معنویت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخهها
معنویت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۴ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۵۹
، ۴ دسامبر ۲۰۲۲جایگزینی متن - 'مظاهریسیف، حمید رضا، مقاله «نظام معنویت اسلامی»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲' به 'مظاهریسیف، حمید رضا، مقاله «نظام معنویت اسلامی»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱'
خط ۱۹۱: | خط ۱۹۱: | ||
با این تعریف معنویت، حاصل و رهاورد عرفان است. نوعی [[معرفت]] که نتیجه آن [[درک]] [[حضور الهی]] و نزدیکی دل انسان به [[خداوند]] است. موضوع چنین [[معرفتی]] باید خداوند و جلوههای الهی باشد و بدون [[شک]] این معرفت [[ذهنی]] نیست، بلکه [[قلبی]] و درونی است که میتواند [[دل انسان]] را به [[خدا]] نزدیک کند. به این ترتیب میتوانیم عناصر [[عرفان]] را برشماریم: [[معرفت خداوند]] از راه [[دل]] که موجب [[درک]] حضور او میشود و [[انسان]] را به او نزدیک میکند. | با این تعریف معنویت، حاصل و رهاورد عرفان است. نوعی [[معرفت]] که نتیجه آن [[درک]] [[حضور الهی]] و نزدیکی دل انسان به [[خداوند]] است. موضوع چنین [[معرفتی]] باید خداوند و جلوههای الهی باشد و بدون [[شک]] این معرفت [[ذهنی]] نیست، بلکه [[قلبی]] و درونی است که میتواند [[دل انسان]] را به [[خدا]] نزدیک کند. به این ترتیب میتوانیم عناصر [[عرفان]] را برشماریم: [[معرفت خداوند]] از راه [[دل]] که موجب [[درک]] حضور او میشود و [[انسان]] را به او نزدیک میکند. | ||
به این ترتیب [[معنویت]] به معنای [[ارتباط با خدا]] و [[تجربه]] [[جاذبه]] [[لطف]] و حضور او [[حقیقت]] عرفان است و عرفان در صورت برخورداری از این جوهره [[معنوی]] [[حقیقی]] است و بدون آن چیزی بیش از الفاظ و اصطلاحات پوچ نیست.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای | به این ترتیب [[معنویت]] به معنای [[ارتباط با خدا]] و [[تجربه]] [[جاذبه]] [[لطف]] و حضور او [[حقیقت]] عرفان است و عرفان در صورت برخورداری از این جوهره [[معنوی]] [[حقیقی]] است و بدون آن چیزی بیش از الفاظ و اصطلاحات پوچ نیست.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۳۵۴.</ref> | ||
===جایگاه معنویت در منظومه فکری مقام معظم رهبری=== | ===جایگاه معنویت در منظومه فکری مقام معظم رهبری=== | ||
معنویت از شعبههای بحث [[خداشناسی]] است و به قلمرو مبانی اندیشههای [[رهبری]] مربوط میشود. اگر در مفهومشناسی آن دقت کنیم میبینیم که جنبه کاربردی و زندگیساز خداشناسی، معنویت است. به این لحاظ معنویت نقشی بنیادین در اندیشههای مقام معظم رهبری پیدا کند؛ به طوری که در کتاب «[[توحید]]، [[نفی]] [[عبودیت]] غیر خدا» به طور محوری به موضوع معنویت میپردازند. | معنویت از شعبههای بحث [[خداشناسی]] است و به قلمرو مبانی اندیشههای [[رهبری]] مربوط میشود. اگر در مفهومشناسی آن دقت کنیم میبینیم که جنبه کاربردی و زندگیساز خداشناسی، معنویت است. به این لحاظ معنویت نقشی بنیادین در اندیشههای مقام معظم رهبری پیدا کند؛ به طوری که در کتاب «[[توحید]]، [[نفی]] [[عبودیت]] غیر خدا» به طور محوری به موضوع معنویت میپردازند. | ||
از این دیدگاه سایر مقولات [[فرهنگی]] و [[سیاسی]] و [[اجتماعی]]، همه پیکرههایی هستند که وقتی [[روح]] معنویت در آنها دمیده شود، زنده میشوند و میتوانند به طور شایستهای در [[زندگی]] انسان کارآیی داشته باشند. بنابراین [[پیشرفت]]؛ [[عدالت]] و [[فرهنگ]] همه در گرو معنویت است و [[نظامهای اخلاقی]]، [[حقوقی]]، اجتماعی و غیره با معنویت [[استوار]] خواهند بود. بررسی ابعاد معنویت در [[اندیشه]] مقام معظم رهبری ما را به آنجا میرساند که میبینیم در کانون [[افکار]] و اندیشههای ایشان موضوعی کلیدیتر از معنویت وجود ندارد و اگر بخواهیم وجهه فکری مقام معظم رهبری را توصیف کنیم، عبارتی از این رساتر نخواهیم یافت که ایشان را «[[فیلسوف]] معنویت» بنامیم.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای | از این دیدگاه سایر مقولات [[فرهنگی]] و [[سیاسی]] و [[اجتماعی]]، همه پیکرههایی هستند که وقتی [[روح]] معنویت در آنها دمیده شود، زنده میشوند و میتوانند به طور شایستهای در [[زندگی]] انسان کارآیی داشته باشند. بنابراین [[پیشرفت]]؛ [[عدالت]] و [[فرهنگ]] همه در گرو معنویت است و [[نظامهای اخلاقی]]، [[حقوقی]]، اجتماعی و غیره با معنویت [[استوار]] خواهند بود. بررسی ابعاد معنویت در [[اندیشه]] مقام معظم رهبری ما را به آنجا میرساند که میبینیم در کانون [[افکار]] و اندیشههای ایشان موضوعی کلیدیتر از معنویت وجود ندارد و اگر بخواهیم وجهه فکری مقام معظم رهبری را توصیف کنیم، عبارتی از این رساتر نخواهیم یافت که ایشان را «[[فیلسوف]] معنویت» بنامیم.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۳۶۰.</ref> | ||
==گونهشناسی [[معنویت]]== | ==گونهشناسی [[معنویت]]== | ||
خط ۲۲۱: | خط ۲۲۱: | ||
کارهای دنیوی اعم از [[فعالیتهای سیاسی]] و اقتصادی اگر با [[نیت]] خوب انجام شود، انسان را به [[قرب الهی]] و [[مقامات معنوی]] میرساند. و اگر با [[نیت بد]] و [[خودخواهی]] و [[خودپرستی]] انجام شود، موجب [[انحطاط]] و تنزل و [[سقوط]] در درکات است. «تمام محیط زندگی ما، تمام تلاشهای [[دنیایی]] ما، بخشی از آخرت است. دنیا و آخرت، جدا نیست»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۰/۱۰/۱۳۷۲.</ref>. | کارهای دنیوی اعم از [[فعالیتهای سیاسی]] و اقتصادی اگر با [[نیت]] خوب انجام شود، انسان را به [[قرب الهی]] و [[مقامات معنوی]] میرساند. و اگر با [[نیت بد]] و [[خودخواهی]] و [[خودپرستی]] انجام شود، موجب [[انحطاط]] و تنزل و [[سقوط]] در درکات است. «تمام محیط زندگی ما، تمام تلاشهای [[دنیایی]] ما، بخشی از آخرت است. دنیا و آخرت، جدا نیست»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۰/۱۰/۱۳۷۲.</ref>. | ||
همه فعالیتهای دنیوی به شرط توجه به خداوند و [[قصد قرب]] او به ذکر تبدیل میشود و موجب شکلگیری [[ارتباط]] نزدیک و درونی با خداست. به این ترتیب روح معنویت در ساحتهای گوناگون زندگی دمیده میشود و دنیا و آخرت از [[تقابل]] و دوگانگی به [[وحدت]] و [[یگانگی]] میرسد و انسان [[حقیقت]] زندگی را درک کرده به ژرفای وجود خود دست یافته است و حقیقت خویش را در [[یکپارچگی]] کامل میبیند. حقیقتی [[ابدی]]، یکپارچه و سرشار از زندگی و [[روشنایی]] که در پرتو [[نور خدا]] و توجه و [[ارتباط]] با او [[کشف]] میشود. | همه فعالیتهای دنیوی به شرط توجه به خداوند و [[قصد قرب]] او به ذکر تبدیل میشود و موجب شکلگیری [[ارتباط]] نزدیک و درونی با خداست. به این ترتیب روح معنویت در ساحتهای گوناگون زندگی دمیده میشود و دنیا و آخرت از [[تقابل]] و دوگانگی به [[وحدت]] و [[یگانگی]] میرسد و انسان [[حقیقت]] زندگی را درک کرده به ژرفای وجود خود دست یافته است و حقیقت خویش را در [[یکپارچگی]] کامل میبیند. حقیقتی [[ابدی]]، یکپارچه و سرشار از زندگی و [[روشنایی]] که در پرتو [[نور خدا]] و توجه و [[ارتباط]] با او [[کشف]] میشود. | ||
[[زندگی دنیوی]] یک [[آزمون]] بزرگ است که رمز [[موفقیت]] در آن [[معنویت]] است. در این آزمون [[انسان]] باید با توجهات [[قلبی]] و [[ارتباط با خداوند]]، خود را به صورتی یکپارچه در برابر نور خدا قرار دهد و با تمام وجودش که [[تسلیم]] [[خدا]] شده، او را ببیند و در این ارتباط همه ابعاد [[زندگی]] را به [[یگانگی]] برساند. «اگر [[آخرت]] را به خاطر [[دنیا]] ترک کردید در این [[امتحان]] مردودید؛ اگر دنیا را هم به خاطر آخرت ترک کردید در این امتحان مردودید»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۷/۲/۱۳۸۷.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای | [[زندگی دنیوی]] یک [[آزمون]] بزرگ است که رمز [[موفقیت]] در آن [[معنویت]] است. در این آزمون [[انسان]] باید با توجهات [[قلبی]] و [[ارتباط با خداوند]]، خود را به صورتی یکپارچه در برابر نور خدا قرار دهد و با تمام وجودش که [[تسلیم]] [[خدا]] شده، او را ببیند و در این ارتباط همه ابعاد [[زندگی]] را به [[یگانگی]] برساند. «اگر [[آخرت]] را به خاطر [[دنیا]] ترک کردید در این [[امتحان]] مردودید؛ اگر دنیا را هم به خاطر آخرت ترک کردید در این امتحان مردودید»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۷/۲/۱۳۸۷.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۳۶۱-۳۶۷.</ref> | ||
==مبانی [[معنویت]]== | ==مبانی [[معنویت]]== | ||
خط ۲۳۷: | خط ۲۳۷: | ||
خداشناسی باید پس از ساماندهی [[فکری]] و انگیزش درونی و [[تحول]] [[عاطفی]]، به [[تغییر]] [[رفتار]] و زندگی برسد و [[توانایی]] به زیر آوردن [[مستکبران]] و [[سلطهگران]] را داشته باشد. «توحید [[صلح]] کل، [[توحیدی]] که با همه «انداد» و رقیبان خدا بسازد، توحیدی که فقط فرضیه پذیرفته شدهای در [[ذهن]] باشد، چیزی فراتر از یک نقش بدلی از توحید [[انبیاء]] نیست. بسی طبیعی خواهد بود اگر دینامیسم [[دعوت انبیاء]] در چنین توحیدی وجود نداشته باشد»<ref>توحید نفی عبودیت غیر خدا، ص۱۸.</ref>. | خداشناسی باید پس از ساماندهی [[فکری]] و انگیزش درونی و [[تحول]] [[عاطفی]]، به [[تغییر]] [[رفتار]] و زندگی برسد و [[توانایی]] به زیر آوردن [[مستکبران]] و [[سلطهگران]] را داشته باشد. «توحید [[صلح]] کل، [[توحیدی]] که با همه «انداد» و رقیبان خدا بسازد، توحیدی که فقط فرضیه پذیرفته شدهای در [[ذهن]] باشد، چیزی فراتر از یک نقش بدلی از توحید [[انبیاء]] نیست. بسی طبیعی خواهد بود اگر دینامیسم [[دعوت انبیاء]] در چنین توحیدی وجود نداشته باشد»<ref>توحید نفی عبودیت غیر خدا، ص۱۸.</ref>. | ||
توحید یک نظریه زیربنایی در مورد انسان و جهان، و نیز یک دکترین [[اجتماعی]] و [[اقتصادی]] و [[سیاسی]] است که ابعاد گسترده آن فرد و [[جامعه]] را دگرگون میکند و از [[نور خدا]] و [[بیم و امید]] و [[عشق]] و تسلیم او بودن سرشار میسازد. توحید از دیدگاه [[خط مشی]] اجتماعی صلاحیت هر گونه طراحی و کارگردانی مستقل و خودسرانه در امور جهان و انسان را از هر کسی جز [[خدا]] سلب میکند و «[[حق ولایت]] و [[سرپرستی]] [[جامعه]] و [[زمامداری]] [[زندگی]] [[انسان]] را نیز از هر کسی به جز خدا [[نفی]] میکند»<ref>توحید نفی عبودیت غیر خدا، ص۱۱و۱۲.</ref>. | توحید یک نظریه زیربنایی در مورد انسان و جهان، و نیز یک دکترین [[اجتماعی]] و [[اقتصادی]] و [[سیاسی]] است که ابعاد گسترده آن فرد و [[جامعه]] را دگرگون میکند و از [[نور خدا]] و [[بیم و امید]] و [[عشق]] و تسلیم او بودن سرشار میسازد. توحید از دیدگاه [[خط مشی]] اجتماعی صلاحیت هر گونه طراحی و کارگردانی مستقل و خودسرانه در امور جهان و انسان را از هر کسی جز [[خدا]] سلب میکند و «[[حق ولایت]] و [[سرپرستی]] [[جامعه]] و [[زمامداری]] [[زندگی]] [[انسان]] را نیز از هر کسی به جز خدا [[نفی]] میکند»<ref>توحید نفی عبودیت غیر خدا، ص۱۱و۱۲.</ref>. | ||
به همین علت در طول [[تاریخ]] همراه قدرتهای [[سلطهگر]] که برخوردار از [[زر و زور]] بودهاند، در برابر [[پیامبران خدا]] ایستادند و [[مردم]] را از شنیدن [[دعوت]] آنها به سوی [[توحید]]، بازداشتند.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای | به همین علت در طول [[تاریخ]] همراه قدرتهای [[سلطهگر]] که برخوردار از [[زر و زور]] بودهاند، در برابر [[پیامبران خدا]] ایستادند و [[مردم]] را از شنیدن [[دعوت]] آنها به سوی [[توحید]]، بازداشتند.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۳۶۷.</ref> | ||
===[[جهانشناسی]] [[معنوی]]=== | ===[[جهانشناسی]] [[معنوی]]=== | ||
خط ۲۴۳: | خط ۲۴۳: | ||
[[خداوند]]، نه تنها آغاز و آفریننده [[جهان]]، بلکه همراه و [[نگهدارنده]] آن و مقصد و سرانجام جهان است. همه جهان برپا به [[عشق]] و قدرت و [[دانش بیکران]] اوست و به سوی او میرود. کسی که خود را در میان این حرکت پر از [[شور]] و [[روشنایی]] مییابد، میفهمد که همه عالم او را به سوی خدا میراند. همان طور که [[امام حسین]] در [[دعای عرفه]] به خداوند عرض میکند: {{متن حدیث|فَقَدْ دَفَعَتْنِي الْعَوَالِمُ إِلَيْكَ}} به [[راستی]] که همه جهانها مرا به سوی تو میراند. | [[خداوند]]، نه تنها آغاز و آفریننده [[جهان]]، بلکه همراه و [[نگهدارنده]] آن و مقصد و سرانجام جهان است. همه جهان برپا به [[عشق]] و قدرت و [[دانش بیکران]] اوست و به سوی او میرود. کسی که خود را در میان این حرکت پر از [[شور]] و [[روشنایی]] مییابد، میفهمد که همه عالم او را به سوی خدا میراند. همان طور که [[امام حسین]] در [[دعای عرفه]] به خداوند عرض میکند: {{متن حدیث|فَقَدْ دَفَعَتْنِي الْعَوَالِمُ إِلَيْكَ}} به [[راستی]] که همه جهانها مرا به سوی تو میراند. | ||
از منظر [[معنویت اسلامی]] نه تنها هر پدیدهای در [[آفرینش]] نشانهای از خداست، بلکه هر پدیده در هر لحظه یک نشانه است و اگر حجات [[عادت]] کنار رود خواهیم دید که تکراری در کار نیست و عالم همواره نو و سرشار از نشانههای تازه و بینظیر [[الهی]] است. «احوال گوناگون [[طبیعت]]، پی در پی میآیند و [[تغییر]] پیدا میکنند؛ اینها همهاش [[آیات الهی]] است. ما [[عادت]] کردیم، اهمیت آنها را نمیفهمیم؛ و الا اگر [[انسان]] به این تغییر و تحولی که در [[طبیعت]] وجود دارد، عادت نکرده باشد و بار اولی باشد که اینها را میبیند، خواهد دید که خیلی حوادث شگفتآوری است. همین روئیدن گیاهان، نوشدن طبیعت، بارور شدن درختان، اینها همه علائم [[قدرت الهی]] است که همین طور ما با چشم عادت کرده خودمان از اینها آسان میگذریم»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۷/۱/۱۳۸۹.</ref>. | از منظر [[معنویت اسلامی]] نه تنها هر پدیدهای در [[آفرینش]] نشانهای از خداست، بلکه هر پدیده در هر لحظه یک نشانه است و اگر حجات [[عادت]] کنار رود خواهیم دید که تکراری در کار نیست و عالم همواره نو و سرشار از نشانههای تازه و بینظیر [[الهی]] است. «احوال گوناگون [[طبیعت]]، پی در پی میآیند و [[تغییر]] پیدا میکنند؛ اینها همهاش [[آیات الهی]] است. ما [[عادت]] کردیم، اهمیت آنها را نمیفهمیم؛ و الا اگر [[انسان]] به این تغییر و تحولی که در [[طبیعت]] وجود دارد، عادت نکرده باشد و بار اولی باشد که اینها را میبیند، خواهد دید که خیلی حوادث شگفتآوری است. همین روئیدن گیاهان، نوشدن طبیعت، بارور شدن درختان، اینها همه علائم [[قدرت الهی]] است که همین طور ما با چشم عادت کرده خودمان از اینها آسان میگذریم»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۷/۱/۱۳۸۹.</ref>. | ||
[[عالم آفرینش]] سرشار از [[نور]] و نشانه خداست و انسان هم به عنوان یک پدیده در این عالم نام و نشان اوست و هماهنگ با کل هستی به سوی او در حرکت است. به این ترتیب «با نگاه و نگرش [[توحیدی]]، اشیاء و اجزای عالم و حیوانات و جمادات و [[آسمان]] و [[زمین]] و همه چیز، به یکدیگر متصل و مرتبطاند و همه با انسان خویشاوندند. بنابراین، همه آنچه که انسان میبیند و [[احساس]] و [[درک]] میکند، یک افق و یک عالم و یک مجموعه است که در یک دنیای سالم و یک محیط [[امن]] قرار میگیرد»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۳۱/۶/۱۳۶۶.</ref>. [[امنیت]] و [[آرامش]] با درک [[هماهنگی]] عالم و اینکه همه هستی دست [[قدرت]] و [[رحمت]] خداست، حاصل میشود. این [[احساس آرامش]] به عمیقترین لایههای هستی انسان میرسد و به گستردگی کل [[جهان هستی]] است. [[جهانی]] که همه چیزش در هر لحظه یاد و [[نام خدا]] و سرشار از نور و حضور اوست.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای | [[عالم آفرینش]] سرشار از [[نور]] و نشانه خداست و انسان هم به عنوان یک پدیده در این عالم نام و نشان اوست و هماهنگ با کل هستی به سوی او در حرکت است. به این ترتیب «با نگاه و نگرش [[توحیدی]]، اشیاء و اجزای عالم و حیوانات و جمادات و [[آسمان]] و [[زمین]] و همه چیز، به یکدیگر متصل و مرتبطاند و همه با انسان خویشاوندند. بنابراین، همه آنچه که انسان میبیند و [[احساس]] و [[درک]] میکند، یک افق و یک عالم و یک مجموعه است که در یک دنیای سالم و یک محیط [[امن]] قرار میگیرد»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۳۱/۶/۱۳۶۶.</ref>. [[امنیت]] و [[آرامش]] با درک [[هماهنگی]] عالم و اینکه همه هستی دست [[قدرت]] و [[رحمت]] خداست، حاصل میشود. این [[احساس آرامش]] به عمیقترین لایههای هستی انسان میرسد و به گستردگی کل [[جهان هستی]] است. [[جهانی]] که همه چیزش در هر لحظه یاد و [[نام خدا]] و سرشار از نور و حضور اوست.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۳۷۱.</ref> | ||
===[[خودشناسی]]=== | ===[[خودشناسی]]=== | ||
خط ۲۵۲: | خط ۲۵۲: | ||
[[خودشناسی]] محصول [[تحول]] و [[خودسازی]] است. وقتی با تکیه بر [[آگاهی]] و [[عقلانیت]] که [[سرمایه]] [[عبودیت]] است، [[هوسها]] و [[ضعفها]] [[مدیریت]] شود و [[دعا]] و ذکر و [[تضرع]]، استعدادهای درونی را بیدار و شکوفا سازد، خود [[حقیقی]] و [[حقیقت انسان]] شناخته خواهد شد. در این صورت خواهد دید که آنچه به عنوان نیمه تاریک وجود و ناخودآگاه شناخته میشد، به سرچشمه [[نور]] بیکران پیوسته است و تنها پرده تاریک هوسها، درون لبریز از نور [[انسان]] را به [[تاریکی]] تبدیل کرده بود. در این فرایند خودسازی که به خودشناسی میرسد، انسان به [[زندگی]] دیگری وارد میشود که [[قرآن کریم]] آن را [[حیات طیبه]] مینامد. در این افق متعالی از زندگی، انسان تمام هستی خود را لمس میکند و [[روشنایی]] [[الهی]] را در درون [[مشاهده]] میکند. | [[خودشناسی]] محصول [[تحول]] و [[خودسازی]] است. وقتی با تکیه بر [[آگاهی]] و [[عقلانیت]] که [[سرمایه]] [[عبودیت]] است، [[هوسها]] و [[ضعفها]] [[مدیریت]] شود و [[دعا]] و ذکر و [[تضرع]]، استعدادهای درونی را بیدار و شکوفا سازد، خود [[حقیقی]] و [[حقیقت انسان]] شناخته خواهد شد. در این صورت خواهد دید که آنچه به عنوان نیمه تاریک وجود و ناخودآگاه شناخته میشد، به سرچشمه [[نور]] بیکران پیوسته است و تنها پرده تاریک هوسها، درون لبریز از نور [[انسان]] را به [[تاریکی]] تبدیل کرده بود. در این فرایند خودسازی که به خودشناسی میرسد، انسان به [[زندگی]] دیگری وارد میشود که [[قرآن کریم]] آن را [[حیات طیبه]] مینامد. در این افق متعالی از زندگی، انسان تمام هستی خود را لمس میکند و [[روشنایی]] [[الهی]] را در درون [[مشاهده]] میکند. | ||
«[[خلقت]] ما برای تعالی معنوی و تعالی [[روحی]] است»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۷/۷/۱۳۸۴.</ref>. و امکان و [[استعداد]] این تعالی و [[تکامل]] در وجود ما نهاده شده است. نور و [[عشق]] و [[قدرت]] بیکران [[خدا]] در [[درون انسان]] است و کلید دستیابی به آن [[تسلیم]] و [[تعبد]] در برابر [[خداوند]] و مهار هوسهای پوچ و گذراست. در صورتی که پرده تاریک هوسها و نفسانیات کنار رود، [[حقیقت توحید]] که با تعبد و [[بندگی]] و تسلیم آغاز میشود و با [[کشف]] و [[شکوفایی]] استعدادهای [[عظیم]] و باشکوه درونی در پیوند با خداوند ادامه پیدا میکند. «از همه [[بتها]] خطرناکتر، این بتی است که در درون و وجود ماست. این [[خودخواهی]]، این [[هوی و هوس]]، این [[خواهشهای نفسانی]] مخالف [[حکم الهی]] را که در ما هست، اگر [[اطاعت]] کردیم، [[اسیر]] نفس خود شدهایم و این، با حضور در حصار [[توحید الهی]]، منافات دارد. وارد شدن در [[حصن]] [[خدا]]، یعنی با تمام وجود وارد شدن»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۳/۲/۱۳۷۱.</ref>. | «[[خلقت]] ما برای تعالی معنوی و تعالی [[روحی]] است»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۷/۷/۱۳۸۴.</ref>. و امکان و [[استعداد]] این تعالی و [[تکامل]] در وجود ما نهاده شده است. نور و [[عشق]] و [[قدرت]] بیکران [[خدا]] در [[درون انسان]] است و کلید دستیابی به آن [[تسلیم]] و [[تعبد]] در برابر [[خداوند]] و مهار هوسهای پوچ و گذراست. در صورتی که پرده تاریک هوسها و نفسانیات کنار رود، [[حقیقت توحید]] که با تعبد و [[بندگی]] و تسلیم آغاز میشود و با [[کشف]] و [[شکوفایی]] استعدادهای [[عظیم]] و باشکوه درونی در پیوند با خداوند ادامه پیدا میکند. «از همه [[بتها]] خطرناکتر، این بتی است که در درون و وجود ماست. این [[خودخواهی]]، این [[هوی و هوس]]، این [[خواهشهای نفسانی]] مخالف [[حکم الهی]] را که در ما هست، اگر [[اطاعت]] کردیم، [[اسیر]] نفس خود شدهایم و این، با حضور در حصار [[توحید الهی]]، منافات دارد. وارد شدن در [[حصن]] [[خدا]]، یعنی با تمام وجود وارد شدن»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۳/۲/۱۳۷۱.</ref>. | ||
این راه با «تکیه بر اقتدارات بینهایتی که [[خداوند]] در نهاد [[انسان]] قرارداده و از او بهکارگیری آنها را همچون فریضهای [[تخلف]] ناپذیر، [[طلب]] کرده است» طی میشود. یعنی خود را مرتبط و متصل به اقیانوس لایزال [[قدرت]] و [[حکمت الهی]] دیدن و به سمت [[هدف]] [[اعلی]]، با [[امید]] و بیتشویش شتافتن»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۰/۳/۱۳۶۹.</ref> و مقصد این راه بیانتهاست. رفتن در این راه یعنی راه [[شکوفایی]] [[حقیقت]] وجود انسان که با جریان [[لطف]] و [[دانش]] و [[عشق]] و [[قدرت الهی]] پیش میرود، خود مقصود است و هر گام که در این راه برداشته میشود، رهاوردی دارد.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای | این راه با «تکیه بر اقتدارات بینهایتی که [[خداوند]] در نهاد [[انسان]] قرارداده و از او بهکارگیری آنها را همچون فریضهای [[تخلف]] ناپذیر، [[طلب]] کرده است» طی میشود. یعنی خود را مرتبط و متصل به اقیانوس لایزال [[قدرت]] و [[حکمت الهی]] دیدن و به سمت [[هدف]] [[اعلی]]، با [[امید]] و بیتشویش شتافتن»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۰/۳/۱۳۶۹.</ref> و مقصد این راه بیانتهاست. رفتن در این راه یعنی راه [[شکوفایی]] [[حقیقت]] وجود انسان که با جریان [[لطف]] و [[دانش]] و [[عشق]] و [[قدرت الهی]] پیش میرود، خود مقصود است و هر گام که در این راه برداشته میشود، رهاوردی دارد.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۳۷۲.</ref> | ||
===[[دینشناسی]]=== | ===[[دینشناسی]]=== | ||
خط ۲۶۸: | خط ۲۶۸: | ||
برای دستیابی به حیات طیبه [[انسان]] به [[تنهایی]] نمیتواند پیش رود و کشمکشهای درونی او از یک سو و فعالیت گروهی که [[روحیه]] استکباری دارند و نقش [[سلطهگری]] را ایفا میکنند، موجب میشود که حیات بشری از معیارهای حیات طیبه فاصله گیرد و [[شکوفایی]] معنویاش به خطر بیافتد. بنابراین حضور [[پیامبران]] که [[پرچمدار]] ولایتاند و راه [[مبارزه]] با هوسهای درونی و [[ایستادگی]] در برابر [[سلطهگران]] خارجی را به [[مردم]] میآموزند [[ضرورت]] دارد. البته در صورتی که مردم پذیرای [[تربیت]] و [[هدایت]] پیامبران و [[اولیای خدا]] باشند، حیات طیبه تحقق پیدا خواهد کرد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۸/۱۰/۱۳۷۷.</ref>. | برای دستیابی به حیات طیبه [[انسان]] به [[تنهایی]] نمیتواند پیش رود و کشمکشهای درونی او از یک سو و فعالیت گروهی که [[روحیه]] استکباری دارند و نقش [[سلطهگری]] را ایفا میکنند، موجب میشود که حیات بشری از معیارهای حیات طیبه فاصله گیرد و [[شکوفایی]] معنویاش به خطر بیافتد. بنابراین حضور [[پیامبران]] که [[پرچمدار]] ولایتاند و راه [[مبارزه]] با هوسهای درونی و [[ایستادگی]] در برابر [[سلطهگران]] خارجی را به [[مردم]] میآموزند [[ضرورت]] دارد. البته در صورتی که مردم پذیرای [[تربیت]] و [[هدایت]] پیامبران و [[اولیای خدا]] باشند، حیات طیبه تحقق پیدا خواهد کرد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۸/۱۰/۱۳۷۷.</ref>. | ||
در دنیای امروز [[انقلاب اسلامی ایران]] گام بلندی بود برای گذر از [[حیات دنیوی]] محض و رسیدن به حیات طیبه «[[امام]] راه رسیدن به حیات طیبه را به ما آموخت و اساس [[تعالیم]] او این بود که «[[دنیا]] را وسیلهای در دست انسان برای [[رسیدن به کمال]]» میدانست<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۴/۳/۱۳۸۴.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای | در دنیای امروز [[انقلاب اسلامی ایران]] گام بلندی بود برای گذر از [[حیات دنیوی]] محض و رسیدن به حیات طیبه «[[امام]] راه رسیدن به حیات طیبه را به ما آموخت و اساس [[تعالیم]] او این بود که «[[دنیا]] را وسیلهای در دست انسان برای [[رسیدن به کمال]]» میدانست<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۴/۳/۱۳۸۴.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۳۷۵.</ref> | ||
===[[ولایتشناسی]]=== | ===[[ولایتشناسی]]=== | ||
خط ۲۷۹: | خط ۲۷۹: | ||
پیامبران بنابر عمق ولایت باطنیشان و [[صفا]] و [[ثبات]] معنویشان، شعاع ولایت ظاهری گستردهتری داشته و تأثیر بیشتری گذاشتهاند. ولایت [[پیامبر اسلام]] در طول ده سال توانست تحولاتی به وجود آورد، که [[تاریخ]] به دو بخش پیش از [[اسلام]] و پس از اسلام تقسیم شود. عامل اصلی این تحول، «وجود خود [[پیغمبر]] است»، «که سرشار بود از [[معنویت]]<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۹/۵/۱۳۸۷.</ref>، [[ولایت معنوی]] [[پیامبر]] مطلق است و هر وقت زمینه عالم و [[زندگی]] [[بشر]] از معنویت تهی شود، همین [[معارف قرآن]] [[کریم]] میتواند آن خلأ را پر کند. «نیرویی در درون این مجموعه قانونی و مجموعه [[معارف]] وجود دارد که در همه شرایط میتواند خلاهای [[معنوی]] را پر کند و به [[بشریت]] امکان زیستن در فضای معنوی را بدهد»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۰/۱۰/۱۳۷۲.</ref>. [[قرآن کریم]] [[رحمت]] و ولایت ماندگار خداست که در وجود پیامبر اسلام جریان داشت و برای همیشه تحول آفرین، سازنده و زندگی بخش است. [[ولایت پیامبر]] در [[قرآن]] مجسم و ماندگار شد و در [[اهل بیت]] او تداوم یافت. | پیامبران بنابر عمق ولایت باطنیشان و [[صفا]] و [[ثبات]] معنویشان، شعاع ولایت ظاهری گستردهتری داشته و تأثیر بیشتری گذاشتهاند. ولایت [[پیامبر اسلام]] در طول ده سال توانست تحولاتی به وجود آورد، که [[تاریخ]] به دو بخش پیش از [[اسلام]] و پس از اسلام تقسیم شود. عامل اصلی این تحول، «وجود خود [[پیغمبر]] است»، «که سرشار بود از [[معنویت]]<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۹/۵/۱۳۸۷.</ref>، [[ولایت معنوی]] [[پیامبر]] مطلق است و هر وقت زمینه عالم و [[زندگی]] [[بشر]] از معنویت تهی شود، همین [[معارف قرآن]] [[کریم]] میتواند آن خلأ را پر کند. «نیرویی در درون این مجموعه قانونی و مجموعه [[معارف]] وجود دارد که در همه شرایط میتواند خلاهای [[معنوی]] را پر کند و به [[بشریت]] امکان زیستن در فضای معنوی را بدهد»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۰/۱۰/۱۳۷۲.</ref>. [[قرآن کریم]] [[رحمت]] و ولایت ماندگار خداست که در وجود پیامبر اسلام جریان داشت و برای همیشه تحول آفرین، سازنده و زندگی بخش است. [[ولایت پیامبر]] در [[قرآن]] مجسم و ماندگار شد و در [[اهل بیت]] او تداوم یافت. | ||
[[اولیای خدا]] که جلوهگاه ولایت الهیاند هدایت و [[یاری]] و [[تدبیر امور]] [[مسلمین]] را به دست میگیرند و بلکه به لحاظ [[ولایت]] و پیوندشان با [[خداوند]]، [[اطاعت]] و [[تسلیم]] در برابرشان موضوعیت پیدا میکند و در هر دورهای همان طور که [[رضایت خدا]] را باید در نظر گرفت، [[رضایت]] [[اولیاء]] را باید در نظر گرفت<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۳/۳/۱۳۸۸.</ref>؛ زیرا توجه به [[اولیای خدا]] وسیلهای است برای توجه به خداوند و [[رشد]] و [[شکوفایی]] [[معنوی]].<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای | [[اولیای خدا]] که جلوهگاه ولایت الهیاند هدایت و [[یاری]] و [[تدبیر امور]] [[مسلمین]] را به دست میگیرند و بلکه به لحاظ [[ولایت]] و پیوندشان با [[خداوند]]، [[اطاعت]] و [[تسلیم]] در برابرشان موضوعیت پیدا میکند و در هر دورهای همان طور که [[رضایت خدا]] را باید در نظر گرفت، [[رضایت]] [[اولیاء]] را باید در نظر گرفت<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۳/۳/۱۳۸۸.</ref>؛ زیرا توجه به [[اولیای خدا]] وسیلهای است برای توجه به خداوند و [[رشد]] و [[شکوفایی]] [[معنوی]].<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۳۷۹.</ref> | ||
==عوامل [[معنویت]]== | ==عوامل [[معنویت]]== | ||
===[[ایمان]]=== | ===[[ایمان]]=== | ||
«اصلیترین عنصر [[اقتدار]] [[معنوی]]، ایمان است و به همین علت اساس [[حیات طیبه]] بر ایمان [[استوار]] است. مهمترین عنصر ایمان که اقتدار معنوی را به بار میآورد [[عشق]] به [[خدا]] است. ایمان چهار پیامد دارد که موجب بالفعل شدن اقتدار درونی و معنوی [[انسان]] میشود و در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] سمت و صورت حیات طیبه را ایجاد میکند. یکم اینکه ایمان [[دل]] را برای ورود در میدانهای دشوار آماده میکند. دوم، این است که گامها را برای پیمودن جادههای سخت استوار میکند؛ سوم این است که [[مشکلات]] را در [[چشمها]] کوچک میکند، و چهارم اینکه «هدفهای بزرگ را در [[اختیار انسان]] میگذارد»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۴/۷/۱۳۸۸.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای | «اصلیترین عنصر [[اقتدار]] [[معنوی]]، ایمان است و به همین علت اساس [[حیات طیبه]] بر ایمان [[استوار]] است. مهمترین عنصر ایمان که اقتدار معنوی را به بار میآورد [[عشق]] به [[خدا]] است. ایمان چهار پیامد دارد که موجب بالفعل شدن اقتدار درونی و معنوی [[انسان]] میشود و در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] سمت و صورت حیات طیبه را ایجاد میکند. یکم اینکه ایمان [[دل]] را برای ورود در میدانهای دشوار آماده میکند. دوم، این است که گامها را برای پیمودن جادههای سخت استوار میکند؛ سوم این است که [[مشکلات]] را در [[چشمها]] کوچک میکند، و چهارم اینکه «هدفهای بزرگ را در [[اختیار انسان]] میگذارد»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۴/۷/۱۳۸۸.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۳۸۲.</ref> | ||
===[[عقلانیت]]=== | ===[[عقلانیت]]=== | ||
عقلانیت، معانی و تعاریف گوناگونی دارد، اما آنچه عامل [[شکوفایی معنوی]] و ایجاد [[زندگی معنوی]] است، همواره در دستور کار [[پیامبران]] به ویژه [[پیامبر اسلام]] بوده است. اصلیترین کار پیامبران بر شوراندن [[قدرت]] [[تفکر]] است. قدرت تفکر اولاً انسان را به [[دین]] میکشاند ثانیاً انسان را در مقابل خدا به [[عبودیت]] وادار میکند و ثالثاً انسان را از [[اعمال]] سفیهانه و جهالتآمیز که سر منشأ آن دل دادن به دنیاست باز میدارد»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۹/۴/۱۳۸۸.</ref>. | عقلانیت، معانی و تعاریف گوناگونی دارد، اما آنچه عامل [[شکوفایی معنوی]] و ایجاد [[زندگی معنوی]] است، همواره در دستور کار [[پیامبران]] به ویژه [[پیامبر اسلام]] بوده است. اصلیترین کار پیامبران بر شوراندن [[قدرت]] [[تفکر]] است. قدرت تفکر اولاً انسان را به [[دین]] میکشاند ثانیاً انسان را در مقابل خدا به [[عبودیت]] وادار میکند و ثالثاً انسان را از [[اعمال]] سفیهانه و جهالتآمیز که سر منشأ آن دل دادن به دنیاست باز میدارد»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۹/۴/۱۳۸۸.</ref>. | ||
با توجه به [[آرمان]] حیات طیبه، دست کشیدن از [[دنیا]] [[انحرافی]] متحجرانه است، بنابراین عقلانیت معنوی که ما را به سوی بهرهوری از دنیا میبرد، چگونه از عقلانیت [[دنیوی]] قابل تمایز خواهد بود؟ در این باره مناسبترین شاخص [[اخلاص]] است. یعنی ببینیم که اگر به این [[بهرههای دنیوی]] نرسیم آیا [[احساس]] کمبود میکنیم، یا نه؟<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۹/۴/۱۳۸۸.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای | با توجه به [[آرمان]] حیات طیبه، دست کشیدن از [[دنیا]] [[انحرافی]] متحجرانه است، بنابراین عقلانیت معنوی که ما را به سوی بهرهوری از دنیا میبرد، چگونه از عقلانیت [[دنیوی]] قابل تمایز خواهد بود؟ در این باره مناسبترین شاخص [[اخلاص]] است. یعنی ببینیم که اگر به این [[بهرههای دنیوی]] نرسیم آیا [[احساس]] کمبود میکنیم، یا نه؟<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۹/۴/۱۳۸۸.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۳۸۲.</ref> | ||
===عمل=== | ===عمل=== | ||
[[رشد]] و شکوفایی معنوی در گرو عمل است. «از [[خزانه]] [[غیبت]] [[الهی]] هیچ چیز نمیدهند، مگر با تلاش و [[کوشش]]»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۹/۵/۱۳۷۶.</ref> البته آنچه [[خداوند]] [[عنایت]] میکند، از [[کرم]] و [[لطف]] اوست و بسیار فراتر از عمل ماست، اما کسی که [[اهل]] عمل باشد، [[آمادگی]] و صلاحیت دریافت [[فیض]] و [[لطف الهی]] را پیدا میکند و آنان که این ظرفیت را در خودشان ایجاد نکرده باشند، بهرهای از [[الطاف]] او نخواهند یافت. [[قانون]] عمل هم در [[امور مادی]] و هم در [[امور معنوی]] جریان دارد و شرط بهرهمندی از هر جهت تلاش و [[مجاهدت]] است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۹/۵/۱۳۷۶.</ref>. | [[رشد]] و شکوفایی معنوی در گرو عمل است. «از [[خزانه]] [[غیبت]] [[الهی]] هیچ چیز نمیدهند، مگر با تلاش و [[کوشش]]»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۹/۵/۱۳۷۶.</ref> البته آنچه [[خداوند]] [[عنایت]] میکند، از [[کرم]] و [[لطف]] اوست و بسیار فراتر از عمل ماست، اما کسی که [[اهل]] عمل باشد، [[آمادگی]] و صلاحیت دریافت [[فیض]] و [[لطف الهی]] را پیدا میکند و آنان که این ظرفیت را در خودشان ایجاد نکرده باشند، بهرهای از [[الطاف]] او نخواهند یافت. [[قانون]] عمل هم در [[امور مادی]] و هم در [[امور معنوی]] جریان دارد و شرط بهرهمندی از هر جهت تلاش و [[مجاهدت]] است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۹/۵/۱۳۷۶.</ref>. | ||
عمل با چند ویژگی [[عامل رشد]] و تعالی [[معنوی]] است. یکم، اینکه مستمر باشد، تا به ما امکان دهد «ماده خام» وجودمان را «به شکلهای [[برتر]] تبدیل کنیم»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۴/۱۲/۱۳۷۱.</ref> دوم اینکه، عمل باید زیاد باشد. در امور معنوی و [[اخروی]] «به کم نباید قانع شد»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۶/۱/۱۳۸۹.</ref> سوم، [[عزم]] و [[توکل]] از ضروریات عملی است که به [[توفیق]] میرسد. «اگر [[عزم راسخ]] و [[توکل به خدا]] وجود نداشته باشد، [[انسان]] وسط راه خواهد ماند»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۷/۴/۱۳۸۸.</ref> چهارمین ویژگی عمل [[اخلاص]] است. «اخلاص، معجزهگر است» و «[[برکت]]» فراوانی به [[کارها]] میدهد. به طوری که یک [[جوان]] به «برکت [[فداکاری]] مخلصانه» به مراتبی از [[رشد معنوی]] میرسد، که سالکان پس از سالهای طولانی [[درک]] میکنند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۶/۶/۱۳۷۶.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای | عمل با چند ویژگی [[عامل رشد]] و تعالی [[معنوی]] است. یکم، اینکه مستمر باشد، تا به ما امکان دهد «ماده خام» وجودمان را «به شکلهای [[برتر]] تبدیل کنیم»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۴/۱۲/۱۳۷۱.</ref> دوم اینکه، عمل باید زیاد باشد. در امور معنوی و [[اخروی]] «به کم نباید قانع شد»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۶/۱/۱۳۸۹.</ref> سوم، [[عزم]] و [[توکل]] از ضروریات عملی است که به [[توفیق]] میرسد. «اگر [[عزم راسخ]] و [[توکل به خدا]] وجود نداشته باشد، [[انسان]] وسط راه خواهد ماند»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۷/۴/۱۳۸۸.</ref> چهارمین ویژگی عمل [[اخلاص]] است. «اخلاص، معجزهگر است» و «[[برکت]]» فراوانی به [[کارها]] میدهد. به طوری که یک [[جوان]] به «برکت [[فداکاری]] مخلصانه» به مراتبی از [[رشد معنوی]] میرسد، که سالکان پس از سالهای طولانی [[درک]] میکنند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۶/۶/۱۳۷۶.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۳۸۳.</ref> | ||
===[[تقوا]]=== | ===[[تقوا]]=== | ||
تقوا یعنی [[مراقبه]] در تمام لحظات [[زندگی]] و توجه به [[رضای خدا]] در همه کارها. «این حالت [[هوشیاری]] و توجه و تنبه در انسان تقواست» و «نقطه مقابل تقوا، [[غفلت]] و بیتوجهی و حرکت بدون [[بصیرت]] است»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۹/۳/۱۳۸۸.</ref> به این ترتیب تقوا حقیقتی است که از ترکیب چند ویژگی پدید میآید. یکم، [[برحذر بودن]] دایمی، دوم، اهتمام به رضای خدا و انجام [[امر الهی]]، سوم، [[دل]] بیدار (به این معنا که در همه امور زندگی، [[چشم]] باز و هوشیار داشته باشد) و چهارم از یاد نبردن «حضور خود در مقابل [[ذات مقدس]] [[پروردگار]]». | تقوا یعنی [[مراقبه]] در تمام لحظات [[زندگی]] و توجه به [[رضای خدا]] در همه کارها. «این حالت [[هوشیاری]] و توجه و تنبه در انسان تقواست» و «نقطه مقابل تقوا، [[غفلت]] و بیتوجهی و حرکت بدون [[بصیرت]] است»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۹/۳/۱۳۸۸.</ref> به این ترتیب تقوا حقیقتی است که از ترکیب چند ویژگی پدید میآید. یکم، [[برحذر بودن]] دایمی، دوم، اهتمام به رضای خدا و انجام [[امر الهی]]، سوم، [[دل]] بیدار (به این معنا که در همه امور زندگی، [[چشم]] باز و هوشیار داشته باشد) و چهارم از یاد نبردن «حضور خود در مقابل [[ذات مقدس]] [[پروردگار]]». | ||
تقوا اساسیترین محور [[معنویت]] است که انسان را در [[جاذبه]] [[لطف الهی]] قرار میدهد و «[[پیروزی]] و [[موفقیت]]» را موجب میشود<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۹/۱۱/۱۳۶۹.</ref>. [[حقیقت]] تقوا نه تنها در حوزه زیست و [[رفتار فردی]] بلکه در قلمرو [[اجتماع]] معنی دار است. «[[تقوا]] آن چیزی است که یک [[ملت]] را سربلند میکند»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۹/۱۱/۱۳۶۹.</ref> و تواصی به خیر و [[صبر]] ضمانت تحقق تقوای جمعی است. [[پیام]] [[قرآن]] این است که «از یکدیگر [[مراقبت]] کنیم» و این مراقبت جمعی اگر از بین برود، بیتقوایی جمعی به جای آن میآید.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای | تقوا اساسیترین محور [[معنویت]] است که انسان را در [[جاذبه]] [[لطف الهی]] قرار میدهد و «[[پیروزی]] و [[موفقیت]]» را موجب میشود<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۹/۱۱/۱۳۶۹.</ref>. [[حقیقت]] تقوا نه تنها در حوزه زیست و [[رفتار فردی]] بلکه در قلمرو [[اجتماع]] معنی دار است. «[[تقوا]] آن چیزی است که یک [[ملت]] را سربلند میکند»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۹/۱۱/۱۳۶۹.</ref> و تواصی به خیر و [[صبر]] ضمانت تحقق تقوای جمعی است. [[پیام]] [[قرآن]] این است که «از یکدیگر [[مراقبت]] کنیم» و این مراقبت جمعی اگر از بین برود، بیتقوایی جمعی به جای آن میآید.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۳۸۴.</ref> | ||
===[[زهد]]=== | ===[[زهد]]=== | ||
ویژگی [[معنویت اسلامی]] این بود که [[دنیا]] را راه و ابزار رسیدن به [[خداوند]] و جلب [[لطف]] و رضای او و عرصه کار و [[جهاد]] و [[انجام وظیفه]] معرفی میکند. ورود به متن دنیا با توجه به [[لذتها]] و کامیابیهای آن [[انسان]] را به خود وابسته میکند. [[پرهیز]] از [[وابستگی]] و پاسداشتن [[وارستگی]]، [[راز]] [[توفیق]] در خط معنویت اسلامی است. به همین لحاظ شرط [[رشد معنوی]] [[میزان]] وارستگی و [[زهدورزی]] در دنیا است و لطف و [[عنایت خدا]] مشروط به زهد است. {{متن حدیث|الزُّهْدَ فِي دَرَجَاتِ هَذِهِ الدُّنْيَا الدَّنِيَّةِ وَ زُخْرُفِهَا وَ زِبْرِجِهَا فَشَرَطُوا لَكَ ذَلِكَ}}<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱/۸/۱۳۷۸.</ref>. | ویژگی [[معنویت اسلامی]] این بود که [[دنیا]] را راه و ابزار رسیدن به [[خداوند]] و جلب [[لطف]] و رضای او و عرصه کار و [[جهاد]] و [[انجام وظیفه]] معرفی میکند. ورود به متن دنیا با توجه به [[لذتها]] و کامیابیهای آن [[انسان]] را به خود وابسته میکند. [[پرهیز]] از [[وابستگی]] و پاسداشتن [[وارستگی]]، [[راز]] [[توفیق]] در خط معنویت اسلامی است. به همین لحاظ شرط [[رشد معنوی]] [[میزان]] وارستگی و [[زهدورزی]] در دنیا است و لطف و [[عنایت خدا]] مشروط به زهد است. {{متن حدیث|الزُّهْدَ فِي دَرَجَاتِ هَذِهِ الدُّنْيَا الدَّنِيَّةِ وَ زُخْرُفِهَا وَ زِبْرِجِهَا فَشَرَطُوا لَكَ ذَلِكَ}}<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱/۸/۱۳۷۸.</ref>. | ||
زهد در دنیا موجب میشود که درجات [[معنوی]] فرد افزایش یابد و با [[رشد]] در مراتب و درجات [[ولایت باطنی]] به گسترهای از [[ولایت ظاهری]] برسد و [[نور]] و [[معنویت]] خود را در محیط [[اجتماعی]] جریان بدهد. همان طور که [[خورشید]] هرچه در [[آسمان]] بالاتر رود، پرتوافشانیاش گستره بیشتری مییابد و [[گرما]] و فروغ بیشتری به سایر موجودات میبخشد.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای | زهد در دنیا موجب میشود که درجات [[معنوی]] فرد افزایش یابد و با [[رشد]] در مراتب و درجات [[ولایت باطنی]] به گسترهای از [[ولایت ظاهری]] برسد و [[نور]] و [[معنویت]] خود را در محیط [[اجتماعی]] جریان بدهد. همان طور که [[خورشید]] هرچه در [[آسمان]] بالاتر رود، پرتوافشانیاش گستره بیشتری مییابد و [[گرما]] و فروغ بیشتری به سایر موجودات میبخشد.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۳۸۴.</ref> | ||
===[[دعا]]=== | ===[[دعا]]=== | ||
دعا «[[رابطه قلبی]] شما با خداست» و پایه اصلی آن [[امید]] است. امید «[[دلها]] را مشتعل میکند و منور نگه میدارد» و موجب «[[نشاط]] و حرکت» میشود. از این رو «تأثیرات [[معجزه]] آسایی بر روی [[دل انسان]] دارد و دلهای مرده را زنده میکند»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۳۰/۶/۱۳۸۷.</ref>. | دعا «[[رابطه قلبی]] شما با خداست» و پایه اصلی آن [[امید]] است. امید «[[دلها]] را مشتعل میکند و منور نگه میدارد» و موجب «[[نشاط]] و حرکت» میشود. از این رو «تأثیرات [[معجزه]] آسایی بر روی [[دل انسان]] دارد و دلهای مرده را زنده میکند»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۳۰/۶/۱۳۸۷.</ref>. | ||
وقتی ما با [[خدا]] سخن میگوییم، او را نزدیک خود [[احساس]] میکنیم و مخاطب خود میدانیم به این ترتیب به [[حقیقت]] معنویت دست پیدا میکنیم. دعا دستاوردهای بسیاری دارد که همه آنها در [[شکوفایی معنوی]] مؤثر هستند. یکم، «زنده نگهداشتن [[یاد خدا]] در [[دل]]» و زدودن [[غفلت]]. دوم، «تقویت و استقرار [[ایمان]] در [[دل]]» سوم، «دمیدن [[روح]] [[اخلاص]] در [[انسان]]» چهارم «[[خودسازی]] و [[رشد]] [[فضایل اخلاقی]]» پنجم، «ایجاد [[محبت]] به [[خدای متعال]]» ششم، «دمیدن [[روح امید]] در انسان» هفتم، «برآمدن [[حاجات]]»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۹/۷/۱۳۸۴.</ref>. | وقتی ما با [[خدا]] سخن میگوییم، او را نزدیک خود [[احساس]] میکنیم و مخاطب خود میدانیم به این ترتیب به [[حقیقت]] معنویت دست پیدا میکنیم. دعا دستاوردهای بسیاری دارد که همه آنها در [[شکوفایی معنوی]] مؤثر هستند. یکم، «زنده نگهداشتن [[یاد خدا]] در [[دل]]» و زدودن [[غفلت]]. دوم، «تقویت و استقرار [[ایمان]] در [[دل]]» سوم، «دمیدن [[روح]] [[اخلاص]] در [[انسان]]» چهارم «[[خودسازی]] و [[رشد]] [[فضایل اخلاقی]]» پنجم، «ایجاد [[محبت]] به [[خدای متعال]]» ششم، «دمیدن [[روح امید]] در انسان» هفتم، «برآمدن [[حاجات]]»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۹/۷/۱۳۸۴.</ref>. | ||
در مجموع برآیند کلی دستاوردهای [[دعا]] مهمترین قدم در راه خداست. مهمترین و اولین قدم «خود را [[فقیر]] و [[تهیدست]] مطلق دیدن است» که با دعا این [[درک]] به وجود میآید<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۷/۲/۱۳۶۹.</ref>، و پایههای [[استکبار]] درونی که مقدمه استکبار بیرونی است، در هم شکسته میشود.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای | در مجموع برآیند کلی دستاوردهای [[دعا]] مهمترین قدم در راه خداست. مهمترین و اولین قدم «خود را [[فقیر]] و [[تهیدست]] مطلق دیدن است» که با دعا این [[درک]] به وجود میآید<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۷/۲/۱۳۶۹.</ref>، و پایههای [[استکبار]] درونی که مقدمه استکبار بیرونی است، در هم شکسته میشود.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۳۸۵.</ref> | ||
===[[قرآن]]=== | ===[[قرآن]]=== | ||
«قرآن [[نور]] است» و تأثیر بینظیری در رشد و [[شکوفایی معنوی]] و تحقق [[حیات طیبه]] دارد. «به [[برکت]] قرآن بسیاری از [[ظلمات]] و ابهامها از [[قلب]] و [[روح انسان]] زدوده میشود»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۴/۱۰/۱۳۷۳.</ref>. قرآن [[کلام]] خداست و پل ارتباطی انسان با اوست. [[ذهن]] و دلی که با قرآن انس میگیرد و در معانی آن [[غرق]] میشود، در نور و حضور [[خدا]] [[غوطه]] میخورد و [[لطف]] بیکران او مجذوبش میکند. | «قرآن [[نور]] است» و تأثیر بینظیری در رشد و [[شکوفایی معنوی]] و تحقق [[حیات طیبه]] دارد. «به [[برکت]] قرآن بسیاری از [[ظلمات]] و ابهامها از [[قلب]] و [[روح انسان]] زدوده میشود»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۴/۱۰/۱۳۷۳.</ref>. قرآن [[کلام]] خداست و پل ارتباطی انسان با اوست. [[ذهن]] و دلی که با قرآن انس میگیرد و در معانی آن [[غرق]] میشود، در نور و حضور [[خدا]] [[غوطه]] میخورد و [[لطف]] بیکران او مجذوبش میکند. | ||
[[حکومت اسلامی]] | [[حکومت اسلامی]] | ||
[[هدف]] حکومت اسلامی [[تزکیه]] انسان است. «[[عدالت]]» نیز یک هدف میانی است که برای رسیدن به هدف والای تزکیه اهمیت پیدا میکند و حکومت اسلامی و تمام [[اسلام]] برای تأمین آن [[تشریع]] شده است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱/۱۱/۱۳۷۱.</ref>. بنابراین تحولی که در [[نظام اسلامی]] اهمیت دارد و دنبال میشود، تنها به ابعاد [[سیاسی]] و [[اقتصادی]] مربوط نمیشود. «فرق اساسی [[نظام الهی]] با نظامهای دیگر» این است که «انسان مادی، انسان [[معنوی]] و [[الهی]] میشود»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۹/۷/۱۳۷۷.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای | [[هدف]] حکومت اسلامی [[تزکیه]] انسان است. «[[عدالت]]» نیز یک هدف میانی است که برای رسیدن به هدف والای تزکیه اهمیت پیدا میکند و حکومت اسلامی و تمام [[اسلام]] برای تأمین آن [[تشریع]] شده است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱/۱۱/۱۳۷۱.</ref>. بنابراین تحولی که در [[نظام اسلامی]] اهمیت دارد و دنبال میشود، تنها به ابعاد [[سیاسی]] و [[اقتصادی]] مربوط نمیشود. «فرق اساسی [[نظام الهی]] با نظامهای دیگر» این است که «انسان مادی، انسان [[معنوی]] و [[الهی]] میشود»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۹/۷/۱۳۷۷.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۳۸۵.</ref> | ||
==کارکردهای [[معنویت]]== | ==کارکردهای [[معنویت]]== | ||
خط ۳۱۷: | خط ۳۱۷: | ||
در صورتی که نگاهمان را از ابعاد گسترده نظام اخلاقی اسلام به هسته مرکزی آن متمرکز کنیم، خواهیم دید که خودسازی به عنوان محور معنویت فردی، دارای ابعاد گوناگونی است، که خودسازی [[اخلاقی]] تنها یکی از جنبههای آن را تشکیل میدهد. الف) «خودسازی از لحاظ [[علمی]] و [[فکری]]»، ب) «خودسازی از لحاظ [[نیروی جسمانی]]»، ج) «خودسازی از لحاظ [[اصلاح]] اخلاقی»، د) خودسازی از لحاظ [[معرفت دینی]] و عمل [[دینی]]»، ه) «خودسازی از لحاظ کسب [[تجربه]] برای ساختن این کشور»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۱/۱۰/۱۳۷۰.</ref>. | در صورتی که نگاهمان را از ابعاد گسترده نظام اخلاقی اسلام به هسته مرکزی آن متمرکز کنیم، خواهیم دید که خودسازی به عنوان محور معنویت فردی، دارای ابعاد گوناگونی است، که خودسازی [[اخلاقی]] تنها یکی از جنبههای آن را تشکیل میدهد. الف) «خودسازی از لحاظ [[علمی]] و [[فکری]]»، ب) «خودسازی از لحاظ [[نیروی جسمانی]]»، ج) «خودسازی از لحاظ [[اصلاح]] اخلاقی»، د) خودسازی از لحاظ [[معرفت دینی]] و عمل [[دینی]]»، ه) «خودسازی از لحاظ کسب [[تجربه]] برای ساختن این کشور»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۱/۱۰/۱۳۷۰.</ref>. | ||
رابطه ابعاد گوناگون خودسازی با معنویت در ادامه این نوشته روشن خواهد شد، اما باید توجه داشت که «اولین و مهمترین قدم خودسازی» این است که خود را با «نظر انتقادی» نگاه کنیم<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۵/۹/۱۳۸۰.</ref> و با دقت خطاها و [[گناهان]] خود را ردیابی کنیم و [[انگیزهها]] ریشههای آن را از بین ببریم، تا [[روح]] و [[قلب]] در [[ارتباط]] نزدیک با [[خداوند]] و [[روحانیت]] و [[نورانیت]] قرار بگیرد. در مقابل [[معنویت]] و پیوند با خداوند، [[گناه]] است که «روح را از روحانیت میاندازد» و «معنویت را در [[انسان]] [[ضعیف]] میکند. از سوی دیگر در صحنه [[مبارزات]] [[اجتماعی]] و حرکتهای [[جامعه]] ساز «انسان را از پا در میآورد»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۸/۱۰/۱۳۷۵.</ref>. در [[حقیقت]] [[ترس]] از [[مبارزه]] نتیجه دوری از خداست<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۶/۱۲/۱۳۷۱.</ref>. همان طور که [[سستی]] و [[تنبلی]] در [[مجاهدت]] به علت [[ضعف]] [[معنوی]] است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۵/۹/۱۳۶۸.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای | رابطه ابعاد گوناگون خودسازی با معنویت در ادامه این نوشته روشن خواهد شد، اما باید توجه داشت که «اولین و مهمترین قدم خودسازی» این است که خود را با «نظر انتقادی» نگاه کنیم<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۵/۹/۱۳۸۰.</ref> و با دقت خطاها و [[گناهان]] خود را ردیابی کنیم و [[انگیزهها]] ریشههای آن را از بین ببریم، تا [[روح]] و [[قلب]] در [[ارتباط]] نزدیک با [[خداوند]] و [[روحانیت]] و [[نورانیت]] قرار بگیرد. در مقابل [[معنویت]] و پیوند با خداوند، [[گناه]] است که «روح را از روحانیت میاندازد» و «معنویت را در [[انسان]] [[ضعیف]] میکند. از سوی دیگر در صحنه [[مبارزات]] [[اجتماعی]] و حرکتهای [[جامعه]] ساز «انسان را از پا در میآورد»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۸/۱۰/۱۳۷۵.</ref>. در [[حقیقت]] [[ترس]] از [[مبارزه]] نتیجه دوری از خداست<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۶/۱۲/۱۳۷۱.</ref>. همان طور که [[سستی]] و [[تنبلی]] در [[مجاهدت]] به علت [[ضعف]] [[معنوی]] است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۵/۹/۱۳۶۸.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۳۸۶.</ref> | ||
===[[نظام حقوقی]]=== | ===[[نظام حقوقی]]=== | ||
«[[حق]] در [[بینش]] و [[جهانبینی اسلامی]] عبارت است از قرار [[حقیقی]] [[عالم هستی]]» [[احقاق حق]]، یعنی اداره کردن عالم هماهنگ با آنچه خداوند [[آفریده]] و قرار داده است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۷/۴/۱۳۷۴.</ref>. بنابراین نظام حقوقی و [[قوانین]] جامعه در صورتی که بتواند [[زندگی]] و [[جامعه بشری]] را به هماهنگ با [[اراده الهی]] پیش ببرد و به طور طبیعی بستر [[رشد معنوی]] را فراهم سازد، نظام حقوقی است در غیر این صورت طاغوتی است و بهرهای از حق ندارد. [[معنویت اسلامی]] پایه و مایه [[نظام حقوقی اسلام]] است و رشد معنوی [[مردم]] [[غایت]] این نظام حقوقی است.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای | «[[حق]] در [[بینش]] و [[جهانبینی اسلامی]] عبارت است از قرار [[حقیقی]] [[عالم هستی]]» [[احقاق حق]]، یعنی اداره کردن عالم هماهنگ با آنچه خداوند [[آفریده]] و قرار داده است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۷/۴/۱۳۷۴.</ref>. بنابراین نظام حقوقی و [[قوانین]] جامعه در صورتی که بتواند [[زندگی]] و [[جامعه بشری]] را به هماهنگ با [[اراده الهی]] پیش ببرد و به طور طبیعی بستر [[رشد معنوی]] را فراهم سازد، نظام حقوقی است در غیر این صورت طاغوتی است و بهرهای از حق ندارد. [[معنویت اسلامی]] پایه و مایه [[نظام حقوقی اسلام]] است و رشد معنوی [[مردم]] [[غایت]] این نظام حقوقی است.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۳۸۸.</ref> | ||
===[[نظام فرهنگی]]=== | ===[[نظام فرهنگی]]=== | ||
خط ۳۲۶: | خط ۳۲۶: | ||
معنویت برای [[بشر]] یک «[[تغذیه]] [[روحی]]» است و نمیتواند «بدون معنویت برای مدت طولانیای راحت زندگی کند»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۴/۳/۱۳۷۴.</ref> در فرهنگ منهای معنویت «نسلهای [[جوان]] به ستوه میآیند، خودکشی زیاد میشود، [[خانوادهها]] متلاشی میشوند و [[جوانان]] به آوارگی میافتند»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۴/۳/۱۳۷۴.</ref>، «[[فرهنگ]] غرب» بر اساس [[بینش]] و ارزشهای مادی، در [[حقیقت]] «فرهنگ [[برنامهریزی]] برای [[فساد]] [[انسان]] است» زیرا «خداوندان [[زور]] و زر و امپراتوران [[قدرت]]» با [[توسعه]] فساد، میتوانند [[انسانها]] را به موجودات [[فاسد]] و [[مطیع]] و [[تسلیم]] و [[غافل]] از [[یاد خدا]] و [[معنویت]] تبدیل کنند. [[منافع]] آنها، جز از طریق گسترش این فرهنگ تأمین نمیشود»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۵/۹/۱۳۶۸.</ref>. | معنویت برای [[بشر]] یک «[[تغذیه]] [[روحی]]» است و نمیتواند «بدون معنویت برای مدت طولانیای راحت زندگی کند»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۴/۳/۱۳۷۴.</ref> در فرهنگ منهای معنویت «نسلهای [[جوان]] به ستوه میآیند، خودکشی زیاد میشود، [[خانوادهها]] متلاشی میشوند و [[جوانان]] به آوارگی میافتند»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۴/۳/۱۳۷۴.</ref>، «[[فرهنگ]] غرب» بر اساس [[بینش]] و ارزشهای مادی، در [[حقیقت]] «فرهنگ [[برنامهریزی]] برای [[فساد]] [[انسان]] است» زیرا «خداوندان [[زور]] و زر و امپراتوران [[قدرت]]» با [[توسعه]] فساد، میتوانند [[انسانها]] را به موجودات [[فاسد]] و [[مطیع]] و [[تسلیم]] و [[غافل]] از [[یاد خدا]] و [[معنویت]] تبدیل کنند. [[منافع]] آنها، جز از طریق گسترش این فرهنگ تأمین نمیشود»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۵/۹/۱۳۶۸.</ref>. | ||
چشماندازی که در فرهنگ غرب دیده میشد و در بسیاری از «رمانهای [[علمی]]، تخیلی» منعکس شده، «تهی شدن عالم از [[تفکرات]] و یا - به قول آنها - اوهام [[معنوی]] و مذهبی است»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۰/۱/۱۳۶۹.</ref>. اما با توجه به ساختار وجودی و [[فطرت انسان]]، [[زندگی]] منهای معنویت دیری نمیپاید و معنویت به زندگی [[مردم]] باز خواهد گشت. در دههای اخیر [[شاهد]] هستیم که [[امپراتوری]] [[فرهنگی]] غرب میکوشد با ارائه الگوهای گوناگونی از معنویت [[ستم]] پذیرانه، روزنههای [[بیداری]] و [[نجات]] را بر روی مردم [[دنیا]] ببندد. اما این پروژهای است که ناتمام خواهد ماند؛ زیرا سالهاست که با [[پیروزی انقلاب اسلامی]] [[الگو]] و فرهنگ معنوی ستم [[ستیز]] در دنیا عرضه شده است و «هرجا معنویتی عمیقتر و خالصتر و سالمتر و منطبقتر با [[فطرت بشر]] باشد، [[جاذبه]] بیشتری برای [[ملتها]] خواهد داشت»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۶/۱۰/۱۳۶۹.</ref>. امروز بازگشت به [[دین]] و معنویت آغاز شده است و «در این حرکت [[عظیم]]، [[اسلام]] آن نقطه درخشان است»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۷/۱/۱۳۸۹.</ref>. در این فضا و شرایط [[نظام اسلامی]] در [[ایران]] به وجود آمد تا «[[بعثت الهی]]» را به [[بشریت]] نشان دهد و حرف نوی را به مردم دنیا عرضه کند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۰/۱۰/۱۳۷۲.</ref>. و نتیجه آن برای مردم دنیا که شاهد این [[انقلاب]] هستند، «بیداری [[روح]] معنویت در سرتاسر [[جهان]]» است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۴/۳/۱۳۷۴.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای | چشماندازی که در فرهنگ غرب دیده میشد و در بسیاری از «رمانهای [[علمی]]، تخیلی» منعکس شده، «تهی شدن عالم از [[تفکرات]] و یا - به قول آنها - اوهام [[معنوی]] و مذهبی است»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۰/۱/۱۳۶۹.</ref>. اما با توجه به ساختار وجودی و [[فطرت انسان]]، [[زندگی]] منهای معنویت دیری نمیپاید و معنویت به زندگی [[مردم]] باز خواهد گشت. در دههای اخیر [[شاهد]] هستیم که [[امپراتوری]] [[فرهنگی]] غرب میکوشد با ارائه الگوهای گوناگونی از معنویت [[ستم]] پذیرانه، روزنههای [[بیداری]] و [[نجات]] را بر روی مردم [[دنیا]] ببندد. اما این پروژهای است که ناتمام خواهد ماند؛ زیرا سالهاست که با [[پیروزی انقلاب اسلامی]] [[الگو]] و فرهنگ معنوی ستم [[ستیز]] در دنیا عرضه شده است و «هرجا معنویتی عمیقتر و خالصتر و سالمتر و منطبقتر با [[فطرت بشر]] باشد، [[جاذبه]] بیشتری برای [[ملتها]] خواهد داشت»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۶/۱۰/۱۳۶۹.</ref>. امروز بازگشت به [[دین]] و معنویت آغاز شده است و «در این حرکت [[عظیم]]، [[اسلام]] آن نقطه درخشان است»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۷/۱/۱۳۸۹.</ref>. در این فضا و شرایط [[نظام اسلامی]] در [[ایران]] به وجود آمد تا «[[بعثت الهی]]» را به [[بشریت]] نشان دهد و حرف نوی را به مردم دنیا عرضه کند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۰/۱۰/۱۳۷۲.</ref>. و نتیجه آن برای مردم دنیا که شاهد این [[انقلاب]] هستند، «بیداری [[روح]] معنویت در سرتاسر [[جهان]]» است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۴/۳/۱۳۷۴.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۳۸۸.</ref> | ||
===[[پیشرفت اسلامی]]=== | ===[[پیشرفت اسلامی]]=== | ||
خط ۳۳۲: | خط ۳۳۲: | ||
از نظر [[اسلام]] تئوریهای صرفاً مادی که [[سرمایهگذاری]] را [[موتور]] محرک [[پیشرفت]] میدانند مردود است. مهمتر از این [[سرمایه]] [[انسانی]] است و از آن مهمتر سرمایه معنوی است. [[معنویت]] در [[ارتباط]] با پیشرفت دو اثر جدی دارد، نخست اینکه دایره بهرههای مادی را از [[هوس]] محوری به «[[نیازمندی]]» [[تغییر]] میدهد و دوم اینکه بر اساس [[قوانین عالم]] معنویت موجب [[گشایش]] گنجینههای نعمات [[الهی]] خواهد شد. برای روشن شدن موضوع دو مورد از [[ارزشهای معنوی]] را بررسی میکنیم. [[قرآن کریم]] به [[صراحت]] میفرماید: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ}}<ref>«و اگر آنان تورات و انجیل و آنچه را از پروردگارشان به سوی آنها فرو فرستاده شده است، بر پا میداشتند از نعمتهای آسمانی و زمینی برخوردار میشدند» سوره مائده، آیه ۶۶.</ref> پس [[ایمان به خدا]] و عمل کردن به خواست [[خدا]] و جلب رضای او موجب افزایش [[داراییها]]، برخورداریها و نعمتهای مادی میشود<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱/۸/۱۳۷۰.</ref>. | از نظر [[اسلام]] تئوریهای صرفاً مادی که [[سرمایهگذاری]] را [[موتور]] محرک [[پیشرفت]] میدانند مردود است. مهمتر از این [[سرمایه]] [[انسانی]] است و از آن مهمتر سرمایه معنوی است. [[معنویت]] در [[ارتباط]] با پیشرفت دو اثر جدی دارد، نخست اینکه دایره بهرههای مادی را از [[هوس]] محوری به «[[نیازمندی]]» [[تغییر]] میدهد و دوم اینکه بر اساس [[قوانین عالم]] معنویت موجب [[گشایش]] گنجینههای نعمات [[الهی]] خواهد شد. برای روشن شدن موضوع دو مورد از [[ارزشهای معنوی]] را بررسی میکنیم. [[قرآن کریم]] به [[صراحت]] میفرماید: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ}}<ref>«و اگر آنان تورات و انجیل و آنچه را از پروردگارشان به سوی آنها فرو فرستاده شده است، بر پا میداشتند از نعمتهای آسمانی و زمینی برخوردار میشدند» سوره مائده، آیه ۶۶.</ref> پس [[ایمان به خدا]] و عمل کردن به خواست [[خدا]] و جلب رضای او موجب افزایش [[داراییها]]، برخورداریها و نعمتهای مادی میشود<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱/۸/۱۳۷۰.</ref>. | ||
مورد دیگر [[صبر]] است که قرآن کریم در این باره میفرماید: {{متن قرآن|وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ إِلَّا بِاللَّهِ}}<ref>«و شکیبا باش! و شکیب تو جز با (یاری) خداوند نیست» سوره نحل، آیه ۱۲۷.</ref>. [[تأمل]] در مفهوم این [[آیه]] معلوم مینماید که وقتی صبر «پایان ناپذیر» میشود که متصل باشد به «منبع پایان ناپذیر [[ذکر الهی]]». در این صورت همه [[مشکلات]] و موانع که با همه بزرگیشان محدودیت و انتهایی دارند، در برابر صبر پایان ناپذیر و محدود خواهند بود. به این ترتیب همه قلهها فتح شدنی است. «قلههای [[دنیا]] و [[آخرت]]، هر دو»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۹/۶/۱۳۸۷.</ref>. | مورد دیگر [[صبر]] است که قرآن کریم در این باره میفرماید: {{متن قرآن|وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ إِلَّا بِاللَّهِ}}<ref>«و شکیبا باش! و شکیب تو جز با (یاری) خداوند نیست» سوره نحل، آیه ۱۲۷.</ref>. [[تأمل]] در مفهوم این [[آیه]] معلوم مینماید که وقتی صبر «پایان ناپذیر» میشود که متصل باشد به «منبع پایان ناپذیر [[ذکر الهی]]». در این صورت همه [[مشکلات]] و موانع که با همه بزرگیشان محدودیت و انتهایی دارند، در برابر صبر پایان ناپذیر و محدود خواهند بود. به این ترتیب همه قلهها فتح شدنی است. «قلههای [[دنیا]] و [[آخرت]]، هر دو»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۹/۶/۱۳۸۷.</ref>. | ||
بنابر این «توهم [[تقابل]] و تضاد میان [[عقلانی]] زیستن و [[توسعه]] یافتگی از یک طرف، و [[معنوی]] زیستن و [[اخلاقی]] زیستن از طرفی دیگر» یک خطای بزرگ است که [[انسان]] را از [[رشد]] و مادی و معنوی مطلوب [[محروم]] میکند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲/۱/۱۳۸۹.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای | بنابر این «توهم [[تقابل]] و تضاد میان [[عقلانی]] زیستن و [[توسعه]] یافتگی از یک طرف، و [[معنوی]] زیستن و [[اخلاقی]] زیستن از طرفی دیگر» یک خطای بزرگ است که [[انسان]] را از [[رشد]] و مادی و معنوی مطلوب [[محروم]] میکند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲/۱/۱۳۸۹.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۳۹۰.</ref> | ||
===[[آموزش و پرورش]]=== | ===[[آموزش و پرورش]]=== | ||
خط ۳۳۸: | خط ۳۳۸: | ||
مراحل آموزش و پرورش و ابعادی که باید در این [[نظام]] [[پوشش]] مناسب پیدا کنند، سه محور را شامل میشود. نخست [[تربیت]] «[[فکر]]» است به این معنا که «بنیه [[اعتقادی]]» او تقویت شود و بتواند در برابر «عوامل سلبی و معارض» [[مقاومت]] کند. گذشته از این بتواند «روی محیط خود اثر بگذارد» و «نورافشانی» کند. | مراحل آموزش و پرورش و ابعادی که باید در این [[نظام]] [[پوشش]] مناسب پیدا کنند، سه محور را شامل میشود. نخست [[تربیت]] «[[فکر]]» است به این معنا که «بنیه [[اعتقادی]]» او تقویت شود و بتواند در برابر «عوامل سلبی و معارض» [[مقاومت]] کند. گذشته از این بتواند «روی محیط خود اثر بگذارد» و «نورافشانی» کند. | ||
دوم تربیت [[قلبی]] و [[روحی]] است به این معنا که «حالت [[خشوع]]» و «حالت ذکر و [[توجه به خدا]]» در وجود او ایجاد شود. اگر پرورش روحی نباشد پرورش [[فکری]] کمکی به [[سعادت]] نخواهد کرد. با تربیت روحی «[[استقامت]] فکری بیزوال خواهد شد». | دوم تربیت [[قلبی]] و [[روحی]] است به این معنا که «حالت [[خشوع]]» و «حالت ذکر و [[توجه به خدا]]» در وجود او ایجاد شود. اگر پرورش روحی نباشد پرورش [[فکری]] کمکی به [[سعادت]] نخواهد کرد. با تربیت روحی «[[استقامت]] فکری بیزوال خواهد شد». | ||
سوم تربیت [[رفتاری]] که با نشان دادن [[رفتار]] درست و [[الگوی عملی]] امکان پذیر است. «رفتار درست» حتی افراد «معاند» رام میکند و به زانو در میآورد»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۰/۴/۱۳۸۹.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای | سوم تربیت [[رفتاری]] که با نشان دادن [[رفتار]] درست و [[الگوی عملی]] امکان پذیر است. «رفتار درست» حتی افراد «معاند» رام میکند و به زانو در میآورد»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۰/۴/۱۳۸۹.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۳۹۱.</ref> | ||
===[[نظام عبادی]]=== | ===[[نظام عبادی]]=== | ||
[[عبادت]] پوستهای است برای [[حفاظت]] از [[معنویت]] درونی انسان و از این منظر همه [[عبادات]] جلوه معنویتی هستند که در [[قلب]] [[عابد]] جا دارد و در قالب [[مناسک]] و [[اعمال عبادی]] نمود پیدا میکند. عبادات دو کارکرد اساسی در ساختار معنوی [[اسلامی]] دارند. نخست اینکه در متن [[زندگی مادی]] و تلاش و [[مجاهدت]] [[دنیوی]]، [[دنیا]] و [[زندگی]] این جهانی را به منزله گذرگاه و فرصتی برای جلب [[رضای خدا]] و [[شکوفایی معنوی]] تثبیت میکنند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۳۱/۶/۱۳۷۵.</ref>. در این میان [[نماز]] برجستهترین عبادتی است که «هیچ وسیلهای مستحکمتر و دایمیتر از نماز برای [[ارتباط]] میان [[انسان]] با [[خدا]] نیست. مبتدیترین [[انسانها]] رابطه خود با خدا را به وسیله نماز آغاز میکنند. برجستهترین [[اولیای خدا]] نیز [[بهشت]] [[خلوت]] انس خود با [[محبوب]] را در نماز میجویند»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۵/۷/۱۳۷۰.</ref>. | [[عبادت]] پوستهای است برای [[حفاظت]] از [[معنویت]] درونی انسان و از این منظر همه [[عبادات]] جلوه معنویتی هستند که در [[قلب]] [[عابد]] جا دارد و در قالب [[مناسک]] و [[اعمال عبادی]] نمود پیدا میکند. عبادات دو کارکرد اساسی در ساختار معنوی [[اسلامی]] دارند. نخست اینکه در متن [[زندگی مادی]] و تلاش و [[مجاهدت]] [[دنیوی]]، [[دنیا]] و [[زندگی]] این جهانی را به منزله گذرگاه و فرصتی برای جلب [[رضای خدا]] و [[شکوفایی معنوی]] تثبیت میکنند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۳۱/۶/۱۳۷۵.</ref>. در این میان [[نماز]] برجستهترین عبادتی است که «هیچ وسیلهای مستحکمتر و دایمیتر از نماز برای [[ارتباط]] میان [[انسان]] با [[خدا]] نیست. مبتدیترین [[انسانها]] رابطه خود با خدا را به وسیله نماز آغاز میکنند. برجستهترین [[اولیای خدا]] نیز [[بهشت]] [[خلوت]] انس خود با [[محبوب]] را در نماز میجویند»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۵/۷/۱۳۷۰.</ref>. | ||
از سوی دیگر جلوه [[معنویت]] درونی به صورت [[اعمال]] ظاهری، نمادی است که یاد معنویت را در دلهای سایر [[مردم]] زنده میکند و [[روح]] معنویت را در زندگی آنها میدمد. به ویژه [[عبادات]] جمعی نظیر نمازهای [[جماعت]] به ویژه نمازهای [[اعیاد بزرگ اسلامی]] که دو جهت سازنده دارد: «یک جهت آن [[توجه به خدا]] و معنویت و دیگر جهتش تجمع همه [[مسلمین]]، حول یک محور واحد است»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۱/۱۱/۱۳۷۵.</ref>. | از سوی دیگر جلوه [[معنویت]] درونی به صورت [[اعمال]] ظاهری، نمادی است که یاد معنویت را در دلهای سایر [[مردم]] زنده میکند و [[روح]] معنویت را در زندگی آنها میدمد. به ویژه [[عبادات]] جمعی نظیر نمازهای [[جماعت]] به ویژه نمازهای [[اعیاد بزرگ اسلامی]] که دو جهت سازنده دارد: «یک جهت آن [[توجه به خدا]] و معنویت و دیگر جهتش تجمع همه [[مسلمین]]، حول یک محور واحد است»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۱/۱۱/۱۳۷۵.</ref>. | ||
[[عبادت]] بزرگی دیگری که در جنبه [[سازندگی]] [[جامعه]] و [[شکوفایی]] معنویت جمعی نقش دارد [[حج]] است، که نقش بارزی «در جهت ایجاد [[حیات طیبه]] [[امت اسلامی]] و [[نجات]] آن از زنجیرها و غلهای [[استعباد]] و [[استبداد]] و خداوندان [[زر و زور]] و تزریق روح [[عزت]] و [[عظمت]] به آن و زدودن کسالت و ملالت از آن» دارد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۶/۱/۱۳۷۴.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای | [[عبادت]] بزرگی دیگری که در جنبه [[سازندگی]] [[جامعه]] و [[شکوفایی]] معنویت جمعی نقش دارد [[حج]] است، که نقش بارزی «در جهت ایجاد [[حیات طیبه]] [[امت اسلامی]] و [[نجات]] آن از زنجیرها و غلهای [[استعباد]] و [[استبداد]] و خداوندان [[زر و زور]] و تزریق روح [[عزت]] و [[عظمت]] به آن و زدودن کسالت و ملالت از آن» دارد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۶/۱/۱۳۷۴.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۳۹۱.</ref> | ||
===[[نظام سیاسی]]=== | ===[[نظام سیاسی]]=== | ||
هزاران سال است که مردم دنیا در تیرهروزی زندگی میکنند، غیر از دورانهای کوتاهی در [[زمان]] [[حکومت]] برخی از [[پیامبران]] و دوران کوتاه [[حکومت امام علی]]{{ع}}. علت مشکل عدم [[حاکمیت]] [[دین خدا]] و مبنا قرار گرفتن معنویت برای [[سیاست]] است. «[[اعراض]] از معنویت و [[دین]]» [[رذایل]] [[انسانی]] را برجسته میکند و در این شرایط «عدهای [[مستکبر]] و عدهای مستضعفاند». امروزه با همه پیشرفتهای چشمگیر [[بشر]] وقتی به اصل زندگی انسانها نگاه میکنیم میبینیم که «تیرهروزیهای امروز بشر، با چند هزار سال پیش تفاوتی نکرده است» و «بنای دنیا، بنای استکباری است»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۴/۱۱/۱۳۶۹.</ref>. | هزاران سال است که مردم دنیا در تیرهروزی زندگی میکنند، غیر از دورانهای کوتاهی در [[زمان]] [[حکومت]] برخی از [[پیامبران]] و دوران کوتاه [[حکومت امام علی]]{{ع}}. علت مشکل عدم [[حاکمیت]] [[دین خدا]] و مبنا قرار گرفتن معنویت برای [[سیاست]] است. «[[اعراض]] از معنویت و [[دین]]» [[رذایل]] [[انسانی]] را برجسته میکند و در این شرایط «عدهای [[مستکبر]] و عدهای مستضعفاند». امروزه با همه پیشرفتهای چشمگیر [[بشر]] وقتی به اصل زندگی انسانها نگاه میکنیم میبینیم که «تیرهروزیهای امروز بشر، با چند هزار سال پیش تفاوتی نکرده است» و «بنای دنیا، بنای استکباری است»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۴/۱۱/۱۳۶۹.</ref>. | ||
در هم شکستن این [[نظام]] استکباری و [[ظالمانه]] با تکیه بر [[دین]] و [[معنویت]] امکان پذیر است و «[[قیام]] به [[عدل]] و [[حاکمیت الهی]]، [[هدف]] بزرگ [[ادیان]] است»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۳۰/۵/۱۳۷۰.</ref>. همه [[مشکلات]] امروز [[بشر]] «ناشی از عدم [[تزکیه]] [[انسان]] است» «اما در راه این هدف، مرحله دیگری هم وجود دارد و آن، تشکیل نظام و [[جامعه اسلامی]] است: {{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ}}<ref>«ما پیامبرانمان را با برهانها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند» سوره حدید، آیه ۲۵.</ref> بارزترین نشانه [[جامعه]] عادلانه که تحقق آن آرزوی [[پیامبران]] بوده، این است که «[[حکومت]] در آن جامعه، تحمیلی، [[فاسد]] و [[ضد]] مردمی نباشد»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۵/۱/۱۳۷۰.</ref>. در این شرایط [[مردم]] به [[تحول]] [[معنوی]] خواهند رسید و راه تزکیه گشوده میشود. [[انقلاب اسلامی ایران]] با تکیه بر معنویت مردی بزرگ که زندگیاش را [[وقف]] [[نجات]] مردم از [[ظلم]] و [[استکبار]] کرده بود و توانست قلبها را با خود همراه کند، الگویی را به [[دنیا]] نشان داد، که دموکراسیهای ادعایی را [[رسوا]] کرد و «بعد از این، در هیچ جای دنیا، علیرغم خواست تودههای میلیونی مردم، نمیشود حکومت را ادامه داد»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۶/۱۰/۱۳۶۹.</ref>. | در هم شکستن این [[نظام]] استکباری و [[ظالمانه]] با تکیه بر [[دین]] و [[معنویت]] امکان پذیر است و «[[قیام]] به [[عدل]] و [[حاکمیت الهی]]، [[هدف]] بزرگ [[ادیان]] است»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۳۰/۵/۱۳۷۰.</ref>. همه [[مشکلات]] امروز [[بشر]] «ناشی از عدم [[تزکیه]] [[انسان]] است» «اما در راه این هدف، مرحله دیگری هم وجود دارد و آن، تشکیل نظام و [[جامعه اسلامی]] است: {{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ}}<ref>«ما پیامبرانمان را با برهانها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند» سوره حدید، آیه ۲۵.</ref> بارزترین نشانه [[جامعه]] عادلانه که تحقق آن آرزوی [[پیامبران]] بوده، این است که «[[حکومت]] در آن جامعه، تحمیلی، [[فاسد]] و [[ضد]] مردمی نباشد»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۵/۱/۱۳۷۰.</ref>. در این شرایط [[مردم]] به [[تحول]] [[معنوی]] خواهند رسید و راه تزکیه گشوده میشود. [[انقلاب اسلامی ایران]] با تکیه بر معنویت مردی بزرگ که زندگیاش را [[وقف]] [[نجات]] مردم از [[ظلم]] و [[استکبار]] کرده بود و توانست قلبها را با خود همراه کند، الگویی را به [[دنیا]] نشان داد، که دموکراسیهای ادعایی را [[رسوا]] کرد و «بعد از این، در هیچ جای دنیا، علیرغم خواست تودههای میلیونی مردم، نمیشود حکومت را ادامه داد»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۶/۱۰/۱۳۶۹.</ref>. | ||
در [[نظام سیاسی]] که مبتنی بر معنویت شکل گرفته [[مسئولان]] خود را [[کارگزار]] [[خدا]] میدانند و قدمی بر خلاف رضای او و خارج از مسیر [[انجام وظیفه]] برنمیدارند و میدانند که در همه [[کارها]] «دست [[قدرت الهی]]» است که عمل میکند و آنها «وسائلی» هستند تا [[اهداف الهی]] را محقق کنند و به [[بندگان]] او [[خدمت]] برسانند و توجه داشته باشند که هرگونه [[تخلف]] و بیلیاقتی باعث میشود که از این میدان کنار گذاشته شوند. {{متن قرآن|فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ}}<ref>«خداوند به زودی گروهی را میآورد که دوستشان میدارد و دوستش میدارند» سوره مائده، آیه ۵۴.</ref>؛ «بار [[خدا]] بر [[زمین]] نمیماند»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۸/۶/۱۳۸۸.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای | در [[نظام سیاسی]] که مبتنی بر معنویت شکل گرفته [[مسئولان]] خود را [[کارگزار]] [[خدا]] میدانند و قدمی بر خلاف رضای او و خارج از مسیر [[انجام وظیفه]] برنمیدارند و میدانند که در همه [[کارها]] «دست [[قدرت الهی]]» است که عمل میکند و آنها «وسائلی» هستند تا [[اهداف الهی]] را محقق کنند و به [[بندگان]] او [[خدمت]] برسانند و توجه داشته باشند که هرگونه [[تخلف]] و بیلیاقتی باعث میشود که از این میدان کنار گذاشته شوند. {{متن قرآن|فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ}}<ref>«خداوند به زودی گروهی را میآورد که دوستشان میدارد و دوستش میدارند» سوره مائده، آیه ۵۴.</ref>؛ «بار [[خدا]] بر [[زمین]] نمیماند»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۸/۶/۱۳۸۸.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۳۹۲.</ref> | ||
===[[نظام قضایی]]=== | ===[[نظام قضایی]]=== | ||
[[هدف پیامبران]] از [[تعلیم]] و [[پرورش معنوی]] [[انسانها]] برقراری [[قسط]] بوده است. قسط یعنی «[[عدل]] در مناسبات [[اجتماعی]] است. آن چیزی که ما امروز از آن به «[[عدالت اجتماعی]]» تعبیر میکنیم»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱/۱۱/۱۳۷۱.</ref>. بنابراین «[[قوه قضائیه]] برای عدل است»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۷/۴/۱۳۸۸.</ref> و تلاش برای [[برقراری عدالت]] یعنی [[مبارزه با ظلم]] که نیاز به [[نیروی معنوی]] بالایی دارد، مدیران و [[قضات]] و قوه قضائیه تنها با تکیه بر نیروی معنوی میتوانند [[وظایف]] خود را به [[درستی]] انجام ده دهند.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای | [[هدف پیامبران]] از [[تعلیم]] و [[پرورش معنوی]] [[انسانها]] برقراری [[قسط]] بوده است. قسط یعنی «[[عدل]] در مناسبات [[اجتماعی]] است. آن چیزی که ما امروز از آن به «[[عدالت اجتماعی]]» تعبیر میکنیم»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱/۱۱/۱۳۷۱.</ref>. بنابراین «[[قوه قضائیه]] برای عدل است»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۷/۴/۱۳۸۸.</ref> و تلاش برای [[برقراری عدالت]] یعنی [[مبارزه با ظلم]] که نیاز به [[نیروی معنوی]] بالایی دارد، مدیران و [[قضات]] و قوه قضائیه تنها با تکیه بر نیروی معنوی میتوانند [[وظایف]] خود را به [[درستی]] انجام ده دهند.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۳۹۴.</ref> | ||
===نظام [[دفاعی]] و [[امنیتی]]=== | ===نظام [[دفاعی]] و [[امنیتی]]=== | ||
خط ۳۶۰: | خط ۳۶۰: | ||
جهاد درونی و بیرونی تأثیرات متقابلی بر هم دارند. وقتی [[انسان]] وارد میدان جهاد با [[مستکبران]] میشود، درون او نیز رو به [[تزکیه]] میرود، سخنان مجاهدانی که از جام [[شهادت]] نوشیدند جریان «[[حکمت]] [[معنوی]]» و تجلی «[[نورانیت]] [[الهی]]» است، که بسیار درسآموز و سازنده است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۷/۶/۱۳۷۰.</ref>. از سوی دیگر وقتی [[معنویت]] [[رشد]] میکند، «[[دلها]] مجذوب آن میشود» و به دنبال آن [[ارادهها]] حرکت میکند و نیروهای عظیمی به وجود میآید<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۷/۶/۱۳۷۰.</ref>. «[[قدرت]] [[دین]] و معنویت، از قدرت [[مادیت]] و [[پول]] و [[سلاح]] بیشتر است»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۶/۷/۱۳۶۹.</ref>. | جهاد درونی و بیرونی تأثیرات متقابلی بر هم دارند. وقتی [[انسان]] وارد میدان جهاد با [[مستکبران]] میشود، درون او نیز رو به [[تزکیه]] میرود، سخنان مجاهدانی که از جام [[شهادت]] نوشیدند جریان «[[حکمت]] [[معنوی]]» و تجلی «[[نورانیت]] [[الهی]]» است، که بسیار درسآموز و سازنده است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۷/۶/۱۳۷۰.</ref>. از سوی دیگر وقتی [[معنویت]] [[رشد]] میکند، «[[دلها]] مجذوب آن میشود» و به دنبال آن [[ارادهها]] حرکت میکند و نیروهای عظیمی به وجود میآید<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۷/۶/۱۳۷۰.</ref>. «[[قدرت]] [[دین]] و معنویت، از قدرت [[مادیت]] و [[پول]] و [[سلاح]] بیشتر است»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۶/۷/۱۳۶۹.</ref>. | ||
نیروی معنویت که با [[وارستگی]] و قطع [[تعلقات دنیوی]] به دست میآید، وقتی به [[امور دنیوی]] معطوف میشود، [[معجزه]] خواهد کرد. گویی نیرویی ماورایی جریان یافته و [[اراده]] و [[قدرت خدا]] در عالم اثر میگذارد. علت این قدرت عظیمی که در معنویت نهفته، این است که «وقتی ملتی خودش را در [[خدمت]] [[خدا]] و [[اهداف الهی]] میگذارد، خدا هم تمام نیروهای [[عالم طبیعت]] را در خدمت آن [[ملت]] قرار میدهد»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۹/۴/۱۳۶۸.</ref>. | نیروی معنویت که با [[وارستگی]] و قطع [[تعلقات دنیوی]] به دست میآید، وقتی به [[امور دنیوی]] معطوف میشود، [[معجزه]] خواهد کرد. گویی نیرویی ماورایی جریان یافته و [[اراده]] و [[قدرت خدا]] در عالم اثر میگذارد. علت این قدرت عظیمی که در معنویت نهفته، این است که «وقتی ملتی خودش را در [[خدمت]] [[خدا]] و [[اهداف الهی]] میگذارد، خدا هم تمام نیروهای [[عالم طبیعت]] را در خدمت آن [[ملت]] قرار میدهد»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۹/۴/۱۳۶۸.</ref>. | ||
[[مجاهد]] کسی است که [[وارسته]] از [[دنیا]] در دنیا تلاش و [[مبارزه]] میکند و دنیا را گذرگاهی برای [[آخرت]] و [[ابدیت]] و فرصتی برای جلب [[رضای خدا]] میداند؛ هم از این رو به همه میدانهای [[دنیوی]] وارد میشود و همه آنها را میدان مبارزه و مجاهدت میداند. «مجاهدت در همه اشکالش؛ مجاهدت [[علمی]]، مجاهدت عملی - و آنجایی که لازم است، مجاهدت نظامی - و [[ایمان]] و جهاد را از دست ندهند». این مجاهدت «راه [[پیروزی]] نهایی و کامل» است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۹/۱۱/۱۳۸۷.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای | [[مجاهد]] کسی است که [[وارسته]] از [[دنیا]] در دنیا تلاش و [[مبارزه]] میکند و دنیا را گذرگاهی برای [[آخرت]] و [[ابدیت]] و فرصتی برای جلب [[رضای خدا]] میداند؛ هم از این رو به همه میدانهای [[دنیوی]] وارد میشود و همه آنها را میدان مبارزه و مجاهدت میداند. «مجاهدت در همه اشکالش؛ مجاهدت [[علمی]]، مجاهدت عملی - و آنجایی که لازم است، مجاهدت نظامی - و [[ایمان]] و جهاد را از دست ندهند». این مجاهدت «راه [[پیروزی]] نهایی و کامل» است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۹/۱۱/۱۳۸۷.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۳۹۴.</ref> | ||
===[[تمدن اسلامی]]=== | ===[[تمدن اسلامی]]=== | ||
[[تمدن]] غرب بر اساس تجزیه ساحتهای مختلف [[زندگی]] و جدایی آنها از معنویت شکل گرفت در ابتدا «[[علم]] را از [[اخلاق]] و معنویت جدا کرد»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۰/۸/۱۳۸۵.</ref> و بر اساس [[دانش]] و [[تفکر]] جدا از [[معنویت]] به [[اندیشه]] در حوزه [[سیاست]] پرداخت و معنویت را از سیاست جدا کرد. سپس خلاء به وجود آمده با «[[عقل]] بشری» که «مطلق» انگاشته میشد، جایگزین گردید. اما [[ناتوانی]] عقل از [[فهم]] همه [[حقایق]] عالم و یافتن ساختار درست [[زندگی]] به جایی رسید که «در عقل هم به تردید افتادند و [[اصول عقلی]] و [[علمی]] را به [[شکاکیت]] کشاندند»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۹/۲/۱۳۸۴.</ref>. | [[تمدن]] غرب بر اساس تجزیه ساحتهای مختلف [[زندگی]] و جدایی آنها از معنویت شکل گرفت در ابتدا «[[علم]] را از [[اخلاق]] و معنویت جدا کرد»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۰/۸/۱۳۸۵.</ref> و بر اساس [[دانش]] و [[تفکر]] جدا از [[معنویت]] به [[اندیشه]] در حوزه [[سیاست]] پرداخت و معنویت را از سیاست جدا کرد. سپس خلاء به وجود آمده با «[[عقل]] بشری» که «مطلق» انگاشته میشد، جایگزین گردید. اما [[ناتوانی]] عقل از [[فهم]] همه [[حقایق]] عالم و یافتن ساختار درست [[زندگی]] به جایی رسید که «در عقل هم به تردید افتادند و [[اصول عقلی]] و [[علمی]] را به [[شکاکیت]] کشاندند»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۹/۲/۱۳۸۴.</ref>. | ||
[[معنویت اسلامی]] اما بر اساس [[طاعت خدا]] [[استوار]] است و شاخص آن معنویت است. [[اطاعت]] از [[خدای متعال]] گاهی «موردی» است. یک نفر برای خودش [[نماز]] میخواند، [[حج]] میرود و سایر [[طاعات]] را انجام میدهد. از این مهمتر «اطاعت خطی» «یعنی روش و راه و نقشهای که خدای متعال برای زندگی معین میکند» و تحقق آن به «کار جمعی نیاز دارد». اجزای هندسه [[الهی]] که بر اساس [[طاعت]] خطی صورت گرفته و در [[نظام اسلامی]] نقش اساسی پیدا کرده عبارت است از [[توحید]] که «پایه اصلی» است و دو پایه مهم دیگر «[[عدل]]» و «[[کرامت انسان]]» است. تأمین این پایهها برای زندگی با «هیچ حرکت فردی امکان پذیر نبود»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۶/۱۲/۱۳۸۸.</ref>. | [[معنویت اسلامی]] اما بر اساس [[طاعت خدا]] [[استوار]] است و شاخص آن معنویت است. [[اطاعت]] از [[خدای متعال]] گاهی «موردی» است. یک نفر برای خودش [[نماز]] میخواند، [[حج]] میرود و سایر [[طاعات]] را انجام میدهد. از این مهمتر «اطاعت خطی» «یعنی روش و راه و نقشهای که خدای متعال برای زندگی معین میکند» و تحقق آن به «کار جمعی نیاز دارد». اجزای هندسه [[الهی]] که بر اساس [[طاعت]] خطی صورت گرفته و در [[نظام اسلامی]] نقش اساسی پیدا کرده عبارت است از [[توحید]] که «پایه اصلی» است و دو پایه مهم دیگر «[[عدل]]» و «[[کرامت انسان]]» است. تأمین این پایهها برای زندگی با «هیچ حرکت فردی امکان پذیر نبود»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۶/۱۲/۱۳۸۸.</ref>. | ||
«نظام اسلامی یعنی آن نظامی که مبنی بر هندسه الهی است» و اولین گام ایجاد [[تمدن اسلامی]] است. گامهای دیگر به ترتیب عبارتاند است: «[[دولت اسلامی]]»، «[[کشور اسلامی]]»، «تمدن اسلامی یا بین الملل [[اسلامی]]» این مراحل با [[تقوا]] محقق خواهد شد؛ اما نه فقط تقوای فردی، بلکه «تقوای [[جماعت]] و [[امت]]»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۸/۵/۱۳۸۴ و ۶/۸/۱۳۸۳.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای | «نظام اسلامی یعنی آن نظامی که مبنی بر هندسه الهی است» و اولین گام ایجاد [[تمدن اسلامی]] است. گامهای دیگر به ترتیب عبارتاند است: «[[دولت اسلامی]]»، «[[کشور اسلامی]]»، «تمدن اسلامی یا بین الملل [[اسلامی]]» این مراحل با [[تقوا]] محقق خواهد شد؛ اما نه فقط تقوای فردی، بلکه «تقوای [[جماعت]] و [[امت]]»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۸/۵/۱۳۸۴ و ۶/۸/۱۳۸۳.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۳۹۶.</ref> | ||
===[[آزادی]]=== | ===[[آزادی]]=== | ||
آزادی یعنی حذف موانعی بر سر راه [[شکوفایی]] استعدادهای [[انسانی]] قرار دارد، بنابراین آزادی باید بر اساس [[ساختار وجودی انسان]] و چگونگی [[آفرینش]] او تعریف شود. آزادی با این ابعاد در [[حقیقت]] آزادی [[فطرتها]] و عقلهاست و رهاورد [[بعثت پیامبر]] است. [[پیامبران]] [[انسانها]] را از [[هواهای نفسانی]] و نیز [[سلطه]] و [[ستمها]] [[آزاد]] میکنند و [[بندگی]] و [[دلدادگی]] به [[خداوند]] را پیشنهاد میکنند. در مقابل «[[ظلم پذیری]]» نتیجه «[[پیروی]] از [[هواهای نفسانی]]» است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۸/۱۰/۱۳۷۸.</ref>. | آزادی یعنی حذف موانعی بر سر راه [[شکوفایی]] استعدادهای [[انسانی]] قرار دارد، بنابراین آزادی باید بر اساس [[ساختار وجودی انسان]] و چگونگی [[آفرینش]] او تعریف شود. آزادی با این ابعاد در [[حقیقت]] آزادی [[فطرتها]] و عقلهاست و رهاورد [[بعثت پیامبر]] است. [[پیامبران]] [[انسانها]] را از [[هواهای نفسانی]] و نیز [[سلطه]] و [[ستمها]] [[آزاد]] میکنند و [[بندگی]] و [[دلدادگی]] به [[خداوند]] را پیشنهاد میکنند. در مقابل «[[ظلم پذیری]]» نتیجه «[[پیروی]] از [[هواهای نفسانی]]» است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۸/۱۰/۱۳۷۸.</ref>. | ||
