پرش به محتوا

سعید بن عبدالله حنفی در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '-،' به '-'
جز (جایگزینی متن - 'سیره نویسان' به 'سیره‌نویسان')
جز (جایگزینی متن - '-،' به '-')
خط ۳۰: خط ۳۰:
در [[ظهر عاشورا]] هنگامی که امام حسین {{ع}} قصد [[اقامه نماز]] داشت، سعید و [[زهیر]] در برابر تیرهای دشمن که به سوی [[امام]] {{ع}} می‌‌آمد، پیکر خویش را سپر قرار دادند تا اینکه امام {{ع}} توانست [[نماز]] گزارد و در این میان [[سعید بن عبدالله حنفی]] در اثر تیرهای دشمن به روی [[زمین]] افتاد<ref>تاریخ طبری، ج۵، ص۴۴۱؛ مقتل خوارزمی، ج۲، ص۲۱؛ نفس المهموم، ص۲۶۶؛ تنقیح المقال، ج۲، ص۶۲۸ ابصارالعین، ص۲۱۷ و ۲۱۸ وقاموس الرجال، ج۵، ص۱۰۸.</ref> و با خود این‌گونه زمزمه می‌‌کرد: «پروردگارا این گروه ([[سپاه]] دشمن) را [[لعنت]] کن! همانند [[لعن]] [[قوم عاد]] و [[ثمود]] و سلام مرا به پیامبرت برسان. پروردگارا! آنچه که من از درد و سوزش زخم‌ها کشیدم، به او [[ابلاغ]] نما که همانا من از این دردها قصد [[یاری]] [[فرزندان]] پیامبرت دارم»<ref>{{عربی|اللَّهُمَّ الْعَنْهُمْ لَعْنَ عَادٍ وَ ثَمُودَ اللَّهُمَّ‏ أَبْلِغْ‏ نَبِيَّكَ‏ عَنِّي‏ السَّلَامَ‏ وَ أَبْلِغْهُ مَا لَقِيتُ مِنْ أَلَمِ الْجِرَاحِ فَإِنِّي أَرَدْتُ بِذلِکَ نَصْرَةَ ذُرِّيَّةِ نَبِيِّكَ}}؛</ref> این را گفت و آنگاه [[روح]] بلندش به [[ملکوت]] اعلا پیوست<ref>مقتل مقرم، ص۲۴۸ و ابصارالعین، ص۱۸۹.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظم‌زاده (کتاب)|اصحاب امام حسین]]، ص۴۵۵-۴۵۷؛ [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۵۵۰؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۲۴۳.</ref>
در [[ظهر عاشورا]] هنگامی که امام حسین {{ع}} قصد [[اقامه نماز]] داشت، سعید و [[زهیر]] در برابر تیرهای دشمن که به سوی [[امام]] {{ع}} می‌‌آمد، پیکر خویش را سپر قرار دادند تا اینکه امام {{ع}} توانست [[نماز]] گزارد و در این میان [[سعید بن عبدالله حنفی]] در اثر تیرهای دشمن به روی [[زمین]] افتاد<ref>تاریخ طبری، ج۵، ص۴۴۱؛ مقتل خوارزمی، ج۲، ص۲۱؛ نفس المهموم، ص۲۶۶؛ تنقیح المقال، ج۲، ص۶۲۸ ابصارالعین، ص۲۱۷ و ۲۱۸ وقاموس الرجال، ج۵، ص۱۰۸.</ref> و با خود این‌گونه زمزمه می‌‌کرد: «پروردگارا این گروه ([[سپاه]] دشمن) را [[لعنت]] کن! همانند [[لعن]] [[قوم عاد]] و [[ثمود]] و سلام مرا به پیامبرت برسان. پروردگارا! آنچه که من از درد و سوزش زخم‌ها کشیدم، به او [[ابلاغ]] نما که همانا من از این دردها قصد [[یاری]] [[فرزندان]] پیامبرت دارم»<ref>{{عربی|اللَّهُمَّ الْعَنْهُمْ لَعْنَ عَادٍ وَ ثَمُودَ اللَّهُمَّ‏ أَبْلِغْ‏ نَبِيَّكَ‏ عَنِّي‏ السَّلَامَ‏ وَ أَبْلِغْهُ مَا لَقِيتُ مِنْ أَلَمِ الْجِرَاحِ فَإِنِّي أَرَدْتُ بِذلِکَ نَصْرَةَ ذُرِّيَّةِ نَبِيِّكَ}}؛</ref> این را گفت و آنگاه [[روح]] بلندش به [[ملکوت]] اعلا پیوست<ref>مقتل مقرم، ص۲۴۸ و ابصارالعین، ص۱۸۹.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظم‌زاده (کتاب)|اصحاب امام حسین]]، ص۴۵۵-۴۵۷؛ [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۵۵۰؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۲۴۳.</ref>


از [[محمد بن قیس]] نقل شده است که: در ظهر عاشورا، حسین {{ع}} [[نماز ظهر]] را با آنان به صورت [[نماز خوف]] خواند. بعد از ظهر، دوباره به [[نبرد]] پرداختند و [[جنگ]] بالا گرفت و به [[حسین]] {{ع}} نزدیک شد. [[حنفی]]، جلوی حسین {{ع}} آمد و خود را [[هدف]] تیرهای آنان کرد و آن قدر در برابر تیرهایشان - که از [[چپ و راست]] می‌آمد-، ایستاد تا از پای در آمد<ref>{{متن حدیث|صَلُّوا الظُّهْرَ [أَي فِي يَوّمِ عَاشُوراءَ]، صَلَّى بِهِمُ الحُسَيْنُ {{ع}} صَلاةَ الخَوفِ، ثُمَّ اقْتَتَلوا بَعْدَ الظُّهْرِ، فَاشْتَدَّ قِتَالُهُمْ وَ وَصَلَ إلَى الحُسَيْنِ {{ع}}، فَاسْتَقْدَمَ الحَنَفِيُّ أَمَامَهُ، فَاسْتَهْدَفَ لَهُمْ يَرْمُونَهُ بِالنَّبْلِ يَمِينَاً وَ شِمَالَاً قَائِمَاً بَيْنَ يَدَيْهِ، فَمَا زَالَ يُرمِى حَتَّى سَقَطَ}}؛ تاریخ الطبری، ج۵، ص۴۴۱؛ الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۵۶۸.</ref>.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۵۵۰.</ref>
از [[محمد بن قیس]] نقل شده است که: در ظهر عاشورا، حسین {{ع}} [[نماز ظهر]] را با آنان به صورت [[نماز خوف]] خواند. بعد از ظهر، دوباره به [[نبرد]] پرداختند و [[جنگ]] بالا گرفت و به [[حسین]] {{ع}} نزدیک شد. [[حنفی]]، جلوی حسین {{ع}} آمد و خود را [[هدف]] تیرهای آنان کرد و آن قدر در برابر تیرهایشان - که از [[چپ و راست]] می‌آمد- ایستاد تا از پای در آمد<ref>{{متن حدیث|صَلُّوا الظُّهْرَ [أَي فِي يَوّمِ عَاشُوراءَ]، صَلَّى بِهِمُ الحُسَيْنُ {{ع}} صَلاةَ الخَوفِ، ثُمَّ اقْتَتَلوا بَعْدَ الظُّهْرِ، فَاشْتَدَّ قِتَالُهُمْ وَ وَصَلَ إلَى الحُسَيْنِ {{ع}}، فَاسْتَقْدَمَ الحَنَفِيُّ أَمَامَهُ، فَاسْتَهْدَفَ لَهُمْ يَرْمُونَهُ بِالنَّبْلِ يَمِينَاً وَ شِمَالَاً قَائِمَاً بَيْنَ يَدَيْهِ، فَمَا زَالَ يُرمِى حَتَّى سَقَطَ}}؛ تاریخ الطبری، ج۵، ص۴۴۱؛ الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۵۶۸.</ref>.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۵۵۰.</ref>


به گفته برخی منابع، [[سعید]] پیش از [[شهادت]] رو به [[امام حسین]] {{ع}} کرد و پرسید: «ای فرزند [[رسول خدا]] آیا (به پیمانم) [[وفا]] کردم؟» [[امام]] فرمود: «آری، تو پیشاپیش من در [[بهشت]] خواهی بود!»<ref>{{متن حدیث|نَعَمْ أَنْتَ‏ أَمَامِي‏ فِي‏ الْجَنَّةِ}}؛ تنقیح المقال، ج۲، ص۲۸؛ ابصارالعین، ص۱۸۹ و مقتل مقرم، ص۲۴۶.</ref>؛ اما برخی از [[سیره‌نویسان]]، مثل [[ابن شهرآشوب]] نوشته است که شهادت سعید، در پی [[حمله]] او به [[سپاه]] [[دشمن]] و [[پیکار]] در میدان [[نبرد]] بوده است<ref>مناقب ابن شهرآشوب، ج۴، ص۱۰۳ و نفس المهموم، ص۲۶۶.</ref>. در ادامه [[مناقب]] آمده سعید به هنگام [[کارزار]] این‌گونه [[رجز]] می‌‌خواند.
به گفته برخی منابع، [[سعید]] پیش از [[شهادت]] رو به [[امام حسین]] {{ع}} کرد و پرسید: «ای فرزند [[رسول خدا]] آیا (به پیمانم) [[وفا]] کردم؟» [[امام]] فرمود: «آری، تو پیشاپیش من در [[بهشت]] خواهی بود!»<ref>{{متن حدیث|نَعَمْ أَنْتَ‏ أَمَامِي‏ فِي‏ الْجَنَّةِ}}؛ تنقیح المقال، ج۲، ص۲۸؛ ابصارالعین، ص۱۸۹ و مقتل مقرم، ص۲۴۶.</ref>؛ اما برخی از [[سیره‌نویسان]]، مثل [[ابن شهرآشوب]] نوشته است که شهادت سعید، در پی [[حمله]] او به [[سپاه]] [[دشمن]] و [[پیکار]] در میدان [[نبرد]] بوده است<ref>مناقب ابن شهرآشوب، ج۴، ص۱۰۳ و نفس المهموم، ص۲۶۶.</ref>. در ادامه [[مناقب]] آمده سعید به هنگام [[کارزار]] این‌گونه [[رجز]] می‌‌خواند.
۲۱۸٬۱۹۱

ویرایش