فرهنگ عمومی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'صاحب نظران' به 'صاحبنظران'
(صفحهای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = فرهنگ | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} ==مقدمه== فرهنگ عمومی مهمترین بُعد فرهنگ و محور همه کارها در جامعه به شمار میآید. اهمیت فرهنگ عمومی به قدری بالاست که اگر دستگاه بزرگی چون وزارت ارشاد،...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
جز (جایگزینی متن - 'صاحب نظران' به 'صاحبنظران') |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
فرهنگ عمومی مهمترین بُعد [[فرهنگ]] و محور همه [[کارها]] در [[جامعه]] به شمار میآید. اهمیت فرهنگ عمومی به قدری بالاست که اگر دستگاه بزرگی چون [[وزارت]] [[ارشاد]]، جز [[اصلاح]] فرهنگ عمومی هیچ کار دیگری نکند، برای آن کافی است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با وزیر و مسئولان «وزارت ارشاد» و اعضای «شوراهای فرهنگ عمومی کشور» ۱۹/۴/۱۳۷۴ و نیز ر.ک: دیدار جمعی از مسئولان نظام جمهوری اسلامی، ۱۶/۶/۱۳۸۹.</ref>. مسأله [[آسیبشناسی]] و اصلاح فرهنگ عمومی اهمیت بسیار دارد و بر همین اساس اهمیت کنترل فرهنگ عمومی روشن میشود و [[اجتماع]] زبدگان و [[ | فرهنگ عمومی مهمترین بُعد [[فرهنگ]] و محور همه [[کارها]] در [[جامعه]] به شمار میآید. اهمیت فرهنگ عمومی به قدری بالاست که اگر دستگاه بزرگی چون [[وزارت]] [[ارشاد]]، جز [[اصلاح]] فرهنگ عمومی هیچ کار دیگری نکند، برای آن کافی است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با وزیر و مسئولان «وزارت ارشاد» و اعضای «شوراهای فرهنگ عمومی کشور» ۱۹/۴/۱۳۷۴ و نیز ر.ک: دیدار جمعی از مسئولان نظام جمهوری اسلامی، ۱۶/۶/۱۳۸۹.</ref>. مسأله [[آسیبشناسی]] و اصلاح فرهنگ عمومی اهمیت بسیار دارد و بر همین اساس اهمیت کنترل فرهنگ عمومی روشن میشود و [[اجتماع]] زبدگان و [[صاحبنظران]] فرهنگ عمومی یک جامعه برای [[ترقی]] فرهنگ عمومی مایه [[سعادت]] و [[امیدواری]] است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با وزیر و مسئولان «وزارت ارشاد» و اعضای «شوراهای فرهنگ عمومی کشور»، ۱۹/۴/۱۳۷۴.</ref>. | ||
فرهنگ عمومی مربوط به روش عمومی [[زندگی]] در جامعه میشود و ویژه نهادهای خاص نیست؛ اما ابعادی از فرهنگ، چون [[فرهنگ سیاسی]] یا [[اقتصادی]] ویژه نهادهای خاصیاند. فرهنگ عمومی را میتوان به دو بخش ظاهری و [[باطنی]] تقسیم کرد. ویژگی اساسی بخش ظاهری فرهنگ [[مشاهده]] پذیری است. همه فرهنگ در مسیر زندگی و حرکتهای [[آینده]] یک [[ملت]] تأثیر دارد، اما تأثیر بخش ظاهری آن پنهان بوده و در دراز مدت آشکار میشود. شکل [[لباس]] و چه [[پوشیدن]] و چگونه پوشیدن و از کدام الگوی [[پوشش]] استفاده کردن یا شکل معماری در جامعه و در چگونه خانهای زندگی کردن از مصادیق بخش ظاهری فرهنگ است. علت اینکه این امور از عناصر فرهنگ شمرده میشوند، این است که در خلقیات ما اثر دارند. برای نمونه، خانههای قدیمی ما یک نوع [[خانواده]] و خُلقیات بار میآورند. بچههای خانواده، همه دور هم و بَرِ یک سفره جمع میشوند و در واقع، این [[خانه]] است که خانواده را به دنبال خود میکشاند. آپارتمان نوعی دیگر از خانواده ایجاد میکند. حتّی شکل در و پنجره و [[ارتباط]] اتاقها با هم، به ناچار تأثیر خاصی بر [[ذهن]] و [[خُلق]] و [[منش]] و [[تربیت]] افراد دارد. به هر حال، هر نوع [[لباس]]، هر گونه [[رفتار]]، هر شکل نشستن بر سفره، هر گونه [[سخن گفتن]] دو نفر در مواجهه با همدیگر و مسائلی از این قبیل، نه در کوتاه مدت، بلکه در بلند مدت، تأثیراتی [[انکار]] ناشدنی در شکلگیری [[شخصیت]] افراد یک [[جامعه]] دارد. بخش دوم فرهنگ عمومی [[مشاهده]] پذیر نیست؛ اما تأثیر عناصر آن در مسیر [[زندگی]] و حرکتهای [[آینده]] یک [[ملت]] فوری و بسیار محسوس و مشاهده پذیر است؛ مانند [[عقاید]]، [[قوانین]] و مقررات، [[آداب و رسوم]]، [[هنر]] و [[ادبیات]]، الگوهای [[خانوادگی]] و [[نظامهای سیاسی]]. عمدهترین عنصر از این بخش [[اخلاقیات]]، [[اخلاق فردی]] و [[اجتماعی]] [[مردم]] جامعه است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با وزیر و مسئولان وزارت ارشاد و اعضای شوراهای فرهنگ عمومی کشور، ۱۹/۴/۱۳۷۴.</ref>. | فرهنگ عمومی مربوط به روش عمومی [[زندگی]] در جامعه میشود و ویژه نهادهای خاص نیست؛ اما ابعادی از فرهنگ، چون [[فرهنگ سیاسی]] یا [[اقتصادی]] ویژه نهادهای خاصیاند. فرهنگ عمومی را میتوان به دو بخش ظاهری و [[باطنی]] تقسیم کرد. ویژگی اساسی بخش ظاهری فرهنگ [[مشاهده]] پذیری است. همه فرهنگ در مسیر زندگی و حرکتهای [[آینده]] یک [[ملت]] تأثیر دارد، اما تأثیر بخش ظاهری آن پنهان بوده و در دراز مدت آشکار میشود. شکل [[لباس]] و چه [[پوشیدن]] و چگونه پوشیدن و از کدام الگوی [[پوشش]] استفاده کردن یا شکل معماری در جامعه و در چگونه خانهای زندگی کردن از مصادیق بخش ظاهری فرهنگ است. علت اینکه این امور از عناصر فرهنگ شمرده میشوند، این است که در خلقیات ما اثر دارند. برای نمونه، خانههای قدیمی ما یک نوع [[خانواده]] و خُلقیات بار میآورند. بچههای خانواده، همه دور هم و بَرِ یک سفره جمع میشوند و در واقع، این [[خانه]] است که خانواده را به دنبال خود میکشاند. آپارتمان نوعی دیگر از خانواده ایجاد میکند. حتّی شکل در و پنجره و [[ارتباط]] اتاقها با هم، به ناچار تأثیر خاصی بر [[ذهن]] و [[خُلق]] و [[منش]] و [[تربیت]] افراد دارد. به هر حال، هر نوع [[لباس]]، هر گونه [[رفتار]]، هر شکل نشستن بر سفره، هر گونه [[سخن گفتن]] دو نفر در مواجهه با همدیگر و مسائلی از این قبیل، نه در کوتاه مدت، بلکه در بلند مدت، تأثیراتی [[انکار]] ناشدنی در شکلگیری [[شخصیت]] افراد یک [[جامعه]] دارد. بخش دوم فرهنگ عمومی [[مشاهده]] پذیر نیست؛ اما تأثیر عناصر آن در مسیر [[زندگی]] و حرکتهای [[آینده]] یک [[ملت]] فوری و بسیار محسوس و مشاهده پذیر است؛ مانند [[عقاید]]، [[قوانین]] و مقررات، [[آداب و رسوم]]، [[هنر]] و [[ادبیات]]، الگوهای [[خانوادگی]] و [[نظامهای سیاسی]]. عمدهترین عنصر از این بخش [[اخلاقیات]]، [[اخلاق فردی]] و [[اجتماعی]] [[مردم]] جامعه است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با وزیر و مسئولان وزارت ارشاد و اعضای شوراهای فرهنگ عمومی کشور، ۱۹/۴/۱۳۷۴.</ref>. | ||
اشاره به مصادیق متنوع از فرهنگ عمومی در [[فهم]] آن مفید است: خطر پذیری و [[فداکاری]] برای ملت و [[کشور]] در برابر [[عافیتطلبی]] و به دنبال [[منافع شخصی]] بودن؛ به تعبیر دیگر، [[حس]] منفعتجویی گروهی و جمعی یک ملت، در برابر حس [[منفعتطلبی]] فردی؛ [[وجدان کاری]] در برابر عدم [[تعهد]] و [[رفع تکلیف]] با سرهم بندی کردن [[کارها]]، [[وقتشناسی]] در برابر بیهودهگذرانی و اتلاف [[عمر]]؛ [[صبور]] بودن افراد جامعه در برابر [[عجول]] و بیطاقت بودن؛ مهمان [[دوستی]] در برابر مهمانگریزی، [[عادت]] [[احترام]] به بزرگترها و [[پدر]] و [[مادر]] در برابر [[بیحرمتی]] و [[تحقیر]] آنان<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با وزیر و مسئولان وزارت ارشاد و اعضای شوراهای فرهنگ عمومی کشور، ۱۹/۴/۱۳۷۴.</ref>، چهره [[دینی]] در زندگی عمومی در برابر ظاهر غیر دینی<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با جمعی از مسئولان نظام جمهوری اسلامی، ۱۶/۱/۱۳۸۹.</ref>. | اشاره به مصادیق متنوع از فرهنگ عمومی در [[فهم]] آن مفید است: خطر پذیری و [[فداکاری]] برای ملت و [[کشور]] در برابر [[عافیتطلبی]] و به دنبال [[منافع شخصی]] بودن؛ به تعبیر دیگر، [[حس]] منفعتجویی گروهی و جمعی یک ملت، در برابر حس [[منفعتطلبی]] فردی؛ [[وجدان کاری]] در برابر عدم [[تعهد]] و [[رفع تکلیف]] با سرهم بندی کردن [[کارها]]، [[وقتشناسی]] در برابر بیهودهگذرانی و اتلاف [[عمر]]؛ [[صبور]] بودن افراد جامعه در برابر [[عجول]] و بیطاقت بودن؛ مهمان [[دوستی]] در برابر مهمانگریزی، [[عادت]] [[احترام]] به بزرگترها و [[پدر]] و [[مادر]] در برابر [[بیحرمتی]] و [[تحقیر]] آنان<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با وزیر و مسئولان وزارت ارشاد و اعضای شوراهای فرهنگ عمومی کشور، ۱۹/۴/۱۳۷۴.</ref>، چهره [[دینی]] در زندگی عمومی در برابر ظاهر غیر دینی<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با جمعی از مسئولان نظام جمهوری اسلامی، ۱۶/۱/۱۳۸۹.</ref>. |