در [[نظام اسلامی]] و [[تمدن اسلامی]] با «سلطههای [[شیطانی]]» و «نظامهای مبتنی بر «[[زور]] و [[قلدری]] و زاینده [[ظلم]]، [[جهل]]، [[اختناق]]، [[استبداد]]، [[تحقیر]] [[انسان]] و [[تبعیض]] نژادها» به شدت [[مبارزه]] میشود و به جز آنان «با همه [[انسانها]] – چه هم [[کیش]] و چه ناهم کیش – به [[محبت]] و مساعدت» [[رفتار]] میشود<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۳۱/۶/۱۳۶۶.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای | در [[نظام اسلامی]] و [[تمدن اسلامی]] با «سلطههای [[شیطانی]]» و «نظامهای مبتنی بر «[[زور]] و [[قلدری]] و زاینده [[ظلم]]، [[جهل]]، [[اختناق]]، [[استبداد]]، [[تحقیر]] [[انسان]] و [[تبعیض]] نژادها» به شدت [[مبارزه]] میشود و به جز آنان «با همه [[انسانها]] – چه هم [[کیش]] و چه ناهم کیش – به [[محبت]] و مساعدت» [[رفتار]] میشود<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۳۱/۶/۱۳۶۶.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۳۹۷.</ref> | ||
===[[عدالت]]=== | ===[[عدالت]]=== | ||
«در بنای یک [[جامعه]]، عدالت از همه چیز مهمتر است» و [[حقیقت]] آن در عرصه عینی جامعه «[[عدم تبعیض]] در [[حقوق]] و حدود و [[احکام]] است». هم حقوق و مزایای مادی در جامعه باید به دور از تبعیض [[توزیع]] شود و هم حدود و [[احکام دینی]] بدون تبعیض به [[اجرا]] گذاشته شود. به این ترتیب برای تثبیت [[تمدن]] [[معنوی]] و [[اسلامی]] که پس از تمدنهای [[ظالمانه]] روی کار میآید نخستین گام «عدالت، یعنی کمک به [[مردم]] [[محروم]] و [[ضعیف]]» است. سپس در عرصه [[نظامسازی]] و ایجاد [[کشور اسلامی]] «عدالت، یعنی این که برنامهها و حرکت کلی [[کشور]]، در جهت تأمین [[زندگی]] [[مستضعفان]] باشد». برای تحقق این [[ارزش]] والا باید بینشها و [[افکار]] تبعیض آمیز [[اصلاح]] شود، در این ساحت «عدالت، یعنی اینکه عده خاصی برای خودشان [[حق]] ویژهای قایل نباشند» و سرانجام به معنای کامل عدالت خواهیم رسید<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۲/۱۲/۱۳۶۸.</ref>. | «در بنای یک [[جامعه]]، عدالت از همه چیز مهمتر است» و [[حقیقت]] آن در عرصه عینی جامعه «[[عدم تبعیض]] در [[حقوق]] و حدود و [[احکام]] است». هم حقوق و مزایای مادی در جامعه باید به دور از تبعیض [[توزیع]] شود و هم حدود و [[احکام دینی]] بدون تبعیض به [[اجرا]] گذاشته شود. به این ترتیب برای تثبیت [[تمدن]] [[معنوی]] و [[اسلامی]] که پس از تمدنهای [[ظالمانه]] روی کار میآید نخستین گام «عدالت، یعنی کمک به [[مردم]] [[محروم]] و [[ضعیف]]» است. سپس در عرصه [[نظامسازی]] و ایجاد [[کشور اسلامی]] «عدالت، یعنی این که برنامهها و حرکت کلی [[کشور]]، در جهت تأمین [[زندگی]] [[مستضعفان]] باشد». برای تحقق این [[ارزش]] والا باید بینشها و [[افکار]] تبعیض آمیز [[اصلاح]] شود، در این ساحت «عدالت، یعنی اینکه عده خاصی برای خودشان [[حق]] ویژهای قایل نباشند» و سرانجام به معنای کامل عدالت خواهیم رسید<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۲/۱۲/۱۳۶۸.</ref>. | ||
آنچه عدالت را تضمین میکند، انسان [[معتقد]] جازم عازم با [[اراده]] [[خداترس]] است. از [[خدا]] بترسد، از غیر خدا نترسد. {{متن قرآن|فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ}}<ref>«پس، از مردم نهراسید و از من بهراسید» سوره مائده، آیه ۴۴.</ref> را [[خدای متعال]] در [[قرآن]] میفرماید. اگر این شد، آن وقت با این دستگاههای متنوع و امروزی و خوب، میشود به عدالت به طور کامل رسید. اگر این اراده نبود، در این اراده [[سستی]] و اختلال ایجاد شد، هیچ کدام از این دستگاهها به خودی خود عدالت را تأمین نخواهد کرد، بلکه گاهی حتی زمینه میشود برای [[بیعدالتی]]. با [[معنویت]] و [[ترس از خدا]] [[عدالت]] برقرار میشود، بدون معنویت نظامهای [[اداری]] و «دستگاههای متنوع و امروزی» گاهی «زمینه» عدالت میشود<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۷/۴/۱۳۸۸.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای | آنچه عدالت را تضمین میکند، انسان [[معتقد]] جازم عازم با [[اراده]] [[خداترس]] است. از [[خدا]] بترسد، از غیر خدا نترسد. {{متن قرآن|فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ}}<ref>«پس، از مردم نهراسید و از من بهراسید» سوره مائده، آیه ۴۴.</ref> را [[خدای متعال]] در [[قرآن]] میفرماید. اگر این شد، آن وقت با این دستگاههای متنوع و امروزی و خوب، میشود به عدالت به طور کامل رسید. اگر این اراده نبود، در این اراده [[سستی]] و اختلال ایجاد شد، هیچ کدام از این دستگاهها به خودی خود عدالت را تأمین نخواهد کرد، بلکه گاهی حتی زمینه میشود برای [[بیعدالتی]]. با [[معنویت]] و [[ترس از خدا]] [[عدالت]] برقرار میشود، بدون معنویت نظامهای [[اداری]] و «دستگاههای متنوع و امروزی» گاهی «زمینه» عدالت میشود<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۷/۴/۱۳۸۸.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۳۹۷.</ref> | ||
===[[استقلال]]=== | ===[[استقلال]]=== | ||
[[مستکبران]] برای [[حفظ]] [[تسلط]] بر [[مردم]]، باید از «[[بیداری]]» آنان جلوگیری کنند و به فسادشان میکشند، کسی که به [[فساد]] کشیده شد، [[شهامت]] [[مبارزه]] را از دست میدهید. «[[تشکیلات]] [[صهیونیستی]]، برای فساد [[نسل]] [[بشر]]، از حدود صد و پنجاه سال پیش، شروع به [[برنامهریزی]] و [[اشاعه فساد]] و [[فحشا]] کردهاند. آنها [[زنها]] را از [[عفت]] بشری خارج ساختند؛... همچنین مردها را به فساد و [[راحتطلبی]] و [[تنبلی]] و عشرتجویی و مصرفگرایی کشاندند و به قبول وضع [[زندگی]] [[حیوانی]] وا داشتند»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۵/۹/۱۳۶۸.</ref>. | [[مستکبران]] برای [[حفظ]] [[تسلط]] بر [[مردم]]، باید از «[[بیداری]]» آنان جلوگیری کنند و به فسادشان میکشند، کسی که به [[فساد]] کشیده شد، [[شهامت]] [[مبارزه]] را از دست میدهید. «[[تشکیلات]] [[صهیونیستی]]، برای فساد [[نسل]] [[بشر]]، از حدود صد و پنجاه سال پیش، شروع به [[برنامهریزی]] و [[اشاعه فساد]] و [[فحشا]] کردهاند. آنها [[زنها]] را از [[عفت]] بشری خارج ساختند؛... همچنین مردها را به فساد و [[راحتطلبی]] و [[تنبلی]] و عشرتجویی و مصرفگرایی کشاندند و به قبول وضع [[زندگی]] [[حیوانی]] وا داشتند»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۵/۹/۱۳۶۸.</ref>. | ||
معنویت [[روح]] بیداری را در مردم میدمد و آنها را متوجه عظمتهای [[انسانی]] و [[شکوه]] و [[پاکی]] [[الهی]] میکند، در این صورت دیگر [[پلیدی]] را نخواهند پذیرفت و زیر [[سلطه]] کسی نخواهند رفت. [[انسان]] اگر به خود بیاید و خود را از منظر [[معنوی]] و الهی بشناسد، در برابر هیچ کس غیر از [[خدا]] سر [[تعظیم]] فرود نخواهد آورد و [[توحید حقیقی]] در زندگی او تحقق مییابد.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای | معنویت [[روح]] بیداری را در مردم میدمد و آنها را متوجه عظمتهای [[انسانی]] و [[شکوه]] و [[پاکی]] [[الهی]] میکند، در این صورت دیگر [[پلیدی]] را نخواهند پذیرفت و زیر [[سلطه]] کسی نخواهند رفت. [[انسان]] اگر به خود بیاید و خود را از منظر [[معنوی]] و الهی بشناسد، در برابر هیچ کس غیر از [[خدا]] سر [[تعظیم]] فرود نخواهد آورد و [[توحید حقیقی]] در زندگی او تحقق مییابد.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۳۹۸.</ref> | ||
==موانع [[معنویت]]== | ==موانع [[معنویت]]== | ||
===[[تکبر]]=== | ===[[تکبر]]=== | ||
شیطانیترین صفتی که ممکن است [[انسان]] را [[مبتلا]] کند و او را از مسیر [[شکوفایی معنوی]] بازدارد تکیر است، که عبارت است از نسبت دادن هر گونه بزرگی و امتیاز به خود، بدون اینکه آن را [[عنایت]] و لطفی از سوی [[خداوند]] بداند و [[متواضعانه]] [[شکرگزار]] و [[منت]] پذیر او باشد. «بزرگترین مانع و بدترین درد و [[بیماری]] در [[راه تکامل]] بشری، عبارت از خود را بزرگ دیدن، خود را [[پاک]] و بیغش دیدن، خود را [[قدرتمند]] و توانا دیدن و خود را [[برتر]] از دیگران [[مشاهده]] کردن است». این آفت بزرگ [[معنوی]] در [[قرآن کریم]] به نامهای گوناگون مورد تأکید قرار گرفته است؛ نامهایی نظیر: «[[استعلا]]»، «[[علوّ]]»، «[[استکبار]]» و «تکبر» با گسترش [[روح]] تکبر و استکبار در انسان، نه تنها خود او به [[انحراف]] میرود و استعدادهای معنویاش را تباه میکند، بلکه دیگران را نیز با این توجیح که [[پستتر]] از او هستند، به زیر [[سلطه]] میآورد و [[فساد]] خود را به آنها تسری میدهد.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای | شیطانیترین صفتی که ممکن است [[انسان]] را [[مبتلا]] کند و او را از مسیر [[شکوفایی معنوی]] بازدارد تکیر است، که عبارت است از نسبت دادن هر گونه بزرگی و امتیاز به خود، بدون اینکه آن را [[عنایت]] و لطفی از سوی [[خداوند]] بداند و [[متواضعانه]] [[شکرگزار]] و [[منت]] پذیر او باشد. «بزرگترین مانع و بدترین درد و [[بیماری]] در [[راه تکامل]] بشری، عبارت از خود را بزرگ دیدن، خود را [[پاک]] و بیغش دیدن، خود را [[قدرتمند]] و توانا دیدن و خود را [[برتر]] از دیگران [[مشاهده]] کردن است». این آفت بزرگ [[معنوی]] در [[قرآن کریم]] به نامهای گوناگون مورد تأکید قرار گرفته است؛ نامهایی نظیر: «[[استعلا]]»، «[[علوّ]]»، «[[استکبار]]» و «تکبر» با گسترش [[روح]] تکبر و استکبار در انسان، نه تنها خود او به [[انحراف]] میرود و استعدادهای معنویاش را تباه میکند، بلکه دیگران را نیز با این توجیح که [[پستتر]] از او هستند، به زیر [[سلطه]] میآورد و [[فساد]] خود را به آنها تسری میدهد.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۳۹۹.</ref> | ||
===[[حب دنیا]]=== | ===[[حب دنیا]]=== | ||
[[دل بستن]] به [[امور دنیوی]] «حد یقف ندارد»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۱/۳/۱۳۸۷.</ref>؛ زیرا [[قلب]] و [[روح انسان]] جای خداست و گنجایش نامحدود دارد، به همین علت هرچه از دنیای محدود به دست آورد [[احساس]] سیری و [[رضایت]] نخواهد کرد، از این رو دامنه سلطه [[تجاوز]] و [[ستم]] به طور نامحدودی گسترده میشود و انسانهای [[مستکبر]] و [[سلطهگر]] پس از [[محرومیت]] خودشان از دستیابی به [[کمالات معنوی]] و قرارگرفتن در [[جاذبه]] [[لطف الهی]]، سایر [[مردم]] [[مستضعف]] و تحت سلطه خودشان را هم از کمالات معنوی [[محروم]] میکنند.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای | [[دل بستن]] به [[امور دنیوی]] «حد یقف ندارد»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۱/۳/۱۳۸۷.</ref>؛ زیرا [[قلب]] و [[روح انسان]] جای خداست و گنجایش نامحدود دارد، به همین علت هرچه از دنیای محدود به دست آورد [[احساس]] سیری و [[رضایت]] نخواهد کرد، از این رو دامنه سلطه [[تجاوز]] و [[ستم]] به طور نامحدودی گسترده میشود و انسانهای [[مستکبر]] و [[سلطهگر]] پس از [[محرومیت]] خودشان از دستیابی به [[کمالات معنوی]] و قرارگرفتن در [[جاذبه]] [[لطف الهی]]، سایر [[مردم]] [[مستضعف]] و تحت سلطه خودشان را هم از کمالات معنوی [[محروم]] میکنند.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۳۹۹.</ref> | ||
===جدا انگاری [[دنیا]] و [[آخرت]]=== | ===جدا انگاری [[دنیا]] و [[آخرت]]=== | ||
خط ۳۹۰: | خط ۳۹۰: | ||
یکی از بزرگترین مظاهر [[شرک]] در عصر حاضر، «تفکیک دنیا از [[آخرت]]» است. این تفکیک در مرحله اول دست [[پرهیزکاران]] و [[صالحان]] را از [[امور دنیوی]] کوتاه میکند و [[فرصت]] را به «[[زورگویان]] و چپاولگران و [[ابرقدرتها]]» میدهد، به طوری که گویی «[[استضعاف]] و [[استعباد]] و [[استثمار]] خلایق و [[علو]] و [[استکبار]] نسبت به [[بندگان خدا]] [[حق]] مسلم آنهاست»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۴/۴/۱۳۶۸.</ref> و با [[تسلط]] [[اهل]] ستم، زمینههای [[تزکیه]] و [[شکوفایی معنوی]] برای [[مردم]] بسیار محدود میشود. | یکی از بزرگترین مظاهر [[شرک]] در عصر حاضر، «تفکیک دنیا از [[آخرت]]» است. این تفکیک در مرحله اول دست [[پرهیزکاران]] و [[صالحان]] را از [[امور دنیوی]] کوتاه میکند و [[فرصت]] را به «[[زورگویان]] و چپاولگران و [[ابرقدرتها]]» میدهد، به طوری که گویی «[[استضعاف]] و [[استعباد]] و [[استثمار]] خلایق و [[علو]] و [[استکبار]] نسبت به [[بندگان خدا]] [[حق]] مسلم آنهاست»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۴/۴/۱۳۶۸.</ref> و با [[تسلط]] [[اهل]] ستم، زمینههای [[تزکیه]] و [[شکوفایی معنوی]] برای [[مردم]] بسیار محدود میشود. | ||
تفکیک دنیا از آخرت [[شعار]] متحجرانی است که [[دین]] و [[معنویت]] بیخطر برای [[مستکبران]] را ترجیح میدهند و «قلبهای آنها جایگاه کنه [[مجاهدان]] [[فی سبیل الله]] و [[جوانان]] [[مؤمن]] و پرچمداران [[حقیقت]] است». | تفکیک دنیا از آخرت [[شعار]] متحجرانی است که [[دین]] و [[معنویت]] بیخطر برای [[مستکبران]] را ترجیح میدهند و «قلبهای آنها جایگاه کنه [[مجاهدان]] [[فی سبیل الله]] و [[جوانان]] [[مؤمن]] و پرچمداران [[حقیقت]] است». | ||
هنوز کسانی به جای [[کینه]] [[آمریکا]] و [[دشمنان]]، در حوزهها و بیرون از حوزهها نیز پیدا میشوند. همان متحجرانی که [[امام]] مکرر اشاره کردند - یعنی [[دوستداران]] و شیفتگان [[اسلام آمریکایی]]؛ [[اسلامی]] که [[روحانیت]] و دین و معنویت را از مسیر خود و از مردم و [[خدا]] دور میکند و مایه [[شادی]] و [[آسایش]] [[دل]] [[دشمنان خدا]] میشود - هنوز هستند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲/۱۲/۱۳۶۸.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای | هنوز کسانی به جای [[کینه]] [[آمریکا]] و [[دشمنان]]، در حوزهها و بیرون از حوزهها نیز پیدا میشوند. همان متحجرانی که [[امام]] مکرر اشاره کردند - یعنی [[دوستداران]] و شیفتگان [[اسلام آمریکایی]]؛ [[اسلامی]] که [[روحانیت]] و دین و معنویت را از مسیر خود و از مردم و [[خدا]] دور میکند و مایه [[شادی]] و [[آسایش]] [[دل]] [[دشمنان خدا]] میشود - هنوز هستند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲/۱۲/۱۳۶۸.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۴۰۰.</ref> | ||
===[[لجاجت]]، تباه کننده [[سرمایه]] [[معنوی]]=== | ===[[لجاجت]]، تباه کننده [[سرمایه]] [[معنوی]]=== | ||
لجاجت با [[تکبر]] و استکبار گره خورده است و افراد لجوج [[آمادگی]] پذیرش حقیقت را ندارند. همین موضوع موجب میشود که اولاً امکان [[تغییر]] و [[تحول]] [[اخلاقی]] خود را از دست میدهند. ثانیاً لجاجت «[[انسان]] را از حقیقت دور میکند». و ثالثاً روزنههای [[روشنایی]] را در [[دل انسان]] میبندد و «در او، [[باطن]] و [[اعتقاد]] و عقیدهای [[دروغین]] به وجود میآید». یعنی اساس [[تفکر]] و [[باور]] او دروغین میشود، اگرچه در ابتدا میدانست این موضوع نادرست است، اما در اثر لجاجت به تدریج حقیقت در نظر او مشتبه میشود و با قوت بیشتری در برابر حق میایستد و استکبار میورزد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۴/۱۱/۱۳۷۳.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای | لجاجت با [[تکبر]] و استکبار گره خورده است و افراد لجوج [[آمادگی]] پذیرش حقیقت را ندارند. همین موضوع موجب میشود که اولاً امکان [[تغییر]] و [[تحول]] [[اخلاقی]] خود را از دست میدهند. ثانیاً لجاجت «[[انسان]] را از حقیقت دور میکند». و ثالثاً روزنههای [[روشنایی]] را در [[دل انسان]] میبندد و «در او، [[باطن]] و [[اعتقاد]] و عقیدهای [[دروغین]] به وجود میآید». یعنی اساس [[تفکر]] و [[باور]] او دروغین میشود، اگرچه در ابتدا میدانست این موضوع نادرست است، اما در اثر لجاجت به تدریج حقیقت در نظر او مشتبه میشود و با قوت بیشتری در برابر حق میایستد و استکبار میورزد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۴/۱۱/۱۳۷۳.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۴۰۱.</ref> | ||
===[[غرور]]=== | ===[[غرور]]=== | ||
یکی دیگر از عوامل [[سقوط]] معنوی و [[موانع رشد]] و تعالی [[معنوی]] [[غرور]] است. غرور [[انسان]] را بزرگ مینماید و نسبت او را با [[خداوند]] به هم میزند. نسبت [[عبودیت]]، [[نیازمندی]] و [[فقر]] و نیستی ما را در [[جاذبه]] [[لطف الهی]] قرار میدهد. اگر به [[لطف خداوند]] اتکا نکنیم از افق [[معنویت]] فرو میافتیم، باید بدانیم «آنچه که داریم، [[لطف]] خداست». به این ترتیب در جاذبه لطف الهی قرار میگیریم، هم به سوی آن کشیده میشویم و هم بیش از پیش از آن بهره میبریم. «[[مغرور]] شدن به خود، مقدمه لغزیدن و مقدمه [[شکست]] خوردن است»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۴/۲/۱۳۸۸.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای | یکی دیگر از عوامل [[سقوط]] معنوی و [[موانع رشد]] و تعالی [[معنوی]] [[غرور]] است. غرور [[انسان]] را بزرگ مینماید و نسبت او را با [[خداوند]] به هم میزند. نسبت [[عبودیت]]، [[نیازمندی]] و [[فقر]] و نیستی ما را در [[جاذبه]] [[لطف الهی]] قرار میدهد. اگر به [[لطف خداوند]] اتکا نکنیم از افق [[معنویت]] فرو میافتیم، باید بدانیم «آنچه که داریم، [[لطف]] خداست». به این ترتیب در جاذبه لطف الهی قرار میگیریم، هم به سوی آن کشیده میشویم و هم بیش از پیش از آن بهره میبریم. «[[مغرور]] شدن به خود، مقدمه لغزیدن و مقدمه [[شکست]] خوردن است»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۴/۲/۱۳۸۸.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۴۰۱.</ref> | ||
===بیتقوایی جمعی=== | ===بیتقوایی جمعی=== | ||
وقتی [[تقوا]] در دلهای [[مردم]] یک [[جامعه]] رواج پیدا میکند، سایر مردم به [[راحتی]] تقوا میورزند و در مقابل، بیتقوایی نیز میتواند روی دیگران تأثیر گذارد و اگر این اثر زیاد شود، جامعه را متأثر میکند. «گاهی عمل یک فرد، روی یک مجموعه اثر میگذارد»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۷/۶/۱۳۷۰.</ref> و موجب [[سقوط]] و [[شقاوت]] یک گروه بزرگ میشود. در ابتدا به صورت لغزشهای سادهای است که در جامعه رواج پیدا میکند، اما گاهی به [[انحراف]] در [[عقیده]] منتهی میشود» و به [[سادگی]] [[اصلاح]] نمیپذیرد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۰/۶/۱۳۸۸.</ref>. این انحراف تا وقتی که در مرحله عمل است مردم را در برابر [[فساد]] و [[ستم]]، بیمناک و بیجرأت میکند و هنگامی که به فساد در عقیده رسید، از آنها موجوداتی [[تسلیم]] و چشم و گوش بسته میسازد که فساد و ستم را توجیه میکنند و با آن کنار میآیند.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای | وقتی [[تقوا]] در دلهای [[مردم]] یک [[جامعه]] رواج پیدا میکند، سایر مردم به [[راحتی]] تقوا میورزند و در مقابل، بیتقوایی نیز میتواند روی دیگران تأثیر گذارد و اگر این اثر زیاد شود، جامعه را متأثر میکند. «گاهی عمل یک فرد، روی یک مجموعه اثر میگذارد»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۷/۶/۱۳۷۰.</ref> و موجب [[سقوط]] و [[شقاوت]] یک گروه بزرگ میشود. در ابتدا به صورت لغزشهای سادهای است که در جامعه رواج پیدا میکند، اما گاهی به [[انحراف]] در [[عقیده]] منتهی میشود» و به [[سادگی]] [[اصلاح]] نمیپذیرد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۰/۶/۱۳۸۸.</ref>. این انحراف تا وقتی که در مرحله عمل است مردم را در برابر [[فساد]] و [[ستم]]، بیمناک و بیجرأت میکند و هنگامی که به فساد در عقیده رسید، از آنها موجوداتی [[تسلیم]] و چشم و گوش بسته میسازد که فساد و ستم را توجیه میکنند و با آن کنار میآیند.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۴۰۱.</ref> | ||
===حکومتهای [[فاسد]]=== | ===حکومتهای [[فاسد]]=== | ||
در یک جامعه [[حاکمان]] و [[قدرتمندان]] نقش هنجاردهنده دارند و [[ارزشها]] و رفتارهای آنها معیار و الگوی مردم است. هم از این رو حکومتهای فاسد نمیتوانند محیط مناسبی را برای [[تهذیب]] [[اخلاقی]] و [[رشد معنوی]] به وجود بیاورند. «تهذیب اخلاقی در [[حکومت طاغوت]] بسیار مشکل است»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۹/۷/۱۳۷۷.</ref>. این موضوع وقتی در کنار [[رسالت]] بزرگ انسان مبنی بر شکوفاسازی استعدادها و ذخایر [[عظیم]] معنوی درونش در نظر گرفته میشود، معلوم میسازد که چرا [[قرآن کریم]] «[[کفر به طاغوت]] را در کنار [[ایمان به خدا]] قرار میدهد»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۴/۴/۱۳۶۸.</ref>. در صورتی که ساختار [[اجتماعی]] بر اساس «[[نظامات]] [[جائر]]» و «از ناحیه [[شیطان]]» باشد، نمیتواند [[مردم]] را «به سر [[منزل]] مقصود برساند»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۶/۱۲/۱۳۸۸.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای | در یک جامعه [[حاکمان]] و [[قدرتمندان]] نقش هنجاردهنده دارند و [[ارزشها]] و رفتارهای آنها معیار و الگوی مردم است. هم از این رو حکومتهای فاسد نمیتوانند محیط مناسبی را برای [[تهذیب]] [[اخلاقی]] و [[رشد معنوی]] به وجود بیاورند. «تهذیب اخلاقی در [[حکومت طاغوت]] بسیار مشکل است»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۹/۷/۱۳۷۷.</ref>. این موضوع وقتی در کنار [[رسالت]] بزرگ انسان مبنی بر شکوفاسازی استعدادها و ذخایر [[عظیم]] معنوی درونش در نظر گرفته میشود، معلوم میسازد که چرا [[قرآن کریم]] «[[کفر به طاغوت]] را در کنار [[ایمان به خدا]] قرار میدهد»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۴/۴/۱۳۶۸.</ref>. در صورتی که ساختار [[اجتماعی]] بر اساس «[[نظامات]] [[جائر]]» و «از ناحیه [[شیطان]]» باشد، نمیتواند [[مردم]] را «به سر [[منزل]] مقصود برساند»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۶/۱۲/۱۳۸۸.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۴۰۲.</ref> | ||
===[[تحریف دین]] از سوی [[سلطهگران]]=== | ===[[تحریف دین]] از سوی [[سلطهگران]]=== | ||
[[گرایش]] به [[خدا]] و [[معنویت]] و میل به فراروی از عالم ماده با هستی و [[آفرینش انسان]] آمیخته شده و هیچ قدرتی بدون توجیه [[معنوی]] نمیتواند بر [[افکار]] و [[قلوب]] مردم [[تسلط]] یابد. بدون [[شک]] [[دین]] و معنویت [[حقیقی]] [[انسانها]] را بیدار میکند و از زیر [[سلطه]] بیرون میآورد و شرایط [[ناگواری]] را برای [[مستکبران]] و طبقه [[سلطهگر]] [[جامعه]] رقم میزند. به این ترتیب چارهای نمیماند جز اینکه [[باورهای دینی]] و گرایشهای معنوی بر شالودهای هماهنگ با [[نظام سلطه]] طراحی و [[استوار]] شود. [[دینی]] که از آموزههای سازنده تھی باشد و در سرگرم کردن مردم به امور شبه معنوی [[کارایی]] داشته باشد. در این مسیر [[ابرقدرتها]] به این نتیجه رسیدهاند که دین را از صفحه عالم بزدایند،... اگر چه به ظواهرش هم احتفاظ بشود»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۹/۱۱/۱۳۶۸.</ref>. | [[گرایش]] به [[خدا]] و [[معنویت]] و میل به فراروی از عالم ماده با هستی و [[آفرینش انسان]] آمیخته شده و هیچ قدرتی بدون توجیه [[معنوی]] نمیتواند بر [[افکار]] و [[قلوب]] مردم [[تسلط]] یابد. بدون [[شک]] [[دین]] و معنویت [[حقیقی]] [[انسانها]] را بیدار میکند و از زیر [[سلطه]] بیرون میآورد و شرایط [[ناگواری]] را برای [[مستکبران]] و طبقه [[سلطهگر]] [[جامعه]] رقم میزند. به این ترتیب چارهای نمیماند جز اینکه [[باورهای دینی]] و گرایشهای معنوی بر شالودهای هماهنگ با [[نظام سلطه]] طراحی و [[استوار]] شود. [[دینی]] که از آموزههای سازنده تھی باشد و در سرگرم کردن مردم به امور شبه معنوی [[کارایی]] داشته باشد. در این مسیر [[ابرقدرتها]] به این نتیجه رسیدهاند که دین را از صفحه عالم بزدایند،... اگر چه به ظواهرش هم احتفاظ بشود»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۹/۱۱/۱۳۶۸.</ref>. | ||
برای مقابله با این «استحاله معنوی» راه روشن این است که «از لحاظ بنیه معنوی، انسانها را سالم و [[قوی]] و خوب نگهداریم»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۱/۲/۱۳۷۰.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای | برای مقابله با این «استحاله معنوی» راه روشن این است که «از لحاظ بنیه معنوی، انسانها را سالم و [[قوی]] و خوب نگهداریم»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۱/۲/۱۳۷۰.</ref>.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۴۰۲.</ref> | ||
==نظر نهایی== | ==نظر نهایی== | ||
خط ۴۲۰: | خط ۴۲۰: | ||
چهارم، رویکرد [[مستکبران]] و [[رفتار]] [[فساد]] گسترانه آنها، موجب فساد دیگران میشود و [[طبیعت]] قدرتگرای [[استکبار]] موجب [[محرومیت]] [[مردم]] از [[آزادی معنوی]] و دستیابی به فرصتهای مناسب برای رشد و شکوفایی معنوی میشود. از سوی دیگر وجود حکومتهای عدلگستر و معنویت بنیاد که بر اساس [[توحید]] استوار است، زمینههای [[تزکیه]] و شکوفایی معنوی مردم را فراهم کرده و عامل بسیار مؤثری در مهندسی اجتماعی بر اساس هندسه الهی است. از این رو [[حکومت]] به عنوان یک نهاد اساسی اجتماعی تأثیر نافذ و تعیین کنندهای در معنویت دارد و میتواند، عامل یا مانع پویش معنویت و [[شکوفایی معنوی]] [[مردم]] باشد. | چهارم، رویکرد [[مستکبران]] و [[رفتار]] [[فساد]] گسترانه آنها، موجب فساد دیگران میشود و [[طبیعت]] قدرتگرای [[استکبار]] موجب [[محرومیت]] [[مردم]] از [[آزادی معنوی]] و دستیابی به فرصتهای مناسب برای رشد و شکوفایی معنوی میشود. از سوی دیگر وجود حکومتهای عدلگستر و معنویت بنیاد که بر اساس [[توحید]] استوار است، زمینههای [[تزکیه]] و شکوفایی معنوی مردم را فراهم کرده و عامل بسیار مؤثری در مهندسی اجتماعی بر اساس هندسه الهی است. از این رو [[حکومت]] به عنوان یک نهاد اساسی اجتماعی تأثیر نافذ و تعیین کنندهای در معنویت دارد و میتواند، عامل یا مانع پویش معنویت و [[شکوفایی معنوی]] [[مردم]] باشد. | ||
نقش [[حکومت]] فراتر از اینکه در شکلگیری سایر نهادهای [[اجتماعی]] و پیاده شدن هندسه [[الهی]] تأثیر فراوانی دارد، به طور مستقیم در [[معنوی]] زیستن مردم، یا پیدایش گرایشهای [[ضد]] معنوی در آنها تأثیر گذار است. شالوده حکومت و بینشها و ارزشهای [[حاکمان]] در [[جامعه]] [[ارزش]] آفرین و [[هنجار]] دهنده است. نقش کانونی حاکمان در [[زندگی اجتماعی]]، توجه ویژه افراد جامعه به [[حاکم]] و اقتداری که تکیهگاه مردم میشود، عمیقترین لایههای وجود مردم را متأثر میکند. به همین علت [[قرآن کریم]] «همه [[مؤمنین]] را به تلاش برای [[اقامه قسط]] موظف میکند» و «[[اعتماد به ستمگران]] را ممنوع میسازد» و به [[پیروان]] خود میفرماید: {{متن قرآن|وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ}}<ref>«و به ستمگران مگرایید که آتش (دوزخ) به شما رسد» سوره هود، آیه ۱۱۳.</ref>. | نقش [[حکومت]] فراتر از اینکه در شکلگیری سایر نهادهای [[اجتماعی]] و پیاده شدن هندسه [[الهی]] تأثیر فراوانی دارد، به طور مستقیم در [[معنوی]] زیستن مردم، یا پیدایش گرایشهای [[ضد]] معنوی در آنها تأثیر گذار است. شالوده حکومت و بینشها و ارزشهای [[حاکمان]] در [[جامعه]] [[ارزش]] آفرین و [[هنجار]] دهنده است. نقش کانونی حاکمان در [[زندگی اجتماعی]]، توجه ویژه افراد جامعه به [[حاکم]] و اقتداری که تکیهگاه مردم میشود، عمیقترین لایههای وجود مردم را متأثر میکند. به همین علت [[قرآن کریم]] «همه [[مؤمنین]] را به تلاش برای [[اقامه قسط]] موظف میکند» و «[[اعتماد به ستمگران]] را ممنوع میسازد» و به [[پیروان]] خود میفرماید: {{متن قرآن|وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ}}<ref>«و به ستمگران مگرایید که آتش (دوزخ) به شما رسد» سوره هود، آیه ۱۱۳.</ref>. | ||
در نهایت میتوان گفت که نظر [[حضرت آیتالله خامنهای]] در باب [[معنویت]]، نظریه نوینی است که آن را «نظریه پویش اجتماعی معنویت» مینامیم. نظریه پویش اجتماعی معنویت این ایده را بیان میکند که [[رشد]] و [[شکوفایی انسان]] در گرو زیستن در جامعهای معنوی است و در غیر این صورت رشد و شکوفایی انسان دچار [[کاستیها]] و مشکلاتی خواهد شد.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای | در نهایت میتوان گفت که نظر [[حضرت آیتالله خامنهای]] در باب [[معنویت]]، نظریه نوینی است که آن را «نظریه پویش اجتماعی معنویت» مینامیم. نظریه پویش اجتماعی معنویت این ایده را بیان میکند که [[رشد]] و [[شکوفایی انسان]] در گرو زیستن در جامعهای معنوی است و در غیر این صورت رشد و شکوفایی انسان دچار [[کاستیها]] و مشکلاتی خواهد شد.<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۴۰۳.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |