پرش به محتوا

عبادت در معارف و سیره علوی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۱: خط ۲۱:
آن حضرت در همه [[عبادت‌ها]] و [[نیکی‌ها]] پیشتاز بود<ref>از امام باقر {{ع}} و ابن عباس روایت شده است که مقصود از آیه {{متن قرآن|وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ}} «و برخی با اذن خداوند در کارهای نیک پیشتازند» سوره فاطر، آیه ۳۲ امیرالمؤمنین است. ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۲۲.</ref> و همواره در میان [[اعمال]] [[خیر]] سخت‌ترین را بر می‌گزید<ref>بحارالانوار، ج۴۱، ص۱۳۷.</ref>. در یک شب هزار رکعت [[نماز]] می‌گزارد<ref>ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۲۳. در برخی روایات هم یک شبانه روز آمده است.</ref> و [[نافله شب]] را حتی در «[[لیلة الهریر]]» که سخت‌ترین و بحرانی‌ترین مرحله [[جنگ صفین]] بود، ترک نکرد<ref>ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۲۳.</ref>. علی {{ع}} در بُعد عبادت، چون دیگر [[ارزش‌ها]]، همان‌گونه است که خود در [[دعای کمیل]] از خدا خواسته است: «خدایا،... من را از بهترین بهره‌مندان و مقرب‌ترین مردم نزد خود قرار ده!».
آن حضرت در همه [[عبادت‌ها]] و [[نیکی‌ها]] پیشتاز بود<ref>از امام باقر {{ع}} و ابن عباس روایت شده است که مقصود از آیه {{متن قرآن|وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ}} «و برخی با اذن خداوند در کارهای نیک پیشتازند» سوره فاطر، آیه ۳۲ امیرالمؤمنین است. ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۲۲.</ref> و همواره در میان [[اعمال]] [[خیر]] سخت‌ترین را بر می‌گزید<ref>بحارالانوار، ج۴۱، ص۱۳۷.</ref>. در یک شب هزار رکعت [[نماز]] می‌گزارد<ref>ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۲۳. در برخی روایات هم یک شبانه روز آمده است.</ref> و [[نافله شب]] را حتی در «[[لیلة الهریر]]» که سخت‌ترین و بحرانی‌ترین مرحله [[جنگ صفین]] بود، ترک نکرد<ref>ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۲۳.</ref>. علی {{ع}} در بُعد عبادت، چون دیگر [[ارزش‌ها]]، همان‌گونه است که خود در [[دعای کمیل]] از خدا خواسته است: «خدایا،... من را از بهترین بهره‌مندان و مقرب‌ترین مردم نزد خود قرار ده!».


[[ابوالدرداء]] می‌گوید: علی {{ع}} را دیدم که در میان مردم بود، ولی ناگاه از مردم کناره گرفت و از دیده‌ها پنهان شد. او خود را در نخلستان پنهان کرد و من وی را گم کردم و [[گمان]] بردم که به [[خانه]] رفته است. در این هنگام از نخلستان ناله حزینی به گوشم خورد که می‌گفت: {{متن حدیث|كَمْ مِنْ مُوبِقَةٍ حَمَلْتَ عَنِّي فَقَابَلْتَهَا بِنِعْمَتِكَ وَ كَمْ مِنْ جَرِيرَةٍ تَكَرَّمْتَ عَنْ كَشْفِهَا بِكَرَمِكَ...}} این نغمه محزون توجه مرا جلب کرد و به دنبال آن به جست‌و‌جو پرداختم تا دریافتم این صدا از علی {{ع}} است. خود را پنهان کردم و به نظاره نشستم. علی {{ع}} در [[دل]] شب [[نماز]] گزارد و سپس به [[دعا]] و [[گریه]] پرداخت. از جمله می‌گفت: {{متن حدیث|أُفَكِّرُ فِي عَفْوِكَ فَتَهُونُ عَلَيَّ خَطِيئَتِي ثُمَّ أَذْكُرُ الْعَظِيمَ مِنْ أَخْذِكَ فَتَعْظُمُ عَلَيَّ بَلِيَّتِي...}}؛ سپس به گریه ادامه داد و چونان ناله کرد تا دیگر [[حس]] و حرکتی از او ندیدم. با خود گفتم: [[خواب]] بر علی {{ع}} ـ به دلیل [[شب زنده‌داری]] ـ [[غلبه]] کرده است، بروم و او را برای [[نماز صبح]] بیدار کنم. همین که نزدیک شدم، ناگاه دیدم چون چوب خشکیده بر [[زمین]] افتاده است. او را جنباندم، حرکت نکرد. بدنش را جمع کردم، جمع نشد. با خود گفتم: {{متن قرآن|إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}}<ref>«همان کسان که چون بدیشان مصیبتی رسد می‌گویند: «انّا للّه و انّا الیه راجعون» (ما از آن خداوندیم و به سوی او باز می‌گردیم)» سوره بقره، آیه ۱۵۶.</ref>، به [[خدا]] [[سوگند]] [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} مرده است! پس با [[شتاب]] به [[خانه علی]] {{ع}} رفتم تا خبر مرگش را برسانم. ماجرا را با [[فاطمه]] {{س}} در میان گذاشتم. فاطمه {{س}} گفت: «به خدا سوگند این حالی است که از [[خوف]] خدا به علی {{ع}} [[دست]] داده است...»<ref>ر. ک: بحارالانوار، ج۸۴، ص۱۹۴ به بعد؛ مجموعه ورام، ج۲، ص۱۵۶.</ref>.
