علم دفعی معصوم چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۳، بخش دوم
جز (جایگزینی متن - '(پرسش)]]↵{{پایان}}↵{{پایان}}' به '(پرسش)]] {{پایان پرسش وابسته}}') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات پرسش | {{جعبه اطلاعات پرسش | ||
| موضوع اصلی = [[علم معصوم (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ علم معصوم]] | | موضوع اصلی = [[علم معصوم (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ علم معصوم]] | ||
| تصویر = 7626626252.jpg | | تصویر = 7626626252.jpg | ||
| نمایه وابسته = [[اقسام علم معصوم (نمایه)|اقسام علم معصوم]] | | نمایه وابسته = [[اقسام علم معصوم (نمایه)|اقسام علم معصوم]] | ||
| مدخل اصلی = [[علم معصوم]] | | مدخل اصلی = [[علم معصوم]] | ||
| موضوعات وابسته = | | موضوعات وابسته = | ||
| پاسخدهندگان =[[علامه طباطبایی]]؛ [[سید امین موسوی|موسوی]]؛ [[داود افقی|افقی]] | | پاسخدهندگان =[[علامه طباطبایی]]؛ [[سید امین موسوی|موسوی]]؛ [[داود افقی|افقی]] | ||
}} | }} | ||
خط ۱۶: | خط ۱۳: | ||
'''[[علامه طباطبایی]]''' در دو کتاب ''«[[در محضر علامه طباطبایی (کتاب)|در محضر علامه طباطبایی]]»'' و ''«[[پژوهشی در باب علم امام (کتاب)|پژوهشی در باب علم امام]]»'' و مقاله ''«[[علم امام و عصمت انبیاء و اوصیاء (مقاله)|علم امام و عصمت انبیاء و اوصیاء]]» در این باره گفته است: | '''[[علامه طباطبایی]]''' در دو کتاب ''«[[در محضر علامه طباطبایی (کتاب)|در محضر علامه طباطبایی]]»'' و ''«[[پژوهشی در باب علم امام (کتاب)|پژوهشی در باب علم امام]]»'' و مقاله ''«[[علم امام و عصمت انبیاء و اوصیاء (مقاله)|علم امام و عصمت انبیاء و اوصیاء]]» در این باره گفته است: | ||
* «'''سؤال''':از روایات افزایش شدن علم [[ائمه]]؛ در شبهای جمعه، و روایات عرض اعمال<ref>بحارالأنوار، ج۲۳، ص۳۳۳، روایات باب ۲۰.</ref> به دست نمیآید که علوم آنان تدریجی است، نه اینکه دفعی باشد و به یکبارگی از [[حضرت رسول]]{{صل}} دریافته باشند؟ | * «'''سؤال''':از روایات افزایش شدن علم [[ائمه]]؛ در شبهای جمعه، و روایات عرض اعمال<ref>بحارالأنوار، ج۲۳، ص۳۳۳، روایات باب ۲۰.</ref> به دست نمیآید که علوم آنان تدریجی است، نه اینکه دفعی باشد و به یکبارگی از [[حضرت رسول]] {{صل}} دریافته باشند؟ | ||
'''جواب''': علوم آنان دفعی است، گرچه معلوم تدریجی باشد، پس علم به معلومِ تدریجی دارند، نه اینکه خود علم هم تدریجی باشد. تعلیم [[رسول الله]]{{صل}} به [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} مثل تعلیم رایج در میان ما تدریجی نبوده، بلکه دفعةً واحدةً بوده است،<ref>ملاحظه شود روایاتی که میفرماید: [[رسول خدا]]{{صل}} در بیماری پایان عمر گرانمایهاش، [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} را فراخواند و در مدت کوتاه هزار حدیث، و یا هزار دَر از دانش را به آن بزرگوار آموخت که هر کدام از آن، هزار دَر را میگشاید: {{عربی|" يَفْتَحُ كُلُ حَدِيثٍ أَلْفَ بَابٍ "}} بصائر الدرجات، ص۳۱۳-۳۱۵؛ بحارالأنوار، ج۲۲، ص۴۶۱، روایت ۹.</ref> چنان که تعلّم [[حضرت رسول]]{{صل}} نیز دفعی بوده است. خداوند متعال میفرماید: {{متن قرآن|وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ }}<ref>و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز است؛ سوره نحل، آیه: ۸۹.</ref>. زیرا کلمه {{متن قرآن|لِّكُلِّ شَيْءٍ }} یعنی همه چیز، با تدریج سازگار نیست. و به طور کلی باید توجه داشت که روز مبعث، روز رسالت است و از سوره "اقْرَأْ بِاسْمِ" که سیاق آیاتش بیانگر آن است که نخستین سورهای است که بر [[رسول خدا]]{{صل}} نازل شده، نیز بر میآید که [[نبوت]] قبل از رسالت بوده است، و از آیات دیگر استفاده میشود که قرآن دفعةً واحدةً و یکباره در شب ۱۹ یا ۲۱ یا ۲۳ ماه رمضان همان سال نازل گردیده است. خداوند متعال میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُّبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِينَ }} <ref> که ما آن را در شبی خجسته فرو فرستادیم، بیگمان ما بیمدهنده بودیم؛ سوره دخان، آیه: ۳.</ref>»<ref>[[در محضر علامه طباطبایی (کتاب)|در محضر علامه طباطبایی]]، ص ۲۰۱.</ref>. | '''جواب''': علوم آنان دفعی است، گرچه معلوم تدریجی باشد، پس علم به معلومِ تدریجی دارند، نه اینکه خود علم هم تدریجی باشد. تعلیم [[رسول الله]] {{صل}} به [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} مثل تعلیم رایج در میان ما تدریجی نبوده، بلکه دفعةً واحدةً بوده است،<ref>ملاحظه شود روایاتی که میفرماید: [[رسول خدا]] {{صل}} در بیماری پایان عمر گرانمایهاش، [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} را فراخواند و در مدت کوتاه هزار حدیث، و یا هزار دَر از دانش را به آن بزرگوار آموخت که هر کدام از آن، هزار دَر را میگشاید: {{عربی|" يَفْتَحُ كُلُ حَدِيثٍ أَلْفَ بَابٍ "}} بصائر الدرجات، ص۳۱۳-۳۱۵؛ بحارالأنوار، ج۲۲، ص۴۶۱، روایت ۹.</ref> چنان که تعلّم [[حضرت رسول]] {{صل}} نیز دفعی بوده است. خداوند متعال میفرماید: {{متن قرآن|وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ }}<ref>و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز است؛ سوره نحل، آیه: ۸۹.</ref>. زیرا کلمه {{متن قرآن|لِّكُلِّ شَيْءٍ }} یعنی همه چیز، با تدریج سازگار نیست. و به طور کلی باید توجه داشت که روز مبعث، روز رسالت است و از سوره "اقْرَأْ بِاسْمِ" که سیاق آیاتش بیانگر آن است که نخستین سورهای است که بر [[رسول خدا]] {{صل}} نازل شده، نیز بر میآید که [[نبوت]] قبل از رسالت بوده است، و از آیات دیگر استفاده میشود که قرآن دفعةً واحدةً و یکباره در شب ۱۹ یا ۲۱ یا ۲۳ ماه رمضان همان سال نازل گردیده است. خداوند متعال میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُّبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِينَ }} <ref> که ما آن را در شبی خجسته فرو فرستادیم، بیگمان ما بیمدهنده بودیم؛ سوره دخان، آیه: ۳.</ref>»<ref>[[در محضر علامه طباطبایی (کتاب)|در محضر علامه طباطبایی]]، ص ۲۰۱.</ref>. | ||
* «علوم آنان دفعی است گرچه معلوم میتواند تدریجی باشد. به این معنا علوم آنان همانند قرآن که به صورت دفعی و یکباره بر قلب [[پیامبر]]{{صل}} نازل شد و خداوند در این باره فرموده است: {{متن قرآن|وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ }}<ref>بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز است؛ سوره نحل، آیه ۸۹.</ref>؛ زیرا در این آیه {{متن قرآن|لِّكُلِّ شَيْءٍ}} به معنای همه چیز است که با تدریجی بودن سازگار نمیجباشد؛ به ویژه آن که روز [[مبعث]] که روز رسالت [[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}} است سورهای نازل شده که با {{متن قرآن|اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ }}<ref>بخوان به نام پروردگار خویش که آفرید؛ سوره علق، آیه ۱.</ref> آغاز شده است. سیاق آیات آن سوره به گونهای است که این سوره نخستین سورهای است که بر [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} نازل شده است. از این سوره نیز بر میآید که [[نبوت]] پیش از [[رسالت]] بوده است؛ چنان که از آیات دیگر نیز بر میآید که قرآن به شکل دفعی و یکباره نازل شده است. این نزول دفعی در شب نوزدهم یا بیست و یکم و یا بیست و سوم ماه رمضان هما سال بوده است و خداوند در این باره میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُّبَارَكَةٍ}}<ref>ما آن قرآن را در شبی خجسته فرو فرستادیم؛ سوره دخان، آیه ۳.</ref>؛ و یا میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ }}<ref>ما آن قرآن را در شب قدر فرو فرستادیم؛ سوره قدر، آیه ۱.</ref>. سپس در طول بیست و سه سال قرآن با توجه به تحقق تدریجی حوادث و رخدادها آن حضرت دوباره بر اساس نزول تدریجی ایات را بر وقایع و رخدادها تطبیق کرد، چنین حالتی نیز در علم و معلوم امام وجود دارد. پس علوم ایشان دفعی است هر چند که علم آنان به معلوم تدریجی میباشد. از روایاتی که درباره تعلیم [[پیامبر|رسول الله]]{{صل}} به [[امام علی|امیرمؤمنان علی]]{{ع}} وارد شده میتوان دریافت که تعلیم ایشان همانند تعلیمی که در میان ما رایج است، تدریجی نبوده است، بلکه آن حضرت به شکل دفعی و یکباره همه علوم را به [[امام علی|امیرمؤمنان علی]]{{ع}} به وراثت آموزش داده است. در آن روایات آمده است که [[پیامبر|رسول خداوند]]{{صل}} در بیماری پایان عمرش، [[امام علی|امیرمؤمنان علی]]{{ع}} را فراخواند و در مدت کوتاه هزار حدیث و یا هزار باب و در از دانش را به آن بزرگوار آموخت که هر کدام از آنها خود هزار در را میگشاید: {{عربی|«يَفْتَحُ كُلُّ حَدِيثٍ أَلْفَ بَاب»}}<ref>هر سخن هزار درب دانش میگشاید؛ بصائر الدرجات ، ص ۳۱۳ تا ۳۱۵ و بحارالانوار ، ج ۲۲ ، ص ۴۶۱.</ref><ref>[http://www.ghadeer.org/Book/1117/166636 مرکز اطلاعرسانی غدیر]</ref>. | * «علوم آنان دفعی است گرچه معلوم میتواند تدریجی باشد. به این معنا علوم آنان همانند قرآن که به صورت دفعی و یکباره بر قلب [[پیامبر]] {{صل}} نازل شد و خداوند در این باره فرموده است: {{متن قرآن|وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ }}<ref>بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز است؛ سوره نحل، آیه ۸۹.</ref>؛ زیرا در این آیه {{متن قرآن|لِّكُلِّ شَيْءٍ}} به معنای همه چیز است که با تدریجی بودن سازگار نمیجباشد؛ به ویژه آن که روز [[مبعث]] که روز رسالت [[پیامبر|پیامبر اکرم]] {{صل}} است سورهای نازل شده که با {{متن قرآن|اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ }}<ref>بخوان به نام پروردگار خویش که آفرید؛ سوره علق، آیه ۱.</ref> آغاز شده است. سیاق آیات آن سوره به گونهای است که این سوره نخستین سورهای است که بر [[پیامبر|رسول خدا]] {{صل}} نازل شده است. از این سوره نیز بر میآید که [[نبوت]] پیش از [[رسالت]] بوده است؛ چنان که از آیات دیگر نیز بر میآید که قرآن به شکل دفعی و یکباره نازل شده است. این نزول دفعی در شب نوزدهم یا بیست و یکم و یا بیست و سوم ماه رمضان هما سال بوده است و خداوند در این باره میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُّبَارَكَةٍ}}<ref>ما آن قرآن را در شبی خجسته فرو فرستادیم؛ سوره دخان، آیه ۳.</ref>؛ و یا میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ }}<ref>ما آن قرآن را در شب قدر فرو فرستادیم؛ سوره قدر، آیه ۱.</ref>. سپس در طول بیست و سه سال قرآن با توجه به تحقق تدریجی حوادث و رخدادها آن حضرت دوباره بر اساس نزول تدریجی ایات را بر وقایع و رخدادها تطبیق کرد، چنین حالتی نیز در علم و معلوم امام وجود دارد. پس علوم ایشان دفعی است هر چند که علم آنان به معلوم تدریجی میباشد. از روایاتی که درباره تعلیم [[پیامبر|رسول الله]] {{صل}} به [[امام علی|امیرمؤمنان علی]] {{ع}} وارد شده میتوان دریافت که تعلیم ایشان همانند تعلیمی که در میان ما رایج است، تدریجی نبوده است، بلکه آن حضرت به شکل دفعی و یکباره همه علوم را به [[امام علی|امیرمؤمنان علی]] {{ع}} به وراثت آموزش داده است. در آن روایات آمده است که [[پیامبر|رسول خداوند]] {{صل}} در بیماری پایان عمرش، [[امام علی|امیرمؤمنان علی]] {{ع}} را فراخواند و در مدت کوتاه هزار حدیث و یا هزار باب و در از دانش را به آن بزرگوار آموخت که هر کدام از آنها خود هزار در را میگشاید: {{عربی|«يَفْتَحُ كُلُّ حَدِيثٍ أَلْفَ بَاب»}}<ref>هر سخن هزار درب دانش میگشاید؛ بصائر الدرجات ، ص ۳۱۳ تا ۳۱۵ و بحارالانوار ، ج ۲۲ ، ص ۴۶۱.</ref><ref>[http://www.ghadeer.org/Book/1117/166636 مرکز اطلاعرسانی غدیر]</ref>. | ||
* «از روایات افزایش شدن علم [[ائمه]]؛ در شبهای جمعه، و روایات عرض اعمال<ref>بحارالأنوار، ج۲۳، ص۳۳۳، روایات باب ۲۰.</ref> به دست نمیآید که علوم آنان تدریجی است، نه اینکه دفعی باشد و به یکبارگی از [[حضرت رسول]]{{صل}} دریافته باشند؟ علوم آنان دفعی است، گرچه معلوم تدریجی باشد، پس علم به معلومِ تدریجی دارند، نه اینکه خود علم هم تدریجی باشد. تعلیم [[رسول الله]]{{صل}} به [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} مثل تعلیم رایج در میان ما تدریجی نبوده، بلکه دفعةً واحدةً بوده است،<ref>ملاحظه شود روایاتی که میفرماید: [[رسول خدا]]{{صل}} در بیماری پایان عمر گرانمایهاش، [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} را فرا خواند و در مدت کوتاه هزار حدیث، و یا هزار دَر از دانش را به آن بزرگوار آموخت که هر کدام از آن، هزار دَر را میگشاید: {{عربی|" يَفْتَحُ كُلُ حَدِيثٍ أَلْفَ بَابٍ "}} بصائر الدرجات، ص۳۱۳-۳۱۵؛ بحارالأنوار، ج۲۲، ص۴۶۱، روایت ۹.</ref> چنان که تعلّم [[حضرت رسول]]{{صل}} نیز دفعی بوده است. خداوند متعال میفرماید: {{متن قرآن|وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ }}<ref>و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز است؛ سوره نحل، آیه: ۸۹.</ref>. زیرا کلمه {{متن قرآن|لِّكُلِّ شَيْءٍ }} یعنی همه چیز، با تدریج سازگار نیست. و به طور کلی باید توجه داشت که روز مبعث، روز رسالت است و از سوره "اقْرَأْ بِاسْمِ" که سیاق آیاتش بیانگر آن است که نخستین سورهای است که بر [[رسول خدا]]{{صل}} نازل شده، نیز بر میآید که [[نبوت]] قبل از رسالت بوده است، و از آیات دیگر استفاده میشود که قرآن دفعةً واحدةً و یکباره در شب ۱۹ یا ۲۱ یا ۲۳ ماه رمضان همان سال نازل گردیده است. خداوند متعال میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُّبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِينَ }} <ref> که ما آن را در شبی خجسته فرو فرستادیم، بیگمان ما بیمدهنده بودیم؛ سوره دخان، آیه: ۳.</ref>»<ref>[[علم امام و عصمت انبیاء و اوصیاء (مقاله)|علم امام و عصمت انبیاء و اوصیاء]]، ص ۳۳۱.</ref>. | * «از روایات افزایش شدن علم [[ائمه]]؛ در شبهای جمعه، و روایات عرض اعمال<ref>بحارالأنوار، ج۲۳، ص۳۳۳، روایات باب ۲۰.</ref> به دست نمیآید که علوم آنان تدریجی است، نه اینکه دفعی باشد و به یکبارگی از [[حضرت رسول]] {{صل}} دریافته باشند؟ علوم آنان دفعی است، گرچه معلوم تدریجی باشد، پس علم به معلومِ تدریجی دارند، نه اینکه خود علم هم تدریجی باشد. تعلیم [[رسول الله]] {{صل}} به [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} مثل تعلیم رایج در میان ما تدریجی نبوده، بلکه دفعةً واحدةً بوده است،<ref>ملاحظه شود روایاتی که میفرماید: [[رسول خدا]] {{صل}} در بیماری پایان عمر گرانمایهاش، [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} را فرا خواند و در مدت کوتاه هزار حدیث، و یا هزار دَر از دانش را به آن بزرگوار آموخت که هر کدام از آن، هزار دَر را میگشاید: {{عربی|" يَفْتَحُ كُلُ حَدِيثٍ أَلْفَ بَابٍ "}} بصائر الدرجات، ص۳۱۳-۳۱۵؛ بحارالأنوار، ج۲۲، ص۴۶۱، روایت ۹.</ref> چنان که تعلّم [[حضرت رسول]] {{صل}} نیز دفعی بوده است. خداوند متعال میفرماید: {{متن قرآن|وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ }}<ref>و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز است؛ سوره نحل، آیه: ۸۹.</ref>. زیرا کلمه {{متن قرآن|لِّكُلِّ شَيْءٍ }} یعنی همه چیز، با تدریج سازگار نیست. و به طور کلی باید توجه داشت که روز مبعث، روز رسالت است و از سوره "اقْرَأْ بِاسْمِ" که سیاق آیاتش بیانگر آن است که نخستین سورهای است که بر [[رسول خدا]] {{صل}} نازل شده، نیز بر میآید که [[نبوت]] قبل از رسالت بوده است، و از آیات دیگر استفاده میشود که قرآن دفعةً واحدةً و یکباره در شب ۱۹ یا ۲۱ یا ۲۳ ماه رمضان همان سال نازل گردیده است. خداوند متعال میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُّبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِينَ }} <ref> که ما آن را در شبی خجسته فرو فرستادیم، بیگمان ما بیمدهنده بودیم؛ سوره دخان، آیه: ۳.</ref>»<ref>[[علم امام و عصمت انبیاء و اوصیاء (مقاله)|علم امام و عصمت انبیاء و اوصیاء]]، ص ۳۳۱.</ref>. | ||
== پاسخها و دیدگاههای متفرقه == | == پاسخها و دیدگاههای متفرقه == | ||
خط ۳۱: | خط ۲۸: | ||
| پاسخ = آیتالله '''[[محمد جواد فاضل لنکرانی]]''' در بیاناتی با موضوع ''«[http://iqna.ir/fa/news/3536380/%D8%AA%D8%AD%D9%84%DB%8C%D9%84-%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%BA%DB%8C%D8%A8-%D8%AA%D8%AD%D9%84%DB%8C%D9%84-%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9%DB%8C-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%DA%A9%DB%8C%D9%81%DB%8C%D8%AA-%D9%88-%D9%85%D8%AD%D8%AF%D9%88%D8%AF%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%BA%DB%8C%D8%A8 تحلیل عاشورا بدون علم غیب تحلیل جامعی نیست]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آیتالله '''[[محمد جواد فاضل لنکرانی]]''' در بیاناتی با موضوع ''«[http://iqna.ir/fa/news/3536380/%D8%AA%D8%AD%D9%84%DB%8C%D9%84-%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%BA%DB%8C%D8%A8-%D8%AA%D8%AD%D9%84%DB%8C%D9%84-%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9%DB%8C-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%DA%A9%DB%8C%D9%81%DB%8C%D8%AA-%D9%88-%D9%85%D8%AD%D8%AF%D9%88%D8%AF%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%BA%DB%8C%D8%A8 تحلیل عاشورا بدون علم غیب تحلیل جامعی نیست]»'' در اینباره گفته است: | ||
«هر علمی که به [[ائمه]]{{عم}} در لیلة قدر اعطا میشود قبل از آن به [[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} قبلی اعطا میشود ولو اینکه زنده نباشند. این پاسخ درباره کسانی است که میگویند شما علم [[ائمه]]{{عم}} را روزافزودن میدانید ولی علم [[پیامبر]]{{صل}} را کمتر از آنان مطرح میکنیم و روایات نیز تأیید میکند که علم [[ائمه]]{{عم}} دائما رو به ازدیاد است و علمشان نیز منحصر به دنیا نیست بلکه این علم در آخرت نیز روزافزون است البته نمیتوان گفت که علم [[ائمه]]{{عم}} دفعتا از بدو تولد به ایشان داده شده است بلکه ازدیاد علمشان تدریجی بوده است همچنین ما به صورت مسلم از روایات میفهمیم که عصمت از بدو تولد مطرح است»<ref>[http://iqna.ir/fa/news/3536380/%D8%AA%D8%AD%D9%84%DB%8C%D9%84-%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%BA%DB%8C%D8%A8-%D8%AA%D8%AD%D9%84%DB%8C%D9%84-%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9%DB%8C-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%DA%A9%DB%8C%D9%81%DB%8C%D8%AA-%D9%88-%D9%85%D8%AD%D8%AF%D9%88%D8%AF%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%BA%DB%8C%D8%A8// وبگاه خبرگزاری بینالمللی قرآن]</ref>. | «هر علمی که به [[ائمه]] {{عم}} در لیلة قدر اعطا میشود قبل از آن به [[پیامبر]] {{صل}} و [[ائمه]] {{عم}} قبلی اعطا میشود ولو اینکه زنده نباشند. این پاسخ درباره کسانی است که میگویند شما علم [[ائمه]] {{عم}} را روزافزودن میدانید ولی علم [[پیامبر]] {{صل}} را کمتر از آنان مطرح میکنیم و روایات نیز تأیید میکند که علم [[ائمه]] {{عم}} دائما رو به ازدیاد است و علمشان نیز منحصر به دنیا نیست بلکه این علم در آخرت نیز روزافزون است البته نمیتوان گفت که علم [[ائمه]] {{عم}} دفعتا از بدو تولد به ایشان داده شده است بلکه ازدیاد علمشان تدریجی بوده است همچنین ما به صورت مسلم از روایات میفهمیم که عصمت از بدو تولد مطرح است»<ref>[http://iqna.ir/fa/news/3536380/%D8%AA%D8%AD%D9%84%DB%8C%D9%84-%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%BA%DB%8C%D8%A8-%D8%AA%D8%AD%D9%84%DB%8C%D9%84-%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9%DB%8C-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%DA%A9%DB%8C%D9%81%DB%8C%D8%AA-%D9%88-%D9%85%D8%AD%D8%AF%D9%88%D8%AF%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%BA%DB%8C%D8%A8// وبگاه خبرگزاری بینالمللی قرآن]</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۵۱: | خط ۴۸: | ||
| تصویر = 11758.jpg | | تصویر = 11758.jpg | ||
| پاسخدهنده = خلیل منصوری رامسری | | پاسخدهنده = خلیل منصوری رامسری | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[خلیل منصوری رامسری]]'''، در یادداشتی با عنوان ''«[http://www.samamos.com/?p=3746 بی کرانهگی علم امام{{ع}}]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[خلیل منصوری رامسری]]'''، در یادداشتی با عنوان ''«[http://www.samamos.com/?p=3746 بی کرانهگی علم امام {{ع}}]»'' در اینباره گفته است: | ||
«علوم آنان دفعی است گرچه معلوم میتواند تدریجی باشد. به این معنا علوم آنان همانند قرآن که به صورت دفعی و یکباره بر قلب [[پیامبر]]{{صل}} نازل شد و خداوند در این باره فرموده است: {{متن قرآن|وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ }} <ref> و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز است؛ سوره نحل، آیه: ۸۹.</ref> زیرا در این آیه {{متن قرآن|لِّكُلِّ شَيْءٍ }} به معنای همه چیز است که با تدریجی بودن سازگار نمیباشد؛ به ویژه آن که روز مبعث که روز رسالت [[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}} است سورهای نازل شده که با {{متن قرآن|اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ}} <ref> بخوان به نام پروردگار خویش؛ سوره علق، آیه: ۱.</ref> آغاز شده است. سیاق آیات آن سوره به گونهای است که این سوره نخستین سورهای است که بر [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} نازل شده است. از این سوره نیز بر میآید که [[نبوت]] پیش از رسالت بوده است؛ چنان که از آیات دیگر نیز بر میآید که قرآن به شکل دفعی و یکباره نازل شده است. این نزول دفعی در شب نوزدهم یا بیست و یکم و یا بیست و سوم ماه رمضان هما سال بوده است و خداوند در این باره میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُّبَارَكَةٍ}} <ref> که ما آن را در شبی خجسته فرو فرستادیم؛ سوره دخان، آیه: ۳.</ref>؛ و یا میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُّبَارَكَةٍ}} <ref> ما آن (قرآن) را در شب قدر فرو فرستادیم؛ سوره قدر، آیه: ۱.</ref>. سپس در طول بیست و سه سال قرآن با توجه به تحقق تدریجی حوادث و رخدادها آن حضرت دوباره بر اساس نزول تدریجی آیات را بر وقایع و رخدادها تطبیق کرد، چنین حالتی نیز در علم و معلوم امام وجود دارد. پس علوم ایشان دفعی است هر چند که علم آنان به معلوم تدریجی میباشد. از روایاتی که درباره تعلیم [[رسول الله]]{{صل}} به [[امام علی|امیرمؤمنان علی]]{{ع}} وارد شده می توان دریافت که تعلیم ایشان همانند تعلیمی که در میان ما رایج است، تدریجی نبوده است، بلکه آن حضرت به شکل دفعی و یکباره همه علوم را به [[امام علی|امیرمومنان علی]]{{ع}} به وراثت آموزش داده است. در آن روایات آمده است که [[پیامبر|رسول خداوند]]{{صل}} در بیماری پایان عمرش ، [[امام علی|امیرمومنان علی]]{{ع}} را فراخواند و در مدت کوتاه هزار حدیث و یا هزار باب و دراز دانش را به آن بزرگوار آموخت که هر کدام از آنها خود هزار در را میگشاید{{عربی|«يَفْتَحُ كُلُ حَدِيثٍ أَلْفَ بَاب»}}<ref>بصائر الدرجات، ص ۳۱۳ تا ۳۱۵ و نیز بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۴۶۱.</ref>»<ref>[http://www.samamos.com/?p=3746 وبگاه سماموس]</ref>. | «علوم آنان دفعی است گرچه معلوم میتواند تدریجی باشد. به این معنا علوم آنان همانند قرآن که به صورت دفعی و یکباره بر قلب [[پیامبر]] {{صل}} نازل شد و خداوند در این باره فرموده است: {{متن قرآن|وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ }} <ref> و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز است؛ سوره نحل، آیه: ۸۹.</ref> زیرا در این آیه {{متن قرآن|لِّكُلِّ شَيْءٍ }} به معنای همه چیز است که با تدریجی بودن سازگار نمیباشد؛ به ویژه آن که روز مبعث که روز رسالت [[پیامبر|پیامبر اکرم]] {{صل}} است سورهای نازل شده که با {{متن قرآن|اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ}} <ref> بخوان به نام پروردگار خویش؛ سوره علق، آیه: ۱.</ref> آغاز شده است. سیاق آیات آن سوره به گونهای است که این سوره نخستین سورهای است که بر [[پیامبر|رسول خدا]] {{صل}} نازل شده است. از این سوره نیز بر میآید که [[نبوت]] پیش از رسالت بوده است؛ چنان که از آیات دیگر نیز بر میآید که قرآن به شکل دفعی و یکباره نازل شده است. این نزول دفعی در شب نوزدهم یا بیست و یکم و یا بیست و سوم ماه رمضان هما سال بوده است و خداوند در این باره میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُّبَارَكَةٍ}} <ref> که ما آن را در شبی خجسته فرو فرستادیم؛ سوره دخان، آیه: ۳.</ref>؛ و یا میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُّبَارَكَةٍ}} <ref> ما آن (قرآن) را در شب قدر فرو فرستادیم؛ سوره قدر، آیه: ۱.</ref>. سپس در طول بیست و سه سال قرآن با توجه به تحقق تدریجی حوادث و رخدادها آن حضرت دوباره بر اساس نزول تدریجی آیات را بر وقایع و رخدادها تطبیق کرد، چنین حالتی نیز در علم و معلوم امام وجود دارد. پس علوم ایشان دفعی است هر چند که علم آنان به معلوم تدریجی میباشد. از روایاتی که درباره تعلیم [[رسول الله]] {{صل}} به [[امام علی|امیرمؤمنان علی]] {{ع}} وارد شده می توان دریافت که تعلیم ایشان همانند تعلیمی که در میان ما رایج است، تدریجی نبوده است، بلکه آن حضرت به شکل دفعی و یکباره همه علوم را به [[امام علی|امیرمومنان علی]] {{ع}} به وراثت آموزش داده است. در آن روایات آمده است که [[پیامبر|رسول خداوند]] {{صل}} در بیماری پایان عمرش ، [[امام علی|امیرمومنان علی]] {{ع}} را فراخواند و در مدت کوتاه هزار حدیث و یا هزار باب و دراز دانش را به آن بزرگوار آموخت که هر کدام از آنها خود هزار در را میگشاید{{عربی|«يَفْتَحُ كُلُ حَدِيثٍ أَلْفَ بَاب»}}<ref>بصائر الدرجات، ص ۳۱۳ تا ۳۱۵ و نیز بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۴۶۱.</ref>»<ref>[http://www.samamos.com/?p=3746 وبگاه سماموس]</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۶۱: | خط ۵۸: | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[داوود خوشباور]]'''، در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[علم غیب از دیدگاه فریقین (پایاننامه)|علم غیب از دیدگاه فریقین]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[داوود خوشباور]]'''، در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[علم غیب از دیدگاه فریقین (پایاننامه)|علم غیب از دیدگاه فریقین]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«گاهی برخی حقایق و امور پنهان از حس بر ضمیر "قلب" القاء میگردد، ناگهان فضای روح آنچنان روشن که یقین پیدا میکند که آنچه را دریافت نموده است صحیح و پا برجاست. [[الهام]] در لغت به معنای القای مطلبی در نفس و جان است. بنا بر برخی تفاسیر [[الهام]] دارای معنای عام و خاص است. معنای خاص [[الهام]] ویژه اولیاء و اوصیاست که گاهی با واسطه و گاهی بدون واسطه میباشد. [[الهام]] با واسطه توسط صدایی که از شخص خارج میگردد و آنگاه شنیده و معنای مقصود از آن فهمیده میشود، صورت میپذیرد. این حالت، مانند رؤیا، در حالات اولیه انبیاء رخ میدهد و اهل حق آن را وحی خفی به شمار میآورند. اما [[الهام]] بدون واسطه عبارت است از القای معانی و حقایق در قلوب اولیاء از عالم غیب که ممکن است به صورت دفعی و ناگهانی باشد و ممکن است به تدریج صورت پذیرد. معنای عام [[الهام]] نیز گاهی با سبب و گاهی بدون سبب و نیز گاهی حقیقی و گاهی غیر حقیقی است. [[الهام]] حقیقی با سبب از راه تزکیه و تصفیه نفس به دست میآید. [[الهام]] غیرحقیقی و بدون سبب، برای افرادی که استعداد خاصی دارند، به مقتضای ویژگیهای خاص نژادی و جغرافیایی حاصل میشود مانند براهمه، کشیشان و راهبان. قرآن کریم نمونهای از آن را نقل میکند {{متن قرآن|[[آیا آیه ۷ سوره قصص علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ]]}} <ref> و به مادر موسی الهام کردیم که به او شیر بده؛ سوره قصص، آیه: ۷.</ref> به مادر [[موسی]]{{ع}} [[الهام]] کردیم که به کودک خود شیر بده، و یا در جای دیگر مادر [[موسی]]{{ع}} دلواپس و نگران سرنوشت فرزند دلبند خود است که ناگهان به او [[الهام]] میشود او را در میان جعبهای بگذارد و آن را به روی آبهای نیل روانه کند و در سرنوشت او فکری نکند زیرا خداوند متعال میفرماید {{متن قرآن|[[آیا آیه ۷ سوره قصص علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ]]}} <ref> ما او را به تو باز میگردانیم و او را از پیامبران خواهیم کرد؛ سوره قصص، آیه: ۷.</ref> همانا ما آن را برمیگردانیم بهسوی تو و قرار میدهیم او را [[موسی]]{{ع}} از مرسلین و انبیاء الهی کسانی که برگزیدگان خداوند که دارای روح پاک و بیآلایشی هستند و از تقوا و پرهیزگاری سهم والایی دارند، گاهی مشمول چنین الطاف الهی میشوند. اینها طرق و راههایی است که پیامبران و پیشوایان معصوم{{عم}} و بندگان متقی و پرهیزگار را از امور پنهان از حس آگاه میسازد»<ref>[[علم غیب از دیدگاه فریقین (پایاننامه)|علم غیب از دیدگاه فریقین]] ص ۷</ref>. | «گاهی برخی حقایق و امور پنهان از حس بر ضمیر "قلب" القاء میگردد، ناگهان فضای روح آنچنان روشن که یقین پیدا میکند که آنچه را دریافت نموده است صحیح و پا برجاست. [[الهام]] در لغت به معنای القای مطلبی در نفس و جان است. بنا بر برخی تفاسیر [[الهام]] دارای معنای عام و خاص است. معنای خاص [[الهام]] ویژه اولیاء و اوصیاست که گاهی با واسطه و گاهی بدون واسطه میباشد. [[الهام]] با واسطه توسط صدایی که از شخص خارج میگردد و آنگاه شنیده و معنای مقصود از آن فهمیده میشود، صورت میپذیرد. این حالت، مانند رؤیا، در حالات اولیه انبیاء رخ میدهد و اهل حق آن را وحی خفی به شمار میآورند. اما [[الهام]] بدون واسطه عبارت است از القای معانی و حقایق در قلوب اولیاء از عالم غیب که ممکن است به صورت دفعی و ناگهانی باشد و ممکن است به تدریج صورت پذیرد. معنای عام [[الهام]] نیز گاهی با سبب و گاهی بدون سبب و نیز گاهی حقیقی و گاهی غیر حقیقی است. [[الهام]] حقیقی با سبب از راه تزکیه و تصفیه نفس به دست میآید. [[الهام]] غیرحقیقی و بدون سبب، برای افرادی که استعداد خاصی دارند، به مقتضای ویژگیهای خاص نژادی و جغرافیایی حاصل میشود مانند براهمه، کشیشان و راهبان. قرآن کریم نمونهای از آن را نقل میکند {{متن قرآن|[[آیا آیه ۷ سوره قصص علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ]]}} <ref> و به مادر موسی الهام کردیم که به او شیر بده؛ سوره قصص، آیه: ۷.</ref> به مادر [[موسی]] {{ع}} [[الهام]] کردیم که به کودک خود شیر بده، و یا در جای دیگر مادر [[موسی]] {{ع}} دلواپس و نگران سرنوشت فرزند دلبند خود است که ناگهان به او [[الهام]] میشود او را در میان جعبهای بگذارد و آن را به روی آبهای نیل روانه کند و در سرنوشت او فکری نکند زیرا خداوند متعال میفرماید {{متن قرآن|[[آیا آیه ۷ سوره قصص علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ]]}} <ref> ما او را به تو باز میگردانیم و او را از پیامبران خواهیم کرد؛ سوره قصص، آیه: ۷.</ref> همانا ما آن را برمیگردانیم بهسوی تو و قرار میدهیم او را [[موسی]] {{ع}} از مرسلین و انبیاء الهی کسانی که برگزیدگان خداوند که دارای روح پاک و بیآلایشی هستند و از تقوا و پرهیزگاری سهم والایی دارند، گاهی مشمول چنین الطاف الهی میشوند. اینها طرق و راههایی است که پیامبران و پیشوایان معصوم {{عم}} و بندگان متقی و پرهیزگار را از امور پنهان از حس آگاه میسازد»<ref>[[علم غیب از دیدگاه فریقین (پایاننامه)|علم غیب از دیدگاه فریقین]] ص ۷</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۶۹: | خط ۶۶: | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[محمد تقی شاکر]]''' در مقاله خود با عنوان ''«[[واکاوی نگاه فریقین به احادیث هزار درب دانش (مقاله)|واکاوی نگاه فریقین به احادیث هزار درب دانش]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[محمد تقی شاکر]]''' در مقاله خود با عنوان ''«[[واکاوی نگاه فریقین به احادیث هزار درب دانش (مقاله)|واکاوی نگاه فریقین به احادیث هزار درب دانش]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«علاوه بر [[سید مرتضی]]، [[ابن میثم]] و [[فیض کاشانی]]؛ مجلسی پدر نیز اولویت تبیینی خود از روایات الف باب را آگاهی اجمالی در عین امکان کشف تفصیلی خصوصیات و جزئیات میداند.<ref>مجلسی اول، بی تا، ج 1، ص۱۸۶‑۱۸۷</ref> که این دانش به صورت دفعی و نه به گونه تدریجی تحقق یافته است<ref>همو، ج۲، ص۲۲۶</ref> وی با اشاره به گزارشهای گوناگون از تعلیم هزار باب یا هزار کلمه یا هزار حرف مینویسد: امکان دریافت این دانش تنها به صورت رمزی یا علم مکاشفی ممکن است که مخصوص امام است و درک حقیقت آن برای ما سنگین است<ref>همو، ج ۱۳، ص۲۷۳</ref>. همچنین به روایت موسی بن بکر از [[امام صادق]]{{ع}} در استدلال بر این مطلب اشاره شده است<ref>ن.ک: فیض کاشانی، ۱۴۰۶، ج ۲، ص ۳۲۲</ref>. اما در نگاهی دیگر با تصریح به اینکه حقیقت علوم این ابواب، یعنی هزار باب و حقیقت تفصیل آن و تفصیل جزئیات مندرج در آن را تنها خدا، [[پیامبر]]{{صل}} و اوصیاء او میدانند، گفته شده است: اما این تحدیث و تعلیم و تعلم در صور جزئی نبوده آنچنان که مشهور است بلکه به دلیل صفای نفس پاک و قدسی حضرت امیر بوده است که آن هم در طول همراهی ایشان از کودکی با [[پیامبر]] {{صل}} ایجاد شده است به گونهای که مستعد و آماده برای دریافت و نقش بستن علوم الهی و امور غیبی و صور کلی و جزئی به صورت دفعی و یک به اره برای ایشان فراهم شده است<ref>ملاصالح مازندرانی، ۱۴۲۱، ج ۱۲، ص۱۵۲</ref>»<ref>[https://www.farsnews.com/news/13951109002115/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4-%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1-%D8%B5-%D9%85%D8%A8%D8%AF%D8%A3-%D9%88-%D8%AE%D8%A7%D8%B3%D8%AA%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B9- منابع علم امام در قرآن و روایات؛ ص: ۳۰]</ref>. | «علاوه بر [[سید مرتضی]]، [[ابن میثم]] و [[فیض کاشانی]]؛ مجلسی پدر نیز اولویت تبیینی خود از روایات الف باب را آگاهی اجمالی در عین امکان کشف تفصیلی خصوصیات و جزئیات میداند.<ref>مجلسی اول، بی تا، ج 1، ص۱۸۶‑۱۸۷</ref> که این دانش به صورت دفعی و نه به گونه تدریجی تحقق یافته است<ref>همو، ج۲، ص۲۲۶</ref> وی با اشاره به گزارشهای گوناگون از تعلیم هزار باب یا هزار کلمه یا هزار حرف مینویسد: امکان دریافت این دانش تنها به صورت رمزی یا علم مکاشفی ممکن است که مخصوص امام است و درک حقیقت آن برای ما سنگین است<ref>همو، ج ۱۳، ص۲۷۳</ref>. همچنین به روایت موسی بن بکر از [[امام صادق]] {{ع}} در استدلال بر این مطلب اشاره شده است<ref>ن.ک: فیض کاشانی، ۱۴۰۶، ج ۲، ص ۳۲۲</ref>. اما در نگاهی دیگر با تصریح به اینکه حقیقت علوم این ابواب، یعنی هزار باب و حقیقت تفصیل آن و تفصیل جزئیات مندرج در آن را تنها خدا، [[پیامبر]] {{صل}} و اوصیاء او میدانند، گفته شده است: اما این تحدیث و تعلیم و تعلم در صور جزئی نبوده آنچنان که مشهور است بلکه به دلیل صفای نفس پاک و قدسی حضرت امیر بوده است که آن هم در طول همراهی ایشان از کودکی با [[پیامبر]] {{صل}} ایجاد شده است به گونهای که مستعد و آماده برای دریافت و نقش بستن علوم الهی و امور غیبی و صور کلی و جزئی به صورت دفعی و یک به اره برای ایشان فراهم شده است<ref>ملاصالح مازندرانی، ۱۴۲۱، ج ۱۲، ص۱۵۲</ref>»<ref>[https://www.farsnews.com/news/13951109002115/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4-%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1-%D8%B5-%D9%85%D8%A8%D8%AF%D8%A3-%D9%88-%D8%AE%D8%A7%D8%B3%D8%AA%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B9- منابع علم امام در قرآن و روایات؛ ص: ۳۰]</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۷۷: | خط ۷۴: | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید محمود جزائری]]''' پژوهشگر پایاننامه ''«[[کارکردهای علم غیب امامان معصوم در شئون ایشان (پایاننامه)|کارکردهای علم غیب امامان معصوم در شئون ایشان]]»'' در پاسخ به این پرسش گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید محمود جزائری]]''' پژوهشگر پایاننامه ''«[[کارکردهای علم غیب امامان معصوم در شئون ایشان (پایاننامه)|کارکردهای علم غیب امامان معصوم در شئون ایشان]]»'' در پاسخ به این پرسش گفته است: | ||
«مراد التفات (التفات اختیاری) از علمی به علم دیگر است که در حین التفات فاقد وجدان آن معلوم است نه فاقد وجود آن علوم. انتقال از علم به علم است نه از علم به جهل یا از جهل به علم. (آیه {{متن قرآن|رَّبِّ زِدْنِي عِلْمًا}}<ref>«پروردگارا! بر دانش من بیفزای!»؛ سوره طه، آیه۱۱۴.</ref>) و آیه {{متن قرآن|مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلا الإِيمَانُ}}<ref>«تو نمیدانستی کتاب و ایمان چیست ولی ما آن را نوری قرار دادیم»؛ سوره شوری، آیه۵۲.</ref> مقصود عدم التفات است. زیرا در حالت توجه به حق به ما سوا غیر ملتفت است.<ref>ر.ک: [[علم امام ۱ (کتاب)|علم امام]]، [[محمد حسن نادم]]، ص ۲۰۴ و ۲۰۵ از [[رسالة فی علم النبی و الائمة الاطهار (مقاله)|رسالة فی علم النبی و الائمة الاطهار]]: تألیف [[محمد علی بن محمد باقر البهبهانی]].</ref> و جبرییل نازل میشد جهت این التفات نه جهت ایجاد علم. و عدم التفات و نزول تدریجی علم به [[اهل بیت]]{{ع}} به مقتضای این است که ایشان لباس این عالَم مادی را پوشیدهاند و این عالَم قابلیتش در ظهور علم تدریجی است. نه دفعی اما تفاوت [[اهل بیت]]{{عم}} با بقیه این است که ضعف قابلیت برای بقیه اضطراری ذاتی است و برای [[ائمه]]{{ع}} لازم عرضی اختیاری. این است که موقوف است به مشیت و اراده آن بزرگواران. حقیقت علم و عدم علم التفات است و یک معنای دیگر روایت "لو شئنا علمنا" این است که علم اهل بیت باذن الله است و هروقت خدا نخواهد عالم نخواهند بود لکن فرمودند: {{عربی|"لو شئنا شاءالله"}} یعنی هر وقت ما بخواهیم خدا خواسته است. | «مراد التفات (التفات اختیاری) از علمی به علم دیگر است که در حین التفات فاقد وجدان آن معلوم است نه فاقد وجود آن علوم. انتقال از علم به علم است نه از علم به جهل یا از جهل به علم. (آیه {{متن قرآن|رَّبِّ زِدْنِي عِلْمًا}}<ref>«پروردگارا! بر دانش من بیفزای!»؛ سوره طه، آیه۱۱۴.</ref>) و آیه {{متن قرآن|مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلا الإِيمَانُ}}<ref>«تو نمیدانستی کتاب و ایمان چیست ولی ما آن را نوری قرار دادیم»؛ سوره شوری، آیه۵۲.</ref> مقصود عدم التفات است. زیرا در حالت توجه به حق به ما سوا غیر ملتفت است.<ref>ر.ک: [[علم امام ۱ (کتاب)|علم امام]]، [[محمد حسن نادم]]، ص ۲۰۴ و ۲۰۵ از [[رسالة فی علم النبی و الائمة الاطهار (مقاله)|رسالة فی علم النبی و الائمة الاطهار]]: تألیف [[محمد علی بن محمد باقر البهبهانی]].</ref> و جبرییل نازل میشد جهت این التفات نه جهت ایجاد علم. و عدم التفات و نزول تدریجی علم به [[اهل بیت]] {{ع}} به مقتضای این است که ایشان لباس این عالَم مادی را پوشیدهاند و این عالَم قابلیتش در ظهور علم تدریجی است. نه دفعی اما تفاوت [[اهل بیت]] {{عم}} با بقیه این است که ضعف قابلیت برای بقیه اضطراری ذاتی است و برای [[ائمه]] {{ع}} لازم عرضی اختیاری. این است که موقوف است به مشیت و اراده آن بزرگواران. حقیقت علم و عدم علم التفات است و یک معنای دیگر روایت "لو شئنا علمنا" این است که علم اهل بیت باذن الله است و هروقت خدا نخواهد عالم نخواهند بود لکن فرمودند: {{عربی|"لو شئنا شاءالله"}} یعنی هر وقت ما بخواهیم خدا خواسته است. | ||
*'''معنای لو شاء علم:''' ائمه{{ع}} حالات و مقامات و درجات مختلفه دارند: در حالت بشریه و بدن عنصری هرگاه به چیزی ملتفت شوند به سایر چیزها التفات ندارند. و این جهل و نقص نیست بلکه عدم التفات و نظر است. و اگر بخواهند به جنبه باطنی خود توجه کرده و میدانند. اما در حالت باطنی خود {{عربی|"لا يَشْغَلُهُ شَأْنٌ عَنْ شَأْنٍ"}}.<ref>ر.ک: [[علم امام ۱ (کتاب)|علم امام]]، [[محمد حسن نادم]]، محمدحسن، ص۳۰۶ و ۳۰۷.</ref> | * '''معنای لو شاء علم:''' ائمه {{ع}} حالات و مقامات و درجات مختلفه دارند: در حالت بشریه و بدن عنصری هرگاه به چیزی ملتفت شوند به سایر چیزها التفات ندارند. و این جهل و نقص نیست بلکه عدم التفات و نظر است. و اگر بخواهند به جنبه باطنی خود توجه کرده و میدانند. اما در حالت باطنی خود {{عربی|"لا يَشْغَلُهُ شَأْنٌ عَنْ شَأْنٍ"}}.<ref>ر.ک: [[علم امام ۱ (کتاب)|علم امام]]، [[محمد حسن نادم]]، محمدحسن، ص۳۰۶ و ۳۰۷.</ref> | ||
*'''معنای عدم علم ائمه{{عم}} به غیب:''' علم یا امکانی (علم به آنچه امکان و صلاحیت ایجاد دارد) است یا کَونی (علم به موجودات موجود بالفعل). | * '''معنای عدم علم ائمه {{عم}} به غیب:''' علم یا امکانی (علم به آنچه امکان و صلاحیت ایجاد دارد) است یا کَونی (علم به موجودات موجود بالفعل). | ||
علم غیب یعنی علم امکانی نه علم کَونی، لذا امام{{ع}} به آنچه در عالَم کَون آمده احاطه دارد نه آنچه در عالَم کَون نیامده و امکان و صلوح را دارد. علم به مکونات [[ائمه]]{{عم}} هم به نحو تفویض و شراکت و استقلال نیست بلکه در همه احوال {{متن قرآن|... عِبَادٌ مُّكْرَمُونَ * لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُم بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ}}<ref>«بلکه (فرشتهها تنها) بندگانی ارجمندند؛ * در گفتار بر او پیشی نمیجویند و آنان به فرمان وی کار میکنند»؛ سوره انبیا، آیه۲۶ و ۲۷.</ref>»<ref>مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>. | علم غیب یعنی علم امکانی نه علم کَونی، لذا امام {{ع}} به آنچه در عالَم کَون آمده احاطه دارد نه آنچه در عالَم کَون نیامده و امکان و صلوح را دارد. علم به مکونات [[ائمه]] {{عم}} هم به نحو تفویض و شراکت و استقلال نیست بلکه در همه احوال {{متن قرآن|... عِبَادٌ مُّكْرَمُونَ * لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُم بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ}}<ref>«بلکه (فرشتهها تنها) بندگانی ارجمندند؛ * در گفتار بر او پیشی نمیجویند و آنان به فرمان وی کار میکنند»؛ سوره انبیا، آیه۲۶ و ۲۷.</ref>»<ref>مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۲: | ||
| پاسخ = '''پژوهشگران [http://porsemanequran.com/node/24952 پایگاه پرسمان قرآن]'''، در پاسخ به این پرسش آوردهاند: | | پاسخ = '''پژوهشگران [http://porsemanequran.com/node/24952 پایگاه پرسمان قرآن]'''، در پاسخ به این پرسش آوردهاند: | ||
«[[علم غیب]] [[پیامبر]]{{صل}} به یکباره و دفعی بر [[پیامبر]]{{صل}} نازل نشده بلکه به طور تدریجی و در طول زمان و به اذن خداوند به [[پیامبر]]{{صل}} افاضه میشده است. (...) این مسأله را از ملاحظه آیاتی از قران كريم میتوان دريافت: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۱۸۸ سوره اعراف چگونه علم غیب پیامبر خاتم ثابت میشود؟ (پرسش)|وَلَوْ كُنتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ]]}}<ref>«اگر غیب میدانستم خیر بسیار مییافتم و (هیچ) بلا به من نمیرسید».</ref>؛ {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۰ سوره انعام آیا پیامبر خاتم علم غیب دارد؟ (پرسش)|لاَّ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلا أَعْلَمُ الْغَيْبَ]]}}<ref>«من به شما نمیگویم که گنجینههای خداوند نزد من است و غیب نمیدانم»</ref><ref>[http://porsemanequran.com/node/24952 پایگاه پرسمان قرآن]</ref>. | «[[علم غیب]] [[پیامبر]] {{صل}} به یکباره و دفعی بر [[پیامبر]] {{صل}} نازل نشده بلکه به طور تدریجی و در طول زمان و به اذن خداوند به [[پیامبر]] {{صل}} افاضه میشده است. (...) این مسأله را از ملاحظه آیاتی از قران كريم میتوان دريافت: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۱۸۸ سوره اعراف چگونه علم غیب پیامبر خاتم ثابت میشود؟ (پرسش)|وَلَوْ كُنتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ]]}}<ref>«اگر غیب میدانستم خیر بسیار مییافتم و (هیچ) بلا به من نمیرسید».</ref>؛ {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۰ سوره انعام آیا پیامبر خاتم علم غیب دارد؟ (پرسش)|لاَّ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلا أَعْلَمُ الْغَيْبَ]]}}<ref>«من به شما نمیگویم که گنجینههای خداوند نزد من است و غیب نمیدانم»</ref><ref>[http://porsemanequran.com/node/24952 پایگاه پرسمان قرآن]</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش |