پرش به محتوا

چه راه‌هایی برای شناخت مهدی‌نماها وجود دارد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'صاحب نظران' به 'صاحب‌نظران'
جز (جایگزینی متن - 'صاحب نظران' به 'صاحب‌نظران')
 
خط ۴۸: خط ۴۸:
# '''روشن بودن امر [[ظهور]]:''' در [[روایات]] متعددی بر این نکته تأکید شده است که امر [[ظهور]] [[امام مهدی]] {{ع}} از [[آفتاب]] نیز درخشان‌تر است و به همین [[دلیل]]، این امر بر هیچ کس مشتبه نخواهد شد و هیچ کس در [[حقانیت]] آن [[تردید]] نخواهد کرد. در این زمینه از [[امام محمد باقر]] {{ع}} چنین [[نقل]] شده است: تا [[آسمان]] و [[زمین]] ساکن است، شما نیز ساکن و بی‌جنبش باشید -یعنی بر هیچ کس [[خروج]] نکنید- که کار شما پوشیدگی ندارد. بدانید که آن نشانه‌ای از جانب [[خدای عزوجل]] است، نه از جانب [[مردم]]. بدانید که آن از [[آفتاب]] روشن‌تر است و بر [[نیکوکار]] و زشت‌کار [[پنهان]] نخواهد ماند. آیا صبح را می‌شناسید؛ امر شما همانند صبح است که [[پنهان]] ماندن در آن راه ندارد<ref>کتاب غیبت (نعمانی)، ترجمه: محمد جواد غفاری، چاپ اول: تهران، مکتبه الصدوق، باب ۱۱، ۲۸۶، ح ۱۷؛ بحارالانوار، ج ۵۲، صص ۱۳۹ و ۱۴۰، ح ۴۹.</ref>. ابتدای [[روایت]] یاد شده، هشدار به کسانی است که با پیش افتادن بر [[امامان]] [[معصوم]] {{عم}} و با امید تشکیل [[دولت]] [[اهل بیت]] {{عم}} به دست به قیام‌های نابه‌هنگام و حساب نشده می‌زدند و سرانجام خود و گروهی از [[شیعیان]] ناآگاه را به [[هلاکت]] می‌انداختند. در [[روایت]] دیگری، [[میمون البان]] از آن حضرت چنین [[نقل]] می‌کند: من در [[خیمه]] [[امام باقر]] -درود [[خدا]] بر او باد- نشسته بودم که [[امام باقر|امام]] یک طرف [[خیمه]] را بالا زد و فرمود: امر ما از این [[آفتاب]] روشن‌تر است سپس فرمود: نداکننده‌ای از [[آسمان]] ندا می‌کند که [[امام]] فلان پسر فلان است و نام او را می‌برد و [[ابلیس]] -لعنت [[خدا]] بر او باد- نیز از [[زمین]] ندا کند همچنان که در شب عقبه بر [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] -درود [[خدا]] بر او و خاندانش باد- ندا کرد<ref>کمال الدین و تمام النعمه، ترجمه: منصور پهلوان، چاپ اول، [[قم]]، دار الحدیث، ۱۳۸۰، ج۲ ص۵۵۵.</ref>. در همین زمینه [[مفضل بن عمر]] از [[امام صادق]] {{ع}} چنین [[روایت]] می‌کند: از ابی [[عبدالله]] [[امام صادق]] {{ع}} شنیدم که می‌فرمود: فریاد نکنید. به [[خدا]] سوگند، [[امام]] شما سالیانی از روزگارتان [[غیبت]] کند و حتما مورد [[آزمایش]] واقع شوید تا آن‌جا که بگویند: او مرده یا هلاک شده و به کدام وادی سلوک کرده است؟ و چشمان [[مؤمنان]] بر او بگرید و واژگون شوید همچنان که کشتی در امواج دریا واژگون شود و تنها کسی [[نجات]] یابد که [[خدای تعالی]] از او [[میثاق]] گرفته و در قلبش [[ایمان]] نقش کرده و او را به روحی از جانب خود مؤید کرده باشد و [[دوازده]] [[پرچم]] مشتبه برافراشته شود که هیچ یک از دیگری بازشناخته نشود. [[راوی]] گوید: من گریستم، آن‌گاه فرمود: ای اباعبدالله! چرا گریه می‌کنی؟ گفتم: چگونه نگریم در حالی که شما می‌گویید: [[دوازده]] [[پرچم]] مشتبه که هیچ یک از دیگری باز شناخته نشود، پس ما چه کنیم؟ [[راوی]] گوید: [[امام]] به پرتوی [[آفتاب]] که به داخل ایوان تابیده بود، نگریست و فرمود: ای اباعبدالله! آیا این [[آفتاب]] را می‌بینی؟ گفتم: آری، فرمود: به [[خدا]] سوگند، امر ما از این [[آفتاب]] روشن‌تر است<ref>همان، صص ۲۳ و ۲۴.</ref>. با توجه به [[روایات]] یاد شده می‌توان گفت پدیده [[ظهور]] و مقدمات آن، چنان روشن است که هنگام وقوع آن، همه [[مردم]] از آن [[آگاه]] می‌شوند و به [[حقانیت]] آن پی می‌برند. این‌گونه نیست که تنها جمعی محدود از [[شیعیان]] از آن باخبر شوند و به همراهی با آن برخیزند. این که می‌بینیم هر از چند گاه کسی در گوشه‌ای از کشور "[[عراق]]" یا "[[ایران]]" خود را به عنوان یکی از شخصیت‌های مطرح در عصر [[ظهور]] معرفی می‌کند و عده ناچیزی از مردمان ناآگاه یا [[فریب]] خورده نیز با او همراهی می‌کنند، اصلا با واقعیت‌های [[ظهور]] که پدیدهای جهانی و قابل [[درک]] برای همگان است، همخوانی ندارد.
# '''روشن بودن امر [[ظهور]]:''' در [[روایات]] متعددی بر این نکته تأکید شده است که امر [[ظهور]] [[امام مهدی]] {{ع}} از [[آفتاب]] نیز درخشان‌تر است و به همین [[دلیل]]، این امر بر هیچ کس مشتبه نخواهد شد و هیچ کس در [[حقانیت]] آن [[تردید]] نخواهد کرد. در این زمینه از [[امام محمد باقر]] {{ع}} چنین [[نقل]] شده است: تا [[آسمان]] و [[زمین]] ساکن است، شما نیز ساکن و بی‌جنبش باشید -یعنی بر هیچ کس [[خروج]] نکنید- که کار شما پوشیدگی ندارد. بدانید که آن نشانه‌ای از جانب [[خدای عزوجل]] است، نه از جانب [[مردم]]. بدانید که آن از [[آفتاب]] روشن‌تر است و بر [[نیکوکار]] و زشت‌کار [[پنهان]] نخواهد ماند. آیا صبح را می‌شناسید؛ امر شما همانند صبح است که [[پنهان]] ماندن در آن راه ندارد<ref>کتاب غیبت (نعمانی)، ترجمه: محمد جواد غفاری، چاپ اول: تهران، مکتبه الصدوق، باب ۱۱، ۲۸۶، ح ۱۷؛ بحارالانوار، ج ۵۲، صص ۱۳۹ و ۱۴۰، ح ۴۹.</ref>. ابتدای [[روایت]] یاد شده، هشدار به کسانی است که با پیش افتادن بر [[امامان]] [[معصوم]] {{عم}} و با امید تشکیل [[دولت]] [[اهل بیت]] {{عم}} به دست به قیام‌های نابه‌هنگام و حساب نشده می‌زدند و سرانجام خود و گروهی از [[شیعیان]] ناآگاه را به [[هلاکت]] می‌انداختند. در [[روایت]] دیگری، [[میمون البان]] از آن حضرت چنین [[نقل]] می‌کند: من در [[خیمه]] [[امام باقر]] -درود [[خدا]] بر او باد- نشسته بودم که [[امام باقر|امام]] یک طرف [[خیمه]] را بالا زد و فرمود: امر ما از این [[آفتاب]] روشن‌تر است سپس فرمود: نداکننده‌ای از [[آسمان]] ندا می‌کند که [[امام]] فلان پسر فلان است و نام او را می‌برد و [[ابلیس]] -لعنت [[خدا]] بر او باد- نیز از [[زمین]] ندا کند همچنان که در شب عقبه بر [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] -درود [[خدا]] بر او و خاندانش باد- ندا کرد<ref>کمال الدین و تمام النعمه، ترجمه: منصور پهلوان، چاپ اول، [[قم]]، دار الحدیث، ۱۳۸۰، ج۲ ص۵۵۵.</ref>. در همین زمینه [[مفضل بن عمر]] از [[امام صادق]] {{ع}} چنین [[روایت]] می‌کند: از ابی [[عبدالله]] [[امام صادق]] {{ع}} شنیدم که می‌فرمود: فریاد نکنید. به [[خدا]] سوگند، [[امام]] شما سالیانی از روزگارتان [[غیبت]] کند و حتما مورد [[آزمایش]] واقع شوید تا آن‌جا که بگویند: او مرده یا هلاک شده و به کدام وادی سلوک کرده است؟ و چشمان [[مؤمنان]] بر او بگرید و واژگون شوید همچنان که کشتی در امواج دریا واژگون شود و تنها کسی [[نجات]] یابد که [[خدای تعالی]] از او [[میثاق]] گرفته و در قلبش [[ایمان]] نقش کرده و او را به روحی از جانب خود مؤید کرده باشد و [[دوازده]] [[پرچم]] مشتبه برافراشته شود که هیچ یک از دیگری بازشناخته نشود. [[راوی]] گوید: من گریستم، آن‌گاه فرمود: ای اباعبدالله! چرا گریه می‌کنی؟ گفتم: چگونه نگریم در حالی که شما می‌گویید: [[دوازده]] [[پرچم]] مشتبه که هیچ یک از دیگری باز شناخته نشود، پس ما چه کنیم؟ [[راوی]] گوید: [[امام]] به پرتوی [[آفتاب]] که به داخل ایوان تابیده بود، نگریست و فرمود: ای اباعبدالله! آیا این [[آفتاب]] را می‌بینی؟ گفتم: آری، فرمود: به [[خدا]] سوگند، امر ما از این [[آفتاب]] روشن‌تر است<ref>همان، صص ۲۳ و ۲۴.</ref>. با توجه به [[روایات]] یاد شده می‌توان گفت پدیده [[ظهور]] و مقدمات آن، چنان روشن است که هنگام وقوع آن، همه [[مردم]] از آن [[آگاه]] می‌شوند و به [[حقانیت]] آن پی می‌برند. این‌گونه نیست که تنها جمعی محدود از [[شیعیان]] از آن باخبر شوند و به همراهی با آن برخیزند. این که می‌بینیم هر از چند گاه کسی در گوشه‌ای از کشور "[[عراق]]" یا "[[ایران]]" خود را به عنوان یکی از شخصیت‌های مطرح در عصر [[ظهور]] معرفی می‌کند و عده ناچیزی از مردمان ناآگاه یا [[فریب]] خورده نیز با او همراهی می‌کنند، اصلا با واقعیت‌های [[ظهور]] که پدیدهای جهانی و قابل [[درک]] برای همگان است، همخوانی ندارد.
# '''نبود ابهام در شخصیت و نشانه‌های [[امام مهدی|مهدی موعود]]:''' در [[روایات]] فراوانی که از [[پیامبر خاتم|پیامبر اعظم]] {{صل}} و [[امامان]] [[معصوم]] {{عم}} و وارد شده، همه ویژگی‌ها و نشانه‌های [[منجی موعود]] [[اسلام]] مشخص شده است و هیچ ابهامی در مورد شخصیت او و چگونگی ظهورش وجود ندارد. بنابراین، می‌توان گفت اگر کسی به درستی به مطالعه [[معارف مهدوی]] بپردازد و [[روایات]] نشانه‌های [[ظهور]] را با دقت و تأمل بررسی کند، هرگز به تشخیص‌ها و تطبیق‌های نادرست دچار نمی‌شود و [[فریب]] [[مدعیان دروغین]] را نمی‌خورد<ref>ر.ک: معرفت امام زمان {{ع}} و تکلیف منتظران، صص ۱۵-۹۷.</ref>. این که در گذشته و امروز کسانی به طرح ادعاهای دروغین پرداخته و کسانی هم با آنها همراهی کرده‌اند، دلیلی جز [[نادانی]] و ساده‌لوحی [[پیروان]] و شهرت‌طلبی و دنیاخواهی مدعیان نداشته است. افزون بر این، باید توجه داشت که نشانه‌های [[ظهور]] -چنان‌که در [[روایات]] هم آمده است- مانند دانه‌های [[تسبیح]] به هم پیوسته‌اند و در ارتباط باهم معنا و مفهوم می‌یابند<ref>در یکی از این‌روایات که از رسول گرامی اسلام {{صل}} نقل شده است، چنین می‌خوانیم: "نشانه‌های ظهور چون دانه‌های تسبیح گردنبند است که رشته اتصالش بگسلد و دانه‌های آن یکی به دنبال دیگری فرو ریزید" (نورالدین علی بن ابی بکر هیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائاد، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۸ه.ق، ج ۷، ص ۳۲۱)؛ همچنین ر.ک: سید علی بن موسی ابن طاووس، الملاحم و الفتن فی ظهور الغائب المنتظر، بیروت، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۸ ه.ق، ص۱۱۴.</ref>. به بیان دیگر، نشانه‌های [[ظهور]] به ترتیبی خاص، در فاصله زمانی معین و با شرایطی مشخص رخ می‌دهند و این‌گونه نیست که رویدادی مانند [[خروج خراسانی]] یا [[یمانی]] رخ دهد، بی آن که زمینه‌ها، شرایط و مقدمات آنها که در [[روایات]] به آنها اشاره شده است، فراهم شده یا دیگر رویدادها و نشانه‌های مرتبط با آنها رخ داده باشد.
