پرش به محتوا

نقش امام علی در جنگ خیبر چه بود؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (جایگزینی متن - '| پاسخ‌دهنده = ↵| پاسخ‌دهندگان = ۱ پاسخ↵↵}}' به '| تعداد پاسخ = ۱ }}')
خط ۴: خط ۴:


| تصویر = 110051.jpg
| تصویر = 110051.jpg
| اندازه تصویر = 200px
| نمایه وابسته = [[کلیاتی از امام علی (نمایه)|کلیاتی از امام علی]]
| نمایه وابسته = [[کلیاتی از امام علی (نمایه)|کلیاتی از امام علی]]
| مدخل اصلی = [[امام علی]]
| مدخل اصلی = [[امام علی]]
خط ۱۲: خط ۱۱:
'''نقش امام علی در جنگ خیبر چه بود؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[امام علی (پرسش)|امام علی]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[امام علی]]''' مراجعه شود.
'''نقش امام علی در جنگ خیبر چه بود؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[امام علی (پرسش)|امام علی]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[امام علی]]''' مراجعه شود.


==عبارت‌های دیگری از این پرسش==
== عبارت‌های دیگری از این پرسش ==


==پاسخ به این پرسش==
== پاسخ به این پرسش ==
[[پرونده:11046759983.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری]]]]
[[پرونده:11046759983.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری]]]]
آیت‌الله '''[[محمد محمدی ری‌شهری]]''' در کتاب ''«[[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]{{ع}}»'' در این باره گفته است:
آیت‌الله '''[[محمد محمدی ری‌شهری]]''' در کتاب ''«[[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]] {{ع}}»'' در این باره گفته است:


«در میان نبردهای [[پیامبر خدا]]، [[نبرد]] "خیبر" از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. در این [[نبرد]]، [[پیامبر خدا]]، [[یهودیان]] خیبر را در هم [[شکست]] و مرکز اصلی توطئه علیه [[آیین]] و [[حکومت]] نوبنیاد [[اسلام]] را متلاشی کرد. دژهای [[یهودیان]]، در منطقه‌ای حاصلخیز در دویست کیلومتری شمال غربی مدینه- که خیبر نام داشت- قرار گرفته بودند. [[یهودیان]] ساکن این دژها که از آغازین روزهای گسترش [[رسالت پیامبر]] [[خدا]] [[کینه]] [[پیامبر]] {{صل}} و [[مؤمنان]] به [[آیین]] او را به [[دل]] گرفته بودند، از هیچ کوششی علیه ایشان باز نمی‌ایستادند و حتی [[جنگ]] بزرگ احزاب با [[پشتیبانی]] [[نظامی]] و [[مالی]] آنان علیه [[اسلام]]، شکل گرفت. بدین سان، آنان [[دشمنان]] آشتی‌ناپذیر و توطئه‌گران بدسرشت این [[آیین الهی]] و [[پیامبر خدا]] بودند.
«در میان نبردهای [[پیامبر خدا]]، [[نبرد]] "خیبر" از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. در این [[نبرد]]، [[پیامبر خدا]]، [[یهودیان]] خیبر را در هم [[شکست]] و مرکز اصلی توطئه علیه [[آیین]] و [[حکومت]] نوبنیاد [[اسلام]] را متلاشی کرد. دژهای [[یهودیان]]، در منطقه‌ای حاصلخیز در دویست کیلومتری شمال غربی مدینه- که خیبر نام داشت- قرار گرفته بودند. [[یهودیان]] ساکن این دژها که از آغازین روزهای گسترش [[رسالت پیامبر]] [[خدا]] [[کینه]] [[پیامبر]] {{صل}} و [[مؤمنان]] به [[آیین]] او را به [[دل]] گرفته بودند، از هیچ کوششی علیه ایشان باز نمی‌ایستادند و حتی [[جنگ]] بزرگ احزاب با [[پشتیبانی]] [[نظامی]] و [[مالی]] آنان علیه [[اسلام]]، شکل گرفت. بدین سان، آنان [[دشمنان]] آشتی‌ناپذیر و توطئه‌گران بدسرشت این [[آیین الهی]] و [[پیامبر خدا]] بودند.
* پس از [[صلح حدیبیه]] که [[پیامبر خدا]] بر اساس بندی از پیمانِ بسته شده در آن، از تجاوزات [[قریش]] مطمئن شد، برای گشودن این دژها و در هم شکستن مرکز توطئه، راهی خیبر شد. وجود ده هزار رزمجو، دژهای [[استوار]] و ناگشودنی، امکانات بسیارِ درون دژها، [[کین‌ورزی]] یهودیان- که آنان را در [[جنگ]] علیه [[پیامبر]] {{صل}} استوارتر می‌ساخت- و ...، نشان‌دهنده اهمیت ویژه این [[نبرد]] است.
* پس از [[صلح حدیبیه]] که [[پیامبر خدا]] بر اساس بندی از پیمانِ بسته شده در آن، از تجاوزات [[قریش]] مطمئن شد، برای گشودن این دژها و در هم شکستن مرکز توطئه، راهی خیبر شد. وجود ده هزار رزمجو، دژهای [[استوار]] و ناگشودنی، امکانات بسیارِ درون دژها، [[کین‌ورزی]] یهودیان- که آنان را در [[جنگ]] علیه [[پیامبر]] {{صل}} استوارتر می‌ساخت- و ...، نشان‌دهنده اهمیت ویژه این [[نبرد]] است.
* [[علی]] {{ع}}، در این [[نبرد]]، جلوه‌ای شگفت دارد و نقش آن بزرگوار در این [[فتح]] عظیم، بی‌بدیل است؛ چرا که:
* [[علی]] {{ع}}، در این [[نبرد]]، جلوه‌ای شگفت دارد و نقش آن بزرگوار در این [[فتح]] عظیم، بی‌بدیل است؛ چرا که:
#مانند دیگر [[نبردها]]، [[پرچم]] [[اسلام]] در دست‌های پُرتوان [[علی]] {{ع}} بود.
# مانند دیگر [[نبردها]]، [[پرچم]] [[اسلام]] در دست‌های پُرتوان [[علی]] {{ع}} بود.
# پس از گشوده شدن بسیاری از دژها<ref>از نقل‌های موجود در این زمینه چنین بر می‌آید که این سخن، از گزارش ابن اثیر در الکامل گرفته شده‌است و با دقت در نقل‌های دیگر روشن می‌شود که قلعه فتح شده به دست امام علی {{ع}} از مجموعه قلعه‌های «نطاة» و نخستین قلعه فتح شده به دست مسلمانان بوده است. تحقیق بیشتر در این باره، در دانش‌نامه محمد رسول الله {{صل}} خواهد آمد، إن شاء الله. (م)</ref>، دو دژ "وطیح" و "سلالم" که از استوارترین دژها بودند و دو یورش [[مسلمانان]] را به [[فرماندهی]] [[ابو بکر]] و [[عمر]]، ناکام گذارده بودند، با [[فرماندهی]] [[علی]] {{ع}}- که تا آن زمان، [[بیمار]] بود و [[توان]] [[نبرد]] نداشت و در آن هنگامه، با دعای معجزه‌آسای [[پیامبر خدا]] از بستر [[بیماری]] برخاسته بود-، گشوده شدند و [[سپاه]] سرافراز [[اسلام]]، آن دژها را که فتحشان به [[خیال]] کسی نمی‌آمد، گشودند.
# پس از گشوده شدن بسیاری از دژها<ref>از نقل‌های موجود در این زمینه چنین بر می‌آید که این سخن، از گزارش ابن اثیر در الکامل گرفته شده‌است و با دقت در نقل‌های دیگر روشن می‌شود که قلعه فتح شده به دست امام علی {{ع}} از مجموعه قلعه‌های «نطاة» و نخستین قلعه فتح شده به دست مسلمانان بوده است. تحقیق بیشتر در این باره، در دانش‌نامه محمد رسول الله {{صل}} خواهد آمد، إن شاء الله. (م)</ref>، دو دژ "وطیح" و "سلالم" که از استوارترین دژها بودند و دو یورش [[مسلمانان]] را به [[فرماندهی]] [[ابو بکر]] و [[عمر]]، ناکام گذارده بودند، با [[فرماندهی]] [[علی]] {{ع}}- که تا آن زمان، [[بیمار]] بود و [[توان]] [[نبرد]] نداشت و در آن هنگامه، با دعای معجزه‌آسای [[پیامبر خدا]] از بستر [[بیماری]] برخاسته بود-، گشوده شدند و [[سپاه]] سرافراز [[اسلام]]، آن دژها را که فتحشان به [[خیال]] کسی نمی‌آمد، گشودند.
#حارث، رزم‌آور [[مغرور]] [[یهودی]] که نعره‌هایش به هنگام [[نبرد]]، لرزه بر اندام‌ها می‌افکند، با ضربت سهمگین [[علی]] {{ع}} بر [[خاک]] افتاد و مرحَب، که کسی [[توان]] رویارویی با او را نداشت، با [[شمشیر]] وی، دو نیم گشت.
# حارث، رزم‌آور [[مغرور]] [[یهودی]] که نعره‌هایش به هنگام [[نبرد]]، لرزه بر اندام‌ها می‌افکند، با ضربت سهمگین [[علی]] {{ع}} بر [[خاک]] افتاد و مرحَب، که کسی [[توان]] رویارویی با او را نداشت، با [[شمشیر]] وی، دو نیم گشت.
#چون [[مسلمانان]] در گشودن دژهای یاد شده ناکام ماندند و نزدیک بود که [[رعب]] بر جان‌های آنان چیره شود، [[پیامبر خدا]]، جمله شکوهمندِ "فردا [[پرچم]] را به دست مردی می‌سپارم که [[خدا]] و پیامبرش را [[دوست]] دارد و [[خدا]] و پیامبرش هم او را [[دوست]] دارند و حمله کننده‌ای پی در پی است، نه گریزنده" را درباره [[علی]] {{ع}} فرمود و بدین سان، بر [[دل‌ها]] [[امید]] [[پیروزی]] نشاند.
# چون [[مسلمانان]] در گشودن دژهای یاد شده ناکام ماندند و نزدیک بود که [[رعب]] بر جان‌های آنان چیره شود، [[پیامبر خدا]]، جمله شکوهمندِ "فردا [[پرچم]] را به دست مردی می‌سپارم که [[خدا]] و پیامبرش را [[دوست]] دارد و [[خدا]] و پیامبرش هم او را [[دوست]] دارند و حمله کننده‌ای پی در پی است، نه گریزنده" را درباره [[علی]] {{ع}} فرمود و بدین سان، بر [[دل‌ها]] [[امید]] [[پیروزی]] نشاند.
# [[امام]] {{ع}} درِ دژ "قَموص" را به تنهایی از جا کند که تکان دادنش تنها از عهده [[چهل]] مرد بر می‌آمد.
# [[امام]] {{ع}} درِ دژ "قَموص" را به تنهایی از جا کند که تکان دادنش تنها از عهده [[چهل]] مرد بر می‌آمد.
* [[الإرشاد (کتاب)|الإرشاد]]- به [[نقل]] از [[عبد]] الملک بن هشام و [[محمد بن اسحاق]] و دیگر [[راویان]] تاریخ-: [[پیامبر خدا]]، خیبر را بیست و چند شب در محاصره گرفت و در این روزها [[پرچم]] به دست [[امیر مؤمنان]] بود که چشمْ دردی بر او عارض شد و از حضور در [[جنگ]] ناتوانش کرد. [[مسلمانان]] در جلوی در و کناره‌های دژهای [[یهودیان]] با آنها می‌جنگیدند تا این‌که‌ یکی‌از روزها درِ دژ را باز کردند و مرحب، پیاده برای [[جنگ]]، پیش آمد و از خندقِ گرداگرد دژ که خودشان کنده بودند، گذشت. پس [[پیامبر خدا]]، [[ابو بکر]] را فرا خواند و به او فرمود: "[[پرچم]] را بگیر!". آن را گرفت و با گروهی از [[مهاجران]] کوشید و کاری از پیش [[نبرد]] و بازگشت، در حالی که [او] همراهانش را [[سرزنش]] می‌کرد و همراهانش او را ملامت می‌کردند. فردای آن روز، [[عمر]] پیش آمد و اندکی پیش نرفته، بازگشت. او یارانش را بُزدل می‌خواند و یارانش او را بزدل می‌خواندند. در این‌جا [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: "این [[پرچم]]، به دست آن که بایست می‌بود، نبود. [[علی بن ابی طالب]] را نزدم بیاورید". گفته شد: او چشمْ‌درد دارد. فرمود: "او را به من نشان دهید تا مردی را ببینید که [[خدا]] و پیامبرش را [[دوست]] دارد و [[خدا]] و پیامبرش هم او را [[دوست]] دارند. [[حق]] [[پرچم]] را ادا می‌کند و نمی‌گریزد". دست [[علی بن ابی‌طالب]] {{ع}} را گرفتندو پیش‌ایشان آوردند. [[پیامبر]] {{صل}} به او فرمود: "از چه [[ناراحتی]]، ای [[علی]]؟". گفت: چشمْ‌دردی که با آن، جایی را نمی‌بینم و سردرد نیز دارم. [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: "بنشین و سرت را روی پای من بگذار!". [[علی]] {{ع}} چنان‌کرد و [[پیامبر]] {{صل}} برایش‌دعا کرد و با دستش از [[آب]] دهان خود برگرفت و بر چشمان و سر او مالید. چشمان [[علی]] {{ع}} گشوده شد و سرش آرام گرفت. و [[پیامبر]] {{صل}} در دعایش چنین گفت: "خدایا! او را از گرما و سرما حفظ کن" و [[پرچم]] را که سفید رنگ بود، به او سپرد و فرمود: "[[پرچم]] را بگیر و آن را پیش ببر که [[جبرئیل]] {{ع}} همراه توست و [[یاری الهی]] در پیش رویت، و [[هراس]] در [[دل]] [[دشمنان]] افتاده است، و بدان- ای علی- که آنان در کتابشان دیده‌اند که‌نام آن‌که نابودشان می‌کند "آلیا" ست. پس هنگامی که آنان را دیدی، بگو:" من [[علی]] هستم" که إن شاء [[الله]]، آنان به خذلان و بی‌پناهی یا بی‌یاوری دچار می‌شوند ...!". و در [[حدیث]] آمده است که چون [[امیر مؤمنان]] گفت: "من [[علی]] بن ابی طالبم"، یکی از [[عالمان]] [[یهود]] گفت: [[سوگند]] به آنچه بر [[موسی]] نازل شد که [[شکست]] خوردید! پس چنان ترسی در دلشان افتاد که دیگر نتوانستند دوام بیاورند<ref>الإرشاد، ج ۱، ص ۱۲۵.</ref>.
* [[الإرشاد (کتاب)|الإرشاد]]- به [[نقل]] از [[عبد]] الملک بن هشام و [[محمد بن اسحاق]] و دیگر [[راویان]] تاریخ-: [[پیامبر خدا]]، خیبر را بیست و چند شب در محاصره گرفت و در این روزها [[پرچم]] به دست [[امیر مؤمنان]] بود که چشمْ دردی بر او عارض شد و از حضور در [[جنگ]] ناتوانش کرد. [[مسلمانان]] در جلوی در و کناره‌های دژهای [[یهودیان]] با آنها می‌جنگیدند تا این‌که‌ یکی‌از روزها درِ دژ را باز کردند و مرحب، پیاده برای [[جنگ]]، پیش آمد و از خندقِ گرداگرد دژ که خودشان کنده بودند، گذشت. پس [[پیامبر خدا]]، [[ابو بکر]] را فرا خواند و به او فرمود: "[[پرچم]] را بگیر!". آن را گرفت و با گروهی از [[مهاجران]] کوشید و کاری از پیش [[نبرد]] و بازگشت، در حالی که [او] همراهانش را [[سرزنش]] می‌کرد و همراهانش او را ملامت می‌کردند. فردای آن روز، [[عمر]] پیش آمد و اندکی پیش نرفته، بازگشت. او یارانش را بُزدل می‌خواند و یارانش او را بزدل می‌خواندند. در این‌جا [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: "این [[پرچم]]، به دست آن که بایست می‌بود، نبود. [[علی بن ابی طالب]] را نزدم بیاورید". گفته شد: او چشمْ‌درد دارد. فرمود: "او را به من نشان دهید تا مردی را ببینید که [[خدا]] و پیامبرش را [[دوست]] دارد و [[خدا]] و پیامبرش هم او را [[دوست]] دارند. [[حق]] [[پرچم]] را ادا می‌کند و نمی‌گریزد". دست [[علی بن ابی‌طالب]] {{ع}} را گرفتندو پیش‌ایشان آوردند. [[پیامبر]] {{صل}} به او فرمود: "از چه [[ناراحتی]]، ای [[علی]]؟". گفت: چشمْ‌دردی که با آن، جایی را نمی‌بینم و سردرد نیز دارم. [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: "بنشین و سرت را روی پای من بگذار!". [[علی]] {{ع}} چنان‌کرد و [[پیامبر]] {{صل}} برایش‌دعا کرد و با دستش از [[آب]] دهان خود برگرفت و بر چشمان و سر او مالید. چشمان [[علی]] {{ع}} گشوده شد و سرش آرام گرفت. و [[پیامبر]] {{صل}} در دعایش چنین گفت: "خدایا! او را از گرما و سرما حفظ کن" و [[پرچم]] را که سفید رنگ بود، به او سپرد و فرمود: "[[پرچم]] را بگیر و آن را پیش ببر که [[جبرئیل]] {{ع}} همراه توست و [[یاری الهی]] در پیش رویت، و [[هراس]] در [[دل]] [[دشمنان]] افتاده است، و بدان- ای علی- که آنان در کتابشان دیده‌اند که‌نام آن‌که نابودشان می‌کند "آلیا" ست. پس هنگامی که آنان را دیدی، بگو:" من [[علی]] هستم" که إن شاء [[الله]]، آنان به خذلان و بی‌پناهی یا بی‌یاوری دچار می‌شوند ...!". و در [[حدیث]] آمده است که چون [[امیر مؤمنان]] گفت: "من [[علی]] بن ابی طالبم"، یکی از [[عالمان]] [[یهود]] گفت: [[سوگند]] به آنچه بر [[موسی]] نازل شد که [[شکست]] خوردید! پس چنان ترسی در دلشان افتاد که دیگر نتوانستند دوام بیاورند<ref>الإرشاد، ج ۱، ص ۱۲۵.</ref>.
خط ۳۶: خط ۳۵:
حجت الاسلام و المسلمین '''[[جواد محدثی]]'''، در کتاب ''«[[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]»'' در این‌باره گفته است:
حجت الاسلام و المسلمین '''[[جواد محدثی]]'''، در کتاب ''«[[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]»'' در این‌باره گفته است:


«[[امام علی|امیر المؤمنین]]{{ع}} را "[[فاتح خیبر]]" می‌دانند و این از افتخارات و [[فضایل]] اوست. خیبر، منطقه‌ای یهودی‌نشین و حاصلخیز در ۱۲۰ کیلومتری [[مدینه]] بود، با زمین‌های زراعی، چشمه‌های جاری و هفت قلعۀ محکم که هزاران مرد جنگجو با [[خانواده]] در آن می‌زیستند و پیرو [[فرمان]] [[رئیس]] قلعۀ قموص بودند. [[نبرد]] [[مسلمانان]] با [[یهودیان]] خیبرنشین در سال ششم یا هفتم اتفاق افتاد. [[سپاه]] [[اسلام]] قلعه‌های خیبر را محاصره کردند. در چند نوبت عملیات [[نظامی]] و ناکامی [[مسلمانان]] در گشودن قلعه‌ها، [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} [[پرچم]] را به دست [[امام علی|علی]]{{ع}} سپرد. [[امام علی|علی]]{{ع}} شجاعانه حمله کرد و قلعۀ قموص را پس از بیست روز که در محاصره بود [[فتح]] نمود و مرحب خیبری را کشت و [[یهودیان]] [[تسلیم]] شدند و مصالحه‌نامه‌ای میان آنان و [[مسلمانان]] [[امضا]] شد. خیبر امروز، فلاتی در ۱۲۰ کیلومتری شمال [[مدینه]] در وادی زیدیّه است و یک قلعۀ قدیمی و چشمه‌های [[آب]] و بیش از سه‌هزار سکنه دارد.<ref>فصلنامۀ «میقات حج» ، شماره ۳۴ ص ۱۴۰</ref> خیبرگشایی [[امام علی|علی بن ابی طالب]]{{ع}}، بخصوص پس از جملۀ معروفی که [[پیامبر]] دربارۀ وی فرمود (فردا [[پرچم]] را به دست کسی خواهم داد که [[خدا]] و [[رسول]] را [[دوست]] دارد و [[خدا]] و [[رسول]] هم او را [[دوست]] دارند و او حتما پیروز خواهد شد) از [[فضایل]] برجستۀ آن [[حضرت]] به شمار می‌آید: {{عربی|لأعطینّ الرّایة غدا رجلا یحبّه اللّه و رسوله و یحبّ اللّه و رسوله، کرّارا غیر فرّار، لا یرجع حتّی یفتح اللّه علی یدیه}}.<ref>ینابیع المودّه، ص ۴۸، ارشاد، مفید، ج ۱ ص ۶۴</ref> [[حضرت]]، در سنگین قلعۀ خیبر را کند و از آن پلی برای عبور فاتحان قرار داد.<ref>کشف الغمّه، ج ۱ ص۲۱۵. از جمله ر. ک: «حیدر، فاتح خیبر» ، نادر فضلی،۱۳۷۶ ش</ref> تعبیر "[[فتح]] خیبر"، معمولا در مورد کارهای عظیم و دشوار به کار می‌رود. از [[امام علی]]{{ع}} به عنوان [[فاتح خیبر]]، خیبرگشا، خیبرگیر، خیبرستان هم یاد می‌شود»<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۲۵۵.</ref>.
«[[امام علی|امیر المؤمنین]] {{ع}} را "[[فاتح خیبر]]" می‌دانند و این از افتخارات و [[فضایل]] اوست. خیبر، منطقه‌ای یهودی‌نشین و حاصلخیز در ۱۲۰ کیلومتری [[مدینه]] بود، با زمین‌های زراعی، چشمه‌های جاری و هفت قلعۀ محکم که هزاران مرد جنگجو با [[خانواده]] در آن می‌زیستند و پیرو [[فرمان]] [[رئیس]] قلعۀ قموص بودند. [[نبرد]] [[مسلمانان]] با [[یهودیان]] خیبرنشین در سال ششم یا هفتم اتفاق افتاد. [[سپاه]] [[اسلام]] قلعه‌های خیبر را محاصره کردند. در چند نوبت عملیات [[نظامی]] و ناکامی [[مسلمانان]] در گشودن قلعه‌ها، [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} [[پرچم]] را به دست [[امام علی|علی]] {{ع}} سپرد. [[امام علی|علی]] {{ع}} شجاعانه حمله کرد و قلعۀ قموص را پس از بیست روز که در محاصره بود [[فتح]] نمود و مرحب خیبری را کشت و [[یهودیان]] [[تسلیم]] شدند و مصالحه‌نامه‌ای میان آنان و [[مسلمانان]] [[امضا]] شد. خیبر امروز، فلاتی در ۱۲۰ کیلومتری شمال [[مدینه]] در وادی زیدیّه است و یک قلعۀ قدیمی و چشمه‌های [[آب]] و بیش از سه‌هزار سکنه دارد.<ref>فصلنامۀ «میقات حج» ، شماره ۳۴ ص ۱۴۰</ref> خیبرگشایی [[امام علی|علی بن ابی طالب]] {{ع}}، بخصوص پس از جملۀ معروفی که [[پیامبر]] دربارۀ وی فرمود (فردا [[پرچم]] را به دست کسی خواهم داد که [[خدا]] و [[رسول]] را [[دوست]] دارد و [[خدا]] و [[رسول]] هم او را [[دوست]] دارند و او حتما پیروز خواهد شد) از [[فضایل]] برجستۀ آن [[حضرت]] به شمار می‌آید: {{عربی|لأعطینّ الرّایة غدا رجلا یحبّه اللّه و رسوله و یحبّ اللّه و رسوله، کرّارا غیر فرّار، لا یرجع حتّی یفتح اللّه علی یدیه}}.<ref>ینابیع المودّه، ص ۴۸، ارشاد، مفید، ج ۱ ص ۶۴</ref> [[حضرت]]، در سنگین قلعۀ خیبر را کند و از آن پلی برای عبور فاتحان قرار داد.<ref>کشف الغمّه، ج ۱ ص۲۱۵. از جمله ر. ک: «حیدر، فاتح خیبر» ، نادر فضلی،۱۳۷۶ ش</ref> تعبیر "[[فتح]] خیبر"، معمولا در مورد کارهای عظیم و دشوار به کار می‌رود. از [[امام علی]] {{ع}} به عنوان [[فاتح خیبر]]، خیبرگشا، خیبرگیر، خیبرستان هم یاد می‌شود»<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۲۵۵.</ref>.
}}== پرسش‌های وابسته ==
}}== پرسش‌های وابسته ==
{{پرسمان معرفت امام علی}}
{{پرسمان معرفت امام علی}}
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش