مکه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{خرد}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; fo...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
==رابطه مکه با [[زیارت]]== | ==رابطه مکه با [[زیارت]]== | ||
*مکه، سرزمین برگزیده خداوند است و موردنظر و توجه پروردگار. سرزمین عرفان و معنویت و [[توحید]] است، خاستگاه اسلام است، تربت منتخب آفریدگار است و [[زیارت]] این دیار، قدم نهادن و رفتن و دیدن و فیض بردن از جاهایی است که مورد عنایت خاصّ خداست. [[امام صادق]]{{ع}} فرموده است: «محبوب ترین زمین نزد خدا، «مکه» است. نزد خداوند هیچ خاکی محبوب تر از خاکش و هیچ سنگی گرامی تر از سنگش و هیچ درختی محبوب تر از درخت مکه و هیچ کوهی محبوبتر از کوههایش و هیچ آبی محبوبتر از آب مکه نیست»<ref>محجه البیضاء، ج۲، ص۱۵۲.</ref>. در ارزش [[زیارت]] مکه همین بس که ایام پربرکت و سراسر خیر حج، آنقدر سازنده و پربار و پربها است که در حدیثی از [[امام باقر]]{{ع}} حتی خواب در مکه، همچون تلاش و فعالیت در شهرهای دیگر و سجود در مکه، همچون به خون غلطیدن و شهادت در راه خدا به حساب آمده است: {{عربی|اندازه=155%|«وَالنائم بمکه کالمجتهدِ فی البُلدانِ وَالسّاجد بمکّه کالمتشحطِّ بدمه فی سبیلِ الله»}}<ref>محجّه البیضاء، ج۲، ص۱۵۳.</ref>. ارزش و قداست این خاک، به خاطر انتساب به پروردگار است و برگزیدگی این تربت، به خاطر معنویات و خاطرات مقدس این مهد [[وحی]] و کانون رسالت و [[توحید]] است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص:۱۰۹-۱۱۱.</ref>. | *مکه، سرزمین برگزیده خداوند است و موردنظر و توجه پروردگار. سرزمین عرفان و معنویت و [[توحید]] است، خاستگاه [[اسلام]] است، تربت منتخب آفریدگار است و [[زیارت]] این دیار، قدم نهادن و رفتن و دیدن و فیض بردن از جاهایی است که مورد عنایت خاصّ خداست. [[امام صادق]]{{ع}} فرموده است: «محبوب ترین زمین نزد خدا، «مکه» است. نزد خداوند هیچ خاکی محبوب تر از خاکش و هیچ سنگی گرامی تر از سنگش و هیچ درختی محبوب تر از درخت مکه و هیچ کوهی محبوبتر از کوههایش و هیچ آبی محبوبتر از آب مکه نیست»<ref>محجه البیضاء، ج۲، ص۱۵۲.</ref>. در ارزش [[زیارت]] مکه همین بس که ایام پربرکت و سراسر خیر حج، آنقدر سازنده و پربار و پربها است که در حدیثی از [[امام باقر]]{{ع}} حتی خواب در مکه، همچون تلاش و فعالیت در شهرهای دیگر و سجود در مکه، همچون به خون غلطیدن و شهادت در راه خدا به حساب آمده است: {{عربی|اندازه=155%|«وَالنائم بمکه کالمجتهدِ فی البُلدانِ وَالسّاجد بمکّه کالمتشحطِّ بدمه فی سبیلِ الله»}}<ref>محجّه البیضاء، ج۲، ص۱۵۳.</ref>. ارزش و قداست این خاک، به خاطر انتساب به پروردگار است و برگزیدگی این تربت، به خاطر معنویات و خاطرات مقدس این مهد [[وحی]] و کانون رسالت و [[توحید]] است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص:۱۰۹-۱۱۱.</ref>. | ||
*مرحوم علامه امینی، در ردّ نظریه کسانی که به اینگونه امور و تبرک جستنها و ارزش قائل شدنها ایراد می گیرند، بحث و بیان مفصّلی دارد که در جایی چنین میگوید: «... همچنان که اراضی و میدانها و خانهها و ادارات رسمی و دولتی که به نحوی منتسب به حکومتهاست، احکام و مقررّات ویژهای دارد که مردم، ملزم به رعایت آن و اجرای قوانین مربوط به آن هستند، همچنین زمینها و بناها و سرزمینهای منسوب به خداوند هم شئون خاص و احکام و مقررات ویژه و لوازم و روابطی دارد که حتمی است و آن کس که تسلیم پروردگار باشد و در لوای [[توحید]] و زیر سایه اسلام زندگی کند به ناچار باید آنها را مراعات کرده و به وظایف خود در قبال آنها قیام و اقدام کند. و از همینجاست که کعبه و حرم و مسجدالحرام و مسجدالنبی و کلًا مساجد و معابد و کلیساها و کنیسهها احکام خاص و مقررات ویژه و احترام فوقالعاده دارد و از نظر طهارت و نجاست و خرید و فروش و ... مقرراتش ویژه و لازم الاجراء است. اگر مکه مکرمه حرم امن الهی است که مردم به آن روی میآورند و از هر فراز و نشیب، آهنگ خانه خدا میکنند و آن اعمال مخصوص را انجام میدهند و حتی گیاههای حرم هم حکم خاص دارد، اینها از آثار همان انتساب به خداوند است و به خاطر این است که خداوند، «مکه» را از بین سرزمینها، برگزیده است ...»<ref>سیرتنا و سنتنا، علامه امینی، ص۱۶۰.</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص:۱۰۹-۱۱۱.</ref>. | *مرحوم علامه امینی، در ردّ نظریه کسانی که به اینگونه امور و تبرک جستنها و ارزش قائل شدنها ایراد می گیرند، بحث و بیان مفصّلی دارد که در جایی چنین میگوید: «... همچنان که اراضی و میدانها و خانهها و ادارات رسمی و دولتی که به نحوی منتسب به حکومتهاست، احکام و مقررّات ویژهای دارد که مردم، ملزم به رعایت آن و اجرای قوانین مربوط به آن هستند، همچنین زمینها و بناها و سرزمینهای منسوب به خداوند هم شئون خاص و احکام و مقررات ویژه و لوازم و روابطی دارد که حتمی است و آن کس که تسلیم پروردگار باشد و در لوای [[توحید]] و زیر سایه [[اسلام]] زندگی کند به ناچار باید آنها را مراعات کرده و به وظایف خود در قبال آنها قیام و اقدام کند. و از همینجاست که کعبه و حرم و مسجدالحرام و مسجدالنبی و کلًا مساجد و معابد و کلیساها و کنیسهها احکام خاص و مقررات ویژه و احترام فوقالعاده دارد و از نظر طهارت و نجاست و خرید و فروش و ... مقرراتش ویژه و لازم الاجراء است. اگر مکه مکرمه حرم امن الهی است که مردم به آن روی میآورند و از هر فراز و نشیب، آهنگ خانه خدا میکنند و آن اعمال مخصوص را انجام میدهند و حتی گیاههای حرم هم حکم خاص دارد، اینها از آثار همان انتساب به خداوند است و به خاطر این است که خداوند، «مکه» را از بین سرزمینها، برگزیده است ...»<ref>سیرتنا و سنتنا، علامه امینی، ص۱۶۰.</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص:۱۰۹-۱۱۱.</ref>. | ||
*این مکه است و کعبه، این خاستگاه نور [[توحید]] است و «ام القری»، این حجرالأسود است و مقام ابراهیم، این سرزمین «مبارک» است، خانه برکت خیز است. اولین خانه پربرکتی است که برای مردم قرار داده شده است. به تعبیر قرآن: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن| إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا}}﴾}}<ref>آل عمران،۹۶.</ref>. در کعبه، «حجرالأسود»، سوگندنامه خدا با بندگان است و دست کشیدن به آن، تجدید عهد با خداوند است و بیعت نمودن با اوست. درباره حجرالاسود و رکن یمانی، حدیث است که: {{عربی|اندازه=155%|«یَمینُ الله فی ارضِه یُصافح بها خَلقه»}<ref>محجه البیضاء، ج۲، ص۱۵۴.</ref>. نگاه کردن به کعبه هم، عبادت است. که [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} فرموده است: {{عربی|اندازه=155%|«النّظر الی الکعبهِ عبادهٌ»}}<ref>بحار الانوار، ج ۹۶، ص۶۰.</ref> و در حدیث دیگر است که: هرکس به کعبه نظر کند (در واژه «نظر» دقت شود) تا وقتی که نگاهش به کعبه است برایش حسنه نوشته میشود و از سیّئات او محو میگردد: {{عربی|اندازه=155%|«مَنْ نظر الی الکعبه لم یَزَلْ یُکتبُ له حسنهٌ ویُمحی عنه سیئهٌ حتّی یصرفَ ببصره»}}<ref>محجه البیضاء، ج۲، ص۱۵۴.</ref>. وقتی که کعبه، یادآور آن همه خلوص و عظمت و ایثار ابراهیم است و سمبل [[توحید]] و خداپرستی است، نگاه به آن هم عبادت به حساب میآید. چرا که این نگاه هم سازنده و تربیت کننده است. تا نگاه کننده چه کسی باشد و در ورای نگاه، چه احساس و درک و برداشتی نهفته باشد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص:۱۰۹-۱۱۱.</ref>. | *این مکه است و کعبه، این خاستگاه نور [[توحید]] است و «ام القری»، این حجرالأسود است و مقام ابراهیم، این سرزمین «مبارک» است، خانه برکت خیز است. اولین خانه پربرکتی است که برای مردم قرار داده شده است. به تعبیر قرآن: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن| إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا}}﴾}}<ref>آل عمران،۹۶.</ref>. در کعبه، «حجرالأسود»، سوگندنامه خدا با بندگان است و دست کشیدن به آن، تجدید عهد با خداوند است و بیعت نمودن با اوست. درباره حجرالاسود و رکن یمانی، حدیث است که: {{عربی|اندازه=155%|«یَمینُ الله فی ارضِه یُصافح بها خَلقه»}<ref>محجه البیضاء، ج۲، ص۱۵۴.</ref>. نگاه کردن به کعبه هم، عبادت است. که [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} فرموده است: {{عربی|اندازه=155%|«النّظر الی الکعبهِ عبادهٌ»}}<ref>بحار الانوار، ج ۹۶، ص۶۰.</ref> و در حدیث دیگر است که: هرکس به کعبه نظر کند (در واژه «نظر» دقت شود) تا وقتی که نگاهش به کعبه است برایش حسنه نوشته میشود و از سیّئات او محو میگردد: {{عربی|اندازه=155%|«مَنْ نظر الی الکعبه لم یَزَلْ یُکتبُ له حسنهٌ ویُمحی عنه سیئهٌ حتّی یصرفَ ببصره»}}<ref>محجه البیضاء، ج۲، ص۱۵۴.</ref>. وقتی که کعبه، یادآور آن همه خلوص و عظمت و ایثار ابراهیم است و سمبل [[توحید]] و خداپرستی است، نگاه به آن هم عبادت به حساب میآید. چرا که این نگاه هم سازنده و تربیت کننده است. تا نگاه کننده چه کسی باشد و در ورای نگاه، چه احساس و درک و برداشتی نهفته باشد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص:۱۰۹-۱۱۱.</ref>. | ||