علم در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←منابع
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
[[نظام]] علمی، از جمله مهمترین ابزار و عوامل پیشبرد اهداف گوناگون [[سیاسی]]، [[اجتماعی]] و [[اقتصادی]] است. در دنیای کنونی عرصهای نیست که نیل به اهداف مورد نظر و ارتقاء عناصر مؤثر در آن بدون توجه به آموزش و [[پژوهش]] تعریف شده باشد. [[نظام آموزش و پژوهش]] در نظر ایشان دارای جایگاهی ویژه و بسیار اساسی است. | [[نظام]] علمی، از جمله مهمترین ابزار و عوامل پیشبرد اهداف گوناگون [[سیاسی]]، [[اجتماعی]] و [[اقتصادی]] است. در دنیای کنونی عرصهای نیست که نیل به اهداف مورد نظر و ارتقاء عناصر مؤثر در آن بدون توجه به آموزش و [[پژوهش]] تعریف شده باشد. [[نظام آموزش و پژوهش]] در نظر ایشان دارای جایگاهی ویژه و بسیار اساسی است. | ||
به [[باور]] [[مقام معظم رهبری]]، مسأله [[فرهنگ]] و تعلیم و تربیت، مسأله اول در نظام ماست. در بلند مدت، هیچ چیز به اندازه تعلیم و تربیت اهمیت ندارد. نقش معلم و مربی در [[جامعه]] ما، نقشی است طراز اول. در [[حقیقت]]، سنگر [[مبارزه]] با [[کفر]] و [[ظلم]] و [[استکبار جهانی]] و [[قلدری]] [[شیاطین]] سیاسی عالم، همین سنگر [[مدرسه]] و تعلیم و تربیت و فرهنگ است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در مراسم بیعت وزیر آموزش و پرورش، معلمان و جمعی از دانش آموزان استان تهران، ۲۶/۳/۱۳۶۸.</ref>.<ref>[[امیر سیاهپوش|سیاهپوش، امیر]]، [[نظام علمی اسلام - سیاهپوش (مقاله)|مقاله «نظام علمی اسلام»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۶۵۹.</ref> | به [[باور]] [[مقام معظم رهبری]]، مسأله [[فرهنگ]] و تعلیم و تربیت، مسأله اول در نظام ماست. در بلند مدت، هیچ چیز به اندازه تعلیم و تربیت اهمیت ندارد. نقش معلم و مربی در [[جامعه]] ما، نقشی است طراز اول. در [[حقیقت]]، سنگر [[مبارزه]] با [[کفر]] و [[ظلم]] و [[استکبار جهانی]] و [[قلدری]] [[شیاطین]] سیاسی عالم، همین سنگر [[مدرسه]] و تعلیم و تربیت و فرهنگ است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در مراسم بیعت وزیر آموزش و پرورش، معلمان و جمعی از دانش آموزان استان تهران، ۲۶/۳/۱۳۶۸.</ref>.<ref>[[امیر سیاهپوش|سیاهپوش، امیر]]، [[نظام علمی اسلام - سیاهپوش (مقاله)|مقاله «نظام علمی اسلام»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۶۵۹.</ref> | ||
==[[ارزش]] و [[فضیلت علم]]== | |||
[[شأن]] و [[منزلت علم]] و تحقیق در دنیای مدرن امری روشن است. آنچه در [[تقابل]] بین دنیای مدرن و [[ارزشهای دینی]] مورد مناقشه قرار گرفته است، ارزش [[علم]] در [[دین]] است. حتی کسی که اطلاعات اجمالی از [[دین مبین اسلام]] داشته باشد به [[راحتی]] در خواهد یافت علم از چه جایگاه والا و ویژهای در [[اسلام]] برخوردار است. [[پیامبر خدا]]{{صل}}، علم را سرآمد همه [[خوبیها]] و [[جهل]] را سرآمد همه [[بدیها]] میدانند<ref>{{متن حدیث|الْعِلْمُ رَأْسُ الْخَيْرِ كُلِّهِ وَ الْجَهْلُ رَأْسُ الشَّرِّ كُلِّهِ}}، بحار الأنوار، ج۷۷، ص۱۷۵، ح۹؛ منتخب میزان الحکمة، ص۳۹۶.</ref>. امیرالمؤمنین علی{{ع}} سرآمد و نقطه پایان [[فضیلتها]] را [[دانش]] میدانند<ref>{{متن حدیث|رَأْسُ الْفَضَائِلِ الْعِلْمُ، غَايَةُ الْفَضَائِلِ الْعِلْمُ}}، غرر الحکم: ۵۲۳۴ ۶۳۷۹. منتخب میزان الحکمة، ص۳۹۶.</ref>. همچنین حضرتش در جای دیگری میفرمایند: در [[ارجمندی]] دانش، همین بس که کسی هم که آن را [[نیکو]] نمیداند دم از داشتن آن میزند و هرگاه نسبت علم و [[دانایی]] به او داده شود، خوشحال میگردد و در نکوهندگی [[نادانی]]، همین بس که حتی [[آدم]] [[نادان]] و بیبهره از دانش از آن [[بیزاری]] میجوید<ref>{{متن حدیث|كَفَى بِالْعِلْمِ شَرَفاً أَنْ يَدَّعِيَهُ مَنْ لَا يُحْسِنُهُ وَ يَفْرَحَ بِهِ إِذَا نُسِبَ إِلَيْهِ وَ كَفَى بِالْجَهْلِ ذَمّاً أَنْ يَبْرَأَ مِنْهُ مَنْ هُوَ فِيهِ}}، منیة المرید، ص۱۱۰؛ منتخب میزان الحکمة، ص۳۹۶.</ref>. | |||
از این دست توصیفات در [[متون دینی]] فراوان دیده میشود. [[مقام معظم رهبری]] بر پایه [[روایات]] و [[احادیث]]، ارزش و شاخص اصلی دستهبندی [[انسانها]] را در نسبت آنها با علم و دانش میدانند و معتقدند اصولاً انسانها سه دسته بیشتر نیستند: انسانهایی که دانشمندند؛ انسانهایی که در طریق دانستن هستند؛ و بقیه انسانها که همج رعاع هستند. یعنی انسانهای [[سرگردان]]، بیارزش و بیوزن<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با جوانان نخبه و دانشجویان، ۵/۷/۱۳۸۳.</ref>. از نظر ایشان به عنوان یک [[مسلمان]] و مؤمنِ به آئین اسلام، [[وظیفه]] است کار [[علمی]] و رسیدن به اوج علمی، هم در حرکت فردی و هم در [[برنامهریزی]] جمعی [[کشور]] دنبال بشود<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با جوانان نخبه و دانشجویان، ۵/۷/۱۳۸۳.</ref>. | |||
[[مقام معظم رهبری]] معتقدند بر تمام اجزای [[جهان هستی]] قانونی حکمفرماست و ما از طرف [[دین]] مأموریم که این [[قانون]] را [[کشف]] کنیم، تا بتوانیم این [[جهان]] را اداره کنیم. از نظر ایشان، [[بشر]] برای اداره این هستی [[قانونمند]] آمده است. بشر آمده که بر سنگ و چوب و درخت و روی [[زمین]] و زیر زمین [[حکومت]] کند؛ نیامده که محکوم اینها باشد. این [[حاکمیت]] بر روی زمین- که [[فلسفه وجودی]] و [[وظیفه]] اصلی بشر است- محقق نمیشود، مگر آن وقتی که این [[قوانین]] شناخته شوند. این قوانین را با [[علم]] میشود [[شناخت]]. بر همین پایه ایشان [[ترویج]] [[روح]] [[علمی]] در [[جامعه]] را یک [[هدف]] میدانند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اعضای «گروه دانش» صدای جمهوری اسلامی ایران، ۱۵/۱۱/۱۳۷۰.</ref>. | |||
از نظر معظمله، علم برای یک [[جامعه انسانی]]، یک [[موهبت الهی]] است: هم [[علوم]] ارزشی و علوم [[معرفتی]] و هم علومی که به [[انسان]] کمک میکند تا در [[طبیعت]] [[عظیم]] و [[خلقت]] شگفتآور، از گنجینههایی که [[خدا]] برای انسان در این طبیعت قرار داده، بیشتر و بهتر استفاده کند. ایشان بر این باورند از اول پیدایش انسان، حرکت انسان به سمت پیدا کردن رموز طبیعت و کشف کردن کوچه پس کوچههای تو در توی این ساخت عظیم و بافت بزرگ به کار گرفته شده و [[اسلام]] و همه [[ادیان]] این را [[تأیید]] میکنند. معظمله معتقدند نمیتوان در هیچ [[دینی]]- به خصوص [[دین اسلام]]- تعبیر و جملهای پیدا کرد که نشاندهنده این باشد که این [[علوم دنیوی]] فایدهای ندارد یا [[مضر]] است یا نباید دنبالش رفت<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با نخبگان جوان دانشگاهی، ۵/۶/۱۳۸۷.</ref>. ایشان، خود علم را یک [[ارزش]] میدانند، اما این ارزش را کسانی میتوانند به [[ضد ارزش]] تبدیل کنند که از او علیه [[منافع]] [[بشریت]] استفاده کنند؛ اما خود [[دانش]] یک [[ارزش]] است که به [[برکت]] آن، [[معرفت خدا]] هم آسان میشود. از نظر ایشان، کسانی که دارای علماند، بیشتر میتوانند [[حقانیت]] [[پیام]] [[پیغمبران]] و حقانیت پیام [[راستین]] [[اسلام]] را بفهمند؛ به همین دلیل، [[علم]] را با [[شهوات]]، با غرضها و با چیزهایی که در عالم مادی و گرایشهای مادی وجود دارد، نباید مخلوط کرد. به نظر ایشان آنچه که بد است، [[ضد ارزش]] حرکت کردن و بهرهگیری [[شهوانی]] و [[نفسانی]] از علم است، نه خود علم. ایشان هم [[علوم]] [[معرفتی]]، علوم ارزشی، [[علوم حقیقی]] یا اعتباری را خیلی باارزش میدانند و هم علومی را که وسیله [[کشف]] دنیای موجود در [[اختیار]] [[بشر]] و کشف رازهای آن و توانا شدن بر استفاده بهتر از این گنجینه [[عظیم]] است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با نخبگان جوان دانشگاهی، ۵/۶/۱۳۸۷.</ref>. | |||
حضرت [[آیتالله العظمی خامنهای]]، وجه ممیزه اصلی [[علم نافع]] و غیرنافع را ملازمت یا عدم ملازمت آن با [[اخلاق]] و [[معنویت]] میدانند. از نظر ایشان، علم بدون [[تزکیه]]، [[علم غیر نافع]] بلکه [[مضر]] است. اگر [[رشد]] [[علمی]] صورت بگیرد، اما افراد، از لحاظ [[انسانی]] و [[اخلاقی]] و [[تربیتی]]، انسانهای [[منحرف]] و معوجی بار بیایند و بیاعتقاد و بیاعتنا به همه [[موازین اخلاقی]] باشند، [[میزان]] علم هرچه بیشتر شد، ضربه و ضررش هم بیشتر خواهد بود<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با جمعی از مدیران و مسئولان وزارت آموزش و پرورش، ۲۶/۴/۱۳۸۱.</ref>. به نظر ایشان، عالمی که [[شریف]] نباشد، [[حمیت]] و [[غیرت]] [[دفاع از کشور]] و [[ملت]] و [[آرمانها]] و ارزشهای ملّی و [[دینی]] خود را نداشته باشد، و عالمی که [[دشمن]] را بر خودی ترجیح بدهد و خود را در اختیار دشمن [[ملّت]] قرار بدهد، از هر [[جاهلی]] بدتر است؛ همان دزدی است که با چراغ به دزدی میرود و بیشتر صدمه میزند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با فرزندان ممتاز شاهد و مدیران و معلمان نمونه مدارس شاهد به همراه مسئولان بنیاد شهید انقلاب اسلامی، گروهی از خانوادههای معظم شهدا و جانبازان استانهای تهران و مازندران، مردم و مسئولان شهرهای نور و محمودآباد، و اساتید و دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس، ۱۳/۶/۱۳۷۰.</ref>. | |||
[[مقام معظم رهبری]] معتقدند در [[دنیا]] برای اینکه ثابت کنند که [[علم]]، ذات [[سکولار]] دارد و [[دانش]] با [[ارزشها]] کاری ندارد، خیلی سعی شده و برای آن [[فلسفه]] درست کردند؛ برای اینکه مفهوم دانش را یک مفهوم مجرد از ارزشها معرفی کنند؛ اما [[حقیقت]] مطلب این است که علم و [[عقل]] ابزار دو جنبهای است؛ میتواند در [[خدمت]] ارزشها قرار بگیرد، میتواند در خدمت حیوانیت و سبعیت قرار بگیرد. بستگی به این دارد که [[مدیریت]] علم با چه کسی است. اگر مدیریت علم به دست انسانهای [[دنیاطلب]]، [[قدرتطلب]] و زراندوز بود، این علم ابزاری برای [[استعمار]]، [[استثمار]]، [[تحقیر]] [[ملتها]]، [[اشغالگری]] و برای [[ترویج فحشا]] خواهد شد. اما اگر علم به وسیله [[بندگان]] [[صالح]] مدیریت شد، آن وقت خدمت میکند و [[زیان]] نمیرساند. اگر کسانی که انرژی هستهای را [[کشف]] کردند و یا کسانی که آن را به کار گرفتند، [[اهل]] [[فضیلت]] و [[تقوا]] بودند و بندگان صالح؛ هرگز حادثه هیروشیما پیش نمیآمد. به طور کلی از نظر معظمله، اگر مدیریت علم، دست [[انسانهای صالح]] باشد، این مسائل پیش نمیآید و علم در خدمت [[بشریت]] قرار خواهد گرفت؛ چون این ظرفیت را دارد و میتواند اینطور باشد. بنابراین، از منظر ایشان اینکه ما بیاییم علم را سکولاریزه کنیم؛ ثابت کنیم که علم نمیتواند با [[ارزش]] همراه باشد، یک مغالطه بسیار بزرگ و [[فریب]] بزرگ برای [[ذهن]] انسانهاست. [[معنویت اسلامی]] با حیوانیت، [[فساد]] و سوءاستفاده از علم مشکل دارد، نه با دانش، فناوری و تحقیق<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اعضای هیأت علمی و کارشناسان جهاد دانشگاهی، ۱/۴/۱۳۸۳.</ref>. | |||
مقام معظم رهبری، صراحتاً ذات علم را سکولار نمیدانند؛ بلکه از نظر ایشان علم بما هو علم، جهتگیری خاصی ندارد. به عبارت روشنتر، علم اگر [[علم]] است، شرقی و [[غربی]]، [[ایرانی]] و آمریکایی و... ندارد. البته ممکن است هر فرد یا مکتبی مرام و روش خود را علم بداند و یافتههای دیگران را غیر [[علمی]] ببیند؛ همچنان که [[غربیان]] این دیدگاه را داشته و دیگران غیرغربی را جدای از علم و تلاشهای تحقیقی مستقل و مبتنی بر مبانی متفاوت را غیرعلمی میدانند. این مسألهای است که در خصوص آن [[مجادلات]] فراوانی صورت گرفته است. فیالجمله اینکه در [[بینش]] [[مقام معظم رهبری]]، علم اگر علم است ماهیت [[واحدی]] دارد و [[منافع]] و مضار آن تابع [[رفتار]] و نیات به کار گیرندگان آن است. بر همین اساس، ایشان معتقدند اصول ثابت و معلومی در علم وجود دارد که باید آن را مد نظر داشت.<ref>[[امیر سیاهپوش|سیاهپوش، امیر]]، [[نظام علمی اسلام - سیاهپوش (مقاله)|مقاله «نظام علمی اسلام»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص۶۶۳.</ref> | |||
==رابطه [[علم و دین]]== | |||
از نظر [[مقام]] معظم، درست بر عکس [[مسیحیت]] [[خرافی]]، در [[اسلام]] ضدیت [[دین]] با علم و ضدیت دین با [[عقل]]، اصلاً معنا ندارد. از نظر ایشان در اسلام یکی از منابع [[حجت]] برای یافتن اصول و [[فروع دینی]]، عقل است؛ اصول [[اعتقادات]] را با عقل بایستی به دست آورد؛ در [[احکام]] فرعی هم عقل یکی از حجتهاست. اسلام همواره نسبت به علم، مهمترین حرکت و مهمترین تحریک و تحریص را داشته و [[تمدن اسلامی]] به [[برکت]] حرکت علمی که از [[روز]] اول در اسلام شروع شد، به وجود آمده است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با جوانان نخبه و دانشجویان، ۵/۷/۱۳۸۳.</ref>. به همین دلیل، از نظر ایشان هر چه علم [[پیشرفت]] کند، پایههای [[ایمان دینی]] مستحکمتر خواهد شد. از نظر ایشان، نگاه [[انسان]] به یک ذره [[خاک]] یا سنگ به صورت یک [[جسم]] بسیط، نوعی [[ایمان]] را [[مبین]] است که متفاوت است با وقتی که انسان تمام ملکولها و تمام ذرات و عناصر اتمی موجود در این [[جسم]] را [[مشاهده]] میکند - [[نظم]] آن را، حرکت آن را، مهندسی پیچیده آن را، تأثیرات آن را و... - هر چه [[علم]] بیشتر [[پیشرفت]] کند، هرچه کهکشانها بیشتر شناخته شود، هرچه دریاها و صحراها و ذرات، بیشتر زیر دقت علم قرار گیرد، هرچه نیروهای فشرده در وجود [[انسان]] بیشتر شناخته شود، [[ایمان]] به خدایی که آفریننده و فراهم کنده این دستگاه [[عظیم]] و پیچیده است، پایگاه مستحکمتری پیدا خواهد کرد. به [[باور]] ایشان، امروز قوای عظیمی را که در وجود محدود انسان هست، علم [[کشف]] میکند؛ در سلسله اعصاب، در ذرّات وجود، در تمام مولکولهای سرتاپای اعضاء و در مغز. [[مقام معظم رهبری]] معتقدند وقتی انسان به این یافتههای [[علمی]] نگاه میکند، ایمانش قویتر میشود<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با گروه کثیری از جوانان استان اردبیل، ۵/۵/۱۳۷۹.</ref>.<ref>[[امیر سیاهپوش|سیاهپوش، امیر]]، [[نظام علمی اسلام - سیاهپوش (مقاله)|مقاله «نظام علمی اسلام»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص۶۶۷.</ref> | |||
==[[ارزش]] [[معرفتشناختی]] علم== | |||
مقام معظم رهبری معتقدند اصولی وجود دارد که باید از این اصول تخطی نشود. یعنی به نام فکرپردازی و [[اندیشهورزی]]، از اصول [[انحراف]] پیدا نشود. اصول، شاخصهای راه صحیح و [[صراط مستقیم]] است و نباید اصول را به دیوارههایی [[تشبیه]] بکنیم که انسان از وسط این دیوارهها حرکت کند؛ بلکه اصول شاخصاند. یک راه و [[صراط]] مستقیمی هست که این، انسان را به [[هدف]] میرساند. این صراط مستقیم را باید [[شناخت]] و کشف کرد. به باور معظمله، هیچ کس در محدوده صراط مستقیم [[زندانی]] نشده و [[اجبار]] به پیمودن صراط مستقیم در هیچ کس نیست. این اصول کسی را اجبار، [[الزام]] و محدود نمیکند، بلکه انسان را [[هدایت]] میکند و به او میگوید اگر بر طبق این اصول حرکت کند، به نتیجه مطلوب خواهد رسید و اگر از آن تخطی کند، به هدف نخواهد رسید<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با دانشجویان سراسر کشور، ۷/۷/۱۳۸۷.</ref>. | |||
خدشه در همین نقطه است که ایشان مهمترین اصل [[معرفت شناختی]] را در [[علم]] و غیر آن نتیجهگیری میکنند و آن رد [[نسبیگرایی]] در همه حوزه هاست. ایشان بر این باورند که در غرب به غلط علم و [[عقل]] را مطلق کردند و گفتند. [[دین]] کنار برود و علم و عقل بیاید. اما در چهل - پنجاه سال اخیر در عقل هم دارند خدشه میکنند و با صدای بلند [[محکمات]] [[عقلی]] را [[انکار]] میکنند و به نسبیگرایی و [[شکاکیت]] در همه اصول- [[اصول اخلاقی]]، اصول [[عقلانی]] و حتی اصول [[علمی]] کشانده شدهاند. از نظر ایشان این [[تجربه]]، تجربهای نیست که کسی از آن [[تقلید]] کند. ما نباید راه طی شده به [[منزل]] نرسیده غرب را دنبال کنیم<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با دانشجویان و اساتید دانشگاههای استان کرمان، ۱۹/۲/۱۳۸۴.</ref>. [[مقام معظم رهبری]] معتقدند هیچ [[انسانی]] نیست که در مجموعه تفکراتش، یک حرف غلط یا یک [[فکر]] [[باطل]]- ولو نادانسته نباشد. آن کسی هم که فرض [[تصور]] غلط یا ایده باطلی را دنبال میکند، لابد چیزهایی در کلماتش هست که آنها [[حق]] است. اما این را نمیتوان به صورت یک مبنای [[فکری]] و [[فلسفی]] در آورد و ادعا کرد اصلاً حق مطلق و باطل مطلقی وجود ندارد. از نظر ایشان، حق مطلق وجود دارد، باطل مطلق هم وجود دارد. بنابراین، [[نظریه]] نسبیگرایی در [[حق و باطل]] را رد میکنند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشگاه تهران، ۲۲/۲/۱۳۷۷.</ref>.<ref>[[امیر سیاهپوش|سیاهپوش، امیر]]، [[نظام علمی اسلام - سیاهپوش (مقاله)|مقاله «نظام علمی اسلام»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۶۶۸.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |