←منابع
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۱: | ||
باری مردم [[مراسم]] [[عید]] را انجام دادند و هنگام غروب بود که دسته دسته به [[شهر]] بازگشتند و به منظور [[تجدید عهد]] با [[بتها]]، یا انجام [[عبادات]] روزانه به سوی بتخانه آمدند. همین که وارد بتخانه شدند، با منظرهای رو بهرو شدند که مدتی مبهوت گشته و [[خیره]] خیره به هم نگاه میکردند. تمام بتهایی که با [[رنج]] فراوان تراشیده و پولها [[خرج]] تهیه و نگهداری آنها کرده بودند و کوچکترین [[اهانت]] را به آنها روا نمیداشتند، همگی [[خرد]] و قطعه قطعه شده و روی [[زمین]] ریخته و به جز [[بت]] بزرگ، بتی سالم نمانده بود و جز قطعات خرد شدهشان چیزی به چشم نمیخورد. دیدن این منظره سبب شد که با کمال [[تعجب]] و [[نگرانی]] از هم بپرسند: «چه کسی با [[خدایان]] ما چنین کرده، به [[راستی]] که او از ستمکاران است»؟<ref>{{متن قرآن|قَالُوا مَنْ فَعَلَ هَذَا بِآلِهَتِنَا إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِينَ}} «گفتند: چه کسی با خدایان ما چنین کرده است؟ بیگمان او از ستمگران است» سوره انبیاء، آیه ۵۹.</ref>. | باری مردم [[مراسم]] [[عید]] را انجام دادند و هنگام غروب بود که دسته دسته به [[شهر]] بازگشتند و به منظور [[تجدید عهد]] با [[بتها]]، یا انجام [[عبادات]] روزانه به سوی بتخانه آمدند. همین که وارد بتخانه شدند، با منظرهای رو بهرو شدند که مدتی مبهوت گشته و [[خیره]] خیره به هم نگاه میکردند. تمام بتهایی که با [[رنج]] فراوان تراشیده و پولها [[خرج]] تهیه و نگهداری آنها کرده بودند و کوچکترین [[اهانت]] را به آنها روا نمیداشتند، همگی [[خرد]] و قطعه قطعه شده و روی [[زمین]] ریخته و به جز [[بت]] بزرگ، بتی سالم نمانده بود و جز قطعات خرد شدهشان چیزی به چشم نمیخورد. دیدن این منظره سبب شد که با کمال [[تعجب]] و [[نگرانی]] از هم بپرسند: «چه کسی با [[خدایان]] ما چنین کرده، به [[راستی]] که او از ستمکاران است»؟<ref>{{متن قرآن|قَالُوا مَنْ فَعَلَ هَذَا بِآلِهَتِنَا إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِينَ}} «گفتند: چه کسی با خدایان ما چنین کرده است؟ بیگمان او از ستمگران است» سوره انبیاء، آیه ۵۹.</ref>. | ||
چون کم و بیش از طرز [[فکر]] [[ابراهیم]] [[آگاه]] بودند و [[تهدید]] او را در باره بتها شنیده بودند فریاد زدند: «[[جوانی]] را میشنیدیم که بتها را یاد میکرد که به او ابراهیم گویند»<ref>{{متن قرآن|قَالُوا سَمِعْنَا فَتًى يَذْكُرُهُمْ يُقَالُ لَهُ إِبْرَاهِيمُ}} «گفتند: شنیدیم جوانی که به او ابراهیم میگویند از آنان یاد میکرد» سوره انبیاء، آیه ۶۰.</ref>. این کار اوست که ما را از [[پرستش]] آنها منع میکرد و بتها را به مسخره و [[تحقیر]] میگرفت و گرنه شخص دیگری جرئت انجام چنین کاری را نداشته و به شکستن آنها [[اقدام]] نکرده است.<ref>[[سید هاشم رسولی محلاتی|رسولی محلاتی، سید هاشم]]، [[تاریخ انبیاء (کتاب)|تاریخ انبیاء]] ص ۱۳۵.</ref> | چون کم و بیش از طرز [[فکر]] [[ابراهیم]] [[آگاه]] بودند و [[تهدید]] او را در باره بتها شنیده بودند فریاد زدند: «[[جوانی]] را میشنیدیم که بتها را یاد میکرد که به او ابراهیم گویند»<ref>{{متن قرآن|قَالُوا سَمِعْنَا فَتًى يَذْكُرُهُمْ يُقَالُ لَهُ إِبْرَاهِيمُ}} «گفتند: شنیدیم جوانی که به او ابراهیم میگویند از آنان یاد میکرد» سوره انبیاء، آیه ۶۰.</ref>. این کار اوست که ما را از [[پرستش]] آنها منع میکرد و بتها را به مسخره و [[تحقیر]] میگرفت و گرنه شخص دیگری جرئت انجام چنین کاری را نداشته و به شکستن آنها [[اقدام]] نکرده است.<ref>[[سید هاشم رسولی محلاتی|رسولی محلاتی، سید هاشم]]، [[تاریخ انبیاء (کتاب)|تاریخ انبیاء]] ص ۱۳۵.</ref> | ||
==[[محاکمه]] [[ابراهیم]]== | |||
بعد از این واقعه، [[قوم]] او گفتند: «پس او را در برابر دید [[مردم]] بیاورید شاید [[گواهی]] دهد و با این گواهی او را به سزای عملش برسانیم». | |||
ابراهیم این ماجرا را [[پیشبینی]] میکرد و [[انتظار]] میکشید که او را برای محاکمه علنی در حضور مردم ببرند تا او در برابر [[اجتماع]] [[برهان]] خود را علیه [[بتپرستان]] بیان و آنها را به اشتباهشان واقف سازد و از پیش با سالم گذاشتن [[بت]] بزرگ، زمینهای برای پاسخ خود فراهم کرده بود. همین که او را در حضور مردم بودند و به عنوان بازپرسی گفتند: «آیا تو با [[خدایان]] ما چنین کردهای، ای ابراهیم؟»<ref>{{متن قرآن|قَالُوا أَأَنْتَ فَعَلْتَ هَذَا بِآلِهَتِنَا يَا إِبْرَاهِيمُ}}<ref>«گفتند: ای ابراهیم! آیا تو با خدایان ما چنین کردهای؟» سوره انبیاء، آیه ۶۲.</ref>.</ref>. | |||
وی در پاسخ گفت: «بلکه این بزرگشان این کار را کرده از خودشان بپرسید، اگر سخن میگویند»<ref>{{متن قرآن|قَالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هَذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِنْ كَانُوا يَنْطِقُونَ}}<ref>«گفت: بلکه همین بزرگشان این کار را کرده است؛ اگر سخن میگویند از خود آنان بپرسید!» سوره انبیاء، آیه ۶۳.</ref>.</ref>. | |||
ابراهیم با این پاسخی که به آنها داد، هم تأییدی برای گفتههای قبلی خود آورد و که میخواست به آنها بفهماند مگر من به شما نگفتم که این [[بتها]] [[قادر]] به دفع [[زیان]] از خود نبوده و حتی [[سخن گفتن]] هم نمیتوانند، و هم شالودهای برای [[استدلال]] بعدی خود ریخت که آنها را به باد ملامت گرفته و فرمود: «آیا جز [[خدا]] چیزهایی را میپرستید که به هیچ وجه [[سود]] و زیانی برای شما ندارند.».. و هم این که بر خلاف آنچه بسیاری از [[اهل سنت]] پنداشتهاند، مرتکب خلاف و [[دروغگویی]] هم نشد. | |||
[[امام صادق]]{{ع}} در [[حدیثی]] که [[علی بن ابراهیم]] و دیگران نقل کردهاند<ref>تفسیر قمی، ص۴۲۹-۴۳۱.</ref>، فرمود: به خدا [[سوگند]] نه بتها این کار را کرده بودند و نه ابراهیم [[دروغ]] گفت. وقتی از آن حضرت پرسیدند که پس چگونه بود؟ در جواب فرمود: ابراهیم گفت که بزرگشان کرده اگر سخن میگویند و اگر سخن نمیگویند بزرگشان این کار را نکرده است. | |||
به هر حال چنان که گفتیم، [[ابراهیم]] با این جواب میخواست آنها را به [[اشتباه]] چندین ساله و بدبختیهایی که قرنها از راه [[بتپرستی]] گریبان گیرشان شده بود واقف سازد. همین کار را هم کرد؛ زیرا [[خدای تعالی]] نقل میکند که پس از این پاسخ به [[فکر]] فرو رفته و به درون خویش مراجعه کردند و گفتند: «به [[راستی]] که شما (در مورد [[پرستش]] بتان) [[ستم]] گرانید»، سپس سر به زیر (به ابراهیم گفتند) تو خود میدانی که اینان سخن نمیگویند. | |||
ابراهیم که گویا [[منتظر]] این حرف بود و آن سخن را به آن صورت گفته بود تا چنین اقراری از آنها بگیرد، با لحنی کوبنده و سرزنشآمیز به ایشان گفت: «پس چرا غیر از [[خدا]] چیزی را پرستش میکنید که به هیچ وجه [[سود]] و زیانی برای شما ندارد، اف بر شما و این بتانی که به جز خدا میپرستید آیا [[تعقل]] نمیکنید؟»<ref>{{متن قرآن|قَالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُكُمْ شَيْئًا وَلَا يَضُرُّكُمْ * أُفٍّ لَكُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ}}<ref>«گفت: آیا به جای خداوند چیزی را میپرستید که برای شما هیچ سودی و زیانی ندارد؟ * ننگ بر شما و بر آنچه به جای خداوند میپرستید، آیا خرد نمیورزید؟» سوره انبیاء، آیه ۶۶-۶۷.</ref>.</ref>. | |||
[[منطق]] ابراهیم به قدری [[قوی]] و کوبنده بود که مجال پاسخ را از [[مردم]] گرفت و دیگر جای سخنی برای آنها باقی نگذاشت و همه را در [[حیرت]] فرو برده و مجبور به [[سکوت]] و عجز کرد. | |||
اما مگر این [[بشر]] [[مغرور]] و [[خیره]] سر حاضر است به اشتباه خود اعتراف کند و از [[عقیده]] نادرست (به ویژه اگر پدرانشان هم پیرو آن بوده باشند) دست بردارد، به علاوه دستهای نیرومندان و [[استعمارگران]] هم از پشت سر کمکشان میکرد؛ زیرا اگر بشر از نظر منطق عاجز شود، برای کوبیدن سخن [[حق]] به [[زور]] و زر [[متوسل]] میشود، چنانکه [[نمرودیان]] در آخر کار به همین وسیله متوسل شدند و در صدد نابود کردن [[ابراهیم]] و [[اعدام]] او به سختترین راهی که ممکن بود برآمدند، از این رو فریاد زده و گفتند: «ایراهیم را بسوزانید و [[خدایان]] خود را [[یاری]] کنید اگر آنها را یاری میکنید!»<ref>{{متن قرآن|قَالُوا حَرِّقُوهُ وَانْصُرُوا آلِهَتَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ فَاعِلِينَ}}<ref>«گفتند: اگر میخواهید کاری کنید، او را بسوزانید و خدایان خود را یاری کنید» سوره انبیاء، آیه ۶۸.</ref>.</ref>.<ref>[[سید هاشم رسولی محلاتی|رسولی محلاتی، سید هاشم]]، [[تاریخ انبیاء (کتاب)|تاریخ انبیاء]] ص ۹۸.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۱۱۷: | خط ۱۲۹: | ||
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|'''فرهنگنامه دینی''']] | # [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|'''فرهنگنامه دینی''']] | ||
# [[پرونده:1100842.jpg|22px]] [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[قصههای قرآن (کتاب)|'''قصههای قرآن''']] | # [[پرونده:1100842.jpg|22px]] [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[قصههای قرآن (کتاب)|'''قصههای قرآن''']] | ||
# [[پرونده:13681351.jpg|22px]] [[سید هاشم رسولی محلاتی|رسولی محلاتی، سید هاشم]]، [[تاریخ انبیاء (کتاب)|'''تاریخ انبیاء''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||