عمار بن یاسر: تفاوت میان نسخهها
←اسلام عمار
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
در کتابهای [[تاریخ]] و [[سیره]] به زمان [[تولد]] عمار بن یاسر اشارهای نشده ولی چون گفتهاند که وی در [[سال ۳۷ هجری]] و در ۹۴ سالگی<ref>بعضی از منابع شهادت عمار یاسر را در ۹۱ سالگی نقل کردهاند. (الطبقات الکبری، ابن سعد (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ج۳، ص۲۲۲ و انساب الاشراف، بلاذری، ج۱، ص۱۷۱ و ۱۷۴. بر این اساس او هنگام مسلمان شدن ۴۱ ساله بوده، و یک سال پیش از عام الفیل به دنیا آمده است. عدهای دیگر سن او را ۹۳ سال دانستهاند. (الطبقات الکبری، ابن سعد (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ج۳، ص۲۲۷، به نقل از واقدی؛ الاستیعاب ابن عبدالبر، ج۳، ص۱۱۴۱) و برخی چون مسعودی سن او را هنگام شهادت ۷۳ سال ذکر کردهاند.</ref> در [[جنگ صفین]] و در رکاب [[امام امیرالمؤمنین]] [[علی]] {{ع}} به [[شهادت]] رسید، از این رو میتوان گفت او چهار سال قبل از [[عام الفیل]] به [[دنیا]] آمده است<ref>[[حسین شهسواری|شهسواری، حسین]]، [[عمار یاسر (مقاله)|مقاله «عمار یاسر»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۴۰۵-۴۰۷؛ [[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۵۸۷ ـ ۵۸۸؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۷۴؛ [[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۸۵۰؛ [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]]، [[عمار (مقاله)|مقاله «عمار»]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ص۱۰۲.</ref>. | در کتابهای [[تاریخ]] و [[سیره]] به زمان [[تولد]] عمار بن یاسر اشارهای نشده ولی چون گفتهاند که وی در [[سال ۳۷ هجری]] و در ۹۴ سالگی<ref>بعضی از منابع شهادت عمار یاسر را در ۹۱ سالگی نقل کردهاند. (الطبقات الکبری، ابن سعد (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ج۳، ص۲۲۲ و انساب الاشراف، بلاذری، ج۱، ص۱۷۱ و ۱۷۴. بر این اساس او هنگام مسلمان شدن ۴۱ ساله بوده، و یک سال پیش از عام الفیل به دنیا آمده است. عدهای دیگر سن او را ۹۳ سال دانستهاند. (الطبقات الکبری، ابن سعد (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ج۳، ص۲۲۷، به نقل از واقدی؛ الاستیعاب ابن عبدالبر، ج۳، ص۱۱۴۱) و برخی چون مسعودی سن او را هنگام شهادت ۷۳ سال ذکر کردهاند.</ref> در [[جنگ صفین]] و در رکاب [[امام امیرالمؤمنین]] [[علی]] {{ع}} به [[شهادت]] رسید، از این رو میتوان گفت او چهار سال قبل از [[عام الفیل]] به [[دنیا]] آمده است<ref>[[حسین شهسواری|شهسواری، حسین]]، [[عمار یاسر (مقاله)|مقاله «عمار یاسر»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۴۰۵-۴۰۷؛ [[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۵۸۷ ـ ۵۸۸؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۷۴؛ [[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۸۵۰؛ [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]]، [[عمار (مقاله)|مقاله «عمار»]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ص۱۰۲.</ref>. | ||
== | == پذیرش اسلام == | ||
عمار پس از سی و چند نفر، در روزهایی که رسول خدا {{صل}} در [[خانه]] [[ارقم]] محصور بود، [[مسلمان]] شد. عمار در این باره میگوید: پس از آنکه خبر پیامبری رسول خدا {{صل}} را شنیدم، مایل بودم از [[آیین]] او خبردار شوم، از این رو به قصد [[ملاقات]] [[پیامبر]] {{صل}} به خانه ارقم<ref>خانه ارقم بن ابن ارقم به خانه اسلام معروف بوده؛ زیرا مشتاقان به اسلام در ابتدای امر در آن خانه مسلمان میشدند.</ref> رفتم. [[صهیب بن سنان]] رومی را جلو درب خانه [[منتظر]] دیدم، از او پرسیدم: اینجا چه میکنی؟ او گفت: "تو برای چه آمدهای؟" گفتم: آمدهام تا [[محمد]] را ببینم و سخنانش را بشنوم. [[صهیب]] گفت: "من نیز چنین قصدی دارم". پس با هم داخل [[خانه]] شدیم و در محضر [[رسول خدا]] {{صل}} قرار گرفتیم. تا پایان [[روز]] در محضر آن حضرت بودیم و چون [[شب]] فرا رسید، در [[تاریکی]] شب به خانههای خود برگشتیم<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۲۱۲؛ اسدالغابه، ابن اثیر، ج۳، ص۶۲۸.</ref>.<ref>[[حسین شهسواری|شهسواری، حسین]]، [[عمار یاسر (مقاله)|مقاله «عمار یاسر»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۴۰۷-۴۰۹؛ [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]]، [[عمار (مقاله)|مقاله «عمار»]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ص۱۰۳.</ref> | عمار پس از سی و چند نفر، در روزهایی که رسول خدا {{صل}} در [[خانه]] [[ارقم]] محصور بود، [[مسلمان]] شد. عمار در این باره میگوید: پس از آنکه خبر پیامبری رسول خدا {{صل}} را شنیدم، مایل بودم از [[آیین]] او خبردار شوم، از این رو به قصد [[ملاقات]] [[پیامبر]] {{صل}} به خانه ارقم<ref>خانه ارقم بن ابن ارقم به خانه اسلام معروف بوده؛ زیرا مشتاقان به اسلام در ابتدای امر در آن خانه مسلمان میشدند.</ref> رفتم. [[صهیب بن سنان]] رومی را جلو درب خانه [[منتظر]] دیدم، از او پرسیدم: اینجا چه میکنی؟ او گفت: "تو برای چه آمدهای؟" گفتم: آمدهام تا [[محمد]] را ببینم و سخنانش را بشنوم. [[صهیب]] گفت: "من نیز چنین قصدی دارم". پس با هم داخل [[خانه]] شدیم و در محضر [[رسول خدا]] {{صل}} قرار گرفتیم. تا پایان [[روز]] در محضر آن حضرت بودیم و چون [[شب]] فرا رسید، در [[تاریکی]] شب به خانههای خود برگشتیم<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۲۱۲؛ اسدالغابه، ابن اثیر، ج۳، ص۶۲۸.</ref>.<ref>[[حسین شهسواری|شهسواری، حسین]]، [[عمار یاسر (مقاله)|مقاله «عمار یاسر»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۴۰۷-۴۰۹؛ [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]]، [[عمار (مقاله)|مقاله «عمار»]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ص۱۰۳.</ref> | ||