ابوذر غفاری: تفاوت میان نسخهها
←وداع امیرالمؤمنین {{ع}} و همراهان با ابوذر
خط ۱۳۲: | خط ۱۳۲: | ||
عثمان نتوانست [[حق]] گوییهای ابوذر را [[تحمل]] کند، لذا [[حکم]] تبعید وی را به ربذه صادر کرد و به [[مروان بن حکم]] [[مأموریت]] داد تا وسایل حرکت او و [[همسر]] و فرزندانش را فراهم کند و در ضمن [[دستور]] داد هیچکس با وی [[سخن]] نگوید و او را بدرقه نکند. این [[فرمان]]، کارساز بود و کسی جرئت نکرد ابوذر را بدرقه کند و یا مطلبی با وی در میان بگذارد؛ لکن وقتی این [[خبر]] به امیرالمؤمنین علی {{ع}} رسید، بسیار گریست به طوری که [[محاسن]] مبارکش به [[اشک]] چشمانش مرطوب شد سپس فرمودند: آیا این چنین با [[صحابی رسول خدا]] {{صل}} برخورد میشود و تبعید میگردد؟! همه از خداییم و به سوی او باز میگردیم<ref>{{متن حدیث|أَ هَکَذَا یُصْنَعُ بِصَاحِبِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ إِنّٰا لِلّٰهِ وَ إِنّٰا إِلَیْهِ رٰاجِعُونَ}}.</ref>. سپس [[حضرت]] از جا برخاست و به همراه برادرش ([[عقیل]]) و فرزندانش ([[حسن]] و [[حسین]]) و [[صحابی بزرگ رسول خدا]] {{صل}} ([[عمار یاسر]]) و به [[نقلی]] با [[عبدالله بن عباس]]، [[فضل]]، [[قثم]] و [[عبیدالله بن عباس]] همگی بدون اعتنا به دستور عثمان به بیرون [[شهر]] رفتند و [[ابوذر]] را تا دم دروازه [[مدینه]] بدرقه کردند و با این حرکت، [[حکم]] [[تبعید]] وی را زیر [[سؤال]] برده و بر حرکات ابوذر [[مهر]] [[تأیید]] زدند<ref>شرح ابن ابی الحدید، ج۸، ص۲۵۲؛ امالی مفید، مجلس بیستم، ح۴، ص۱۶۵.</ref>. [[مروان حکم]] که از طرف [[عثمان]] [[مأموریت]] داشت این حکم ظالمانه را ادا کند از [[همراهی]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} و همراهانش ناراحت شد و در یک برخورد غیر مؤدبانه با آن [[حضرت]] و همراهانش [[تندی]] کرد و کلمات خشنی بر زبان جاری کرد. اما حضرت در برابر برخورد او موضعگیری کرد و با تازیانهای به مرکب [[مروان]] زد و با این [[کار]] او را مجبور به [[سکوت]] و بازگشت به مدینه نمود<ref>ر. ک: [[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۹۸ـ ۹۹.</ref>. | عثمان نتوانست [[حق]] گوییهای ابوذر را [[تحمل]] کند، لذا [[حکم]] تبعید وی را به ربذه صادر کرد و به [[مروان بن حکم]] [[مأموریت]] داد تا وسایل حرکت او و [[همسر]] و فرزندانش را فراهم کند و در ضمن [[دستور]] داد هیچکس با وی [[سخن]] نگوید و او را بدرقه نکند. این [[فرمان]]، کارساز بود و کسی جرئت نکرد ابوذر را بدرقه کند و یا مطلبی با وی در میان بگذارد؛ لکن وقتی این [[خبر]] به امیرالمؤمنین علی {{ع}} رسید، بسیار گریست به طوری که [[محاسن]] مبارکش به [[اشک]] چشمانش مرطوب شد سپس فرمودند: آیا این چنین با [[صحابی رسول خدا]] {{صل}} برخورد میشود و تبعید میگردد؟! همه از خداییم و به سوی او باز میگردیم<ref>{{متن حدیث|أَ هَکَذَا یُصْنَعُ بِصَاحِبِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ إِنّٰا لِلّٰهِ وَ إِنّٰا إِلَیْهِ رٰاجِعُونَ}}.</ref>. سپس [[حضرت]] از جا برخاست و به همراه برادرش ([[عقیل]]) و فرزندانش ([[حسن]] و [[حسین]]) و [[صحابی بزرگ رسول خدا]] {{صل}} ([[عمار یاسر]]) و به [[نقلی]] با [[عبدالله بن عباس]]، [[فضل]]، [[قثم]] و [[عبیدالله بن عباس]] همگی بدون اعتنا به دستور عثمان به بیرون [[شهر]] رفتند و [[ابوذر]] را تا دم دروازه [[مدینه]] بدرقه کردند و با این حرکت، [[حکم]] [[تبعید]] وی را زیر [[سؤال]] برده و بر حرکات ابوذر [[مهر]] [[تأیید]] زدند<ref>شرح ابن ابی الحدید، ج۸، ص۲۵۲؛ امالی مفید، مجلس بیستم، ح۴، ص۱۶۵.</ref>. [[مروان حکم]] که از طرف [[عثمان]] [[مأموریت]] داشت این حکم ظالمانه را ادا کند از [[همراهی]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} و همراهانش ناراحت شد و در یک برخورد غیر مؤدبانه با آن [[حضرت]] و همراهانش [[تندی]] کرد و کلمات خشنی بر زبان جاری کرد. اما حضرت در برابر برخورد او موضعگیری کرد و با تازیانهای به مرکب [[مروان]] زد و با این [[کار]] او را مجبور به [[سکوت]] و بازگشت به مدینه نمود<ref>ر. ک: [[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۹۸ـ ۹۹.</ref>. | ||
[[سید رضی]] در [[نهج البلاغه]] سخنان [[حضرت علی]] {{ع}} را به هنگام [[وداع]] با ابوذر که حکایت از عمق [[ناراحتی]] [[امام]] {{ع}} و تأیید ابوذر و [[مخالفت]] با [[خلیفه]] وقت (عثمان) است را چنین آورده است: «ای ابوذر، تو به خاطر [[خدا]] [[خشم]] کردی، پس به همان کسی که برایش [[غضب]] کردی، [[امیدوار]] باش، این [[مردم]] از تو بر دنیایشان ترسیدند و تو از آنها بر دینت، پس آنچه را که آنان برایش در وحشتاند به خودشان واگذار و از آنچه که میترسی ایشان گرفتارش شوند ([[عذاب الهی]]) فرار کن. عجبا! که چه محتاجاند به آنچه از آن منعشان کردی و چه [[بینیازی]] از آنچه که از تو دریغ کردند. به زودی خواهی یافت که [[پیروزی]] برای کیست و چه کسی بیشتر مورد [[حسرت]] قرار میگیرد. ای ابوذر اگر درهای [[آسمانها]] و [[زمین]] به روی بندهای بسته شود و او از خدای خود بترسد، [[خداوند]] راهی برای وی خواهد گشود. ای ابوذر! [[آرامش]] خویش را تنها در [[حق]] جست و جو کن و غیر از [[باطل]] چیزی تو را به [[وحشت]] نیافکند، بدان اگر دنیایشان را میپذیرفتی، دوستت داشتند و اگر سهمی از آن را به خود اختصاص میدادی (و با آنان کنار میآمدی) [[دست]] از تو بر میداشتند»<ref>{{متن حدیث|یَا أَبَا ذَرٍّ إِنَّکَ غَضِبْتَ لِلَّهِ فَارْجُ مَنْ غَضِبْتَ لَهُ إِنَّ اَلْقَوْمَ خَافُوکَ عَلَی دُنْیَاهُمْ وَ خِفْتَهُمْ عَلَی دِینِکَ فَاتْرُکْ فِی أَیْدِیهِمْ مَا خَافُوکَ عَلَیْهِ وَ اُهْرُبْ مِنْهُمْ بِمَا خِفْتَهُمْ عَلَیْهِ فَمَا أَحْوَجَهُمْ إِلَی مَا مَنَعْتَهُمْ وَ مَا أَغْنَاکَ عَمَّا مَنَعُوکَ}}؛ نهج البلاغه، خطبۀ ۱۳۰.</ref>. سپس [[حضرت علی]] {{ع}} به برادرش [[عقیل]] فرمودند: «با برادرت [[ابوذر]] [[وداع]] کن». بعد جناب عقیل و [[امام حسن]] {{ع}} و [[امام حسین]] {{ع}} و نیز [[عمار یاسر]] هر کدام دربارۀ [[فضایل]] ابوذر و [[اندوه]] خود به خاطر جدایی از او سخنانی گفتند<ref>شرح ابن ابی الحدید، ج۸، ص۲۵۳.</ref>. ابوذر نیز در [[پاسخ]] این همه [[لطف]] و [[محبت]] و اظهار [[همدردی]] با [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} و همراهانش مطالبی بیان کرد<ref>شرح ابن ابی الحدید، ج۸، ص۲۵۴.</ref><ref>ر. ک: [[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۹۹ـ۱۰۰.</ref> | [[سید رضی]] در [[نهج البلاغه]] سخنان [[حضرت علی]] {{ع}} را به هنگام [[وداع]] با ابوذر که حکایت از عمق [[ناراحتی]] [[امام]] {{ع}} و تأیید ابوذر و [[مخالفت]] با [[خلیفه]] وقت (عثمان) است را چنین آورده است: «ای ابوذر، تو به خاطر [[خدا]] [[خشم]] کردی، پس به همان کسی که برایش [[غضب]] کردی، [[امیدوار]] باش، این [[مردم]] از تو بر دنیایشان ترسیدند و تو از آنها بر دینت، پس آنچه را که آنان برایش در وحشتاند به خودشان واگذار و از آنچه که میترسی ایشان گرفتارش شوند ([[عذاب الهی]]) فرار کن. عجبا! که چه محتاجاند به آنچه از آن منعشان کردی و چه [[بینیازی]] از آنچه که از تو دریغ کردند. به زودی خواهی یافت که [[پیروزی]] برای کیست و چه کسی بیشتر مورد [[حسرت]] قرار میگیرد. ای ابوذر اگر درهای [[آسمانها]] و [[زمین]] به روی بندهای بسته شود و او از خدای خود بترسد، [[خداوند]] راهی برای وی خواهد گشود. ای ابوذر! [[آرامش]] خویش را تنها در [[حق]] جست و جو کن و غیر از [[باطل]] چیزی تو را به [[وحشت]] نیافکند، بدان اگر دنیایشان را میپذیرفتی، دوستت داشتند و اگر سهمی از آن را به خود اختصاص میدادی (و با آنان کنار میآمدی) [[دست]] از تو بر میداشتند»<ref>{{متن حدیث|یَا أَبَا ذَرٍّ إِنَّکَ غَضِبْتَ لِلَّهِ فَارْجُ مَنْ غَضِبْتَ لَهُ إِنَّ اَلْقَوْمَ خَافُوکَ عَلَی دُنْیَاهُمْ وَ خِفْتَهُمْ عَلَی دِینِکَ فَاتْرُکْ فِی أَیْدِیهِمْ مَا خَافُوکَ عَلَیْهِ وَ اُهْرُبْ مِنْهُمْ بِمَا خِفْتَهُمْ عَلَیْهِ فَمَا أَحْوَجَهُمْ إِلَی مَا مَنَعْتَهُمْ وَ مَا أَغْنَاکَ عَمَّا مَنَعُوکَ}}؛ نهج البلاغه، خطبۀ ۱۳۰.</ref>. سپس [[حضرت علی]] {{ع}} به برادرش [[عقیل]] فرمودند: «با برادرت [[ابوذر]] [[وداع]] کن». بعد جناب عقیل و [[امام حسن]] {{ع}} و [[امام حسین]] {{ع}} و نیز [[عمار یاسر]] هر کدام دربارۀ [[فضایل]] ابوذر و [[اندوه]] خود به خاطر جدایی از او سخنانی گفتند<ref>شرح ابن ابی الحدید، ج۸، ص۲۵۳.</ref>. ابوذر نیز در [[پاسخ]] این همه [[لطف]] و [[محبت]] و اظهار [[همدردی]] با [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} و همراهانش مطالبی بیان کرد<ref>شرح ابن ابی الحدید، ج۸، ص۲۵۴.</ref>.<ref>ر. ک: [[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۹۹ـ۱۰۰.</ref> | ||
== وصی قرار دادن امیرالمؤمنین و وفات ابوذر == | == وصی قرار دادن امیرالمؤمنین و وفات ابوذر == |