[[ابوالدرداء]] می‌گوید: علی {{ع}} را دیدم که در میان مردم بود، ولی ناگاه از مردم کناره گرفت و از دیده‌ها پنهان شد. او خود را در نخلستان پنهان کرد و من وی را گم کردم و [[گمان]] بردم که به [[خانه]] رفته است. در این هنگام از نخلستان ناله حزینی به گوشم خورد که می‌گفت: {{متن حدیث|كَمْ مِنْ مُوبِقَةٍ حَمَلْتَ عَنِّي فَقَابَلْتَهَا بِنِعْمَتِكَ وَ كَمْ مِنْ جَرِيرَةٍ تَكَرَّمْتَ عَنْ كَشْفِهَا بِكَرَمِكَ...}} این نغمه محزون توجه مرا جلب کرد و به دنبال آن به جست‌و‌جو پرداختم تا دریافتم این صدا از علی {{ع}} است. خود را پنهان کردم و به نظاره نشستم. علی {{ع}} در [[دل]] شب [[نماز]] گزارد و سپس به [[دعا]] و [[گریه]] پرداخت. از جمله می‌گفت: {{متن حدیث|أُفَكِّرُ فِي عَفْوِكَ فَتَهُونُ عَلَيَّ خَطِيئَتِي ثُمَّ أَذْكُرُ الْعَظِيمَ مِنْ أَخْذِكَ فَتَعْظُمُ عَلَيَّ بَلِيَّتِي...}}؛ سپس به گریه ادامه داد و چونان ناله کرد تا دیگر [[حس]] و حرکتی از او ندیدم. با خود گفتم: [[خواب]] بر علی {{ع}} ـ به دلیل [[شب زنده‌داری]] ـ [[غلبه]] کرده است، بروم و او را برای [[نماز صبح]] بیدار کنم. همین که نزدیک شدم، ناگاه دیدم چون چوب خشکیده بر [[زمین]] افتاده است. او را جنباندم، حرکت نکرد. بدنش را جمع کردم، جمع نشد. با خود گفتم: {{متن قرآن|إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}}<ref>«همان کسان که چون بدیشان مصیبتی رسد می‌گویند: «انّا للّه و انّا الیه راجعون» (ما از آن خداوندیم و به سوی او باز می‌گردیم)» سوره بقره، آیه ۱۵۶.</ref>، به [[خدا]] [[سوگند]] [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} مرده است! پس با [[شتاب]] به [[خانه علی]] {{ع}} رفتم تا خبر مرگش را برسانم. ماجرا را با [[فاطمه]] {{س}} در میان گذاشتم. فاطمه {{س}} گفت: «به خدا سوگند این حالی است که از [[خوف]] خدا به علی {{ع}} [[دست]] داده است...»<ref>ر.ک: بحارالانوار، ج۸۴، ص۱۹۴ به بعد؛ مجموعه ورام، ج۲، ص۱۵۶.</ref>.


