پرش به محتوا

هجرت به حبشه در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

 
خط ۱۷: خط ۱۷:
افزایش تعداد [[مسلمانان]] [[مکه]] و آشکار شدن ایمانشان، فشار [[مشرکان]] به آنها را زیاد کرد و باعث شد مورد [[آزار]] و اذیت [[قریش]] قرار گیرند تا از [[دین]] خود دست بردارند. [[مشرکان]] از هیچ [[شکنجه]] و اذیتی فروگذار نکردند؛ برخی را می‌زدند، گروهی را به [[گرسنگی]] می‌آزردند، جمعی را روی ریگ‌های داغ می‌خواباندند تا [[مسلمانان]] از [[دین]] خود دست بردارند. در این میان، برخی هم [[استقامت]] می‌ورزیدند و از [[دین]] خود دست بر نمی‌داشتند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۳۱۷.</ref>.
افزایش تعداد [[مسلمانان]] [[مکه]] و آشکار شدن ایمانشان، فشار [[مشرکان]] به آنها را زیاد کرد و باعث شد مورد [[آزار]] و اذیت [[قریش]] قرار گیرند تا از [[دین]] خود دست بردارند. [[مشرکان]] از هیچ [[شکنجه]] و اذیتی فروگذار نکردند؛ برخی را می‌زدند، گروهی را به [[گرسنگی]] می‌آزردند، جمعی را روی ریگ‌های داغ می‌خواباندند تا [[مسلمانان]] از [[دین]] خود دست بردارند. در این میان، برخی هم [[استقامت]] می‌ورزیدند و از [[دین]] خود دست بر نمی‌داشتند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۳۱۷.</ref>.


وقتی [[رسول خدا]] {{صل}} دید که [[یاران]] او سخت، گرفتار و در شکنجه‌اند، به [[فرمان الهی]] به آنها فرمود که به [[کشور]] [[حبشه]] [[هجرت]] کنند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۳۲۱؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۹؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۱، ص۳۰۱.</ref>؛ زیرا [[حبشه]]، [[فرمانروایی]] دارد که در قلمرو او بر کسی [[ظلم]] نمی‌شود. کسانی که برای نخستین بار آماده این سفر شدند، ده نفر<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج۱، ص۳۲۳؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۷۶.</ref> و به روایتی دیگر یازده مرد و چهار [[زن]] بودند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۵۹؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۷۷؛ این جوزی، المنتظم فی تاریخ الأمم والملوک، ج۲، ص۳۷۴.</ref>. درباره نحوه مهاجرتشان هم [[روایات]] مختلفی است. به [[روایت]] [[محمد بن اسحاق]]، نحوه [[مهاجرت]] این چند نفر به صورت انفرادی بود<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۳۲۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۵۹.</ref> و این چند نفر، نخستین قافله [[مهاجرت]] به [[حبشه]] بودند و [[عثمان بن مظعون]]<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۳۲۳؛ قاضی ابرقوه، سیرت رسول الله، ج۱، ص۳۱۳.</ref> [[امیر]] آنها بود. [[ابن‌سعد]] [[روایت]] می‌کند که آنان کاملاً پوشیده و پنهان [[هجرت]] کردند. برخی از ایشان، پیاده و برخی سواره آمده بودند و [[خداوند]] هم [[توفیق]] [[مهاجرت]] را نصیبشان کرد و همان [[ساعت]]، دو کشتی بازرگانی رسید و ایشان را به نصف [[دینار]] به [[حبشه]] برد. [[قریش]] به تعقیب ایشان پرداختند، ولی به هیچ یک از ایشان [[دست]] نیافتند. زمان [[مهاجرت]] آنها در [[ماه رجب]] [[سال پنجم بعثت]] و در دومین سال آشکار کردن [[دعوت علنی]] بود<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۵۹؛ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۲۲۸.</ref>.<ref>[[طاهره سپهوندی|سپهوندی، طاهره]]، [[هجرت به حبشه (مقاله)|هجرت به حبشه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۳۷۸-۳۸۸؛ [[زینب ابراهیمی|ابراهیمی، زینب]]، [[گاه‌شمار (مقاله)|گاه‌شمار]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۱۵.</ref>
وقتی [[رسول خدا]] {{صل}} دید که [[یاران]] او سخت، گرفتار و در شکنجه‌اند، به [[فرمان الهی]] به آنها فرمود که به [[کشور]] [[حبشه]] [[هجرت]] کنند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۳۲۱؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۹؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۱، ص۳۰۱.</ref>؛ زیرا [[حبشه]]، [[فرمانروایی]] دارد که در قلمرو او بر کسی [[ظلم]] نمی‌شود. کسانی که برای نخستین بار آماده این سفر شدند، ده نفر<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج۱، ص۳۲۳؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۷۶.</ref> و به روایتی دیگر یازده مرد و چهار [[زن]] بودند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۵۹؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۷۷؛ این جوزی، المنتظم فی تاریخ الأمم والملوک، ج۲، ص۳۷۴.</ref>.<ref>[[طاهره سپهوندی|سپهوندی، طاهره]]، [[هجرت به حبشه (مقاله)|هجرت به حبشه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۳۷۸-۳۸۸؛ [[زینب ابراهیمی|ابراهیمی، زینب]]، [[گاه‌شمار (مقاله)|گاه‌شمار]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۱۵.</ref>
 
مهاجران در [[رجب]] سال پنجم بعثت، پنهانی، سواره و پیاده [[مکه]] را به قصد بندر [[بازرگانی]] شُعَیْبَه در نزدیکی [[شهر]] [[جده]] ترک کردند. وقتی به شعیبه رسیدند، دو کشتی [[تجاری]] رسید و مهاجران با پرداخت نیم دینار کرایه از طریق دریا به حبشه رفتند. قریش به تعقیب مهاجران برآمد، ولی زمانی به شعیبه رسید، که آنان رفته بودند. مهاجران در حبشه با [[آرامش]] خدای خود را [[عبادت]] می‌کردند و آزاری نمی‌دیدند و ناسزایی نمی‌شنیدند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۰۴.</ref>. بر پایه این خبر که [[مسلمانان]] به دنبال [[هجرت]] جعفر به وی پیوستند<ref>{{متن حدیث|تَتَابَعَ الْمُسْلِمُونَ حَتّى اجْتَمَعُوا بِأَرْضِ الْحَبَشَةِ}}؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۱۴.</ref>، به نظر می‌رسد که پس از خروج دسته جمعی، جریان هجرت برای مدتی، به شکل انفرادی استمرار داشته است<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۱۴.</ref>. معلوم نیست که چرا آنان در خروج دسته جمعی شرکت نکردند؛ اما دور از [[ذهن]] نیست که انتشار خبر [[آزادی]] عمل [[مهاجران]] سبب پیوستن آنان باشد و چه بسا [[فرصت]] حرکت در [[زمان]] خروج دسته جمعی برای برخی فراهم نبوده است<ref>[[رمضان محمدی|محمدی]]، [[منصور داداش‌نژاد|داداش‌نژاد]]، [[حسین حسینیان مقدم|حسینیان]]، [[تاریخ اسلام (کتاب)|تاریخ اسلام]] ص۱۱۱.</ref>.


== علت بازگشت از [[مهاجرت]] اول ==
== علت بازگشت از [[مهاجرت]] اول ==
۱۱۳٬۶۶۹

ویرایش