پرش به محتوا

اثبات وجود خدا: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۷: خط ۴۷:
# [[برهان امکان و وجوب]]: در این برهان، به خلاف [[برهان حدوث]]، امکان اشیاء [[حدّ وسط]] [[برهان]] قرار می‌‌گیرد، و حدوث یا فنا تنها عهده دار اثبات امکان برای موجودات مورد [[مشاهده]] است، بعد از اثبات صفت امکان برای موجودات عالم، این مقدمه ضمیمه می‌‌شود که موجود ممکن برای وجود یافتن، نیازمند به غیر است و این غیر یا خود باید واجب الوجود باشد و یا به دلیل بطلان [[تسلسل]] در سلسله فاعلی منتهی به واجب الوجود شود<ref>شرح المواقف، ج۳، ص۱۲ـ۱۳، شرح المقاصد، ج۴، ص۱۶، قواعد العقاید، ص۴۶، قواعد المرام، ص۶۳ـ ۶۵ و گوهر مراد، ص۲۳۵.</ref>.
# [[برهان امکان و وجوب]]: در این برهان، به خلاف [[برهان حدوث]]، امکان اشیاء [[حدّ وسط]] [[برهان]] قرار می‌‌گیرد، و حدوث یا فنا تنها عهده دار اثبات امکان برای موجودات مورد [[مشاهده]] است، بعد از اثبات صفت امکان برای موجودات عالم، این مقدمه ضمیمه می‌‌شود که موجود ممکن برای وجود یافتن، نیازمند به غیر است و این غیر یا خود باید واجب الوجود باشد و یا به دلیل بطلان [[تسلسل]] در سلسله فاعلی منتهی به واجب الوجود شود<ref>شرح المواقف، ج۳، ص۱۲ـ۱۳، شرح المقاصد، ج۴، ص۱۶، قواعد العقاید، ص۴۶، قواعد المرام، ص۶۳ـ ۶۵ و گوهر مراد، ص۲۳۵.</ref>.
# [[برهان صدیقین]]: صدیقین ، نام برهانی است که در آن هیچ یک از [[افعال]] و [[مخلوقات]] [[خداوند]] نظیر حرکت و حدوث، واسطه در [[اثبات]] نیست<ref>الاشارات والتنبیهات، ج۳، ص۶۶.</ref>. مدعای برهان صدیقین این است که تحقق واقعیتی که از ضرورت ازلی برخوردار است یک قضیه [[بدیهی]] اوّلی است و راهی برای تردید در آن وجود ندارد و مرز [[سفسطه]] و [[فلسفه]] در [[پذیرفتن]] این قضیه است. [[واقعیت]]، امری است که امکان [[انکار]] آن در هیچ فرضی ممکن نیست و به همین دلیل قضیه [[بدیهی]] اولیه‌ای که از [[صدق]] آن خبر می‌‌دهد از [[ضرورت]] ازلیه برخوردار است و واقعیت‌های محدود و مقیّد که هر یک مشروط به شرط و محدود به حدّ خاص خود هستند در محدوده مصداق خود صادق بوده و در خارج از آن کاذب هستند لذا هیچ یک نمی‌تواند مصداق آن واقعیت مطلق باشد، بلکه آن واقعیت، امری است که بدون آنکه به حدّی خاص در آید با همه واقعیت‌های محدود همراه بوده و هیچ [[غیبت]] و زوالی برای آن متصور نیست.
# [[برهان صدیقین]]: صدیقین ، نام برهانی است که در آن هیچ یک از [[افعال]] و [[مخلوقات]] [[خداوند]] نظیر حرکت و حدوث، واسطه در [[اثبات]] نیست<ref>الاشارات والتنبیهات، ج۳، ص۶۶.</ref>. مدعای برهان صدیقین این است که تحقق واقعیتی که از ضرورت ازلی برخوردار است یک قضیه [[بدیهی]] اوّلی است و راهی برای تردید در آن وجود ندارد و مرز [[سفسطه]] و [[فلسفه]] در [[پذیرفتن]] این قضیه است. [[واقعیت]]، امری است که امکان [[انکار]] آن در هیچ فرضی ممکن نیست و به همین دلیل قضیه [[بدیهی]] اولیه‌ای که از [[صدق]] آن خبر می‌‌دهد از [[ضرورت]] ازلیه برخوردار است و واقعیت‌های محدود و مقیّد که هر یک مشروط به شرط و محدود به حدّ خاص خود هستند در محدوده مصداق خود صادق بوده و در خارج از آن کاذب هستند لذا هیچ یک نمی‌تواند مصداق آن واقعیت مطلق باشد، بلکه آن واقعیت، امری است که بدون آنکه به حدّی خاص در آید با همه واقعیت‌های محدود همراه بوده و هیچ [[غیبت]] و زوالی برای آن متصور نیست.
# [[برهان وجودی]]: این برهان برای [[اثبات وجود خدا]] از تحلیل مفهومی کمک می‌‌گیرد و با دقت در مفاهیمی مثل [[واجب]] الوجود، کامل مطلق، بی‌نهایت و ... می‌‌خواهد نشان دهد که اگر واجب الوجود بالذات در هستی نباشد تناقض لازم می‌‌آید و صرف [[تصور]] چنین مفهومی مستلزم اعتراف به وجود اوست<ref>اثبات وجود خدا، ص۵۲، نقد برهان ناپذیری خدا، ص۱۷۲.</ref>.
# [[برهان وجودی]]: این برهان برای اثبات وجود خدا از تحلیل مفهومی کمک می‌‌گیرد و با دقت در مفاهیمی مثل [[واجب]] الوجود، کامل مطلق، بی‌نهایت و ... می‌‌خواهد نشان دهد که اگر واجب الوجود بالذات در هستی نباشد تناقض لازم می‌‌آید و صرف [[تصور]] چنین مفهومی مستلزم اعتراف به وجود اوست<ref>اثبات وجود خدا، ص۵۲، نقد برهان ناپذیری خدا، ص۱۷۲.</ref>.
# [[برهان معجزه]]: برخی از [[متکلمان]] [[غربی]] [[مسیحی]]، [[معجزات]]، [[امدادهای غیبی]] و یا رخدادهای غیر عادی را که در اثر [[دعا]] و نظیر آن حاصل می‌‌شود، به صورت مقدمه برای [[اثبات]] [[واجب]] به کار گرفته‌اند به این بیان که نظیر حوادث یاد شده وجود دارد و این گونه از حوادث مبدأ و علت مادی و طبیعی ندارند پس ناگزیر علت و مبدئی غیر مادی که سبب پیدایش آنها باشد، وجود دارد<ref>فلسفه دین، جان هیک، ص۷۳.</ref>. این [[برهان]] اگر به براهینی مثل [[برهان امکان]] و [[وجوب]] بازگشت ننماید هرگز صلاحیت اثبات واجب را نداشته و اشکالات فراوانی بر آن وارد می‌‌شود. [[حکمای اسلامی]] از [[معجزه]] تنها برای [[اثبات نبوت]] استفاده کرده‌اند که بعد از پذیرش وجود [[خدا]]ست<ref>تبیین براهین اثبات خدا، ص۲۴۷ـ ۲۴۸، فلسفه دین، جان هاسپرز، ص۸۳.</ref>.
