پرش به محتوا

حادثه افک: تفاوت میان نسخه‌ها

۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۲ دسامبر ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:
== نقد دیدگاه اهل سنت ==
== نقد دیدگاه اهل سنت ==
دیدگاه [[اهل سنت]] درباره [[حدیث إفک]]، برخاسته از [[روایات]] متعددی است که از راه‌های مختلف، [[نقل]] شده است؛ ولی اشکالات زیادی بر این [[روایات]] وارد است که به بعضی از آنها اشاره می‌کنیم:
دیدگاه [[اهل سنت]] درباره [[حدیث إفک]]، برخاسته از [[روایات]] متعددی است که از راه‌های مختلف، [[نقل]] شده است؛ ولی اشکالات زیادی بر این [[روایات]] وارد است که به بعضی از آنها اشاره می‌کنیم:
=== نخست: مناقشه در [[سند]] و متن ===
 
=== نخست: مناقشه در سند و متن ===
[[سند احادیث]] مورد نظر، مرسل، معلق و یا منقطع است و اگر دارای [[سند]] متصل هم باشد بر اساس [[اهل سنت]] ضعیف است و [[اعتماد]] برآن صحیح نیست؛ در محتوا نیز تناقضات متعدد و غیر قابل جمع وجود دارد.
[[سند احادیث]] مورد نظر، مرسل، معلق و یا منقطع است و اگر دارای [[سند]] متصل هم باشد بر اساس [[اهل سنت]] ضعیف است و [[اعتماد]] برآن صحیح نیست؛ در محتوا نیز تناقضات متعدد و غیر قابل جمع وجود دارد.
=== دوم: [[اختلاف]] زمانی [[نزول آیات]] و قضیه إفک ===
=== دوم: [[اختلاف]] زمانی [[نزول آیات]] و قضیه إفک ===
[[آیات]] إفک حدوداً در [[سال هشتم هجری]] نازل شده و حال آنکه ماجرای إفک در سال ششم و یا قبل از آن رخ داده است. [[روایات]] نیز صراحت دارد که [[آیات]] در زمان وقوع إفک نازل شده، پس چگونه ممکن است إفک در سال ششم باشد و [[آیات]] در سال هشتم نازل شود. در نتیجه، نسبت دادن آن به [[عایشه]] دشوار به نظر می‌آید؛ اما درباره [[ماریه]]، قراین نزدیک‌تری وجود دارد؛ از جمله:
[[آیات]] إفک حدوداً در [[سال هشتم هجری]] نازل شده و حال آنکه ماجرای إفک در سال ششم و یا قبل از آن رخ داده است. [[روایات]] نیز صراحت دارد که [[آیات]] در زمان وقوع إفک نازل شده، پس چگونه ممکن است إفک در سال ششم باشد و [[آیات]] در سال هشتم نازل شود. در نتیجه، نسبت دادن آن به [[عایشه]] دشوار به نظر می‌آید؛ اما درباره [[ماریه]]، قراین نزدیک‌تری وجود دارد؛ از جمله:
# [[سال]] و محل و ولادت [[ابراهیم]]، همان سال [[نزول آیات]] إفک است.
# [[سال]] و محل و ولادت [[ابراهیم]]، همان سال [[نزول آیات]] إفک است.
# تمام کتب [[تاریخی]] [[اهل سنت]]، جریان [[تهمت]] به [[ماریه]] را با وجود تفاوت‌هایی [[نقل]] کرده‌اند و به این مسئله [[اذعان]] دارند که [[روایت]] "واقدی" قابل مطابقت با [[آیات]] إفک است<ref>جعفر مرتضی العاملی، حدیث الافک، ص۷۲-۱۳۷.</ref>. با وجود این، برخی از دانشمندان این [[شأن نزول]] را از لحاظ مضمون، ضعیف و نااستوار توصیف کرده و نپذیرفته‌اند<ref>جعفر سبحانی، فروغ ابدیت، ص۶۶۵.</ref><ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]]، [[ماریه قبطیه (مقاله)|ماریه قبطیه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۲۵۷-۲۵۹.</ref>.
# تمام کتب [[تاریخی]] [[اهل سنت]]، جریان [[تهمت]] به [[ماریه]] را با وجود تفاوت‌هایی [[نقل]] کرده‌اند و به این مسئله [[اذعان]] دارند که [[روایت]] "واقدی" قابل مطابقت با [[آیات]] إفک است<ref>جعفر مرتضی العاملی، حدیث الافک، ص۷۲-۱۳۷.</ref>. با وجود این، برخی از دانشمندان این [[شأن نزول]] را از لحاظ مضمون، ضعیف و نااستوار توصیف کرده و نپذیرفته‌اند<ref>جعفر سبحانی، فروغ ابدیت، ص۶۶۵.</ref>.<ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]]، [[ماریه قبطیه (مقاله)|ماریه قبطیه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۲۵۷-۲۵۹.</ref>


== آیه افک ==
== آیه افک ==
*{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ جَاءُوا بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِنْكُمْ لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَكُمْ بَلْ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ وَالَّذِي تَوَلَّى كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِيمٌ * لَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَيْرًا وَقَالُوا هَذَا إِفْكٌ مُبِينٌ * لَوْلَا جَاءُوا عَلَيْهِ بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَإِذْ لَمْ يَأْتُوا بِالشُّهَدَاءِ فَأُولَئِكَ عِنْدَ اللَّهِ هُمُ الْكَاذِبُونَ * وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ لَمَسَّكُمْ فِي مَا أَفَضْتُمْ فِيهِ عَذَابٌ عَظِيمٌ * إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِكُمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِكُمْ مَا لَيْسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَيِّنًا وَهُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمٌ * وَلَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُمْ مَا يَكُونُ لَنَا أَنْ نَتَكَلَّمَ بِهَذَا سُبْحَانَكَ هَذَا بُهْتَانٌ عَظِيمٌ * يَعِظُكُمُ اللَّهُ أَنْ تَعُودُوا لِمِثْلِهِ أَبَدًا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>«کسانی که [به یکی از همسران پیامبر] آن دروغ را (وارد) آوردند دسته‌ای از شمایند؛ آن را شرّی برای خود مپندارید بلکه آن برای شما خیر است؛ هر مردی از آنان را گناهی است که انجام داده است و آنکه بخش بزرگ آن را به گردن گرفته است عذابی سترگ خواهد داشت * از چه رو چون آن را شنیدید مردان و زنان مؤمن نیک‌اندیشی نکردند و نگفتند که این دروغی آشکار است؟ * چرا بر آن چهار گواه نیاوردند؟ و چون گواه نیاورده‌اند پس آنانند که نزد خداوند دروغگویند * و اگر بخشش و بخشایش خداوند در این جهان و در جهان واپسین بر شما نمی‌بود برای آنچه که در آن به سخن در آمدید عذابی سترگ به شما می‌رسید * آنگاه که آن را از زبان هم فرا می‌گرفتید و چیزی را که به آن دانشی نداشتید دهان به دهان می‌گفتید و آن را آسان می‌انگاشتید در حالی که آن نزد خداوند سترگ بود * و چرا چون آن را شنیدید نگفتید: سزیده ما نیست که در این باره چیزی بگوییم، پاکا که تویی، این بهتانی سترگ استخداوند به شما پند می‌دهد که اگر مؤمنید هرگز به (بازگویی) مانند آن باز نگردید» سوره نور، آیه ۱۱-۱۷.</ref>
{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ جَاءُوا بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِنْكُمْ لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَكُمْ بَلْ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ وَالَّذِي تَوَلَّى كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِيمٌ * لَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَيْرًا وَقَالُوا هَذَا إِفْكٌ مُبِينٌ * لَوْلَا جَاءُوا عَلَيْهِ بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَإِذْ لَمْ يَأْتُوا بِالشُّهَدَاءِ فَأُولَئِكَ عِنْدَ اللَّهِ هُمُ الْكَاذِبُونَ * وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ لَمَسَّكُمْ فِي مَا أَفَضْتُمْ فِيهِ عَذَابٌ عَظِيمٌ * إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِكُمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِكُمْ مَا لَيْسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَيِّنًا وَهُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمٌ * وَلَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُمْ مَا يَكُونُ لَنَا أَنْ نَتَكَلَّمَ بِهَذَا سُبْحَانَكَ هَذَا بُهْتَانٌ عَظِيمٌ * يَعِظُكُمُ اللَّهُ أَنْ تَعُودُوا لِمِثْلِهِ أَبَدًا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>«کسانی که [به یکی از همسران پیامبر] آن دروغ را (وارد) آوردند دسته‌ای از شمایند؛ آن را شرّی برای خود مپندارید بلکه آن برای شما خیر است؛ هر مردی از آنان را گناهی است که انجام داده است و آنکه بخش بزرگ آن را به گردن گرفته است عذابی سترگ خواهد داشت * از چه رو چون آن را شنیدید مردان و زنان مؤمن نیک‌اندیشی نکردند و نگفتند که این دروغی آشکار است؟ * چرا بر آن چهار گواه نیاوردند؟ و چون گواه نیاورده‌اند پس آنانند که نزد خداوند دروغگویند * و اگر بخشش و بخشایش خداوند در این جهان و در جهان واپسین بر شما نمی‌بود برای آنچه که در آن به سخن در آمدید عذابی سترگ به شما می‌رسید * آنگاه که آن را از زبان هم فرا می‌گرفتید و چیزی را که به آن دانشی نداشتید دهان به دهان می‌گفتید و آن را آسان می‌انگاشتید در حالی که آن نزد خداوند سترگ بود * و چرا چون آن را شنیدید نگفتید: سزیده ما نیست که در این باره چیزی بگوییم، پاکا که تویی، این بهتانی سترگ استخداوند به شما پند می‌دهد که اگر مؤمنید هرگز به (بازگویی) مانند آن باز نگردید» سوره نور، آیه ۱۱-۱۷.</ref>


'''[[افک]]''': اسمی است که بر [[دروغ]] و [[بهتان]] دلالت دارد. أفک به [[فتح]] همزه، دگرگون کردن چیزی است. أهل سدوم و عمورة و أدمة و صبوییم از [[قوم لوط]] را اهل أفک می‌گفته‌اند. (أصحاب مؤتفکة) چون شاید اهل [[دروغ]] و [[بهتان]] بودند و یا چون زیر و رو شدند». ([[ابن عاشور]]، [[تفسیر]] التحریر و التنویر، ج، ۱۸ ص ۱۳۶) - داستان [[افک]] در [[قرآن]] اشاره به داستانی دارد که به همسرپیامبراتهام زده شد و [[قرآن]] به صورت کلی با آن برخورد کرد و [[دلیل]] آن روشن است، زیرا افترا زدن، متزلزل کننده [[اخلاق]] و شخصیت دیگران و شکاف میان [[جامعه]] و از بین بردن [[ثبات]] [[جامعه اسلامی]] با ایجاد [[دشمنی]] و [[کینه]] است که در این [[آیه]] مطرح گردیده است. [[خداوند]] با صراحت [[همسر پیامبر]] را تبرئه می‌کند و به [[مسلمانان]] هشدار می‌دهد که مراقب باشید و نباید چنین مسئله‌ای در [[جامعه اسلامی]] تکرار شود: {{متن قرآن|يَعِظُكُمُ اللَّهُ أَنْ تَعُودُوا لِمِثْلِهِ أَبَدًا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>«خداوند به شما پند می‌دهد که اگر مؤمنید هرگز به (بازگویی) مانند آن باز نگردید» سوره نور، آیه ۱۷.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۲۶۵.</ref>.
'''[[افک]]''': اسمی است که بر [[دروغ]] و [[بهتان]] دلالت دارد. أفک به [[فتح]] همزه، دگرگون کردن چیزی است. أهل سدوم و عمورة و أدمة و صبوییم از [[قوم لوط]] را اهل أفک می‌گفته‌اند. (أصحاب مؤتفکة) چون شاید اهل [[دروغ]] و [[بهتان]] بودند و یا چون زیر و رو شدند». ([[ابن عاشور]]، [[تفسیر]] التحریر و التنویر، ج، ۱۸ ص ۱۳۶) - داستان [[افک]] در [[قرآن]] اشاره به داستانی دارد که به همسرپیامبراتهام زده شد و [[قرآن]] به صورت کلی با آن برخورد کرد و [[دلیل]] آن روشن است، زیرا افترا زدن، متزلزل کننده [[اخلاق]] و شخصیت دیگران و شکاف میان [[جامعه]] و از بین بردن [[ثبات]] [[جامعه اسلامی]] با ایجاد [[دشمنی]] و [[کینه]] است که در این [[آیه]] مطرح گردیده است. [[خداوند]] با صراحت [[همسر پیامبر]] را تبرئه می‌کند و به [[مسلمانان]] هشدار می‌دهد که مراقب باشید و نباید چنین مسئله‌ای در [[جامعه اسلامی]] تکرار شود: {{متن قرآن|يَعِظُكُمُ اللَّهُ أَنْ تَعُودُوا لِمِثْلِهِ أَبَدًا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>«خداوند به شما پند می‌دهد که اگر مؤمنید هرگز به (بازگویی) مانند آن باز نگردید» سوره نور، آیه ۱۷.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۲۶۵.</ref>.
خط ۳۲: خط ۳۴:


پیامبر {{صل}} فرمود: {{متن حدیث|أبشری یا عایشه فقد أنزل الله برائتک}} مژه باد تو را [[عایشه]]، که [[خدا]] [[پاکدامنی]] تو را اعلام داشت<ref>کامل ابن اثیر، ج۲، ص۱۲۷.</ref>.
پیامبر {{صل}} فرمود: {{متن حدیث|أبشری یا عایشه فقد أنزل الله برائتک}} مژه باد تو را [[عایشه]]، که [[خدا]] [[پاکدامنی]] تو را اعلام داشت<ref>کامل ابن اثیر، ج۲، ص۱۲۷.</ref>.
[[حدیث]] [[افک]] از لحاظ [[رمی]] [[زن]] محصنه و لکه‌دار شدن دامن یکی از [[زوجات پیامبر]] {{صل}} اهمیت خاصی داشت و تحریکی بود که [[منافقین]] برای برخورد با [[روحیه]] پیامبر {{صل}} و [[رسوایی]] او ساخته بودند و چون تا آن وقت راجع به رمی [[زنان]] شوهردار حکمی نبود و تکلیفی برای آنها معین نشده بود، [[وحی الهی]] برای [[تنزیه]] دامن زوجات پیامبر {{صل}} و تقدیر حدی برای تهمت زنندگان و طرز [[اثبات]] [[زنا]] بر زنان محصنه نازل شد.<ref>[[علی راجی|راجی، علی]]، [[مظلومیت پیامبر (کتاب)|مظلومیت پیامبر]] ص ۲۲۲.</ref>.
[[حدیث]] [[افک]] از لحاظ [[رمی]] [[زن]] محصنه و لکه‌دار شدن دامن یکی از [[زوجات پیامبر]] {{صل}} اهمیت خاصی داشت و تحریکی بود که [[منافقین]] برای برخورد با [[روحیه]] پیامبر {{صل}} و [[رسوایی]] او ساخته بودند و چون تا آن وقت راجع به رمی [[زنان]] شوهردار حکمی نبود و تکلیفی برای آنها معین نشده بود، [[وحی الهی]] برای [[تنزیه]] دامن زوجات پیامبر {{صل}} و تقدیر حدی برای تهمت زنندگان و طرز [[اثبات]] [[زنا]] بر زنان محصنه نازل شد.<ref>[[علی راجی|راجی، علی]]، [[مظلومیت پیامبر (کتاب)|مظلومیت پیامبر]] ص ۲۲۲.</ref>.


۱۱۲٬۶۳۷

ویرایش