اسماعیل بن عباد قصری: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[اسماعیل بن عباد قصری در | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[اسماعیل بن عباد قصری در معارف و سیره رضوی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
== آشنایی اجمالی == | == آشنایی اجمالی == | ||
اسماعیل بن عباد قصری، [[محدث]] امامی و از [[راویان]] و اصحاب امام رضا {{ع}} به شمار رفته است<ref>عوالم العلوم، ج۲۲، ص۵۶۶.</ref>. [[شیخ طوسی]] علت قصری خواندن وی را انتسابش به قصر ابن هبیره میداند<ref>رجال الطوسی، ص۳۵۲؛ قاموس الرجال، ج۲، ص۶۹؛ مجمع الرجال، ج۱، ص۲۱۴.</ref>. این قصر منتسب به [[یزید بن عمر بن هبیره]] بود. او که از جانب [[مروان بن محمد بن مروان]] [[والی عراق]] شده بود، عزم آن کرد تا در ساحل فرات در کوفه قصری بنا کند، اما هنوز به پایان نرسیده، مروان او را از مجاورت با [[مردم]] آن دیار بر [[حذر]] داشت و به دنبال همین توصیه، ابن هبیره کوفه را ترک گفت و بعدها [[سفاح]] آن قصر را کامل کرد و آن محل را هاشمیه نام داد. اما مردم بر طبق [[عادت]]، آن منطقه را محل قصر ابن هبیره میگفتند که عده زیادی از بزرگان به آنجا منسوباند<ref>الأخبار الطوال، ص۳۵۰؛ الأنساب، ج۴، ص۵۱۲؛ معجم البلدان، ج۴، ص۳۶۵؛ اللباب فی تهذیب الأنساب، ج۳، ص۴۱.</ref>. | اسماعیل بن عباد قصری، [[محدث]] امامی و از [[راویان]] و اصحاب امام رضا {{ع}} به شمار رفته است<ref>عوالم العلوم، ج۲۲، ص۵۶۶.</ref>. [[شیخ طوسی]] علت قصری خواندن وی را انتسابش به قصر ابن هبیره میداند<ref>رجال الطوسی، ص۳۵۲؛ قاموس الرجال، ج۲، ص۶۹؛ مجمع الرجال، ج۱، ص۲۱۴.</ref>. این قصر منتسب به [[یزید بن عمر بن هبیره]] بود. او که از جانب [[مروان بن محمد بن مروان]] [[والی عراق]] شده بود، عزم آن کرد تا در ساحل فرات در کوفه قصری بنا کند، اما هنوز به پایان نرسیده، مروان او را از مجاورت با [[مردم]] آن دیار بر [[حذر]] داشت و به دنبال همین توصیه، ابن هبیره کوفه را ترک گفت و بعدها [[سفاح]] آن قصر را کامل کرد و آن محل را هاشمیه نام داد. اما مردم بر طبق [[عادت]]، آن منطقه را محل قصر ابن هبیره میگفتند که عده زیادی از بزرگان به آنجا منسوباند<ref>الأخبار الطوال، ص۳۵۰؛ الأنساب، ج۴، ص۵۱۲؛ معجم البلدان، ج۴، ص۳۶۵؛ اللباب فی تهذیب الأنساب، ج۳، ص۴۱.</ref>. |