پرش به محتوا

حلم: تفاوت میان نسخه‌ها

۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۴ نوامبر ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - '-،' به '-'
جز (جایگزینی متن - '-،' به '-')
خط ۱۴: خط ۱۴:
* گذشته از تجربه سترگ [[انبیاء]] {{عم}} که در [[قرآن کریم]] بارها به آن اشاره شده است، تجربه [[تاریخی]] نیز نشان می‌دهد که [[مردمان]] [[حلیم]]، با خویشتن‌داریِ خود در [[دل]] دیگران چنان جای باز کرده‌اند که از اراده‌ای نافذ برخوردار شده، توانسته‌اند اهداف خود را در [[جامعه]] خویش تحقّق بخشند.
* گذشته از تجربه سترگ [[انبیاء]] {{عم}} که در [[قرآن کریم]] بارها به آن اشاره شده است، تجربه [[تاریخی]] نیز نشان می‌دهد که [[مردمان]] [[حلیم]]، با خویشتن‌داریِ خود در [[دل]] دیگران چنان جای باز کرده‌اند که از اراده‌ای نافذ برخوردار شده، توانسته‌اند اهداف خود را در [[جامعه]] خویش تحقّق بخشند.
* از این روست که [[عالمان]] و مبلّغان [[دینی]]، همواره به این صفت احتیاج داشته خود را به آن زینت می‌بخشیده‌اند. بدون تردید، [[نیاز]] اینان به این صفت، هم‌چون [[نیاز]] نویسنده به قلم است؛ چه نه آن بدون حلم به مقصود می‌رسد، و نه نویسنده بدون قلم اثری از خود به یادگار می‌نهد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۱۶.</ref>.
* از این روست که [[عالمان]] و مبلّغان [[دینی]]، همواره به این صفت احتیاج داشته خود را به آن زینت می‌بخشیده‌اند. بدون تردید، [[نیاز]] اینان به این صفت، هم‌چون [[نیاز]] نویسنده به قلم است؛ چه نه آن بدون حلم به مقصود می‌رسد، و نه نویسنده بدون قلم اثری از خود به یادگار می‌نهد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۱۶.</ref>.
* [[سلامتی]] جسم و [[روح]] نیز در شمار همین آثار است. توضیح آنکه [[نشاط]] - که از پیِ خود، [[آرامش]] را به‌همراه خواهد آورد-، از نتائج صفت [[خویشتن‌داری]] است؛ [[آرامش]] امّا همچون سدّی در مقابل بیماری‌های روحی - که انواع [[بیماری]] جسمی را تولید خواهد کرد - [[ایستاده]]، [[انسان]] را از آن در [[امان]] می‌دارد. از این روست که حلم به [[نشاط]]، [[آرامش]]، احتراز از بیماری‌های روحی، و سرانجام [[سلامت]] از بیماری‌های جسمی منجر خواهد شد.
* [[سلامتی]] جسم و [[روح]] نیز در شمار همین آثار است. توضیح آنکه [[نشاط]] - که از پیِ خود، [[آرامش]] را به‌همراه خواهد آورد- از نتائج صفت [[خویشتن‌داری]] است؛ [[آرامش]] امّا همچون سدّی در مقابل بیماری‌های روحی - که انواع [[بیماری]] جسمی را تولید خواهد کرد - [[ایستاده]]، [[انسان]] را از آن در [[امان]] می‌دارد. از این روست که حلم به [[نشاط]]، [[آرامش]]، احتراز از بیماری‌های روحی، و سرانجام [[سلامت]] از بیماری‌های جسمی منجر خواهد شد.
* گذشته از آنکه [[غضب]]، [[آدمی]] را به این‌گونه [[بیماری‌ها]] [[مبتلا]] ساخته [[زندگی]] را به [[مرگ]] تدریجی تبدیل می‌نماید، حیات اُخروی را نیز تهدید نموده [[آدمی]] را به درکات آن دچار می‌سازد؛ چه کسی که در این عالم از حیات طیّبه برخوردار نباشد، در آن عالم نیز از این حیات بی‌نصیب خواهد بود، و تنها [[خسران]] و زیان دو [[جهان]] را بهره خواهد برد!.
* گذشته از آنکه [[غضب]]، [[آدمی]] را به این‌گونه [[بیماری‌ها]] [[مبتلا]] ساخته [[زندگی]] را به [[مرگ]] تدریجی تبدیل می‌نماید، حیات اُخروی را نیز تهدید نموده [[آدمی]] را به درکات آن دچار می‌سازد؛ چه کسی که در این عالم از حیات طیّبه برخوردار نباشد، در آن عالم نیز از این حیات بی‌نصیب خواهد بود، و تنها [[خسران]] و زیان دو [[جهان]] را بهره خواهد برد!.
* از دیگر فوائد حلم / [[خویشتن‌داری]]، می‌توان به جلب فائده‌ها و دفع ضررها اشاره نمود. چه از آنجا که از سوئی طبع و نهاد [[آدمی]] بر پایه [[زندگی]] جمعی نهاده شده، و او نمی‌تواند در انفراد و تنهائی [[زندگی]] نماید؛ و از سوئی دیگر [[زندگی]] جمعی به [[بردباری]] و حلم [[نیازمند]] است، تنها آنان که از این صفت برخوردارند می‌توانند با دیگران رابطه‌ای [[نیکو]] برقرار نموده، گذشته از آنکه به دیگران فائده می‌رسانند از فوائد آنان بهره برده، ضرری از [[ناحیه]] آنان متوجّه خویشتن نسازند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۱۷.</ref>.
* از دیگر فوائد حلم / [[خویشتن‌داری]]، می‌توان به جلب فائده‌ها و دفع ضررها اشاره نمود. چه از آنجا که از سوئی طبع و نهاد [[آدمی]] بر پایه [[زندگی]] جمعی نهاده شده، و او نمی‌تواند در انفراد و تنهائی [[زندگی]] نماید؛ و از سوئی دیگر [[زندگی]] جمعی به [[بردباری]] و حلم [[نیازمند]] است، تنها آنان که از این صفت برخوردارند می‌توانند با دیگران رابطه‌ای [[نیکو]] برقرار نموده، گذشته از آنکه به دیگران فائده می‌رسانند از فوائد آنان بهره برده، ضرری از [[ناحیه]] آنان متوجّه خویشتن نسازند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۱۷.</ref>.
خط ۲۸: خط ۲۸:
* حلم، تنها با تحلّم / خویشتن را به [[آرامش]] وادار کردن، به‌دست می‌آید؛ چه ملکه شدن صفت حلم در [[نفس]] [[آدمی]]، سخت دشوار بوده کمتر کسی به آن موفّق می‌شود. از این رو بر سالکان کمال است که با [[مبارزه]] با [[نفس]] و واداشتن آن به [[خویشتن‌داری]] به هنگام بروز هیجانات، اندک اندک این صفت را در خود مستحکم نمایند، تا سرانجام با [[استمداد]] از [[الطاف]] خداوندی، به ملکه حلم دست یابند؛
* حلم، تنها با تحلّم / خویشتن را به [[آرامش]] وادار کردن، به‌دست می‌آید؛ چه ملکه شدن صفت حلم در [[نفس]] [[آدمی]]، سخت دشوار بوده کمتر کسی به آن موفّق می‌شود. از این رو بر سالکان کمال است که با [[مبارزه]] با [[نفس]] و واداشتن آن به [[خویشتن‌داری]] به هنگام بروز هیجانات، اندک اندک این صفت را در خود مستحکم نمایند، تا سرانجام با [[استمداد]] از [[الطاف]] خداوندی، به ملکه حلم دست یابند؛
* هرچند در آن حالت نیز، باز خویشتن را به [[آرامش]] وادار کردن، هم‌چون غذائی است که آن درخت [[مبارک]] را در [[نفس]] تقویت نموده به ریشه‌دار شدن آن [[کمک]] می‌نماید.
* هرچند در آن حالت نیز، باز خویشتن را به [[آرامش]] وادار کردن، هم‌چون غذائی است که آن درخت [[مبارک]] را در [[نفس]] تقویت نموده به ریشه‌دار شدن آن [[کمک]] می‌نماید.
* از این روست که کَظْمِ [[غیظ]] / [[فروخوردن خشم]]، هم علّت پیدایش، و هم علّت بقاء این صفت در [[انسان]] شمرده می‌شود. شاید علّت [[اصرار]] [[قرآن کریم]] بر آنکه [[مؤمنان]] خویشتن را به این صفت بیارایند نیز، با توجّه به همین مطلب روشن شود: {{متن قرآن|وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«و فروخورندگان خشم و در گذرندگان از مردم‌اند؛ و خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۱۳۴.</ref>. این [[آیه]]، نشان می‌دهد که [[عفو]] و [[احسان]] - که هر دو در شمار [[برترین]] [[فضائل اخلاقی]] قرار دارند. -، مترتّب بر کَظْمِ [[غیظ]] / [[فروخوردن خشم]] بوده، از پس آن پدید خواهند آمد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۱۱.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۲۱.</ref>.
* از این روست که کَظْمِ [[غیظ]] / [[فروخوردن خشم]]، هم علّت پیدایش، و هم علّت بقاء این صفت در [[انسان]] شمرده می‌شود. شاید علّت [[اصرار]] [[قرآن کریم]] بر آنکه [[مؤمنان]] خویشتن را به این صفت بیارایند نیز، با توجّه به همین مطلب روشن شود: {{متن قرآن|وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«و فروخورندگان خشم و در گذرندگان از مردم‌اند؛ و خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۱۳۴.</ref>. این [[آیه]]، نشان می‌دهد که [[عفو]] و [[احسان]] - که هر دو در شمار [[برترین]] [[فضائل اخلاقی]] قرار دارند. - مترتّب بر کَظْمِ [[غیظ]] / [[فروخوردن خشم]] بوده، از پس آن پدید خواهند آمد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۱۱.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۲۱.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
۲۱۸٬۲۱۵

ویرایش