اثبات وجود خدا: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴: خط ۱۴:


برخی نیز به [[معرفت]] [[فطری]] و [[درک]] حضوری [[انسان]] نسبت به وجود خداوند عقیده دارند و برآنند که این معرفت فطری و همگانی شالوده باور انسان به خداوند است. از سخنان [[ملاصدرا]]<ref>المبدأ والمعاد، ج۱، ص۳۸.</ref> و علامه طباطبائی<ref>المیزان، ج۱۲، ص۲۷۲.</ref> که برگرفته از [[ظاهر آیات]]<ref>سوره عنکبوت، آیه ۶۵، سوره یوسف، آیه ۲۲، سوره لقمان، آیه ۳۳، سوره روم، آیه ۳۰.</ref> و [[روایات]]<ref>الکافی، ج۲، ص۱۰.</ref> است، به خوبی می‌‌توان این [[رأی]] را دریافت کرد.
برخی نیز به [[معرفت]] [[فطری]] و [[درک]] حضوری [[انسان]] نسبت به وجود خداوند عقیده دارند و برآنند که این معرفت فطری و همگانی شالوده باور انسان به خداوند است. از سخنان [[ملاصدرا]]<ref>المبدأ والمعاد، ج۱، ص۳۸.</ref> و علامه طباطبائی<ref>المیزان، ج۱۲، ص۲۷۲.</ref> که برگرفته از [[ظاهر آیات]]<ref>سوره عنکبوت، آیه ۶۵، سوره یوسف، آیه ۲۲، سوره لقمان، آیه ۳۳، سوره روم، آیه ۳۰.</ref> و [[روایات]]<ref>الکافی، ج۲، ص۱۰.</ref> است، به خوبی می‌‌توان این [[رأی]] را دریافت کرد.
اما باید توجه داشت که این درک فطری عمومی مانع از بحث [[فکری]] و استدلالی درباره خداوند نیست؛ زیرا:
# بدیهی و فطری بودن چیزی منافات با تحلیل [[عقلی]] آن ندارد<ref>اسفار، ج۶، ص۱۵ حاشیه علامه طباطبایی.</ref>.
# درک فطری و بدیهی از خدا برای اذهان خالی از [[شبهات]] و اوهام می‌‌تواند کافی باشد<ref>پلنتینگا، ص۱۳۴.</ref>.
# [[علم حضوری]] دو قسم است: آگاهانه و نیمه آگاهانه و [[علم فطری]] به خدا از نوع دوم است که با وجود علم، علم به علم نیست و [[اقامه دلیل]] موجب ایجاد علم به علم است<ref>نقد برهان ناپذیری وجود خدا،ص ۱۶۵.</ref>.


روش‌های مختلفی مانند روش [[تجربی]] و طبیعی، روش [[فلسفی]] و [[عقلی]] و روش [[عرفانی]] و [[کشف و شهود]] (و تجربه دینی) برای [[اثبات]] و [[اعتقاد]] به خدا وجود دارد که از قدیم وجود داشته است.
روش‌های مختلفی مانند روش [[تجربی]] و طبیعی، روش [[فلسفی]] و [[عقلی]] و روش [[عرفانی]] و [[کشف و شهود]] (و تجربه دینی) برای [[اثبات]] و [[اعتقاد]] به خدا وجود دارد که از قدیم وجود داشته است.
خط ۴۰: خط ۳۵:
اوّلاً: ماهیت نداشتن [[خدا]] و عدم احاطه [[بشر]] بر ذات و [[صفات خدا]]، مانع هرگونه [[شناخت]] و [[اقامه دلیل]] نیست بلکه با شناخت محدود سازگار است (شناخت در حدّ و وسعت شناسنده)<ref>اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج۵، ص۱۰۹ـ ۱۱۰.</ref>؛ اگر اصل [[علم به خدا]] ناممکن باشد اصل اشکال هم در [[ذهن]] نقش نمی‌بندد؛ زیرا اشکال مبتنی بر پذیرش عدم تناهی خداست و عدم تناهی خود یک نوع وصف و شناخت است<ref>نقد برهان ناپذیری خدا، ص۲۳۳.</ref>. افزون بر آن، [[شناخت خداوند]] از طریق افعالش عملی است، راه‌ها و ادلّه [[اثبات خدا]]، تصویری از [[ذات الهی]] ارایه نمی‌دهند بلکه مثبت [[اسماء و صفات]] [[خداوند]] هستند<ref>نقد نظریه برهان ناپذیری خدا،ص۱۸۲.</ref>.
اوّلاً: ماهیت نداشتن [[خدا]] و عدم احاطه [[بشر]] بر ذات و [[صفات خدا]]، مانع هرگونه [[شناخت]] و [[اقامه دلیل]] نیست بلکه با شناخت محدود سازگار است (شناخت در حدّ و وسعت شناسنده)<ref>اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج۵، ص۱۰۹ـ ۱۱۰.</ref>؛ اگر اصل [[علم به خدا]] ناممکن باشد اصل اشکال هم در [[ذهن]] نقش نمی‌بندد؛ زیرا اشکال مبتنی بر پذیرش عدم تناهی خداست و عدم تناهی خود یک نوع وصف و شناخت است<ref>نقد برهان ناپذیری خدا، ص۲۳۳.</ref>. افزون بر آن، [[شناخت خداوند]] از طریق افعالش عملی است، راه‌ها و ادلّه [[اثبات خدا]]، تصویری از [[ذات الهی]] ارایه نمی‌دهند بلکه مثبت [[اسماء و صفات]] [[خداوند]] هستند<ref>نقد نظریه برهان ناپذیری خدا،ص۱۸۲.</ref>.


ثانیاً: [[ناتوانی]] [[اندیشه]] بشری از [[اقامه برهان]] بر [[اثبات وجود]] خارجی اشیاء (بر فرض صحت) دلیل بر این نیست که اندیشه بشری بر [[اقامه دلیل]] و [[اثبات خدا]] نیز [[ناتوان]] باشد؛ زیرا برخی از مسائل [[هستی‌شناسی]] از جمله پذیرش [[واقعیت]] هستی و اشیاء خارجی مقدّم بر هر نوع مباحث [[معرفت‌شناسی]] است و از این روی اثبات آن ناممکن است و چه بسا [[مبتلا]] به دور باشد<ref>تبیین براهین اثبات خدا، ص۶۶ و ۶۷.</ref>. در حالی که پذیرش وجود [[خدا]]، شرط حتمی ورود به مباحث معرفت‌شناسی نیست<ref>[[رحیم لطیفی|لطیفی]] و [[عبدالرحیم سلیمانی بهبهانی|سلیمانی بهبهانی]]، [[اثبات خدا (مقاله)|مقاله «اثبات خدا»]]، [[ دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص166-173.</ref>.
ثانیاً: [[ناتوانی]] [[اندیشه]] بشری از [[اقامه برهان]] بر [[اثبات وجود]] خارجی اشیاء (بر فرض صحت) دلیل بر این نیست که اندیشه بشری بر [[اقامه دلیل]] و [[اثبات خدا]] نیز [[ناتوان]] باشد؛ زیرا برخی از مسائل [[هستی‌شناسی]] از جمله پذیرش [[واقعیت]] هستی و اشیاء خارجی مقدّم بر هر نوع مباحث [[معرفت‌شناسی]] است و از این روی اثبات آن ناممکن است و چه بسا [[مبتلا]] به دور باشد<ref>تبیین براهین اثبات خدا، ص۶۶ و ۶۷.</ref>. در حالی که پذیرش وجود [[خدا]]، شرط حتمی ورود به مباحث معرفت‌شناسی نیست<ref>[[رحیم لطیفی|لطیفی]] و [[عبدالرحیم سلیمانی بهبهانی|سلیمانی بهبهانی]]، [[اثبات خدا (مقاله)|مقاله «اثبات خدا»]]، [[ دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۱۶۶-۱۷۳.</ref>.


== انواع براهین عقلی اثبات خدا ==
== انواع براهین عقلی اثبات خدا ==
۱۱۷٬۲۱۳

ویرایش