نفاق در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخهها
←رفتارهای منافقانه
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
[[امام علی]] {{ع}} در تمثیلی زیبا مَثَل [[منافق]] را مَثَل هندوانه ابوجهل میداند که ظاهرش سبز ولی مزهاش تلخ است<ref>غررالحکم، ۲.</ref>. در [[نهج البلاغه]] نیز در فرازهایی از [[منافق]] یاد کرده و چهره برخی [[منافقان]] زمان خویش را بر [[مردمان]] آشکار کرده است، چنانکه میفرماید: بیشک زبان [[مؤمن]] در پشت [[قلب]] اوست و [[قلب]] [[منافق]] در پشت زبانش، زیرا [[مؤمن]] پیش از سخن گفتن آن را میسنجد و بررسی میکند، اگر خیر و مفید بود میگوید و اگر [[شر]] و [[ناپسند]] بود [[سکوت]] میکند، اما [[منافق]] هرچه به زبانش آید گوید، نمیداند کدامیک مفید به [[مصلحت]] است و کدامیک زیانبخش و مفسدهانگیز. در حالیکه [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: "[[ایمان]] هیچ بندهای پا نگیرد و به ثمر نرسد مگر آنکه [[قلب]] او [[استوار]] و پایدار شود و [[قلب]] او به [[استقامت]] و [[پایداری]] نرسد مگر آنکه زبان او [[استوار]] و مستقیم باشد"<ref>{{متن حدیث|وَ إِنَّ الْمُنَافِقَ يَتَكَلَّمُ بِمَا أَتَى عَلَى لِسَانِهِ، لَا يَدْرِي مَا ذَا لَهُ وَ مَا ذَا عَلَيْهِ؛ وَ لَقَدْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) لَا يَسْتَقِيمُ إِيمَانُ عَبْدٍ حَتَّى يَسْتَقِيمَ قَلْبُهُ وَ لَا يَسْتَقِيمُ قَلْبُهُ حَتَّى يَسْتَقِيمَ لِسَانُهُ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۷۵.</ref>.<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص۸۴۰ ـ ۸۴۱.</ref>. | [[امام علی]] {{ع}} در تمثیلی زیبا مَثَل [[منافق]] را مَثَل هندوانه ابوجهل میداند که ظاهرش سبز ولی مزهاش تلخ است<ref>غررالحکم، ۲.</ref>. در [[نهج البلاغه]] نیز در فرازهایی از [[منافق]] یاد کرده و چهره برخی [[منافقان]] زمان خویش را بر [[مردمان]] آشکار کرده است، چنانکه میفرماید: بیشک زبان [[مؤمن]] در پشت [[قلب]] اوست و [[قلب]] [[منافق]] در پشت زبانش، زیرا [[مؤمن]] پیش از سخن گفتن آن را میسنجد و بررسی میکند، اگر خیر و مفید بود میگوید و اگر [[شر]] و [[ناپسند]] بود [[سکوت]] میکند، اما [[منافق]] هرچه به زبانش آید گوید، نمیداند کدامیک مفید به [[مصلحت]] است و کدامیک زیانبخش و مفسدهانگیز. در حالیکه [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: "[[ایمان]] هیچ بندهای پا نگیرد و به ثمر نرسد مگر آنکه [[قلب]] او [[استوار]] و پایدار شود و [[قلب]] او به [[استقامت]] و [[پایداری]] نرسد مگر آنکه زبان او [[استوار]] و مستقیم باشد"<ref>{{متن حدیث|وَ إِنَّ الْمُنَافِقَ يَتَكَلَّمُ بِمَا أَتَى عَلَى لِسَانِهِ، لَا يَدْرِي مَا ذَا لَهُ وَ مَا ذَا عَلَيْهِ؛ وَ لَقَدْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) لَا يَسْتَقِيمُ إِيمَانُ عَبْدٍ حَتَّى يَسْتَقِيمَ قَلْبُهُ وَ لَا يَسْتَقِيمُ قَلْبُهُ حَتَّى يَسْتَقِيمَ لِسَانُهُ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۷۵.</ref>.<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص۸۴۰ ـ ۸۴۱.</ref>. | ||
== | == رفتارهای منافقانه == | ||
[[پارسایی]] و [[ورع]] [[منافق]] [[حقیقت]] ندارد و جز بر زبان او ظاهر نشود<ref>نک: غررالحکم، ۲ / ۵۱۷.</ref>؛ عمل [[منافق]] همراه با [[شک]] و [[تردید]] است<ref>نک: غررالحکم، ۲ / ۵۱۶.</ref>؛ [[منافق]] در [[رفتار]] فردی [[بیشرم]] است، گرچه در برابر فرادستان [[تملق]] و [[چاپلوسی]] میکند<ref>نک: غررالحکم، ۲ / ۵۱۵.</ref>؛ او در ظاهر [[شادی]] آفرین، اما در [[حقیقت]] زیانرسان است<ref>نک: غررالحکم، ۲ / ۵۱۵.</ref>؛ [[منافق]] بسیار غیبتکننده و [[سخنچین]] است<ref>نک: غررالحکم، ۲ / ۲۶۳.</ref>؛ او هرگز از [[دانش]] بهرهمند نمیشود و آنچه از [[کمالات]] میداند، او را سود نمیبخشد، زیرا در [[مقام]] عمل قرار نمیگیرد<ref>نک: غررالحکم، ۲ / ۷۸۶.</ref>؛ به [[راستی]] که [[مؤمن]] یقینش به [[خدا]] و [[قیامت]] در کارش دیده میشود و [[منافق]] انسانی شکاک است و [[شک]] او در کردارش هویداست<ref>نک: غررالحکم، ۱ / ۲۳۴.</ref>. [[امام]] {{ع}} نسبت به [[منافق]] و عملکرد آسیبزای او در [[جامعه]] میفرماید: اگر با این شمشیرم بر فرق [[مؤمن]] زنم که مرا [[دشمن]] دارد هرگز نخواهد داشت و نیز، اگر همه [[دنیا]] را به کام [[منافق]] ریزم که مرا [[دوست]] بدارد نپذیرد. این، از آن روست که چنین رقم زده شده و بر زبان [[پیامبر]] امی {{صل}} جاری گشته است که فرمود: "[[یا علی]]، فرد با [[ایمان]] تو را [[دشمن]] نگیرد و [[منافق]] هم تو را [[دوست]] نبیند"<ref>{{متن حدیث|قَالَ: "يَا عَلِيُّ لَا يُبْغِضُكَ مُؤْمِنٌ وَ لَا يُحِبُّكَ مُنَافِقٌ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۴۲.</ref>. | [[پارسایی]] و [[ورع]] [[منافق]] [[حقیقت]] ندارد و جز بر زبان او ظاهر نشود<ref>نک: غررالحکم، ۲ / ۵۱۷.</ref>؛ عمل [[منافق]] همراه با [[شک]] و [[تردید]] است<ref>نک: غررالحکم، ۲ / ۵۱۶.</ref>؛ [[منافق]] در [[رفتار]] فردی [[بیشرم]] است، گرچه در برابر فرادستان [[تملق]] و [[چاپلوسی]] میکند<ref>نک: غررالحکم، ۲ / ۵۱۵.</ref>؛ او در ظاهر [[شادی]] آفرین، اما در [[حقیقت]] زیانرسان است<ref>نک: غررالحکم، ۲ / ۵۱۵.</ref>؛ [[منافق]] بسیار غیبتکننده و [[سخنچین]] است<ref>نک: غررالحکم، ۲ / ۲۶۳.</ref>؛ او هرگز از [[دانش]] بهرهمند نمیشود و آنچه از [[کمالات]] میداند، او را سود نمیبخشد، زیرا در [[مقام]] عمل قرار نمیگیرد<ref>نک: غررالحکم، ۲ / ۷۸۶.</ref>؛ به [[راستی]] که [[مؤمن]] یقینش به [[خدا]] و [[قیامت]] در کارش دیده میشود و [[منافق]] انسانی شکاک است و [[شک]] او در کردارش هویداست<ref>نک: غررالحکم، ۱ / ۲۳۴.</ref>. [[امام]] {{ع}} نسبت به [[منافق]] و عملکرد آسیبزای او در [[جامعه]] میفرماید: اگر با این شمشیرم بر فرق [[مؤمن]] زنم که مرا [[دشمن]] دارد هرگز نخواهد داشت و نیز، اگر همه [[دنیا]] را به کام [[منافق]] ریزم که مرا [[دوست]] بدارد نپذیرد. این، از آن روست که چنین رقم زده شده و بر زبان [[پیامبر]] امی {{صل}} جاری گشته است که فرمود: "[[یا علی]]، فرد با [[ایمان]] تو را [[دشمن]] نگیرد و [[منافق]] هم تو را [[دوست]] نبیند"<ref>{{متن حدیث|قَالَ: "يَا عَلِيُّ لَا يُبْغِضُكَ مُؤْمِنٌ وَ لَا يُحِبُّكَ مُنَافِقٌ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۴۲.</ref>. | ||