حضرت موسی علیه السلام: تفاوت میان نسخهها
←چالش با ساحران فرعون
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۱۷۲: | خط ۱۷۲: | ||
موضوع دیگری که در [[قرآن کریم]] در این قسمت از داستان ذکر شده و [[گواه]] بر این است که [[فرعون]] بیشترین [[تشویق]] را در [[حق]] [[ساحران]] کرد تا بلکه به دست [[یاری]] آنها تاج و تخت خود را از خطر برهاند، این بود که از طرف فرعون به [[مردم]] گفتند: «شما نیز برای تماشا در مرکز [[موعود]] حاضر شوید تا اگر ساحران [[پیروز]] شدند از آنها [[پیروی]] کنیم»<ref>{{متن قرآن|وَقِيلَ لِلنَّاسِ هَلْ أَنْتُمْ مُجْتَمِعُونَ * لَعَلَّنَا نَتَّبِعُ السَّحَرَةَ إِنْ كَانُوا هُمُ الْغَالِبِينَ}} «و به مردم گفته شد: آیا شما (نیز) گرد میآیید؟ * شاید اگر جادوگران پیروز شوند ما از آنان پیروی کنیم» سوره شعراء، آیه ۳۹ و ۴۰.</ref>. | موضوع دیگری که در [[قرآن کریم]] در این قسمت از داستان ذکر شده و [[گواه]] بر این است که [[فرعون]] بیشترین [[تشویق]] را در [[حق]] [[ساحران]] کرد تا بلکه به دست [[یاری]] آنها تاج و تخت خود را از خطر برهاند، این بود که از طرف فرعون به [[مردم]] گفتند: «شما نیز برای تماشا در مرکز [[موعود]] حاضر شوید تا اگر ساحران [[پیروز]] شدند از آنها [[پیروی]] کنیم»<ref>{{متن قرآن|وَقِيلَ لِلنَّاسِ هَلْ أَنْتُمْ مُجْتَمِعُونَ * لَعَلَّنَا نَتَّبِعُ السَّحَرَةَ إِنْ كَانُوا هُمُ الْغَالِبِينَ}} «و به مردم گفته شد: آیا شما (نیز) گرد میآیید؟ * شاید اگر جادوگران پیروز شوند ما از آنان پیروی کنیم» سوره شعراء، آیه ۳۹ و ۴۰.</ref>. | ||
در صورتی که اگر ساحران پیروز میشدند، مردم از آنها پیروی نمیکردند بلکه از همان [[آیین]] آنها که [[پرستش]] فرعون بود پیروی میکردند؛ یعنی در [[حقیقت]] از فرعون [[اطاعت]] میکردند، اما مطلب را به این صورت گفتند تا [[رشوه]] بیشتری از نظر [[مقام]] [[اجتماعی]] به آنها بدهند و آنها را به کار خود دلگرمتر سازند، گذشته از اینکه حضور تماشاچیان و شعارهایی که به نفع ساحران میدادند، در [[پیروزی]] احتمالی آنان و [[شکست]] رقیب بسیار مؤثر بود.<ref>[[سید هاشم رسولی محلاتی|رسولی محلاتی، سید هاشم]]، [[تاریخ انبیاء (کتاب)|تاریخ انبیاء]] ص ۴۰۱.</ref> | در صورتی که اگر ساحران پیروز میشدند، مردم از آنها پیروی نمیکردند بلکه از همان [[آیین]] آنها که [[پرستش]] فرعون بود پیروی میکردند؛ یعنی در [[حقیقت]] از فرعون [[اطاعت]] میکردند، اما مطلب را به این صورت گفتند تا [[رشوه]] بیشتری از نظر [[مقام]] [[اجتماعی]] به آنها بدهند و آنها را به کار خود دلگرمتر سازند، گذشته از اینکه حضور تماشاچیان و شعارهایی که به نفع ساحران میدادند، در [[پیروزی]] احتمالی آنان و [[شکست]] رقیب بسیار مؤثر بود.<ref>[[سید هاشم رسولی محلاتی|رسولی محلاتی، سید هاشم]]، [[تاریخ انبیاء (کتاب)|تاریخ انبیاء]] ص ۴۰۱.</ref> | ||
===پس از شکست ساحران=== | |||
====[[اندرز]] [[موسی]] و [[نیرنگ]] فرعون==== | |||
[[کوشش]] فراوانی که فرعون و دار و دستهاش با جمعآوری ساحران برای در هم کوبیدن موسی و [[هارون]] و [[معجزه]] [[حیرت]] انگیزش کرده بودند و [[تبلیغات]] زیادی که در مملکت مصر به راه انداخته و پولهای گزافی که در این راه [[خرج]] کرده بودند، برای [[توده]] مردم [[نادان]] جای تردید باقی نگذاشته بود که [[دشمن]] دستگاه [[جبار]] [[فرعون]] [[شکست]] خواهد خورد و مانند گذشته باز هم پایههای [[حکومت]] [[ظالمانه]] او محکم خواهد شد. | |||
[[ظواهر]] امر نیز نشان میداد که [[پیروزی]] با [[ساحران]] است، تا جایی که خود آنها نیز هنگامی که به میدان آمده و چشمشان به انبوه [[جمعیت]] طرفدار خود و بیکسی وغربت [[موسی]] افتاد و جادوهای خود را حاضر کردند، تردیدی در پیروزی خود ندیدند و گفتند: «[[سوگند]] به [[عزت]] فرعون که ما پیروزیم»<ref>{{متن قرآن|فَأَلْقَوْا حِبَالَهُمْ وَعِصِيَّهُمْ وَقَالُوا بِعِزَّةِ فِرْعَوْنَ إِنَّا لَنَحْنُ الْغَالِبُونَ}} «آنگاه آنان رسنها و چوبهدستهای خود را فرو افکندند و گفتند: سوگند به شکوه فرعون بیگمان ماییم که پیروزیم» سوره شعراء، آیه ۴۴.</ref>. | |||
اما کلیم [[خدا]] که به [[وعده]] [[پروردگار]] خویش دلگرم بود و این ظواهر [[فریبنده]] تزلزلی در وی ایجاد نمیکرد، وقتی جمع ساحران و [[مردم مصر]] و [[شوکت]] [[خیره]] کننده فرعون را که با اطرافیان خود برای تماشای آن منظره آمده بود و در جایگاه مخصوص قرار داشتند [[مشاهده]] فرمود، ابتدا برای [[اتمام حجت]] و [[پند]] و [[اندرز]] آنان، حاضران را - که [[جادوگران]] و فرعون نیز جزء آنها بودند – مخاطب ساخت و فرمود: «وای بر شما! (متوجه باشید) به خدا [[دروغ]] نبندید که [[خداوند]] شما را به [[عذاب]] (سخت) نابود کند و هر که [[افترا]] و دروغ بندد [[نومید]] گردد و به مطلوب و [[هدف]] خود نرسد»<ref>{{متن قرآن|قَالَ لَهُمْ مُوسَى وَيْلَكُمْ لَا تَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ كَذِبًا فَيُسْحِتَكُمْ بِعَذَابٍ وَقَدْ خَابَ مَنِ افْتَرَى}} «موسی به آنان گفت: وای بر شما! بر خداوند دروغی نبندید که شما را با عذابی نابود کند و هر کس دروغ بافد نومید خواهد شد» سوره طه، آیه ۶۱.</ref>. | |||
این گفتار که از [[قلبی]] [[پاک]] سرچشمه گرفته بود و بلکه حقیقتی بود که موسی به صورت اندرز به آنها فرموده بود، تزلزلی در [[اراده]] ساحران ایجاد کرد و به [[فکر]] فرو رفتند و شاید شیوه همه افرادی که به خدا و [[روز جزا]] [[ایمان]] ندارند، همین باشد که چون از نظر [[روحی]] تکیهگاهی ندارند، همیشه در حال [[اضطراب]] و [[نگرانی]] هستند و با یک [[تذکر]] کوتاه که از جانب [[معتقدان]] به [[مبدأ و معاد]] به آنها داده میشود، [[تعادل]] خود را از دست میدهند و در کار خود [[متزلزل]] میگردند. | |||
به هر صورت [[روحیه]] [[ساحران]] با این تذکر کوتاه و گفتار [[حق]] [[تضعیف]] شد و [[اختلاف]] و دو دستگی میان آنها ایجاد گردید و گروهی از آنها در کار خود مردد شدند و آثار نخستین [[شکست]] در طرف داران [[فرعون]] آشکار گردید. | |||
این خبر به [[گوش]] فرعون و دار و دستهاش رسید و برای جبران آن، دستور داد فوراً جلسهای سری تشکیل دهند و ساحران را در آن مجلس گرد آورند تا فرعون برای آنها [[سخنرانی]] کند. وقتی ساحران حاضر شدند، فرعون و طرفدارانش به آنها گفتند: «اینان دو جادوگرند که میخواهند با جادوی خویش شما را از سرزمینتان بیرون کنند و [[آیین]] [[نیک]] شما را از بین ببرند. تصمیمتان را [[قطعی]] کنید و با [[هم دلی]] در یک صف به [[مبارزه]] با آنان برخیزید و بدانید که هر کس [[برتر]] شود [[رستگار]] (و [[پیروز]]) است»<ref>{{متن قرآن|قَالُوا إِنْ هَذَانِ لَسَاحِرَانِ يُرِيدَانِ أَنْ يُخْرِجَاكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ بِسِحْرِهِمَا وَيَذْهَبَا بِطَرِيقَتِكُمُ الْمُثْلَى * فَأَجْمِعُوا كَيْدَكُمْ ثُمَّ ائْتُوا صَفًّا وَقَدْ أَفْلَحَ الْيَوْمَ مَنِ اسْتَعْلَى}} «گفتند: بیگمان این دو جادوگرند؛ بر آنند تا شما را با جادویشان از سرزمینتان بیرون برانند و آیین برتر شما را (از میان) ببرند * پس در تدبیرهایتان همداستان شوید سپس در یک صف در آیید که امروز هر کس برتری یابد رستگار است» سوره طه، آیه ۶۳-۶۴.</ref>. | |||
[[فرعونیان]] در این جا باز هم از بیخبری و نداشتن [[رشد]] و [[آگاهی]] ساحران -که تودهای از همان [[مردم]] [[نادان]] بودند - استفاده نموده و آنان را در پیمودن راه [[باطل]] خویش محکم و پا برجا کردند و برای تحریک ساحران از [[غریزه]] [[مال]] [[دوستی]] و [[وطن]] پرستی و علاقه به [[ملیت]] و [[آیین]] نیاکانشان به نفع خویش بهرهبرداری کردند. | |||
نخست آنکه گفتند: [[موسی]] و [[هارون]] میخواهند با جادوی خویش شما را از سرزمینتان بیرون کنند، و دیگر آنکه اینان میخواهند آیین [[مقدس]] و ملیت شما را از بین ببرند و بدین ترتیب شما باید بیشترین [[کوشش]] خود را کرده و کاملاً هم [[دل]] شوید و در یک صف به مقابله با آن دو [[قیام]] کنید.<ref>[[سید هاشم رسولی محلاتی|رسولی محلاتی، سید هاشم]]، [[تاریخ انبیاء (کتاب)|تاریخ انبیاء]] ص ۴۰۳.</ref> | |||
== نبوت و رسالت == | == نبوت و رسالت == |