پرش به محتوا

معنویت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱۹۶: خط ۱۹۶:
معنویت از شعبه‌های بحث [[خداشناسی]] است و به قلمرو مبانی اندیشه‌های [[رهبری]] مربوط می‌شود. اگر در مفهوم‌شناسی آن دقت کنیم می‌بینیم که جنبه کاربردی و زندگی‌ساز خداشناسی، معنویت است. به این لحاظ معنویت نقشی بنیادین در اندیشه‌های مقام معظم رهبری پیدا کند؛ به طوری که در کتاب «[[توحید]]، [[نفی]] [[عبودیت]] غیر خدا» به طور محوری به موضوع معنویت می‌پردازند.
معنویت از شعبه‌های بحث [[خداشناسی]] است و به قلمرو مبانی اندیشه‌های [[رهبری]] مربوط می‌شود. اگر در مفهوم‌شناسی آن دقت کنیم می‌بینیم که جنبه کاربردی و زندگی‌ساز خداشناسی، معنویت است. به این لحاظ معنویت نقشی بنیادین در اندیشه‌های مقام معظم رهبری پیدا کند؛ به طوری که در کتاب «[[توحید]]، [[نفی]] [[عبودیت]] غیر خدا» به طور محوری به موضوع معنویت می‌پردازند.
از این دیدگاه سایر مقولات [[فرهنگی]] و [[سیاسی]] و [[اجتماعی]]، همه پیکره‌هایی هستند که وقتی [[روح]] معنویت در آنها دمیده شود، زنده می‌شوند و می‌توانند به طور شایسته‌ای در [[زندگی]] انسان کارآیی داشته باشند. بنابراین [[پیشرفت]]؛ [[عدالت]] و [[فرهنگ]] همه در گرو معنویت است و [[نظام‌های اخلاقی]]، [[حقوقی]]، اجتماعی و غیره با معنویت [[استوار]] خواهند بود. بررسی ابعاد معنویت در [[اندیشه]] مقام معظم رهبری ما را به آنجا می‌رساند که می‌بینیم در کانون [[افکار]] و اندیشه‌های ایشان موضوعی کلیدی‌تر از معنویت وجود ندارد و اگر بخواهیم وجهه فکری مقام معظم رهبری را توصیف کنیم، عبارتی از این رساتر نخواهیم یافت که ایشان را «[[فیلسوف]] معنویت» بنامیم.<ref>[[حمید رضا مظاهری‌سیف|مظاهری‌سیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهری‌سیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲]] ص ۳۶۰.</ref>
از این دیدگاه سایر مقولات [[فرهنگی]] و [[سیاسی]] و [[اجتماعی]]، همه پیکره‌هایی هستند که وقتی [[روح]] معنویت در آنها دمیده شود، زنده می‌شوند و می‌توانند به طور شایسته‌ای در [[زندگی]] انسان کارآیی داشته باشند. بنابراین [[پیشرفت]]؛ [[عدالت]] و [[فرهنگ]] همه در گرو معنویت است و [[نظام‌های اخلاقی]]، [[حقوقی]]، اجتماعی و غیره با معنویت [[استوار]] خواهند بود. بررسی ابعاد معنویت در [[اندیشه]] مقام معظم رهبری ما را به آنجا می‌رساند که می‌بینیم در کانون [[افکار]] و اندیشه‌های ایشان موضوعی کلیدی‌تر از معنویت وجود ندارد و اگر بخواهیم وجهه فکری مقام معظم رهبری را توصیف کنیم، عبارتی از این رساتر نخواهیم یافت که ایشان را «[[فیلسوف]] معنویت» بنامیم.<ref>[[حمید رضا مظاهری‌سیف|مظاهری‌سیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهری‌سیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲]] ص ۳۶۰.</ref>
==گونه‌شناسی [[معنویت]]==
معنویت چهارگونه است، که سه گونه از آن نادرست و [[انحرافی]] است و تنها یک گونه از آن با معیارهای [[اسلامی]] و تعریف ارائه شده از معنویت سازگار است و می‌تواند سامان دهنده [[زندگی]] [[انسان]] در بستر هستی باشد.
'''معنویت متحجرانه''': اولین صورت معنویت که کژروی و [[ناسازگاری]] با هستی و زندگی انسان در آن موج می‌زند؛ معنویتی است که با [[گریز]] از [[دنیا]] و دست کشیدن بی‌جهت از مواهب [[دنیوی]] شکل می‌گیرد. شکل [[افراطی]] این نوع معنویت در برخی از سنت‌های [[هندی]] و به طور عام‌تر مکتب‌های [[عرفانی]] شرقی دیده می‌شود. اما درجاتی از این [[انحراف]] در میان [[مسلمانان]] هم به وجود آمده و موجب [[کناره‌گیری]] آنها از دنیا و خالی کردن صحنه برای [[جولان]] [[سلطه‌گران]] و [[به استضعاف کشیدن]] [[مردم]] و دور افتادن آنها از مسیر [[رشد]] و [[شکوفایی]] [[معنوی]] شده است. «بسیاری از گرفتاری‌هایی که در مجموعه [[دینداران]] در گذشته اتفاق افتاده: اقبال به مسائل [[اخروی]] و [[دینی]]، بی‌توجهی به مواهب عالم [[حیات]] و استعدادهایی است که [[خدای متعال]] در این عالم قرار داده است»<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۷/۲/۱۳۸۸.</ref>.
کسی که از [[زندگی دنیوی]] دست بشوید و به استعدادهای بی‌پایانی که در عالم ماده وجود دارد بی‌توجهی کند، از [[ارتباط]] با [[نعمت‌ها]] و [[الطاف الهی]] که به صورت [[جهان مادی]] به [[بشر]] ارزانی شده بازمی‌ماند و به این ترتیب [[جاذبه]] [[لطف الهی]] را در این بخش در جلوه‌های او [[تجربه]] می‌کند. این انحراف برخی از راه‌های ارتباط معنوی را که [[خداوند]] گشوده است، به روی انسان می‌بندد و [[محرومیت]] از [[الطاف]] او را به بار می‌آورد. «از دنیا [[غفلت]] کردن یعنی از مواهب حیات و مواهب زندگی غفلت کردن و به آن [[بی‌اعتنایی]] کردن؛ این هم یک انحراف دیگر است... اگر [[آخرت]] را به خاطر دنیا ترک کردید در این [[امتحان]] مردودید؛ اگر دنیا را هم به خاطر آخرت ترک کردید در این امتحان مردوید. این خیلی مهم است»<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۷/۲/۱۳۸۸.</ref>.
[[قرآن کریم]] [[وظیفه]] [[انسان]] را [[آبادی زمین]] می‌داند و می‌فرماید: {{متن قرآن|هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُجِيبٌ}}<ref>«او شما را از زمین پدیدار کرد و شما را در آن به آبادانی گمارد پس، از او آمرزش بخواهید سپس به درگاه وی توبه کنید که پروردگار من، پاسخ دهنده‌ای است» سوره هود، آیه ۶۱.</ref>. این [[آیه شریفه]] به روشنی بیان می‌کند که تلاش برای آبادی زمین و پرداختن به ابعاد مادی [[زندگی]] می‌تواند راهی برای بازگشتن به سوی [[خدا]] و حرکت در مسیر رضای او و [[انجام وظیفه]] [[الهی]] باشد. تأکید بر نزدیک بودن خدا و ذکر نام «قریب» به ظرفیت‌های بالای [[معنوی]] و [[تقرب]] آفرین تلاش در [[امور مادی]] با توجه به [[وظیفه الهی]] اشاره دارد.
در [[آیه]] دیگری می‌خوانیم: {{متن قرآن|وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَأَحْسِنْ كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«و در آنچه خداوند به تو داده است سرای واپسین را بجوی و بهره خود از این جهان را (هم) فراموش مکن و چنان که خداوند به تو نیکی کرده است تو (نیز) نیکی (پیشه) کن و در زمین در پی تباهی مباش که خداوند تبهکاران را دوست نمی‌دارد» سوره قصص، آیه ۷۷.</ref>. از این آیه شریفه بر می‌آید که نباید [[بهره‌های دنیوی]] که [[خداوند]] در دسترس قرار داده مورد بی‌توجهی و [[انکار]] قرار گیرد و این موضوع می‌تواند زمینه‌ساز [[فساد در زمین]] باشد. یعنی اگر این بهره‌های دنیوی را از نظر دور کنیم و از آنها روگردانیم زمینه برای فساد در زمین فراهم می‌گردد. در [[حقیقت]] واگذاردن [[ثروت]] و [[قدرت]] در [[زمین]] به [[ستمگران]] و فاسدان زمینه‌سازی برای [[افساد]] آنهاست و کسانی که در این واگذاری سهیم هستند، در فسادگری آنها [[شریک]] شده‌اند.
قائلان به [[معنویت]] متحجرانه نه تنها در [[محرومیت]] خود از [[الطاف]] این جهانی [[خداوند]] مقصراند، بلکه در [[توسعه]] [[مفاسد]] و تمکن یافتن فاسدان نیز مقصر و مسئول‌اند و این یک [[انحراف]] بزرگ راه [[معنویت]] است.
'''معنویت [[دنیوی]]''': گونه دیگر از معنویت نادرست و [[انحرافی]]، معنویتی است که بر [[انگیزه‌ها]] و اهداف دنیوی [[استوار]] شده است. برای مثال «[[فداکاری]]، ناشی از یک [[احساس]] [[معنوی]] است. آن احساس معنوی، می‌تواند [[دین]] باشد و یک جا هم می‌تواند [[ناسیونالیسم]] باشد». کسی که حاضر می‌شود پا به میدان [[مبارزه]] بگذارد و جانش را در [[کف دست]] می‌گیرد، به نوعی با معنویت درگیر شده است، اما [[انگیزه]] او برای این احساس و عمل معنوی، اهمیت دارد و قابل ارزیابی است. اگر فداکاری برای [[اهداف الهی]] و موجب نزدیکی و [[ارتباط با خداوند]] باشد، خوب و درست است، اما اگر اهدافی نظیر ناسیونالیسم، یا رسیدن به [[قدرت]]، یا صرفاً دست‌یابی به [[آرامش]] دنیوی باشد، اگر چه گاهی [[ارزشمند]] است، اما آن معنویتی نیست که استعدادهای معنوی [[انسان]] را در ارتباط با خداوند شکوفا می‌سازد و انسان را در [[جاذبه]] [[لطف الهی]] [[رشد]] می‌دهد.
کسی که فداکاری می‌کند و از [[جان]] خودش می‌گذرد و زندگی‌اش را [[معامله]] می‌کند، در قید و بند [[مادیات]] نیست، بدون [[شک]] یک عامل معنوی او را برانگیخته و به حرکت در آورده است، اما یک عامل معنوی منفی - مثل جاه‌طلبی‌ها - یا یک عامل مادی رقیق در کار بوده است. عامل مادی رقیق، جنبه معنویتی دارد؛ منتها جنبه معنویت بد، نه جنبه معنویت خوب»<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۹/۶/۱۳۶۹.</ref>. معنویتی که معطوف به اهداف و آرزوهای دنیوی است، نمی‌تواند شکوفا کننده [[روح]] و استعدادهای [[عظیم]] معنوی باشد.
'''معنویت ستم‌پذیرانه''': [[هدف]] این گونه از معنویت، به [[انقیاد]] در آوردن [[مردم]] است به طوری که دامنه [[اقتدار]] [[نظام سلطه]] را به لایه‌های عمیق [[باورها]] و ارزش‌های مردم پیوند بزند. شکل‌گیری این معنویت دو بستر اصلی دارد. نخست بستر [[فطری]] و [[روانی]] [[انسان‌ها]] و دوم بستر [[سیاسی]] است. بستر [[فطری]] و [[روانی]] به این [[حقیقت]] مربوط می‌شود که شالوده هستی و [[حیات انسان]] متمایل به [[معنویت]] است و [[زندگی]] بدون معنویت غیر قابل [[تحمل]] می‌شود و از هم می‌پاشد. به همین علت امروزه تعداد موارد [[اقدام]] به خودکشی زیاد شده و [[خانواده]] [[پایداری]] خود را از دست داده است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۱/۳/۱۳۷۴.</ref>. معنویت «[[تغذیه]] [[روحی]] است» و [[نظام سلطه]] غرب به علت کمبود معنویت در آستانه [[فروپاشی]] قرار گرفته است.
بستر دوم شکل‌گیری معنویت [[سلطه]] پذیرانه به خطر افتادن [[اقتدار]] و سلطه [[نظام]] [[لیبرال]] [[سرمایه‌داری]] است. کانون این نظام آمریکاست و هیچ وقت [[نفرت]] از [[آمریکا]] مثل امروز در [[دنیا]] نبوده است. [[نارضایتی]]، نفرت و عدم [[مقبولیت]] برای یک [[نظام سیاسی]] مشکل بزرگی است. اگر قدرت‌ها نتوانند [[مردم]] را با خود همراه کنند، به پایان اقتدارشان نزدیک می‌شوند. این [[تهدید]] جدیدی امروز سلطه آمریکا بر [[جهان]] را به خطر انداخته است. به همین علت و برای حل این مشکل بزرگ به [[تغییر]] [[باورها]] و ارزش‌های مردم جهان از طریق [[ترویج]] [[دین‌ها]] و جنبش‌های [[معنوی]] ساختگی روی آورده‌اند و می‌خواهند به این ترتیب به [[رهبری]] دنیا دست یابند. در واقع مدیران نظام سلطه، چاره را در این دیده‌اند که «ارزش‌های خودشان را بر دنیا [[حاکم]] و مسلط کنند»<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۵/۵/۱۳۸۳.</ref> و معنویتی هماهنگ با اهداف و ارزش‌های آمریکایی را در دنیا برای مردم درونی سازند.
میان این بستر پیوند نزدیکی برقرار است. وجود معنوی و [[روحانی]] [[انسان]] موجب شده است که از نظام مادی و [[ظالمانه]] سرمایه‌داری خسته و دل‌زده شود و [[بحران معنویت]] به تهدیدی جدی در فضای جهانی مبدل گردد. به همین منظور جنبش‌های معنوی و [[دینی]] را سامان دادند، تا پروژه دگرگونی [[ارزش‌ها]] و باورهای مردم به نام [[دین]] و معنویت انجام شود. برای ایجاد این تغییرات آمیختن [[ادیان]] گوناگون و احیای ادیان [[منسوخ]] و [[آلوده]] به [[خرافات]] بهترین راه است؛ زیرا از این طریق می‌توانند، [[باورها]] و ارزش‌های خود را هم در میان ملغمه به وجود آمده، جای دهند و [[دین]] مورد نظر خود را به صورتی که ادعا شود، ناظر به همه [[ادیان]] است، معرفی کنند. به این ترتیب تمام نیروی خود را مهیا کرده‌اند؛ «از عرفان‌های مادی پوچ بی‌محتوا گرفته تا ادیان [[منسوخ]]، تا سازمان‌هایی که اسمش دین است، باطنش [[سازمان سیاسی]] است، مشغول تلاش‌اند»<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۱۴/۲/۱۳۸۷.</ref>.
چون نیروی مذهبی [[جامعه]] در طول قرن‌هایی که [[سکولاریسم]] [[ترویج]] می‌شده، به نهایت [[ضعف]] رسیده است، «عرفان‌های قلابی، معنویت‌های [[دروغین]]، و شیادانی» نقش آفرین شده‌اند، که مسیر [[شکوفایی]] [[معنوی]] و انگیزه‌های معنوی [[مردم]] را به [[انحراف]] کشیده و در جهت [[سلطه پذیری]] به [[گمراهی]] می‌برد<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۴/۴/۱۳۸۷.</ref>. این [[جریان‌ها]] در [[حقیقت]] «دکان‌داری‌های به ظاهر معنوی» و «عرفان‌های ساختگی» هستند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۴/۹/۱۳۸۷.</ref>.
'''[[معنویت اسلامی]]''': معنویت اسلامی مبتنی بر مبانی [[اسلامی]] است و چون [[اسلام]] برنامه کامل [[زندگی]] است، معنویت اسلامی از ویژگی کل‌نگری برخورد است. کل‌نگری معنویت اسلامی در دو جهت دامن می‌گسترد. نخست در [[طول حیات]] بشری که در برگیرنده [[دنیا]] و [[آخرت]] است و دیگر در عرض [[حیات]] بشری که ساحت‌های گوناگون [[اقتصادی]] و [[سیاسی]] و [[علمی]] و [[فرهنگی]] را شامل می‌شود.
دنیا و آخرت از هم جدا نیستند و هر دو بستر حضور و [[حیات انسان]] و زندگی پیوسته تا [[ابدیت]] هستند. هر عملی در دنیا نتیجه‌ای در آخرت دارد و هر [[اندیشه]] و باوری نسبت به آخرت، اثری و عملی را در دنیا پدید می‌آورد. رابطه بین دنیا و آخرت مثل رابطه بین اندیشه و عمل است. همان طور که اندیشه و [[نیت‌ها]] [[باطن]] رفتاراند و [[رفتار]] و عمل ظاهر [[افکار]] و نیت‌هاست؛ رابطه دنیا و آخرت هم به همین ترتیب رابطه ظاهر و باطن است. به طوری که هر دو با هم زندگی [[انسان]] را می‌سازند. زندگی یک حقیقت است که در دو لایه ظاهر و باطن جریان دارد و [[معنویت]] که قرار گرفتن در [[جاذبه]] [[لطف الهی]] است، به [[باطن]] [[زندگی]] [[رسوخ]] می‌کند و در ظاهر آن آشکار می‌شود. «از منظر [[معنویت اسلامی]] [[دنیا]] هم جزو [[آخرت]] است»<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۰/۱۰/۱۳۷۲.</ref> و اگر معنویت [[اخروی]] با [[بصیرت]] و [[عزم]] باشد، در [[زندگی دنیوی]] سرریز می‌شود، و اگر متحجرانه باشد، دست از اداره و [[آبادی]] دنیا می‌کشد و در لانه [[انزوا]] می‌خزد.
یکی از مفاهیم اساسی برای [[درک]] معنویت اسلامی و تلقی درست آن تعبیر [[استعمار]] [[ارض]] است که [[خداوند]] در [[آیه]] شصت و یک [[سوره مبارکه هود]] آن را معرفی کرده است. [[آبادی زمین]] [[رسالت]] این جهانی و [[دنیوی]] [[انسان]] است و هر فرد در این دنیا [[مأمور]] است که به اندازه [[توانایی]] خودش [[زمین]] را آباد کند. آبادی زمین ابعاد [[اقتصادی]]، [[سیاسی]]، [[علمی]] و [[فرهنگی]] را در بر می‌گیرد و معنویت اسلامی به همه این ابعاد [[روح]] و رنگ [[معنوی]] می‌بخشد و سراسر زندگی را در جاذبه لطف الهی قرار می‌دهد<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۷/۲/۱۳۸۸.</ref>.
کارهای دنیوی اعم از [[فعالیت‌های سیاسی]] و اقتصادی اگر با [[نیت]] خوب انجام شود، انسان را به [[قرب الهی]] و [[مقامات معنوی]] می‌رساند. و اگر با [[نیت بد]] و [[خودخواهی]] و [[خودپرستی]] انجام شود، موجب [[انحطاط]] و تنزل و [[سقوط]] در درکات است. «تمام محیط زندگی ما، تمام تلاش‌های [[دنیایی]] ما، بخشی از آخرت است. دنیا و آخرت، جدا نیست»<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۰/۱۰/۱۳۷۲.</ref>.
همه فعالیت‌های دنیوی به شرط توجه به خداوند و [[قصد قرب]] او به ذکر تبدیل می‌شود و موجب شکل‌گیری [[ارتباط]] نزدیک و درونی با خداست. به این ترتیب روح معنویت در ساحت‌های گوناگون زندگی دمیده می‌شود و دنیا و آخرت از [[تقابل]] و دوگانگی به [[وحدت]] و [[یگانگی]] می‌رسد و انسان [[حقیقت]] زندگی را درک کرده به ژرفای وجود خود دست یافته است و حقیقت خویش را در [[یکپارچگی]] کامل می‌بیند. حقیقتی [[ابدی]]، یکپارچه و سرشار از زندگی و [[روشنایی]] که در پرتو [[نور خدا]] و توجه و [[ارتباط]] با او [[کشف]] می‌شود.
[[زندگی دنیوی]] یک [[آزمون]] بزرگ است که رمز [[موفقیت]] در آن [[معنویت]] است. در این آزمون [[انسان]] باید با توجهات [[قلبی]] و [[ارتباط با خداوند]]، خود را به صورتی یکپارچه در برابر نور خدا قرار دهد و با تمام وجودش که [[تسلیم]] [[خدا]] شده، او را ببیند و در این ارتباط همه ابعاد [[زندگی]] را به [[یگانگی]] برساند. «اگر [[آخرت]] را به خاطر [[دنیا]] ترک کردید در این [[امتحان]] مردودید؛ اگر دنیا را هم به خاطر آخرت ترک کردید در این امتحان مردودید»<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۷/۲/۱۳۸۷.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهری‌سیف|مظاهری‌سیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهری‌سیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲]] ص ۳۶۱-۳۶۷.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۷۵٬۸۷۱

ویرایش