ابودرداء در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - ' آنکه ' به ' آنکه '
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - ' آنکه ' به ' آنکه ') |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
== ابودرداء و برخورد با [[گناهکار]] == | == ابودرداء و برخورد با [[گناهکار]] == | ||
ابودرداء از کنار مردی که مرتکب گناهی شده بود عبور میکرد، شنید [[مردم]] به او [[دشنام]] میدهند، گفت: "چرا چنین میکنید؟! اگر این مرد در [[چاه]] افتاده بود چه میکردید؟ مگر نه | ابودرداء از کنار مردی که مرتکب گناهی شده بود عبور میکرد، شنید [[مردم]] به او [[دشنام]] میدهند، گفت: "چرا چنین میکنید؟! اگر این مرد در [[چاه]] افتاده بود چه میکردید؟ مگر نه آنکه او را بیرون میآوردید؟" | ||
[[مردم]] گفتند: آری، چنین است. | [[مردم]] گفتند: آری، چنین است. | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
== [[نامه]] ابودرداء به [[سلمان فارسی]] == | == [[نامه]] ابودرداء به [[سلمان فارسی]] == | ||
[[محمد بن واسع]] [[نقل]] میکند که ابودرداء به جناب [[سلمان فارسی]] نامهای با این مضمون نوشت: "اما بعد، [[برادر]] من! [[سلامتی]] و [[فرصت]] خود را [[غنیمت]] بشمار قبل از | [[محمد بن واسع]] [[نقل]] میکند که ابودرداء به جناب [[سلمان فارسی]] نامهای با این مضمون نوشت: "اما بعد، [[برادر]] من! [[سلامتی]] و [[فرصت]] خود را [[غنیمت]] بشمار قبل از آنکه [[مبتلا]] به امری شوی که چارهای برای آن نیست. برادرم! [[دعوت]] [[مؤمن]] [[مسلمان]] را [[غنیمت]] شمار؛ با [[مسجد]] مأنوس باش؛ همانا از [[پیامبر]] {{صل}} شنیدم که [[مسجد]] [[خانه]] هر فرد با تقوایی است و [[خداوند]] ضمانت کرده است که [[اهل]] [[مسجد]] از [[راحتی]] [[جان]] و [[آرامش]] بهرهمندند و آن، جواز عبور از [[صراط]] به سوی [[رضوان الهی]] است. | ||
برادرم! [[یتیمان]] را به خود نزدیک کن و به آنها [[لطف]] کن و دست [[محبت]] بر سرشان بکش و از غذای خود به آنها بده، زیرا من از [[پیامبر]] {{صل}} شنیدم که در پاسخ کسی که از [[قساوت قلب]] [[شکایت]] داشت فرمود: "[[یتیم]] را به خود نزدیک کن و به او [[لطف]] کن و دست بر سرش بکش و از غذایت به او بده که موجب [[نرمش]] [[دل]] و رسیدن به [[حاجت]] است""<ref>تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۴۷، ص۱۵۳.</ref><ref>[[عبدالرضا رضایی|رضایی، عبدالرضا]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۱۰۸.</ref>. | برادرم! [[یتیمان]] را به خود نزدیک کن و به آنها [[لطف]] کن و دست [[محبت]] بر سرشان بکش و از غذای خود به آنها بده، زیرا من از [[پیامبر]] {{صل}} شنیدم که در پاسخ کسی که از [[قساوت قلب]] [[شکایت]] داشت فرمود: "[[یتیم]] را به خود نزدیک کن و به او [[لطف]] کن و دست بر سرش بکش و از غذایت به او بده که موجب [[نرمش]] [[دل]] و رسیدن به [[حاجت]] است""<ref>تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۴۷، ص۱۵۳.</ref><ref>[[عبدالرضا رضایی|رضایی، عبدالرضا]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۱۰۸.</ref>. |