# [[برهان معجزه]]: برخی از [[متکلمان]] [[غربی]] [[مسیحی]]، [[معجزات]]، [[امدادهای غیبی]] و یا رخدادهای غیر عادی را که در اثر [[دعا]] و نظیر آن حاصل می‌‌شود، به صورت مقدمه برای [[اثبات]] [[واجب]] به کار گرفته‌اند به این بیان که نظیر حوادث یاد شده وجود دارد و این گونه از حوادث مبدأ و علت مادی و طبیعی ندارند پس ناگزیر علت و مبدئی غیر مادی که سبب پیدایش آنها باشد، وجود دارد<ref>فلسفه دین، جان هیک، ص۷۳.</ref>. این [[برهان]] اگر به براهینی مثل [[برهان امکان]] و [[وجوب]] بازگشت ننماید هرگز صلاحیت اثبات واجب را نداشته و اشکالات فراوانی بر آن وارد می‌‌شود. [[حکمای اسلامی]] از [[معجزه]] تنها برای [[اثبات نبوت]] استفاده کرده‌اند که بعد از پذیرش وجود [[خدا]]ست<ref>تبیین براهین اثبات خدا، ص۲۴۷ـ ۲۴۸، فلسفه دین، جان هاسپرز، ص۸۳.</ref>.
# [[براهین]] [[اخلاقی]]: برهان اخلاقی تحریر و تقریرهای مختلفی دارد. در برخی از آنها از [[ثبات]] و اطلاق [[اوامر]] اخلاقی بر وجود آمر و [[مربّی]] ثابت و مطلق که همان [[خداوند]] است، استدلال شده است و در بعضی دیگر از [[احساس]] [[اقتدار]] اخلاقی در شرایطی که [[اراده]] جزئی [[انسان]] برخلاف آن عمل می‌‌کند، بر وجود منشأ غیر [[انسانی]] که از اراده‌ای فراتر از [[اراده انسان]] برخوردار است، استدلال شده است و در برخی از استلزام بین [[قانون]] و قانون گذار برای اثبات مبدأ قانون گذار کمک گرفته شده، و یا آنکه از وجود [[قوانین]] مشترک اخلاقی در فرهنگ‌های مختلف بشری، فرض خداوندی که عهده دار [[نگارش]] این قوانین بر [[قلوب]] [[آدمیان]] باشد، [[تأیید]] شده است<ref>براهین اثبات وجود خدا در فلسفه غرب، ص۱۳۸.</ref>. ادعای [[اثبات وجود خداوند]] از طریق [[برهان اخلاقی]] نیازمند به [[اقامه برهان]] نسبت به مقدمه نخست آن است که راهی برای [[اثبات]] آن نیست و تا وقتی که [[برهان]] بر آن اقامه نشده باشد تردید در آن به قوت خود باقی است<ref>تبیین براهین اثبات خدا، ص ۲۷۲.</ref>.
# [[براهین]] [[اخلاقی]]: برهان اخلاقی تحریر و تقریرهای مختلفی دارد. در برخی از آنها از [[ثبات]] و اطلاق [[اوامر]] اخلاقی بر وجود آمر و [[مربّی]] ثابت و مطلق که همان [[خداوند]] است، استدلال شده است و در بعضی دیگر از [[احساس]] [[اقتدار]] اخلاقی در شرایطی که [[اراده]] جزئی [[انسان]] برخلاف آن عمل می‌‌کند، بر وجود منشأ غیر [[انسانی]] که از اراده‌ای فراتر از [[اراده انسان]] برخوردار است، استدلال شده است و در برخی از استلزام بین [[قانون]] و قانون گذار برای اثبات مبدأ قانون گذار کمک گرفته شده، و یا آنکه از وجود [[قوانین]] مشترک اخلاقی در فرهنگ‌های مختلف بشری، فرض خداوندی که عهده دار [[نگارش]] این قوانین بر [[قلوب]] [[آدمیان]] باشد، [[تأیید]] شده است<ref>براهین اثبات وجود خدا در فلسفه غرب، ص۱۳۸.</ref>. ادعای [[اثبات وجود خداوند]] از طریق [[برهان اخلاقی]] نیازمند به [[اقامه برهان]] نسبت به مقدمه نخست آن است که راهی برای [[اثبات]] آن نیست و تا وقتی که [[برهان]] بر آن اقامه نشده باشد تردید در آن به قوت خود باقی است<ref>تبیین براهین اثبات خدا، ص ۲۷۲.</ref>.
۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش