بحث:رحلت یا شهادت پیامبر خاتم: تفاوت میان نسخهها
←پانویس
جز (جایگزینی متن - 'رازی' به 'رازی') |
(←پانویس) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
[[عباس]] [[عموی پیامبر]] نزد علی{{ع}} آمد و گفت: [[مردم]] جمع شدهاند که پیامبر{{صل}} را در بقیع دفن کنند و مردی بر ایشان [[نماز]] بخواند. امیرالمؤمنین{{ع}} به جانب مردم رفت و فرمود: ای مردم، پیامبر چه زنده باشد و چه مرده، [[رهبر]] است ایشان فرمود: من در جایی دفن میشوم که قبض روح شده باشم؛ سپس بر آن حضرت نماز خواند و [[دستور]] داد مردم ده نفر ده نفر بر ایشان نماز بخوانند و از [[خانه]] خارج شوند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۵۱.</ref>. وقتی از [[امام باقر]]{{ع}} درباره چگونگی نماز بر [[پیامبر]]{{صل}} پرسیدند، فرمود: وقتی [[علی]]{{ع}} او را [[غسل]] داد و [[کفن]] کرد، در آنجا قرار داد و ده نفر وارد شدند در اطراف قرار گرفتند و علی در وسط آنان قرار گرفت و فرمود: “إنا لله و إنا الیه راجعون”. [[مردم]] هم [[آیه]] را تکرار کردند تا اینکه [[حضرت]] و [[مردم مدینه]] و منطقه [[عوالی]] بر پیامبر{{صل}} [[نماز]] خواندند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۵۰.</ref>. | [[عباس]] [[عموی پیامبر]] نزد علی{{ع}} آمد و گفت: [[مردم]] جمع شدهاند که پیامبر{{صل}} را در بقیع دفن کنند و مردی بر ایشان [[نماز]] بخواند. امیرالمؤمنین{{ع}} به جانب مردم رفت و فرمود: ای مردم، پیامبر چه زنده باشد و چه مرده، [[رهبر]] است ایشان فرمود: من در جایی دفن میشوم که قبض روح شده باشم؛ سپس بر آن حضرت نماز خواند و [[دستور]] داد مردم ده نفر ده نفر بر ایشان نماز بخوانند و از [[خانه]] خارج شوند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۵۱.</ref>. وقتی از [[امام باقر]]{{ع}} درباره چگونگی نماز بر [[پیامبر]]{{صل}} پرسیدند، فرمود: وقتی [[علی]]{{ع}} او را [[غسل]] داد و [[کفن]] کرد، در آنجا قرار داد و ده نفر وارد شدند در اطراف قرار گرفتند و علی در وسط آنان قرار گرفت و فرمود: “إنا لله و إنا الیه راجعون”. [[مردم]] هم [[آیه]] را تکرار کردند تا اینکه [[حضرت]] و [[مردم مدینه]] و منطقه [[عوالی]] بر پیامبر{{صل}} [[نماز]] خواندند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۵۰.</ref>. | ||
به گفته [[امام باقر]]{{ع}} پیامبر به علی{{ع}} اینگونه [[وصیت]] کرده بود: {{متن حدیث|يَا عَلِيُّ، ادْفِنِّي فِي هذَا الْمَكَانِ، وَ ارْفَعْ قَبْرِي مِنَ الْأَرْضِ أَرْبَعَ أَصَابِعَ، و رُشَّ عَلَيْهِ مِنَ الْمَاءِ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۵۰.</ref>: “ای علی، مرا در این مکان [[دفن]] کن و قبرم را به اندازه چهار انگشت بالا قرار ده و بر آن آب بریز”. در روایتی دیگر آن حضرت ارتفاع [[قبر پیامبر]]{{صل}} را یک وجب و چهار انگشت ذکر کرده و [[دستور]] پاشیدن آب به آن داده شده است<ref>ابوالعباس عبدالله بن جعفر حمیری، قرب الإسناد، ص۱۵۵: {{متن حدیث|أَنَّ قَبْرَ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} رُفِعَ مِنَ الْأَرْضِ قَدْرَ شِبْرٍ وَ أَرْبَعِ أَصَابِعَ وَ رُشَّ عَلَيْهِ الْمَاءُ}}.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۲۲۲.</ref> | به گفته [[امام باقر]]{{ع}} پیامبر به علی{{ع}} اینگونه [[وصیت]] کرده بود: {{متن حدیث|يَا عَلِيُّ، ادْفِنِّي فِي هذَا الْمَكَانِ، وَ ارْفَعْ قَبْرِي مِنَ الْأَرْضِ أَرْبَعَ أَصَابِعَ، و رُشَّ عَلَيْهِ مِنَ الْمَاءِ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۵۰.</ref>: “ای علی، مرا در این مکان [[دفن]] کن و قبرم را به اندازه چهار انگشت بالا قرار ده و بر آن آب بریز”. در روایتی دیگر آن حضرت ارتفاع [[قبر پیامبر]]{{صل}} را یک وجب و چهار انگشت ذکر کرده و [[دستور]] پاشیدن آب به آن داده شده است<ref>ابوالعباس عبدالله بن جعفر حمیری، قرب الإسناد، ص۱۵۵: {{متن حدیث|أَنَّ قَبْرَ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} رُفِعَ مِنَ الْأَرْضِ قَدْرَ شِبْرٍ وَ أَرْبَعِ أَصَابِعَ وَ رُشَّ عَلَيْهِ الْمَاءُ}}.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۲۲۲.</ref> | ||
==[[رحلت]]== | |||
[[پیامبر]]{{صل}} بنا بر قول مشهور [[علمای شیعه]]، [[روز]] [[دوشنبه]]، ۲۸ ماه صفر [[سال یازدهم هجری]]، و بنا بر قول مشهور [[دانشمندان اهل سنت]]، ۱۲ [[ربیع الاول]] رحلت کرد. برخی محققان معاصر [[تاریخ]] صحیح [[رحلت رسول خدا]]{{صل}} را دوشنبه، دوم ربیع الاول [[سال یازدهم]] دانستهاند<ref>شبیری، تحقیقی در روز وفات پیامبر{{صل}}، ص۳.</ref>. | |||
[[امام علی]]{{ع}} و [[فاطمه زهرا]]{{س}} هنگام [[بیماری پیامبر]]{{صل}} پیوسته در کنار حضرت بودند. در آخرین لحظات زندگانی پیامبر{{صل}}، فاطمه زهرا{{س}}، با خواندن شعری از [[ابوطالب]]، پیامبر{{صل}} را [[پناهگاه]] [[یتیمان]] و شخصیتی دانست که به واسطه او [[باران]] [[طلب]] میشود<ref>{{عربی|وَ أَبْيَضَ يُسْتَسْقَى الْغَمَامُ بِوَجْهِهِ *** ثِمَالُ الْيَتَامَى عِصْمَةٌ لِلْأَرَامِلِ}}؛ چهره روشنی که به احترام آن، باران درخواست میشود، شخصیتی که پناهگاه یتیمان و نگهبان بیوهزنان است.</ref>. پیامبر به [[فاطمه]]{{س}} فرمود [[شایسته]] است به جای آن [[شعر]] این [[آیه]] خوانده شود: محمد [[پیامبر خدا]] است و پیش از او پیامبرانی آمدهاند و رفتهاند. آیا هرگاه او فوت کند و یا کشته شود، به آئین گذشتگان خود باز میگردید؟ هرکس به آئین گذشتگان خود بازگردد [[خدا]] را ضرر نمیرساند و [[خداوند]] سپاسگزاران را [[پاداش]] میدهد<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۲۶؛ مفید، الارشاد، ج۱، ص۱۸؛ {{متن قرآن|وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ وَمَنْ يَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئًا وَسَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ}} «و محمد جز فرستادهای نیست که پیش از او (نیز) فرستادگانی (بوده و) گذشتهاند؛ آیا اگر بمیرد یا کشته گردد به (باورهای) گذشته خود باز میگردید؟ و هر کس به (باورهای) گذشته خود باز گردد هرگز زیانی به خداوند نمیرساند؛ و خداوند سپاسگزاران را به زودی پاداش خواهد داد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۴.</ref>. پیامبر{{صل}} به فاطمه{{س}} خبر داد که به زودی از این [[دنیا]] خواهد رفت. همچنین فرمود او نخستین کسی که به پیامبر{{صل}} ملحق خواهد شد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۴۹، ج۸، ص۲۲.</ref>. پیامبر{{صل}} هنگامی که سر در آغوش علی{{ع}} داشت [[رحلت]] کرد. [[امام علی]]{{ع}} در [[نهج البلاغه]] چنین فرمود: [[پیامبر]]{{صل}} هنگامی که سر بر سینه من داشت، درگذشت<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۹۷، ص۳۱۱.</ref>. | |||
پس از [[رحلت رسول خدا]]{{صل}}، انحرافاتی در میان برخی [[صحابه]] پدید آمد و [[حق]] [[خاندان نبوت]] که از آغاز [[رسالت]] تا پایان آن و به خصوص در [[غدیر خم]] [[ابلاغ]] شده بود نادیده گرفته شد. [[فاطمه زهرا]]{{س}} در این برهه برای نشان دادن چهره [[انحراف]] و [[مبارزه]] با آن تلاش بسیاری کرد و در دو موضوع [[جانشینی پیامبر]] و [[میراث]] جای مانده از پیامبر با نخستین [[خلیفه]] درگیر شد. آن [[حضرت]] به [[دفاع از ولایت]] و حق [[خاندان پیامبر]] پرداخت و در این باره بر [[ابوبکر]] [[احتجاج]] کرد، اما ابوبکر پاسخ [[درستی]] بدو نداد، در این راه فاطمه زهرا{{س}} با [[جدیت]] تمام بر علیه جریان انحراف چنان فعالانه وارد میدان [[نبرد]] [[سیاسی]] شد که [[رنج]] گویهای از خود برای ثبت در [[تاریخ]] و بیان ظلمهایی که بر علی{{ع}} و [[فاطمه]]{{س}} رفته به یادگار گذاشت که به تفصیل در بخش تاریخ و [[سیره]] [[حضرت فاطمه زهرا]]{{س}} دانسته خواهد شد<ref>[[رمضان محمدی|محمدی]]، [[منصور داداشنژاد|داداشنژاد]]، [[حسین حسینیان مقدم|حسینیان]]، [[تاریخ اسلام (کتاب)|تاریخ اسلام]] ص۲۱۱.</ref>. | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{ | {{پانویس}} |