# '''نبود ابهام در شخصیت و نشانه‌های [[امام مهدی|مهدی موعود]]:''' در [[روایات]] فراوانی که از [[پیامبر خاتم|پیامبر اعظم]] {{صل}} و [[امامان]] [[معصوم]] {{عم}} و وارد شده، همه ویژگی‌ها و نشانه‌های [[منجی موعود]] [[اسلام]] مشخص شده است و هیچ ابهامی در مورد شخصیت او و چگونگی ظهورش وجود ندارد. بنابراین، می‌توان گفت اگر کسی به درستی به مطالعه [[معارف مهدوی]] بپردازد و [[روایات]] نشانه‌های [[ظهور]] را با دقت و تأمل بررسی کند، هرگز به تشخیص‌ها و تطبیق‌های نادرست دچار نمی‌شود و [[فریب]] [[مدعیان دروغین]] را نمی‌خورد<ref>ر.ک: معرفت امام زمان {{ع}} و تکلیف منتظران، صص ۱۵-۹۷.</ref>. این که در گذشته و امروز کسانی به طرح ادعاهای دروغین پرداخته و کسانی هم با آنها همراهی کرده‌اند، دلیلی جز [[نادانی]] و ساده‌لوحی [[پیروان]] و شهرت‌طلبی و دنیاخواهی مدعیان نداشته است. افزون بر این، باید توجه داشت که نشانه‌های [[ظهور]] -چنان‌که در [[روایات]] هم آمده است- مانند دانه‌های [[تسبیح]] به هم پیوسته‌اند و در ارتباط باهم معنا و مفهوم می‌یابند<ref>در یکی از این‌روایات که از رسول گرامی اسلام {{صل}} نقل شده است، چنین می‌خوانیم: "نشانه‌های ظهور چون دانه‌های تسبیح گردنبند است که رشته اتصالش بگسلد و دانه‌های آن یکی به دنبال دیگری فرو ریزید" (نورالدین علی بن ابی بکر هیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائاد، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۸ه.ق، ج ۷، ص ۳۲۱)؛ همچنین ر.ک: سید علی بن موسی ابن طاووس، الملاحم و الفتن فی ظهور الغائب المنتظر، بیروت، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۸ ه.ق، ص۱۱۴.</ref>. به بیان دیگر، نشانه‌های [[ظهور]] به ترتیبی خاص، در فاصله زمانی معین و با شرایطی مشخص رخ می‌دهند و این‌گونه نیست که رویدادی مانند [[خروج خراسانی]] یا [[یمانی]] رخ دهد، بی آن که زمینه‌ها، شرایط و مقدمات آنها که در [[روایات]] به آنها اشاره شده است، فراهم شده یا دیگر رویدادها و نشانه‌های مرتبط با آنها رخ داده باشد.
# '''[[لزوم]] مراجعه به [[فقیهان]] و [[عالمان]] حوزه [[مهدویت]]:''' افزون بر آنچه گفته شد، راه دیگری نیز برای در امان ماندن از تشخیص‌ها و تطبیق‌های نادرست و مواجه نشدن با خطر [[پیروی]] از [[مدعیان دروغین]] وجود دارد و آن، مراجعه به [[فقیهان]]، [[عالمان]] و [[صاحب نظران]] حوزه مباحث مهدوی است. تجربه تاریخی نشان می‌دهد. هرگاه اشخاص به [[دلیل]] غرور و خودپسندی و باور بیش از حد به خود از [[فقیهان]] و [[عالمان]] فاصله گرفته‌اند، به طرح ادعاهای واهی و بی اساس پرداخته و خود و جماعتی را به [[هلاکت]] انداخته‌اند. بنابراین، به محض مواجهه با فردی که خود را از [[یاران]] [[امام زمان]] {{ع}} و از [[زمینه سازان]] [[ظهور]] آن حضرت معرفی می‌کند، پیش از هر گونه تطبیق و [[تصدیق]]، باید به سراغ [[فقیه]] و عالمی سرشناس رفت و موضوع را با او در میان گذاشت تا دچار [[گمراهی]] و سرگردانی نشویم.
# '''[[لزوم]] مراجعه به [[فقیهان]] و [[عالمان]] حوزه [[مهدویت]]:''' افزون بر آنچه گفته شد، راه دیگری نیز برای در امان ماندن از تشخیص‌ها و تطبیق‌های نادرست و مواجه نشدن با خطر [[پیروی]] از [[مدعیان دروغین]] وجود دارد و آن، مراجعه به [[فقیهان]]، [[عالمان]] و [[صاحب‌نظران]] حوزه مباحث مهدوی است. تجربه تاریخی نشان می‌دهد. هرگاه اشخاص به [[دلیل]] غرور و خودپسندی و باور بیش از حد به خود از [[فقیهان]] و [[عالمان]] فاصله گرفته‌اند، به طرح ادعاهای واهی و بی اساس پرداخته و خود و جماعتی را به [[هلاکت]] انداخته‌اند. بنابراین، به محض مواجهه با فردی که خود را از [[یاران]] [[امام زمان]] {{ع}} و از [[زمینه سازان]] [[ظهور]] آن حضرت معرفی می‌کند، پیش از هر گونه تطبیق و [[تصدیق]]، باید به سراغ [[فقیه]] و عالمی سرشناس رفت و موضوع را با او در میان گذاشت تا دچار [[گمراهی]] و سرگردانی نشویم.
# '''[[ضرورت]] مطالعه در سرگذشت مدعیان [[مهدویت]]:''' مطالعه سرگذشت کسانی که از صدر [[اسلام]] تا عصر حاضر ادعای [[بابیت]]، [[وکالت]]، [[سفارت]] و [[مهدویت]] کرده‌اند و آشنایی با عوامل، زمینه‌ها و انگیزه‌های طرح چنین ادعاهایی، می‌تواند ما را از بسیاری از تشخیص‌ها و تطبیق‌های نادرست و در افتادن در دام [[مدعیان دروغین]] در امان نگه دارد. نویسنده کتاب [[امام مهدی]] {{ع}} از از ولادت تا [[ظهور]]، مدعیان [[مهدویت]] در طول [[تاریخ]] را این‌گونه تقسیم می‌کند:
# '''[[ضرورت]] مطالعه در سرگذشت مدعیان [[مهدویت]]:''' مطالعه سرگذشت کسانی که از صدر [[اسلام]] تا عصر حاضر ادعای [[بابیت]]، [[وکالت]]، [[سفارت]] و [[مهدویت]] کرده‌اند و آشنایی با عوامل، زمینه‌ها و انگیزه‌های طرح چنین ادعاهایی، می‌تواند ما را از بسیاری از تشخیص‌ها و تطبیق‌های نادرست و در افتادن در دام [[مدعیان دروغین]] در امان نگه دارد. نویسنده کتاب [[امام مهدی]] {{ع}} از از ولادت تا [[ظهور]]، مدعیان [[مهدویت]] در طول [[تاریخ]] را این‌گونه تقسیم می‌کند:
## کسانی که دیگران روی انگیزه‌های خاصی، آنان را "[[مهدی]]" نجات‌بخش خواندند.
## کسانی که دیگران روی انگیزه‌های خاصی، آنان را "[[مهدی]]" نجات‌بخش خواندند.
۲۱۸٬۱۲۲

ویرایش