پرش به محتوا

گستره عصمت امام در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸۷: خط ۸۷:
تمامی [[متکلمان شیعه]] [[پیامبران الهی]] و [[امامان]] [[اثنی عشر]] را از انجام کلیه [[گناهان صغیره]] و کبیره، قبل و پس از [[تصدی منصب]]، [[معصوم]] می‌دانند و اختلافی در این خصوص میان آنها وجود ندارد هرچند در آرای [[متکلمان]] [[اهل سنت]] در این بحث اختلافاتی میان اصل [[عصمت پیامبران]] از [[گناهان]] قبل از رسیدن به [[مقام نبوت]] و نیز در جواز یا عدم جواز [[ارتکاب گناهان]] صغیره پس از [[تصدی]] [[نبوت]]، وجود داشته و در مورد عدم [[عصمت]] [[جانشینان پیامبر خاتم]] نیز اتفاق دارند.
تمامی [[متکلمان شیعه]] [[پیامبران الهی]] و [[امامان]] [[اثنی عشر]] را از انجام کلیه [[گناهان صغیره]] و کبیره، قبل و پس از [[تصدی منصب]]، [[معصوم]] می‌دانند و اختلافی در این خصوص میان آنها وجود ندارد هرچند در آرای [[متکلمان]] [[اهل سنت]] در این بحث اختلافاتی میان اصل [[عصمت پیامبران]] از [[گناهان]] قبل از رسیدن به [[مقام نبوت]] و نیز در جواز یا عدم جواز [[ارتکاب گناهان]] صغیره پس از [[تصدی]] [[نبوت]]، وجود داشته و در مورد عدم [[عصمت]] [[جانشینان پیامبر خاتم]] نیز اتفاق دارند.


در [[اندیشه]] [[ابن جریر طبری]]، [[عصمت امام]] {{ع}}، قلمرو وسیعی دارد. وی به [[صراحت]] و در [[کلامی]] مطلق اعلام می‌کند. «[[امام]]، باید [[معصوم از خطا]] و [[لغزش]] باشد»<ref>{{عربی|أن يكون مأمونا عليهم و على الدين... معصوما عن الخطأ و الزلل}} (محمد بن جریر بن رستم طبری، المسترشد، تحقیق احمد محمودی، ص۵۷۱).</ref>.
در [[اندیشه]] [[ابن جریر طبری]]، صاحب المسترشد، [[عصمت امام]] {{ع}}، قلمرو وسیعی دارد. وی به [[صراحت]] و در [[کلامی]] مطلق اعلام می‌کند. «[[امام]]، باید [[معصوم از خطا]] و [[لغزش]] باشد»<ref>{{عربی|أن يكون مأمونا عليهم و على الدين... معصوما عن الخطأ و الزلل}} (محمد بن جریر بن رستم طبری، المسترشد، تحقیق احمد محمودی، ص۵۷۱).</ref>.
از این عبارت فقط می‌توان چنین برداشت کرد که امام {{ع}}، از [[گناه]] و [[اشتباه]] [[معصوم]] است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۲۷۲.</ref>
از این عبارت فقط می‌توان چنین برداشت کرد که امام {{ع}}، از [[گناه]] و [[اشتباه]] [[معصوم]] است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۲۷۲.</ref>


خط ۲۷۰: خط ۲۷۰:


  [[طبری]] شرط دوم از [[شرایط امامت]] را [[علم امام]] به آنچه [[مردم]] بدان احتیاج پیدا می‌کنند، می‌داند؛ وگرنه تفاوتی میان او و دیگران نیست. وی در این باره می‌گوید: «دوم، [[علم]] به نیازهای مردم؛ چون [[امامت]] برای نیازهای مردم قرار داده شده است؛ چون اگر او به آنچه مردم به آن نیاز دارند، علم نداشته باشد، در [[جهل]]، همچون یکی از مردم است»<ref>{{عربی|و الثانية العلم بحاجة الناس، إذ كان قد وضعه لحاجتهم لانه إن لم يكن عنده علم ما تحتاج إليه الأمة كان كأحدهم في الجهل}}؛ (محمد بن جریر بن رستم طبری، المسترشد، تحقیق احمد محمودی، ص۵۷۱).</ref>.
  [[طبری]] شرط دوم از [[شرایط امامت]] را [[علم امام]] به آنچه [[مردم]] بدان احتیاج پیدا می‌کنند، می‌داند؛ وگرنه تفاوتی میان او و دیگران نیست. وی در این باره می‌گوید: «دوم، [[علم]] به نیازهای مردم؛ چون [[امامت]] برای نیازهای مردم قرار داده شده است؛ چون اگر او به آنچه مردم به آن نیاز دارند، علم نداشته باشد، در [[جهل]]، همچون یکی از مردم است»<ref>{{عربی|و الثانية العلم بحاجة الناس، إذ كان قد وضعه لحاجتهم لانه إن لم يكن عنده علم ما تحتاج إليه الأمة كان كأحدهم في الجهل}}؛ (محمد بن جریر بن رستم طبری، المسترشد، تحقیق احمد محمودی، ص۵۷۱).</ref>.
[[ابن جریر]] در [[کلام]] خود، علم امام را [[مقید]] به علم [[دین]] نکرده است. از این رو، می‌توان مدعی شد که در اندیشه او امام به همه [[علوم]] عالم است.
[[ابن جریر]]، صاحب المسترشد، در [[کلام]] خود، علم امام را [[مقید]] به علم [[دین]] نکرده است. از این رو، می‌توان مدعی شد که در اندیشه او امام به همه [[علوم]] عالم است.


افزون بر آن، عبارت صریح‌تری از وی وجود دارد که نشان اعتقادش به کامل بودن علم امام حتی در نظریات غیردینی است: {{عربی|ولا يجوز أن يكون محتاجا إلى معلم يعلمه.. و من المحال أن يحتاج إلى من يرشده... فهذه واضحة}}<ref>محمد بن جریر بن رستم طبری، المسترشد، تحقیق احمد محمودی، ص۶۹۶.</ref>؛ «و جایز نیست امام محتاج به معلمی باشد که او را [[تعلیم]] دهد... و محال است که او به کسی محتاج باشد که او را [[ارشاد]] کند.... پس این روشن است».
افزون بر آن، عبارت صریح‌تری از وی وجود دارد که نشان اعتقادش به کامل بودن علم امام حتی در نظریات غیردینی است: {{عربی|ولا يجوز أن يكون محتاجا إلى معلم يعلمه.. و من المحال أن يحتاج إلى من يرشده... فهذه واضحة}}<ref>محمد بن جریر بن رستم طبری، المسترشد، تحقیق احمد محمودی، ص۶۹۶.</ref>؛ «و جایز نیست امام محتاج به معلمی باشد که او را [[تعلیم]] دهد... و محال است که او به کسی محتاج باشد که او را [[ارشاد]] کند.... پس این روشن است».
بر اساس این عبارت، امکان ندارد امام {{ع}}، به [[معلم]] یا مرشد نیاز داشته باشد، و این مطلب بیانگر [[علم مطلق]] امام {{ع}} به همه مسائل است.
بر اساس این عبارت، امکان ندارد امام {{ع}}، به [[معلم]] یا مرشد نیاز داشته باشد، و این مطلب بیانگر [[علم مطلق]] امام {{ع}} به همه مسائل است.
از مجموع این عبارات برمی‌آید که در [[اندیشه]] [[ابن جریر]]، [[علوم امام]] [[الهی]]، غیربشری و [[مطابق با واقع]] و [[حقیقت]] است، و در اندیشه‌های او [[خطا]] نیست.
از مجموع این عبارات برمی‌آید که در [[اندیشه]] صاحب المسترشد، [[علوم امام]] [[الهی]]، غیربشری و [[مطابق با واقع]] و [[حقیقت]] است، و در اندیشه‌های او [[خطا]] نیست.
ممکن است گفته شود که این عبارت‌ها [[نفی]] کننده امکان [[فراموشی]] و [[سهو]] [[امام]] در بیان [[علوم]] خود نیست. در اینجا عبارت نخست ابن جریر نیز نفی کننده این احتمال است که به طور مطلق می‌گوید: {{عربی|معصوما عن الخطأ و الزلل}}<ref>محمد بن جریر بن رستم طبری، المسترشد، تحقیق احمد محمودی، ص۵۷۱.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۲۷۲.</ref>
ممکن است گفته شود که این عبارت‌ها [[نفی]] کننده امکان [[فراموشی]] و [[سهو]] [[امام]] در بیان [[علوم]] خود نیست. در اینجا عبارت نخست صاحب المسترشد نیز نفی کننده این احتمال است که به طور مطلق می‌گوید: {{عربی|معصوما عن الخطأ و الزلل}}<ref>محمد بن جریر بن رستم طبری، المسترشد، تحقیق احمد محمودی، ص۵۷۱.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۲۷۲.</ref>


  شیخ مفید، هم‌نوا با دیگر [[متکلمان]]، امام را مانند [[پیامبران]] از [[اشتباه]] و فراموشی در [[تبلیغ دین]] [[معصوم]] می‌داند: {{عربی|انه لا يجوز منهم سهو في شيء في الدين و لا ينسون شيئاً من الاحكام و على هذا مذهب سائر الامامية الا من شذ منهم}}<ref>{{متن حدیث|أنهم [الانبياء] كانوا معصومين من الخطإ موفقين للصواب صادقين عن الله تعالى في جميع ما أدوه إلى العباد و في كل شي‌ء أخبروا به على جميع الأحوال}}؛ (محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، المقنعه، ص۳۱-۳۲).</ref>.
  شیخ مفید، هم‌نوا با دیگر [[متکلمان]]، امام را مانند [[پیامبران]] از [[اشتباه]] و فراموشی در [[تبلیغ دین]] [[معصوم]] می‌داند: {{عربی|انه لا يجوز منهم سهو في شيء في الدين و لا ينسون شيئاً من الاحكام و على هذا مذهب سائر الامامية الا من شذ منهم}}<ref>{{متن حدیث|أنهم [الانبياء] كانوا معصومين من الخطإ موفقين للصواب صادقين عن الله تعالى في جميع ما أدوه إلى العباد و في كل شي‌ء أخبروا به على جميع الأحوال}}؛ (محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، المقنعه، ص۳۱-۳۲).</ref>.
۱۱٬۱۹۲

ویرایش