پرش به محتوا

رفیع‌الدرجات (اسم الهی): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۷ دسامبر ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'کوه طور' به 'کوه طور'
جز (جایگزینی متن - 'خدای متعالی' به 'خدای متعال')
جز (جایگزینی متن - 'کوه طور' به 'کوه طور')
 
خط ۱۳: خط ۱۳:
[[مفسران]] در معنای رفیع دو دیدگاه دارند: عده‌ای آن را لازم ـ در برابر متعدی ـ دانسته‌اند، در نتیجه رفیع‌الدرجات از [[صفات ذات]] خدا <ref>الجامع لاسماء الله الحسنی، ص۱۴۶.</ref> و به این معانی است: والا قدری،<ref>مجمع البیان، ج ۸، ص۸۰۵؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص۲۹۹.</ref> [[استحقاق]] درجات [[مدح]] و ثنا، دارا بودن والاترین [[صفات کمال]] <ref> تفسیر بیضاوی، ج ۵، ص۵۳؛ الجامع لاسماء الله الحسنی، ص۱۴۶.</ref> و [[منزلت]] و [[شکوه]] <ref>تفسیر سور آبادی، ج ۴، ص۲۱۸۶.</ref> به‌گونه‌ای که [[عقل]] از [[ادراک]] آن [[درمانده]] است،<ref> بحارالانوار، ج ۸۳، ص۲۷۵.</ref> زیرا [[خدای متعال]] [[واجب]] الوجودی است که همه ما سوا ممکن و محتاج وی هستند و در [[رفعت]] و [[بلندمرتبگی]] [[برتر]] از همه چیز است و چیزی فوق او نیست، <ref>روض‌الجنان، ج ۱۷، ص۱۷؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۷، ص۴۹۷.</ref> از این‌رو [[خدای سبحان]] اَرفع مطلق است.<ref> التفسیر الکبیر، ج ۲۷، ص۴۹۷.</ref> در مقابل، بیشتر مفسران، رفیع را متعدی و دارای معنای فاعلی <ref> مجمع البیان، ج ۸، ص۸۰۵؛ روض الجنان، ج ۱۷، ص۱۷؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۷، ص۴۹۷.</ref> و اضافه آن را به درجات، از گونه اضافه به مفعول، دانسته‌اند و این معانی را که مستلزم معنای قبلی نیز هستند، برای رفیع‌الدرجات یاد کرده‌اند: بالا برنده درجات [[بندگان]] در [[دنیا]] و [[آخرت]] <ref>کشف الاسرار، ج ۸، ص۴۶۲.</ref> از راه [[عزت]] بخشیدن به آنان؛<ref>حقائق التفسیر، ج ۲، ص۲۰۸.</ref> [[نجات دهنده]] [[گناهکاران]]؛ [[ثواب]] دهنده اطاعت‌کنندگان؛ کفایت کننده مهمات [[نیازمندان]]؛ اعطا کننده انواع کرامت‌ها به اولیای خود و درجات و منازل به [[عارفان]]؛<ref>کشف الاسرار، ج ۸، ص۴۷۰.</ref> بالا برنده درجه [[انبیا]] و [[اولیا]] در [[بهشت]]؛<ref> روض الجنان، ج ۱۷، ص۱۷؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۷، ص۴۹۷؛ المیزان، ج ۱۷، ص۳۱۷ - ۳۱۸.</ref> بالابرنده درجه [[پیامبران]] در دنیا با اعطای درجه [[نبوت]] و [[رسالت]] به آنان؛<ref> تفسیر سورآبادی، ج ۴، ص۲۱۸۶.</ref> بالا برنده درجات ثواب بندگان <ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص۲۹۹؛ زادالمسیر، ج ۴، ص۳۲.</ref> و برافرازنده [[آسمان‌ها]].<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص۲۹۹؛ زادالمسیر، ج ۴، ص۳۲.</ref> درجات، به مراتب [[مخلوقات]] و محل صعود [[ملائکه]] <ref> تفسیر بیضاوی، ج ۵، ص۵۳.</ref> نیز [[تفسیر]] شده است.
[[مفسران]] در معنای رفیع دو دیدگاه دارند: عده‌ای آن را لازم ـ در برابر متعدی ـ دانسته‌اند، در نتیجه رفیع‌الدرجات از [[صفات ذات]] خدا <ref>الجامع لاسماء الله الحسنی، ص۱۴۶.</ref> و به این معانی است: والا قدری،<ref>مجمع البیان، ج ۸، ص۸۰۵؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص۲۹۹.</ref> [[استحقاق]] درجات [[مدح]] و ثنا، دارا بودن والاترین [[صفات کمال]] <ref> تفسیر بیضاوی، ج ۵، ص۵۳؛ الجامع لاسماء الله الحسنی، ص۱۴۶.</ref> و [[منزلت]] و [[شکوه]] <ref>تفسیر سور آبادی، ج ۴، ص۲۱۸۶.</ref> به‌گونه‌ای که [[عقل]] از [[ادراک]] آن [[درمانده]] است،<ref> بحارالانوار، ج ۸۳، ص۲۷۵.</ref> زیرا [[خدای متعال]] [[واجب]] الوجودی است که همه ما سوا ممکن و محتاج وی هستند و در [[رفعت]] و [[بلندمرتبگی]] [[برتر]] از همه چیز است و چیزی فوق او نیست، <ref>روض‌الجنان، ج ۱۷، ص۱۷؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۷، ص۴۹۷.</ref> از این‌رو [[خدای سبحان]] اَرفع مطلق است.<ref> التفسیر الکبیر، ج ۲۷، ص۴۹۷.</ref> در مقابل، بیشتر مفسران، رفیع را متعدی و دارای معنای فاعلی <ref> مجمع البیان، ج ۸، ص۸۰۵؛ روض الجنان، ج ۱۷، ص۱۷؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۷، ص۴۹۷.</ref> و اضافه آن را به درجات، از گونه اضافه به مفعول، دانسته‌اند و این معانی را که مستلزم معنای قبلی نیز هستند، برای رفیع‌الدرجات یاد کرده‌اند: بالا برنده درجات [[بندگان]] در [[دنیا]] و [[آخرت]] <ref>کشف الاسرار، ج ۸، ص۴۶۲.</ref> از راه [[عزت]] بخشیدن به آنان؛<ref>حقائق التفسیر، ج ۲، ص۲۰۸.</ref> [[نجات دهنده]] [[گناهکاران]]؛ [[ثواب]] دهنده اطاعت‌کنندگان؛ کفایت کننده مهمات [[نیازمندان]]؛ اعطا کننده انواع کرامت‌ها به اولیای خود و درجات و منازل به [[عارفان]]؛<ref>کشف الاسرار، ج ۸، ص۴۷۰.</ref> بالا برنده درجه [[انبیا]] و [[اولیا]] در [[بهشت]]؛<ref> روض الجنان، ج ۱۷، ص۱۷؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۷، ص۴۹۷؛ المیزان، ج ۱۷، ص۳۱۷ - ۳۱۸.</ref> بالابرنده درجه [[پیامبران]] در دنیا با اعطای درجه [[نبوت]] و [[رسالت]] به آنان؛<ref> تفسیر سورآبادی، ج ۴، ص۲۱۸۶.</ref> بالا برنده درجات ثواب بندگان <ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص۲۹۹؛ زادالمسیر، ج ۴، ص۳۲.</ref> و برافرازنده [[آسمان‌ها]].<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص۲۹۹؛ زادالمسیر، ج ۴، ص۳۲.</ref> درجات، به مراتب [[مخلوقات]] و محل صعود [[ملائکه]] <ref> تفسیر بیضاوی، ج ۵، ص۵۳.</ref> نیز [[تفسیر]] شده است.


[[آیات]] پُرشماری که بیانگر [[رافع]] بودن خدایند، با معنای دوم (متعدی) همخوانی دارند؛ مانند برافراشتن آسمان‌ها بدون ستون: {{متن قرآن|اللَّهُ الَّذِي رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُسَمًّى يُدَبِّرُ الْأَمْرَ يُفَصِّلُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ بِلِقَاءِ رَبِّكُمْ تُوقِنُونَ}}<ref>«خداوند همان است که آسمان‌ها را بی‌ستون‌هایی که آنها را ببینید برافراخت سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت و خورشید و ماه را رام کرد؛ هر یک تا زمانی معیّن روان است؛ امر (آفرینش) را کارسازی می‌کند، آیات را آشکار می‌دارد باشد که شما به لقای پروردگارتان، یقین کنید» سوره رعد، آیه ۲.</ref>، {{متن قرآن|وَالسَّقْفِ الْمَرْفُوعِ}}<ref>«و به بام برافراشته (آسمان)» سوره طور، آیه ۵.</ref>، بالا بردن [[کوه]] طور برای [[تهدید]] [[بنی‌اسرائیل]]: {{متن قرآن|وَرَفَعْنَا فَوْقَهُمُ الطُّورَ بِمِيثَاقِهِمْ وَقُلْنَا لَهُمُ ادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُلْنَا لَهُمْ لَا تَعْدُوا فِي السَّبْتِ وَأَخَذْنَا مِنْهُمْ مِيثَاقًا غَلِيظًا}}<ref>«و «طور» را بر فراز سرشان برای (گرفتن) پیمانشان برافراشتیم و به آنان گفتیم که از این در، با فروتنی در آیید و به آنها گفتیم در روز (های) شنبه (از حکم تحریم صید ماهی) تجاوز نکنید و از آنان پیمانی استوار گرفتیم» سوره نساء، آیه ۱۵۴.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا مَا آتَيْنَاكُمْ بِقُوَّةٍ وَاذْكُرُوا مَا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که از شما پیمان گرفتیم و (کوه) طور را بر فراز (سر) تان برافراختیم. (و گفتیم) آنچه به شما دادیم با توانمندی بگیرید و از آنچه در آن است یاد کنید، باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره بقره، آیه ۶۳.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا مَا آتَيْنَاكُمْ بِقُوَّةٍ وَاسْمَعُوا قَالُوا سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَأُشْرِبُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِكُفْرِهِمْ قُلْ بِئْسَمَا يَأْمُرُكُمْ بِهِ إِيمَانُكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>«و آنگاه که از شما پیمان گرفتیم و (کوه) طور را بر فراز (سر) تان برافراختیم (و گفتیم) آنچه به شما بخشیده‌ایم، با توانمندی (در اختیار) گیرید و گوش به فرمان باشید؛ (به زبان) گفتند شنفتیم و (به دل گفتند) نپذیرفتیم و به سبب کفری که داشتند، (مهر) گوساله در دلش» سوره بقره، آیه ۹۳.</ref>، بلندآوازه کردن نام [[پیامبر]] {{صل}}: {{متن قرآن|وَرَفَعْنَا لَكَ ذِكْرَكَ}}<ref>«و آوازه‌ات را بلند گرداندیم» سوره انشراح، آیه ۴.</ref> که قرین کردن [[شهادت]] بر نبوت آن [[حضرت]] با شهادت بر [[وحدانیت خدا]] از مصادیق آن است،<ref>المیزان، ج ۲۰، ص۳۱۵.</ref> چنان‌که در [[روایات]] آمده است،<ref> کشف الاسرار، ج ۱۰، ص۵۳۴؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۷۷۱.</ref> اوج دادن و [[عظمت]] بخشیدن به [[مؤمنان]] و [[صالحان]]، در مقابلِ پایین آوردن [[مقام]] [[مستکبران]] و [[ستمگران]] در [[قیامت]]: {{متن قرآن|خَافِضَةٌ رَافِعَةٌ}}<ref>«فرود آورنده‌ای است، فرابرنده» سوره واقعه، آیه ۳.</ref>.<ref>مخزن العرفان، ج ۱۲، ص۶۳.</ref>، تخت‌های برافراشته بهشتی که کنایه از [[بلندمرتبگی]] درجه [[بهشتیان]] است: {{متن قرآن|فِيهَا سُرُرٌ مَرْفُوعَةٌ}}<ref>«تخت‌هایی بر فراز نهاده، در آن است» سوره غاشیه، آیه ۱۳.</ref>.<ref>مخزن العرفان، ج ۱۵، ص۱۲۰.</ref>، [[بلندمرتبگی]] و [[طهارت]] [[قرآن]] و [[کتاب‌های آسمانی]] {{متن قرآن|فِي صُحُفٍ مُكَرَّمَةٍ}}<ref>«در اوراقی ارجمند است» سوره عبس، آیه ۱۳.</ref>، {{متن قرآن|مَرْفُوعَةٍ مُطَهَّرَةٍ}}<ref>«والا رتبه و پاک» سوره عبس، آیه ۱۴.</ref> و وجود خانه‌هایی که به [[اذن خدا]] دارای مقامی رفیع و والایند: {{متن قرآن|فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ}}<ref>«(این چراغ) در خانه‌هایی (است) که خداوند رخصت داده است تا والایی یابند و نامش در آنها برده شود؛ سپیده‌دمان و دیرگاه عصرها در آنها او را به پاکی می‌ستایند» سوره نور، آیه ۳۶.</ref> [[راز]] بلند مرتبه بودن این [[خانه‌ها]] انتسابشان به خداست، چنان‌که به [[مساجد]]<ref>جامع البیان، ج ۱۸، ص۱۱۱؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۶، ص۵۷؛ زبدة التفاسیر، ج ۴، ص۵۱۵.</ref> و [[بیوت]] [[انبیا]]<ref>مجمع البیان، ج ۷، ص۲۲۷.</ref> [[تفسیر]] شده‌اند. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[خانه علی]] {{ع}} و [[فاطمه]] {{س}} را از [[خانه‌های انبیا]] بلکه از بهترین آنها شناسانده است.<ref>تفسیر ثعلبی، ج ۷، ص۱۰۷؛ شواهد التنزیل، ج ۱، ص۵۳؛ مجمع البیان، ج ۷، ص۲۲۷؛ الدرالمنثور، ج ۵، ص۵۰.</ref>.<ref>[[سید سعید حسینی|حسینی]] و [[سید اسماعیل سلیمانی|سلیمانی]]، [[رفیع الدرجات (مقاله)|مقاله «رفیع الدرجات»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۴، ص ۵۰- ۵۲</ref>
[[آیات]] پُرشماری که بیانگر [[رافع]] بودن خدایند، با معنای دوم (متعدی) همخوانی دارند؛ مانند برافراشتن آسمان‌ها بدون ستون: {{متن قرآن|اللَّهُ الَّذِي رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُسَمًّى يُدَبِّرُ الْأَمْرَ يُفَصِّلُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ بِلِقَاءِ رَبِّكُمْ تُوقِنُونَ}}<ref>«خداوند همان است که آسمان‌ها را بی‌ستون‌هایی که آنها را ببینید برافراخت سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت و خورشید و ماه را رام کرد؛ هر یک تا زمانی معیّن روان است؛ امر (آفرینش) را کارسازی می‌کند، آیات را آشکار می‌دارد باشد که شما به لقای پروردگارتان، یقین کنید» سوره رعد، آیه ۲.</ref>، {{متن قرآن|وَالسَّقْفِ الْمَرْفُوعِ}}<ref>«و به بام برافراشته (آسمان)» سوره طور، آیه ۵.</ref>، بالا بردن [[کوه طور]] برای [[تهدید]] [[بنی‌اسرائیل]]: {{متن قرآن|وَرَفَعْنَا فَوْقَهُمُ الطُّورَ بِمِيثَاقِهِمْ وَقُلْنَا لَهُمُ ادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُلْنَا لَهُمْ لَا تَعْدُوا فِي السَّبْتِ وَأَخَذْنَا مِنْهُمْ مِيثَاقًا غَلِيظًا}}<ref>«و «طور» را بر فراز سرشان برای (گرفتن) پیمانشان برافراشتیم و به آنان گفتیم که از این در، با فروتنی در آیید و به آنها گفتیم در روز (های) شنبه (از حکم تحریم صید ماهی) تجاوز نکنید و از آنان پیمانی استوار گرفتیم» سوره نساء، آیه ۱۵۴.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا مَا آتَيْنَاكُمْ بِقُوَّةٍ وَاذْكُرُوا مَا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که از شما پیمان گرفتیم و (کوه) طور را بر فراز (سر) تان برافراختیم. (و گفتیم) آنچه به شما دادیم با توانمندی بگیرید و از آنچه در آن است یاد کنید، باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره بقره، آیه ۶۳.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا مَا آتَيْنَاكُمْ بِقُوَّةٍ وَاسْمَعُوا قَالُوا سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَأُشْرِبُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِكُفْرِهِمْ قُلْ بِئْسَمَا يَأْمُرُكُمْ بِهِ إِيمَانُكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>«و آنگاه که از شما پیمان گرفتیم و (کوه) طور را بر فراز (سر) تان برافراختیم (و گفتیم) آنچه به شما بخشیده‌ایم، با توانمندی (در اختیار) گیرید و گوش به فرمان باشید؛ (به زبان) گفتند شنفتیم و (به دل گفتند) نپذیرفتیم و به سبب کفری که داشتند، (مهر) گوساله در دلش» سوره بقره، آیه ۹۳.</ref>، بلندآوازه کردن نام [[پیامبر]] {{صل}}: {{متن قرآن|وَرَفَعْنَا لَكَ ذِكْرَكَ}}<ref>«و آوازه‌ات را بلند گرداندیم» سوره انشراح، آیه ۴.</ref> که قرین کردن [[شهادت]] بر نبوت آن [[حضرت]] با شهادت بر [[وحدانیت خدا]] از مصادیق آن است،<ref>المیزان، ج ۲۰، ص۳۱۵.</ref> چنان‌که در [[روایات]] آمده است،<ref> کشف الاسرار، ج ۱۰، ص۵۳۴؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۷۷۱.</ref> اوج دادن و [[عظمت]] بخشیدن به [[مؤمنان]] و [[صالحان]]، در مقابلِ پایین آوردن [[مقام]] [[مستکبران]] و [[ستمگران]] در [[قیامت]]: {{متن قرآن|خَافِضَةٌ رَافِعَةٌ}}<ref>«فرود آورنده‌ای است، فرابرنده» سوره واقعه، آیه ۳.</ref>.<ref>مخزن العرفان، ج ۱۲، ص۶۳.</ref>، تخت‌های برافراشته بهشتی که کنایه از [[بلندمرتبگی]] درجه [[بهشتیان]] است: {{متن قرآن|فِيهَا سُرُرٌ مَرْفُوعَةٌ}}<ref>«تخت‌هایی بر فراز نهاده، در آن است» سوره غاشیه، آیه ۱۳.</ref>.<ref>مخزن العرفان، ج ۱۵، ص۱۲۰.</ref>، [[بلندمرتبگی]] و [[طهارت]] [[قرآن]] و [[کتاب‌های آسمانی]] {{متن قرآن|فِي صُحُفٍ مُكَرَّمَةٍ}}<ref>«در اوراقی ارجمند است» سوره عبس، آیه ۱۳.</ref>، {{متن قرآن|مَرْفُوعَةٍ مُطَهَّرَةٍ}}<ref>«والا رتبه و پاک» سوره عبس، آیه ۱۴.</ref> و وجود خانه‌هایی که به [[اذن خدا]] دارای مقامی رفیع و والایند: {{متن قرآن|فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ}}<ref>«(این چراغ) در خانه‌هایی (است) که خداوند رخصت داده است تا والایی یابند و نامش در آنها برده شود؛ سپیده‌دمان و دیرگاه عصرها در آنها او را به پاکی می‌ستایند» سوره نور، آیه ۳۶.</ref> [[راز]] بلند مرتبه بودن این [[خانه‌ها]] انتسابشان به خداست، چنان‌که به [[مساجد]]<ref>جامع البیان، ج ۱۸، ص۱۱۱؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۶، ص۵۷؛ زبدة التفاسیر، ج ۴، ص۵۱۵.</ref> و [[بیوت]] [[انبیا]]<ref>مجمع البیان، ج ۷، ص۲۲۷.</ref> [[تفسیر]] شده‌اند. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[خانه علی]] {{ع}} و [[فاطمه]] {{س}} را از [[خانه‌های انبیا]] بلکه از بهترین آنها شناسانده است.<ref>تفسیر ثعلبی، ج ۷، ص۱۰۷؛ شواهد التنزیل، ج ۱، ص۵۳؛ مجمع البیان، ج ۷، ص۲۲۷؛ الدرالمنثور، ج ۵، ص۵۰.</ref>.<ref>[[سید سعید حسینی|حسینی]] و [[سید اسماعیل سلیمانی|سلیمانی]]، [[رفیع الدرجات (مقاله)|مقاله «رفیع الدرجات»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۴، ص ۵۰- ۵۲</ref>


== [[اختلاف]] درجات موجودات ==
== [[اختلاف]] درجات موجودات ==
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش