استقلال: تفاوت میان نسخهها
←جستارهای وابسته
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
برچسبها: برگرداندهشده پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۱۴۳: | خط ۱۴۳: | ||
[[حضرت آیتالله خامنهای]] همبستگی و همکاری کشورهایی که میخواهند سلطه پذیر نباشند در جنبشهای استقلال طلبانهای نظیر غیرمتعهدها را دستمایه [[نظم]] نوین جهانی تلقی میکنند<ref>پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری، ۹/۶/۱۳۹۱.</ref>. | [[حضرت آیتالله خامنهای]] همبستگی و همکاری کشورهایی که میخواهند سلطه پذیر نباشند در جنبشهای استقلال طلبانهای نظیر غیرمتعهدها را دستمایه [[نظم]] نوین جهانی تلقی میکنند<ref>پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری، ۹/۶/۱۳۹۱.</ref>. | ||
همافزایی امکانات و ظرفیتهای گسترده کشورهای ضعیف، راه [[نجات]] [[جهان]] از [[ناامنی]] و [[سلطهگری]] است. حضرت آیتالله خامنهای مقابله با [[فرهنگ]] سلطه و [[ایستادگی]] در برابر [[سلطهگران]] را فقط در گرو همکاریهای همه جانبه کشورهایی که میخواهند سلطه پذیر نباشند، میدانند ایشان خطاب به غیر متعهدها در اجلاس [[تهران]] در همین خصوص فرمودند: «در میان ما، کشورهای بسیار [[ثروتمند]] و نیز کشورهای دارای [[نفوذ]] بینالمللی کم نیستند. علاج [[مشکلات]] با همکاریهای [[اقتصادی]] و رسانهای و انتقال تجربههای پیش برنده و تعالی بخش، کاملاً امکان پذیر است. باید عزمهامان را [[راسخ]] کنیم؛ به [[هدفها]] [[وفادار]] بمانیم؛ از اخم قدرتهای زورگو نترسیم و به لبخند آنان [[دل]] خوش نکنیم؛ [[اراده الهی]] و [[قوانین]] [[آفرینش]] را [[پشتیبان]] خود بدانیم؛ به [[شکست]] [[تجربه]] اردوگاه [[کمونیستی]] در دو دهه پیش، و شکست سیاستهای به اصطلاح [[لیبرال دموکراسی]] [[غربی]] در حال حاضر - که نشانههای آن را در خیابانهای کشورهای اروپایی و آمریکایی و گرههای ناگشودنی [[اقتصاد]] این کشورها همه میبینند – با چشم [[عبرت]] بنگریم. و بالاخره [[سقوط]] دیکتاتورهای وابسته به [[آمریکا]] و همدست [[رژیم صهیونیستی]] در شمال [[آفریقا]] و [[بیداری اسلامی]] در کشورهای منطقه را فرصتی بزرگ بشماریم. ما میتوانیم به ارتقاء «بهرهوری [[سیاسی]] [[جنبش]] عدم [[تعهد]]» در [[مدیریت]] [[جهانی]] بیندیشیم؛ میتوانیم برای [[تحول]] در این مدیریت سندی [[تاریخی]] تهیه کنیم و ابزارهای اجرایی آن را فراهم نماییم؛ میتوانیم حرکت به سمت همکاریهای مؤثر [[اقتصادی]] را طراحی و الگوهای [[ارتباط]] [[فرهنگی]] میان خود را تعریف کنیم. بیشک تشکیل دبیرخانه فعال و پرانگیزهای برای این [[تشکیلات]] خواهد توانست به حصول این مقاصد کمکی بزرگ و پر تأثیر تقدیم کند»<ref>پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری، ۹/۶/۱۳۹۱.</ref>.<ref>[[سید مرتضی نبوی|نبوی]] و [[صالح اسکندری|اسکندری]]، [[استقلال اسلامی ۲ - نبوی و اسکندری (مقاله)|مقاله «استقلال اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۱۰۹۸.</ref> | همافزایی امکانات و ظرفیتهای گسترده کشورهای ضعیف، راه [[نجات]] [[جهان]] از [[ناامنی]] و [[سلطهگری]] است. حضرت آیتالله خامنهای مقابله با [[فرهنگ]] سلطه و [[ایستادگی]] در برابر [[سلطهگران]] را فقط در گرو همکاریهای همه جانبه کشورهایی که میخواهند سلطه پذیر نباشند، میدانند ایشان خطاب به غیر متعهدها در اجلاس [[تهران]] در همین خصوص فرمودند: «در میان ما، کشورهای بسیار [[ثروتمند]] و نیز کشورهای دارای [[نفوذ]] بینالمللی کم نیستند. علاج [[مشکلات]] با همکاریهای [[اقتصادی]] و رسانهای و انتقال تجربههای پیش برنده و تعالی بخش، کاملاً امکان پذیر است. باید عزمهامان را [[راسخ]] کنیم؛ به [[هدفها]] [[وفادار]] بمانیم؛ از اخم قدرتهای زورگو نترسیم و به لبخند آنان [[دل]] خوش نکنیم؛ [[اراده الهی]] و [[قوانین]] [[آفرینش]] را [[پشتیبان]] خود بدانیم؛ به [[شکست]] [[تجربه]] اردوگاه [[کمونیستی]] در دو دهه پیش، و شکست سیاستهای به اصطلاح [[لیبرال دموکراسی]] [[غربی]] در حال حاضر - که نشانههای آن را در خیابانهای کشورهای اروپایی و آمریکایی و گرههای ناگشودنی [[اقتصاد]] این کشورها همه میبینند – با چشم [[عبرت]] بنگریم. و بالاخره [[سقوط]] دیکتاتورهای وابسته به [[آمریکا]] و همدست [[رژیم صهیونیستی]] در شمال [[آفریقا]] و [[بیداری اسلامی]] در کشورهای منطقه را فرصتی بزرگ بشماریم. ما میتوانیم به ارتقاء «بهرهوری [[سیاسی]] [[جنبش]] عدم [[تعهد]]» در [[مدیریت]] [[جهانی]] بیندیشیم؛ میتوانیم برای [[تحول]] در این مدیریت سندی [[تاریخی]] تهیه کنیم و ابزارهای اجرایی آن را فراهم نماییم؛ میتوانیم حرکت به سمت همکاریهای مؤثر [[اقتصادی]] را طراحی و الگوهای [[ارتباط]] [[فرهنگی]] میان خود را تعریف کنیم. بیشک تشکیل دبیرخانه فعال و پرانگیزهای برای این [[تشکیلات]] خواهد توانست به حصول این مقاصد کمکی بزرگ و پر تأثیر تقدیم کند»<ref>پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری، ۹/۶/۱۳۹۱.</ref>.<ref>[[سید مرتضی نبوی|نبوی]] و [[صالح اسکندری|اسکندری]]، [[استقلال اسلامی ۲ - نبوی و اسکندری (مقاله)|مقاله «استقلال اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۱۰۹۸.</ref> | ||
==شاخصهای [[استقلال]] [[امت اسلامی]]== | |||
استقلال امت اسلامی نیز اگرچه برخوردار از شاخصهای استقلال فراملی است اما در عین حال در منظومه [[فکری]] [[مقام معظم رهبری]] دارای اختصاصاتی نیز میباشد. در موضوع استقلال امت اسلامی اصلی به نام «[[حفظ]] [[دارالاسلام]]» [[حاکم]] است که شاخصهای دیگر در پرتو آن رنگ میگیرد. حضرت [[امام]] متأثر از چنین رویکردی، هر چند نقش [[قوای نظامی]] و انتظامی در استمرار [[استقلال سیاسی]]، [[اجتماعی]]، [[اقتصادی]] و [[امنیت]] [[کشور]] در برابر [[بیگانگان]] را [[نفی]] نمیفرمود، [[هدف]] اصلی [[سیاست خارجی]] [[ایران]] از بدو استقرار [[جمهوری اسلامی]] را [[تبلیغ]] و گسترش [[اسلام انقلابی]] در راستای [[تأمین امنیت]] دارالاسلام میدانست. بنا به برداشت امام، نه تنها امنیت [[مردم]] [[مسلمان]] و امنیت کشور و امنیت [[حکومت]] [[جمهوری اسلامی ایران]] از هم جدا نیست بلکه مرتبط با امنیت و [[منافع]] دیگر [[مسلمانان]] [[جهان]] نیز است»<ref>عطارزاده، مجتبی، امنیتمداری در رویکرد سیاست خارجی امام خمینی، دانش سیاسی، مقاله ۴، دوره ۴، شماره ۸، اسفند ۱۳۸۷، صفحه ۹۳-۱۲۸.</ref>. بنا بر این دیدگاه، همانند [[تفسیر]] [[اسلام]]، مفهوم «[[امت]]» جایگزین مفهوم «[[ملت]]» میگردد و استقلال ایران به استقلال کل [[جهان اسلام]] پیوندهای [[مستمری]] برقرار میکند. مقام معظم رهبری بین استقلال جمهوری اسلامی و استقلال امت اسلامی انفکاکی قائل نیست و این دو هدف را کاملاً مرتبط به همدیگر میداند. ایشان معتقدند اساساً [[انقلاب اسلامی]]، انقلابی صرفاً [[شیعی]] یا ملیگرا و [[ایرانی]] نبوده و نیست. این [[انقلاب]] هر چه هزینه داده و [[تهدید]] شده به خاطر اسلامگرایی، امتگرایی [[شعار]] [[وحدت]] و [[تقریب مذاهب]] و استقلال و [[آزادی]] مسلمانان از شرق [[آسیا]] تا عمق [[آفریقا]] و اروپا بوده است<ref>پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری، ۱۴/۱۱/۱۳۹۰.</ref>. | |||
بنابراین مهمترین شاخصهای استقلال امت اسلامی از منظر [[حضرت آیتالله خامنهای]] را که در عین حال لوازم رسیدن به استقلال [[حقیقی]] هستند را میتوان اینگونه برشمرد که در نمودار (ه) مورد نمایش قرار گرفته است: | |||
===[[وحدت امت اسلامی]]=== | |||
وحدت امت اسلامی یکی از مهمترین شاخصهای استقلال جهان اسلام به معنای خروج آن از [[سیطره]] [[استعمار]] فرانو است. از [[زمان]] بزرگانی نظیر [[سید جمال الدین اسد آبادی]]، [[شیخ محمد عبده]] و از علمای بزرگ [[شیعه]] نظیر مرحوم [[شرف الدین عاملی]] تلاشهای بسیاری برای [[وحدت]] شیعه و [[سنی]] صورت گرفته است. در این مسیر [[ابتکار]] عمل [[آیتالله بروجردی]] و شیخ [[محمود شلتوت]] دو [[شخصیت]] بلندآوازه دنیای [[اسلام]] حدود نیم [[قرن]] پیش در برگزاری همایش [[تقریب مذاهب]] در [[کشور]] [[مصر]] و فتوای [[تاریخی]] که [[شیخ شلتوت]]، بنیانگذار [[دانشگاه الازهر]] صادر نمود یک حرکت [[آرمان]] گرایانه و در عین حال واقع بینانه تلقی میشود. شیخ شلتوت در همایش تقریب مذاهب مصر [[فتوا]] داد که عمل کردن به [[فقه]] [[جعفری]] مجزی است و آیتالله بروجردی پس از صدور این فتوا فرمودند: «آرزوی [[ائمه اطهار]] پس از صدها سال محقق شد و من در [[قیامت]] این کار خود را به مادرم [[حضرت زهرا]]{{س}} عرضه خواهم کرد». (به نقل از [[حجت الاسلام]] [[سید]] محمدرضا [[احمدی]] [[بروجردی]] نوه آیتالله بروجردی و [[رئیس]] مؤسسه حضرت آیتالله بروجردی). حرکت این دو مرد بزرگ یکی از مهمترین ابتکار عملها در مسیر وحدت [[جهان اسلام]] به منظور تشکیل [[امت واحد اسلامی]] در ۵۰ سال گذشته تلقی میشود. | |||
پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی ایران]]، مقوله وحدت کلمه در جهان اسلام در سرلوحه تأکیدات و توصیههای [[رهبران]] [[جمهوری اسلامی]] قرار داشته، اما در سالهای آغازین هزاره سوم در واکنش به فرآیندهای مستقیم و صریح استعمار فرانو و همچنین در هم کنشی با امواج پی در پی [[انقلاب اسلامی]]، تحت عنوان [[بیداری اسلامی]] [[دعوت]] [[حضرت آیتالله خامنهای]] به وحدت جهان اسلام جلوه ویژهای یافته است. | |||
در واقع باید پذیرفت که موضوع وحدت کلمه چه در سطح ملی و چه در سطح دنیای اسلام در کنش و واکنش با پدیدههای [[سیاسی]]، [[اجتماعی]] و [[اقتصادی]] متأخر، وارد فاز عملیاتیتری نسبت به سالهای آغازین انقلاب اسلامی شده و از گزارههای شعاری صرف فاصله گرفته است. این موضوع زمانی بیشتر نمود مییابد که [[جنگ روانی]] غرب به منظور ایجاد [[تفرقه]] میان [[ملتهای مسلمان]] مورد [[فهم]] واقع شود. در هزارهای که تعمیق گسلهای [[تمدنی]] به [[واقعیت]] پیوسته، غرب [[همگرایی]] [[جهان اسلام]] را اصلیترین مانع [[اهداف]] [[استعماری]] خود میداند. [[مقامات]] [[غربی]] در سالهای اخیر بارها از تشکیل [[امپراتوری]] بزرگ [[اسلامی]] ابراز [[ترس]] و [[واهمه]] کرده و اصلیترین خطر پیش روی [[استکبار جهانی]] را [[انسجام اسلامی]] و [[اتحاد]] میان ملتهای مسلمان قلمداد نمودهاند. | |||
[[مقام معظم رهبری]] با نامگذاری سال ۱۳۸۶ تحت عنوان [[اتحاد ملی]] و انسجام اسلامی [[ضرورت]] [[وحدت]] کلمه [[مسلمین]] و مقابله با [[توطئه]] شوم استکبار جهانی را متذکر شدند. به نظر ایشان انسجام اسلامی یعنی کشورهای [[مسلمان]] قدر [[امت]] بزرگ اسلامی را بدانند. جهان اسلام از تکه تکه شدن سودی نمیبرد. [[امت اسلامی]] یک مجموعه [[عظیم]] با امکانات و سرمایههای بسیار است که مورد [[حقد]] و [[حسد]] استکبار جهانی است. دنیای غرب جهان اسلام را تکه پاره کرده و در مقابل هم قرار داده است. [[مستکبران]] قومیتهای مسلمان را سلاحی برای برخورد با [[برادران]] مسلمان قرار دادهاند و برخی از [[مسلمانان]] هم نادانسته و [[جاهلانه]]، این توطئه و این ترفند را پذیرفته و در این دام قرار گرفتهاند<ref>پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری، ۲۰/۵/۱۳۸۶.</ref>. | |||
[[پیروزی انقلاب اسلامی]] [[استعمار]] فرانو را با پدیده جدید استقلالخواهی امت اسلامی روبهرو کرد که به ناگزیر میبایست راهحلی برای مقابله با آن مییافت. اربابان [[زر و زور]] استعمار، به منظور مقابله با استقلالطلبی امت اسلامی که در گفتمان [[حاکم]] بر جنبشهای مردمی جهان اسلام [[رسوخ]] یافته است راههای متفاوتی را [[تجربه]] کردند. مقابله مستقیم نظامی با [[انقلاب]] [[ایران]] به عنوان کانون این جریان، خطرناک جلوه دادن انقلاب ایران برای منطقه، پروژه دموکراتیزاسیون در خاورمیانه، [[لشکرکشی]] به منطقه به بهانه [[مبارزه با تروریسم]] و... که البته هیچ یک از این [[توطئهها]] تا کنون به نتیجه نرسیدهاند و عموماً ناکام ماندهاند. | |||
اما راه حل اخیر استعمار فرانو در برابر استقلالخواهی [[امت اسلامی]]، با [[توسل]] به [[تجربه]] جنگهای سی ساله، اروپا دامن زدن به [[اختلافات]] مذهبی و جنگهای فرقهای است. جنگهای یکصد ساله مذهبی اروپا که سی سال آخر آن بسیار خونین بود با [[کشمکش]] کاتولیکها و پروتستانها در بوهم چکسلواکی در سال ۱۶۱۸م شروع شد و در سال ۱۶۴۸م با [[عهدنامه]] [[صلح]] وستفالی<ref>Westphali..</ref> به پایان رسید. صلح وستفالی علاوه بر تنظیم مرزهای اروپا موجب شد هر یک از ایالات آلمانی [[امپراتوری]] [[مقدس]] [[روم]] مستقل شوند. سوئد قسمتهایی از سواحل شمالی [[آلمان]] را [[تصرف]] کند، هلند و سوئیس مستقل شوند، فرانسه مناطق وسیع و [[ثروتمند]] آلزاس ولرن را تصرف نماید، کالوینیسم به رسمیت شناخته شود و... اما درخور توجهتر از همه چیز، توافق عمومی بر سر به حاشیه راندن [[مذهب]] از مناسبات [[اجتماعی]] و بین الدولی اروپا بود. [[سکولاریسم]] برای اولین بار در [[معاهده]] وستفالی به مفهوم خروج برخی [[سرزمینها]] از تملک [[کلیسا]] به کار رفت. پس از آن به مرور، معانی دیگری همچون ترخیص [[کشیشان]]، [[تفکیک دین از سیاست]]، تفوق [[دولت]] بر کلیسا و در نهایت طرد [[دین]] از ساحت [[حیات اجتماعی]] [[انسان]] را به خود گرفت. | |||
در واقع بین سکولاریسم و تشدید [[منازعات]] فرقهای و مذهبی رابطهای مستقیم برقرار است. [[جامعه]] با [[مشاهده]] درگیریهای بیمنطق و طولانی بین مذهبی نسبت به اصل مذهب و حدود و [[ثغور]] دخالت دین در [[اجتماع]] تردید میکند و با وا نهادن [[تمایلات]] جمعی به [[دینی]] فردی میگراید. تشدید منازعات فرقهای یعنی [[فروپاشی]] [[امت اسلامی]] از درون. این یک دام بزرگ است که پیش پای [[مسلمین]] پهن شده است. | |||
[[استعمار]] فرانو با مد نظر قرار دادن این تجربه راه حل مقابله با استقلالخواهی [[ملتهای مسلمان]] را دامن زدن به اختلافات فرقهای و به راه انداختن جنگهای مذهبی میبیند و در این راستا در [[سوریه]]، [[عراق]]، افغانستان، [[پاکستان]]، لبنان و حتی [[ایران]] به شکلی محدودتر شروع به فعالیت کرده است. این اقدامات در کوتاه مدت موجب صرف هزینههای جانی و مادی برای [[مسلمانان]] و [[انحراف]] دید آنها از خطر [[دشمن]] اصلی یعنی [[آمریکا]] و [[صهیونیسم]] بینالمللی و در بلند مدت باعث لطمه خوردن [[روح]] اصیل [[اسلام]] و یا همان [[اسلام ناب محمدی]]{{صل}} میگردد. این در حالی است که به تعبیر [[مقام معظم رهبری]] وجه مشترک همه، اسلام است. وجه مشترک همه، [[امت اسلامی]] و [[وحدت امت اسلامی]] است. رمز [[پیروزی]] و تداوم حرکت استقلالطلبانه امت اسلامی [[توکل به خدا]]، [[حفظ وحدت]] و [[پیوستگی]] است<ref>پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری، ۱۰/۱۱/۱۳۹۰.</ref>. در شرایطی که امواج [[بیداری اسلامی]] از سواحل [[مدیترانه]] تا کشورهای حاشیه [[خلیج فارس]] را در نوردیده است [[ضرورت]] به دست گرفتن [[ابتکار]] عمل در مسیر «[[دیپلماسی]] [[وحدت اسلامی]]» بیش از گذشته [[احساس]] میشود. به خصوص که [[دشمنان]] [[جهان اسلام]] میخواهند با [[تفرقهافکنی]] بین مسلمانان، معادله [[جهاد]] و [[مقاومت]] را تبدیل به طرح [[تکفیر]] و [[ترور]] [[فرزندان]] اسلام نمایند. مصادیق تفرقهافکنی دشمنان جهان اسلام به منظور مقابله با جریان بیداری اسلامی یکی پس از دیگری پدیدار شوند و [[غفلت]] مسلمانان در کشورهای مختلف [[جولان]] را برای روبهان [[استکبار]] باز گذاشته است<ref>پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری، ۲۴/۴/۱۳۹۱.</ref>.<ref>[[سید مرتضی نبوی|نبوی]] و [[صالح اسکندری|اسکندری]]، [[استقلال اسلامی ۲ - نبوی و اسکندری (مقاله)|مقاله «استقلال اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۱۱۰۱.</ref> | |||
===بیداری اسلامی=== | |||
یکی دیگر از شاخصههای [[استقلال]] و [[احیاء]] امت اسلامی بیداری اسلامی است. پس از [[جنگ]] جهانی اول و [[شکست]] [[امپراتوری عثمانی]] دول [[انگلیس]] و فرانسه ریاکارانه کوشیدند با قرار داد سایکس-پیکو<ref>قرارداد سایکس. پیکو.(Sykes-Picot Agreement) قراردادی سری انگلستان و فرانسه که در سال ۱۹۱۶ به دنبال مذاکرات سرمارک سایکس (۱۸۷۹-۱۹۱۹) و فرانسوا ژرژپیکو برای تقسیم امپراتوری عثمانی بعد از جنگ جهانی اول حاصل شد. دولت عثمانی در سال ۱۹۱۵ با متفقین وارد جنگ میشود. انگلستان، یعنی دولت استعمارگر حیلهگر و کهنهکار آن دوران، به اعراب وعده استقلال میدهد و بدین وسیله آنها را در کنار متفقین وارد جنگ میکند. حکومت انگلستان از سالها پیش از آغاز جنگ جهانی اول به بهرهبرداری از این احساسات استقلالطلبانه در بین اعراب پرداخت و توطئهها و تحریکات و تفرقهاندازیهای خود را شروع کرد. نقشه انگلستان این بود که دولت عثمانی را از طریق کمک به شورش یا نهضت اعراب (انقلاب عربی) از داخل گرفتار و متلاشی کند، مزدوران و دست پروردگان خود را در جهان عرب بر سر کار آورد و امنیت نقاط استراتژیک و به ویژه راههای آبی مدیترانه به هندوستان را تأمین نماید. عاملی که برای اجرای نقشه از طرف انگلستان در نظر گرفته شد، شریف حسین بود که به شریف مکه و ملک حسین اول نیز شهرت دارد. عدهای از مأموران زبده انگلستان مثل لارنس (مشهور به لارنس عربستان) نیز نقش مهمی در سازماندهی نیروهای انقلاب عربی بازی کردند. نامهنگاریهای سال ۱۹۱۶ سرهنری مک ماهون کمیسر عالی انگلستان در قاهره و شریف حسین رهبر انقلاب عربی بازی کردند. نامه نگاریهای سال ۱۹۱۶ سرهنری مک ماهون کمیسر عالی انگلستان در قاهره و شریف حسین رهبر انقلاب عربی علیه عثمانیهای ترک، افشاگر این واقعیت است که انگلستان به شریف حسین وعده استقلال سرزمینهای عربی را داده بود. اما هنوز مرکب نامهنگاریهای میان حسین و مک ماهون خشک نشده بود و هنوز اعراب خود را متحد انگلستان میدانستند که دولت انگلستان برای تعیین مناطق نفوذ خود در سرزمینهای تابع عثمانی با دولت استعمارگر فرانسه وارد مذاکره سری شد و سرانجام به موجب قرارداد سایکس - پیکو، مناطق وسیعی از سوریه، جنوب آناتولی و موصل به فرانسه، و از جنوب سوریه تا عراق (شامل بغداد و بصره) و فلسطین شمالی (شمال بنادر حیفا و عکا) به انگلستان تعلق گرفت تا بر سرنوشت اعراب حاکم گردند و ثروتهایشان را غارت کنند. حجاز نیز به شریف حسین که خود، تحت حمایت انگلستان بود سپرده شد. قرارداد سایکس - پیکو یکی از مظاهر واقعی نیرنگ و فریبکاری در سیاست و دیپلماسی امپریالیستی است. منبع: فرهنگ علوم سیاسی نوشته علی آقا بخشی با همکاری مینو افشاری راد، انتشارات مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران، ۱۳۷۶.</ref> در ۱۹۱۶ و تجزیه [[عثمانی]] تحت عنوان استقلالخواهی [[دولت]] [[ملتهای مسلمان]]، هویتهای جدیدی را در منطقه خاورمیانه به وجود آورند. هویتهای ناسیونالیستی، [[سوسیالیستی]]، پان [[عربی]]، لائیک و... بخشی از شناسنامههایی است که غربیها برای کشورهای خاورمیانه دست و پا کردند اما به موازات این حرکت همواره کوشیدند بر [[هویت]] اصیل [[اسلامی]] این کشورها سرپوش بگذارند و [[نهضت]] [[بیداری اسلامی]] را به انحای مختلف [[سرکوب]] کنند. این هویتهای جدید هیچگاه منجر نشد که ملتهای مسلمان [[احساس]] کنند که از [[استقلال]] [[واقعی]] برخوردارند و [[حاکمان]] دیکتاتور منطقه هم یا دست نشانده بودند و یا دنبال رو سیاستهای استکباری. | |||
اما در سالهای آغازین هزاره سوم [[جهان]] [[شاهد]] خیزش یک حرکت اصیل اسلامی در منطقه خاورمیانه است که به تعبیر [[حضرت آیتالله خامنهای]] یک [[زلزله]] واقعی در منطقه و نشاندهنده بیداری اسلامی است<ref>پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری، ۱۵/۱۱/۱۳۸۹.</ref>. بیداری اسلامی اصطلاحی است که توسط [[مقام معظم رهبری]] برای تحولات خاورمیانه به کار رفت و گسترهای وسیع از مباحث [[سیاسی]] مرتبط با [[جنبشهای اسلامی]]، [[ارتباط]] دولتهای ملی و [[اسلام]]، فرایند رو به [[رشد]] اسلامگرایی در جهان، اشائه اسلام سیاسی در کشورهای [[مسلمان]]، نحوه تعامل اصولگرایان مسلمان با جهان پیرامون و... را در بر میگیرد. این اصطلاح در فضای بینالمللی فعلی حوزه وسیعتری از مفاهیم مثل [[عدالتخواهی]]، تجدید نظرطلبی در ساختار [[ظالمانه]] [[حاکم]]، زیست سیاسی، [[اقتصادی]] و [[فرهنگی]] مستقل و غیر [[متعهد]] و... را در بر میگیرد. | |||
در کشورهای مسلمان با اضمحلال [[امپراطوری عثمانی]] در [[جنگ]] جهانی اول و پیدایش دولتهای ملی در [[دارالاسلام]] در واکنش به [[نفوذ]] [[استعمار]] در کشورهای مسلمان، همچنین با طرح مباحث جدید اصولگرایانه که در تمنای بازگشت به الگوی [[حکومت اسلامی]] در [[عصر رسول الله]]{{صل}} مطرح شد خیزشها و جنبشهای اسلامگرا در سراسر [[سرزمین]] [[مسلمانان]] با [[شداد]] و غلاظ متفاوت پدیدار شدند. اگرچه جنبشهای اسلامی پدیدههای جدیدی نیستند و تبار [[تاریخی]] دیرینهای دارند، مثل، [[زیدیه]]، [[اسماعیلیه]]، [[سلفیه]] و... که به طور کلی حول مقابله با [[انحطاط]] داخلی شکل میگرفتند اما پس از [[فروپاشی]] [[خلافت عثمانی]]، [[بیداری]] در [[جهان اسلام]] اغلب در [[تقابل]] با پدیده [[استعمار]] [[غربی]] نضج یافت. به [[اعتقاد]] «[[خورشید]] احمد» محقق پاکستانی و عضو [[جماعت]] [[اسلامی]] [[پاکستان]]، ریشههای رستاخیر اسلامی معاصر را باید در [[میراث]] استعمار یا به عبارتی در آثاری که قدرتهای [[استعماری]] در [[جوامع]] [[مسلمان]] به جا گذاشتند، جستجو کرد. | |||
بخش قابل توجهی از این جنبشهای استقلالطلب که در واکنش به فرآیند استعمار شکل گرفته بودند از کشورهای [[سنی]] نشین برخاستند که میتوان به [[جنبش]] اخوان المسلمین [[مصر]] توسط حسن البناء در سال ۱۹۲۸، [[جنبش اسلامی]] [[سوریه]] (شاخه اخوان المسلمین) توسط [[مصطفی]] سباعی از [[شاگردان]] و [[دوستان]] حسن البناء در سال ۱۹۴۴، [[جمعیت]] الشباب الاسلامی مراکش در سال ۱۹۷۱، گروههای القیام و الدعوه در الجزایر در دهه ۷۰ و همچنین [[جبهه]] [[نجات]] اسلامی که در سال ۱۹۸۹ تأسیس شد و در همه نقاط الجزایر شعبه داشت، جنبش اخوان جدید [[عربستان]] در دهه ۷۰ و... اشاره کرد. اگرچه اغلب [[اقدام]] جمعی این [[جنبشها]] در برابر دولتهای بومی تحت [[حمایت]] دول استعماری نمود عینی مییافت اما در موارد بسیاری نیز به مواجهه مستقیم و حتی [[مقاومت مسلحانه]] در برابر [[سلطه]] نیروهای خارجی غیر مسلمان منجر میشد که میتوان به برخی نمونههای آن اشاره کرد از جمله [[قیام]] [[مهدی سودانی]] و اعلام [[جهاد]] علیه [[انگلستان]] در اواخر [[قرن]] نوزدهم، اعلام جهاد جنبش [[سنوسیه]] در شمال [[آفریقا]] علیه متفقین و نیروهای ایتالیا در اوایل قرن بیستم، [[مبارزات]] مسلحانه اخوان المسلمین مصر علیه نیروهای [[انگلیسی]] در منطقه کانال سوئز در اوایل سال ۱۹۵۲ و... | |||
با [[پیروزی انقلاب اسلامی]] و تشدید و تشجیع [[بیداری اسلامی]] بین [[ملتهای مسلمان]]، استقلالخواهی ضمن فاصله گرفتن از رویکردهای ناسیونالیستی و [[بلوغ]] [[سیاسی]] جوامع مسلمان، افزایش [[ارتباطات]] بین [[فرهنگی]] در عصر ارتباطات گفتمان بیداری اسلامی جنبه بینالمللی یافت و امروز گستره وسیعی از [[ادبیات]] [[مبارزه با ظلم]] را در اقصی نقاط [[دنیا]] شامل میشود. | |||
امروز در پروژه [[استعمار]] فرانو، تضاد و [[تقابل]] غرب با [[جهان اسلام]] به نقطه اوج خود رسیده است لذا دیگر بحث [[لزوم]] [[جنبشهای اسلامی]] متجزی در کشورهای مختلف [[مسلمان]] همچون [[قرن]] بیستم مطرح نیست بلکه آنچه در حال حاضر برای جهان اسلام اهمیت دارد موضوع [[همگرایی]] جنبشهای اسلامی در برابر استعمار نوین [[غربی]] است. | |||
مفهوم «[[بیداری اسلامی]]» که با [[انقلاب اسلامی در ایران]] کلید خورد و با گذشت [[زمان]] در حال اوجگیری است فاقد [[تمایلات]] ناسیونالیستی است. [[موتور]] محرک بیداری اسلامی، اسلامخواهی در پرتو تشکیل [[امت اسلامی]] است. [[ملتهای مسلمان]] در بیداری اسلامی [[قیام]] نمیکنند که [[رفاه]] نسبی، یا نان و [[کرامت]] به دست آورند. اگرچه میدانند در صورت تحقق آرمانهای اصیل آنها بالتبع رفاه و افزایش کیفیت [[زندگی مادی]] و [[معنوی]] نیز تحصیل میشود. [[مردم]] برای یک [[رسالت جهانی]] و [[الهی]] قیام میکنند. به همین دلیل است که امروز در بیداری اسلامی [[ملتها]] غیریت خود را [[ابرقدرتها]]، [[آمریکا]] و [[اسرائیل]] تعریف کردهاند. فلش بیداری اسلامی [[مقابله با استکبار]] [[جهانی]] و [[جبهه]] [[باطل]] آمریکا و [[رژیم صهیونیستی]] است<ref>پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری، ۲۹/۵/۱۳۹۱.</ref>. | |||
امروز به تعبیر [[حضرت آیتالله خامنهای]] [[جمهوری اسلامی ایران]] [[پرچمدار]] [[بیداری]]، [[اتحاد]] و [[عزت]] ملتهای مسلمان است. [[ملل]] مختلف در قارههای [[آسیا]]، [[آفریقا]]، آمریکا و حتی اروپا، [[چشم]] به [[ایران]] دوختهاند و [[پیام]] [[عدالتخواه]] [[انقلاب اسلامی]] را [[درک]] میکنند. گفتمان [[انقلاب]] نوید دهنده درهم شکستن [[نظامات]] ناعادلانه جهانی است. تشعشعات الهی گفتمان انقلاب اسلامی در کشورهای مسلمان و غیر مسلمان بنیان [[سست]] [[استکبار]] را به لرزه درآورده است. [[جهان]] امروز در نهایت تمنای [[ارزشهای معنوی]] است و انقلاب اسلامی به عنوان کانون معنا توانسته و میتواند بر دلهای بشیریت مسخر شود. عصر بیداری جولانگاه [[معنویت]] و معنویت توأم با [[عقلانیت]] و [[پیشرفت]] برگ برنده انقلاب اسلامی است. از سویی [[اعتماد به نفس]] ملی [[ایرانیان]] قوت [[قلبی]] برای سایر [[مسلمانان]] و [[مستضعفان]] جهان است<ref>پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری، ۲۰/۷/۱۳۹۰.</ref>. [[دشمن]] طی ۳۳ سال گذشته از تمام ابزارهای [[سیاسی]]، [[اقتصادی]]، [[اجتماعی]] و [[فرهنگی]] خود بهره گرفته تا با لطمه زدن [[اعتماد به نفس]] ملی [[ایرانیان]] از [[الگو]] شدن [[انقلاب اسلامی]] در منطقه ممانعت کند. البته غربیها بوق در هزیمت<ref>مفهوم کنایی و طنزآلود «بوق در هزیمت زدن» به معنای حرکت غیر متعارف و مضحک شکست خوردگانی است که در هنگام عقب نشینی و فرار بر شیپور جنگ میدمند و به بیان قابوسنامه به جوانی کردن در دوران عزلت و پیری میماند. چون بوق زدن باشد در وقت هزیمت / مردی که جوانی کند اندرگه پیری (قابوسنامه، تصحیح یوسفی، ص۵۹).</ref> میزنند اعتماد به نفس ملی [[ایرانیها]]، [[استقامت]] آنها بر آرمانهای [[انقلاب]] و پیشرفتهای چشمگیر [[ملت ایران]] در عرصههای [[علمی]]، [[پزشکی]]، تکنولوژیک و... به الگوی بیبدیلی در جریان [[بیداری اسلامی]] تبدیل شده است غربیها که به خوبی میدانند در جریان بیداری اسلامی از کجا ضربه خوردهاند میکوشند با لطمه زدن به اعتماد به نفس ملی ایرانیان که قوت [[قلبی]] برای سایر [[مسلمانان]] [[جهان]] است بخشی از [[آلام]] [[روانی]] و سیاسی خود را بکاهند.<ref>[[سید مرتضی نبوی|نبوی]] و [[صالح اسکندری|اسکندری]]، [[استقلال اسلامی ۲ - نبوی و اسکندری (مقاله)|مقاله «استقلال اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۱۱۰۵.</ref> | |||
===[[پیشرفت]] علمی و اقتصادی [[ملتهای مسلمان]]=== | |||
یکی دیگر از شاخصهای به دست آوردن [[استقلال]] [[امت اسلامی]] در منظومه [[فکری]] [[حضرت آیتالله خامنهای]]، پیشرفت ملتهای مسلمان در عرصههای مختلف علمی، اقتصادی، پزشکی و تکنولوژیک است. مسلمانان تا پیش از رنسانس در اروپا سرآمد [[علم]] در حوزههای مختلفی نظیر پزشکی، [[ریاضیات]]، [[جغرافیا]]، فیزیک و شیمی، هیئت و... بودند. این [[تعادل]] تا [[قرن]] پانزدهم ادامه داشت اما از قرن ۱۵ به بعد تعادل به نفع غربیها به هم خورد. غربیها زمانی که بر کشورهای [[مسلمان]] مسلط شدند، مسابقه علمی را متوقف کردند. مسلمانانی که در قرون دوم و سوم [[هجری]] مرزهای علم و [[دانش]] را یکی پس از دیگری در مینوردیدند، پس از رنسانس در اروپا و به خصوص بعد از انقلاب صنعتی به یک باره چشم باز کردند و دیدند که از اروپاییها عقب افتادهاند. [[عقبماندگی]] [[روحیات]] و [[اعتماد به نفس]] [[ملتهای مسلمان]] را دچار خدشه کرد<ref>پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری، ۲۱/۷/۱۳۸۴.</ref>. | |||
[[علمی]] که در [[اختیار]] غربیها بعد از رنسانس قرار گرفت عملاً به ابزاری تبدیل شد تا به وسیله آن [[استقلال]] [[مسلمانان]] را پایمال کنند. مانند [[انگلیس]] که از کشتی بخار برای [[استعمار]] [[هند]] استفاده نمود و استعمار هند کمک کرد که کشتی بخار به کشتیهای پیشرفتهتری تبدیل شود و [[تسلط]] هند و نقاط دیگر بر را نیز افزایش دهد<ref>پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری، ۸/۸/۱۳۸۲.</ref>. | |||
[[فقر]] و [[جهل]] در کنار [[تفرقه]] یکی از ابزارهای همیشگی بوده است که باعث شده کشورهای استکباری بر مسلمانان تفوق پیدا کنند و بر آنها مسلط شوند. [[غفلت]]، [[ضعف نفس]] [[رجال]] [[سیاسی]] و [[مسئولیت]] ناپذیری [[نخبگان]] [[فرهنگی]]، به غربیها این [[اجازه]] را داد تا ضمن [[غارت]] ثروتهای کشورهای [[مسلمان]]، و [[تحقیر]] آنها استقلالشان را نابود کنند. این مسأله سبب شد کشورهای مسلمان [[روز]] به روز ضعیفتر شوند و [[مستکبران]] روز به روز قویتر<ref>پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری، ۱۹/۱۲/۱۳۸۴.</ref>. | |||
بر این اساس، نظر [[حضرت آیتالله خامنهای]] همواره بین استقلال [[واقعی]] کشورهای مسلمان و [[پیشرفتهای علمی]] آنها پیوندهای [[مستمری]] برقرار میکنند. به عنوان نمونه ایشان در [[دیدار]] با نخست [[وزیر]] [[عراق]] تلاش برای افزایش [[اقتدار]] عراق به ویژه از طریق [[بسترسازی]] [[جهاد علمی]] مستمر و همچنین ایجاد [[نهضت]] [[سازندگی]] در سراسر عراق را خواستار شدند. به نظر ایشان باید در عراق که مرکز استعدادهای علمی دنیای [[عرب]] است، یک [[نهضت علمی]] آغاز شود و [[دانشگاهیان]] و نخبگان به سمت جهاد علمی سوق داده شوند.<ref>[[سید مرتضی نبوی|نبوی]] و [[صالح اسکندری|اسکندری]]، [[استقلال اسلامی ۲ - نبوی و اسکندری (مقاله)|مقاله «استقلال اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۱۱۱۰.</ref> | |||
===[[عزت]] و اقتدار [[امت اسلامی]]=== | |||
عزت و اقتدار یکی از شاخصههای اصلی استقلال امت اسلامی است؛ چراکه {{متن قرآن|وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«فراپایگی تنها از آن خداوند و پیامبر او و مؤمنان است» سوره منافقون، آیه ۸.</ref> عزت و اقتدار امت اسلامی از منظر حضرت آیتالله خامنهای محصول [[واجب]] الاتباع دانستن [[احکام الهی]] و [[شریعت اسلامی]] است<ref>پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری، ۱۸/۱۲/۱۳۹۰.</ref>. کشورهای [[مسلمان]] زمانی میتوانند از [[کرامت]]، [[عزت]] و موجودیت خود به معنای [[واقعی]] کلمه [[دفاع]] کنند که متکی بر [[اراده]] ملتهای خود باشند<ref>پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری، ۲۳/۲/۱۳۸۸.</ref>. | |||
[[امت اسلامی]] زمانی میتواند به عزت و [[اقتدار]] واقعی دست پیدا کند که [[قادر]] باشد یک الگوی تمام عیار را فراروی [[جامعه بشری]] به نمایش بگذارد و مثل مشعلی در [[تاریکی]] [[جهان]] معاصر باشد. [[جامعه اسلامی]] باید {{متن قرآن|لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ}}<ref>«تا گواه بر مردم باشید» سوره بقره، آیه ۱۴۳.</ref> و {{متن قرآن|يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ}}<ref>«به نیکی فرا میخوانند» سوره آل عمران، آیه ۱۰۴.</ref> باشد. امت اسلامی زمانی عزت و اقتدار خود را باز یافته است که قادر باشد به [[بشریت]] [[حیات]] [[مجدد]] ببخشد و به کالبد یخزده [[انسان]] معاصر [[گرما]] دهد<ref>پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری، ۹/۱۱/۱۳۷۶.</ref>. | |||
این [[الگوسازی]] نیز مسبوق به نوسازی [[ارزشهای اسلامی]] است. محصول [[گرایش]] و پویش به [[قرآن]] و ارزشهای اسلامی است. اگر امت اسلامی به [[شریعت مقدس اسلامی]] به چشم یک [[نجات]] بخش بنگرد و [[اسلام]] را مایه عزت، اقتدار و کرامت بداند، مقدمه [[استقلال]] امت اسلامی فراهم شده است. [[دشمن]] میخواهد که اسلام را مایه [[عقبماندگی]] [[ملتها]] و [[سرافکندگی]] آنها معرفی کند. این تلقین [[شیطانی]] توطئهای برای [[سیطره]] بر [[مسلمین]] و مقابله با استقلالخواهی آنهاست<ref>پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری، ۹/۱۱/۱۳۷۶.</ref>. | |||
عزت و اقتدار امت اسلامی همچنین ناشی از [[دشمنشناسی]] صحیح است. امت اسلامی با [[پرهیز]] از [[اختلافات]] و واگراییهای داخلی باید دشمن اصلی خود را هیچگاه فراموش نکند. یکی از ترفندهای همیشگی [[جبهه]] [[کفر]] و [[نفاق]] در مقابل امت اسلامی [[تفرقه]] انگیزی بوده است. [[اختلاف]] بینداز و [[حکومت]] کن! | |||
[[مستکبران]] بر خلاف واقع، آن چیزی را که خطر اصلی و [[تهدید]] اصلی برای امت اسلامی و حتی برای بشریت است - یعنی [[صهیونیسم]] - پنهان میکنند. در مقابل به [[دروغ]] خطرهایی را که وجود ندارد، برجستهسازی میکنند و بین [[مسلمانها]] [[اختلاف]] میاندازند. [[عرب]] و [[عجم]]، [[شیعه]] و [[سنی]]، [[مذاهب]] مختلف، رنگ پوستها و... را بهانه میکنند تا پرده [[غفلت]] مانع از [[شناسایی]] [[دشمن]] اصلی گردد<ref>پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری، ۲۹/۵/۱۳۹۱.</ref>.<ref>[[سید مرتضی نبوی|نبوی]] و [[صالح اسکندری|اسکندری]]، [[استقلال اسلامی ۲ - نبوی و اسکندری (مقاله)|مقاله «استقلال اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۱۱۱۱.</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |