←جستارهای وابسته
(←منابع) |
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
== [[تاریخ]] [[آفرینش بشر]] == | == [[تاریخ]] [[آفرینش بشر]] == | ||
شمار جمعیت فعلی [[انسانها]] نشان دهندۀ هفت هزار سال [[عمر]] [[بشر]] است؛ اگرچه گاه بقایایی از استخوانهای [[انسان]] [[کشف]] میشود که قدمت آن به صدها هزار سال پیش میرسد اما ممکن است از آنِ [[انسان]] کنونی نباشند و به نسلی که پیش از [[آدم]] و [[حوا]] میزیستهاند مربوط شوند؛ زیرا اگر [[نسل]] [[انسان]] را از [[آدم]] و [[حوا]] بدانیم با توجه به [[مرگ]] و میرهای طبیعی و نیز ناشی از [[جنگها]] و [[بیماریها]]، شمار [[انسانها]] به قدری میرسد که امروز هست. استخوانهای [[کشف]] شده هم به احتمال، از آنِ نوعی هستند که پیش از [[آدم]] و [[حوا]] میزیسته است<ref>ر. ک: معارف و معاریف، ج۱، ص۲۹۱.</ref>. دربارۀ [[عمر]] موجودات دیگر در [[قرآن کریم]] نشانههایی روشن یافت میشوند که نشان میدهند برخی از آنها پیش از [[انسان]] وجود داشتهاند به عنوان مثال، [[قرآن]] میفرماید: «ما [[امانت]] را بر [[آسمانها]] و [[زمین]] و کوهها عرضه کردیم و آنها از حمل آن سر برتافتند و هراسیدند ولی [[انسان]] آن را بر دوش گرفت»<ref>{{متن قرآن|إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا}}«ما امانت را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم، از برداشتن آن سر برتافتند و از آن هراسیدند و آدمی آن را برداشت؛ بیگمان او ستمکارهای نادان است» سوره احزاب، آیه ۷۲.</ref>. این [[آیه]] تصریح دارد که [[آسمانها]] و [[زمین]] و کوهها پیش از [[انسان]] وجود داشتهاند<ref>ر. ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۲ـ۴۳.</ref>. | شمار جمعیت فعلی [[انسانها]] نشان دهندۀ هفت هزار سال [[عمر]] [[بشر]] است؛ اگرچه گاه بقایایی از استخوانهای [[انسان]] [[کشف]] میشود که قدمت آن به صدها هزار سال پیش میرسد اما ممکن است از آنِ [[انسان]] کنونی نباشند و به نسلی که پیش از [[آدم]] و [[حوا]] میزیستهاند مربوط شوند؛ زیرا اگر [[نسل]] [[انسان]] را از [[آدم]] و [[حوا]] بدانیم با توجه به [[مرگ]] و میرهای طبیعی و نیز ناشی از [[جنگها]] و [[بیماریها]]، شمار [[انسانها]] به قدری میرسد که امروز هست. استخوانهای [[کشف]] شده هم به احتمال، از آنِ نوعی هستند که پیش از [[آدم]] و [[حوا]] میزیسته است<ref>ر. ک: معارف و معاریف، ج۱، ص۲۹۱.</ref>. دربارۀ [[عمر]] موجودات دیگر در [[قرآن کریم]] نشانههایی روشن یافت میشوند که نشان میدهند برخی از آنها پیش از [[انسان]] وجود داشتهاند به عنوان مثال، [[قرآن]] میفرماید: «ما [[امانت]] را بر [[آسمانها]] و [[زمین]] و کوهها عرضه کردیم و آنها از حمل آن سر برتافتند و هراسیدند ولی [[انسان]] آن را بر دوش گرفت»<ref>{{متن قرآن|إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا}}«ما امانت را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم، از برداشتن آن سر برتافتند و از آن هراسیدند و آدمی آن را برداشت؛ بیگمان او ستمکارهای نادان است» سوره احزاب، آیه ۷۲.</ref>. این [[آیه]] تصریح دارد که [[آسمانها]] و [[زمین]] و کوهها پیش از [[انسان]] وجود داشتهاند<ref>ر. ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۲ـ۴۳.</ref>. | ||
==[[آفرینش آدم]]{{ع}} و [[نافرمانی]] [[شیطان]]== | |||
پس از [[گفتوگو]] میان [[خدای بزرگ]] و [[فرشتگان]] بود که [[خداوند]] [[خلقت آدم]] و سر سلسله نوع [[بشر]] را آغاز کرد. به تصریح [[قرآن کریم]]، [[انسان]] را از [[گِل]] آفرید و سپس از [[روح]] خویش در آن دمید<ref>چنان که در بالا اشاره شد، قرآن کریم نسل انسان را از نسل جداگانه و مستقلی میداند که سرسلسله آنها آدم ابوالبشر بوده و او را نیز از خاک آفریده است و موضوع تبدّل انواع که مدتی است در اروپا مورد بحث قرار گرفته و طبق آن انسان را از نوع کاملی از سایر حیوانات فرض کرده و نسل انسان را به میمون یا نوعی از ماهیها رساندهاند پایه و اساس علمی نداشته و فرضیهای بیش نیست و چند سالی از ظهورش نگذشته بود که مردود شناخته شد و مانند بسیاری از فرضیههای دیگر در کتابها و کتابخانهها مدفون گردید. در صورت تمایل به تحقیق در این زمینه، باید به کتابهای مفصلی که در ردّ فرضیه داروین و نظریه نشو و ارتقا نوشته شده، مراجعه کنید.</ref>، سپس به فرشتگان دستور داد که به [[آدم]] [[سجده]] کنند و آنان نیز همگی به جز [[ابلیس]] بر آدم سجده کردند و [[فرمان الهی]] را انجام دادند<ref>آنچه در این جا مورد بحث جمعی از [[مفسران]] و [[دانشمندان]] قرار گرفته این است که [[سجده فرشتگان]] بر آدم{{ع}} چگونه سجدهای بود، در حالی که سجده برای غیر [[خدا]] جایز نیست؟ و [[اجمال]] پاسخهایی که دادهاند و در [[بحارالانوار]]، ج۱۱، ص۱۴۰ بدانها اشاره شده این است که سجده [[عبادت]] ذاتی نیست، بلکه به معنای [[غایت]] [[خضوع]] و [[احترام]] برای موجود [[برتر]] است، ولی اگر این خضوع و احترام به عنوان [[پرستش]] صورت گیرد باید برای خدا باشد، و اما اگر به سبب احترام شخص بزرگ و [[برتری]] باشد، به ویژه که [[خدای تعالی]] هم بدان [[فرمان]] و دستور دهد، دلیلی بر ناروا بودن آن وجود ندارد. | |||
گذشته از این که ممکن است کسی بگوید: [[سجده]] در این جا برای [[خدا]] بود و فقط [[فرشتگان]] [[مأمور]] شدند که آن را به دستور [[پروردگار متعال]] و رو به [[آدم]] [[ابوالبشر]] انجام دهند تا ضمن [[احترام]] به او، سر [[تسلیم]] و [[خضوع]] در پیش گاه او فرود آورده به [[عظمت مقام]] او پی برند، این مانند آن است که به ما دستور دادهاند [[نماز]] را رو به [[قبله]] بخوانیم و این نه آن است که قبله و [[خانه کعبه]] را [[معبود]] خود قرار میدهیم، بلکه برای خدا بدان سو نماز میخوانیم، چنان که در داستان سجده [[برادران یوسف]] نیز که در [[قرآن کریم]] آمده است و ان شاء [[اللّه]] در جای خود ذکر خواهد شد، به این صورت بوده؛ البته پاسخ اول از جهاتی بهتر و از برخی اشکالاتی که شده سالمتر است والله أعلم.</ref>. تنها [[شیطان]] بود که [[تکبر]] کرد و یا از روی حسدی که به [[مقام]] آدم برد از انجام این [[فرمان]] [[سرپیچی]] نمود و تا هنگام [[رستاخیز]] رانده [[درگاه الهی]] شد. | |||
وقتی [[خداوند سبحان]] علت این سرپیچی و [[تمرّد]] را از وی پرسید و فرمود: «چه چیز مانع سجده تو شد؟» شیطان گفت: «من از او بهترم، چون مرا از [[آتش]] آفریدهای و او را از [[گِل]] [[خلق]] کردهای»<ref>{{متن قرآن|قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ}} «(خداوند) فرمود: آنگاه که به تو فرمان دادم. چه چیز تو را از فروتنی بازداشت؟ گفت: من از او بهترم! مرا از آتش و او را از گل آفریدهای» سوره اعراف، آیه ۱۲.</ref>. و با این سخن تکبر و [[سرکشی]] خود را آشکار ساخت. | |||
آری، بعضی [[صفات ناپسند]] به قدری در [[بدبختی]] [[انسان]] مؤثر است که یک [[خودنمایی]] چند لحظهای، [[سعادت]] [[معنوی]] انسان را بر باد داده و زحمات چندین ساله او را از بین میبرد. علی{{ع}} در همین باره میفرماید: | |||
{{متن حدیث|فَاعْتَبِرُوا بِمَا كَانَ مِنْ فِعْلِ اللَّهِ بِإِبْلِيسَ إِذْ أَحْبَطَ عَمَلَهُ الطَّوِيلَ وَ جَهْدَهُ الْجَهِيدَ وَ كَانَ قَدْ عَبَدَ اللَّهَ سِتَّةَ آلَافِ سَنَةٍ لَا يُدْرَى أَ مِنْ سِنِي الدُّنْيَا أَمْ مِنْ سِنِي الآْخِرَةِ عَنْ كِبْرِ سَاعَةٍ وَاحِدَةٍ}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۹۰.</ref>؛ | |||
از [[رفتاری]] که [[خداوند]] درباره [[ابلیس]] انجام داد. [[عبرت]] بگیرید که عبادتهای طولانی و کوششهای بسیار او را به خاطر [[تکبر]] یک [[ساعت]] تباه ساخت، همان [[شیطانی]] که شش هزار سال [[عبادت خدا]] را کرد، سالهایی که معلوم نیست از سالهای [[دنیا]] بود یا از سالهای [[آخرت]]. | |||
آری، [[سرکشی]] [[شیطان]] یا حسدی که به [[مقام]] [[آدم]] برد او را از درگاه پر [[فیض الهی]] دور کرد و از [[رحمت]] بیکرانش [[محروم]] ساخته و برای همیشه رانده [[درگاه الهی]] کرد. و این [[فرمان]] در بارهاش صادر شد: | |||
{{متن قرآن|قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ * وَإِنَّ عَلَيْكَ لَعْنَتِي إِلَى يَوْمِ الدِّينِ}}<ref>«فرمود: پس از آن (بهشت) بیرون رو که تو راندهای * و لعنت من تا روز پاداش و کیفر بر تو باد!» سوره ص، آیه ۷۷-۷۸.</ref> | |||
شیطان که متوجه شد همه مشقتهایی که در راه [[عبادت]] کشیده بود تا به [[مقام قرب]] [[حق تعالی]] برسد از بین رفت، نومیدانه گفت: «پروردگارا حال که چنین است، پس مرا تا [[روز]] باز پسین مهلت بده و زندهام بگذار!»<ref>{{متن قرآن|قَالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ * قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ * إِلَى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ}} «گفت: پروردگارا! پس تا روزی که (همگان) برانگیخته میشوند، مرا مهلت ده! * فرمود: اینک تو از مهلت یافتگانی! * تا روز آن هنگام معیّن» سوره ص، آیه ۷۹-۸۱.</ref> [[خدای تعالی]] قسمتی از حاجتش را برآورد و بدو فرمود: «تو تا آن روز معین، مهلت داشته و زنده خواهی ماند»<ref>{{متن قرآن|قَالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ * قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ * إِلَى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ}} «گفت: پروردگارا! پس تا روزی که (همگان) برانگیخته میشوند، مرا مهلت ده! * فرمود: اینک تو از مهلت یافتگانی! * تا روز آن هنگام معیّن» سوره ص، آیه ۷۹-۸۱.</ref>. | |||
اما از آنجا که اساس همه خواریهایی که دچار شده بود از وجود [[آدم]] و [[سجده]] نکردن به او میدانست، [[کینه]] او و فرزندانش را بر [[دل]] گرفت و [[عداوت]] آنها برای همیشه در قلبش جایگیر شد. و از این رو نتوانست خودداری کند و پس از این که [[خداوند]] درخواستش را پذیرفت پرده از روی کینه [[قلبی]] خود برداشت و بلکه [[خدا]] را نیز در این باره مقصر دانست و گفت: «حال که مرا [[گمراه]] کردی من هم بر سر [[راه راست]] تو در کمین آنها مینشینم و (برای گمراه ساختنشان راه را بر ایشان میبندم) از پیش رو و پشت سر و قسمت راست و چپشان بر آنها در میآیم (و به هر ترتیبی شده گمراهشان میسازم) و خواهی دید که بیشترشان شرط [[سپاس]] تو را نخواهند گزارد»<ref>{{متن قرآن|قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ * ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَنْ شَمَائِلِهِمْ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ}} «گفت: پس از آنجا که مرا بیراه نهادی بر سر راه راست تو، به کمین آنان مینشینم * آنگاه از پیش و پس و راست و چپ آنان به سراغشان خواهم رفت و بیشتر آنان را سپاسگزار نخواهی یافت» سوره اعراف، آیه ۱۶-۱۷.</ref>. برای این منظور انواع [[کارهای بد]] را برایشان جلوه خواهم داد و با [[وعده]] و [[وعید]] آرزومندشان میکنم و تنها [[بندگان]] با [[اخلاص]] میتوانند از [[گمراهی]] من در [[امان]] بمانند و مرا بدانها راهی نیست، وگرنه مابقی آنها را [[اغوا]] کرده و گمراه خواهم ساخت. | |||
[[خدای متعال]] نیز برای آنکه آدم و فرزندانش دچار [[وسوسههای شیطان]] نشوند، در جاهای بسیاری هشدار داد که [[شیطان]] [[دشمن]] آشکار شماست، هشیار باشید تا شما را از راه راست به در نکند و (همان گونه که خود [[بدبخت]] شد) سبب [[بدبختی]] شما نشود و به دست او به [[شقاوت]] نیفتید. [[آگاه]] باشید که وعدههای [[شیطان]] [[دروغ]] است و شما را جز به [[کارهای زشت]] و مُنکر وادار نکند، و این مضمون را در چند جا تکرار کرد: | |||
{{متن قرآن|وَلَا يَصُدَّنَّكُمُ الشَّيْطَانُ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ}}<ref>«و مبادا شیطان شما را (از راه راست) باز دارد که او دشمن آشکار شماست» سوره زخرف، آیه ۶۲.</ref>. | |||
همچنین [[خداوند]] به زبان [[پیمبران]] خود و در [[جهان]] دیگری از [[انسانها]] [[پیمان]] گرفت که از شیطان [[پیروی]] نکنند، از [[راه راست]] دست نکشند و [[دشمن]] آشکار خود را از یاد نبرند و این پیمان را به [[پیغمبر]] بزرگوار [[وحی]] فرمود: «آیا ای پسران [[آدم]] به شما نسپردم که شیطان را [[پرستش]] نکنید که وی دشمن آشکار شماست!»<ref>{{متن قرآن|أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ}} «ای فرزندان آدم! آیا به شما سفارش نکردم که شیطان را نپرستید که او دشمن آشکار شماست؟» سوره یس، آیه ۶۰.</ref>. | |||
از سوی دیگر شیطان و پیروانش را از [[دوزخ]] و عذابهای سخت [[روز جزا]] [[بیم]] داده و فرمود: «بدان که محققاً [[جهنم]] را از تو و پیروانت پُر خواهم کرد... و وعدهگاه گمراهانی که از تو پیروی کنند دوزخ خواهد بود... و همگی بدانند که [[حزب شیطان]] [[مردمان]] زیانکاری هستند»<ref>{{متن قرآن|لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْكَ وَمِمَّنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ أَجْمَعِينَ}} «که دوزخ را از تو و هر کس از ایشان که از تو پیروی کند همگی، خواهم انباشت» سوره ص، آیه ۸۵؛ {{متن قرآن|قَالَ اذْهَبْ فَمَنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ فَإِنَّ جَهَنَّمَ جَزَاؤُكُمْ جَزَاءً مَوْفُورًا}} «فرمود: برو که از آنان هر که از تو پیروی کند بیگمان دوزخ کیفر شماست، کیفری تمام (و کامل)» سوره اسراء، آیه ۶۳؛ {{متن قرآن|اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ فَأَنْسَاهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ أُولَئِكَ حِزْبُ الشَّيْطَانِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطَانِ هُمُ الْخَاسِرُونَ}} «شیطان بر آنان چیرگی یافت و یادکرد خداوند را از یاد آنان برد، آنان حزب شیطانند، آگاه باشید که بیگمان حزب شیطان است که (گرویدگان به آن) زیانکارند» سوره مجادله، آیه ۱۹.</ref>.<ref>[[سید هاشم رسولی محلاتی|رسولی محلاتی، سید هاشم]]، [[تاریخ انبیاء (کتاب)|تاریخ انبیاء]] ص ۲۹.</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |