حلم در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - '-،' به '-'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - '-،' به '-') |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
* از این روست که [[عالمان]] و مبلّغان [[دینی]]، همواره به این صفت احتیاج داشته خود را به آن زینت میبخشیدهاند. | * از این روست که [[عالمان]] و مبلّغان [[دینی]]، همواره به این صفت احتیاج داشته خود را به آن زینت میبخشیدهاند. | ||
* بدون تردید، [[نیاز]] اینان به این صفت، همچون [[نیاز]] نویسنده به قلم است؛ چه نه آن بدون [[حلم]] به مقصود میرسد، و نه نویسنده بدون قلم اثری از خود به یادگار مینهد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۱۶.</ref>. | * بدون تردید، [[نیاز]] اینان به این صفت، همچون [[نیاز]] نویسنده به قلم است؛ چه نه آن بدون [[حلم]] به مقصود میرسد، و نه نویسنده بدون قلم اثری از خود به یادگار مینهد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۱۶.</ref>. | ||
* [[سلامتی]] جسم و [[روح]] نیز در شمار همین آثار است. توضیح آنکه [[نشاط]] - که از پیِ خود، [[آرامش]] را بههمراه خواهد آورد- | * [[سلامتی]] جسم و [[روح]] نیز در شمار همین آثار است. توضیح آنکه [[نشاط]] - که از پیِ خود، [[آرامش]] را بههمراه خواهد آورد- از نتائج صفت [[خویشتنداری]] است؛ [[آرامش]] امّا همچون سدّی در مقابل بیماریهای روحی - که انواع [[بیماری]] جسمی را تولید خواهد کرد - [[ایستاده]]، [[انسان]] را از آن در [[امان]] میدارد. از این روست که [[حلم]] به [[نشاط]]، [[آرامش]]، احتراز از بیماریهای روحی، و سرانجام [[سلامت]] از بیماریهای جسمی منجر خواهد شد. | ||
* گذشته از آنکه [[غضب]]، [[آدمی]] را به اینگونه [[بیماریها]] [[مبتلا]] ساخته [[زندگی]] را به [[مرگ]] تدریجی تبدیل مینماید، حیات اُخروی را نیز تهدید نموده [[آدمی]] را به درکات آن دچار میسازد؛ چه کسی که در این عالم از حیات طیّبه برخوردار نباشد، در آن عالم نیز از این حیات بینصیب خواهد بود، و تنها [[خسران]] و زیان دو [[جهان]] را بهره خواهد برد!. | * گذشته از آنکه [[غضب]]، [[آدمی]] را به اینگونه [[بیماریها]] [[مبتلا]] ساخته [[زندگی]] را به [[مرگ]] تدریجی تبدیل مینماید، حیات اُخروی را نیز تهدید نموده [[آدمی]] را به درکات آن دچار میسازد؛ چه کسی که در این عالم از حیات طیّبه برخوردار نباشد، در آن عالم نیز از این حیات بینصیب خواهد بود، و تنها [[خسران]] و زیان دو [[جهان]] را بهره خواهد برد!. | ||
* از دیگر فوائد [[حلم]] / [[خویشتنداری]]، میتوان به جلب فائدهها و دفع ضررها اشاره نمود. چه از آنجا که از سوئی طبع و نهاد [[آدمی]] بر پایه [[زندگی]] جمعی نهاده شده، و او نمیتواند در انفراد و تنهائی [[زندگی]] نماید؛ و از سوئی دیگر [[زندگی]] جمعی به [[بردباری]] و [[حلم]] [[نیازمند]] است، تنها آنان که از این صفت برخوردارند میتوانند با دیگران رابطهای [[نیکو]] برقرار نموده، گذشته از آنکه به دیگران فائده میرسانند از فوائد آنان بهره برده، ضرری از [[ناحیه]] آنان متوجّه خویشتن نسازند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۱۷.</ref>. | * از دیگر فوائد [[حلم]] / [[خویشتنداری]]، میتوان به جلب فائدهها و دفع ضررها اشاره نمود. چه از آنجا که از سوئی طبع و نهاد [[آدمی]] بر پایه [[زندگی]] جمعی نهاده شده، و او نمیتواند در انفراد و تنهائی [[زندگی]] نماید؛ و از سوئی دیگر [[زندگی]] جمعی به [[بردباری]] و [[حلم]] [[نیازمند]] است، تنها آنان که از این صفت برخوردارند میتوانند با دیگران رابطهای [[نیکو]] برقرار نموده، گذشته از آنکه به دیگران فائده میرسانند از فوائد آنان بهره برده، ضرری از [[ناحیه]] آنان متوجّه خویشتن نسازند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۱۷.</ref>. | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
* [[حلم]]، تنها با تحلّم / خویشتن را به [[آرامش]] وادار کردن، بهدست میآید؛ چه ملکه شدن صفت [[حلم]] در [[نفس]] [[آدمی]]، سخت دشوار بوده کمتر کسی به آن موفّق میشود. از این رو بر سالکان کمال است که با [[مبارزه]] با [[نفس]] و واداشتن آن به [[خویشتنداری]] به هنگام بروز هیجانات، اندک اندک این صفت را در خود مستحکم نمایند، تا سرانجام با [[استمداد]] از [[الطاف]] خداوندی، به ملکه [[حلم]] دست یابند؛ | * [[حلم]]، تنها با تحلّم / خویشتن را به [[آرامش]] وادار کردن، بهدست میآید؛ چه ملکه شدن صفت [[حلم]] در [[نفس]] [[آدمی]]، سخت دشوار بوده کمتر کسی به آن موفّق میشود. از این رو بر سالکان کمال است که با [[مبارزه]] با [[نفس]] و واداشتن آن به [[خویشتنداری]] به هنگام بروز هیجانات، اندک اندک این صفت را در خود مستحکم نمایند، تا سرانجام با [[استمداد]] از [[الطاف]] خداوندی، به ملکه [[حلم]] دست یابند؛ | ||
* هرچند در آن حالت نیز، باز خویشتن را به [[آرامش]] وادار کردن، همچون غذائی است که آن درخت [[مبارک]] را در [[نفس]] تقویت نموده به ریشهدار شدن آن [[کمک]] مینماید. | * هرچند در آن حالت نیز، باز خویشتن را به [[آرامش]] وادار کردن، همچون غذائی است که آن درخت [[مبارک]] را در [[نفس]] تقویت نموده به ریشهدار شدن آن [[کمک]] مینماید. | ||
* از این روست که کَظْمِ [[غیظ]] / [[فروخوردن خشم]]، هم علّت پیدایش، و هم علّت بقاء این صفت در [[انسان]] شمرده میشود. شاید علّت [[اصرار]] [[قرآن کریم]] بر آنکه [[مؤمنان]] خویشتن را به این صفت بیارایند نیز، با توجّه به همین مطلب روشن شود: {{متن قرآن|وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«و فروخورندگان خشم و در گذرندگان از مردماند؛ و خداوند نیکوکاران را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۳۴.</ref>. این [[آیه]]، نشان میدهد که [[عفو]] و [[احسان]] - که هر دو در شمار [[برترین]] [[فضائل اخلاقی]] قرار دارند. - | * از این روست که کَظْمِ [[غیظ]] / [[فروخوردن خشم]]، هم علّت پیدایش، و هم علّت بقاء این صفت در [[انسان]] شمرده میشود. شاید علّت [[اصرار]] [[قرآن کریم]] بر آنکه [[مؤمنان]] خویشتن را به این صفت بیارایند نیز، با توجّه به همین مطلب روشن شود: {{متن قرآن|وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«و فروخورندگان خشم و در گذرندگان از مردماند؛ و خداوند نیکوکاران را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۳۴.</ref>. این [[آیه]]، نشان میدهد که [[عفو]] و [[احسان]] - که هر دو در شمار [[برترین]] [[فضائل اخلاقی]] قرار دارند. - مترتّب بر کَظْمِ [[غیظ]] / [[فروخوردن خشم]] بوده، از پس آن پدید خواهند آمد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۱۱.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۲۱.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == |