بدون خلاصۀ ویرایش
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = برهان حدوث | | موضوع مرتبط = برهان حدوث | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = برهان حدوث | ||
| مداخل مرتبط = [[برهان حدوث در کلام اسلامی]] - [[برهان حدوث در فلسفه اسلامی]] - [[برهان حدوث در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] | | مداخل مرتبط = [[برهان حدوث در کلام اسلامی]] - [[برهان حدوث در فلسفه اسلامی]] - [[برهان حدوث در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
== برهان حدوث نزد [[فیلسوفان]] == | == برهان حدوث نزد [[فیلسوفان]] == | ||
[[فلاسفه]] با اینکه مناط [[نیازمندی]] به علت را امکان میدانند نه حدوث، برهان حدوث را در صورت تمام بودن مقدمه اول آن، که حدوث عالم است، مغتنم شمرده، آن را به عنوان برهانی انّی میپذیرند<ref>الاشارات والتنبیهات، ج۳، ص۵۴-۵۵؛ المشاعر، ص۶۸؛ رحیق مختوم، ج۲، بخش ۱، ص۳۷۶.</ref>. [[صدرالمتألهین]] به هر دو شعبه برهان حدوث توجه کرده<ref>مفاتیح الغیب، ص۲۵۱؛ تفسیر القرآن الکریم، ج۲، ص۸۲.</ref>، در تقریر مختصری که از روش حدوث [[اعراض]] دارد، میگوید یک راه برای [[استدلال]] بر وجود خداوند، استدلال به احوال و عوارض [[جسم]] است. اظهر و اشمل عوارض جسم، حرکت است و حرکت از چند جهت بر مطلوب فوق دلالت دارد، که یک جهت آن حیثیت حدوث است<ref>مفاتیح الغیب، ص۲۵۱.</ref>. وی راه حدوث اعراض و صفات را نزدیکترین روش به [[فهم]] خلایق دانسته، آن را در دو قسم آفاقی و انفسی مطرح کرده، میگوید این روش در [[کتابهای آسمانی]] به طور فراوان به کار گرفته شده است. آن دسته از [[آیات قرآن]] که از حدوث احوال [[انسان]]، [[تحول]] و تبدل در اطوار مختلف سخن میگوید، همه از [[دلایل]] انفسی بوده، و آن دسته که از تغییرات اوضاع [[آسمان]] و [[زمین]] سخن به میان میکشد، دلایل آفاقی است که از جمله آن، مباحث مربوط به رعد و برق، بادها، ابرها، [[اختلاف]] مزاجها و فصلهای سال است<ref>تفسیر القرآن الکریم، ج۲، ص۸۲.</ref>. وی با اشاره به اهمیت روش دیگر برهان حدوث که از آن به حدوث اجسام یا حدوث عالم تعبیر میشود، آن را برای [[اثبات]] مبدأ عالم مسلک نیکویی به حساب آورده<ref>الحکمة المتعالیة، ج۶، ص۴۷؛ المظاهر الالهیة، ص۶۵ – ۶۷.</ref>، حدوث عالم را مقتضای همه [[شرایع الهی]] دانسته، بسیاری از [[قواعد]] [[دین]] را بر آن [[استوار]] میداند<ref>رسالة فی الحدوث، ص۱۰.</ref>، و [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«به راستی پروردگارتان همان خداوند است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت، شب را بر روز میپوشاند -که آن را شتابان میجوید- و خورشید و ماه و ستارگان را رام فرمان خویش آفرید؛ آگاه باشید که آفرینش و فرمان او راست؛ بزرگوار است خداوند پروردگار جهانیان» سوره اعراف، آیه 54.</ref> و آیه {{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مَا مِنْ شَفِيعٍ إِلَّا مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ}}<ref>«به راستی پروردگارتان خداوندی است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت؛ کار (هستی) را کارسازی میکند، هیچ میانجی مگر با اذن او (در کار) نیست، این است خداوند پروردگار شما، او را بپرستید! آیا پند نمیگیرید؟» سوره یونس، آیه ۳.</ref> را از جمله [[آیات]] دال بر حدوث عالم میشمارد<ref>المظاهر الالهیة، ص۶۷.</ref>. با این همه، ایشان نیز بسان دیگر [[فیلسوفان]]، دلیل [[متکلمان]] برای [[اثبات]] حدوث اجسام عالم را ناتمام دانسته، میگوید تنها راه برای برهانی کردن این مقدمه، [[تمسک]] جستن به حرکت جوهری است که بر اساس آن همه اجسام عالم ماده در تبدل و [[تغییر]] هستند و تجدد [[اعراض]] نیز، تابع تجدد جواهر عالم است<ref>الحکمة المتعالیة، ج۶، ص۴۷.</ref>. [[صدرالمتألهین]] ابتدا [[برهان]] متکلمان بر حدوث اجسام را، نزدیک به برهان طبیعیون دانسته است که از راه حرکت به اثبات مبدأ میپردازند<ref>الحکمة المتعالیة، ج۶، ص۴۷.</ref>، ولی پس از تقریر برهان بر اساس حرکت جوهری میگوید: این [[برهان]] دقیقا به برهان طبیعیون برگشت میکند<ref>الحکمة المتعالیة، ج۶، ص۴۷.</ref>. | [[فلاسفه]] با اینکه مناط [[نیازمندی]] به علت را امکان میدانند نه حدوث، برهان حدوث را در صورت تمام بودن مقدمه اول آن، که حدوث عالم است، مغتنم شمرده، آن را به عنوان برهانی انّی میپذیرند<ref>الاشارات والتنبیهات، ج۳، ص۵۴-۵۵؛ المشاعر، ص۶۸؛ رحیق مختوم، ج۲، بخش ۱، ص۳۷۶.</ref>. [[صدرالمتألهین]] به هر دو شعبه برهان حدوث توجه کرده<ref>مفاتیح الغیب، ص۲۵۱؛ تفسیر القرآن الکریم، ج۲، ص۸۲.</ref>، در تقریر مختصری که از روش حدوث [[اعراض]] دارد، میگوید یک راه برای [[استدلال]] بر وجود خداوند، استدلال به احوال و عوارض [[جسم]] است. اظهر و اشمل عوارض جسم، حرکت است و حرکت از چند جهت بر مطلوب فوق دلالت دارد، که یک جهت آن حیثیت حدوث است<ref>مفاتیح الغیب، ص۲۵۱.</ref>. وی راه حدوث اعراض و صفات را نزدیکترین روش به [[فهم]] خلایق دانسته، آن را در دو قسم آفاقی و انفسی مطرح کرده، میگوید این روش در [[کتابهای آسمانی]] به طور فراوان به کار گرفته شده است. آن دسته از [[آیات قرآن]] که از حدوث احوال [[انسان]]، [[تحول]] و تبدل در اطوار مختلف سخن میگوید، همه از [[دلایل]] انفسی بوده، و آن دسته که از تغییرات اوضاع [[آسمان]] و [[زمین]] سخن به میان میکشد، دلایل آفاقی است که از جمله آن، مباحث مربوط به رعد و برق، بادها، ابرها، [[اختلاف]] مزاجها و فصلهای سال است<ref>تفسیر القرآن الکریم، ج۲، ص۸۲.</ref>. وی با اشاره به اهمیت روش دیگر برهان حدوث که از آن به حدوث اجسام یا حدوث عالم تعبیر میشود، آن را برای [[اثبات]] مبدأ عالم مسلک نیکویی به حساب آورده<ref>الحکمة المتعالیة، ج۶، ص۴۷؛ المظاهر الالهیة، ص۶۵ – ۶۷.</ref>، حدوث عالم را مقتضای همه [[شرایع الهی]] دانسته، بسیاری از [[قواعد]] [[دین]] را بر آن [[استوار]] میداند<ref>رسالة فی الحدوث، ص۱۰.</ref>، و [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«به راستی پروردگارتان همان خداوند است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت، شب را بر روز میپوشاند -که آن را شتابان میجوید- و خورشید و ماه و ستارگان را رام فرمان خویش آفرید؛ آگاه باشید که آفرینش و فرمان او راست؛ بزرگوار است خداوند پروردگار جهانیان» سوره اعراف، آیه 54.</ref> و آیه {{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مَا مِنْ شَفِيعٍ إِلَّا مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ}}<ref>«به راستی پروردگارتان خداوندی است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت؛ کار (هستی) را کارسازی میکند، هیچ میانجی مگر با اذن او (در کار) نیست، این است خداوند پروردگار شما، او را بپرستید! آیا پند نمیگیرید؟» سوره یونس، آیه ۳.</ref> را از جمله [[آیات]] دال بر حدوث عالم میشمارد<ref>المظاهر الالهیة، ص۶۷.</ref>. با این همه، ایشان نیز بسان دیگر [[فیلسوفان]]، دلیل [[متکلمان]] برای [[اثبات]] حدوث اجسام عالم را ناتمام دانسته، میگوید تنها راه برای برهانی کردن این مقدمه، [[تمسک]] جستن به حرکت جوهری است که بر اساس آن همه اجسام عالم ماده در تبدل و [[تغییر]] هستند و تجدد [[اعراض]] نیز، تابع تجدد جواهر عالم است<ref>الحکمة المتعالیة، ج۶، ص۴۷.</ref>. [[صدرالمتألهین]] ابتدا [[برهان]] متکلمان بر حدوث اجسام را، نزدیک به برهان طبیعیون دانسته است که از راه حرکت به اثبات مبدأ میپردازند<ref>الحکمة المتعالیة، ج۶، ص۴۷.</ref>، ولی پس از تقریر برهان بر اساس حرکت جوهری میگوید: این [[برهان]] دقیقا به برهان طبیعیون برگشت میکند<ref>الحکمة المتعالیة، ج۶، ص۴۷.</ref>. | ||
خط ۱۸: | خط ۱۹: | ||
[[اندیشه کلامی]] حدوث با آنکه مورد پذیرش [[فلاسفه]] نیست، بر دیدگاههای آنان درباره مبدأ هستی تأثیر نهاده است، اما این تأثیر در اندیشه کندی چنان بوده است که او را از دیگر [[فیلسوفان]] متمایز میکند. کندی برخلاف [[تعالیم]] ارسطویی و نوافلاطونی برای [[مخلوقات]] حدوث زمانی قائل شده، و در [[اثبات وجود خدا]] از گونهای [[برهان حدوث]] بهره گرفته است<ref>ابن رشد، «السماع الطبیعی»، رسائل، ص۱۱۳-۱۲۲، ۲۰۶-۲۰۷.</ref><ref>[https://lib.eshia.ir/23022/11/4698 کتابخانه مدرسه فقاهت، دانشنامه بزرگ اسلامی، ج۱۱، ص۴۶۹۸]</ref> | [[اندیشه کلامی]] حدوث با آنکه مورد پذیرش [[فلاسفه]] نیست، بر دیدگاههای آنان درباره مبدأ هستی تأثیر نهاده است، اما این تأثیر در اندیشه کندی چنان بوده است که او را از دیگر [[فیلسوفان]] متمایز میکند. کندی برخلاف [[تعالیم]] ارسطویی و نوافلاطونی برای [[مخلوقات]] حدوث زمانی قائل شده، و در [[اثبات وجود خدا]] از گونهای [[برهان حدوث]] بهره گرفته است<ref>ابن رشد، «السماع الطبیعی»، رسائل، ص۱۱۳-۱۲۲، ۲۰۶-۲۰۷.</ref><ref>[https://lib.eshia.ir/23022/11/4698 کتابخانه مدرسه فقاهت، دانشنامه بزرگ اسلامی، ج۱۱، ص۴۶۹۸]</ref> | ||
[[فخرالدین رازی]] که بنیانگذار [[مکتب فلسفی]] [[کلام اشعری]] به شمار میآید، با روشی ابتکاری، [[براهین فلسفی]] و [[کلامی]] [[اثبات وجود خدا]] را طبقهبندی و نامگذاری کرده است. دو [[برهان]] [[فلسفی]] ـ یعنی [[برهان امکان]] اجسام (= ذوات) و برهان امکان [[اعراض]] (= صفات) ـ و دو برهان کلامی ـ یعنی [[برهان حدوث]] اجسام و برهان حدوث اعراض ـ حاصل این طبقهبندی است<ref>فخرالدین رازی، التفسیر الکبیر، ج۱۷، ص۹؛ «لباب الاشارات»، همراه التنبیهات و الاشارات ابن سینا، به کوشش محمود شهابی، ص۲۵۴.</ref>. <ref>شهرستانی، عبدالکریم، الملل و النحل، به کوشش محمد کیلانی، ج۱، ص۹۴.</ref><ref>[https://lib.eshia.ir/23022/11/4698 کتابخانه مدرسه فقاهت، دانشنامه بزرگ اسلامی، ج۸، ص۳۵۱۵]</ref> | [[فخرالدین رازی]] که بنیانگذار [[مکتب فلسفی]] [[کلام اشعری]] به شمار میآید، با روشی ابتکاری، [[براهین فلسفی]] و [[کلامی]] [[اثبات وجود خدا]] را طبقهبندی و نامگذاری کرده است. دو [[برهان]] [[فلسفی]] ـ یعنی [[برهان امکان]] اجسام (= ذوات) و برهان امکان [[اعراض]] (= صفات) ـ و دو برهان کلامی ـ یعنی [[برهان حدوث]] اجسام و برهان حدوث اعراض ـ حاصل این طبقهبندی است<ref>فخرالدین رازی، التفسیر الکبیر، ج۱۷، ص۹؛ «لباب الاشارات»، همراه التنبیهات و الاشارات ابن سینا، به کوشش محمود شهابی، ص۲۵۴.</ref>.<ref>شهرستانی، عبدالکریم، الملل و النحل، به کوشش محمد کیلانی، ج۱، ص۹۴.</ref><ref>[https://lib.eshia.ir/23022/11/4698 کتابخانه مدرسه فقاهت، دانشنامه بزرگ اسلامی، ج۸، ص۳۵۱۵]</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۲۹: | خط ۳۰: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:براهین خداشناسی]] |