پرش به محتوا

برهان وجوب شکر منعم: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = ضرورت خداشناسی
| موضوع مرتبط = اثبات وجود خدا
| عنوان مدخل  = برهان وجوب شکر منعم
| عنوان مدخل  =  
| مداخل مرتبط =  
| مداخل مرتبط =  
| پرسش مرتبط  =  
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}
== اثبات ضرورت خداجویی و خداشناسی ==
== اثبات ضرورت خداجویی و خداشناسی ==
{{اصلی|ضرورت خداشناسی}}
{{اصلی|ضرورت خداشناسی}}
اگر فردی در [[حق]] کسی [[نیکوکاری]]، [[احسان]]، و نعمتی اعطا کند، [[عقل]] حکم می‌کند شخص متنعم در حد مقدور و به حسب مقدار [[نعمت]] و انگیزه [[احسان‌کننده]]، از او [[سپاس]]، تشکر و [[قدردانی]] نماید، و ترک چنین خصلتی را [[عقل]] ناپسندیده، [[مذموم]] و [[ناسپاسی]] می‌شمارد. حال سؤال این است که [[انسان]] که از [[نعمت]] وجود، [[سلامتی]]، [[ذهن]] و عقل، هم‌چنین نعمت‌های مختلف و بیکران [[دنیا]] برخوردار است، آیا لازم است که از نعمت‌بخش خویش [[سپاس]] و تشکر نماید یا نه؟ عقل در اصل [[وجوب]] سپاس تردیدی به خود راه نمی‌دهد و لکن هستی‌بخش و آفریننده این [[جهان]] با [[عظمت]] را اول باید [[شناخت]]، تا بتوان از او تقدیر و سپاس کرد؛ چراکه [[حقیقت]] [[شکر]] بدون شناخت [[منعم]] امکان‌پذیر نیست. روشن است چگونگی شناخت مبدأ و هستی‌بخش جهان و انسان در گرو بحث‌های [[خداشناسی]] است تا بدین‌سان بتوان آقا و نعمت‌بخش خود را شناخت و از او اظهار تشکر و [[امتنان]] نمود<ref>امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۸۳ و ۱۸۸.</ref>. اما انسان مبدأ نعمت‌های [[دنیوی]] را نشاخته و آنها را به اسباب و علل مادی و دنیوی نسبت می‌دهد. بدین‌سان به منعم [[واقعی]] خود [[جاهل]] گشته و به تبع آن نیز از شکر آن باز می‌ماند؛ لذا [[قرآن]] با زبان [[سرزنش]] به این [[واقعیت]] اعتراف می‌کند: {{متن قرآن|قَلِيلٌ مِنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ}}<ref>«و اندکی از بندگان من سپاسگزارند» سوره سبأ، آیه ۱۳.</ref>.
اگر فردی در [[حق]] کسی [[نیکوکاری]]، [[احسان]]، و نعمتی اعطا کند، [[عقل]] حکم می‌کند شخص متنعم در حد مقدور و به حسب مقدار [[نعمت]] و انگیزه [[احسان‌کننده]]، از او [[سپاس]]، تشکر و [[قدردانی]] نماید، و ترک چنین خصلتی را [[عقل]] ناپسندیده، [[مذموم]] و [[ناسپاسی]] می‌شمارد. حال سؤال این است که [[انسان]] که از [[نعمت]] وجود، [[سلامتی]]، [[ذهن]] و عقل، هم‌چنین نعمت‌های مختلف و بیکران [[دنیا]] برخوردار است، آیا لازم است که از نعمت‌بخش خویش [[سپاس]] و تشکر نماید یا نه؟ عقل در اصل [[وجوب]] سپاس تردیدی به خود راه نمی‌دهد و لکن هستی‌بخش و آفریننده این [[جهان]] با [[عظمت]] را اول باید [[شناخت]]، تا بتوان از او تقدیر و سپاس کرد؛ چراکه [[حقیقت]] [[شکر]] بدون شناخت [[منعم]] امکان‌پذیر نیست. روشن است چگونگی شناخت مبدأ و هستی‌بخش جهان و انسان در گرو بحث‌های [[خداشناسی]] است تا بدین‌سان بتوان آقا و نعمت‌بخش خود را شناخت و از او اظهار تشکر و [[امتنان]] نمود<ref>امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۸۳ و ۱۸۸.</ref>. اما انسان مبدأ نعمت‌های [[دنیوی]] را نشاخته و آنها را به اسباب و علل مادی و دنیوی نسبت می‌دهد. بدین‌سان به منعم [[واقعی]] خود [[جاهل]] گشته و به تبع آن نیز از شکر آن باز می‌ماند؛ لذا [[قرآن]] با زبان [[سرزنش]] به این [[واقعیت]] اعتراف می‌کند: {{متن قرآن|قَلِيلٌ مِنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ}}<ref>«و اندکی از بندگان من سپاسگزارند» سوره سبأ، آیه ۱۳.</ref>.


البته [[شکر منعم]] خود مراتب مختلفی دارد که از مراتب مختلف شناخت و [[معرفت]] منعم نشأت می‌گیرد، [[انسان‌های کامل]] و در رأس آنان [[پیامبر اسلام]] {{صل}} به علت معرفت بیشتر به [[حق تعالی]] شاکرترین [[انسان‌ها]] هستند<ref>امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۸۷ و ۱۸۸.</ref><ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[خداشناسی توحیدی (مقاله)| مقاله «خداشناسی توحیدی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۱۱۸.</ref>
البته [[شکر منعم]] خود مراتب مختلفی دارد که از مراتب مختلف شناخت و [[معرفت]] منعم نشأت می‌گیرد، [[انسان‌های کامل]] و در رأس آنان [[پیامبر اسلام]] {{صل}} به علت معرفت بیشتر به [[حق تعالی]] شاکرترین [[انسان‌ها]] هستند<ref>امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۸۷ و ۱۸۸.</ref>.<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[خداشناسی توحیدی (مقاله)| مقاله «خداشناسی توحیدی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۱۱۸.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
خط ۱۹: خط ۲۰:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:خداشناسی]]
[[رده:براهین خداشناسی]]
۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش