معنویت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخهها
معنویت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۱ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۰۸
، ۱ دسامبر ۲۰۲۲←معنویت اسلامی
(←منابع) |
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۱۶۸: | خط ۱۶۸: | ||
==معنویت اسلامی== | ==معنویت اسلامی== | ||
اسلام از آنجا که [[دینی]] [[الهی]] است، [[هدف]] اقصایاش [[تربیت معنوی]] [[انسان]] است. [[ایمان به خداوند]]، زنده بودن [[دل]] به یاد خدا و [[خضوع]] و [[خشوع]] در برابر [[عظمت الهی]] مؤلفههای [[حیات معنوی]] انسان است. [[تربیت اسلامی]] این [[ارزشهای معنوی]] را در انسان محقق میسازد و [[حیات طیبه]] را به ارمغان میآورد، تا از مواهب و نعمات الهی بهرهمند میشود. دوری از [[بدگمانی]]، [[بدگویی]] و بددلی و در یک [[کلام]]، [[تربیت اخلاقی]] جزء اساسی این [[فضائل انسانی]] است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در بیست و دومین سالگرد امام خمینی، ۱۴/۳/۱۳۹۰. بیانات در دیدار با مسئولان نظام در روز میلاد پیامبر{{صل}}، ۲/۱۲/۱۳۸۹.</ref>.<ref>[[سید فرید حاج سید جوادی|حاج سید جوادی، سید فرید]]، [[اسلامشناسی - حاج سید جوادی (مقاله)|مقاله «اسلامشناسی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۲۴۶.</ref> | اسلام از آنجا که [[دینی]] [[الهی]] است، [[هدف]] اقصایاش [[تربیت معنوی]] [[انسان]] است. [[ایمان به خداوند]]، زنده بودن [[دل]] به یاد خدا و [[خضوع]] و [[خشوع]] در برابر [[عظمت الهی]] مؤلفههای [[حیات معنوی]] انسان است. [[تربیت اسلامی]] این [[ارزشهای معنوی]] را در انسان محقق میسازد و [[حیات طیبه]] را به ارمغان میآورد، تا از مواهب و نعمات الهی بهرهمند میشود. دوری از [[بدگمانی]]، [[بدگویی]] و بددلی و در یک [[کلام]]، [[تربیت اخلاقی]] جزء اساسی این [[فضائل انسانی]] است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در بیست و دومین سالگرد امام خمینی، ۱۴/۳/۱۳۹۰. بیانات در دیدار با مسئولان نظام در روز میلاد پیامبر{{صل}}، ۲/۱۲/۱۳۸۹.</ref>.<ref>[[سید فرید حاج سید جوادی|حاج سید جوادی، سید فرید]]، [[اسلامشناسی - حاج سید جوادی (مقاله)|مقاله «اسلامشناسی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۲۴۶.</ref> | ||
==تعریف [[معنویت]]== | |||
معنویت به معنای کاوشی درونی غالباً در مقابل مادی، فیزیکی و بیرونی قرار داده شده است. بعضی «معنویت» را موضوعی گسترش یافتهتر از «[[دین]]» میدانند که کمتر نهادینه شده است. در برابر این نگرش گروهی دیگر معنویت را به عنوان [[قلب]] دین میدانند که به ویژه در تجربههای [[دینی]] و [[عرفانی]] حاصل میشود<ref>فرهنگ ادیان جهان، ص۵۹۷.</ref>. | |||
«این واژه در سیاقهای کاملاً متنوع و متفاوتی به کار گرفته میشود و تعریف آن چندان ساده نیست. بعضی از افراد در ارجاع به «معنویت» یا «امر [[معنوی]]» کمی [[احساس]] [[سختی]] میکنند، چون که آن را به صورتی دوگانه انگارانه [[درک]] میکنند. چنانچه گویی در مقابل «ماده» و یا «امر فیزیکی» یا «[[جهان]]» قرار دارد. دیگران مفهوم «امر معنوی» یا «معنویت» را به «امر دینی» یا «دینی» ترجیح میدهند، چون که کمتر نهادینه شده و بیشتر حالت پخش و اشاعه دارد»<ref>راهنمای ادیان زنده، ج۲، ص۱۲۶۱.</ref>. | |||
معنویت خارج از چارچوب دین، معانی زیادی دارد. ما از انسانهای با [[روحیه]] سخن میگوییم که [[رفتاری]] با روحیه به نمایش میگذارند؛ روحیه عاملی مشخص در [[شخصیت انسان]] است؛ ما درباره روحیههای بالا و پایین و حتی نوشابههای الکلی تقطیر شده به نام «روحیهها»» (spirits) صحبت میکنیم... با این کاربرد اصولاً (spirit) [[روح]] به معنای انرژی اعم از جسمی یا [[روانی]] است<ref>روانشناسی دین و معنویت، ص۳۵.</ref>. | |||
معنویت در [[اندیشه]] [[مقام معظم رهبری]]، دامنه وسیعی دارد. به طوری که پرتو آن به همه ساحتهای [[زندگی]] گسترده میشود و ساختار و سمت و سویی دیگر برای زندگی از آن بر میآید. در اندیشه ایشان معنویت در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] معنیدار است و موجب [[شکوفایی]] و [[کامیابی]] در زندگی میشود و زندگی [[انسانی]] را در افقی [[نورانی]] و متعالی جریان میدهد که در [[فرهنگ قرآنی]] به آن [[حیات طیبه]] میگویند. از این منظر معنویت تنها در [[لطف]] و مهر و [[جاذبه]] خلاصه نمیشود، بلکه [[قهر]] و [[مبارزه]] و دافعه هم دارد. قهر با فریبندگی و زخارف [[دنیوی]] و [[مبارزه]] با دنیامداران [[ستمگر]] از جوهره [[معنویت]] جدا نیست و بخش دافعه معنویت را تشکیل میدهد. این همه در عین برخورداری از نعمتهای دنیوی در مسیر [[خشنودی خداوند]] و [[عشق]] و [[بندگی]] است. | |||
معنویت یعنی «رابطه و اتصال [[قلبی]] با [[خداوند]]»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱/۱/۱۳۶۹.</ref> یعنی «مجذوب شدن در مقابل [[لطف الهی]]»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱/۲/۱۳۸۹.</ref> معنویت از یک سو «[[راز و نیاز]] با [[خدا]] و [[ارتباط]] [[دلها]] با [[خدای متعال]]» است و از سوی دیگر «[[فریب]] [[ظواهر]] را نخوردن و [[دلبستگی]] به [[زر و زیور]] [[دنیا]] و زخارف دنیا پیدا نکردن» است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۷/۶/۱۳۷۰.</ref>. این دو بعد معنویت مکمل هم هستند، به طوری که جنبه [[جاذبه]] و لطف الهی [[انسان]] را به اوج میبرد و جنبه دافعه او را از مراتب [[پست]] و فرودست [[زندگی]] میبرد و به این ترتیب موجب حرکت و صعود انسان از مراتب پایین زندگی به مراتب بالای [[حیات]] میشود. | |||
[[حقیقت]] معنویت در [[قلب]] و [[درون انسان]] میروید و میبالد و خاستگاه و زیستگاه آن ژرفای وجود انسان است. هنگامی که معنویت با دو جنبه مکملاش از قلب و درون انسان ببالد و در عمل و زندگی او جریان یابد، آنگاه شاخصهایی نظیر [[مهربانی]] و [[شفقت]] با [[مردم]] و مبارزه و سرسختی با نامردمان و نیز تلاش برای [[آبادی]] دنیا و برخورداری از [[نعمتهای الهی]] و همراه آن [[وارستگی]] و [[دل نبستن به دنیا]] نمودار میشود. | |||
گاهی ممکن است اموری با معنویت مشتبه شوند که باید به این مشتبهات توجه داشت و از معنویت انگاری آنها [[پرهیز]] کرد. نخست اینکه معنویت و [[عرفان]] در الفاظ و اصطلاحات خشک و بیمعنا و دهان پر کن نیست. «استفاده از اصطلاحات عرفا و احیاناً به کار بردن آنها در موارد نه چندان به جا» را نباید معنویت تلقی کرد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۳/۱۲/۱۳۷۰.</ref>. | |||
دومین موضوعی که ممکن است با معنویت مشتبه شود، تکیه محض به [[ظواهر]] و دور شدن از [[باطن]] [[ارتباط با خداوند]] و [[انجام وظیفه]] در جهت [[رضا]] و [[تقرب]] به اوست. با این وصف [[معنویت]] فقط [[عبادت]] نیست، بلکه انجام وظیفه در برابر [[خداوند]] و [[دین]] اوست، که تنها دلهای لبریز از معنویت [[توانایی]] تشخیص و انجام درست [[وظیفه]] را دارند. با یک نگاه گذرا به [[تاریخ صدر اسلام]] میبینیم که شخصیتهای با [[عظمت]] و مورد [[ستایش]] را تنها به خاطر [[عبادتها]] و نمازهای طولانی نمیستاییم، بلکه به خاطر موضعگیریهای [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] و مجاهدتشان ارجمند میشماریم. کسانی مثل ابی ذر، [[عمار]]، [[مقداد]]، [[میثم تمار]] و [[مالک اشتر]] کمتر برای عبادتشان [[مدح]] شدهاند. در برابر آنها «خیلی از بزرگان که مورد [[مذمت]] قرار گرفتند، به خاطر [[شرب خمر]] مذمت نشدند، به خاطر بینمازی مذمت نشدند؛ به خاطر عدم حضور در آنجا که حضورشان لازم بود، مذمت شدند»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱/۱/۱۳۸۹.</ref>. | |||
عبادت کردن بخشی از [[وظایف]] [[بندگی]] و [[معنوی]] در [[ارتباط]] با خداست، که البته اگر بدون [[درک]] درست معنویت باشد اثر مناسب و [[شایسته]] را در [[رشد]] و [[شکوفایی]] معنوی نخواهد گذاشت. معنویت اولاً موجب تشخیص درست وظیفه است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۷/۱۱/۱۳۷۲.</ref>. ثانیاً موجب انجام درست وظیفه، نه [[سستی]] و نه [[غرور]]. با تمام توان پای کار آمدن و [[خدا]] را حاضر و ناظر و صاحب کار دانستن<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱/۵/۱۳۸۹.</ref> در این صورت میان [[نماز]] و عباداتی که در [[خلوت]] انجام میشود، با [[خدمت]] به [[خلق]] و [[آبادی زمین]] و [[جهاد در راه خدا]] فرقی نیست، همه این [[کارها]] برای خداست و گامی در مسیر رشد و شکوفایی معنوی. | |||
درک درست معنویت نتیجه [[بلوغ]] معنوی است و کسانی که در خلوت خود به [[لذتها]] و بهجتهای معنوی سرگرم شدهاند و از وظایف سیاسی و اجتماعی [[غفلت]] کردهاند، [[اهل]] معنویتاند، اما معنویتشان در [[طفولیت]] مانده و به رشد کافی و بلوغ نرسیده است. سر، معنا و باطن [[زندگی]] این است که متوجه یک مبدأ و [[تکلیف]] باشیم. «[[منتظر]] یک [[الهام]] بودن و [[گوش به فرمان]] یک مبدأ [[حاکم]] و [[قادر]] و [[صاحب اختیار]] از [[غیب]] بودن. این، اصل قضیه است»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۹/۹/۱۳۷۴.</ref>. به [[انتخاب]] [[انسان]] نیست که آنچه را [[دوست]] دارد از دایره [[وظایف الهی]] برگزیند و آنچه را نمیپسندد، فروگذارد. {{متن قرآن|عَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«بسا چیزی را ناپسند میدارید و همان برای شما بهتر است و بسا چیزی را دوست میدارید و همان برایتان بدتر است و خداوند میداند و شما نمیدانید» سوره بقره، آیه ۲۱۶.</ref>. [[معنویت]] دارای [[شعور]] و نیرویی است که فرد و [[جامعه]] را به پای [[انجام وظیفه]] میرساند و در انجام آن موفق میسازد. | |||
دریافت [[الهامات]] و تشخیص [[وظیفه]] از دو راه امکان دارد که میان این دو راه رابطه منطقی برقرار است. نخست تشخیص وظیفه و [[کشف]] خواست و [[رضای خدا]] با [[حجت شرعی]] است. ما باید «همواره در هر مرحلهای جستجو کنیم و رضای خدا را بر حسب حجت شرعی کشف کنیم و بر طبق آن عمل نماییم.... این قضیه مستقیم به وصول ما به هدفهای [[الهی]] [[ارتباط]] دارد»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۷/۶/۱۳۷۰.</ref>. | |||
دوم در اثر [[تسلیم]] بودن و [[حفظ]] ارتباط درونی با [[خدا]] از طریق [[شناخت]] حجت شرعی و انجام وظیفه، در [[قلب]] انسان نورانیتی پدید میآید که در شرایط مختلف تکلیف را مشخص میکند. «تسلیم در مقابل [[خدای متعال]]» موجب «مجذوب شدن در [[لطف الهی]]» است. تسلیم و جذبه [[دل]] را [[نورانی]] میکند و «دلی که [[آگاه]] از حوادث جاری دنیاست، تکلیف را برای صاحب خود معین میکند»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۷/۱۱/۱۳۷۲.</ref>. {{متن قرآن|مَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref>«هر کس به خداوند ایمان آورد (خداوند) دلش را راهنمایی میکند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره تغابن، آیه ۱۱.</ref>. | |||
پیدایش این [[نورانیت]] نتیجه تسلیم و انجام [[تکالیف شرعی]] است و [[الهامات]] درونی و دریافت شده از راه [[نورانیت]] [[دل]] هیچگاه با تکالیف شرعی در [[تعارض]] قرار نمیگیرد. در [[حقیقت]] حجتهای [[شرعی]] معیاری برای [[درستی]] سنجی الهامات درونی است و میان الهامات [[الهی]] و وسوسههای [[شیطانی]] تمایز قرار میدهد. به این ترتیب ماهیت وظیفهگرایانه [[معنویت]] مشخص میشود. البته این وظیفهگرایی از نوع وظیفهگرایی که در فلسفههای [[سکولار]] مطرح میشود و در برابر نتیجهگرایی قرار دارد، نیست. وظیفهگرایی در [[معنویت اسلامی]] با نتیجهگرایی گره خورده و پیامدهایی نظیر [[قدرت]]<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۶/۷/۱۳۶۹.</ref>، [[آرامش]]<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۹/۴/۱۳۸۹.</ref>، [[شادمانی]]<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۴/۱۲/۱۳۷۱.</ref>، [[عشق]] به [[انسانها]] و [[مبارزه]] با [[هوسها]]، [[هدایت]] و حرکت در [[راه راست]]<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱/۱/۱۳۶۹.</ref>، [[پیروزی]]<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۸/۱۲/۱۳۸۸.</ref>، [[موفقیت]] و [[پیشرفت]]<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۹/۱۱/۱۳۶۹.</ref> از لوازم جدایی ناپذیر معنویت است. | |||
از نگاه [[معنوی]] این نتایج پیامدهای معنویت است، ولی یک [[انسان]] معنوی هیچ وقت برای دستیابی به این امور حرکت نمیکند و این نتایج را با اهداف [[اشتباه]] نمیگیرد. [[هدف]] یگانه همان [[توحید]] و [[رضا]] و [[تقرب]] به خداست و برای فرد یا [[جامعه]] [[اهل]] معنویت مهم این است که به وظیفهاش عمل کند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۸/۳/۱۳۶۸.</ref>. | |||
در میان واژگان دیگر، نزدیکترین مفهوم به معنویت، مفهوم [[عرفان]] است. [[مقام معظم رهبری]] با ارائه تعریفی کارکردگرایانه عرفان را بسیار نزدیک به معنویت تعریف میکنند و میگویند: «مباحث [[عرفانی]] باید [[دل انسان]] را به [[خدا]] نزدیک کند؛... ذکر و یاد الهی را در انسان به وجود بیاورد و [[بصیرت]] لازم را برای حضور در مقابل خدا ایجاد کند. این حضور هم درجاتی دارد»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۳/۱۲/۱۳۷۰.</ref>. | |||
با این تعریف معنویت، حاصل و رهاورد عرفان است. نوعی [[معرفت]] که نتیجه آن [[درک]] [[حضور الهی]] و نزدیکی دل انسان به [[خداوند]] است. موضوع چنین [[معرفتی]] باید خداوند و جلوههای الهی باشد و بدون [[شک]] این معرفت [[ذهنی]] نیست، بلکه [[قلبی]] و درونی است که میتواند [[دل انسان]] را به [[خدا]] نزدیک کند. به این ترتیب میتوانیم عناصر [[عرفان]] را برشماریم: [[معرفت خداوند]] از راه [[دل]] که موجب [[درک]] حضور او میشود و [[انسان]] را به او نزدیک میکند. | |||
به این ترتیب [[معنویت]] به معنای [[ارتباط با خدا]] و [[تجربه]] [[جاذبه]] [[لطف]] و حضور او [[حقیقت]] عرفان است و عرفان در صورت برخورداری از این جوهره [[معنوی]] [[حقیقی]] است و بدون آن چیزی بیش از الفاظ و اصطلاحات پوچ نیست.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۳۵۴.</ref> | |||
===جایگاه معنویت در منظومه [[فکری]] [[مقام معظم رهبری]]=== | |||
معنویت از شعبههای بحث [[خداشناسی]] است و به قلمرو مبانی اندیشههای [[رهبری]] مربوط میشود. اگر در مفهومشناسی آن دقت کنیم میبینیم که جنبه کاربردی و زندگیساز خداشناسی، معنویت است. به این لحاظ معنویت نقشی بنیادین در اندیشههای مقام معظم رهبری پیدا کند؛ به طوری که در کتاب «[[توحید]]، [[نفی]] [[عبودیت]] غیر خدا» به طور محوری به موضوع معنویت میپردازند. | |||
از این دیدگاه سایر مقولات [[فرهنگی]] و [[سیاسی]] و [[اجتماعی]]، همه پیکرههایی هستند که وقتی [[روح]] معنویت در آنها دمیده شود، زنده میشوند و میتوانند به طور شایستهای در [[زندگی]] انسان کارآیی داشته باشند. بنابراین [[پیشرفت]]؛ [[عدالت]] و [[فرهنگ]] همه در گرو معنویت است و [[نظامهای اخلاقی]]، [[حقوقی]]، اجتماعی و غیره با معنویت [[استوار]] خواهند بود. بررسی ابعاد معنویت در [[اندیشه]] مقام معظم رهبری ما را به آنجا میرساند که میبینیم در کانون [[افکار]] و اندیشههای ایشان موضوعی کلیدیتر از معنویت وجود ندارد و اگر بخواهیم وجهه فکری مقام معظم رهبری را توصیف کنیم، عبارتی از این رساتر نخواهیم یافت که ایشان را «[[فیلسوف]] معنویت» بنامیم.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۳۶۰.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |