جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۳، بخش دوم
جز (جایگزینی متن - 'رده:(اا): پرسشهایی با ۱ پاسخ' به '') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات پرسش | {{جعبه اطلاعات پرسش | ||
| موضوع اصلی = [[سیره سیاسی معصومان (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ سیره سیاسی معصومان]] | | موضوع اصلی = [[سیره سیاسی معصومان (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ سیره سیاسی معصومان]] | ||
| تصویر = 110063.jpg | | تصویر = 110063.jpg | ||
| نمایه وابسته = [[کلیاتی از سیره سیاسی معصومان (نمایه)|کلیاتی از سیره سیاسی معصومان]] | | نمایه وابسته = [[کلیاتی از سیره سیاسی معصومان (نمایه)|کلیاتی از سیره سیاسی معصومان]] | ||
| مدخل بالاتر = [[سیره]] | | مدخل بالاتر = [[سیره]] | ||
خط ۳۸: | خط ۳۶: | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمدرضا جباری|جباری]]''' در [[کتاب]] ''«[[سیره اخلاقی و سبک زندگی حضرت زهرا (کتاب)|سیره اخلاقی و سبک زندگی حضرت زهرا]]»'' در اینباره گفتهاند: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمدرضا جباری|جباری]]''' در [[کتاب]] ''«[[سیره اخلاقی و سبک زندگی حضرت زهرا (کتاب)|سیره اخلاقی و سبک زندگی حضرت زهرا]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
«این واژه از ریشه «[[سیر]]»<ref> «سیر» به معنای مطلق حرکت و «سری» به معنای حرکت در شب است.</ref> اخذ شده است. [[سیره]] (بر وزن فعله) مصدر نوعی و به معنای نوع حرکت و سَبک [[رفتار]] است<ref>برای مطالعه بیشتر درباره واژگان سیره و اهمیت آن، به کتاب سیری در سیره نبوی اثر شهید مطهری مراجعه نمایید. </ref>. از [[قرن اول هجری]] به بعد، [[مسلمانان]] واژه سیره را درباره شرح حال و حوادث مربوط به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} – بهطور خاص - و مطلق شخصیتهای [[تاریخی]] از جمله دیگر [[معصومان]]{{عم}} – بهطور عام - به کار بردند. زان پس کتابهای فراوانی به منظور تبیین [[سیره رسول خدا]]{{صل}} تدوین شد. | «این واژه از ریشه «[[سیر]]»<ref> «سیر» به معنای مطلق حرکت و «سری» به معنای حرکت در شب است.</ref> اخذ شده است. [[سیره]] (بر وزن فعله) مصدر نوعی و به معنای نوع حرکت و سَبک [[رفتار]] است<ref>برای مطالعه بیشتر درباره واژگان سیره و اهمیت آن، به کتاب سیری در سیره نبوی اثر شهید مطهری مراجعه نمایید. </ref>. از [[قرن اول هجری]] به بعد، [[مسلمانان]] واژه سیره را درباره شرح حال و حوادث مربوط به [[پیامبر اکرم]] {{صل}} – بهطور خاص - و مطلق شخصیتهای [[تاریخی]] از جمله دیگر [[معصومان]] {{عم}} – بهطور عام - به کار بردند. زان پس کتابهای فراوانی به منظور تبیین [[سیره رسول خدا]] {{صل}} تدوین شد. | ||
گفتنی است آنچه در کتب سیره یافت میشود، مجموعهای از گزارشهای تاریخی مربوط به [[زندگانی رسول خدا]] و دیگر معصومان{{عم}} است؛ اما برای دستیابی به شیوه [[رفتاری]] معصومان{{عم}} باید مجموعه گزارشهای مربوط به یک موضوع خاص را - که چه بسا به برهههای مختلف [[حیات]] [[معصوم]] مربوط باشند – جمعآوری و تحلیل کرد تا به یک اصل کلی و ثابت رسید؛ بدین ترتیب، میتوان مجموعهای از اصول ثابت در سیره را [[کشف]] کرد که همواره [[حجت]] و قابل [[تبعیت]] بودهاند و منحصر به [[زمان]] با شرایط خاصی نیستند. | گفتنی است آنچه در کتب سیره یافت میشود، مجموعهای از گزارشهای تاریخی مربوط به [[زندگانی رسول خدا]] و دیگر معصومان {{عم}} است؛ اما برای دستیابی به شیوه [[رفتاری]] معصومان {{عم}} باید مجموعه گزارشهای مربوط به یک موضوع خاص را - که چه بسا به برهههای مختلف [[حیات]] [[معصوم]] مربوط باشند – جمعآوری و تحلیل کرد تا به یک اصل کلی و ثابت رسید؛ بدین ترتیب، میتوان مجموعهای از اصول ثابت در سیره را [[کشف]] کرد که همواره [[حجت]] و قابل [[تبعیت]] بودهاند و منحصر به [[زمان]] با شرایط خاصی نیستند. | ||
در کنار واژه سیره، معمولاً واژه «[[سنت]]» نیز به کار میرود. سنت از نظر لغوی به معنای راه و روش [[سلوک]] و حرکت است<ref>این واژه در قرآن نیز به معنای طریقه و روش به کار رفته است: {{متن قرآن|وَقَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الْأَوَّلِينَ}} «در حالی که بدان ایمان نمیآورند و شیوه (هلاک) پیشینیان گذشته است» سوره حجر، آیه ۱۳؛ {{عربی|ای طریقهم التی سنها الله فی اهلاکهم حین کذبوا رسله و هو وعید}}. (طریحی، مجمع البحرین، ج۲، ص۴۳۶).</ref>؛ اما در اصطلاح بر گفتار، رفتار یا تقریر<ref>تقریر یعنی سکوت معصوم در قبال رفتار یا گفتار دیگران، به گونهای که به منزله تأیید آن گفتار یا رفتار باشد.</ref> معصوم اطلاق میشود؛ بنابراین [[سنت معصومین]] به جز [[رفتار]] آنان، گفتار یا تقریرشان را نیز دربر میگیرد؛ در حالی که [[سیره]]، تنها شامل رفتار ایشان است. شایان ذکر است که [[راز]] جذابیت سیره یا همان [[سنت]] [[رفتاری]] [[معصومین]]{{عم}} آن است که به حیطه رفتاری آنان مربوط میشود و [[انسانها]] بیشتر مایلاند بدانند که [[انسانهای کامل]] چگونه رفتاری داشتهاند»<ref>[[محمد رضا جباری|جباری، محمد رضا]]، [[سیره اخلاقی و سبک زندگی حضرت زهرا (کتاب)|سیره اخلاقی و سبک زندگی حضرت زهرا]]، ص ۱۹.</ref>. | در کنار واژه سیره، معمولاً واژه «[[سنت]]» نیز به کار میرود. سنت از نظر لغوی به معنای راه و روش [[سلوک]] و حرکت است<ref>این واژه در قرآن نیز به معنای طریقه و روش به کار رفته است: {{متن قرآن|وَقَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الْأَوَّلِينَ}} «در حالی که بدان ایمان نمیآورند و شیوه (هلاک) پیشینیان گذشته است» سوره حجر، آیه ۱۳؛ {{عربی|ای طریقهم التی سنها الله فی اهلاکهم حین کذبوا رسله و هو وعید}}. (طریحی، مجمع البحرین، ج۲، ص۴۳۶).</ref>؛ اما در اصطلاح بر گفتار، رفتار یا تقریر<ref>تقریر یعنی سکوت معصوم در قبال رفتار یا گفتار دیگران، به گونهای که به منزله تأیید آن گفتار یا رفتار باشد.</ref> معصوم اطلاق میشود؛ بنابراین [[سنت معصومین]] به جز [[رفتار]] آنان، گفتار یا تقریرشان را نیز دربر میگیرد؛ در حالی که [[سیره]]، تنها شامل رفتار ایشان است. شایان ذکر است که [[راز]] جذابیت سیره یا همان [[سنت]] [[رفتاری]] [[معصومین]] {{عم}} آن است که به حیطه رفتاری آنان مربوط میشود و [[انسانها]] بیشتر مایلاند بدانند که [[انسانهای کامل]] چگونه رفتاری داشتهاند»<ref>[[محمد رضا جباری|جباری، محمد رضا]]، [[سیره اخلاقی و سبک زندگی حضرت زهرا (کتاب)|سیره اخلاقی و سبک زندگی حضرت زهرا]]، ص ۱۹.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۵۵: | خط ۵۳: | ||
معنای دیگری که برای سیره یاد کردهاند، [[هیئت]] و حالت است. وزن «فِعْلَه» برای حالت میآید. «سیره حالتی است که [[انسان]] و غیرانسان به گونه غریزی یا دریافتی بر آن است و گفته میشود سیره [[نیکو]]، سیره [[زشت]]. [[سخن]] [[خدا]] که میفرماید: {{متن قرآن|سَنُعِيدُهَا سِيرَتَهَا الْأُولَى}}<ref>«ما آن را به روال نخست آن، باز میگردانیم» سوره طه، آیه ۲۱.</ref>، یعنی حالت چوبی که [[عصا]] [ی [[موسی]]] داشت»<ref>ابوالقاسم حسین بن محمد راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۴۳۳، ذیل واژه «سار».</ref>. | معنای دیگری که برای سیره یاد کردهاند، [[هیئت]] و حالت است. وزن «فِعْلَه» برای حالت میآید. «سیره حالتی است که [[انسان]] و غیرانسان به گونه غریزی یا دریافتی بر آن است و گفته میشود سیره [[نیکو]]، سیره [[زشت]]. [[سخن]] [[خدا]] که میفرماید: {{متن قرآن|سَنُعِيدُهَا سِيرَتَهَا الْأُولَى}}<ref>«ما آن را به روال نخست آن، باز میگردانیم» سوره طه، آیه ۲۱.</ref>، یعنی حالت چوبی که [[عصا]] [ی [[موسی]]] داشت»<ref>ابوالقاسم حسین بن محمد راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۴۳۳، ذیل واژه «سار».</ref>. | ||
در [[مجمع البحرین]]<ref>فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۳، ص۳۴۰.</ref> و لسان العرب<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۴، ص۳۸۹.</ref> سیره به روش و [[رفتار]] و حالت و [[حیات]] معنا شده است. [[طبرسی]] در [[مجمع البیان]] ذیل [[آیه]] فوق، سیره و [[راه]] را همانند دانسته و آن را به حرکت چیزی در جهتی خاص معنا کرده است و گفته {{متن قرآن|سِيرَتَهَا الْأُولَى}} یعنی بازگشت اژدها به حالت نخستین که همان عصاست<ref>فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، جزء ۷، ص۱۷.</ref>. برابر این بیان سیره به معنای [[رفتاری]] است که جهت خاصی را پی میگیرد: «سیره اسم از «سار» است. [[سنت]]، راه، [[مذهب]]، هیئت و سیره به یک معنیاند»<ref>سعید خوری شرتونی، أقرب الموارد، ج۱، ص۵۶۲.</ref>. سیره بر وزن فِعْله، برای بیان نوع عمل است؛ مانند نوع هیئت، جریان و حالت و کیفیت آن<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۵، ص۲۸۸.</ref> و «فَعله» به [[فتح]] «فا» به معنای انجام یک بار است<ref>در الفیه ابن مالک آمده: {{عربی|وَ فَعْلَةٌ لِمَرَّةٍ كَجَلْسَة/ وَ فِعْلَةٌ لِهَيْئَةٍ كَجِلْسَة}}.</ref>. منظور از نوع، تکرار عمل نیست؛ بلکه شیوه و روش است. نوع نشستن، حالت [[سخن گفتن]] و چگونه برخورد کردن با دیگران، گرچه یک بار اتفاق بیفتد. سیره به زشت و [[زیبا]] تقسیم میشود؛ در نتیجه نوع عمل به معنای [[قواعد]] کلی نیست، گرچه میتوان از آن [[اعمال]]، قواعدی استخراج کرد که معنای دیگری برای سیره است. [[سیره]] یعنی [[سبک زندگی]] و [[رفتار]]. از آنجا که امکان دارد برخورد با یک حادثه بیش از یک مرتبه رخ ندهد، به شیوه و نوع آن برخورد، سیره اطلاق میشود؛ برای مثال وقتی [[پیامبر]]{{صل}} لحد [[قبر]] [[سعد بن معاذ]] را با سنگ میچیند، میفرماید: میدانم پس از مدتی اینها از بین میروند، {{متن حدیث|وَ لَكِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُحِبُّ عَبْداً إِذَا عَمِلَ عَمَلًا أَحْكَمَهُ}}<ref>محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۲۲، ص۱۰۷؛ ج۶، ص۲۲۰.</ref>: ولی [[خداوند]] بندهای را [[دوست]] دارد که وقتی کاری را انجام میدهد، آن را به [[درستی]] به پایان رساند. درست انجام دادن عمل، در اینجا [[سیرۀ پیامبر]]{{صل}} نامیده میشود که حضرت به آن [[عنایت]] داشت. | در [[مجمع البحرین]]<ref>فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۳، ص۳۴۰.</ref> و لسان العرب<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۴، ص۳۸۹.</ref> سیره به روش و [[رفتار]] و حالت و [[حیات]] معنا شده است. [[طبرسی]] در [[مجمع البیان]] ذیل [[آیه]] فوق، سیره و [[راه]] را همانند دانسته و آن را به حرکت چیزی در جهتی خاص معنا کرده است و گفته {{متن قرآن|سِيرَتَهَا الْأُولَى}} یعنی بازگشت اژدها به حالت نخستین که همان عصاست<ref>فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، جزء ۷، ص۱۷.</ref>. برابر این بیان سیره به معنای [[رفتاری]] است که جهت خاصی را پی میگیرد: «سیره اسم از «سار» است. [[سنت]]، راه، [[مذهب]]، هیئت و سیره به یک معنیاند»<ref>سعید خوری شرتونی، أقرب الموارد، ج۱، ص۵۶۲.</ref>. سیره بر وزن فِعْله، برای بیان نوع عمل است؛ مانند نوع هیئت، جریان و حالت و کیفیت آن<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۵، ص۲۸۸.</ref> و «فَعله» به [[فتح]] «فا» به معنای انجام یک بار است<ref>در الفیه ابن مالک آمده: {{عربی|وَ فَعْلَةٌ لِمَرَّةٍ كَجَلْسَة/ وَ فِعْلَةٌ لِهَيْئَةٍ كَجِلْسَة}}.</ref>. منظور از نوع، تکرار عمل نیست؛ بلکه شیوه و روش است. نوع نشستن، حالت [[سخن گفتن]] و چگونه برخورد کردن با دیگران، گرچه یک بار اتفاق بیفتد. سیره به زشت و [[زیبا]] تقسیم میشود؛ در نتیجه نوع عمل به معنای [[قواعد]] کلی نیست، گرچه میتوان از آن [[اعمال]]، قواعدی استخراج کرد که معنای دیگری برای سیره است. [[سیره]] یعنی [[سبک زندگی]] و [[رفتار]]. از آنجا که امکان دارد برخورد با یک حادثه بیش از یک مرتبه رخ ندهد، به شیوه و نوع آن برخورد، سیره اطلاق میشود؛ برای مثال وقتی [[پیامبر]] {{صل}} لحد [[قبر]] [[سعد بن معاذ]] را با سنگ میچیند، میفرماید: میدانم پس از مدتی اینها از بین میروند، {{متن حدیث|وَ لَكِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُحِبُّ عَبْداً إِذَا عَمِلَ عَمَلًا أَحْكَمَهُ}}<ref>محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۲۲، ص۱۰۷؛ ج۶، ص۲۲۰.</ref>: ولی [[خداوند]] بندهای را [[دوست]] دارد که وقتی کاری را انجام میدهد، آن را به [[درستی]] به پایان رساند. درست انجام دادن عمل، در اینجا [[سیرۀ پیامبر]] {{صل}} نامیده میشود که حضرت به آن [[عنایت]] داشت. | ||
منظور از سیره معصوم فعل و عمل است. ممکن است گفته شود سیره بر نوع و [[هیئت]] عمل دلالت میکند که بیش از یک بار رخ داده باشد، به همین علت برخی سیره را به مواردی اختصاص دادهاند که در آن واژه {{عربی|كان}} با فعل مضارع آمده باشد؛ زیرا دلالت بر استمرار دارد. آنان این موارد را سیره تلقی کردهاند، نه گزارش هر فعل و عمل معصوم. در برابر این دیدگاه میتوان گفت: در [[روایات]] ما از عمل و فعل [[معصومان]] که یک بار و در یک حادثه رخ داده، تعبیر به سیره شده است. [[امام صادق]]{{ع}} برخورد [[امیرمؤمنان]]{{ع}} با [[مردم بصره]] و [[اصحاب جمل]] را سیره شمرده؛ درحالیکه یک بار رخ داده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۱۲؛ شیخ ابوجعفرمحمد بن حسن طوسی، تهذیب الأحکام، ج۴، ص۱۱۶.</ref>. همین موضوع درباره [[سیره امام زمان]]{{ع}} نیز نقل شده است<ref>محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۵۲، ص۳۸۸.</ref><ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره سیاسی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره سیاسی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۲۴.</ref> | منظور از سیره معصوم فعل و عمل است. ممکن است گفته شود سیره بر نوع و [[هیئت]] عمل دلالت میکند که بیش از یک بار رخ داده باشد، به همین علت برخی سیره را به مواردی اختصاص دادهاند که در آن واژه {{عربی|كان}} با فعل مضارع آمده باشد؛ زیرا دلالت بر استمرار دارد. آنان این موارد را سیره تلقی کردهاند، نه گزارش هر فعل و عمل معصوم. در برابر این دیدگاه میتوان گفت: در [[روایات]] ما از عمل و فعل [[معصومان]] که یک بار و در یک حادثه رخ داده، تعبیر به سیره شده است. [[امام صادق]] {{ع}} برخورد [[امیرمؤمنان]] {{ع}} با [[مردم بصره]] و [[اصحاب جمل]] را سیره شمرده؛ درحالیکه یک بار رخ داده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۱۲؛ شیخ ابوجعفرمحمد بن حسن طوسی، تهذیب الأحکام، ج۴، ص۱۱۶.</ref>. همین موضوع درباره [[سیره امام زمان]] {{ع}} نیز نقل شده است<ref>محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۵۲، ص۳۸۸.</ref><ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره سیاسی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره سیاسی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۲۴.</ref> | ||
}} | }} | ||