پرش به محتوا

باب حطه در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'صاحب نظران' به 'صاحب‌نظران'
جز (جایگزینی متن - 'صاحب نظران' به 'صاحب‌نظران')
خط ۱۲: خط ۱۲:


== باب حطه در [[قرآن]] ==
== باب حطه در [[قرآن]] ==
* واژه حطّة، دوبار در [[قرآن]] آمده است. {{متن قرآن|وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُواْ هَذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُواْ مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا وَادْخُلُواْ الْبَابَ سُجَّدًا وَقُولُواْ حِطَّةٌ نَّغْفِرْ لَكُمْ خَطَايَاكُمْ وَسَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ }}<ref> و (یاد کنید) آنگاه را که گفتیم: بدین شهر در آیید و از (نعمت‌های) آن از هر جا که خواستید فراوان بخورید و با فروتنی از دروازه وارد شوید و بگویید: از لغزش ما بگذر! تا از لغزش‌های شما درگذریم، و به زودی (پاداش) نکوکاران را می‌افزاییم؛ سوره بقره، آیه: ۵۸.</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِذْ قِيلَ لَهُمُ اسْكُنُواْ هَذِهِ الْقَرْيَةَ وَكُلُواْ مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ وَقُولُواْ حِطَّةٌ وَادْخُلُواْ الْبَابَ سُجَّدًا نَّغْفِرْ لَكُمْ خَطِيئَاتِكُمْ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ }}<ref> و (یاد کن) آنگاه را که به ایشان گفته شد: در این شهر (بیت المقدس) جای گیرید و از هر جای آن خواستید بخورید و بگویید: «از لغزش ما بگذر!» و از این دروازه، سجده‌کنان (به شهر) در آیید تا گناهانتان را بیامرزیم، به زودی بر (پاداش) نیکوکاران می‌افزاییم؛ سوره اعراف، آیه: ۱۶۱.</ref> عربی یا دخیل بودن آن از چالشهایی است که توجه واژه پژوهان قرآنی و مفسران را به خود معطوف ساخته است. دیدگاه مشهور فرهنگ نویسان عربی<ref>الصحاح، ج‌۳، ص‌۱۱۱۹؛ ترتیب العین، ص‌۱۸۶؛ المصباح، ج‌۱، ص‌۱۴۱، «حط».</ref>، واژه پژوهان قرآنی<ref>مفردات، ص‌۲۴۲؛ الغریبین، ج‌۲، ص‌۴۶۰؛ التحقیق، ج‌۲، ص‌۲۴۳ ـ ۲۴۴، «حط».</ref> و نیز مفسران [[شیعه]]<ref>التبیان، ج‌۱، ص‌۲۶۳‌ـ‌۲۶۴؛ جوامع‌الجامع، ج‌۱، ص‌۵۳‌؛ غریب القرآن، ص‌۳۴۳.</ref> و سنی<ref>جامع البیان، مج‌۱، ج‌۱، ص‌۴۲۷‌ـ‌۴۲۸؛ التفسیر الکبیر، ج‌۳، ص‌۸۹ - ۹۰؛ البحر المحیط، ج‌۱، ص‌۳۶۰.</ref> آن را عربی می‌داند. در مقابل، برخی از صاحب نظران، حطه را از واژگان دخیل می‌شمارند، با این تفاوت که فراء آن را نَبطی<ref>تاج‌العروس، ج‌۱۰، ص‌۲۱۸؛ معانی القرآن، ج‌۱، ص‌۳۸؛ واژه‌های دخیل، ص‌۱۸۰.</ref>، سیوطی عبری<ref>الاتقان، ج‌۱، ص‌۲۹۲؛ المتوکلی، ص‌۱۲۴.</ref> و برخی دیگر سُریانی می‌دانند<ref>واژه‌های دخیل، ص‌۱۸۰.</ref>، چنان‌که تلاش شماری از پژوهشگران اروپایی برای به دست دادن یک ریشه عبری برای واژه یاد شده، حاکی از وحدت نظر آنان با سیوطی است، هرچند برخی به رغم پذیرش دخیل بودن، ریشه و خاستگاه حطّه را معمّاگونه خوانده و هیچ‌یک از ریشه‌های گفته شده را قانع کننده و پذیرفتنی نمی‌دانند<ref>واژه‌های دخیل، ص‌۱۸۰.</ref>. نیامدن این واژه در برخی منابع مربوط به واژگان دخیل [[قرآن]]<ref>ر. ک: هل فی القرآن اعجمی؛ لغات القبائل الواردة فی القرآن.</ref> و نیز پراکندگی آرای صاحبان دیدگاه مقابل، می‌تواند مؤیدی بر دیدگاه مشهور باشد<ref>واژه‌های دخیل، ص‌۱۸۰.</ref>. بنابر آنچه گفته شد، به احتمال قریب به یقین، حطّه از واژگان عربی و منقول به معناست<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۳، ص‌۹۰؛ البحر المحیط، ج‌۱، ص‌۳۶۰؛ الفرقان، ج‌۱، ص‌۴۲۹.</ref>؛ اما از آنجا که گفتاری از بنی اسرائیلِ عبری زبان را گزارش می‌کند، شائبه غیر عربی بودن آن پدید آمده است<ref>[[حسین علی یوسف‌زاده|یوسف‌زاده، حسین علی]] و [[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص۲۱۷ - ۲۲۲.</ref>
* واژه حطّة، دوبار در [[قرآن]] آمده است. {{متن قرآن|وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُواْ هَذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُواْ مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا وَادْخُلُواْ الْبَابَ سُجَّدًا وَقُولُواْ حِطَّةٌ نَّغْفِرْ لَكُمْ خَطَايَاكُمْ وَسَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ }}<ref> و (یاد کنید) آنگاه را که گفتیم: بدین شهر در آیید و از (نعمت‌های) آن از هر جا که خواستید فراوان بخورید و با فروتنی از دروازه وارد شوید و بگویید: از لغزش ما بگذر! تا از لغزش‌های شما درگذریم، و به زودی (پاداش) نکوکاران را می‌افزاییم؛ سوره بقره، آیه: ۵۸.</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِذْ قِيلَ لَهُمُ اسْكُنُواْ هَذِهِ الْقَرْيَةَ وَكُلُواْ مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ وَقُولُواْ حِطَّةٌ وَادْخُلُواْ الْبَابَ سُجَّدًا نَّغْفِرْ لَكُمْ خَطِيئَاتِكُمْ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ }}<ref> و (یاد کن) آنگاه را که به ایشان گفته شد: در این شهر (بیت المقدس) جای گیرید و از هر جای آن خواستید بخورید و بگویید: «از لغزش ما بگذر!» و از این دروازه، سجده‌کنان (به شهر) در آیید تا گناهانتان را بیامرزیم، به زودی بر (پاداش) نیکوکاران می‌افزاییم؛ سوره اعراف، آیه: ۱۶۱.</ref> عربی یا دخیل بودن آن از چالشهایی است که توجه واژه پژوهان قرآنی و مفسران را به خود معطوف ساخته است. دیدگاه مشهور فرهنگ نویسان عربی<ref>الصحاح، ج‌۳، ص‌۱۱۱۹؛ ترتیب العین، ص‌۱۸۶؛ المصباح، ج‌۱، ص‌۱۴۱، «حط».</ref>، واژه پژوهان قرآنی<ref>مفردات، ص‌۲۴۲؛ الغریبین، ج‌۲، ص‌۴۶۰؛ التحقیق، ج‌۲، ص‌۲۴۳ ـ ۲۴۴، «حط».</ref> و نیز مفسران [[شیعه]]<ref>التبیان، ج‌۱، ص‌۲۶۳‌ـ‌۲۶۴؛ جوامع‌الجامع، ج‌۱، ص‌۵۳‌؛ غریب القرآن، ص‌۳۴۳.</ref> و سنی<ref>جامع البیان، مج‌۱، ج‌۱، ص‌۴۲۷‌ـ‌۴۲۸؛ التفسیر الکبیر، ج‌۳، ص‌۸۹ - ۹۰؛ البحر المحیط، ج‌۱، ص‌۳۶۰.</ref> آن را عربی می‌داند. در مقابل، برخی از صاحب‌نظران، حطه را از واژگان دخیل می‌شمارند، با این تفاوت که فراء آن را نَبطی<ref>تاج‌العروس، ج‌۱۰، ص‌۲۱۸؛ معانی القرآن، ج‌۱، ص‌۳۸؛ واژه‌های دخیل، ص‌۱۸۰.</ref>، سیوطی عبری<ref>الاتقان، ج‌۱، ص‌۲۹۲؛ المتوکلی، ص‌۱۲۴.</ref> و برخی دیگر سُریانی می‌دانند<ref>واژه‌های دخیل، ص‌۱۸۰.</ref>، چنان‌که تلاش شماری از پژوهشگران اروپایی برای به دست دادن یک ریشه عبری برای واژه یاد شده، حاکی از وحدت نظر آنان با سیوطی است، هرچند برخی به رغم پذیرش دخیل بودن، ریشه و خاستگاه حطّه را معمّاگونه خوانده و هیچ‌یک از ریشه‌های گفته شده را قانع کننده و پذیرفتنی نمی‌دانند<ref>واژه‌های دخیل، ص‌۱۸۰.</ref>. نیامدن این واژه در برخی منابع مربوط به واژگان دخیل [[قرآن]]<ref>ر. ک: هل فی القرآن اعجمی؛ لغات القبائل الواردة فی القرآن.</ref> و نیز پراکندگی آرای صاحبان دیدگاه مقابل، می‌تواند مؤیدی بر دیدگاه مشهور باشد<ref>واژه‌های دخیل، ص‌۱۸۰.</ref>. بنابر آنچه گفته شد، به احتمال قریب به یقین، حطّه از واژگان عربی و منقول به معناست<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۳، ص‌۹۰؛ البحر المحیط، ج‌۱، ص‌۳۶۰؛ الفرقان، ج‌۱، ص‌۴۲۹.</ref>؛ اما از آنجا که گفتاری از بنی اسرائیلِ عبری زبان را گزارش می‌کند، شائبه غیر عربی بودن آن پدید آمده است<ref>[[حسین علی یوسف‌زاده|یوسف‌زاده، حسین علی]] و [[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص۲۱۷ - ۲۲۲.</ref>
* ترکیب "باب حطّه" عیناً در [[قرآن]] نیامده، بلکه نامی است که دست کم ساختار عربی آن پس از نزول [[قرآن]] و به سبب تقارن در کاربرد و نیز ارتباط "الباب" و "حطه" با یکدیگر پدید آمده است: {{متن قرآن|وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُواْ هَذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُواْ مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا وَادْخُلُواْ الْبَابَ سُجَّدًا وَقُولُواْ حِطَّةٌ نَّغْفِرْ لَكُمْ خَطَايَاكُمْ وَسَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ }}<ref> و (یاد کنید) آنگاه را که گفتیم: بدین شهر در آیید و از (نعمت‌های) آن از هر جا که خواستید فراوان بخورید و با فروتنی از دروازه وارد شوید و بگویید: از لغزش ما بگذر! تا از لغزش‌های شما درگذریم، و به زودی (پاداش) نکوکاران را می‌افزاییم؛ سوره بقره، آیه: ۵۸.</ref> مشهور<ref>تفسیر ثعالبی، ج ۱، ص‌۷۹؛ کنزالدقائق، ج ۲، ص‌۱۷.</ref> مفسران نخستین<ref>جامع البیان، مج‌۱، ج‌۱، ص‌۴۲۶؛ التبیان، ج‌۱، ص‌۲۶۲؛ مجمع البیان، ج‌۱، ص‌۲۴۷.</ref> و نیز مفسران متأخر [[شیعه]]<ref>التبیان، ج‌۱، ص‌۲۶۲؛ مجمع البیان، ج‌۱، ص‌۲۴۷؛ روض الجنان، ج‌۱، ص‌۳۰۲.</ref> و سنی<ref>کشف‌الاسرار، ج‌۱، ص‌۲۰۳؛ الکشاف، ج‌۱، ص‌۱۴۲؛ التفسیر‌الکبیر، ج‌۳، ص‌۸۸‌.</ref> مراد از {{متن قرآن|الْقَرْيَةَ}} را شهر بیت المقدس و برخی آیه {{متن قرآن|يَا قَوْمِ ادْخُلُوا الأَرْضَ المُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ}}<ref> سوره مائده، آیه: ۲۱.</ref> را مؤیّد آن دانسته‌اند<ref>مجمع‌البیان، ج‌۱، ص‌۲۴۷؛ البحر المحیط، ج‌۱، ص‌۳۵۷؛ اللباب، ج‌۲، ص‌۹۳.</ref>. برخی بر این باورند که فرمان ورود یاد شده در آیه مربوط به پس از رهایی بنی اسرائیل از وادی تیه است<ref>تفسیر منسوب به [[امام عسکری]] {{ع}}، ص‌۲۵۹؛ التفسیر الکبیر، ج‌۳، ص‌۸۸‌.</ref>، در هر صورت دست کم این معنای سربسته را می‌توان از آیه برداشت کرد که خداوند، بنی‌اسرائیل را فرمان داد که با حالتی خاص، از دری معین وارد شده، عبارت مشخصی را بر زبان آورند تا خداوند از خطاهای گذشته آنان درگذرد؛ اما گروهی، با تغییر عبارت مورد نظر، جمله‌ای تمسخرآمیز بر زبان آورده، در نتیجه به عذاب الهی دچار آمدند: {{متن قرآن|فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُواْ قَوْلاً غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَنزَلْنَا عَلَى الَّذِينَ ظَلَمُواْ رِجْزًا مِّنَ السَّمَاء بِمَا كَانُواْ يَفْسُقُونَ}}<ref>امّا ستمکاران گفتاری دیگر را جایگزین آنچه به آنان گفته شده بود، کردند آنگاه ما بر ستمگران به کیفر نافرمانی که می‌کردند، عذابی از آسمان فرو فرستادیم؛ سوره بقره، آیه: ۵۹.</ref>؛ اما اینکه مراد از {{متن قرآن|الْبَابَ}} کدام در و {{متن قرآن|سُجَّدًا}} و {{متن قرآن|حِطَّةٌ }} به چه معناست، مفسران به اختلاف گراییده‌اند. تفسیر آیه یاد شده از این نظر، یکی از پرچالش‌ترین مباحث مفسران‌است<ref>[[حسین علی یوسف‌زاده|یوسف‌زاده، حسین علی]] و [[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص۲۱۷ - ۲۲۲.</ref>
* ترکیب "باب حطّه" عیناً در [[قرآن]] نیامده، بلکه نامی است که دست کم ساختار عربی آن پس از نزول [[قرآن]] و به سبب تقارن در کاربرد و نیز ارتباط "الباب" و "حطه" با یکدیگر پدید آمده است: {{متن قرآن|وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُواْ هَذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُواْ مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا وَادْخُلُواْ الْبَابَ سُجَّدًا وَقُولُواْ حِطَّةٌ نَّغْفِرْ لَكُمْ خَطَايَاكُمْ وَسَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ }}<ref> و (یاد کنید) آنگاه را که گفتیم: بدین شهر در آیید و از (نعمت‌های) آن از هر جا که خواستید فراوان بخورید و با فروتنی از دروازه وارد شوید و بگویید: از لغزش ما بگذر! تا از لغزش‌های شما درگذریم، و به زودی (پاداش) نکوکاران را می‌افزاییم؛ سوره بقره، آیه: ۵۸.</ref> مشهور<ref>تفسیر ثعالبی، ج ۱، ص‌۷۹؛ کنزالدقائق، ج ۲، ص‌۱۷.</ref> مفسران نخستین<ref>جامع البیان، مج‌۱، ج‌۱، ص‌۴۲۶؛ التبیان، ج‌۱، ص‌۲۶۲؛ مجمع البیان، ج‌۱، ص‌۲۴۷.</ref> و نیز مفسران متأخر [[شیعه]]<ref>التبیان، ج‌۱، ص‌۲۶۲؛ مجمع البیان، ج‌۱، ص‌۲۴۷؛ روض الجنان، ج‌۱، ص‌۳۰۲.</ref> و سنی<ref>کشف‌الاسرار، ج‌۱، ص‌۲۰۳؛ الکشاف، ج‌۱، ص‌۱۴۲؛ التفسیر‌الکبیر، ج‌۳، ص‌۸۸‌.</ref> مراد از {{متن قرآن|الْقَرْيَةَ}} را شهر بیت المقدس و برخی آیه {{متن قرآن|يَا قَوْمِ ادْخُلُوا الأَرْضَ المُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ}}<ref> سوره مائده، آیه: ۲۱.</ref> را مؤیّد آن دانسته‌اند<ref>مجمع‌البیان، ج‌۱، ص‌۲۴۷؛ البحر المحیط، ج‌۱، ص‌۳۵۷؛ اللباب، ج‌۲، ص‌۹۳.</ref>. برخی بر این باورند که فرمان ورود یاد شده در آیه مربوط به پس از رهایی بنی اسرائیل از وادی تیه است<ref>تفسیر منسوب به [[امام عسکری]] {{ع}}، ص‌۲۵۹؛ التفسیر الکبیر، ج‌۳، ص‌۸۸‌.</ref>، در هر صورت دست کم این معنای سربسته را می‌توان از آیه برداشت کرد که خداوند، بنی‌اسرائیل را فرمان داد که با حالتی خاص، از دری معین وارد شده، عبارت مشخصی را بر زبان آورند تا خداوند از خطاهای گذشته آنان درگذرد؛ اما گروهی، با تغییر عبارت مورد نظر، جمله‌ای تمسخرآمیز بر زبان آورده، در نتیجه به عذاب الهی دچار آمدند: {{متن قرآن|فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُواْ قَوْلاً غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَنزَلْنَا عَلَى الَّذِينَ ظَلَمُواْ رِجْزًا مِّنَ السَّمَاء بِمَا كَانُواْ يَفْسُقُونَ}}<ref>امّا ستمکاران گفتاری دیگر را جایگزین آنچه به آنان گفته شده بود، کردند آنگاه ما بر ستمگران به کیفر نافرمانی که می‌کردند، عذابی از آسمان فرو فرستادیم؛ سوره بقره، آیه: ۵۹.</ref>؛ اما اینکه مراد از {{متن قرآن|الْبَابَ}} کدام در و {{متن قرآن|سُجَّدًا}} و {{متن قرآن|حِطَّةٌ }} به چه معناست، مفسران به اختلاف گراییده‌اند. تفسیر آیه یاد شده از این نظر، یکی از پرچالش‌ترین مباحث مفسران‌است<ref>[[حسین علی یوسف‌زاده|یوسف‌زاده، حسین علی]] و [[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص۲۱۷ - ۲۲۲.</ref>
*"ال" تعریف در {{متن قرآن|الْبَابَ}} {{متن قرآن|وَإِذْ قِيلَ لَهُمُ اسْكُنُواْ هَذِهِ الْقَرْيَةَ وَكُلُواْ مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ وَقُولُواْ حِطَّةٌ وَادْخُلُواْ الْبَابَ سُجَّدًا نَّغْفِرْ لَكُمْ خَطِيئَاتِكُمْ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ }}<ref> و (یاد کن) آنگاه را که به ایشان گفته شد: در این شهر (بیت المقدس) جای گیرید و از هر جای آن خواستید بخورید و بگویید: «از لغزش ما بگذر!» و از این دروازه، سجده‌کنان (به شهر) در آیید تا گناهانتان را بیامرزیم، به زودی بر (پاداش) نیکوکاران می‌افزاییم؛ سوره اعراف، آیه: ۱۶۱.