پرش به محتوا

خالد بن معمر بن سلمان سدوسی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'پیوستن' به 'پیوستن')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[خالد بن معمر بن سلمان سدوسی در تاریخ اسلامی]] - [[خالد بن معمر بن سلمان سدوسی در تراجم و رجال]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = اصحاب امام علی | عنوان مدخل  = خالد بن معمر بن سلمان سدوسی | مداخل مرتبط = [[خالد بن معمر بن سلمان سدوسی در تاریخ اسلامی]] - [[خالد بن معمر بن سلمان سدوسی در تراجم و رجال]]| پرسش مرتبط  = }}
{{جعبه اطلاعات اصحاب
| نام = خالد بن معمر بن سلمان سدوسی
| مشهور به =
| نام تصویر = تصویر قدیمی از بصره.jpg                           
| عرض تصویر =
| توضیح تصویر = تصویر قدیمی از بصره             
| نام کامل = خالد بن معمر بن سلمان سدوسی 
| نام‌های دیگر =
| جنسیت = مرد
| کنیه = 
| لقب = 
| اهل =
| از قبیله = [[ربیعه]]       
| از تیره =
| پدر =   
| مادر = 
| همسر =
| پسر = 
| دختر = 
| خواهر =
| برادر = 
| خویشاوندان = 
| وابستگان =
| تاریخ تولد = 
| محل تولد = 
| محل زندگی = [[بصره]]   
| تاریخ درگذشت =     
| محل درگذشت =
| تاریخ شهادت =     
| محل شهادت = 
| طول عمر = 
| محل دفن = 
| دین =
| مذهب =
| از اصحاب = {{فهرست جعبه افقی| [[پیامبر خاتم]] | [[امام علی]] }}
| از طبقه =
| در جنگ = {{فهرست جعبه افقی| [[جنگ جمل]] | [[جنگ صفین]] }} 
| نقش‌ها = 
| فعالیت‌ها =     
| علت شهرت = 
| علت درگذشت = 
| علت شهادت =   
| راوی از =
| روایات مشهور = 
| مشایخ او = 
| راویان از او = 
| آخرین راوی از او =
}}


== مقدمه ==
== مقدمه ==
خط ۱۵: خط ۶۳:


آن‌گاه خطاب به خالد فرمود: "ای [[خالد بن معمر]]، اگر آن‌چه از تو به من گزارش شده صحیح باشد، من [[خدا]] را و همه مسلمانانی که این جا حاضرند، [[گواه]] می‌گیرم که تو در امانی به هر جای [[عراق]] یا [[حجاز]] و یا [[سرزمین]] دیگری که زیر [[سلطه]] و [[حکومت معاویه]] نباشد می‌خواهی بروی، برو<ref>این‌گونه آزادی و دموکراسی فقط در مکتب علی {{ع}} جود دارد و در هیچ جای دنیا و در هیچ مکتبی بافت نمی‌شود که فرمانده کل سپاه حاضر شود یکی از نیروهای مهم و دلاورش و فرمانده بخشی از سپاهش از او جدا شود و به سلامت به هر جا که خواهد برود و فقط به او اجازه ندهد به دشمن ملحق شود تا کمکی بر ضد خود او باشد و از مکاتبه او با معاویه که در جبهه مخالف او قرار دارد، صرف نظر نماید. کجایند مدعیان راه علی {{ع}} که نظاره کنند و دست از کینه و عداوت بردارند و با مخالفین خود مدارا کنند.</ref> و اگر بر تو [[دروغ]] بسته‌اند با سوگندهایی [[اطمینان]] آور، قلب‌های ما را به [[صدق]] گفتارت مطمئن ساز و آرام ببخش".
آن‌گاه خطاب به خالد فرمود: "ای [[خالد بن معمر]]، اگر آن‌چه از تو به من گزارش شده صحیح باشد، من [[خدا]] را و همه مسلمانانی که این جا حاضرند، [[گواه]] می‌گیرم که تو در امانی به هر جای [[عراق]] یا [[حجاز]] و یا [[سرزمین]] دیگری که زیر [[سلطه]] و [[حکومت معاویه]] نباشد می‌خواهی بروی، برو<ref>این‌گونه آزادی و دموکراسی فقط در مکتب علی {{ع}} جود دارد و در هیچ جای دنیا و در هیچ مکتبی بافت نمی‌شود که فرمانده کل سپاه حاضر شود یکی از نیروهای مهم و دلاورش و فرمانده بخشی از سپاهش از او جدا شود و به سلامت به هر جا که خواهد برود و فقط به او اجازه ندهد به دشمن ملحق شود تا کمکی بر ضد خود او باشد و از مکاتبه او با معاویه که در جبهه مخالف او قرار دارد، صرف نظر نماید. کجایند مدعیان راه علی {{ع}} که نظاره کنند و دست از کینه و عداوت بردارند و با مخالفین خود مدارا کنند.</ref> و اگر بر تو [[دروغ]] بسته‌اند با سوگندهایی [[اطمینان]] آور، قلب‌های ما را به [[صدق]] گفتارت مطمئن ساز و آرام ببخش".
* خالد برای آن‌که به [[قلب]] [[امام]] و پیشوایش [[اطمینان]] بخشد، [[سوگند]] یاد کرد که بین او و [[معاویه]] هیچ نامه‌ای رد و بدل نشده و گزارش رابطه او با [[معاویه]] [[کذب]] و ساخته [[دست]] شایعه‌سازان است<ref>شاید منشأ این شایعه، همان پیشنهاد علباء به جدا شدن خالد از علی {{ع}} بوده باشد که در ادامه خواهد آمد.</ref>. [[خالد بن معمر]] بدین ترتیب [[اتهام]] وارده را از خود دور ساخت و آن را به شدت [[تکذیب]] نمود و در معرکه [[جنگ]] نیز با [[دلاور]] مردی‌هایی که از خود بروز داد، ارادت و [[ایمان]] خود را به [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} به [[اثبات]] رساند.
 
خالد برای آن‌که به [[قلب]] [[امام]] و پیشوایش [[اطمینان]] بخشد، [[سوگند]] یاد کرد که بین او و [[معاویه]] هیچ نامه‌ای رد و بدل نشده و گزارش رابطه او با [[معاویه]] [[کذب]] و ساخته [[دست]] شایعه‌سازان است<ref>شاید منشأ این شایعه، همان پیشنهاد علباء به جدا شدن خالد از علی {{ع}} بوده باشد که در ادامه خواهد آمد.</ref>. [[خالد بن معمر]] بدین ترتیب [[اتهام]] وارده را از خود دور ساخت و آن را به شدت [[تکذیب]] نمود و در معرکه [[جنگ]] نیز با [[دلاور]] مردی‌هایی که از خود بروز داد، ارادت و [[ایمان]] خود را به [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} به [[اثبات]] رساند.


در این میان گروهی از [[قبیله]] [[ربیعه]] گفتند: "به [[خدا]] [[سوگند]]، اگر بدانیم خالد چنین کاری کرده و با [[معاویه]] مراودهای دارد، او را می‌کشیم"<ref>{{عربی|وَ اَللَّهِ لَوْ نَعْلَمُ أَنَّهُ فَعَلَ لَقَتَلْنَاهُ}}</ref>. بعد [[زیاد بن خصفه]] از [[امیرمؤمنان]] {{ع}} خواست که خالد را به [[سوگند]] مؤکد فراخواند که روزی [[خیانت]] نکند، [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} نیز خالد را [[سوگند]] داد و او هم قبول کرد<ref>وقعة صفین، ص۲۸۷ و شرح ابن ابی الحدید، ج۵، ص۲۲۵</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۴۷۱-۴۷۳.</ref>
در این میان گروهی از [[قبیله]] [[ربیعه]] گفتند: "به [[خدا]] [[سوگند]]، اگر بدانیم خالد چنین کاری کرده و با [[معاویه]] مراودهای دارد، او را می‌کشیم"<ref>{{عربی|وَ اَللَّهِ لَوْ نَعْلَمُ أَنَّهُ فَعَلَ لَقَتَلْنَاهُ}}</ref>. بعد [[زیاد بن خصفه]] از [[امیرمؤمنان]] {{ع}} خواست که خالد را به [[سوگند]] مؤکد فراخواند که روزی [[خیانت]] نکند، [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} نیز خالد را [[سوگند]] داد و او هم قبول کرد<ref>وقعة صفین، ص۲۸۷ و شرح ابن ابی الحدید، ج۵، ص۲۲۵</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۴۷۱-۴۷۳.</ref>
۲۴٬۴۶۴

ویرایش