[[حضرت علی]] {{ع}} فاتح قله‌های [[عبادت]] است: عبادت [[فکری]]، عبادت بدنی، عبادت [[مالی]]، عبادت [[سیاسی]] و... به عنوان مثال، عبادت‌های مالی آن حضرت فراوان و گوناگون است: هزار درخت خرما بار آورد و آن را [[وقف]] کرد<ref>ابن‌شهرآشوب، المناقب، ج۲، ص۱۲۳.</ref>، هزار [[بنده]] از [[مال]] شخصی خویش [[آزاد]] کرد<ref>ابن‌شهرآشوب، المناقب، ج۲، ص۱۲۳.</ref>، چاه‌هایی در راه [[مکه]] و [[کوفه]] حفر کرد، املاکی مانند ابی نیرو، بغیبغه، ارباح، ارینه، رعد و رزینا را وقف [[مؤمنین]] کرد، مساجدی در [[مدینه]]، [[میقات]]، کوفه، [[بصره]]، [[آبادان]] و... ساخت<ref>ابن‌شهرآشوب، المناقب، ج۲، ص۱۲۳.</ref>. همچنین، بارها [[اموال]] خود را به [[مستمندان]] و تنگدستان [[انفاق]] کرد و آیاتی در همین زمینه در [[شأن]] وی نازل شد<ref>نظیر سوره {{متن قرآن|هَلْ أَتَى}} و آیه {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ}} و... ، ر. ک: بحارالانوار، ج۴۱، ص۳۰-۳۳.</ref>.
[[حضرت علی]] {{ع}} فاتح قله‌های [[عبادت]] است: عبادت [[فکری]]، عبادت بدنی، عبادت [[مالی]]، عبادت [[سیاسی]] و... به عنوان مثال، عبادت‌های مالی آن حضرت فراوان و گوناگون است: هزار درخت خرما بار آورد و آن را [[وقف]] کرد<ref>ابن‌شهرآشوب، المناقب، ج۲، ص۱۲۳.</ref>، هزار [[بنده]] از [[مال]] شخصی خویش [[آزاد]] کرد<ref>ابن‌شهرآشوب، المناقب، ج۲، ص۱۲۳.</ref>، چاه‌هایی در راه [[مکه]] و [[کوفه]] حفر کرد، املاکی مانند ابی نیرو، بغیبغه، ارباح، ارینه، رعد و رزینا را وقف [[مؤمنین]] کرد، مساجدی در [[مدینه]]، [[میقات]]، کوفه، [[بصره]]، [[آبادان]] و... ساخت<ref>ابن‌شهرآشوب، المناقب، ج۲، ص۱۲۳.</ref>. همچنین، بارها [[اموال]] خود را به [[مستمندان]] و تنگدستان [[انفاق]] کرد و آیاتی در همین زمینه در [[شأن]] وی نازل شد<ref>نظیر سوره {{متن قرآن|هَلْ أَتَى}} و آیه {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ}} و... ر.ک: بحارالانوار، ج۴۱، ص۳۰-۳۳.</ref>.


اهمیت [[عبودیت]] و [[عبادت]] در نظرگاه علی {{ع}} را می‌توان از این سخن او به خوبی [[شناخت]]؛ آنجا که می‌فرماید: «[[سوگند]] به کسی که [[جان]] فرزند [[ابوطالب]] در دست اوست، هزار ضربت [[شمشیر]] بر من آسان‌تر است از اینکه در بستر در غیر [[طاعت خدا]] بمیرم»<ref>نهج‌البلاغه، خطبه ۱۲۲.</ref>. [[امیرمؤمنان]] {{ع}} چنان در عبادت و عبودیت [[حق]] [[غرق]] بود که خود، موضوع عبادت گشته و یاد و ذکر [[فضائل]] و [[مناقب]] او و حتی نگریستن به او عبادت است. [[پیامبر]] در [[حدیثی]]، که [[شیعه]] و [[سنی]] نقل کرده‌اند، فرموده است: {{متن حدیث|النَّظَرُ إِلَى عَلِيٍّ عِبَادَةٌ}}<ref>بحارالانوار، ج۱، ص۲۰۴؛ شیخ صدوق، الامالی، ص۱۳۸؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۱۷۱؛ قندوزی حنفی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع الموده، ج۲، ص۳۲۸.</ref>؛ «نگریستن به علی عبادت است». آری، علی {{ع}} با آن همه [[ارزش‌ها]] و فضیلت‌های شگفت‌انگیز خود را [[عبد خدا]] می‌داند و با [[سرافرازی]] اعلام می‌کند: «این [[افتخار]] مرا بس که [[عبد]] تو باشم»<ref>بحارالانوار، ج۳۸، ص۳۴۰.</ref>.<ref>[[سید محمد علی مدرسی|مدرسی، سید محمد علی]]، [[عبادت و عبودیت (مقاله)| مقاله «عبادت و عبودیت»]]، [[دانشنامه امام علی ج۴ (کتاب)|دانشنامه امام علی]]، ج۴، ص ۲۷۸.</ref>
اهمیت [[عبودیت]] و [[عبادت]] در نظرگاه علی {{ع}} را می‌توان از این سخن او به خوبی [[شناخت]]؛ آنجا که می‌فرماید: «[[سوگند]] به کسی که [[جان]] فرزند [[ابوطالب]] در دست اوست، هزار ضربت [[شمشیر]] بر من آسان‌تر است از اینکه در بستر در غیر [[طاعت خدا]] بمیرم»<ref>نهج‌البلاغه، خطبه ۱۲۲.</ref>. [[امیرمؤمنان]] {{ع}} چنان در عبادت و عبودیت [[حق]] [[غرق]] بود که خود، موضوع عبادت گشته و یاد و ذکر [[فضائل]] و [[مناقب]] او و حتی نگریستن به او عبادت است. [[پیامبر]] در [[حدیثی]]، که [[شیعه]] و [[سنی]] نقل کرده‌اند، فرموده است: {{متن حدیث|النَّظَرُ إِلَى عَلِيٍّ عِبَادَةٌ}}<ref>بحارالانوار، ج۱، ص۲۰۴؛ شیخ صدوق، الامالی، ص۱۳۸؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۱۷۱؛ قندوزی حنفی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع الموده، ج۲، ص۳۲۸.</ref>؛ «نگریستن به علی عبادت است». آری، علی {{ع}} با آن همه [[ارزش‌ها]] و فضیلت‌های شگفت‌انگیز خود را [[عبد خدا]] می‌داند و با [[سرافرازی]] اعلام می‌کند: «این [[افتخار]] مرا بس که [[عبد]] تو باشم»<ref>بحارالانوار، ج۳۸، ص۳۴۰.</ref>.<ref>[[سید محمد علی مدرسی|مدرسی، سید محمد علی]]، [[عبادت و عبودیت (مقاله)| مقاله «عبادت و عبودیت»]]، [[دانشنامه امام علی ج۴ (کتاب)|دانشنامه امام علی]]، ج۴، ص ۲۷۸.</ref>
خط ۳۴: خط ۳۴:
چنین [[عارف]] شاهدی، خدا را سوداگرانه و بردگانه نمی‌پرستد؛ بلکه او را آزادانه [[عبادت]] می‌کند؛ به طوری که نه تنها از هرچه رنگ «تعلق» دارد، [[آزاد]] است، بلکه از هرچه [[صبغه]] «تعین» دارد نیز رها است: {{متن حدیث|إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَغْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ التُّجَّارِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَهْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْعَبِيدِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ شُكْراً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْأَحْرَارِ}}<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۳۷.</ref>؛ {{متن حدیث|لَوْ لَمْ يَتَوَعَّدِ اللَّهُ عَلَى مَعْصِيَتِهِ لَكَانَ يَجِبُ أَنْ لَا يُعْصَى شُكْراً لِنِعْمَتِهِ}}<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۹۰.</ref>.
چنین [[عارف]] شاهدی، خدا را سوداگرانه و بردگانه نمی‌پرستد؛ بلکه او را آزادانه [[عبادت]] می‌کند؛ به طوری که نه تنها از هرچه رنگ «تعلق» دارد، [[آزاد]] است، بلکه از هرچه [[صبغه]] «تعین» دارد نیز رها است: {{متن حدیث|إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَغْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ التُّجَّارِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَهْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْعَبِيدِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ شُكْراً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْأَحْرَارِ}}<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۳۷.</ref>؛ {{متن حدیث|لَوْ لَمْ يَتَوَعَّدِ اللَّهُ عَلَى مَعْصِيَتِهِ لَكَانَ يَجِبُ أَنْ لَا يُعْصَى شُكْراً لِنِعْمَتِهِ}}<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۹۰.</ref>.


به چنین [[امام]] همامی سزد که در [[مقام]] [[پرستش]] بگوید: {{متن حدیث|مَا عَبَدْتُكَ خَوْفاً مِنْ نَارِكَ وَ لَا طَمَعاً فِي جَنَّتِكَ لَكِنْ وَجَدْتُكَ أَهْلًا لِلْعِبَادَةِ فَعَبَدْتُك}}<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۶۷، ص۱۹۷.</ref>. چون عبادت علی {{ع}} شاهدانه بود، نه عابدانه، یا زاهدانه یا تاجرانه و مانند آن، و [[شاهد]] کامل، هر چیزی را از دید شهود می‌نگرد، نه از منظر [[اراده]] خود یا میل دیگران، در هر مورد که شهود وی [[عنایت]] دارد، آن را می‌بیند و می‌شنود و توجه دارد و در هر موردی که [[شهود]] وی [[عنایت]] ندارد، بی‌توجه است؛ از این رو به طور کامل می‌توان بین دو قضیه [[تاریخی]] [[مأثور]] درباره [[حضرت]] جمع کرد: یکی آن‌که پیکان تیر از پایش در [[سجده]] [[نماز]] بیرون آوردند و عنایت نداشت<ref>علامه حلی، حسن بن یوسف، کشف الیقین فی فضائل امیرالمؤمنین، ص۱۱۸؛ تستری، نورالله، احقاق الحق، ج۸ ص۶۰۲ به نقل از ترمذی کشفی حنفی در مناقب مرتضوی، ص۳۶۴.</ref> و دیگر آنکه مستمندی در حال [[رکوع]] حضرت، از وی کمک خواست و [[امام]] توجه کرد و شنید و اشاره کرد و [[انگشتر]] از دست مبارکش به دست [[سائل]] رسید<ref>ر. ک: تفاسیر قرآن، ذیل آیه ولایت (سوره مائده، آیه ۵۵)، نیز مقاله «آیه ولایت» در این دانشنامه.</ref>. این [[اثبات]] و آن [[نفی]]، و آن عدم توجه و این عنایت، هر دو از دید شهود [[معبود]] بود؛ از این رو جای [[شگفتی]] یا [[پرسش]] نیست؛ زیرا نماز که [[عمود دین]] است، [[ستون]] [[خیمه]] [[معراج]] و [[مناجات]] خواهد بود و [[نمازگزار]] در [[عروج]] به سوی معبود و در حال [[نجوا]] با او است؛ بنابراین، مجاری ادراکی او مانند چشم و گوش، و مجاری تحریکی وی مانند دست و پا در [[اختیار]] معبود است، نه در اختیار خود [[عابد]]؛ بدین سبب هرچه جنبه خَلقی دارد، مغفول، و هر چه [[صبغه]] [[الهی]] دارد معقول و مقبول و معمول است.
به چنین [[امام]] همامی سزد که در [[مقام]] [[پرستش]] بگوید: {{متن حدیث|مَا عَبَدْتُكَ خَوْفاً مِنْ نَارِكَ وَ لَا طَمَعاً فِي جَنَّتِكَ لَكِنْ وَجَدْتُكَ أَهْلًا لِلْعِبَادَةِ فَعَبَدْتُك}}<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۶۷، ص۱۹۷.</ref>. چون عبادت علی {{ع}} شاهدانه بود، نه عابدانه، یا زاهدانه یا تاجرانه و مانند آن، و [[شاهد]] کامل، هر چیزی را از دید شهود می‌نگرد، نه از منظر [[اراده]] خود یا میل دیگران، در هر مورد که شهود وی [[عنایت]] دارد، آن را می‌بیند و می‌شنود و توجه دارد و در هر موردی که [[شهود]] وی [[عنایت]] ندارد، بی‌توجه است؛ از این رو به طور کامل می‌توان بین دو قضیه [[تاریخی]] [[مأثور]] درباره [[حضرت]] جمع کرد: یکی آن‌که پیکان تیر از پایش در [[سجده]] [[نماز]] بیرون آوردند و عنایت نداشت<ref>علامه حلی، حسن بن یوسف، کشف الیقین فی فضائل امیرالمؤمنین، ص۱۱۸؛ تستری، نورالله، احقاق الحق، ج۸ ص۶۰۲ به نقل از ترمذی کشفی حنفی در مناقب مرتضوی، ص۳۶۴.</ref> و دیگر آنکه مستمندی در حال [[رکوع]] حضرت، از وی کمک خواست و [[امام]] توجه کرد و شنید و اشاره کرد و [[انگشتر]] از دست مبارکش به دست [[سائل]] رسید<ref>ر.ک: تفاسیر قرآن، ذیل آیه ولایت (سوره مائده، آیه ۵۵)، نیز مقاله «آیه ولایت» در این دانشنامه.</ref>. این [[اثبات]] و آن [[نفی]]، و آن عدم توجه و این عنایت، هر دو از دید شهود [[معبود]] بود؛ از این رو جای [[شگفتی]] یا [[پرسش]] نیست؛ زیرا نماز که [[عمود دین]] است، [[ستون]] [[خیمه]] [[معراج]] و [[مناجات]] خواهد بود و [[نمازگزار]] در [[عروج]] به سوی معبود و در حال [[نجوا]] با او است؛ بنابراین، مجاری ادراکی او مانند چشم و گوش، و مجاری تحریکی وی مانند دست و پا در [[اختیار]] معبود است، نه در اختیار خود [[عابد]]؛ بدین سبب هرچه جنبه خَلقی دارد، مغفول، و هر چه [[صبغه]] [[الهی]] دارد معقول و مقبول و معمول است.


[[شاهد]] تحلیل یادشده، چکیده داستان مبسوطی به این مضمون است: دو شتر فربه برای [[حضرت رسول]] {{صل}} به صورت [[هدیه]] فراهم شد. حضرت به [[اصحاب]] فرمود: آیا در بین شما کسی هست که دو رکعت نماز با [[وضو]] و [[خشوع]] تمام بخواند و اجزا و شرایط آن را به جا آورد و به هیچ وجه درباره [[دنیا]] نیندیشد تا یکی از دو [[ناقه]] را به او بدهم؟ فقط [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} مدعی شد و... چنین نمازی را انجام داد. [[جبرئیل]] نازل شد و عرض کرد: [[خدا]] به تو [[سلام]] می‌کند و می‌گوید: یکی از دو شتر را به علی {{ع}} عطا کن. [[پیامبر]] فرمود: شرط، آن بود که به چیزی از [[امور دنیا]] نیندیشد؛ ولی علی {{ع}} در تشهد به [[فکر]] این بود که کدام شتر را دریافت کند. [[جبرئیل]] گفت:... فکر علی {{ع}} آن بود که فربه‌تر و بزرگ‌تر را بگیرد و نحر کند و برای [[وجه الله]] [[صدقه]] دهد و این فکر [[الهی]] بود، نه [[دنیایی]]. [[رسول خدا]] {{صل}} گریست و هر دو شتر را به علی {{ع}} داد. [[امام]] نیز هر دو شتر را نحر کرد و صدقه داد<ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۲۰؛ استرآبادی، شرف الدین، تأویل الآیات الظاهره، ج۲، ص۶۱۲؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۳۶، ص۱۶۱.</ref>.
[[شاهد]] تحلیل یادشده، چکیده داستان مبسوطی به این مضمون است: دو شتر فربه برای [[حضرت رسول]] {{صل}} به صورت [[هدیه]] فراهم شد. حضرت به [[اصحاب]] فرمود: آیا در بین شما کسی هست که دو رکعت نماز با [[وضو]] و [[خشوع]] تمام بخواند و اجزا و شرایط آن را به جا آورد و به هیچ وجه درباره [[دنیا]] نیندیشد تا یکی از دو [[ناقه]] را به او بدهم؟ فقط [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} مدعی شد و... چنین نمازی را انجام داد. [[جبرئیل]] نازل شد و عرض کرد: [[خدا]] به تو [[سلام]] می‌کند و می‌گوید: یکی از دو شتر را به علی {{ع}} عطا کن. [[پیامبر]] فرمود: شرط، آن بود که به چیزی از [[امور دنیا]] نیندیشد؛ ولی علی {{ع}} در تشهد به [[فکر]] این بود که کدام شتر را دریافت کند. [[جبرئیل]] گفت:... فکر علی {{ع}} آن بود که فربه‌تر و بزرگ‌تر را بگیرد و نحر کند و برای [[وجه الله]] [[صدقه]] دهد و این فکر [[الهی]] بود، نه [[دنیایی]]. [[رسول خدا]] {{صل}} گریست و هر دو شتر را به علی {{ع}} داد. [[امام]] نیز هر دو شتر را نحر کرد و صدقه داد<ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۲۰؛ استرآبادی، شرف الدین، تأویل الآیات الظاهره، ج۲، ص۶۱۲؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۳۶، ص۱۶۱.</ref>.
۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش