پرش به محتوا

آیا مقام امامت اقتضای علم غیب دارد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
 
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات پرسش
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی = [[علم غیب معصوم (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب]]
| موضوع اصلی = [[علم غیب معصوم (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب]]
| موضوع فرعی = آیا مقام [[امامت]] اقتضای [[علم غیب]] دارد؟
| تصویر = 7626626262.jpg
| تصویر = 7626626262.jpg
| اندازه تصویر = 200px
| نمایه وابسته = [[ضرورت علم غیب معصوم (نمایه)|ضرورت علم غیب معصوم]]
| نمایه وابسته = [[ضرورت علم غیب معصوم (نمایه)|ضرورت علم غیب معصوم]]
| مدخل اصلی = [[علم غیب]]
| مدخل اصلی = [[علم غیب]]
| موضوعات وابسته =  
| موضوعات وابسته =  
| پاسخ‌دهنده =
| پاسخ‌دهندگان = [[رحیم لطیفی|لطیفی]]؛ [[جواد رنجبر|رنجبر]]
| پاسخ‌دهندگان = [[رحیم لطیفی|لطیفی]]؛ [[جواد رنجبر|رنجبر]]
}}
}}
خط ۱۶: خط ۱۳:
حجت الاسلام و المسلمین '''[[رحیم لطیفی]]'''، در مقاله ''«[[علم غیب معصوم ۱ (مقاله)|علم غیب معصوم]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
حجت الاسلام و المسلمین '''[[رحیم لطیفی]]'''، در مقاله ''«[[علم غیب معصوم ۱ (مقاله)|علم غیب معصوم]]»'' در این‌باره گفته‌ است:


«اهمیت و جایگاهی که قرآن و روایات برای پیشوای الهی و خلیفةالله قایل است، خود به خود علم غیب را برای چنین موجودی ثابت می‌کند؛ {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً}}<ref>«می‌خواهم جانشینی در زمین بگمارم»؛ سوره بقره، آیه۳۰.</ref> {{متن قرآن|يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الأَرْضِ فَاحْكُم بَيْنَ النَّاسِ}}<ref>«ای داوود! ما تو را در زمین خلیفه (خویش) کرده‌ایم پس میان مردم به درستی داوری کن»؛ سوره ص، آیه۲۶.</ref> {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد»؛ سوره بقره، آیه۱۲۴.</ref> لذا قرآن مجید وحی و تعلیم غیبی را لازمه کار پیشوایان الهی می‌داند: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ}}<ref>«و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند و به آنها انجام کارهای نیک (...) را وحی کردیم»؛ سوره انبیا، آیه۷۳.</ref> پیش‌تر بیان شد که امام ادامه‌دهنده وظایف نبّی است و از شئونات و ویژگی‌های او جز دریافت [[وحی]] برخوردار است، پس مقام امامت همان مقام خلیفةاللهی است که خداوند به آدم{{ع}} با تعلیم اسماء داد؛ همان مقامی است که به داوود{{ع}} داد تا میان مردم حکموت کند و همان مقامی است که به ظالمان تعلق نمی‌گیرد و چنین مقامی ملازم با علم برتر است وگرنه خلیفه نخواهد بود اینکه خداوند، آدم{{ع}} اولین بار تعلیم می‌دهد کشف از لزوم [[علم غیب]] برای خلیفه و امام می‌کند. در فرهنگ قرآنی و معرفی امام به اندازه تمام ابلاغ رسالت ارزش دارد<ref>سوره مائده،آیه۶۷.</ref> و در پرتو امامت دین خاتم به کمال می‌رسد<ref>سوره مائده،آیه۶۷.</ref> و چنین اهمیتی نیاز به علم غیب دارد.
«اهمیت و جایگاهی که قرآن و روایات برای پیشوای الهی و خلیفةالله قایل است، خود به خود علم غیب را برای چنین موجودی ثابت می‌کند؛ {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً}}<ref>«می‌خواهم جانشینی در زمین بگمارم»؛ سوره بقره، آیه۳۰.</ref> {{متن قرآن|يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الأَرْضِ فَاحْكُم بَيْنَ النَّاسِ}}<ref>«ای داوود! ما تو را در زمین خلیفه (خویش) کرده‌ایم پس میان مردم به درستی داوری کن»؛ سوره ص، آیه۲۶.</ref> {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد»؛ سوره بقره، آیه۱۲۴.</ref> لذا قرآن مجید وحی و تعلیم غیبی را لازمه کار پیشوایان الهی می‌داند: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ}}<ref>«و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند و به آنها انجام کارهای نیک (...) را وحی کردیم»؛ سوره انبیا، آیه۷۳.</ref> پیش‌تر بیان شد که امام ادامه‌دهنده وظایف نبّی است و از شئونات و ویژگی‌های او جز دریافت [[وحی]] برخوردار است، پس مقام امامت همان مقام خلیفةاللهی است که خداوند به آدم {{ع}} با تعلیم اسماء داد؛ همان مقامی است که به داوود {{ع}} داد تا میان مردم حکموت کند و همان مقامی است که به ظالمان تعلق نمی‌گیرد و چنین مقامی ملازم با علم برتر است وگرنه خلیفه نخواهد بود اینکه خداوند، آدم {{ع}} اولین بار تعلیم می‌دهد کشف از لزوم [[علم غیب]] برای خلیفه و امام می‌کند. در فرهنگ قرآنی و معرفی امام به اندازه تمام ابلاغ رسالت ارزش دارد<ref>سوره مائده،آیه۶۷.</ref> و در پرتو امامت دین خاتم به کمال می‌رسد<ref>سوره مائده،آیه۶۷.</ref> و چنین اهمیتی نیاز به علم غیب دارد.


[[علامه طباطبایی]] با بیان قرآنی و کلامی به اثبات عصمت و علم غیب برای انبیاء و ائمه{{عم}} پرداخته است.
[[علامه طباطبایی]] با بیان قرآنی و کلامی به اثبات عصمت و علم غیب برای انبیاء و ائمه {{عم}} پرداخته است.


  {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم»؛ سوره بقره، آیه۱۲۴.</ref>؛ نبوت، رسالت و امامت صرفاً یک لفظ نیستند، بلکه دارای معانی حقیقی و ابعاد واقعی‌اند، نه صرفاً اعتبار، هرجا قرآن لفظ امام را به کار برده در کنارش رسالت هدایت و یقین و به فرمان الهی بودن آمده است بنا براین امام هدایت گری است که فرمان ملکوتی خداوند او را همراهی می‌کند، امام بر حسب باطن ولایت بر اعمال مردمان است مردمان را به مطلوب می‌رساند نه اینکه صرفاً را نشان دهد. سبب موهبت امامت، صبر و رسیدن به مرتبه یقین است و کسانی که به یقین برسند جحیم را می‌بینند یعنی ملکوت بر ایشان کشف می‌شود. امام انسانی است که هرگز مرتکب ظلم نشده و نمی‌شود، هدایت یافته ای است که نیازمند هدایت دیگران نیست.
  {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم»؛ سوره بقره، آیه۱۲۴.</ref>؛ نبوت، رسالت و امامت صرفاً یک لفظ نیستند، بلکه دارای معانی حقیقی و ابعاد واقعی‌اند، نه صرفاً اعتبار، هرجا قرآن لفظ امام را به کار برده در کنارش رسالت هدایت و یقین و به فرمان الهی بودن آمده است بنا براین امام هدایت گری است که فرمان ملکوتی خداوند او را همراهی می‌کند، امام بر حسب باطن ولایت بر اعمال مردمان است مردمان را به مطلوب می‌رساند نه اینکه صرفاً را نشان دهد. سبب موهبت امامت، صبر و رسیدن به مرتبه یقین است و کسانی که به یقین برسند جحیم را می‌بینند یعنی ملکوت بر ایشان کشف می‌شود. امام انسانی است که هرگز مرتکب ظلم نشده و نمی‌شود، هدایت یافته ای است که نیازمند هدایت دیگران نیست.
خط ۳۴: خط ۳۱:
| پاسخ = آقای '''[[جواد رنجبر|رنجبر]]'''، در مقاله ''«[http://rasekhoon.net/article/show/173509/%DA%A9%D9%86%DA%A9%D8%A7%D8%B4%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%DA%A9%DB%8C%D9%81%DB%8C%D8%AA-%D9%88%D8%B3%D8%B1%DA%86%D8%B4%D9%85%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%87%D9%84-%D8%A8%DB%8C%D8%AA(%D8%B9%D9%84%D9%8A%D9%87%D9%85-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85)/ کنکاشی در کیفیت و سرچشمه‌های علم امام]»'' در این‌باره گفته‌ است:
| پاسخ = آقای '''[[جواد رنجبر|رنجبر]]'''، در مقاله ''«[http://rasekhoon.net/article/show/173509/%DA%A9%D9%86%DA%A9%D8%A7%D8%B4%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%DA%A9%DB%8C%D9%81%DB%8C%D8%AA-%D9%88%D8%B3%D8%B1%DA%86%D8%B4%D9%85%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%87%D9%84-%D8%A8%DB%8C%D8%AA(%D8%B9%D9%84%D9%8A%D9%87%D9%85-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85)/ کنکاشی در کیفیت و سرچشمه‌های علم امام]»'' در این‌باره گفته‌ است:


«این نکته لازم ذکر است که در هر جا که [[علم امام]]{{ع}} فضیلت نداشته باشد، [[امامت]] وی قابل اثبات نمی‌باشد؛ چون، لازم می‌آید که شخص [[امام]]{{ع}} در آن لحظه نسبت به آن مورد خاص علم کافی نداشته باشد؛ پس [[امام]]{{ع}} در آن مورد خاص، هیچ برتری بر دیگران ندارد تا بتواند [[امام]]{{ع}} و راهنمای آنها باشد؛ بنابراین لازمه قول به اینکه "هیچ زمانی خداوند هیچ امّتی را بدون [[امام]]{{ع}} نگذاشته است؛ و همیشه و در همه زمان‌ها، لحظه به لحظه و کمتر از آن متوجه آنهاست، و ایشان را به سوی راه راست هدایت می‌کند"؛ این است که بگوئیم: [[امام]]{{ع}} باید همیشه نسبت به همه چیز علم داشته باشد تا بتواند [[امام]]{{ع}} مردم باشد، و این چیزی جز فعلیت علم ایشان نمی‌باشد. اینجا فرض دیگری نیز قابل تصوّر است: علم به موضوعاتی که دارای احکامی متعلق به آن موضوعات باشد؛ زیرا، چنان چه علم فعلی به موضوعات آن وجود نداشته باشد، علم به احکام آن نیز فعلیت نخواهد داشت»<ref>[http://rasekhoon.net/article/show/173509/%DA%A9%D9%86%DA%A9%D8%A7%D8%B4%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%DA%A9%DB%8C%D9%81%DB%8C%D8%AA-%D9%88%D8%B3%D8%B1%DA%86%D8%B4%D9%85%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%87%D9%84-%D8%A8%DB%8C%D8%AA(%D8%B9%D9%84%D9%8A%D9%87%D9%85-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85)/ کنکاشی در کیفیت و سرچشمه‌های علم امام].</ref>.
«این نکته لازم ذکر است که در هر جا که [[علم امام]] {{ع}} فضیلت نداشته باشد، [[امامت]] وی قابل اثبات نمی‌باشد؛ چون، لازم می‌آید که شخص [[امام]] {{ع}} در آن لحظه نسبت به آن مورد خاص علم کافی نداشته باشد؛ پس [[امام]] {{ع}} در آن مورد خاص، هیچ برتری بر دیگران ندارد تا بتواند [[امام]] {{ع}} و راهنمای آنها باشد؛ بنابراین لازمه قول به اینکه "هیچ زمانی خداوند هیچ امّتی را بدون [[امام]] {{ع}} نگذاشته است؛ و همیشه و در همه زمان‌ها، لحظه به لحظه و کمتر از آن متوجه آنهاست، و ایشان را به سوی راه راست هدایت می‌کند"؛ این است که بگوئیم: [[امام]] {{ع}} باید همیشه نسبت به همه چیز علم داشته باشد تا بتواند [[امام]] {{ع}} مردم باشد، و این چیزی جز فعلیت علم ایشان نمی‌باشد. اینجا فرض دیگری نیز قابل تصوّر است: علم به موضوعاتی که دارای احکامی متعلق به آن موضوعات باشد؛ زیرا، چنان چه علم فعلی به موضوعات آن وجود نداشته باشد، علم به احکام آن نیز فعلیت نخواهد داشت»<ref>[http://rasekhoon.net/article/show/173509/%DA%A9%D9%86%DA%A9%D8%A7%D8%B4%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%DA%A9%DB%8C%D9%81%DB%8C%D8%AA-%D9%88%D8%B3%D8%B1%DA%86%D8%B4%D9%85%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%87%D9%84-%D8%A8%DB%8C%D8%AA(%D8%B9%D9%84%D9%8A%D9%87%D9%85-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85)/ کنکاشی در کیفیت و سرچشمه‌های علم امام].</ref>.
}}
}}


خط ۴۸: خط ۴۵:
# [[اگر معصوم علم غیب دارد پس چه نیازی به وحی است؟ (پرسش)]]
# [[اگر معصوم علم غیب دارد پس چه نیازی به وحی است؟ (پرسش)]]
{{پایان پرسش وابسته}}
{{پایان پرسش وابسته}}


== پانویس ==
== پانویس ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش