پرش به محتوا

خلافت پیامبر خاتم: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۶۰: خط ۶۰:
پس از [[قتل عثمان]]، [[مردمان]] از هر سو به [[امام]] روی آوردند. [[امام]] در ابتدا شرایط را برای [[پذیرش]] [[خلافت]] مناسب نمی‌دید، اما [[مردم]] [[اصرار]] بر [[خلافت]] او داشتند. خود [[امام]] {{ع}} در این‌باره می‌نویسد: پس از [[قتل عثمان]]، انبوه [[مردم]] [[رنج‌دیده]] به یک‌باره چون یال کفتار از هر سو به خانه‌ام ریختند، آن‌چنان که بازویم [[شکست]] و ردایم دریده شد. آنان به فشردگیِ گوسپندان گرگ‌زده، گرداگردم را گرفتند و زمام امور خود را به‌سویم افکندند و سرانجام [[خلافت]] را بر من [[تحمیل]] کردند<ref>[[نهج البلاغه]]، [[خطبه ۳ نهج البلاغه|خطبه ۳]]: {{متن حدیث|فَمَا رَاعَنِي إِلَّا وَ النَّاسُ [إِلَيَ] كَعُرْفِ الضَّبُعِ إِلَيَّ يَنْثَالُونَ عَلَيَّ مِنْ كُلِّ جَانِبٍ حَتَّى لَقَدْ وُطِئَ الْحَسَنَانِ وَ شُقَّ عِطْفَايَ مُجْتَمِعِينَ حَوْلِي كَرَبِيضَةِ الْغَنَمِ فَلَمَّا نَهَضْتُ بِالْأَمْرِ}}</ref>. [[رجوع]] [[مردم]] به [[امام]] [[حجت]] را بر او تمام کرد. [[امام]] در مورد علت [[پذیرش حکومت]] می‌فرماید: [[سوگند]] به شکافنده بذر و آفریننده [[جان]]، اگر نبود حضور فشرده [[مردم]] برای [[بیعت]] و عهدی که خدای از [[عالمان]] گرفته است که برای شکمبارگیِ [[ستمگر]] و محرومیّت ستم‌دیده صحّه نگذارند، حتماً افسار [[خلافت]] را رها می‌کردم و هرگز زیر بار [[مسئولیّت]] نمی‌رفتم و همان‌گونه که در آغاز، [[خلافت]] را وانهادم در پایان نیز می‌هشتم؛ و می‌دیدید این [[دنیایی]] که بدان می‌نازید و [[دین]] بدان می‌بازید، در دیدگاه من از آب بینیِ ماده‌بزی بی‌ارزش‌تر است<ref> {{متن حدیث|أَمَا وَ الَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِيَامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَى الْعُلَمَاءِ أَلَّا يُقَارُّوا عَلَى كِظَّةِ ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ لَأَلْقَيْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا وَ لَسَقَيْتُ آخِرَهَا بِكَأْسِ أَوَّلِهَا وَ لَأَلْفَيْتُمْ دُنْيَاكُمْ هَذِهِ أَزْهَدَ عِنْدِي مِنْ عَفْطَةِ عَنْزٍ}}؛ [[نهج البلاغه]]، [[خطبه ۳ نهج البلاغه|خطبه ۳]].</ref><ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص۳۷۲.</ref>.
پس از [[قتل عثمان]]، [[مردمان]] از هر سو به [[امام]] روی آوردند. [[امام]] در ابتدا شرایط را برای [[پذیرش]] [[خلافت]] مناسب نمی‌دید، اما [[مردم]] [[اصرار]] بر [[خلافت]] او داشتند. خود [[امام]] {{ع}} در این‌باره می‌نویسد: پس از [[قتل عثمان]]، انبوه [[مردم]] [[رنج‌دیده]] به یک‌باره چون یال کفتار از هر سو به خانه‌ام ریختند، آن‌چنان که بازویم [[شکست]] و ردایم دریده شد. آنان به فشردگیِ گوسپندان گرگ‌زده، گرداگردم را گرفتند و زمام امور خود را به‌سویم افکندند و سرانجام [[خلافت]] را بر من [[تحمیل]] کردند<ref>[[نهج البلاغه]]، [[خطبه ۳ نهج البلاغه|خطبه ۳]]: {{متن حدیث|فَمَا رَاعَنِي إِلَّا وَ النَّاسُ [إِلَيَ] كَعُرْفِ الضَّبُعِ إِلَيَّ يَنْثَالُونَ عَلَيَّ مِنْ كُلِّ جَانِبٍ حَتَّى لَقَدْ وُطِئَ الْحَسَنَانِ وَ شُقَّ عِطْفَايَ مُجْتَمِعِينَ حَوْلِي كَرَبِيضَةِ الْغَنَمِ فَلَمَّا نَهَضْتُ بِالْأَمْرِ}}</ref>. [[رجوع]] [[مردم]] به [[امام]] [[حجت]] را بر او تمام کرد. [[امام]] در مورد علت [[پذیرش حکومت]] می‌فرماید: [[سوگند]] به شکافنده بذر و آفریننده [[جان]]، اگر نبود حضور فشرده [[مردم]] برای [[بیعت]] و عهدی که خدای از [[عالمان]] گرفته است که برای شکمبارگیِ [[ستمگر]] و محرومیّت ستم‌دیده صحّه نگذارند، حتماً افسار [[خلافت]] را رها می‌کردم و هرگز زیر بار [[مسئولیّت]] نمی‌رفتم و همان‌گونه که در آغاز، [[خلافت]] را وانهادم در پایان نیز می‌هشتم؛ و می‌دیدید این [[دنیایی]] که بدان می‌نازید و [[دین]] بدان می‌بازید، در دیدگاه من از آب بینیِ ماده‌بزی بی‌ارزش‌تر است<ref> {{متن حدیث|أَمَا وَ الَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِيَامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَى الْعُلَمَاءِ أَلَّا يُقَارُّوا عَلَى كِظَّةِ ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ لَأَلْقَيْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا وَ لَسَقَيْتُ آخِرَهَا بِكَأْسِ أَوَّلِهَا وَ لَأَلْفَيْتُمْ دُنْيَاكُمْ هَذِهِ أَزْهَدَ عِنْدِي مِنْ عَفْطَةِ عَنْزٍ}}؛ [[نهج البلاغه]]، [[خطبه ۳ نهج البلاغه|خطبه ۳]].</ref><ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص۳۷۲.</ref>.


==خلافت امام حسن مجتبی==
{{اصلی|خلافت امام حسن}}
==خلافت امویان==
==خلافت امویان==
{{اصلی|خلافت امویان}}
{{اصلی|خلافت امویان}}
خط ۶۷: خط ۶۹:


[[پیامبر خاتم|رسول خدا]] بارها در طول [[حیات]] خویش، [[امام علی|امیر المؤمنین]] را به امر [[خداوند]]، خلیفۀ خود خواند و معرفی کرد. از جمله فرمود: "[[یا علی]] تو [[جانشین]] من هستی و من تو را به [[فرمان]] پروردگارم [[جانشین]] خود ساختم"<ref>{{متن حدیث| يَا عَلِيُّ أَنْتَ خَلِيفَتِي اسْتَخْلَفْتُكَ بِأَمْرِ رَبِّي‏}}؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۴ ص ۱۷۹</ref>، و فرمود: "ای [[مردم]]، پس از من پیشوای شما [[علی]] است و او [[جانشین]] من بر شماست"<ref>{{متن حدیث| أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ عَلِيّاً إِمَامُكُمْ مِنْ بَعْدِي وَ خَلِيفَتِي عَلَيْكُم‏}}؛ معانی الأخبار، ص ۳۷۲</ref> [[احادیث]] فراوانی با این تعبیر و مضمون [[نقل]] شده است<ref> از جمله ر. ک: «موسوعة الامام علی بن ابی طالب»، ج ۲ ص ۱۳۷</ref> این [[منصب]] والا و [[مقدس]]، جامه‌ای است که بر اندام [[ولیّ]] [[خدا]] برازنده است، همانگونه که [[علی]] {{ع}} در [[خطبه شقشقیه]] فرمود: پسر [[ابو قحافه]] جامۀ [[خلافت]] را به‌ تن کرده است، در حالی که می‌داند من [[شایسته‌ترین]] فرد برای آنم <ref>{{متن حدیث|أَمَا وَ اللَّهِ لَقَدْ تَقَمَّصَهَا ابْنُ أَبِي قُحَافَة...}}؛ نهج البلاغه، خطبۀ ۳.</ref>.
[[پیامبر خاتم|رسول خدا]] بارها در طول [[حیات]] خویش، [[امام علی|امیر المؤمنین]] را به امر [[خداوند]]، خلیفۀ خود خواند و معرفی کرد. از جمله فرمود: "[[یا علی]] تو [[جانشین]] من هستی و من تو را به [[فرمان]] پروردگارم [[جانشین]] خود ساختم"<ref>{{متن حدیث| يَا عَلِيُّ أَنْتَ خَلِيفَتِي اسْتَخْلَفْتُكَ بِأَمْرِ رَبِّي‏}}؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۴ ص ۱۷۹</ref>، و فرمود: "ای [[مردم]]، پس از من پیشوای شما [[علی]] است و او [[جانشین]] من بر شماست"<ref>{{متن حدیث| أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ عَلِيّاً إِمَامُكُمْ مِنْ بَعْدِي وَ خَلِيفَتِي عَلَيْكُم‏}}؛ معانی الأخبار، ص ۳۷۲</ref> [[احادیث]] فراوانی با این تعبیر و مضمون [[نقل]] شده است<ref> از جمله ر. ک: «موسوعة الامام علی بن ابی طالب»، ج ۲ ص ۱۳۷</ref> این [[منصب]] والا و [[مقدس]]، جامه‌ای است که بر اندام [[ولیّ]] [[خدا]] برازنده است، همانگونه که [[علی]] {{ع}} در [[خطبه شقشقیه]] فرمود: پسر [[ابو قحافه]] جامۀ [[خلافت]] را به‌ تن کرده است، در حالی که می‌داند من [[شایسته‌ترین]] فرد برای آنم <ref>{{متن حدیث|أَمَا وَ اللَّهِ لَقَدْ تَقَمَّصَهَا ابْنُ أَبِي قُحَافَة...}}؛ نهج البلاغه، خطبۀ ۳.</ref>.
==مشروعیت و نامشروعیت خلافت==
==مشروعیت و نامشروعیت خلافت==
===خلافت مشروع===
===خلافت مشروع===
۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش