پرش به محتوا

بنی‌کلب: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۰ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۴ نوامبر ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - '-،' به '-'
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = قبایل | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} ==نسب قبیله کلب== بنی کلب قبیله‌ای است بزرگ و مشهور از قبائل عرب و از شاخه‌های قبیله قضاعه.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج۱، ص۲۰۳.</ref> این قبیله دارای بطون بزرگ بسیاری اس...» ایجاد کرد)
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
جز (جایگزینی متن - '-،' به '-')
خط ۳۶: خط ۳۶:


==[[اسلام]] بنی کلب==
==[[اسلام]] بنی کلب==
پس از [[بعثت]] [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}}، [[زید بن حارثه کلبی]] -که به او [[زید بن محمد]] می‌‌گفتند-، اولین شخص از [[قبیله بنی کلب]] بود که اسلام پذیرفت. پس از او، [[سعد بن خُولیّ کلبیّ]] [[مسلمان]] شد. سعد که از ساکنان [[مکه]] بود، سپس به [[مدینه]] [[مهاجرت]] کرد و در [[احد]] به [[شهادت]] رسید. [[دِحْیَة بن خَلِیفه کلبیّ]] – فرستاده و حامل [[نامه]] رسول خدا{{صل}} نزد [[قیصر روم]]- هم از جمله کسانی بود که بعد از [[هجرت پیامبر]]{{صل}}، به [[آیین اسلام]] در آمد. در [[سال ششم هجری]] و در پی [[سریه]] [[عبدالرحمن بن عوف]] به [[دومة الجندل]]، [[أصبغُ بن عمرو]] بزرگ کلبیان در منطقه دُومةِ الجندل [[اسلام]] آورد<ref> واقدی، المغازی، ج۲، ص۵۶۱-۵۶۲؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۰، ص۳۹.</ref> و به همراه او جمع زیادی از [[مردم]] کلب اسلام پذیرفتند.<ref> ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۶۸؛ بیهقی، دلائل النبوه، ج۲، ص۱۴۰.</ref> سپس را همراه نامه‌ای همراه با مردی از [[قبیله جهینه]] به [[مدینه]] فرستادند.<ref> واقدی، المغازی، ج۲، ص۵۶۱-۵۶۲.</ref> [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نیز، [[امرؤالقیس بن اصبغ]] را عامل خود در [[بنی کلب]] قرار داد. وی در واقعه موسوم به رده بر اسلام و [[حکومت مدینه]] [[وفادار]] ماند و با کسانی که بر اسلام خود [[ثابت قدم]] بودند به مقابله با [[اهل]] رده پرداخت. <ref> ابن عبد البر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۱، ص۱۰۵؛الموسوعه العربیه، مقاله «کَلْبُ بْنُ وَبْره»، محمد شفیق البیطار.</ref> در وفدی دیگر فردی به نام [[عبد عمرو بن جبلة بن وائل بن جلاح]] همراه با مردی به نام [[عاصم]] از [[خاندان]] [[بنی رقاش]] از [[بنی عامر]] از موطن خود خارج شدند و به حضور [[رسول مکرم اسلام]]{{صل}} رسیدند. [[حضرت]] ضمن سخنانی، اسلام را بر ایشان عرضه داشت و آنان هم اسلام پذیرفتند و عبد عمرو در این باب اشعاری سرود.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۵۲؛ صالحی شامی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۶، ص۴۰۱.</ref> نیز در روایتی دیگر [[حارثة بن قطن]] و [[حمل بن سعدانه]] [[خدمت]] [[پیامبر]]{{صل}} شرفیاب شدند و [[مسلمان]] شدند. حضرت برای حارثة به قطن فرمانی نوشت و برای حمل بن سعدانه پرچمی بست که او بعدها با همین [[پرچم]] همراه با [[معاویه]] علیه [[جانشین]] بحق [[رسول خدا]]{{صل}} در [[صفین]] شرکت کرد. <ref> ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۵۲.</ref>
پس از [[بعثت]] [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}}، [[زید بن حارثه کلبی]] -که به او [[زید بن محمد]] می‌‌گفتند- اولین شخص از [[قبیله بنی کلب]] بود که اسلام پذیرفت. پس از او، [[سعد بن خُولیّ کلبیّ]] [[مسلمان]] شد. سعد که از ساکنان [[مکه]] بود، سپس به [[مدینه]] [[مهاجرت]] کرد و در [[احد]] به [[شهادت]] رسید. [[دِحْیَة بن خَلِیفه کلبیّ]] – فرستاده و حامل [[نامه]] رسول خدا{{صل}} نزد [[قیصر روم]]- هم از جمله کسانی بود که بعد از [[هجرت پیامبر]]{{صل}}، به [[آیین اسلام]] در آمد. در [[سال ششم هجری]] و در پی [[سریه]] [[عبدالرحمن بن عوف]] به [[دومة الجندل]]، [[أصبغُ بن عمرو]] بزرگ کلبیان در منطقه دُومةِ الجندل [[اسلام]] آورد<ref> واقدی، المغازی، ج۲، ص۵۶۱-۵۶۲؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۰، ص۳۹.</ref> و به همراه او جمع زیادی از [[مردم]] کلب اسلام پذیرفتند.<ref> ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۶۸؛ بیهقی، دلائل النبوه، ج۲، ص۱۴۰.</ref> سپس را همراه نامه‌ای همراه با مردی از [[قبیله جهینه]] به [[مدینه]] فرستادند.<ref> واقدی، المغازی، ج۲، ص۵۶۱-۵۶۲.</ref> [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نیز، [[امرؤالقیس بن اصبغ]] را عامل خود در [[بنی کلب]] قرار داد. وی در واقعه موسوم به رده بر اسلام و [[حکومت مدینه]] [[وفادار]] ماند و با کسانی که بر اسلام خود [[ثابت قدم]] بودند به مقابله با [[اهل]] رده پرداخت. <ref> ابن عبد البر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۱، ص۱۰۵؛الموسوعه العربیه، مقاله «کَلْبُ بْنُ وَبْره»، محمد شفیق البیطار.</ref> در وفدی دیگر فردی به نام [[عبد عمرو بن جبلة بن وائل بن جلاح]] همراه با مردی به نام [[عاصم]] از [[خاندان]] [[بنی رقاش]] از [[بنی عامر]] از موطن خود خارج شدند و به حضور [[رسول مکرم اسلام]]{{صل}} رسیدند. [[حضرت]] ضمن سخنانی، اسلام را بر ایشان عرضه داشت و آنان هم اسلام پذیرفتند و عبد عمرو در این باب اشعاری سرود.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۵۲؛ صالحی شامی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۶، ص۴۰۱.</ref> نیز در روایتی دیگر [[حارثة بن قطن]] و [[حمل بن سعدانه]] [[خدمت]] [[پیامبر]]{{صل}} شرفیاب شدند و [[مسلمان]] شدند. حضرت برای حارثة به قطن فرمانی نوشت و برای حمل بن سعدانه پرچمی بست که او بعدها با همین [[پرچم]] همراه با [[معاویه]] علیه [[جانشین]] بحق [[رسول خدا]]{{صل}} در [[صفین]] شرکت کرد. <ref> ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۵۲.</ref>


==بنی کلب و نقش آفرینی در حوادث [[صدر اسلام]]==
==بنی کلب و نقش آفرینی در حوادث [[صدر اسلام]]==
خط ۱۱۱: خط ۱۱۱:


==اعلام و [[رجال]] [[بنی کلب]]==
==اعلام و [[رجال]] [[بنی کلب]]==
از اعلام و رجال و مردان و [[زنان]] نام آور این [[قبیله]] بزرگ افراد بی‌شماری نامشان به ثبت رسیده است که از این میان می‌‌توان به نام افراد شهیری چون [[زهیر بن جناب]] – از تک سواران [[عرب]] و مشهورترین چهره [[جاهلی]] بنی کلب که توانست [[قبایل]] [[قضاعه]] را زیر یک [[پرچم]] جمع کرده و بر کلب و قضاعه همزمان [[حکم]] براند-،<ref> سجستانی، المعمّرون والوصایا، ص۳۵؛ برو، تاریخ العرب القدیم، ص۲۱۰؛ بغدادی، المحبر، ص۲۵۰.</ref> [[دَجلة بن قنافه کلبی]] –فرمانروای [[دومة الجندل]] و [[تبوک]] در [[صدر اسلام]]-،<ref> ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۲، ص۵۹۶.</ref> [[فَرَافِصة بن أحوص]]، [[امرؤ القیس بن عدیّ]] –از بزرگان بنی کلب و [[پدر]] [[همسران]] علی{{ع}}، [[امام حسن]]{{ع}} و [[امام حسین]]{{ع}}-، [[زید بن حارثه کلبی]] –از [[اصحاب]] و [[نخستین مسلمان]] [[قبیله کلب]]- و پسرش [[اسامه]]، [[سعد بن خُولیّ کلبیّ]] –از [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} و از [[شهدای احد]]- و زنانی چون [[نائله]] -[[همسر]] [[عثمان بن عفان]]-، [[لیلی بنت أصبغ]] -همسر [[مروان بن حکم]]-، [[میسونُ بنت بَحْدَل]] -همسر [[معاویة بن ابوسفیان]]- و دیگران اشاره کرد.
از اعلام و رجال و مردان و [[زنان]] نام آور این [[قبیله]] بزرگ افراد بی‌شماری نامشان به ثبت رسیده است که از این میان می‌‌توان به نام افراد شهیری چون [[زهیر بن جناب]] – از تک سواران [[عرب]] و مشهورترین چهره [[جاهلی]] بنی کلب که توانست [[قبایل]] [[قضاعه]] را زیر یک [[پرچم]] جمع کرده و بر کلب و قضاعه همزمان [[حکم]] براند-<ref> سجستانی، المعمّرون والوصایا، ص۳۵؛ برو، تاریخ العرب القدیم، ص۲۱۰؛ بغدادی، المحبر، ص۲۵۰.</ref> [[دَجلة بن قنافه کلبی]] –فرمانروای [[دومة الجندل]] و [[تبوک]] در [[صدر اسلام]]-<ref> ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۲، ص۵۹۶.</ref> [[فَرَافِصة بن أحوص]]، [[امرؤ القیس بن عدیّ]] –از بزرگان بنی کلب و [[پدر]] [[همسران]] علی{{ع}}، [[امام حسن]]{{ع}} و [[امام حسین]]{{ع}}- [[زید بن حارثه کلبی]] –از [[اصحاب]] و [[نخستین مسلمان]] [[قبیله کلب]]- و پسرش [[اسامه]]، [[سعد بن خُولیّ کلبیّ]] –از [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} و از [[شهدای احد]]- و زنانی چون [[نائله]] -[[همسر]] [[عثمان بن عفان]]- [[لیلی بنت أصبغ]] -همسر [[مروان بن حکم]]- [[میسونُ بنت بَحْدَل]] -همسر [[معاویة بن ابوسفیان]]- و دیگران اشاره کرد.


همچنین مردانی از این [[قوم]] به سمت [[فرماندهی]] ایشان دست یافتند که [[حسان بن مالک بن بَحْدل]] عامل [[بنی امیه]] در [[فلسطین]] و [[اردن]] که پایه‌های [[حکومت]] مروان بن حکم را محکم کرد، [[حُمَید بن حُرَیث بن بحدل]] [[فرمانده]] شرطه‌های [[یزید]]، [[سفیان بن أبرد]] از [[فرماندهان]] بزرگ بنی امیه در [[قتال]] با [[خوارج]]، [[بشر بن صفوان]] عامل [[یزید بن عبد الملک]] بر [[مصر]] سپس افریقا و برادرش [[حنظلة بن صفوان]] [[والی مصر]]، [[ابو الخطّار حسام بن ضرار]] [[والی]] أندلس که بعضی از شهرهای آن را به نام شهرهای [[شام]] نامگذاری کرد، [[ابرش سعید بن ولید]] از نزدیکترین [[یاران]] [[هشام بن عبد الملک]]، [[حکم بن عَوَانه]] از بزرگترین [[عالمان]] به [[انساب]] و [[اخبار]] عرب و [[فرماندار]] هشام در [[خراسان]] و سپس سند، که سرانجام به همراه ۴۰۰ تن از کلبیان در آنجا کشته شد، از جمله آنان بودند. همچنین گفته شده زمانی که [[اعراب]] صقلّیه را فتح کردند معظم أمرای آن را مردان [[قبیله کلب بن وبره]] تشکیل داده بودند. به علاوه این که مردانی نیز از این [[قوم]] در [[علم]] و [[فرمانداری]] مناطق مختلف به [[شهرت]] رسیدند که من باب نمونه می‌‌توان از [[محمد بن سائب کلبیّ]] [[مفسّر]] و [[محدث]] بزرگ و پسرش هشام أبو منذر "شیخ النَّسَّابین العرب"، [[عَوانة بن حکم بن عوانه]] -از [[فقها]] و [[محدثین]]-، [[أسامة بن منقذ کنانیّ کلبیّ]] -از امرا و شعرای [[عرب]]-، [[ابراهیم الغزّی]] [[شاعر]]، المزّی -از بزرگان [[اهل سنت]] و مؤلف آثاری چون "[[تهذیب الکمال]]"-، [[ابن عطیه]] و [[ابن جُزَیّ]] -از [[مفسران]] بنام اهل سنت- و جمع بسیار دیگر یاد کرد. <ref> الموسوعه العربیه، مقاله «کَلْبُ بْنُ وَبْره»، محمد شفیق البیطار. نیز ر. ک. ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۴۵۶-۴۵۸.</ref>
همچنین مردانی از این [[قوم]] به سمت [[فرماندهی]] ایشان دست یافتند که [[حسان بن مالک بن بَحْدل]] عامل [[بنی امیه]] در [[فلسطین]] و [[اردن]] که پایه‌های [[حکومت]] مروان بن حکم را محکم کرد، [[حُمَید بن حُرَیث بن بحدل]] [[فرمانده]] شرطه‌های [[یزید]]، [[سفیان بن أبرد]] از [[فرماندهان]] بزرگ بنی امیه در [[قتال]] با [[خوارج]]، [[بشر بن صفوان]] عامل [[یزید بن عبد الملک]] بر [[مصر]] سپس افریقا و برادرش [[حنظلة بن صفوان]] [[والی مصر]]، [[ابو الخطّار حسام بن ضرار]] [[والی]] أندلس که بعضی از شهرهای آن را به نام شهرهای [[شام]] نامگذاری کرد، [[ابرش سعید بن ولید]] از نزدیکترین [[یاران]] [[هشام بن عبد الملک]]، [[حکم بن عَوَانه]] از بزرگترین [[عالمان]] به [[انساب]] و [[اخبار]] عرب و [[فرماندار]] هشام در [[خراسان]] و سپس سند، که سرانجام به همراه ۴۰۰ تن از کلبیان در آنجا کشته شد، از جمله آنان بودند. همچنین گفته شده زمانی که [[اعراب]] صقلّیه را فتح کردند معظم أمرای آن را مردان [[قبیله کلب بن وبره]] تشکیل داده بودند. به علاوه این که مردانی نیز از این [[قوم]] در [[علم]] و [[فرمانداری]] مناطق مختلف به [[شهرت]] رسیدند که من باب نمونه می‌‌توان از [[محمد بن سائب کلبیّ]] [[مفسّر]] و [[محدث]] بزرگ و پسرش هشام أبو منذر "شیخ النَّسَّابین العرب"، [[عَوانة بن حکم بن عوانه]] -از [[فقها]] و [[محدثین]]- [[أسامة بن منقذ کنانیّ کلبیّ]] -از امرا و شعرای [[عرب]]- [[ابراهیم الغزّی]] [[شاعر]]، المزّی -از بزرگان [[اهل سنت]] و مؤلف آثاری چون "[[تهذیب الکمال]]"- [[ابن عطیه]] و [[ابن جُزَیّ]] -از [[مفسران]] بنام اهل سنت- و جمع بسیار دیگر یاد کرد. <ref> الموسوعه العربیه، مقاله «کَلْبُ بْنُ وَبْره»، محمد شفیق البیطار. نیز ر. ک. ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۴۵۶-۴۵۸.</ref>


از شاخه کلبیان ساکن در [[عراق]] بسیاری از ایشان در جرگه [[اصحاب]] و روات [[ائمه اطهار]]{{ع}} در آمدند که از جمله آنان می‌‌توان از [[محمد بن مروان کلبی]]،<ref>شیخ طوسی، رجال، ص۱۴۴.</ref> [[محمد بن سائب کلبی]]<ref> شیخ طوسی، رجال، ص۱۴۵.</ref> از اصحاب [[امام محمد باقر]]{{ع}} نام برد. از اصحاب و [[راویان]] بسیار [[امام جعفر صادق]]{{ع}} نیز می‌‌توان از شخصیت‌های بزرگی چون [[عمر بن ابان کلبی]]،<ref> نجاشی، رجال، ص۲۸۵؛ ابن شهرآشوب، معالم العلماء، ص۱۲۰.</ref> [[حسین بن علوان کلبی]]،<ref> نجاشی، رجال، ص۵۲.</ref> [[یحیی بن علیم کلبی،<ref> نجاشی، رجال، ص۴۴۱.</ref> [[انس بن اسود کلبی کوفی]]،<ref> شیخ طوسی، رجال، ص۱۶۵.</ref> [[حفص بن حبیب کلبی کوفی]]،<ref> شیخ طوسی، رجال، ص۱۸۹.</ref> [[رزین بن انس کلبی]]،<ref> شیخ طوسی، رجال، ص۲۰۶.</ref> [[عبدالرحمن بن سوید کوفی]]،<ref> شیخ طوسی، رجال، ص۲۳۷.</ref> [[غالب بن سهل کلبی کوفی]]<ref> شیخ طوسی، رجال، ص۲۶۷.</ref> و.... یاد کرد.
از شاخه کلبیان ساکن در [[عراق]] بسیاری از ایشان در جرگه [[اصحاب]] و روات [[ائمه اطهار]]{{ع}} در آمدند که از جمله آنان می‌‌توان از [[محمد بن مروان کلبی]]،<ref>شیخ طوسی، رجال، ص۱۴۴.</ref> [[محمد بن سائب کلبی]]<ref> شیخ طوسی، رجال، ص۱۴۵.</ref> از اصحاب [[امام محمد باقر]]{{ع}} نام برد. از اصحاب و [[راویان]] بسیار [[امام جعفر صادق]]{{ع}} نیز می‌‌توان از شخصیت‌های بزرگی چون [[عمر بن ابان کلبی]]،<ref> نجاشی، رجال، ص۲۸۵؛ ابن شهرآشوب، معالم العلماء، ص۱۲۰.</ref> [[حسین بن علوان کلبی]]،<ref> نجاشی، رجال، ص۵۲.</ref> [[یحیی بن علیم کلبی،<ref> نجاشی، رجال، ص۴۴۱.</ref> [[انس بن اسود کلبی کوفی]]،<ref> شیخ طوسی، رجال، ص۱۶۵.</ref> [[حفص بن حبیب کلبی کوفی]]،<ref> شیخ طوسی، رجال، ص۱۸۹.</ref> [[رزین بن انس کلبی]]،<ref> شیخ طوسی، رجال، ص۲۰۶.</ref> [[عبدالرحمن بن سوید کوفی]]،<ref> شیخ طوسی، رجال، ص۲۳۷.</ref> [[غالب بن سهل کلبی کوفی]]<ref> شیخ طوسی، رجال، ص۲۶۷.</ref> و.... یاد کرد.
خط ۱۲۰: خط ۱۲۰:
بنی کلب، قرن‌ها بعد از [[ازدواج]] [[معاویه]] با [[مادر]] [[یزید]]، به [[فرقه]] «[[دروزی]]» گرویدند.<ref> مجتبی السادة، کتاب شش ماه پایانی (الفجر المقدس المهدی{{ع}} و ارهاصات الیوم الموعود)، ص۱۲۳ و ۱۲۴.</ref> گرچه این [[فرقه]] ادعا می‌‌کند که یکی از [[فرق اسلامی]] است، اما عقایدی کاملاً [[انحرافی]] دارد. افراد این فرقه، پیرو شخصی به نام «درزی» هستند و عنوان [[طریقت]] خود را موحدون نامیده‌اند که اساس عقیده‌شان بر [[حلول]] و [[تناسخ]] [[روح]] است. مسئله‌ای که از نظر [[اسلام]] کاملاً مطرود و بی‌اساس است.<ref> مجتبی السادة، کتاب شش ماه پایانی (الفجر المقدس المهدی{{ع}} و ارهاصات الیوم الموعود)، ص۱۲۳ و ۱۲۴.</ref> این [[طایفه]] مدت زمانی پیرو [[خلفای فاطمی]] [[مصر]] بودند تا اینکه در ایام [[خلیفه]] ششم فاطمی به [[دعوت]] «نشتگین [[دروزی]]» به [[باطنیه]] ملحق شدند.  
بنی کلب، قرن‌ها بعد از [[ازدواج]] [[معاویه]] با [[مادر]] [[یزید]]، به [[فرقه]] «[[دروزی]]» گرویدند.<ref> مجتبی السادة، کتاب شش ماه پایانی (الفجر المقدس المهدی{{ع}} و ارهاصات الیوم الموعود)، ص۱۲۳ و ۱۲۴.</ref> گرچه این [[فرقه]] ادعا می‌‌کند که یکی از [[فرق اسلامی]] است، اما عقایدی کاملاً [[انحرافی]] دارد. افراد این فرقه، پیرو شخصی به نام «درزی» هستند و عنوان [[طریقت]] خود را موحدون نامیده‌اند که اساس عقیده‌شان بر [[حلول]] و [[تناسخ]] [[روح]] است. مسئله‌ای که از نظر [[اسلام]] کاملاً مطرود و بی‌اساس است.<ref> مجتبی السادة، کتاب شش ماه پایانی (الفجر المقدس المهدی{{ع}} و ارهاصات الیوم الموعود)، ص۱۲۳ و ۱۲۴.</ref> این [[طایفه]] مدت زمانی پیرو [[خلفای فاطمی]] [[مصر]] بودند تا اینکه در ایام [[خلیفه]] ششم فاطمی به [[دعوت]] «نشتگین [[دروزی]]» به [[باطنیه]] ملحق شدند.  


«[[دروزیه]]» در [[اعتقاد]] خود به «الحاکم بامر [[الله]]» -که به عقیده دیگران کشته شده است-، متوقف گشته بر این اعتقادند که وی [[غیبت]] کرده و به [[آسمان]] بالا رفته و دوباره به میان [[مردم]] باز خواهد گشت. <ref> مجتبی السادة، کتاب شش ماه پایانی (الفجر المقدس المهدی{{ع}} و ارهاصات الیوم الموعود)، ص۱۲۳ و ۱۲۴.</ref>
«[[دروزیه]]» در [[اعتقاد]] خود به «الحاکم بامر [[الله]]» -که به عقیده دیگران کشته شده است- متوقف گشته بر این اعتقادند که وی [[غیبت]] کرده و به [[آسمان]] بالا رفته و دوباره به میان [[مردم]] باز خواهد گشت. <ref> مجتبی السادة، کتاب شش ماه پایانی (الفجر المقدس المهدی{{ع}} و ارهاصات الیوم الموعود)، ص۱۲۳ و ۱۲۴.</ref>


امروزه عمده [[طوایف]] دروزی که اکثراً منتسب به [[قبیله]] «[[بنی کلب]]» هستند، در منطقه [[رمله]] (بیابان شرقی [[فلسطین]])، بیابان [[غربی]] [[اردن]]، جنوب غربی [[سوریه]] و بخش‌هایی از لبنان سکنی گزیده‌اند. <ref> مجتبی السادة، کتاب شش ماه پایانی (الفجر المقدس المهدی{{ع}} و ارهاصات الیوم الموعود)، ص۱۲۳ و ۱۲۴.</ref> البته تعداد زیادی از دروزی‌ها نیز به کشورهای اروپایی، [[آمریکا]] و [[استرالیا]] [[مهاجرت]] کرده‌اند. به طور کلی تخمین زده می‌‌شود که حدود یک میلیون دروزی در سراسر [[جهان]] [[زندگی]] می‌‌کنند؛<ref>http://www.answers.com/topic/druze </ref> اما هسته اصلی این طایفه در مناطق مرزی مابین چهار کشور اردن، سوریه، لبنان و فلسطین اشغالی می‌‌باشد. این طایفه، حرکت‌های [[شیطنت]] آمیز و [[خباثت]] آلودی در عرصه تحولات منطقه انجام می‌‌دهند و تعداد زیادی از آنان [[دشمنی]] آشکاری با بقیه [[مسلمانان]] و به خصوص [[شیعیان]] دارند. در لبنان، دروزی‌ها، نقش بسیار مهمی در موازنه [[سیاسی]] و نظامی داخلی این [[کشور]] دارند و متاسفانه ردپای آنان در بسیاری از جنایات و فتنه‌های این [[کشور]]، دیده می‌‌شود. دو [[طایفه]] عمده در لبنان [[رهبری]] دروزی‌ها را بر عهده دارند که عبارتند از: طایفه جنبلاط و طایفه ارسلان. [[جمعیت]] دروزی‌های لبنان، بالغ بر ۳۰۰۰۰۰ نفر است و عمده این [[طوایف]] در منطقه «شوف» واقع در «[[جبل]] لبنان» [[زندگی]] می‌‌کنند. این منطقه در مجاورت مرز [[سوریه]] واقع شده است. در حال حاضر، رهبری اصلی دروزی‌ها بر عهده «ولید جنبلاط» است. وی که اصالتاً از نژاد کرد می‌‌باشد، رهبری [[اعراب]] [[دروزی]] لبنان را بر عهده گرفته است و از [[دشمنان]] سرسخت [[شیعیان]] لبنان، جنبش‌های [[شیعی]] [[امل]] و [[حزب الله]] و شخص [[سید حسن نصرالله]] می‌‌باشد.<ref> مقاله اینترنتی تحرکات داییان سفیانی در آخرالزمان، مرداد ۱۴، ۱۳۸۸.</ref>
امروزه عمده [[طوایف]] دروزی که اکثراً منتسب به [[قبیله]] «[[بنی کلب]]» هستند، در منطقه [[رمله]] (بیابان شرقی [[فلسطین]])، بیابان [[غربی]] [[اردن]]، جنوب غربی [[سوریه]] و بخش‌هایی از لبنان سکنی گزیده‌اند. <ref> مجتبی السادة، کتاب شش ماه پایانی (الفجر المقدس المهدی{{ع}} و ارهاصات الیوم الموعود)، ص۱۲۳ و ۱۲۴.</ref> البته تعداد زیادی از دروزی‌ها نیز به کشورهای اروپایی، [[آمریکا]] و [[استرالیا]] [[مهاجرت]] کرده‌اند. به طور کلی تخمین زده می‌‌شود که حدود یک میلیون دروزی در سراسر [[جهان]] [[زندگی]] می‌‌کنند؛<ref>http://www.answers.com/topic/druze </ref> اما هسته اصلی این طایفه در مناطق مرزی مابین چهار کشور اردن، سوریه، لبنان و فلسطین اشغالی می‌‌باشد. این طایفه، حرکت‌های [[شیطنت]] آمیز و [[خباثت]] آلودی در عرصه تحولات منطقه انجام می‌‌دهند و تعداد زیادی از آنان [[دشمنی]] آشکاری با بقیه [[مسلمانان]] و به خصوص [[شیعیان]] دارند. در لبنان، دروزی‌ها، نقش بسیار مهمی در موازنه [[سیاسی]] و نظامی داخلی این [[کشور]] دارند و متاسفانه ردپای آنان در بسیاری از جنایات و فتنه‌های این [[کشور]]، دیده می‌‌شود. دو [[طایفه]] عمده در لبنان [[رهبری]] دروزی‌ها را بر عهده دارند که عبارتند از: طایفه جنبلاط و طایفه ارسلان. [[جمعیت]] دروزی‌های لبنان، بالغ بر ۳۰۰۰۰۰ نفر است و عمده این [[طوایف]] در منطقه «شوف» واقع در «[[جبل]] لبنان» [[زندگی]] می‌‌کنند. این منطقه در مجاورت مرز [[سوریه]] واقع شده است. در حال حاضر، رهبری اصلی دروزی‌ها بر عهده «ولید جنبلاط» است. وی که اصالتاً از نژاد کرد می‌‌باشد، رهبری [[اعراب]] [[دروزی]] لبنان را بر عهده گرفته است و از [[دشمنان]] سرسخت [[شیعیان]] لبنان، جنبش‌های [[شیعی]] [[امل]] و [[حزب الله]] و شخص [[سید حسن نصرالله]] می‌‌باشد.<ref> مقاله اینترنتی تحرکات داییان سفیانی در آخرالزمان، مرداد ۱۴، ۱۳۸۸.</ref>
۲۱۸٬۸۳۴

ویرایش