خانه امام عسکری]]{{ع}} باخبر شد، عوامل [[حکومت]] برای یافتن او به تکاپو افتاده، اما چون [[همسر]] [[امام]] این موضوع را [[انکار]] و ادعا کرد که باردار است، از این رو، او را به ابن ابی شوارب [[قاضی]] سپردند تا مراقب او باشد، اما [[مرگ ناگهانی]] [[عبیدالله بن یحیی بن خاقان]] [[وزیر]] [[معتمد]]<ref>ر.ک: ابن جوزی، المنتظم، ج۱۲، ص۱۹۰.</ref> و [[شورش صاحب زنج]] سبب شد از [[مراقبت]] بر [[صقیل]] [[همسر]] [[امام]] [[غافل]] شوند<ref>صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ص۴۷۶.</ref>.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]] ص ۲۴۶.</ref> | به نظر میرسد رخ دادن این شورش که به مدت طولانی (حدود ۲۰ سال) [[حکومت عباسی]] را به خود مشغول ساخت، یکی از عوامل رها کردن کنترل شدید [[بیت]] امام عسکری{{ع}} بوده است؛ زیرا گفتهاند هنگامی که [[معتمد عباسی]] از ولادت یک [[کودک]] در [[خانه امام عسکری]]{{ع}} باخبر شد، عوامل [[حکومت]] برای یافتن او به تکاپو افتاده، اما چون [[همسر]] [[امام]] این موضوع را [[انکار]] و ادعا کرد که باردار است، از این رو، او را به ابن ابی شوارب [[قاضی]] سپردند تا مراقب او باشد، اما [[مرگ ناگهانی]] [[عبیدالله بن یحیی بن خاقان]] [[وزیر]] [[معتمد]]<ref>ر.ک: ابن جوزی، المنتظم، ج۱۲، ص۱۹۰.</ref> و [[شورش صاحب زنج]] سبب شد از [[مراقبت]] بر [[صقیل]] [[همسر]] [[امام]] [[غافل]] شوند<ref>صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ص۴۷۶.</ref>.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]] ص ۲۴۶.</ref> | ||
خط ۳۰: | خط ۳۷: | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:امام عسکری]] |