تواضع در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - '-،' به '-'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - '-،' به '-') |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
* از سوی دیگر، این ملکه معایب روحی و کرداریِ [[انسان]] را، هم در سویه ظاهر، و هم در سویه [[باطن]]، برای او به نمایش آورده، برای [[آدمی]] اثبات مینماید که او در ابتدای [[عمر]] نطفهای بیارزش، و در میانه آن اندامی پر از کثافات، و سرانجام نیز مرداری بدبو خواهد شد؛ و در این میان، تنها [[لطف]] [[حضرت حق]] در چگونگی [[آفرینش]] او بوده که از بیآبروگیاش جلوگیری کرده است. | * از سوی دیگر، این ملکه معایب روحی و کرداریِ [[انسان]] را، هم در سویه ظاهر، و هم در سویه [[باطن]]، برای او به نمایش آورده، برای [[آدمی]] اثبات مینماید که او در ابتدای [[عمر]] نطفهای بیارزش، و در میانه آن اندامی پر از کثافات، و سرانجام نیز مرداری بدبو خواهد شد؛ و در این میان، تنها [[لطف]] [[حضرت حق]] در چگونگی [[آفرینش]] او بوده که از بیآبروگیاش جلوگیری کرده است. | ||
* در بسیاری از [[روایات]] اهل [[عصمت]] {{عم}}، میبینیم که آنان با تمامی عظمتی که از آن برخوردار بودهاند، عیوبی را برای خود و اعمالشان برشمردهاند. این، تنها نتیجه چنین ملکهای است که در وجود آنان ریشه دوانیده است. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در یکی از [[ادعیه]] خود میخواندهاند: "خدایا! آنچه هست را آنگونه که هست به من بنما"<ref>{{متن حدیث| رَبِّ أَرِنِي الْأَشْيَاءَ كَمَا هِيَ}}.</ref>. ملکه [[تواضع]]، میتواند این [[دعای پیامبر اکرم]] {{صل}} را در [[حقّ]] [[آدمی]] به [[اجابت]] رساند؛ چه [[انسان]] [[متواضع]] [[حقیقت]] خود را در مییابد، و از [[تکبّر]] و [[غرور]] که از ذات او فرسنگها بهدور است، در [[امان]] میماند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۵۶.</ref>. | * در بسیاری از [[روایات]] اهل [[عصمت]] {{عم}}، میبینیم که آنان با تمامی عظمتی که از آن برخوردار بودهاند، عیوبی را برای خود و اعمالشان برشمردهاند. این، تنها نتیجه چنین ملکهای است که در وجود آنان ریشه دوانیده است. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در یکی از [[ادعیه]] خود میخواندهاند: "خدایا! آنچه هست را آنگونه که هست به من بنما"<ref>{{متن حدیث| رَبِّ أَرِنِي الْأَشْيَاءَ كَمَا هِيَ}}.</ref>. ملکه [[تواضع]]، میتواند این [[دعای پیامبر اکرم]] {{صل}} را در [[حقّ]] [[آدمی]] به [[اجابت]] رساند؛ چه [[انسان]] [[متواضع]] [[حقیقت]] خود را در مییابد، و از [[تکبّر]] و [[غرور]] که از ذات او فرسنگها بهدور است، در [[امان]] میماند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۵۶.</ref>. | ||
* این [[فضیلت]] نیز همچون دیگر [[فضائل]] - | * این [[فضیلت]] نیز همچون دیگر [[فضائل]] - دارای مراتبی چند است، که هرچه شدّت گیرد و از مراتب پائین رو به بالا فزونی یابد، از حُسن بیشری برخوردار خواهد بود؛ تا سرانجام به مراتب غیر قابل شمارش [[مقام]] لقاء رسیده، نه تنها از رؤیت فضائل خود که از رؤیت [[نفس]] خود نیز بازماند. | ||
* از این رو، سخن مشهور در میان اخلاقیان، که بر اساس آن، [[تواضع]] را حدّ وسط، و [[تکبّر]] و ذلّتپذیری را دو سویه [[افراط]] و [[تفریط]] در آن دانسته، این دو را در شمار رذائل و آن را در شمار [[فضائل]] آوردهاند، صحیح نمیباشد؛ چه از سوئی، مراتب بیحصر [[تواضع]] به خروج از آن و رسیدن به رذائل نمیانجامد؛ و از سویی دیگر، [[کبر]] و [[ذلّت]] در شمار اضداد [[تواضع]] بوده، نمیتواند از نظر موضوع با آن یکسان باشد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۵۶.</ref>. | * از این رو، سخن مشهور در میان اخلاقیان، که بر اساس آن، [[تواضع]] را حدّ وسط، و [[تکبّر]] و ذلّتپذیری را دو سویه [[افراط]] و [[تفریط]] در آن دانسته، این دو را در شمار رذائل و آن را در شمار [[فضائل]] آوردهاند، صحیح نمیباشد؛ چه از سوئی، مراتب بیحصر [[تواضع]] به خروج از آن و رسیدن به رذائل نمیانجامد؛ و از سویی دیگر، [[کبر]] و [[ذلّت]] در شمار اضداد [[تواضع]] بوده، نمیتواند از نظر موضوع با آن یکسان باشد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۵۶.</ref>. | ||
* از آنجا که [[تواضع]]، [[ذلّت نفس]] را در خود نهفته دارد، [[انسان]] [[متواضع]] هرچند در مراتب [[تواضع]] [[قوّت]] گیرد، [[نفس]] خود را ذلیلتر مییابد؛ این [[ذلّت نفس]] امّا با ذلّتی که در شمار [[رذائل اخلاقی]] است، تفاوتی بسیار دارد. [[حضرت حق]] در شمار [[صفات]] [[مؤمنان]] از این [[ذلّت]] یاد فرموده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! هر کس از دینش برگردد خداوند به زودی گروهی را میآورد که دوستشان میدارد و دوستش میدارند؛ در برابر مؤمنان خاکسار و در برابر کافران دشوارند، در راه خداوند جهاد میکنند و از سرزنش سرزنشگری نمیهراسند؛ این بخشش خداوند است که به هر کس بخواهد ارزا» سوره مائده، آیه ۵۴.</ref>؛ چه تفاوتی میان آن و [[عزّت]] و [[کرامت]] [[نفس]] نیست!. [[تواضع]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} برای کوچکترین افراد [[جامعه اسلامی]]، از همین باب بوده است؛ و مهمتر آنکه این [[تواضع]] خود برخاسته از [[عزّت نفس]]، و نبود آن نشانگر [[ذلّت]] آن است؛ [[امام صادق]] {{ع}} میفرمایند: "هیچ انسانی نیست که [[تکبّر]] و یا [[خودبزرگبینی]] ورزد، مگر آنکه در خود ذلّتی مییابد که او را به این کار واداشته است"<ref>{{متن حدیث| مَا مِنْ رَجُلٍ تَكَبَّرَ أَوْ تَجَبَّرَ إِلَّا لِذِلَّةٍ وَجَدَهَا فِي نَفْسِهِ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۳۱۲.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۵۷.</ref>. | * از آنجا که [[تواضع]]، [[ذلّت نفس]] را در خود نهفته دارد، [[انسان]] [[متواضع]] هرچند در مراتب [[تواضع]] [[قوّت]] گیرد، [[نفس]] خود را ذلیلتر مییابد؛ این [[ذلّت نفس]] امّا با ذلّتی که در شمار [[رذائل اخلاقی]] است، تفاوتی بسیار دارد. [[حضرت حق]] در شمار [[صفات]] [[مؤمنان]] از این [[ذلّت]] یاد فرموده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! هر کس از دینش برگردد خداوند به زودی گروهی را میآورد که دوستشان میدارد و دوستش میدارند؛ در برابر مؤمنان خاکسار و در برابر کافران دشوارند، در راه خداوند جهاد میکنند و از سرزنش سرزنشگری نمیهراسند؛ این بخشش خداوند است که به هر کس بخواهد ارزا» سوره مائده، آیه ۵۴.</ref>؛ چه تفاوتی میان آن و [[عزّت]] و [[کرامت]] [[نفس]] نیست!. [[تواضع]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} برای کوچکترین افراد [[جامعه اسلامی]]، از همین باب بوده است؛ و مهمتر آنکه این [[تواضع]] خود برخاسته از [[عزّت نفس]]، و نبود آن نشانگر [[ذلّت]] آن است؛ [[امام صادق]] {{ع}} میفرمایند: "هیچ انسانی نیست که [[تکبّر]] و یا [[خودبزرگبینی]] ورزد، مگر آنکه در خود ذلّتی مییابد که او را به این کار واداشته است"<ref>{{متن حدیث| مَا مِنْ رَجُلٍ تَكَبَّرَ أَوْ تَجَبَّرَ إِلَّا لِذِلَّةٍ وَجَدَهَا فِي نَفْسِهِ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۳۱۲.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۵۷.</ref>. | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
* این [[فضیلت]] بزرگ را، به اعتبار آنچه بدان تعلّق میگیرد، به اقسامی چند میتوان تقسیم نمود: | * این [[فضیلت]] بزرگ را، به اعتبار آنچه بدان تعلّق میگیرد، به اقسامی چند میتوان تقسیم نمود: | ||
=== [[تواضع]] در برابر [[خداوند متعال]] === | === [[تواضع]] در برابر [[خداوند متعال]] === | ||
* این نوع، [[برترین]] انواع [[تواضع]] است که خود، از چندین مرتبه برخوردار است. مرتبه نخست آن [[دعا]] و [[راز]] و نیاز با [[حضرت]] [[حقّ]] است، که گویا در شمار [[برترین]] [[عبادات]] قرار دارد. بنا بر [[روایات اهل بیت]] {{عم}}، [[دعا]] حتّی از نمازهای نافله نیز [[برتر]] است. دعاهائی نظیر دعای [[خضر]] - مشهور به [[دعای کمیل]] - | * این نوع، [[برترین]] انواع [[تواضع]] است که خود، از چندین مرتبه برخوردار است. مرتبه نخست آن [[دعا]] و [[راز]] و نیاز با [[حضرت]] [[حقّ]] است، که گویا در شمار [[برترین]] [[عبادات]] قرار دارد. بنا بر [[روایات اهل بیت]] {{عم}}، [[دعا]] حتّی از نمازهای نافله نیز [[برتر]] است. دعاهائی نظیر دعای [[خضر]] - مشهور به [[دعای کمیل]] - دعای [[عرفه]]، دعای [[ابوحمزه ثمالی]] و [[مناجات]] شعبانیّه - که گویا تمامیِ [[اهل بیت]] {{عم}} بر خواندن آن [[اصرار]] و مداومت داشتهاند، در شمار رفیعترین ادعیهای است، که [[معارف الهی]] را با بالاترین مراتب [[خضوع]] در برابر [[حضرت حق]] به نمایش در میآورد: {{متن قرآن|إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي}}<ref>«بیگمان این منم خداوند که هیچ خدایی جز من نیست، مرا بپرست و نماز را برای یادکرد من بپا دار» سوره طه، آیه ۱۴.</ref> | ||
* [[برترین]] مراتب آن نیز، عبودیّت مطلق است؛ که حتّی از [[رسالت]] نیز [[برتر]] شمرده شده، بلکه [[رسالت]] را فرع بر آن و نشأت گرفته از آن میدانند. | * [[برترین]] مراتب آن نیز، عبودیّت مطلق است؛ که حتّی از [[رسالت]] نیز [[برتر]] شمرده شده، بلکه [[رسالت]] را فرع بر آن و نشأت گرفته از آن میدانند. | ||
* [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرمودهاند: "خدایا! برای [[عزّت]] من همین کافی که [[بنده]] تو باشم، و برای فخر من همان که تو [[پروردگار]] من باشی؛ خدایا تو آنگونهای که من [[دوست]] میدارم، پس مرا نیز چنان قرار ده که تو [[دوست]] میداری" <ref>{{متن حدیث| إِلَهِي كَفَى بِي عِزّاً أَنْ أَكُونَ لَكَ عَبْداً وَ كَفَى بِي فَخْراً أَنْ تَكُونَ لِي رَبّاً أَنْتَ كَمَا أُحِبُّ فَاجْعَلْنِي كَمَا تُحِبُّ}}؛ بحار الأنوار، ج۷۴، ص۴۰۲. </ref>. | * [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرمودهاند: "خدایا! برای [[عزّت]] من همین کافی که [[بنده]] تو باشم، و برای فخر من همان که تو [[پروردگار]] من باشی؛ خدایا تو آنگونهای که من [[دوست]] میدارم، پس مرا نیز چنان قرار ده که تو [[دوست]] میداری" <ref>{{متن حدیث| إِلَهِي كَفَى بِي عِزّاً أَنْ أَكُونَ لَكَ عَبْداً وَ كَفَى بِي فَخْراً أَنْ تَكُونَ لِي رَبّاً أَنْتَ كَمَا أُحِبُّ فَاجْعَلْنِي كَمَا تُحِبُّ}}؛ بحار الأنوار، ج۷۴، ص۴۰۲. </ref>. |