</ref> نشان می‌دهد که بنی‌اسرائیل، درِ یاد شده را کاملا می‌شناخته‌اند؛ اما مفسران در تعیین مصداق آن اختلاف دارند. در برابر دیدگاه شماری از مفسران [[شیعه]]<ref>جوامع الجامع، ج‌۱، ص‌۵۳‌؛ الاصفی، ج‌۱، ص‌۳۹؛ کنزالدقائق، ج‌۲، ص‌۱۷.</ref> و [[اهل سنت|سنی]]<ref>البحرالمحیط، ج۱، ص۳۵۸؛ تفسیر جلالین، ص۲۱۷؛ التفسیر‌الکبیر، ج‌۳، ص‌۸۸‌.</ref> که {{متن قرآن|الْبَابَ}} را دروازه {{متن قرآن|الْقَرْيَةَ}} می‌دانند، اکثر قریب به اتفاق مفسّران نخست و متأخر<ref>جامع‌البیان، مج‌۱، ج‌۱، ص‌۴۲۶؛ مجمع‌البیان، ج‌۱، ص‌۲۴۷؛ اللباب، ج‌۲، ص‌۹۵.</ref>، حتی مفسرانی که قریه را شهر "أریحا" گفته‌اند<ref>جامع‌البیان، مج‌۱، ج‌۱، ص‌۴۲۶؛ اللباب، ج‌۲، ص‌۹۳.</ref>. {{متن قرآن|الْبَابَ}} را اشاره به یکی از درهای بیت المقدس می‌دانند<ref>جامع البیان، مج‌۱، ج‌۱، ص‌۴۲۷؛ اللباب، ج‌۲، ص‌۹۵.</ref>؛ با این توضیح که شماری از این مفسران، روشن نکرده‌اند که مرادشان از بیت المقدس، شهر قدس است یا مسجدالاقصی "معبد مقدس شهر"<ref>تفسیر البیضاوی، ج‌۱، ص‌۱۰۴؛ زادالمسیر، ج‌۱، ص‌۸۵‌.</ref>؛ اما گروهی به صراحت، درِ یاد شده را یکی از درهای مسجدالاقصی خوانده‌اند<ref>البحرالمحیط، ج۱، ص۳۵۷؛ نمونه، ج‌۱، ص‌۲۶۸؛ الفرقان، ج‌۱، ص‌۴۲۸.</ref>. ظاهر عبارت برخی نیز همین را می‌رساند<ref>التبیان، ج۱، ص۲۶۳؛ تفسیر قرطبی، ج‌۱، ص‌۲۷۹؛ فتح‌القدیر، ج‌۱، ص‌۸۸‌.</ref>. ظاهر آیه و فاصله میان دو بار فرمان به داخل شدن، مؤید این دیدگاه است، زیرا از آن برمی‌آید که باید دو ورود انجام می‌گرفت: یک‌بار ورود به شهر قدس و بار دیگر از درِ مسجد‌الاقصی<ref>الفرقان، ج‌۱، ص‌۴۲۸.</ref>. این دسته از مفسران در تطبیق درِ یاد شده با یکی از درهای چندگانه مسجد و معبد مقدس اختلاف دارند. باب حطه از سوی برخی چون [[ابن‌عباس]]، درِ قُبه‌ای "صخره‌مقدس" که [[حضرت موسی]] {{ع}} و بنی‌اسرائیل به سوی آن نماز می‌گزاردند<ref>التبیان، ج‌۱، ص‌۲۶۳؛ الکشاف، ج‌۱، ص‌۱۴۲؛ روض‌الجنان، ج‌۱، ص‌۳۰۳.</ref> و نیز درِ بیت ایلیا<ref>تفسیر مجاهد، ج‌۱، ص‌۲۰۳؛ جامع البیان، مج‌۱، ج‌۱، ص‌۴۲۷؛ بیت‌المقدس و تحول قبله، مقدمه، ص‌یب.</ref>ـ‌ نام یکی از پیامبران بنی‌اسرائیل<ref>قاموس کتاب مقدس، ص‌۱۴۴.</ref> که در مسجد الاقصی، غرفه‌ای برای عبادت داشت‌ ـ شناسانده شده است. برخی به صراحت<ref>مجمع‌البیان، ج‌۱، ص‌۲۴۷؛ البحر المحیط، ج‌۱، ص‌۳۵۸.</ref> و برخی دیگر به احتمال<ref>الفرقان، ج‌۱، ص‌۴۲۸.</ref>، باب حطّه را همان درِ صخره مقدس دانسته‌اند که روبه‌روی یکی از پلکانهای شمالی صحن صخره قرار دارد<ref>بیت المقدس، ص‌۱۶۴.</ref>. گزارش ناصر خسرو در سفرنامه خویش به نوعی مؤید این دیدگاه است<ref>سفرنامه، ص‌۶۴‌.</ref>. بر اساس پاره‌ای گزارشهای دیگر، باب حطه نزدیک محراب مریم مقدس قرار دارد و گویا نام دیگری برای باب توبه است که بنی‌اسرائیل، در صورت ارتکاب گناه و برای طلب آمرزش، آنجا به تضرع می‌آمده‌اند<ref>البحرالمحیط، ج‌۱، ص‌۳۵۸؛ الانس الجلیل، ج‌۲، ص‌۳۰؛ روح المعانی، مج‌۱، ج‌۱، ص‌۴۳۰.</ref>. برخی از کسانی که درهای بیت المقدس را نام برده‌اند، در ضلع شمالی آن به جز باب توبه از در دیگری یاد نکرده‌اند<ref>الموسوعة الذهبیه، ج‌۸‌، ص‌۱۱۷.</ref> و این می‌تواند مؤیّد یکی بودن باب توبه و حطه باشد، چنان‌که یاد کرد باب حطه به عنوان جایگاهی برای توبه در میان بنی‌اسرائیل، در پاره‌ای از احادیث [[شیعه]]<ref>کتاب سلیم بن قیس، ص‌۱۲۷‌ـ‌۱۲۸؛ مناقب امیرالمؤمنین {{ع}}، ج‌۲، ص‌۱۴۷؛ نورالثقلین، ج‌۱، ص‌۸۳‌.</ref> و [[اهل سنت|سنی]]<ref>المعجم الصغیر، ج‌۱، ص‌۱۳۹؛ نظم درر السبطین، ص‌۲۳۵؛ کنزالعمال، ج‌۲، ص‌۴۳۵.</ref> می‌تواند مؤید دیگری بر یکی بودن آن دو باشد<ref>[[حسین علی یوسف‌زاده|یوسف‌زاده، حسین علی]] و [[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص۲۱۷ - ۲۲۲.</ref>
*"ال" تعریف در {{متن قرآن|الْبَابَ}} {{متن قرآن|وَإِذْ قِيلَ لَهُمُ اسْكُنُواْ هَذِهِ الْقَرْيَةَ وَكُلُواْ مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ وَقُولُواْ حِطَّةٌ وَادْخُلُواْ الْبَابَ سُجَّدًا نَّغْفِرْ لَكُمْ خَطِيئَاتِكُمْ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ }}<ref> و (یاد کن) آنگاه را که به ایشان گفته شد: در این شهر (بیت المقدس) جای گیرید و از هر جای آن خواستید بخورید و بگویید: «از لغزش ما بگذر!» و از این دروازه، سجده‌کنان (به شهر) در آیید تا گناهانتان را بیامرزیم، به زودی بر (پاداش) نیکوکاران می‌افزاییم؛ سوره اعراف، آیه: ۱۶۱.</ref> نشان می‌دهد که بنی‌اسرائیل، درِ یاد شده را کاملا می‌شناخته‌اند؛ اما مفسران در تعیین مصداق آن اختلاف دارند. در برابر دیدگاه شماری از مفسران [[شیعه]]<ref>جوامع الجامع، ج‌۱، ص‌۵۳‌؛ الاصفی، ج‌۱، ص‌۳۹؛ کنزالدقائق، ج‌۲، ص‌۱۷.</ref> و [[اهل سنت|سنی]]<ref>البحرالمحیط، ج۱، ص۳۵۸؛ تفسیر جلالین، ص۲۱۷؛ التفسیر‌الکبیر، ج‌۳، ص‌۸۸‌.</ref> که {{متن قرآن|الْبَابَ}} را دروازه {{متن قرآن|الْقَرْيَةَ}} می‌دانند، اکثر قریب به اتفاق مفسّران نخست و متأخر<ref>جامع‌البیان، مج‌۱، ج‌۱، ص‌۴۲۶؛ مجمع‌البیان، ج‌۱، ص‌۲۴۷؛ اللباب، ج‌۲، ص‌۹۵.</ref>، حتی مفسرانی که قریه را شهر "أریحا" گفته‌اند<ref>جامع‌البیان، مج‌۱، ج‌۱، ص‌۴۲۶؛ اللباب، ج‌۲، ص‌۹۳.</ref>. {{متن قرآن|الْبَابَ}} را اشاره به یکی از درهای بیت المقدس می‌دانند<ref>جامع البیان، مج‌۱، ج‌۱، ص‌۴۲۷؛ اللباب، ج‌۲، ص‌۹۵.</ref>؛ با این توضیح که شماری از این مفسران، روشن نکرده‌اند که مرادشان از بیت المقدس، شهر قدس است یا مسجدالاقصی "معبد مقدس شهر"<ref>تفسیر البیضاوی، ج‌۱، ص‌۱۰۴؛ زادالمسیر، ج‌۱، ص‌۸۵‌.</ref>؛ اما گروهی به صراحت، درِ یاد شده را یکی از درهای مسجدالاقصی خوانده‌اند<ref>البحرالمحیط، ج۱، ص۳۵۷؛ نمونه، ج‌۱، ص‌۲۶۸؛ الفرقان، ج‌۱، ص‌۴۲۸.</ref>. ظاهر عبارت برخی نیز همین را می‌رساند<ref>التبیان، ج۱، ص۲۶۳؛ تفسیر قرطبی، ج‌۱، ص‌۲۷۹؛ فتح‌القدیر، ج‌۱، ص‌۸۸‌.</ref>. ظاهر آیه و فاصله میان دو بار فرمان به داخل شدن، مؤید این دیدگاه است، زیرا از آن برمی‌آید که باید دو ورود انجام می‌گرفت: یک‌بار ورود به شهر قدس و بار دیگر از درِ مسجد‌الاقصی<ref>الفرقان، ج‌۱، ص‌۴۲۸.</ref>. این دسته از مفسران در تطبیق درِ یاد شده با یکی از درهای چندگانه مسجد و معبد مقدس اختلاف دارند. باب حطه از سوی برخی چون [[ابن‌عباس]]، درِ قُبه‌ای "صخره‌مقدس" که [[حضرت موسی]] {{ع}} و بنی‌اسرائیل به سوی آن نماز می‌گزاردند<ref>التبیان، ج‌۱، ص‌۲۶۳؛ الکشاف، ج‌۱، ص‌۱۴۲؛ روض‌الجنان، ج‌۱، ص‌۳۰۳.</ref> و نیز درِ بیت ایلیا<ref>تفسیر مجاهد، ج‌۱، ص‌۲۰۳؛ جامع البیان، مج‌۱، ج‌۱، ص‌۴۲۷؛ بیت‌المقدس و تحول قبله، مقدمه، ص‌یب.</ref>ـ‌ نام یکی از پیامبران بنی‌اسرائیل<ref>قاموس کتاب مقدس، ص‌۱۴۴.</ref> که در مسجد الاقصی، غرفه‌ای برای عبادت داشت‌ ـ شناسانده شده است. برخی به صراحت<ref>مجمع‌البیان، ج‌۱، ص‌۲۴۷؛ البحر المحیط، ج‌۱، ص‌۳۵۸.</ref> و برخی دیگر به احتمال<ref>الفرقان، ج‌۱، ص‌۴۲۸.</ref>، باب حطّه را همان درِ صخره مقدس دانسته‌اند که روبه‌روی یکی از پلکانهای شمالی صحن صخره قرار دارد<ref>بیت المقدس، ص‌۱۶۴.</ref>. گزارش ناصر خسرو در سفرنامه خویش به نوعی مؤید این دیدگاه است<ref>سفرنامه، ص‌۶۴‌.</ref>. بر اساس پاره‌ای گزارشهای دیگر، باب حطه نزدیک محراب مریم مقدس قرار دارد و گویا نام دیگری برای باب توبه است که بنی‌اسرائیل، در صورت ارتکاب گناه و برای طلب آمرزش، آنجا به تضرع می‌آمده‌اند<ref>البحرالمحیط، ج‌۱، ص‌۳۵۸؛ الانس الجلیل، ج‌۲، ص‌۳۰؛ روح المعانی، مج‌۱، ج‌۱، ص‌۴۳۰.</ref>. برخی از کسانی که درهای بیت المقدس را نام برده‌اند، در ضلع شمالی آن به جز باب توبه از در دیگری یاد نکرده‌اند<ref>الموسوعة الذهبیه، ج‌۸‌، ص‌۱۱۷.</ref> و این می‌تواند مؤیّد یکی بودن باب توبه و حطه باشد، چنان‌که یاد کرد باب حطه به عنوان جایگاهی برای توبه در میان بنی‌اسرائیل، در پاره‌ای از احادیث [[شیعه]]<ref>کتاب سلیم بن قیس، ص‌۱۲۷‌ـ‌۱۲۸؛ مناقب امیرالمؤمنین {{ع}}، ج‌۲، ص‌۱۴۷؛ نورالثقلین، ج‌۱، ص‌۸۳‌.</ref> و [[اهل سنت|سنی]]<ref>المعجم الصغیر، ج‌۱، ص‌۱۳۹؛ نظم درر السبطین، ص‌۲۳۵؛ کنزالعمال، ج‌۲، ص‌۴۳۵.</ref> می‌تواند مؤید دیگری بر یکی بودن آن دو باشد<ref>[[حسین علی یوسف‌زاده|یوسف‌زاده، حسین علی]] و [[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص۲۱۷ - ۲۲۲.</ref>
۲۱۸٬۰۹۰

ویرایش