پرش به محتوا

تحدیث فرشتگان با معصوم: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:


==چیستی تحدیث و الهام==
==چیستی تحدیث و الهام==
*علم اهل بیت(علیهم السلام) علمی الهی و لدنی است که در اثر اتصال با عالَم غیب و هم نشینی با فرشتگان الهی به دست آورده اند،<ref>ر.ک. فاضل لنکرانی، محمد، اشراقی، شهاب الدین، پاسداران وحی، ص 193؛ سبحانی، جعفر، آگاهی سوم یا علم غیب، ص 33 ـ 38</ref> امام صادق(علیه السلام) فرمودند: <ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 255</ref> «خداوند دو گونه علم دارد: یکی علمی که فرشتگانِ مقرب و پیامبران و رسولان را از آن آگاه ساخته است، این علم را ما نیز می‌دانیم. دوم علمی که ویژه ذات مقدس اوست و کسی جز او، آن را نمی‌داند، لکن چون خدا اراده کند چیزی از همین علم را نیز آشکار گرداند به ما می آموزد و امامان پیشین را نیز از آن آگاه کرده بود.»<ref>ر.ک. فاضل لنکرانی، محمد، اشراقی، شهاب الدین، پاسداران وحی، ص 193</ref> لذا یکی از منابع علوم اهل بیت(علیهم السلام) محدث بودن ایشان<ref>ر.ک. خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ج 2، ص 396 ـ 397؛ عسکری امام خان، منشأ و قلمرو علم امام، فصل پنجم، صفحه؟؟؟</ref> و ارتباط با جهان غیب است.<ref>ر.ک. کرجی، علی، جلوه های دانش علی(علیه السلام)، پایگاه اطلاع رسانی حوزه، ص 13</ref>  امامان(علیهم السلام) بخشی از علم خود را از راه "تحدیث" و سخن گفتن با فرشتگان الهی به دست می آورند،<ref>ر.ک. خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ج 2، ص 396 ـ 397؛ برنجکار، رضا، شاکر، محمدتقی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی، ص 48؛ سبحانی، سیدمحمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص 130 ـ 140؛ هاشمی، سیدعلی، علم امام تام یا محدود؟، فصلنامه مشرق موعود، ش 37، صفحه؟؟؟؛ مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص 71</ref> که نوعی الهام به حساب می آید،<ref>ر.ک. نادم، محمدحسن، علم غیب از نگاه عقل و وحی، ص 330</ref> مانند نزول ملائکه در شب قدر بر امام هر عصری و گفتگویشان با امام.<ref>ر.ک. مصباح یزدی، محمد تقی، سخنرانی با موضوع: قدر شب قدر را بدانیم</ref> در مجموع علوم امامان(علیهم السلام) بر دو نوع است، علوم عادی که از راه های معمولی فرامی گیرند و در فراگیری با دیگر انسان ها تفاوتی ندارد و علمشان ناشی از جنبه بشری و مقتضای بشیریت آنهاست؛ و علوم غیر عادی که در این قسم با دیگران متفاوت هستند و علمشان از طرق معمول حاصل نمی‌شود و با ارتباط با عالم غیب تحقق پیدا می‌کند.<ref>ر.ک. نادم، محمدحسن، علم غیب از نگاه عقل و وحی، ص 330</ref> علم و آگاهی که توسط قلب انسان درک می‌گردد، الهام و تأثیر پذیری و معرفتی که توسط دستگاه شنیداری محقق می گردد، تحدیث دانسته شده است.<ref>مفید، محمد بن محمد، ارشاد، ج ۲، ص ۱۸۶؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱ ص ۳۱۸ و ۳۹۸</ref> به عبارتی دیگر مطلبی که در قلب امام آشکار و درک می‌گردد از آن به الهام نامبرده می‌شود یا آنچه امام توسط گوش خود درک می‌کند و می‌شنود که حدیث ملائکه نامیده شده نیز به واسطه فرشته انجام می‌گیرد.<ref>ر.ک. برنجکار، رضا، شاکر، محمدتقی، حقیقت تحدیث و رابطۀ آن با نبوت، فصلنامۀ آینۀ معرفت، ش 37، ص 152</ref> محدث کسی است که فرشته با او سخن بگوید؛<ref>ر.ک. نادم، محمدحسن، علم غیب از نگاه عقل و وحی، ص 330؛ نادم، محمدحسن، افتخاری، سیدابراهیم، منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد، ص 59</ref> بدون اینکه پیامبر باشد و یا فرشته را ببیند<ref>ر.ک. فاضل لنکرانی، محمدجواد، سخنرانی با موضوع همگرایی قیام امام حسین(علیه السلام) با علم حضرت به شهادت خود و یارانش؛ اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص 64؛ باقری، سیدمحمدفائز، بررسی علم اولیای الهی، ص 116؛ شیخ زاده، قاسم علی، رابطۀ علم غیب امام حسین و حادثۀ عاشورا، ص 57؛ خوش باور، داوود، علم غیب از دیدگاه فریقین، ص 81 ـ 83</ref> و یا کسی که در او دانشی به طریق الهام و مکاشفه ایجاد گردد و یا آن که در قلب او حقایقی پدید آید که از دیگران مخفی است.<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۲۷۱، ح۴؛ امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج۵، ص۴۲؛ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ج 2، ص 396 ـ 397؛ نیرومند، رضا، مرتضوی، سیدمرتضی، محمدزاده نقاشان، الهام، رابطۀ الهام و تحدیث در علم امامان شیعه، ص 59؛ عظیمی، محمدصادق، سیر تطور گسترۀ علم امام در کلام اسلامی، ص 176؛ موسوی، سیدعلی، تبیین و گسترۀ علم امام از دیدگاه علامه طباطبایی و امام خمینی، ص 88؛ شاکر، محمدتقی، منابع علم امام در قرآن، فصلنامه امامت پژوهی، ش 6، ص 181 ـ 182</ref> محدث به هر معنایی که باشد از علم غیب برخوردار است.<ref>ر.ک. خوش باور، داوود، علم غیب از دیدگاه فریقین، ص 81 ـ 83</ref>  
*علم اهل بیت{{عم}} علمی الهی و لدنی است که در اثر اتصال با عالَم غیب و هم نشینی با فرشتگان الهی به دست آورده اند،<ref>ر.ک. فاضل لنکرانی، محمد، اشراقی، شهاب الدین، پاسداران وحی، ص 193؛ سبحانی، جعفر، آگاهی سوم یا علم غیب، ص 33 ـ 38</ref> امام صادق{{ع}} فرمودند: <ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 255</ref> «خداوند دو گونه علم دارد: یکی علمی که فرشتگانِ مقرب و پیامبران و رسولان را از آن آگاه ساخته است، این علم را ما نیز می‌دانیم. دوم علمی که ویژه ذات مقدس اوست و کسی جز او، آن را نمی‌داند، لکن چون خدا اراده کند چیزی از همین علم را نیز آشکار گرداند به ما می آموزد و امامان پیشین را نیز از آن آگاه کرده بود.»<ref>ر.ک. فاضل لنکرانی، محمد، اشراقی، شهاب الدین، پاسداران وحی، ص 193</ref> لذا یکی از منابع علوم اهل بیت{{عم}} محدث بودن ایشان<ref>ر.ک. خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ج 2، ص 396 ـ 397؛ عسکری امام خان، منشأ و قلمرو علم امام، فصل پنجم، صفحه؟؟؟</ref> و ارتباط با جهان غیب است.<ref>ر.ک. کرجی، علی، جلوه های دانش علی{{ع}}، پایگاه اطلاع رسانی حوزه، ص 13</ref>  امامان{{عم}} بخشی از علم خود را از راه "تحدیث" و سخن گفتن با فرشتگان الهی به دست می آورند،<ref>ر.ک. خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ج 2، ص 396 ـ 397؛ برنجکار، رضا، شاکر، محمدتقی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی، ص 48؛ سبحانی، سیدمحمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص 130 ـ 140؛ هاشمی، سیدعلی، علم امام تام یا محدود؟، فصلنامه مشرق موعود، ش 37، صفحه؟؟؟؛ مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص 71</ref> که نوعی الهام به حساب می آید،<ref>ر.ک. نادم، محمدحسن، علم غیب از نگاه عقل و وحی، ص 330</ref> مانند نزول ملائکه در شب قدر بر امام هر عصری و گفتگویشان با امام.<ref>ر.ک. مصباح یزدی، محمد تقی، سخنرانی با موضوع: قدر شب قدر را بدانیم</ref> در مجموع علوم امامان{{عم}} بر دو نوع است، علوم عادی که از راه های معمولی فرامی گیرند و در فراگیری با دیگر انسان ها تفاوتی ندارد و علمشان ناشی از جنبه بشری و مقتضای بشیریت آنهاست؛ و علوم غیر عادی که در این قسم با دیگران متفاوت هستند و علمشان از طرق معمول حاصل نمی‌شود و با ارتباط با عالم غیب تحقق پیدا می‌کند.<ref>ر.ک. نادم، محمدحسن، علم غیب از نگاه عقل و وحی، ص 330</ref> علم و آگاهی که توسط قلب انسان درک می‌گردد، الهام و تأثیر پذیری و معرفتی که توسط دستگاه شنیداری محقق می گردد، تحدیث دانسته شده است.<ref>مفید، محمد بن محمد، ارشاد، ج ۲، ص ۱۸۶؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱ ص ۳۱۸ و ۳۹۸</ref> به عبارتی دیگر مطلبی که در قلب امام آشکار و درک می‌گردد از آن به الهام نامبرده می‌شود یا آنچه امام توسط گوش خود درک می‌کند و می‌شنود که حدیث ملائکه نامیده شده نیز به واسطه فرشته انجام می‌گیرد.<ref>ر.ک. برنجکار، رضا، شاکر، محمدتقی، حقیقت تحدیث و رابطۀ آن با نبوت، فصلنامۀ آینۀ معرفت، ش 37، ص 152</ref> محدث کسی است که فرشته با او سخن بگوید؛<ref>ر.ک. نادم، محمدحسن، علم غیب از نگاه عقل و وحی، ص 330؛ نادم، محمدحسن، افتخاری، سیدابراهیم، منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد، ص 59</ref> بدون اینکه پیامبر باشد و یا فرشته را ببیند<ref>ر.ک. فاضل لنکرانی، محمدجواد، سخنرانی با موضوع همگرایی قیام امام حسین{{ع}} با علم حضرت به شهادت خود و یارانش؛ اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص 64؛ باقری، سیدمحمدفائز، بررسی علم اولیای الهی، ص 116؛ شیخ زاده، قاسم علی، رابطۀ علم غیب امام حسین و حادثۀ عاشورا، ص 57؛ خوش باور، داوود، علم غیب از دیدگاه فریقین، ص 81 ـ 83</ref> و یا کسی که در او دانشی به طریق الهام و مکاشفه ایجاد گردد و یا آن که در قلب او حقایقی پدید آید که از دیگران مخفی است.<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۲۷۱، ح۴؛ امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج۵، ص۴۲؛ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ج 2، ص 396 ـ 397؛ نیرومند، رضا، مرتضوی، سیدمرتضی، محمدزاده نقاشان، الهام، رابطۀ الهام و تحدیث در علم امامان شیعه، ص 59؛ عظیمی، محمدصادق، سیر تطور گسترۀ علم امام در کلام اسلامی، ص 176؛ موسوی، سیدعلی، تبیین و گسترۀ علم امام از دیدگاه علامه طباطبایی و امام خمینی، ص 88؛ شاکر، محمدتقی، منابع علم امام در قرآن، فصلنامه امامت پژوهی، ش 6، ص 181 ـ 182</ref> محدث به هر معنایی که باشد از علم غیب برخوردار است.<ref>ر.ک. خوش باور، داوود، علم غیب از دیدگاه فریقین، ص 81 ـ 83</ref>  
*لغویون محدّث را به مُلهَم ترجمه کرده و می گویند:<ref>ابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، ج ۱، ص ۳۵۰؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج ۲، ص ۱۳۴</ref> "مُلهَم کسی است که چیزی در قلبش القاء می‌شود، پس به خاطر قوۀ حدس قوی و فراستی که دارد، به او خبر داده می‌شود و این روشی است که خداوند آن را به بندگان برگزیده‌اش داده است، مثل این است که به آنها چیزی الهام می‌شود، سپس آن را می‌گویند".<ref>ر.ک. افتخاری، سیدابراهیم، بررسی مقایسه ایی شئون امامت در مکتب قم و بغداد، ص 74 ـ 76</ref> در این زمینه محمد بن مسلم می‌‏گوید:<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 271</ref> نزد امام صادق(علیه السلام) صحبت از محدّث به میان آمد، فرمود: «محدّث کسی‌ است که صدای‌ فرشته را می‌‏شنود ولی‌ شخص او را نمی‌‏بیند.» عرض کردم: "فدایت شوم از کجا تشخیص می‌‏دهد که کلام فرشته است؟" فرمود: «به واسطه آرامش خاطر و وقاری‌ که در آن حال به وی‌ عطا می‌‏شود می‌‏فهمد فرشته است.»<ref>ر.ک. امینی، ابراهیم، بررسی مسائل کلی امامت، ص 249؛ غلامی، اصغر، آفاق علم امام در الکافی، صفحه؟؟؟؛ کرجی، علی، جلوه های دانش علی(علیه السلام)، پایگاه اطلاع رسانی حوزه، ص 13</ref>
*لغویون محدّث را به مُلهَم ترجمه کرده و می گویند:<ref>ابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، ج ۱، ص ۳۵۰؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج ۲، ص ۱۳۴</ref> "مُلهَم کسی است که چیزی در قلبش القاء می‌شود، پس به خاطر قوۀ حدس قوی و فراستی که دارد، به او خبر داده می‌شود و این روشی است که خداوند آن را به بندگان برگزیده‌اش داده است، مثل این است که به آنها چیزی الهام می‌شود، سپس آن را می‌گویند".<ref>ر.ک. افتخاری، سیدابراهیم، بررسی مقایسه ایی شئون امامت در مکتب قم و بغداد، ص 74 ـ 76</ref> در این زمینه محمد بن مسلم می‌‏گوید:<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 271</ref> نزد امام صادق{{ع}} صحبت از محدّث به میان آمد، فرمود: «محدّث کسی‌ است که صدای‌ فرشته را می‌‏شنود ولی‌ شخص او را نمی‌‏بیند.» عرض کردم: "فدایت شوم از کجا تشخیص می‌‏دهد که کلام فرشته است؟" فرمود: «به واسطه آرامش خاطر و وقاری‌ که در آن حال به وی‌ عطا می‌‏شود می‌‏فهمد فرشته است.»<ref>ر.ک. امینی، ابراهیم، بررسی مسائل کلی امامت، ص 249؛ غلامی، اصغر، آفاق علم امام در الکافی، صفحه؟؟؟؛ کرجی، علی، جلوه های دانش علی{{ع}}، پایگاه اطلاع رسانی حوزه، ص 13</ref>
*در برخی از روایات آمده است، اگر بر علم اهل بیت(علیهم السلام) افزوده نشود علمشان تمام می گردد: «لولا ان الائمه(علیهم السلام) یزدادون لفقد ما عندهم»،<ref>مانند: کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 254</ref> و یکی از این راه ها اطلاع رسانی از طریق ملائکه است که برای انجام این وظیفه و رساندن اخبار عالَم خدمت امام(علیه السلام) شرفیاب می گردند.<ref>ر.ک. خاتمی، سیداحمد، در آستان امامان، ملائکه و دیدار با امامان، ماهنامه پاسداران اسلام، ش 248، صفحه؟؟؟</ref> سخن گفتن فرشتگان با حضرت مریم: «وَإِذْ قَالَتِ الْمَلائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاء الْعَالَمِينَ»<ref>سورۀ آل عمران، آیۀ 42 ـ 45</ref> و ساره همسر حضرت ابراهیم(ع): «وَ امْرَأَتُهُ قٰائِمَةٌ فَضَحِکَتْ فَبَشَّرْنٰاهٰا بِإِسْحٰاقَ وَ مِنْ وَرٰاءِ إِسْحٰاقَ یَعْقُوبَ»<ref>سورۀ هود، آیۀ 71</ref> و با حضرت زهرا(سلام الله علیها): «السَّلامُ عَلَیْکِ ایَّتُهَا التَّقِیَّةُ النَّقِیَّةُ السَّلامُ عَلَیْکِ ایَّتُهَا المُحَدَّثَةُ الْعَلِیمَةُ»<ref>اقبال الاعمال و ابن بابویه، محمد بن علی، علل الشرایع، ج۱، ص۲۱۶، باب ۱۴۶، ح۱؛ ابن جریر طبری، محمد، دلائل الامامه، ص 28</ref> نمونه ایی از تحدیث ملائکه است.<ref>ر.ک. خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ج 2، ص 396 ـ 397؛ سبحانی، سیدمحمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص 130 ـ 140؛ هاشمی، سیدعلی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی، ص 48؛ میرترابی حسینی، زهرة السادات، علم لدنی در قرآن و حدیث، ص 71 ـ 73؛ سیده رابیل، جستاری در مسألۀ علم غیب، منتشر شده در نشریۀ الکترونیکی قرآن پژوهی</ref> برخی از امامان(علیهم السلام) که در دوران طفولیت به مقام امامت می رسیدند و از همه چیز آگاه بودند، از این طریق بوده است.<ref>ر.ک. مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش عقاید، ص 321</ref>
*در برخی از روایات آمده است، اگر بر علم اهل بیت{{عم}} افزوده نشود علمشان تمام می گردد: «لولا ان الائمه{{عم}} یزدادون لفقد ما عندهم»،<ref>مانند: کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 254</ref> و یکی از این راه ها اطلاع رسانی از طریق ملائکه است که برای انجام این وظیفه و رساندن اخبار عالَم خدمت امام{{ع}} شرفیاب می گردند.<ref>ر.ک. خاتمی، سیداحمد، در آستان امامان، ملائکه و دیدار با امامان، ماهنامه پاسداران اسلام، ش 248، صفحه؟؟؟</ref> سخن گفتن فرشتگان با حضرت مریم: «وَإِذْ قَالَتِ الْمَلائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاء الْعَالَمِينَ»<ref>سورۀ آل عمران، آیۀ 42 ـ 45</ref> و ساره همسر حضرت ابراهیم(ع): «وَ امْرَأَتُهُ قٰائِمَةٌ فَضَحِکَتْ فَبَشَّرْنٰاهٰا بِإِسْحٰاقَ وَ مِنْ وَرٰاءِ إِسْحٰاقَ یَعْقُوبَ»<ref>سورۀ هود، آیۀ 71</ref> و با حضرت زهرا(سلام {{عم}}لیها): «السَّلامُ عَلَیْکِ ایَّتُهَا التَّقِیَّةُ النَّقِیَّةُ السَّلامُ عَلَیْکِ ایَّتُهَا المُحَدَّثَةُ الْعَلِیمَةُ»<ref>اقبال الاعمال و ابن بابویه، محمد بن علی، علل الشرایع، ج۱، ص۲۱۶، باب ۱۴۶، ح۱؛ ابن جریر طبری، محمد، دلائل الامامه، ص 28</ref> نمونه ایی از تحدیث ملائکه است.<ref>ر.ک. خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ج 2، ص 396 ـ 397؛ سبحانی، سیدمحمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص 130 ـ 140؛ هاشمی، سیدعلی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی، ص 48؛ میرترابی حسینی، زهرة السادات، علم لدنی در قرآن و حدیث، ص 71 ـ 73؛ سیده رابیل، جستاری در مسألۀ علم غیب، منتشر شده در نشریۀ الکترونیکی قرآن پژوهی</ref> برخی از امامان{{عم}} که در دوران طفولیت به مقام امامت می رسیدند و از همه چیز آگاه بودند، از این طریق بوده است.<ref>ر.ک. مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش عقاید، ص 321</ref>


==تفاوت مقام تحدیث با الهام و وحی==
==تفاوت مقام تحدیث با الهام و وحی==
*مقام تحدیث به این معناست که امام(علیه السلام) در اثر نزاهت روحی، صفای باطن و شایستگی علمی به مرتبه‌ای می‌رسد که فرشتگان آسمانی با او به گفتگو می‌پردازند.<ref>ر.ک. نصیری، محمد حسین، گسترۀ علم امام از دیدگاه آیات و روایات، صفحه؟؟؟</ref> مقام تحدیث را باید مرتبه‌ای بالاتر از الهام و پایینتر از وحی دانست. بالاتر بودن مقام تحدیث از الهام از دو جهت است:
*مقام تحدیث به این معناست که امام{{ع}} در اثر نزاهت روحی، صفای باطن و شایستگی علمی به مرتبه‌ای می‌رسد که فرشتگان آسمانی با او به گفتگو می‌پردازند.<ref>ر.ک. نصیری، محمد حسین، گسترۀ علم امام از دیدگاه آیات و روایات، صفحه؟؟؟</ref> مقام تحدیث را باید مرتبه‌ای بالاتر از الهام و پایینتر از وحی دانست. بالاتر بودن مقام تحدیث از الهام از دو جهت است:
#الهام موهبت و رهنمونی است الهی که همه بندگان به میزان صفای باطن یا مصالحی دیگر از آن بهره دارند و اختصاص به افرادی خاص ندارد، چنانکه خداوند در قرآن به صراحت از الهام به مادر موسی(ع) یاد کرده است. در حالی که تحدیث مقامی است خاص، که تنها شماری محدود از بندگان صالح خداوند همچون اوصیا و امامان(علیهم السلام) از آن بهره دارند.
#الهام موهبت و رهنمونی است الهی که همه بندگان به میزان صفای باطن یا مصالحی دیگر از آن بهره دارند و اختصاص به افرادی خاص ندارد، چنانکه خداوند در قرآن به صراحت از الهام به مادر موسی(ع) یاد کرده است. در حالی که تحدیث مقامی است خاص، که تنها شماری محدود از بندگان صالح خداوند همچون اوصیا و امامان{{عم}} از آن بهره دارند.
#در عموم موارد منشأ الهام مبهم است و فقط انسان در می‌‏یابد که بارقه‌ای در دل او درخشیدن گرفته و راهی برای گریز از مهلکه یا برون رفت از یک بحران و مسأله برای او گشوده شده است. اما این که این بارقه توسط چه کسی و چگونه در قلب او افکنده شده، نامشخص است. در حالی که در تحدیث منشأ آن که فرشته است، برای ولی خداوند از هر جهت آشکار و مشخص است.<ref>ر.ک. نصیری، محمد حسین، گسترۀ علم امام از دیدگاه آیات و روایات، صفحه؟؟؟</ref>
#در عموم موارد منشأ الهام مبهم است و فقط انسان در می‌‏یابد که بارقه‌ای در دل او درخشیدن گرفته و راهی برای گریز از مهلکه یا برون رفت از یک بحران و مسأله برای او گشوده شده است. اما این که این بارقه توسط چه کسی و چگونه در قلب او افکنده شده، نامشخص است. در حالی که در تحدیث منشأ آن که فرشته است، برای ولی خداوند از هر جهت آشکار و مشخص است.<ref>ر.ک. نصیری، محمد حسین، گسترۀ علم امام از دیدگاه آیات و روایات، صفحه؟؟؟</ref>
*از سویی دیگر، پایینتر بودن مقام تحدیث از مرتبه وحی به دو جهت است:
*از سویی دیگر، پایینتر بودن مقام تحدیث از مرتبه وحی به دو جهت است:
خط ۲۲: خط ۲۲:
#در وحی با وساطت فرشته، پیامبر فرشته را در خواب یا بیداری می‌‏بیند، اما در تحدیث ولی خدا تنها صدای فرشته را می‏‌شنود، اما او را نمی‌‏بیند.<ref>ر.ک. نصیری، محمد حسین، گسترۀ علم امام از دیدگاه آیات و روایات، صفحه؟؟؟</ref>
#در وحی با وساطت فرشته، پیامبر فرشته را در خواب یا بیداری می‌‏بیند، اما در تحدیث ولی خدا تنها صدای فرشته را می‏‌شنود، اما او را نمی‌‏بیند.<ref>ر.ک. نصیری، محمد حسین، گسترۀ علم امام از دیدگاه آیات و روایات، صفحه؟؟؟</ref>
==برخی از روایات دربارۀ تحدیث==
==برخی از روایات دربارۀ تحدیث==
*دربارۀ تحدیث فرشتگان با امامان معصوم(علیهم السلام) روایاتی وجود دارد که به برخی از آنها اشاره می کنیم:
*دربارۀ تحدیث فرشتگان با امامان معصوم{{عم}} روایاتی وجود دارد که به برخی از آنها اشاره می کنیم:
#امام باقر(علیه السلام) می فرماید:<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ج 1، ص 235</ref> «امام علی(علیه السلام) به کتاب خدا و سنت پیامبر(صلی الله علیه و آله) عمل می‌کرد. هنگامی‌ که با مسئله جدیدی روبه‌رو می‌شد که نه در کتاب خدا بود و نه در سنت پیامبر، خداوند به او الهام می کرد.»<ref>ر.ک. نادم، محمدحسن، افتخاری، سیدابراهیم، منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد، ص 59؛ افتخاری، سیدابراهیم، بررسی مقایسه ایی شئون امامت در مکتب قم و بغداد، ص 74 ـ 76؛ کرجی، علی، جلوه های دانش علی(علیه السلام)، پایگاه اطلاع رسانی حوزه، ص 13</ref>
#امام باقر{{ع}} می فرماید:<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ج 1، ص 235</ref> «امام علی{{ع}} به کتاب خدا و سنت پیامبر(صلی {{عم}}لیه و آله) عمل می‌کرد. هنگامی‌ که با مسئله جدیدی روبه‌رو می‌شد که نه در کتاب خدا بود و نه در سنت پیامبر، خداوند به او الهام می کرد.»<ref>ر.ک. نادم، محمدحسن، افتخاری، سیدابراهیم، منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد، ص 59؛ افتخاری، سیدابراهیم، بررسی مقایسه ایی شئون امامت در مکتب قم و بغداد، ص 74 ـ 76؛ کرجی، علی، جلوه های دانش علی{{ع}}، پایگاه اطلاع رسانی حوزه، ص 13</ref>
#امام باقر(علیه السلام) فرمودند:<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 270</ref> «به درستى که اوصیاى محمد(صلی الله علیه و آله) محدثند.» و در جای دیگر فرمودند:<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 26، ص 72</ref> «به درستى که اوصیاى علی(علیه السلام) محدثند.»<ref>ر.ک. سبحانی، سیدمحمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص 130 ـ 140</ref>
#امام باقر{{ع}} فرمودند:<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 270</ref> «به درستى که اوصیاى محمد(صلی {{عم}}لیه و آله) محدثند.» و در جای دیگر فرمودند:<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 26، ص 72</ref> «به درستى که اوصیاى علی{{ع}} محدثند.»<ref>ر.ک. سبحانی، سیدمحمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص 130 ـ 140</ref>
#امام صادق(علیه السلام) فرمودند:<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ج ١، ص ٣١٩</ref> «ما دوازده نفر محدث هستیم.»<ref>ر.ک. سبحانی، سیدمحمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص 130 ـ 140؛ افتخاری، سیدابراهیم، بررسی مقایسه ایی شئون امامت در مکتب قم و بغداد، ص 74 ـ 76؛ شیخ زاده، قاسم علی، رابطۀ علم غیب امام حسین و حادثۀ عاشورا، ص 57؛ نادم، محمدحسن، افتخاری، سیدابراهیم، منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد، ص 59</ref>
#امام صادق{{ع}} فرمودند:<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ج ١، ص ٣١٩</ref> «ما دوازده نفر محدث هستیم.»<ref>ر.ک. سبحانی، سیدمحمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص 130 ـ 140؛ افتخاری، سیدابراهیم، بررسی مقایسه ایی شئون امامت در مکتب قم و بغداد، ص 74 ـ 76؛ شیخ زاده، قاسم علی، رابطۀ علم غیب امام حسین و حادثۀ عاشورا، ص 57؛ نادم، محمدحسن، افتخاری، سیدابراهیم، منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد، ص 59</ref>
#امام کاظم(علیه السلام) فرمودند:<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافى، ج ١، ص ٢٧١؛ طوسی، محمد بن حسن، امالى، ص ٢۴۵</ref> «ائمه، دانشمندان، راستگویان، فهمیدگان و محدثان‌اند.»<ref>ر.ک. سبحانی، سیدمحمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص 130 ـ 140؛ اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص 64؛ افقی، داوود، بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائرالدرجات، ص 50 ـ 52؛ غلامی، اصغر، آفاق علم امام در الکافی، صفحه؟؟؟</ref>  
#امام کاظم{{ع}} فرمودند:<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافى، ج ١، ص ٢٧١؛ طوسی، محمد بن حسن، امالى، ص ٢۴۵</ref> «ائمه، دانشمندان، راستگویان، فهمیدگان و محدثان‌اند.»<ref>ر.ک. سبحانی، سیدمحمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص 130 ـ 140؛ اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص 64؛ افقی، داوود، بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائرالدرجات، ص 50 ـ 52؛ غلامی، اصغر، آفاق علم امام در الکافی، صفحه؟؟؟</ref>  
#زراره می‌‌گوید:<ref>کلینی، اصول کافی، ج ۱، ص ۲۷۱</ref> از امام باقر(علیه السلام) شنیدم می‌فرمود: «ما بعد از حضرت رسول(صلی الله علیه و اله) دوازده امام، همه از آل محمد و همگی نیز محدث هستیم و علی بن ابیطالب(علیه السلام) جزو این دوازده امام است.»<ref>ر.ک. عظیمی، محمدصادق، سیر تطور گسترۀ علم امام در کلام اسلامی، ص 176</ref>
#زراره می‌‌گوید:<ref>کلینی، اصول کافی، ج ۱، ص ۲۷۱</ref> از امام باقر{{ع}} شنیدم می‌فرمود: «ما بعد از حضرت رسول(صلی {{عم}}لیه و اله) دوازده امام، همه از آل محمد و همگی نیز محدث هستیم و علی بن ابیطالب{{ع}} جزو این دوازده امام است.»<ref>ر.ک. عظیمی، محمدصادق، سیر تطور گسترۀ علم امام در کلام اسلامی، ص 176</ref>


==نظر علمای شیعه و اهل سنت دربارۀ مقام تحدیث==
==نظر علمای شیعه و اهل سنت دربارۀ مقام تحدیث==
*برخی از بزرگان شیعه با توجه به روایات، محدث بودن امامان(علیهم السلام) را صحیح می دانند.<ref>ر.ک. نادم، محمدحسن، افتخاری، سیدابراهیم، منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد، ص 59؛ افتخاری، سیدابراهیم، بررسی مقایسه ایی شئون امامت در مکتب قم و بغداد، ص 74 ـ 76؛ مشکی، محمد، بررسی علم امام از دیدگاه شیخ مفید، فصلنامه فلسفی کلامی، ش 45، ص 317؛ عظیمی، محمدصادق، سیر تطور گسترۀ علم امام در کلام اسلامی، ص 176؛ شیخ زاده، قاسم علی، رابطۀ علم غیب امام حسین و حادثۀ عاشورا، ص 57</ref> شیخ مفید در این زمینه می گوید: "نظر من این است که شنیدن صدای ملائک، از نظر عقلی جایز است، از راستگویان شیعه که معصومند، ممتنع نیست. روایاتی در تأیید صحت آن وارد شده است. البته ‌این عمل مخصوص امامان معصوم(علیهم السلام) است؛ همچنین برای برخی از شیعیان که به صالحین و ابرار و برگزیدگان معروفند، امکان دارد. این نظر فقهای محدث شیعه است".<ref>مفید، محمد بن محمد، اوائل المقالات، ص 69 ـ 70 و تصحیح الاعتقاد، ص 99</ref> ایشان در جای دیگر می نویسد: "ما معتقدیم خداوند متعال بعد از پیامبر(صلی الله علیه و آله)، به اولیای خود کلماتی را القا می‌کند که به آنها وحی گفته نمی‌شود."<ref>مفید، محمد بن محمد، تصحیح الاعتقاد، ص 99</ref> از نگاه شیخ مفید، تحدیث و الهام، دو منبع اساسی علم امام، عقلاً و نقلاً پذیرفته شده است.<ref>ر.ک. نادم، محمدحسن، افتخاری، سیدابراهیم، منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد، ص 59</ref> بزرگان دیگری همچون شیخ طوسی<ref>مانند امالی شیخ طوسی، ص 245 ـ 407 و 408 و ...</ref> هم قائل به چنین نظریه ایی هستند.<ref>ر.ک. نادم، محمدحسن، افتخاری، سیدابراهیم، منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد، ص 59</ref>
*برخی از بزرگان شیعه با توجه به روایات، محدث بودن امامان{{عم}} را صحیح می دانند.<ref>ر.ک. نادم، محمدحسن، افتخاری، سیدابراهیم، منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد، ص 59؛ افتخاری، سیدابراهیم، بررسی مقایسه ایی شئون امامت در مکتب قم و بغداد، ص 74 ـ 76؛ مشکی، محمد، بررسی علم امام از دیدگاه شیخ مفید، فصلنامه فلسفی کلامی، ش 45، ص 317؛ عظیمی، محمدصادق، سیر تطور گسترۀ علم امام در کلام اسلامی، ص 176؛ شیخ زاده، قاسم علی، رابطۀ علم غیب امام حسین و حادثۀ عاشورا، ص 57</ref> شیخ مفید در این زمینه می گوید: "نظر من این است که شنیدن صدای ملائک، از نظر عقلی جایز است، از راستگویان شیعه که معصومند، ممتنع نیست. روایاتی در تأیید صحت آن وارد شده است. البته ‌این عمل مخصوص امامان معصوم{{عم}} است؛ همچنین برای برخی از شیعیان که به صالحین و ابرار و برگزیدگان معروفند، امکان دارد. این نظر فقهای محدث شیعه است".<ref>مفید، محمد بن محمد، اوائل المقالات، ص 69 ـ 70 و تصحیح الاعتقاد، ص 99</ref> ایشان در جای دیگر می نویسد: "ما معتقدیم خداوند متعال بعد از پیامبر(صلی {{عم}}لیه و آله)، به اولیای خود کلماتی را القا می‌کند که به آنها وحی گفته نمی‌شود."<ref>مفید، محمد بن محمد، تصحیح الاعتقاد، ص 99</ref> از نگاه شیخ مفید، تحدیث و الهام، دو منبع اساسی علم امام، عقلاً و نقلاً پذیرفته شده است.<ref>ر.ک. نادم، محمدحسن، افتخاری، سیدابراهیم، منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد، ص 59</ref> بزرگان دیگری همچون شیخ طوسی<ref>مانند امالی شیخ طوسی، ص 245 ـ 407 و 408 و ...</ref> هم قائل به چنین نظریه ایی هستند.<ref>ر.ک. نادم، محمدحسن، افتخاری، سیدابراهیم، منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد، ص 59</ref>
*بر این اساس می‌توان گفت در دستگاه معرفتی شیعه آموزه "الهام یا "نَكْتٌ‏ فِي‏ الْقَلْب‏" و تحدیث "یا "نَقْرٌ فِي‏ الْأَسْمَاع" دو مجرای تحقق آگاهی و دو شیوه برای رهیافت امام به حقیقت است که گاه از مجموعه این دو به تحدیث یاد شده است.<ref>ر.ک. برنجکار، رضا، شاکر، محمدتقی، حقیقت تحدیث و رابطۀ آن با نبوت، فصلنامۀ آینۀ معرفت، ش 37، ص 152</ref>  
*بر این اساس می‌توان گفت در دستگاه معرفتی شیعه آموزه "الهام یا "نَكْتٌ‏ فِي‏ الْقَلْب‏" و تحدیث "یا "نَقْرٌ فِي‏ الْأَسْمَاع" دو مجرای تحقق آگاهی و دو شیوه برای رهیافت امام به حقیقت است که گاه از مجموعه این دو به تحدیث یاد شده است.<ref>ر.ک. برنجکار، رضا، شاکر، محمدتقی، حقیقت تحدیث و رابطۀ آن با نبوت، فصلنامۀ آینۀ معرفت، ش 37، ص 152</ref>  
*اصل وجود محدث در اسلام اجماعی بوده و پیامبر از آن خبر داده که در امت اسلام هم مانند اقوام گذشته محدث وجود دارد، اختلافی اگر هست در مصداق آن است که اهل سنت مصداق آن را برخی از خلفا دانسته و شیعیان مصداق محدث را ائمه اهل بیت(علیهم السلام) می‌دانند.<ref>ر.ک. سبحانی، سیدمحمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص 130 ـ 140؛ عظیمی، محمدصادق، سیر تطور گسترۀ علم امام در کلام اسلامی، ص 176؛ شیخ زاده، قاسم علی، رابطۀ علم غیب امام حسین و حادثۀ عاشورا، ص 57؛ نیرومند، رضا، مرتضوی، سیدمرتضی، محمدزاده نقاشان، الهام، رابطۀ الهام و تحدیث در علم امامان شیعه، ص 59</ref>
*اصل وجود محدث در اسلام اجماعی بوده و پیامبر از آن خبر داده که در امت اسلام هم مانند اقوام گذشته محدث وجود دارد، اختلافی اگر هست در مصداق آن است که اهل سنت مصداق آن را برخی از خلفا دانسته و شیعیان مصداق محدث را ائمه اهل بیت{{عم}} می‌دانند.<ref>ر.ک. سبحانی، سیدمحمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص 130 ـ 140؛ عظیمی، محمدصادق، سیر تطور گسترۀ علم امام در کلام اسلامی، ص 176؛ شیخ زاده، قاسم علی، رابطۀ علم غیب امام حسین و حادثۀ عاشورا، ص 57؛ نیرومند، رضا، مرتضوی، سیدمرتضی، محمدزاده نقاشان، الهام، رابطۀ الهام و تحدیث در علم امامان شیعه، ص 59</ref>
*نتیجه اینکه مطابق نظر علمای شیعه، یکی از مهمترین راه های علم آموزی امامان(علیهم السلام) تحدیث با فرشتگان بوده است.
*نتیجه اینکه مطابق نظر علمای شیعه، یکی از مهمترین راه های علم آموزی امامان{{عم}} تحدیث با فرشتگان بوده است.


==پرسش‌های وابسته==
==پرسش‌های وابسته==
۲۱۸٬۱۳۹

ویرایش